وبلاگ تاریخی و جغرافیایی  " ارگ ایران "

وبلاگ تاریخی و جغرافیایی " ارگ ایران "

مطالب و مقالات از وبسایت ارگ ایران www.arq.ir
وبلاگ تاریخی و جغرافیایی  " ارگ ایران "

وبلاگ تاریخی و جغرافیایی " ارگ ایران "

مطالب و مقالات از وبسایت ارگ ایران www.arq.ir

جام های معروف تاریخ ایران


جام های معروف تاریخ ایران

   پیش گفتار

     در ایران آثار باستانی بفراوانی کشف شده است،  همچنین جام های زیادی کشف شده اند،  که در جهان بی همتا هستند و نمونه ندارند و معروف شده اند،  تعدادی از آنها را در این پست می نویسم،  و به مرور ادامه می دهم.  امید است روزی و شرایطی برسد،  که جوانان وطن پرست ایرانی،  بسیاری از این آثار را از گوشه و کنار جهان گرد آوری کنند،  و در موزه های ایران جای دهند.

عکس بخشی از جام های ایرانی در گوگل،  عکس شماره 4480.

جام حسنلو

      جام طلای حسنلو یکی از آثار باستانی برجسته ایران است،  که در جریان کاوش‌های تپه حسنلوی نقده یا همان سولدوز در سال ۱۳۳۶ کشف شد.  این اثر قدمتی ۳۲۰۰ ساله دارد،  و احتمالا نقش بسزایی در شکل‌گیری هنر دوره بعد از آن،  یعنی دوره مادها داشته ‌است.  ارتفاع جام 25 سانت و قطر دهانه 60 سانت،  وزن950گرم،  و از طلای خالص است،  و توسط قلم زنی روی آن نقش هایی شکل گرفته است،  که باور های مذهبی و آیینی قوم ماننایی ایران کهن را روایت میکند.

عکس جام حسنلو،  عکس شماره 4488.

      دور تا دور جام زرین حسنلو پر از نگار هایی است،  که بی گمان از داستان و فلکوریک ایران کهن می گویند.  گویا این جام در پیوند با آیین های دینی بوده،  و چند داستان دینی و اسطوره ای روی آن کشیده شده است،  و نزدیکی به چیز های بسیاری دارد،  که در سرزمین های میان آناتولی خاوری و سوریه شمالی،  تا کوه های زاگرس پیدا شده است.  نگار های این جام بسیار زیبا در دو رسته و گاهی در سه رسته کار شده اند،  و سامان ویژه ای ندارند.

      در بالای جام یک رسته نگار زنجیره ای است،  در بالاترین رسته سه ایزد،  هر یک نشسته بر یک گردونه ای می بینیم،  دو تا از گردونه ها با اسپ و یکی از آنها با گاو کشیده می شود.  در برار ایزد سوم کاهنی ایستاده که جامی بلند در دست دارد،  گویا او گوسپندی را پیشکش می کند،  که دو مرد پشت سر وی آورده اند.  شاید این سه ایزد، نخست، ایزد هوا،  که بیشتر با گاو نری که گردونه او را می کشد همراه است.  ایزد دوم،  ایزد زمین است،  که کلاه شاخداری بر سر دارد.  ایزد سوم،  ایزد خورشید است،  که با گردی خورشید بالدار شناخته می شود.  زیر پای ایزد هوا پیکاری میان یک پهلوان،  که سپر های کوچکی در دست دارد،  و جانوری نیمه آدم گونه،  که نیمی از تن وی در درون کوهی است،  دیده می شود.  دنباله این کوه به گونه اژدهایی سه سر در آمده.  جوی آبی که از دهان گاو سر بر آورده،  داستان پیکار را با داستان بالا پیوند می زند.

عکس طرح های جام حسنلو،  عکس شماره 4489.

