وبلاگ تاریخی و جغرافیایی  " ارگ ایران "

وبلاگ تاریخی و جغرافیایی " ارگ ایران "

مطالب و مقالات از وبسایت ارگ ایران www.arq.ir
وبلاگ تاریخی و جغرافیایی  " ارگ ایران "

وبلاگ تاریخی و جغرافیایی " ارگ ایران "

مطالب و مقالات از وبسایت ارگ ایران www.arq.ir

رنسانس در روستا های ایران

عاشورا در چلاسر و جل

      تقریباً تمام مردم بخش مرکزی شهرستان تنکابن،  و روستا های چلاسر و جل این بخش مسلمان شیعه هستند،  و مراسم مذهبی را بخوبی برگزار می کنند.  در تمام مدت این مراسم،  روح ساده و پاک خدمت گذاری و صمیمیت و صفا در جریان است،  و کمک و یاری در روستا بخوبی جریان دارد.

   عکس مراسم و عزاداری عاشورا در چلاسر،  تاریخ 12 محرم 1434 هجری قمری،  عکس های شماره 3551 تا 3554.  عاشورا،  به معنی دهم است،  و دهمین روز از ماه محرم در گاه‌شماری هجری قمری،  روز مقدس مسلمانان است.  شهرت این روز نزد شیعیان به دلیل وقایع عاشورای سال ۶۱ هجری قمری است،  که در این روز حسین بن علی،  امام سوم شیعیان و یاران وی،  در رویداد کربلا در جنگ با لشکر عمر سعد شهید شدند،  شیعیان در این روز سوگواری می‌ کنند.

شوراها در جهت ملی مردمی

      این روزها مسایل و موضوعات زیادی پیرامون ناسیونالیسم یا ملی گرا مطرح است،  و همچنین درباره سیاسی و تحلیلی بودن،  گفته و نوشته های زیادی می شود.  ولی هیچ برنامه ای برای آنها نیست،  و طرح های و تدوین شده ملی و مردمی در اینباره وجود ندارد.  شاید یک نمونه جالب کوچک و مهم آن،  انتخابات شورا های روستایی و شهری در ایران است،  که هیچ تحلیل علمی برای انتخابات آن وجود ندارد.  کسی که انتخاب می شود کیست،  و تا چه اندازه توانایی دارد،  کسی که انتخاب می کند،  چه دانشی و بهره ای دارد،  و یا حوزه انتخابیه باید چگونه و چه شرایطی داشته باشد.  در واقع بشکل ساده و ابتدایی،  گفته شده هر روستا و شهری باید شورا داشته باشد،  یک انتخابات و عکس در و دیوار،  و سپس با رای گیری همه چیز تمام می شود،  و عده ای به عنوان شورا انتخاب می گردند.

      در نهایت هیچ رشد و تکاملی در این روند دیده نمی شود،  درباره حوزه انتخابیه هیچ تعریف و تحلیل وجود ندارد،  فقط گفته می شود شورای روستایی و شهری،  باید چند نفر اعضا شورا داشته باشند.  در تمام مدت پیدایش شورا های شهر و روستا،  هیچ یک از اندیشمندان تعریف و تحلیل جامع،  در جهت رشد و تکامل ملی مردمی ننوشته،  و ارائه نداده است.  و نیز تعریف درباره انتخابات کنندگان و انتخاب شوندگان،  که برابر با دانایی قرن نو باشد وجود ندارد.  لازم است چند مورد را در نظر داشت:

   پرسش:  چرا یک روستای بسیار کم جمعیت باید دارای شورا باشد؟

   پرسش:  سطح تحصیلات انتخاب کنندگان و انتخاب شوندگان چقدر باید باشد؟

   پرسش:  تحلیل و شاخص هر نفر و هر شورا برای رسیدن به اهدافش چگونه است؟

   پرسش:  چرا شوراها مجبور نیستند عملکرد های خود را با وبی در اینترنت منتشر نمایند؟

   پرسش:  آیا انتخاب شوندگان تست و پرسش های نامه پر کرده اند،  که چه برنامه هایی دارند؟

   پرسش:  چرا نباید مجمع یک دهستان،  یک شورای کار آمد،  و با علم و سواد بیشتر داشته باشد؟

   پرسش:  چرا شورا ها برای دریافت و مخارج پولی،  که از بابت امضای اسناد،  و کمک های مختلف می گیرند،  قانوناً مجبور به گزارش دادن به مردم نیستند؟

   .... و ده ها پرسش دیگر  پاسخ داده شود،  تا بیشتر از پیش شوراها در جهت ملی مردمی باشند....

رنسانس در روستا های ایران

      تابستان ایران چون تمام فصلها زیبا و دلپذیر است،  طبیعت همیشه دوست داشتنی و قابل لمس است بشرطی که تاریخ و طبیعت را بدانیم.  مخصوصاً روستا های قشنگ با مردمان پاک و مهربان ایرانی،  بیش از تصور دوست داشتنی است، حتی غیر ایرانی ها هم دوست دارند در روستاهای ایران باشند،  بویژه در چلاسر و جل. 