      در ادامه صحنه بالایی جام خدای ماه سوار بر ارابه ای است،  که دو گاو نر آنها را می کشند،  به پهلوان در حال جنگ کمک میکند.  در پایین جام یک رسته نوار و در زیر جام گردی یی با نگار بوریا،  که چهار گوسپند شاخ دار در چهار سوی آن کنده شده اند،  دیده می شوند.  تصاویر جام با تولد کودکی آغاز میشود،  کودک بین مادر خود و یک روحانی دست به دست میشود.  کودک دارای استخوان بندی درشتی است،  و روحانی وسیله برنده ای در دست دارد.  به نظر میرسد روحانی با شکافتن پهلوی مادر،  او را به دنیا آورده است.  تعبیر دیگر این صحنه عمل ختنه است،  ولی شواهدی دال بر انجام عمل ختنه در هزاره چهارم خورشیدی ایرانی در بین قوم ماننا و مادها در دست نیست.  اقوام زرتشتی و ودائی سوابقی از این دست ندارند.  تنها مصریان، یهودیان، برخی اقوام سامی و اعراب،  که با هم رابطه تجاری فرهنگی داشتند،  ختنه می کردند،  در ضمن باید گفت شرط پذیرش اسلام در آسیای میانه انجام عمل ختنه بود.

      پشت سر صحنه تولد،  صحنه مرگ و شکنجه دیوی دیده میشود.  این کشتار توسط پهلوان عظیم الجثه ای انجام میشود،  که زوبینی در دست راست دارد،  و در دست چپ قبضه کمانی را گرفته است،  و به نشانه قدرت سر کمان را بر پای خود گذاشته است.  این حالت نگه داشتن کمان سند معتبری از نشان دادن قدرت است،  مادها نیز از آن تبعیت میکردند.  مانند این تصویر را در قزقاپان کردستان عراق داریم،  در گور دخمه مشهور مادی نیز این حالت نگه داشتن کمان دیده میشود،  در مقبره شاهان هخامنشی و دیواره بیستون نیز مشاهده میشود.

      موجودی که دشمن زنان تازه فارغ و نوزادان است،  در این صحنه به صورت دیو آدم نشان داده شده است.  نامی از این دیو در متون زرتشتی آمده است،  - دیو آل-  که نوزادان را می بلعد و ناقل حصبه و تب و لرز است.  چند قمه را در کنار مادر میتوان دید،  که مستقیما با باور های ایران باستان رابطه دارد.  آنها با وسیله نوک تیز اجنه و شیاطینی که به زن فارغ شده در شب ششم حمله،  و نوزادان را اذیت می کنند،  را فراری میدهند.  ایرانیان باستان به قنداق نوزاد نیز سوزنی وصل میکردند،  این سنت هنوز هم به چشم میخورد.

      در کنار آنها پدر نوزاد نذورات خود را به معبدی هدیه میدهد،  که نشان از ایمان و اعتقاد مذهبی است،  او در گیسوان خود سنجاقی فرو برده است.  نماد معبد به صورت میزی نشان داده شده است،  که پایه هایش سم گاو است،  صندلی روحانی نیز به همین شکل است،  این نمادها نشانه هایی از دام دار بودن این قوم است.  در آثار بدست آمده از لایه 4 حسنلو و نیز میادین دیگر باستانی آثاری اینگونه بسیار دیده شده است،  در گوشه دیگری حیوانی درنده آماده حمله به نوزاد است،  که در کمال زیبایی حکاکی شده است.

      در صحنه مرکزی جام راکبی قدرتمند سوار بر شیر غول پیکر در حال تاخت است،  در دست راست گرز و در دست چپ آینه دارد،  به نشانه حمایت از خدای خورشید آفتاب را بر خود انعکاس میدهد.  در کپل شیر نیز نماد خورشید - سواستیکا- دیده میشود.  شیر نماد خورشید در زمین است،  گردونه خورشید اولین بار در 6000 سال قبل میان شاخ بز های کوهی استیلیزه شوش بوسیله سفالگران تصویر شده است.  پس از آن در سفال های باکون نزدیک تخت جمشید و نقاط دیگر باستانی دیده شده است.  در آغاز هزاره چهارم خورشیدی ایرانی،  در جام کلاردشت دقیقا بر کپل شیر و در قوری معروف مارلیک نیز حک شده است.  حمله شیر بر گاو در تخت جمشید نیز نشانه حمله خورشید بر ماه است،  این علامت را شرق شناسان آلمانی،  بمنظور آریایی بودن آلمانیها،  به عنوان صلیب شکسته نازی برگزیده اند.