      معمولاً نام رنسانس یا زنده کردن اروپا بر یک مدت از تاریخ اطلاق میشود،  که از فتح قسطنطنیه در سال 1453 به وسیله ترکان عثمانی آغاز می گردد،  و به مرگ الیزابت ملکه معروف انگلیس در سال 1603 خاتمه پیدا می کند،  در مختصر تاریخ جهان توضیح داده ام.  20 سال گذشته در ایران عزیز با حرکتی نو روبرو بودیم،  که آنرا می توان رنسانس روستایی یا زنده کردن روستا های ایران نامید.  در این مدت شاهد بودیم که جوانان روستایی بخاطر سلامت محیط و هوش خوب به درجه های بالای علمی رسیده اند،  و از بینش ثابت گذشته گذر کرده و تحولاتی فکری را در روستا بوجود آورده اند.  تحولاتی که از بدو پیدایش روستا تا ابتدای قرن 21  تقریباً ثابت بوده است،  و طی قرنهای گذشته هرگز تصور آن نمی رفت که واژگون شود.  این تغییرات بسیار قابل ملاحظه می باشند،  در این دوره که از نظر تاریخی بسیار کوتاه می باشد،  اصلاحات مدرن و اجتماعی بوقوع پیوسته است.  احیا یا زنده کردن روستاها بدون اخطار قبلی و یا اقدامات مقدماتی شروع شد،  و این مسئله از نظر تولیدات سنتی روستاها تاثیر زیادی داشته و امروزه این نوع کارها در حال از بین رفتن است.  همچنین باعث شده تولیدات کشاورزی و دامی نیز تغییرات اساسی نماید.  امروزه جوانان روستایی دیگر نمی توانند چون کشاورزان گذشته در کار های سنتی درگیر باشند،  آنها می خواهند از جدیدترین روش های علمی و صنعتی برای کار و تولید استفاده کنند.  این مسئله تضاد و در هم آمیختگی کار تولید محصولات روستایی را بوجود آورده،  که خود مشکلی است،  و نیازمند تدبیری نو می باشد.  برای اتخاذ روش های نو و هماهنگ سازی های مدرن رسیدن به آینده ای نوین دانایی قرن 21 لازم است،  که در قرن سنت گریزی قابل بررسی و تدبیر باشد.  بنابر این لازم است سازمان های جدید دولتی یا غیر دولتی تشکیل شود،  تا برنامه هایی علمی جهت این مهم و زنده شدن روستاها را به عهده بگیرد.  توجه نکردن به رنسانس روستایی ایران خطراتی دارد،  منجمله پاشیده شدن شیرازه کار و تولید در روستاها.  لازم به یاد آوری است از گذشته ها ملت ایران دشمنانی داشته،  و آنها همیشه سعی می کردند ایرانی ها را ضعیف نشان دهند،  در اینباره در  جنبش برداشت دروغها از تاریخ ایران  توضیح داده ام،  که مطالعه آن را به عزیزان توصیه می کنم.

      در روستا های زیبای ایران بدلیل محیط و فضا و زندگی پاک و امکانات کامل مدرن،  که امروزه براحتی در اختیار همگان است،  قشر جدید و تاریخ ساز روشنفکر روستایی بوجود آمده،  که میتوانند دست در دست روشنفکران دیگر راهی خوب برای ورود به جهانی دگرگون در قرنی نو را بیابند.  در اواخر دهه اول قرن  21 هستیم و می بینیم و می دانیم بسیاری از کشورها به دست آورد های بزرگ علمی و اجتماعی رسیده اند،  حرکت سریع رشد تمدن کاملاً در تمام زمینه های این قرن پیداست.  آینده متفاوتی  که آینده نگران امروز آن را پیش بینی میکنند حتماً اتفاق می افتد،  و باید با دیدی نو بدانیم که چگونه خواهد بود تا بتوانیم بر آن تاثیر گذاریم،  البته قبول پیشرفت های ویژه این قرن در دید تعدادی کمی از مردم که در جهالت عمیق و با مغزی فسیل شده هستند،  غیر ممکن است.  در این روزگار ما میتوانیم با دانش و بینش نو مسئول سرنوشت خود و اطرافمان باشیم،  و دیدی علمی و نو به همه چیز داشته باشیم.  برای گذر تاریخی از این سالهای مهم که راهی جدید و مرز های نو می طلبد،  فرای دانش و فکر سنتی دیروزی لازم است،  البته بسیاری از عـقـل های  قرن های گذشته هم که امروز باقی مانده در حال از بین رفتن می باشند.  مردم نیازمند ابزاری هستند که به آنها آگاهی لازم را بدهد،  وبلاگ انوش راوید  سعی می کند راهی جدید را طی کند،  و در این مسیر از عزیزان همراهی می طلبد.  با وجود وب و اینترنت براحتی امکان آن می باشد تا روشنفکران با تبادل نظر راهی نو برای دیگر هم میهنان عزیزشان بگشایند.  یکی از کار هایی که میتوان انجام داد این است،  که موضوعات و مسائل مطرح شده در مقالات وبلاگ را مورد نقد و بررسی علمی قرار داد،  خواهشاً در صورت امکان مطالب را مطالعه نمایید،  با اندیشه و تاملی در خور  قرن 21 و فرهنگ یاد گیری نظر  خود را بفرمایید.

      اهرم های تغییرات و حرکت از قرن سابق به این قرن در دست روشنفکران اینترنتی است،  اما اول باید بوسیله ای از چگونگی این حرکت سریع آگاه شد،  و با هماهنگی به رشد تمدن نو رسید،  که برای شخصیت ایرانی برازنده است.  جوانان عزیز ایرانی بویژه آن هایی که در روستاها زندگی می کنند،  باید خیلی به خود و توانائی شان امیدوار باشند،  زیرا کلید زندگی سالم در دستان آنها می باشد.  در هر صورت با وجود وب و اینترنت براحتی امکان آن می باشد تا جوانان روشنفکر ایرانی در محیطی دمکرات با تبادل نظر پرداخته،  و راهی نو برای دیگر هم میهنان عزیزشان بگشایند.  همچنین بدین وسیله میتوان بدون هرگونه اختلال در مسائل جانبی زندگی به مرامی نو دست یافت،  که دسترسی و حذف آن برای دشمنان تاریخی ایران نیست.  برنامه های نوین که ابتدا در اینترنت،  و سپس در جامعه منتشر می شود،  می تواند مسیر فکری توده مردم را همه جا،  از روستا تا اینترنت تحت تاثیر قرار دهد،  و نگاهی نو و بینش علمی به آینده بینی و سرنوشت باشد.  آنچه که روشنفکران جامعه می توانند انجام دهند ابتدا خود را قبول،  و سپس عشق به مردم و میهن داشته باشند،  کارگاه فکر سازی در این راه کمک می باشد.  توانایی و نوع برخورد برای چگونگی این انجام به زمان و تجربه و همگرایی روشنفکران،  همراه برداشت موج نو می باشد.  مدت 5 سال است که هزاران جوان عزیز ایرانی از وبلاگم بازدید کرده اند،  حدود یک سوم این خوبان نظراتی نوشته اند،  که باعث تشویق من برای ادامه داشتن وبلاگ شده است،  ولی متأسفانه فقط چند نفر از اساتید با تجربه ایرانی را می شناسم که با اینترنت دوستند،  می بایست جوانان آنها را تشویق نمایند که وارد دنیای جدید شوند.

   پرسش:  بنظر شما روشنفکر روستایی چگونه آدمی است؟  و برای پیشبرد اهدافش چکار باید بکند؟  

موزه تاریخ مردم شناسی روستایی

      مردم با معرفت روستا های ایران با فرهنگ عالی و آداب کم و بیش متفاوت،  بسیار زیبا و دوست داشتنی هستند،  آنها تاثیر گذار و تامین کننده نیاز شهرها در طول تاریخ درخشان ایران عزیز بودند.  قرن 21 با شکل نو که حاصل تمدنی دگرگون جدید است،  روستاها را تازه کرده و در بر گرفته،  که جبری لازم و اساسی است.  بنابر این باید برای حفظ و نگه داشت فرهنگ و ساخته های تاریخی روستاها،  موزه تاریخ مردم شناسی در هر بخشی و دهستانی ایجاد شود.  البته بهتر است ساخت و تامین و نگهداری آنها را به خود روستاها سپرده،  تا بهتر بتوانند تاریخ خود را گردآوری و نگهداری نمایند.  واقعاً باید به این مسئله توجه داشت،  همانطور که در وبلاگ جنبش برداشت دروغها از تاریخ ایران  گفته ام،  ما ایرانی ها دشمنان بسیار داریم،  دشمنانی که می خواهند بگویند ایران بزرگ تاریخ ندارد،  و اکنون هم دارند هزار دروغ دیگر می گویند.   کوتاهی از داشتن موزه تاریخ مردم شناسی روستایی خطر نفوذ دشمنان تاریخی ایران را در ساده دلان بدنبال دارد،  زیرا دشمنان امکانات وسیع رادیویی و تلویزیونی و غیره دارند،  که می توتنند با آنها براحتی خواسته ها و دروغ های خودشان را تحمیل کنند.  تحصیل کرده ها و روشنفکران روستاها،  با اینکه مشکلات و مسائل اقتصادی و اجتماعی خاص خودشان را دارند،  ولی باید به این مهم توجه کنند که حفظ آثار آبا و اجدادی آنها بسیار مهم است.

       مثلاً در روستای چلاسر که یکی از تاریخی ترین روستا های غرب مازندران است،  خانه های سنتی از بین رفته،  وسایل و تجهیزات خانه های قدیمی نیز همینطور،  وسایل کار و کشاورزی و لباس های سنتی فراموش شده.  هر کس به این روستای تاریخ بیاید می پندارد که اینجا فقط سی سال است که ساخته شده.  یکبار دیگر می گویم کوتاهی از این مورد در آینده پشیمانی زیادی خواهد داشت.  در چلاسر براحتی میتوانستند،  حمام تاریخی و یا یکی از منازل تاریخی روستای را که خراب شده،  اندکی ترمیم کنند و آنرا به موزه تاریخ مردم شناسی همه روستا های اطراف آن تبدیل کنند.  بدین منظور اهل علم و نو آور روستا می توانند،  با کنار گذاشتن مسائل کوچک،  جمع تاریخ و جغرافیای روستا را تشکیل دهند،  مکانی تاریخی را بازسازی کنند،  و به جمع آوری آثار تاریخی و فرهنگی بپردازند،  و به تبلیغ و حفظ آن همت ملی گمارند.  البته بنا به سلیقه های مختلف و کمک های دولتی که باید به نوعی جذب کرد،  موزه ای خوبتر خواهند داشت،  که میتواند با بازدید کنندگان از آن درآمد خوبی برای روستا باشد.

     روستا های زیبای ایران،  با استعداد های کمیاب خود و با جوانان تحصیل کرده و با هوش هر روز بهتر می درخشند،   می توان با اندکی تلاش فرهنگی و علمی و کاری،  خوب ترینها را که بتوان تصور کرد در روستاها داشت.  فقط لازم است جوانان روستاها اندکی از خود گذشتگی کنند،  و کمی هم اهمیت و همیت ملی خرج نمایند،  تا روستاها ستاره های تابناک در جغرافیای پهناور ایران گردند.  برای بالا بردن توانایی های روستاها ابتدا باید مشکلات را شناخت،  خطرات را بررسی کرد،  راه کار های سازنده ارایه داد،  همکاری های دولتی و غیر دولتی را جذب کرد،  آگاهی لازم به جوانان تحصیل کرده برای این مسیر داد.  مردم خوب و غیرتمند ایران بالاترین قدرت برای بدست آوردن خواسته های ملی و میهنی و سازندگی را دارند،  و می توانند بهشتی افسانه ای بسازند.  مسیر تکامل اجتماعی و فرهنگی ایران با چهره ای نو که در گیتی و تاریخ نمونه ندارد،  قدرتمندانه پیش می رود و آنچنان شگرف خواهد شد که جهانی را دگرگون می کند.  آرزومندم،  همه امیدوارانه در جهت بهتر و برتر از گذشته بودن گام بردارند.

   پرسش:  آیا شما برای سازندگی بهتر پیشنهادی دارید؟  و هر روستا بدون هماهنگی با دیگر ارگان های دولتی و غیر دولتی می تواند مسیر تحولات را در قرن 21 سپری کند؟

    عکس یک خانه قدیمی و یک ساکن قدیمی،  که او مانند همه قدیمی های ایران پر از صفا و صمیمیت و مهربانی و راستی و درستی است.  ایکاش تعدادی از اینگونه خانه ها،  که در روستا های ایران کم نیستند،  تا قبل از نابودی کامل تبدیل به موزه شوند،  عکس شماره 3561.