      عقاب یا قوچ الهه باروری است،  در معبد سرخدم لرستان الهه باروری در سر پهن سنجاق های سر،  به وفور دیده میشود.  اینها نذورات زنان نازایی بوده است،  که به معبد می آوردند،  این سنجاقها نقش قوچ گل انار و ماهی دارند.  در اینجا الهه ای به نشانه باروری و نمادین زمین زراعی و شخم خورده ای را با دست های خود نمایش میدهد،  قوچ هم در کنار او نشانه باروری است.

      صحنه اصلی اسطوره مانایی در جام حسنلو نبرد هیولایی با پیکر آدم،  تنه صخره و دمی از مار با سر های سه گانه،  با پهلوانی که سپر های آهنین در دو دست خود دارد می باشد.  در یشت 44،43،19 داستانی آمده است،  که دیوی با همین هیبت زمین را فرا می گیرد.  در صورتی که هر جای بدن او زخم شود،  حیوانات متعفن بیرون میزنند.  اژیدهاک سه پوزه شش چشم،  با بدنی پر از چلپاسه و کژدم،  و نیروی اهریمنی و زشت،  در مقابله با فریدون در شاهنامه فردوسی به یادگار مانده است.

      به فرمان خدای ماه آب باران از او نازل میشود،  و از دهان گاو سیلابی میریزد،  که صخره هیولا را بشکند.  "تیشتر" نازل کننده باران تحت فرمان خدای ماه،  که جزر و مد را از او میدانند،  و بدون قربانی کردن نمیتواند کار کند است.  در کنار او دو نفر برای او قربانی می آورند،  تا او بتواند باران ببارد،  خدای ماه در جرگه دو خدای خورشید و زمین است.  صحنه بالایی جام نشان از این سه خدای در حال حرکت دارد،  که هر یک بر ارابه ای نشسته اند.  در پایین جام یک رسته نوار و در زیر جام گردی یی با نگار بوریا که چهار گوسپند شاخ دار در چهار سوی آن کنده شده اند دیده می شوند.

عکس انوش در تپه حسنلو و محل کشف جام حسنلو،  عکس شماره 4486.

مجموعه ای که جام بود

      در فیلم مستند مجموعه ای که جام بود،  می گوید:  جام حسنلو،  کاسه طلایی منقوش و محتمل مقدس یادگاری از گذشتگان ایران است،  جام زرینی که از آغوش استخوان های تاریخی فردی بدست آمد.  شاید دلاوری بوده،  که برای حفظ جام از دست مهاجمان،  آنرا در پس شمشیر بلندش پنهان کرده بود،  شمشیر نیز در کنار او قرار داشت،  خرواری آوار و خاک بالای سرش.  این جام توسط کارگران کاوشگر ایرانی یافت شد،  این کارگران آنرا 24 ساعت از دست جویندگان گنج خارجی، که بنام محقق و باستان شناس بودند،  و با زدن کانال در دستگاه دولتی و دل خاک،  ده ها کامیون آثار باستانی حسنلو،  و اینجا و آنجا را از ایران خارج کردند و بردند.  کارگر کاشف جام،  که در اوج فقر است،  می گفت افتخار می کنم،  که توانست جام را به موزه ایران باستان برسانم،  من در مقابل کشف آن هیچ پولی نمی خواهم،  فقط آرزو دارم فرزندم هم مثل من درست کار شود.