خانه های چوب گلی

      تا اواخر قرن 20 تمام خانه های روستایی گیلان و مازندران خون گلی و زگالی  Zegali  و دار ور چین  Daar var chin  بودند،  مشروح در اینجا،  ساخت و نگهداری این خانه ها مشکل بود و به مرور بسیار گران تمام می شد.  با وجود فراوانی و ارزانی سیمان و آهن ،  مردم خونه گلی را فراموش کردند،  خانه ایی که بخاطر ساختاری از گل و چوب و پوشال و سفال در آنها،  عایق بندی بطور کامل رعایت شده بود.  با داشتن سبک معماری در تابستان ها خنک و در زمستان گرم بود،  همچنین حرارت مرکز داشت که از هیزم و ذغال بود،  یعنی کنترل انرژی رعایت شده بود.  اما امروزه در منطقه چلاسر و جل تمام خانه های گلی قدیمی را خراب و نابود کردند،  ولی فقط یک خانه گلی موجود است،  آنهم در ابتدای قرن 21 یعنی دوران تمدن کنترل انرژی بنا شده.      

      این خانه گلی در سال 1382 میان طبیعت زیبای چلاسر و جل،  به شیوه خانه های بومی جلگه های شمالی ایران طراحی،  و با مصالح سنتی از قبیل چوب سفال و کاهگل ساخته شده است.  بسیاری از مصالح به کار گرفته شده در خانه گلی از بازیافت تخریب دیگر خانه های سنتی منطقه می باشد.  سفال های بام قدمت چند دهه دارند،  و از خانه های قدیمی استان گیلان جمع آوری شده اند،  سفالها تا حدود 50 سال پیش توسط اساتید سفالگر زحمت کش گیلانی در کوره های سفالگری ساخته می شدند،  تاریخ سفال ایران.  الور های نرده های ایوان خانه گلی 30 ساله هستند،  و از چوب درخت ملج می باشند.  اسکلت خانه گلی از ستون های قطور درختان شمشاد و شاقوز (شبخوس) تشکیل گردیده،  که در زمان رضا شاه پهلوی بریده شده بودند.  مشروح در اینجا.

      خانه های گلی شمالی نمونه های بی مانند تاریخی هستند،  آنها محیطی آرام و دور از دغدغـه زندگی شهری دارند،  برای آنهایی که رویای زندگی در طبیعت را دارند،  و تجربه دیگری از اقامت در کلبه چوبی و گلی،  از نمونه های بی مانند تاریخی است.  خانه گلی چلاسر دارای 2 اتاق بزرگ در دو طبقه مجزا،  یک بالکن بزرگ جنوبی ، یک آشپزخانه و دو سرویس بهداشتی ایرانی و فرنگی است.

   پرسش:  آیا شما دوست دارید در خانه چوب گلی اقامت موقت یا زندگی دائم داشته باشید؟

عکس دو خانه چوب گلی و بازدید انوش راوید از این خانه ها،  عکس شماره 3562 .

ناسا پاسخ می ‌دهد

آیا شب یلدای امسال پایان دنیاست؟ پاسخ به سوالاتی درباره ۲۱ دسامبر

      مدت‌هاست شایعات مختلفی در مورد به پایان رسیدن دنیا در 21 دسامبر 2012 برابر با اول دی ماه 1391،  در وبلاگها و شبکه‌ های اجتماعی رد و بدل می‌شود،  و هر روز ابعاد گسترده‌ تری به خود می‌گیرد.  پایگاه اطلاع رسانی ناسا در واکنش به شایعات مطرح شده،  مبنی بر به پایان رسیدن دنیا در روز 21 دسامبر (اول دی ماه)،  به سوالات مربوط به این شایعه پاسخ داده است.

      شایع کنندگان اصلی،  که سر نخ آن در دست استعمار و امپریالیسم است،  مانند صدای آمریکا بتمام زبانها،  در برنامه هایی چون آخر زمان یا پایان جهان و...، و بعضی شبکه های ماهواره ای معلوم حال فارسی زبان در برنامه هایی مانند نورستراداموس و... هستند.  آنها برای این شایعات منابع و استناد های مختلفی نیز مطرح می‌ کنند،  منجمله تقویم قوم مایا،  پیش‌گویی‌ های نوستراداموس و حتی منابع مذهبی و باستانی،  و نتیجه می ‌گیرند که دنیا باید در این روز به پایان برسد.  این موضوع فقط مختص ایران نیست،  و در سرتاسر دنیا مطرح شده است،  و گمان می رود یکی دیگر از ترفند های سرمایه داری غرب است.  شایعه دیگری نیز در این زمینه گفته می شود،  منجمله بحث خاموشی سه روزه زمین،  و ورود زمین به دوره جدیدی از حیات و آفرینش.  این شایعات عجیب و غریب و گسترش آن موجب گردیده،  تا ناسا سازمان هوانوردی و فضایی آمریکا،  به این ادعاها واکنش نشان دهد،  و پرسش و پاسخ هایی را جهت آگاهی عمومی به علم،  و موارد شایعات مطرح کند.

   پرسش و پاسخ زیر از پایگاه اطلاع‌ رسانی می باشد:

   پرسش:  آیا در سال 2012 خطری زمین را تهدید می‌ کند؟  بسیاری می‌ گویند که جهان در دسامبر 2012 به پایان می ‌رسد.

   پاسخ ناسا:  جهان در سال 2012 به پایان نمی ‌رسد.  سیاره ما بیش از 4 میلیارد سال به خوبی عمر کرده،  و دانشمندان معتبر دنیا هم می‌ گویند،  در سال 2012 هیچ خطری زمین را تهدید نمی‌ کند.

   پرسش:  ریشه این پیش‌گویی که زمین در سال 2012 به پایان می‌رسد،  از کجا آمده؟

   پاسخ ناسا:  این داستان اولین بار با این ادعا آغاز شد که سیاره ‌ای به نام «نیبیرو» که سومری‌ها آن را کشف کرده‌ اند،  در حال حرکت به سوی زمین است.  ابتدا گفته می‌شد که این فاجعه در ماه می 2003 رخ می‌ دهد،  و زمانی که این تاریخ گذشت و هیچ اتفاقی نیفتاد،  زمان موعد به دسامبر 2012 تغییر کرد،  و به تقویم باستانی «مایا» ها که تحول بزرگ در سال زمستان 2012 را پیش‌بینی کرده بود،  ربط داده شد.  به همین دلیل هم تاریخ 20 دسامبر به عنوان روز موعد پیش‌بینی شد.

   پرسش:  آیا تقویم مایاها در دسامبر 2012 به پایان می ‌رسد؟

   پاسخ ناسا:  دقیقا همانطور که تقویم‌ هایی که در خانه دارید،  پس از 31 دسامبر به پایان نمی‌ رسد،  تقویم مایا هم پس از 21 دسامبر 2012 تمام نمی‌ شود.  این تاریخ پایان یک دوره بزرگ تقویم مایا است،  و پس از آن همانطور که تقویم شما با اول ژانویه ادامه می‌ یابد،  این تقویم هم با آغاز یک دوره بزرگ دیگر ادامه می‌ یابد.

   پرسش:  آیا ناسا وقوع تاریکی سرتاسری زمین در تاریخ 23 دسامبر تا 25 دسامبر را پیش‌بینی می‌کند؟

   پاسخ ناسا:  قطعا نه،  نه ناسا و نه هیچ سازمان علمی دیگری چنین پیش‌بینی نکرده است.  گزارش ‌های غلطی که در این مورد منتشر شده،  ادعا کرده‌ اند که چیزی نظیر بروز «به خط شدن گیتی» موجب حاکم شدن این تاریکی می ‌شود.  اصلا چنین ترازی وجود ندارد،  (سوال بعد را ببینید). این شایعات برگرفته از یک پیام آماده‌ سازی است،  که «چارلز بولدن» مسئول ناسا منتشر کرده.  این پیام بخشی از یک برنامه دولتی است،  که با هدف بالا بردن آمادگی مردم انجام گرفته،  اما هیچ‌گاه در آن صحبتی از بروز تاریکی نشده است.

   پرسش:  آیا این امکان وجود دارد،  که کرات به نحوی در یک راستا قرار گیرند،  که بر زمین تأثیر بگذارند؟

   پاسخ ناسا:  حداقل تا چند دهه آینده چنین همراستایی رخ نمی‌ دهد،  و حتی اگر هم چنین پدیده‌ ای اتفاق افتد،  تأثیر آن بر زمین بسیار ناچیز است.  به عنوان نمونه،  در سال 1962 چنین هم ترازی رخ داد،  و دو مورد دیگر هم در سال‌ های 1982 و 2000 اتفاق افتاد.  در هر دسامبر زمین و خورشید با مرکز کهکشان راه شیری هم تراز می‌ شوند،  اما این یک رخداد سالانه است،  که هیچ تبعات ندارد.

   پرسش:  آیا اصلا سیاره‌ یا کره کوتوله قهوه ‌ای رنگ به نام «نیبیرو»، «کره ایکس» و یا «اریس» وجود دارد،  که در حال نزدیک شدن به زمین باشد،  و سیاره ما را در معرض تخریب گسترده قرار دهد؟

   پاسخ ناسا:  نیبیرو یا داستان‌ های دیگری که در مورد سیارات نزدیک‌ شونده به زمین مطرح می ‌شود،  همگی شوخی ‌های اینترنتی هستند.  این ادعاها هیچ ریشه ‌ای در واقعیت ندارند.  اگر واقعا نیبیرو یا سیاره ایکسی وجود داشت،  که به سمت زمین حرکت می کرد،  و قرار بود در سال 2012 به زمین برخورد کند،  اخترشناسان حداقل از ده سال قبل آن را شناسایی و ردیابی می‌ کردند،  و این سیاره باید اکنون با چشم غیر مسلح قابل رویت می ‌شد،  واضح است که چنین چیزی وجود ندارد.  البته «اریس» واقعی است،  اما آن هم سیاره ‌ای کوتوله شبیه به «پلوتون» است،  که همواره در بیرون از منظومه شمسی باقی می ‌ماند.  نزدیک‌ ترین فاصله‌ ای که این سیاره می‌ تواند با زمین داشته باشد،  4 میلیارد مایل است.

   پرسش:  آیا در سال 2012 زمین مورد اصابت یک شهاب سنگ قرار می ‌گیرد؟

   پاسخ ناسا:  زمین همواره در معرض تأثیرات ستاره‌ های دنباله‌دار و شهاب ‌سنگ‌ها قرار دارد،  اما اصابت‌ های بزرگ بسیار نادر است.  آخرین برخود بزرگ یک شهاب ‌سنگ با زمین به 65 میلیون سال قبل باز می ‌گردد،  که موجب انقراض دایناسورها شد.  امروزه اختر شناسان ناسا بررسی‌ های موسوم به «بررسی ایمنی فضایی» انجام می‌ دهند،  تا اجرام بزرگ نزدیک به زمین را مدت‌ها پیش از برخورد شناسایی کنند.  ما پیش از این مشخص کرده‌ ایم،  که هیچ شهاب سنگ بزرگی مانند آنچه که دایناسورها را منقرض کرد،  زمین را تهدید نمی ‌کند.