      یکی دیگر از کارگران تعریف می کرد،  که عبدالعلی جوان نماز،  یک خمره پیدا کرد،  زد خمره را شکست از درون خمره یک پرنده طلایی درآمد،  دمش عین خروس اما کاکولش افشون و شاخ شاخ بود،  خارجی ها بردند و دیگر کسی آنرا ندید.  کارگران می گفتند،  خارجیها بعد از پیدا شدن اون خروس،  کارگران را جمع کردند،  نفری دو قرون انعام و نفری دو قرون دستمزد دادند،  و رفتند و رفتند و دیگه بر نگشتند.

    عکس کارگری که جام حسنلو را پیدا و پنهان کرد،  تا خارجی های سرپرست کاوش،  آنرا ندزدند و با خود نبرند،  1339 خورشیدی،  عکس شماره 4483.  او می گوید خارجی ها خیلی خیلی چیزها با خود بردند،  آنها فقط سه کامیون سرنیزه از حسنلو بردند،  و دیگر کسی آنها را ندید.

     عزیزان نگویید که این و آن خارجی کاشف اینجا و آنجا بودند،  آنها فقط و فقط غارتگر بودند،  نه دانشی داشتند نه معرفتی،  ایکاش انبوه آثار تاریخی حسنلو و دیگر نقاط غارت شده ایران همچنان در دل خاک ایران زمین پنهان بودند،  تا اینکه غارت شوند.  بگردید واقعیت های تاریخ را بیابید،  مانند همین جام حسنلو،  که کاشف آن یک کارگر مومن و معتقد به راه راستی ایرانی بوده است.  برای اطلاع بیشتر درباره منطقه و جام حسنلو،  دیدن فیلم مستند، مجموعه ای که جام بود،  کار منوچهر عسگری نسب را پیشنهاد می کنم،  جهت این فیلم می توانید از شبکه مستند به آدرس mostanad.iribtv.ir تقاضای پخش آنرا کنید.

جام مارلیک

     کاوش های مارلیک یکی از بی سابقه ترین کاوش های جهان است،  زیرا تاکنون کم تر دیده شده است،  که در کاوش های باستان شناختی،  گنجینه ای چنین گران‌بها چه از نظر کمیت و چه از نظر کیفیت به دست آید.  در این کاوش ها هم چنین انبوهی جام های طلا، نقره، مفرغ، موزاییک، چینی و بدل چینی به دست آمد.  در میان جام هایی که در این کاوش ها به دست آمد؛  نمونه های بی مانندی وجود دارد،  که در هیچ یک از کاوش های علمی جهان مانند آن‌ها پیدا نشده است.  از آن میان جام مارلیک را می توان نام برد،  که از زرناب است و ارتفاع آن به 18 سانتی متر می رسد.  ارتفاع نقش برجسته های این جام تا دو سانتی متر نیز می رسد،  که نشان دهنده مهارت استاد کاری است،  که با ضربات چکش ان را آفریده است.

عکس جام معروف مارلیک،  عکس شماره 4490 .

     نقش وسط جام،  درخت زندگی است،  و در دو سوی درخت دو گاو بالدار دیده می‌شوند،  که در حال بالا رفتن از درخت هستند.  نمایش بدن حیوان به حالت نیم رخ و نمایش سر آن‌ها از رو به رو،  از ویژگی های هنر ایرانی است،  و همین هویت ایرانی جام و سازنده آن را نشان می دهد.  در کف جام، یک گل تزیینی زیبا نقش شده است،  و در میان گل ، نقش خورشید دیده می‌شود،  که شعاع های خود را به طور منظم پراکنده است.

      جام شیر دال و گاو بال‌دار ــ  یکی از اشیای باستانی است،  که در تپه مارلیک در استان گیلان واقع در ایران کشف شده‌ است.  در قسمت بالای این جام زرین دوره تمدن مارلیک،  نقش شیر افسانه‌ای دال وجود دارد،  شیر افسانه‌ ای دال نیمی از بدنش شیر و نیم دیگرش دال (عقاب) است.  این جام متعلق به حدود اوایل هزاره چهارم خورشیدی ایرانی است.