   پرسش:  موضع دانشمندان در قبال ادعای به پایان رسیدن دنیا در سال 2012 چیست؟

   پاسخ ناسا:  ریشه علمی ادعای بروز فاجعه و تغییرات شدید در سال 2012 کجاست؟  مدارک آن کجاست؟  هیچ مدرکی وجود ندارد،  و همه این‌ها تصوراتی هستند،  که در کتاب‌ها، فیلم‌های سینمایی، برنامه‌ های مستند و یا حتی در اینترنت ساخته شده ‌اند،  ما نمی‌توانیم این حقیقت را تغییر دهیم.  هیچ مدرک معتبری که ادعای رخ دادن پدیده ‌های غیرعادی در دسامبر 2012 را تائید کند،  وجود ندارد.  منبع: اینترنت.

 نامه به یک همدل در تهران

      این چند روز نیمه اول آذر،  برعکس هوای بد تهران،  هوای اینجا بقدری خوب است،  که بزحمت چند دقیقه پای کامپیوتر می مانم،  تقریباً تمام وقتم را در باغ می گذرانم.  برگ های زرد و قرمز زیر پا خش خش می کنند،  و پرندگان رنگارنگ مهاجر در اطراف می پرند و چهچهه می زنند،  فضا بدون حشرات ولی پر از عطر شگفت انگیز پائیز به زمستان است.  نوشیدن قهوه با شیر محلی هنگام قدم زدن زیر درختان لخت شده از برگ،  یا خوردن کرامولی یاقوتی و نارنگی محلی و تمشک پارچین،  خیلی لذت داره.  دیروز آخرین خرمالو عسلی را از درخت چیدم و درجا بلعیدم،  برای این مورد رقیبان سرسختی دارم،  آنها پرندگان خوشگل هستند،  و یک جوری برسر خرمالو با هم دعوا داریم.

      اگر و اگر اینجا بودید،  کمی در باغ راه می رفتیم و کمی می نشستیم،  هدیه هم با چای چلاسری و شیرینی محلی،  که با شکر قهوه ای و بادرنگ جل باصفا درست شده،  پذیرایی می کرد.  سپس با ذهن های باز و آسوده شده در فضای ملکوتی طبیعی،  درباره وبلاگ کمی طرح های غیر قابل تصور می ریختیم،  و بیش از پیش با کمک انرژی طبیعی، دانایی بیشتری به جامعه جوان باهوش می فرستادیم.  طبیعت افسانه ای است،  که امروزه در شهرها چیز شده،  چیزی دور از دسترس،  و کم کم چندی دیگر برای لمس و حس آن،  باید تا صد سال دوم صبر کرد.

      دیروز خورشید خانم همسایه،  یک کوله بار سبزی محلی برایمان آورد،  امروز چاشت سبزی پلو با کره محلی و کوکو سبزی با تخم مرغ محلی تکشی داشتیم،  خیلی کیف داد،  مخصوصاً که من زیر درخت تنومند جنگلی برگ ریخته وسط حیاط خوردم،  این درخت رو خیلی دوست دارم.  ولی ایکاش و ایکاش می شد کلان شهر های ایران را در سرزمین وسیع ایران پخش کرد،  یا پخش می کردند،  تا همگان از تمام موهبت های طبیعت بی نظیر ایران زیبا استفاده کنند،  و نیز از آب و هوای بد،  غذا های مصنوعی و صنعتی،  و شرایط سخت زندگی کلان شهر ها خلاص شوند.

   پرسش:  چرا مردم ایران در شهر های پر جمعیت گرد آمده اند،  و روستا های تاریخی ایران کم اهمیت شده اند،  آیا در شهرها کار های استراتژیک و درآمد های ملی وجود دارد،  یا مصرف های وارداتی بزرگ؟

عکس مادر انوش راوید هنگام چیدن پرتقال در باغ چلاسر،  آذر 1391،  عکس شماره 3572 .

تاریخ صنعت چای ایران

پیش گفتار

    در ده سال گذشته،  صنعت چای ایران بشدت آسیب دیده است،  ولی مسئولین و دست اندر کاران مردمی این صنعت،  سعی در نگهداری و رونق بخشیدن به آن را دارند.  این مقاله بزودی بازنویسی می شود،  و ادامه می یابد و در اینجا پست می شود. 

   کشت و صنعت چای در ایران

      از زمان سلسله هخامنشیان که مصر را فتح کردند،  قهوه نوشیدنی ایرانی ها گردید که از مصر و افریقا می آوردند،  از ابتدای دوران استعمار با ورود تجار اروپایی چای جایگزین آن شد،  جهانگردان از مصرف چای در قرن هفدهم یعنی عصر صفویه گزارش هایی نوشته اند.  کشت و صنعت چای در ایران قدمتی صد ساله دارد که اولین بار محمد میرزای کاشف السلطنه ملقب به چایکار 1244-1308 نخستین کسی است که در سال 1278، 1900م  سه هزار نهال چای را از دره کانگرای در هیماچال پراوش هندوستان به ایران آورد و به طور موفق در زمینی واقع در لاهیجان غرس نمود.  پس از آن مظفر الدین شاه امتیاز کشت چای در تمام نقاط ایران را به او واگذارد،  وی با توجه به شرایط آب و هوایی مشابه شمال ایران و هندوستان،  کوشش کرد در منطقه لاهیجان و اطراف،  کشت چای را توسعه بخشد.  کاشف السطنه روشنفکر و نوآور میهن دوستی بود که در سال 1285ش به فرمان رسمی مجلس شورای ملی نخستین شهرداری به سبک جدید را در تهران بنیان گذاشت و خود نخستین شهردار تهران شد.  کاشف السلطنه در زمانی که ایران زیر نفوذ استعمار بود و مقامات محلی در مقابل هر حرکت پیشرویی به شدت مقاوت نشان می داند،  توانست کشت و صنعت چای را در ایران بنیان گذارد و اولین صنعت تبدیلی غذایی ایجاد شود و نخستین کارخانه چایسازی در سال 1312 احداث گردید .