عکس جام طلایی شیر دال و گاو بال‌دار،  عکس شماره 4495.

  این جام از غاری در شمال غربی ایران دزدیده،  و سال 2003 از یک قاچاقچی عتیقه مصادره شد،  و در آمریکا نگهداری میشد،  تا اینکه پس از سفر رییس جمهور ایران به آمریکا در مهر 1392 توسط آمریکایی ها به ایران تحویل داده شد،  و اینک در موزه ایران باستان نگهداری می شود.  شیردال‌ها را دارای قدرت شفابخش و همچنین پاسبانی از گنجینه‌ها می‌دانسته ‌اند.  طرح این موجود افسانه‌ ای در بسیاری از مجسمه‌ها و بنا های باستانی ایران به کار رفته‌ است.

   جام هیولای دوسر و غزال ــ  از آثار به جا مانده از فرهنگ و تمدن مارلیک،  و متعلق به نیمه هزاره سوم خورشیدی ایرانی است،  و محل کشف آن تپه مارلیک،  و محل نگهداری آن موزه لوور است.  کاربرد اصلی این جام نامشخص است،  اما به نظر می‌رسد ساغر یا از این قبیل ظروف بوده ‌است.  جنس این ظرف الکتروم (آلیاژ نقره و طلا) می‌باشد.  بر روی این اثر قلم‌کاری و برجسته‌کاری صورت گرفته ‌است.  بر روی جام، هیولا یا اژدهایی با فک باز وجود دارد،  که با هر پنجه خود غزالی را در چنگ گرفته است.

عکس جام هیولای دوسر و غزال،  عکس شماره 4496 .

   تُنگ زرین املش ــ  در نیمه هزاره چهارم خورشیدی ایرانی ساخته شده است،  یک دسته دارد،  که بر روی بدنه پرچ شده،  و نگار های زنجیره ای بر روی تنه می باشد.  در زیر آن نگار ستاره چهار پَر و چهار نگار پیکان مانند دیده می شود.  پهنای دهانه تُنگ زرین املش،  چهار سانتی متر،  تَه آن پنج و بلندی آن نزدیک به ده سانتی متر می باشد.

عکس تنگ زرین املش،  عکس شماره 4497 .

. . . ادامه دارد . . .

کلیک کنید:  تاریخ ریتون در ایران

کلیک کنید:  زیارتگاه های تاریخی ایران

کلیک کنید:  تاریخ معابد مهر و میترا در ایران

سبز= جنگل های شمال ایران، سفید= آسمان شفاف مرکز ایران، قرمز= سرخی فجر خلیج فارس

    توجه:  اگر وبلاگ به هر علت و اتفاق،  مسدود، حذف یا از دسترس خارج شد،  در جستجوها بنویسید:  وبلاگ انوش راوید،  یا،  فهرست مقالات انوش راوید،  سپس صفحه اول و یا جدید ترین لیست وبلاگ و عکسها و مطالب را بیابید.  از نظرات شما عزیزان جهت پیشبرد اهداف ملی ایرانی در وبلاگم بهره می برم،  همچنین کپی برداری از مقالات و استفاده از آنها با ذکر منبع یا بدون ذکر منبع،  آزاد و باعث خوشحالی من است.

    جنبش برداشت دروغها از تاریخ ایران:  حمله اسکندر مقدونی به ایران بزرگترین دروغ تاریخ،  حمله چنگیز مغول به ایران سومین دروغ بزرگ تاریخ،  و مقالات مهم مانند،  سنت گریزی و دانایی قرن 21،  و دروغ های تاریخ و حمله های عرب، مغول، تاتار،  و گفتمان تاریخ،  و جدید ترین بررسی های تاریخی در وبلاگ:

http://ravid.ir    و   http://arq.ir