      اکنون چای به نوشیدنی اصلی مردم ایران جهت تمدد اعصاب و تجدید نیرو تبدیل شده است،  چای در همۀ خانه ها جای دارد و با سنت و تشریفات متنوع مردم ما تهیه و مصرف می گردد.  در مراسم، اعیاد، جشنها و سوگواریها،  در شهرها و روستاها و عشایر،  جایگاه خود را دارد، در میانه وقت کار نوشیدنی لذت بخش همگان است.  مردم حتی به هنگام مسافرت،  در کنار همۀ ضروریات،  وسایل تهیۀ چای را به همراه دارند.  قهوه خانه ها و چایخانه ها در سراسر ایران از دیر باز جایگاه تجمع سنتی به حساب می آیند،  که خود مرکزی جهت انتقال و بازگویی جنبه های مهمی از فرهنگ و اسطوره ها و قصه های ایرانی شده است.

      چای ایرانی از کیفیت بالایی در دنیا برخوردار است،  از این رو نباید انگیزه تولید این محصول استراتژیک را از کشاورزان گرفت،  تا آنان مجبور به تغییر کاربری زمین های خود شوند،  و از سویی این امر باعث خروج منابع و ارز کشور  گردد.  امید است با بهبود سطح کیفی چای ایرانی،  زحمت چایکاران داخلی نادیده گرفته نشود که درآمدشان از همین چای است،  باید تلاش نمود به کمیت و کیفیت اهمیت بیشتری داده شود.  گیاه چای ایران از بوته ‏‏‏‏های چینی آسامیک است،  و  اکثر کشاورزان باغات شمال چای را با دست می چینند،  که به تبع طعم و رنگ بهتری از کار ماشینی دارد،  ولی غیر پیشرفته و زحمت و نیرو بر می باشد،  و محصولشان را به صورت غیر استاندارد به کارخانه ها حمل می‏کنند.  جمعیت ایران در حدود 1% جمعیت جهان است اما بالغ بر 5% مصرف کل چای جهان به ایران اختصاص دارد،  و سومین مصرف کننده بزرگ چای در جهان است.  اگر چه ایران نیز با حدود 6/2% تولید چای هشتمین تولید کننده چای جهان محسوب می شود،  اما فقط 6/47% مصرف خود را می تواند از تولید داخلی تأمین نماید.  میزان مصرف چای خشک بنابر آمار های رسمی سالیانه در حدود یکصد هزار تن است،  که تقریباً نیمی از این مقدار تولید داخلی است.  گاه تولید داخلی تا هفتاد هزار تن نیز در سال های گذشته گزارش شده است،  این مقدار چای تولیدی در حدود 35000 هکتار از اراضی شمال کشور عمدتاً گیلان به ویژه در منطقۀ لاهیجان و نوار باریکی از غرب مازندران مانند چلاسر و جل به عمل می آید.  باغات چای لاهیجان با 7932 هکتار وسعت، 25% کل مساحت زیر کشت چای کشور را تشکیل می دهند.  در حدود یکصد و سی کارخانه چایسازی،  برگ های سبز را به چای خشک تبدیل می کنند.  برای تأمین نیاز مصرف به جز تولید داخلی،  سالانه در حدود پنجاه هزار تن چای خارجی به طور رسمی و حدود بیست هزار تن غیر قانونی وارد کشور می شود،  که تعیین نسبت های اقتصادی واردات با تولید داخلی بسیار حائز اهمیت می باشد.

      با ضریب تبدیل 5/22%  یک کیلوگرم چای خشک از 44/4 کیلوگرم برگ سبز چای به دست می آید،  بر اساس آمار فائو سطح زیر کشت کل در جهان 2788000 هکتار است که 7/94% درصد آن متعلق به کشور های در حال توسعه و 3/5% بقیه به کشورهای توسعه یافته اختصاص دارد.  مصرف سرانه انواع مختلف چای در جهان از 395 تا 460 گرم در نوسان بوده است،  که متوسط رشد سالیانه مصرف انواع چای در حدود 6/1% است.  بیشترین مقدار مصرف سرانه چای در جهان به انگلستان و ایرلند اختصاص دارد،  که بعلت داشتن صادرات مجدد مصرف داخلی آنها قابل تشخیص نمی باشد.  لیبی، ترکیه، آذربایجان، ایران، سیلان، بنگلادش، هندوستان و ایتالیا نیز جزو کشور های پرمصرف هستند.  سهم چای مصرفی در سبد هزینه خانوار ایرانی در حدود 2/0% تا 5/0% است.  تولید جهانی چای در حدود 5/4 میلیون تن برآورد می شود که از این مقدار سهم کشور های هندوستان، سیلان و کنیا به ترتیب برابر 850 هزار تن ، 300 هزار تن و 250 هزار تن است.  این کشورها از صادر کنندگان مهم چای در جهان به شمار می روند،  تولید کننده های چای، سریلانکا، چین، ژاپن، کنیا، اوگاندا، گرجستان، می باشند.  اقتصاد چای در ایران،  به مناسبات اقتصاد سیاسی جهان بستگی دارد،  سالانه حدود 3/2 میلیون تن چای در دنیا تولید می شود،  گردش مالی چای جهان در سال حدود 500 میلیارد دلار می باشد.  با افزایش قیمت چای در بازار جهانی،  در بازار داخلی هم طی یک سال اخیر روند صعودی داشته است،  علت افزایش قیمت چای در جهان مانند بقیه محصولات غذایی بوده است.

      هم اکنون 104 کارخانه چایسازی از مجموع 128 کارخانۀ بخش خصوصی  عضو سندیکا هستند،  مرکز اصلی سندیکا در شهر لاهیجان است.  سندیکای کارخانجات چای شمال نهادی صنفی و مدنی است،  که در سال 1341 جهت هماهنگی در امر تولید و مشارکت در سیاست گزاری های مربوط به صنعت چای با عضویت کارخانجات چایسازی تأسیس گردید.  سندیکا در سال های فعالیت خود و به خصوص از سال 1377 که به طور رسمی در تصمیم گیری های مربوط به چای حضور داشته است.  در کشور ما در حدود 58000 خانوار چایکار به امر باغداری چای و حدود 8500 نفر به طور تمام و نیمه وقت در فعالیت های صنعت چای اشتغال دارند.  شمار اشتغال کل مربوط به چای را می توان با برآورد سهم کاری شاغلان بخش تجارت چای، خرده فروشان چای، قهوه خانه ها و نظایر آن بدست می آورد.  نیروی های اصلی تولید چای در کشور کوشیده اند،  تا با بهینه سازی اقتصاد کشت و صنعت چای،  این محصول ملی را رونق بخشیده و در جهت خودکفایی و رفاه مصرف کنندگان گام بردارند.  امید واریم روزی برسد که مردم چای ایرانی را به چای خارجی ترجیح دهند.

عکس منظره باغ چای در روستای جل،  عکس شماره 3566 .

داستان کوروش و پانته آ

      تاریخ ایران داستان های شکوهمندی دارد،  که سرتاسر معرفت و جوانمردی، میهن دوستی و عشق است،  که درس و کلاس برای تمام روشنفکران و عاقلان جهان گردیده،  و در هر کجا توانسته اند بازگو نموده اند.

      در لغت نامه دهخدا زیر عنوان پانته آ بر اساس روایت گزنفون نوشته شده است:  هنگامی که مادها پیروز مندانه از جنگ شوش برگشتند،  غنیمت هایی با خود آورده،  و تعدادی را برای پیشکش به کوروش بزرگ عرضه کردند.  در میان غنائم زیبا ترین زن شوش به نام پانته آ بود،  همسرش به نام آبراداتاس برای مأموریتی از جانب شاه خویش رفته بود.  چون وصف زیبایی پانته آ را به کورش گفتند،  کورش درست ندانست،  زنی شوهردار را از همسرش بازستاند.  حتی هنگامی که توصیف زیبایی زن از حد گذشت،  و به کورش پیشنهاد کردند که حداقل فقط یک بار زن را ببیند،  از ترس اینکه به او دل ببازد، نپذیرفت.  پس او را تا باز آمدن همسرش به یکی از نگاهبان به نام آراسپ سپرد.  اما اراسپ خود عاشق پانته آ گشت،  و خواست از او کام بگیرد،  بناچار پانته آ از کورش کمک خواست.

      کوروش آراسپ را سرزنش کرد،  و چون آراسپ مرد نجیبی بود،  به شدت شرمنده شد،  و از طرف کوروش به دنبال آبراداتاس رفت،  تا او را به سوی ایران فرا بخواند.  هنگامی که آبرداتاس به ایران آمد،  و از موضوع با خبر شد،  به پاس جوانمردی کوروش برخود لازم دید که در لشکر او خدمت کند.  هنگامی که آبراداتاس به سمت میدان جنگ روان بود پانته آ دستان او را گرفت،  و در حالی که اشک از چشمانش سرازیر بود گفت:  سوگند به عشقی که میان من و توست، کوروش به واسطه جوانمردی که نسبت بما کرد،  اکنون حق دارد که ما را وفادار ببیند.  زمانی که اسیر او و از آن او شدم،  او نخواست که مرا برده خود بداند،  و نیز نخواست که مرا با شرایط شرم آوری آزاد کند،  بلکه مرا برای تو که ندیده بود حفظ کرد،  مثل اینکه من زن برادر او باشم.

      آبراداتاس در جنگ مورد اشاره کشته شد،  و پانته آ بر سر جنازه او رفت و شیون آغاز کرد.  کوروش به ندیمان پانته آ سفارش کرد،  تا مراقب باشند که خود را نکشد،  اما پانته آ در یک لحظه از غفلت ندیمان استفاده کرد،  و با خنجری که به همراه داشت،  سینه خود را درید،  و در کنار جسد همسر به خاک افتاد،  و ندیمه نیز از شرمنده شدن نسبت به کورش و غفلتی که کرده بود،  خود را کشت.  هنگامی که خبر به گوش کوروش رسید،  بر سر جنازه ها آمد.   اگر در تصویر دقت کنید،  دو جنازه ی زن و یک مرد می بینید،  و باقی داستان که در تابلو مشخص است.  معلوم نیست چرا ایرانیان سعی نمیکنند داستان های غنی خود را گسترش دهند،  و به جای آن به سراغ داستان هایی دروغی و بی محتوا میروند،  که عربها چگونه زنان سرزمین های اشغالی را به صیغه خود در می آوردند.  تعدادی داستان زیبای ایرانی را در داستان های تاریخی ایرانی نوشته ام.

   عکس شماره 4009 ،  تابلوی اثر وینسنت لوپز نقاش اسپانیایی قرن 18 می باشد،  نقش آن یکی از داستان های تاریخ ایران باستان است. 

   کلیک کنید:  تاریخ لباس مردانه

   کلیک کنید:  تاریخ کاغذ در ایران

   کلیک کنید:  تاریخ مواد مخدر در ایران

    توجه:  اگر وبلاگ به هر علت و اتفاق،  مسدود، حذف یا از دسترس خارج شد،  در جستجوها بنویسید:  وبلاگ انوش راوید،  یا،  فهرست مقالات انوش راوید،  سپس صفحه اول و یا جدید ترین لیست وبلاگ و عکسها و مطالب را بیابید.  از نظرات شما عزیزان جهت پیشبرد اهداف ملی ایرانی در وبلاگم بهره می برم،  همچنین کپی برداری از مقالات و استفاده از آنها با ذکر منبع یا بدون ذکر منبع،  آزاد و باعث خوشحالی من است.

 

   حمله اسکندر مقدونی به ایران بزرگترین دروغ تاریخ،  حمله چنگیز مغول به ایران سومین دروغ بزرگ تاریخ،  و مقالات مهم مانند،  سنت گریزی و دانایی قرن 21،  و دروغ های تاریخ عرب،  تاریخ مغول،  تاریخ تاتار،  و گفتمان تاریخ،  و جدید ترین بررسی های تاریخی در وبلاگ:

جنبش برداشت دروغها از تاریخ ایران    http://www.ravid.ir

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد