وبلاگ تاریخی و جغرافیایی  " ارگ ایران "

وبلاگ تاریخی و جغرافیایی " ارگ ایران "

مطالب و مقالات از وبسایت ارگ ایران www.arq.ir
وبلاگ تاریخی و جغرافیایی  " ارگ ایران "

وبلاگ تاریخی و جغرافیایی " ارگ ایران "

مطالب و مقالات از وبسایت ارگ ایران www.arq.ir

پرسش و پاسخ 43

پرسش و پاسخ 43

      تعداد دیگری از پرسش و پاسخ های قابل توجه پست های مختلف وبلاگ و یا ارسالی با ایمیل،  پرسشها خلاصه شده،  درود و سپاس،  خوب و بد،  و این قبیل را حذف کردم،  و تا آنجا که شده اشتباه های املایی و انشایی آنها را اصلاح نموده ام.  بخشی از پرسشها توسط بانو پرنیان حامد در اینجا پاسخ داده شده.

   ــ  گاهی از پاسخها ممکن است تا یک ماه طول بکشد،  همچنین درصورتی که نظر و پرسش شخصی از قلم افتاد لطفاً تکرار نماید.

   توضیح پرسش 6251:  این پرسش مربوط به پست خلاصه کتاب "تاریخ حضور مسلمانان و ایرانیان در قاره آمریکا پیش از کریستف کلمب"  است که در اینجا پست کرده ام.

    دکتر حمید شفیع زاده:  با سلام خلاصه ای از کتاب را خدمتتان فرستادم در دوره های بعد باز قسمت های دیگری خدمتتان می فرستم،  سوالی داشتم قبیله ای در کانادا می باشد که بسیار شبیه ایرانی ها می باشند به نام پاتاواتومی آنها به خودشان بودوادمی که در زبان انها معنی نگهبان آتش می دهد،  می خواستم بدانم در زبان های قدیمی ایرانی این کلمه قابل معنی و معادل سازی می باشد،  با تشکر فراوان حمید شفیع زاده.

   لینک های ویکی پدیدا درباره سرخپوستان و زبانهای آنها:

The Potawatomi /ˌpɑːtəˈwɑːtəm/,[1] also spelled Pottawatomie and Pottawatomi (among many variations), are a Native American people of the upper Mississippi River and Western Great Lakes region. They traditionally speak the Potawatomi language, a member of the Algonquian family. In the Potawatomi language, they generally call themselves Bodéwadmi, a name that means "keepers of the fire" and that was applied to them by the Ojibwe. They originally called themselves Neshnabé, a cognate of the word Anishinaabe. The Potawatomi were part of a long-term alliance, called the Council of Three Fires, with the Ojibwe/Jibwe (Chippewa) and Odaawaa/[O]dawa (Ottawa). In the Council of Three Fires, the Potawatomi were considered the "youngest brother."

   پاسخ انوش راوید:  درود و سپاس از توجه و مهر شما پژوهشگر عزیز.

      درباره پرسش خودتان درباره این موضوع استاد هستید،  و متشکرم که نظر من هم در این مورد می پرسید،  قبلاً در وبلاگ درباره مشابهت کامل نماد های سرخپوستان کانادا با آثار کوبکلی تپه نوشته ام،  نماد هایی که تا یکی دو قرن پیش در کانادا بوجود آمده اند،  و آثار دوازده هزار ساله کوبکلی تپه،  مشروح در اینجا.

      من بمنظور ریشه یابی زبان،  از پیران مدرسه نرفته روستا های دور دست ایران و افغانستان کمک می گیرم،  و به آنها اعتقاد علمی دارم،  ولی بشدت به نوشته های آکادمیک غربی،  بی اعتماد هستم،  و همیشه سعی کردم از زبان این پیران ریشه یابی کنم.

      درباره پاتاواتومی و بودوادمی،  باید از چند پیرمرد بی سواد مدرسه نرفته که دوستم هستند بپرسم،  البته آوای درست آنها را نیز باید از پیرمردان مدرسه نرفته و انگلیسی ندانسته آن سرخپوستان پرسید،  چه بسا که پیر مرد مدرسه نرفته ای در گوشه ای دور دست از ایران،  با آن پیرمرد سرخپوست کانادایی هم زبان باشد،  نمونه هایی دیگر در این مورد را شخصاً دیده ام.

      بنظر من انسان امروزی با زبان ابتدایی،  در حدود بندر عباس بوجود آمد،  و سپس در تمام جهان پخش شدند،  در این باره در وبلاگ توضیحاتی نوشته ام،  و با دانستن این موضوع که علم پایانی ندارد،  رشد و تکامل آن در کار جمعی است،  و ما هنوز اول راه هستیم،  بخشی از تحقیقات آزاد از داده های تاریخی مردمی را در وبلاگم می نویسم.

     در کل به این نتیجه رسیده ام،  در 12 تا 14 هزار سال پیش با مناسب شدن آب و هوای نیمکره شمالی،  در آخرین دوران یخبندان،  انسانها از "تمدن کهن آت"،  این نامی است که من به این تمدن داده ام،  زمینی نه دریایی،  در جهان پخش شدند.  در آمریکا آثار کلاویس را بجا گذشتند،  و بازماندگان کلاویس نماد های آثار کوبکلی تپه را نیز باز سازی کرده اند،  و تا به امروز انجام دادند و نگهداشتند.

      در 7 تا 4 هزار سال پیش بار دیگر با مناسب شدن آب و هوای نیم کره شمالی،  مردم جنوب ایران،  که من به آنها "تمدن کهن جی" می گویم،  از دریا و زمین در جهان پخش شدند،  و آثار آنها در همه جهان باقی مانده است.

      بنابر این ریشه تمام مردم و زبانها و فرهنگ های دنیا از جنوب ایران است،  من ابتدا بنا به تحقیقات آکادمیک غربی،  می پنداشتم این انسان در کنیا یا اتیوپی،  به زبان دست یافته،  و در زمان بسیار طولانی تر رشد و تکامل یافته،  و در جهان پخش شدند،  ولی متوجه شدم کاملاً اشتباه و مغرضانه غربی است.  همان نتیجه ای که از دروغ های حمله این و آن به ایران گرفتند،  و قاره کهن را تجزیه کردند،  و استادان ایرانی براحتی اغفال این ترفند شدند.  شگرد هایی که اگر جلوی آنرا نگرفت،  بیش از گذشته به ملت های منطقه صدمه خواهند زد،  و داریم می بینیم که دارند می زنند.

      دروغ های تاریخ ایران براحتی خنده دار است،  ولی ذهن های دانشگاهی ایرانی انباشته شده از آنهاست،  و نمی توانند از خود شان دور کنند.  در یک جا می گویند ایرانی تمام دنیا را گرفته،  و چه زیاد قدرت فرهنگی و اجتماعی و تاریخ و سیاسی و صنعتی و غیره داشته است،  ولی در هر دوره تاریخی براحتی و مانند آب خوردن از هر بیابان گرد و آدم بی تمدن شکست خورده است.  کدامش را باور کنیم!

      در ادامه مهاجرت تاریخی،  انسانها در دوره های شرایط زمین،  در جهان پخش شدند،  طی هزارها با شرایط آب و هوایی و زیستی،  و مهاجرت های درهم،  شکل های متفاوت یافته اند،  ولی همه ریشه در یک اصل دارند،  مانند پرسر بودن داریوش بزرگ،  در اینجا.  یا مانند اروپائیها،  که مهاجران اشکور ایران به مرکزیت اروپه هستند،  این مردم نام مرکز خودشان را به سرزمین جدید نهادند.

   ــ  ارروپه = ار = ایر یا ایران +  روپه = بالاسری، پایتخت، مرکز، شهر.

  ــ  اشکور = اشک = اسک = اس = S + پاک + ور = سرزمین،  اسلام = اس + لام = پاک قدس.

     طی سه سال تحقیقات مشترک من با بانوی گرامی پرنیان حامد،  برای موضوع های فوق،  اسناد تاریخی و جدید در وبلاگ نوشته ایم،  و خیلی خوشحال هستیم،  که شما عزیز نیز با ما هم گام هستید.

   نظر 6252 مهرای از  mehre2.blogfa.com:  از نظر من همه گویشوران ایرانی به هر زبان و گویشی ایرانی هستند و از حقوق برابر انسانی برخودار بایست باشند و به همین لحاظ من به اصطلاح زبانهای ایرانی موافق نیستم و میگویم آریوپارسی یا آریوایرانی باشد تا ترکی و عربی و ارمنی و آسوری.. نیز بتوانند از پسوند ایرانی یا پارسی استفاده کنند.  اینگونه همگرایی بیشتر شود و تفرقه افکنان طرد شوند و محکوم.

   ولی واقعیت را بایست گفت دو همچنین ملاحظات تمامیت ارضی و میهن پرستی بشود و چیز های تاریخی که در کل علم و دقیق نیستند باعث نشود ناخواسته منافع ملی و هبستگی ایرانیان دستخوش هجمه یا تخریب قرار گیرد از سوی مغرضان و ما بایست دقت کنیم در این باره. شما نیز تاکنون در همین راستا دیده ام میخواهم دقت فرمایید. مطالبی در این وبلاگ ارائه شده نشان میدهد کتاب دده قوردم مذبوط به عثمانی است همین قرون آواخر و نه زمانی شما میگوید،  http://darvakebaran.blogspot.com  ،  بنگرید به این وبلاگ،  http://kuroshebozorg2.persianblog.ir/post/183

   پاسخ انوش راوید:  درود،  دوست وبلاگی عزیزم جناب آقای مهرای ساغشکی،  شما دیده اید که تمام نظرات موافق و مخالف و انتقادی را در دو وبلاگ جداگانه پست می کنم،  زیرا قبل از هر چیزی ما ایرانیان نیازمند برپا داشتن و نگهداری آزادی اندیشه و قلم هستیم،  که تا نباشد هیچ نخواهیم بود و داشت و شد.

      قبل از اینکه واژه پارس در جهان متمدن پدید آید،  مردم تنها تمدن جهان در هزاره اول خورشیدی ایرانی خود را ار یا ایر می نامیدند،  و سرزمین خودشان را ایران،  مشروح در اینجا و در اینجا.  با پراکنده شدن آنها در جهان طی هزاران سال گویش های مختلف گرفتند،  سپس با پدید آمدن تمدن های دیگر در گوشه و کنار جهان،  این گویش ها شامل دستور و تغییرات مجدد شد،  و زبان های جدید بوجود آمد،  اما همه آنها ریشه در زبان اولیه خود،  که همان زبان مردم ار است هستند.

      در هزاره چهارم خورشیدی ایرانی با پیدا شدن دینها،  موبدان و روحانیون این دینها،  بمنظور مهم کردن دینشان و گفتن و نوشتن دعاها،  در گویشها دست بردند،  زبان های جدید بر پایه همان گویش خودشان ساختند،  و طی یک هزاره آن زبانها گسترش یافته است،  که در داستان های نمرود و برج نمرد می خوانیم.  بخشی از دستان ساختن زبان را،  در تاریخ زبان عربی نوشته ام،  و در پی کامل کردن آن مقاله هستم.

      من می خواهم از واقعیت های تاریخی بنویسم،  آن واقعیتی که درک می کنم،  نه آنچه که دیگران دیکته و تحمیل کرده اند،  و با انواع دروغ و ترفند بخورد مردم داده اند،  مانند همان ترفند کتابی که نام برده اید.  پارس به معنی پرسر است،  پرسر نام روحانیون پر به سر مدی (یا مری یا مادی) بوده است، که پارسا هم گفته شدند،  مشروح در اینجا.  بخشی از آنان بعلت های ناشناخته دینی از مدیا جدا شده،  و به جنوب در تپه رحمت رفته و عبادتگاه خودشان را ساختند،  و طی نیم هزاره از دل آنها داریوش بزرگ بوجود آمد،  داریوش بزرگ بمنظور همآهنگی دولتی و ملی،  زبان دری را از گویش های مختلف موجود بوجود آورد،  و زبان رسمی درباری کرد.  سپس این زبان نیز پارسی،  بنام آن پارساها نامید شد،  درباره این تاریخها در موضوعات مربوطه و مختلف وبلاگ توضیح کامل نوشته ام.

      اگر ما نتوانیم واقعیت های تاریخی را بدرستی کشف کنیم،  و بخواهیم پای بند اصول قرون گذشته و یا من درآوردی باشیم،  خود بخود دشمنان هم که کم نیستند چنین خواهند کرد،  و چه شود.  آنچه که می دانم در شرایط سیاسی ایجاد شده،  که بعلت سادگی و انباشت دروغها و ترفندها در منطقه قاره کهن است،  دارند کشور های این قاره را تجزیه می کنند،  کشور هایی که خود بر اثر تجزیه قاره در دو قرن پیش بوجود آمده اند.  امپریالیسم نو می خواهد!  فقط چند منطقه نفت و گاز خیز را از لیبی تا انتهای بلوچستان پاکستان در اختیار بگیرد،  و بقیه قاره را بجان هم اندازد تا....  داستان استعمار سر دراز دارد،  و همه آنها بر پایه دروغها و ترفند های تاریخی شکل گرفته و خواهد گرفت.

    مهرای عزیز تندرست و پیروز باشید،  و تحقیقات و نوشته های خودتان را با شور و شوق و دانش بیشتر از گذشته ادامه دهید،  ما می خوانیم و استفاده می کنیم.

   لازم:  ضمن سپاس از طرح شما،  درباره نقشه ای که درباره دریاچه بزرگ داخلی ایران کشیدید،  و در مقاله ای از آن استفاده کردم،  لازم به توضیح است،  در هزاره اول خورشیدی ایرانی،  یعنی هفت هزار سال پیش،  بالای عرض 35 درجه شمالی،  یخها شروع می شدند،  و باید سفید کشیده شوند،  و آبهای خلیج فارس و دریا های آزاد هم باید حدود 100 متر کمتر کشیده شود،  زیرا آبهای دریا های آزاد درون آن دریاچه یخ بزرگ قرار داشتند.

    بنا به تحقیقات من در اینجا،  حدود 4500 سال پیش دریاچه بزرگ بر اثر گرم شدن زمین و آب شدن یخها تحت فشار قرار می گیرد و شکافته و سیل راه می افتد،  مردم تمدن کهن جی از 120 سال پیش از این واقعه،  دریاچه را تحت نظر داشتند،  ولی در هر صورت غافل گیر شدند،  فقط نوح بود که می دانست چه سرنوشت شومی زودتر از موعد در انتظار مردم است.

      قبل از این سیل،  سطح آب خلیج فارس و دریا های آزاد حدود 100 متر پائین تر بودند،  در مومبای هندوستان شهری کشف شده است، که در عمق 60 متری سطح آب دریا قرار دارد.

   توضیح:  اگر درباره مطلبی از وبلاگ من پرسش و نظری می نویسید،  لطفاً لینک آنرا هم بنویسید زیرا بعضی از نوشته های من مربوط به چندین سال پیش است،  و نیاز به اصلاح و بازنویسی دارند و نمی دانم کجا هستند.

  ــ  فارسی = فا = بزرگی و شکوه + ر = حرف رابط = سی = نور، روشنایی، دیدگان، خورشید.  فارسی = شکوه دیدگان = بزرگی نور = زبان انسان،  زبان مردم ایران،  اولین زبان تمدن و بشر.

انسی = ان = بیرون آمده، زاده شده + سی = نور، روشنایی، دیدگان، خورشید.

انسی = انسان = انشان =  ایران = کشور فارسی زبان کوروش بزرگ.  انسان = زاده خورشید،  فرزند خورشید و نور.

اور سی = پنجره = اور = شهر، محوطه + سی = نور، دیدن.  جهت اطلاع بیشتر به معنی نام شهرها و روستا های ایران مراجعه شود.

عزیزان جهت پیگیری مطالب ب وبلاگ  mehre2.blogfa.comمراجعه نمایند.

   عکس نگهداری آثار تاریخی ایران در یک موزه مهم ایران،  مشروح در صفحه فیسبوک انوش راوید،  عکس شماره 7757.

  کلیک کنید:  تاریخ زبان عربی

کلیک کنید:  تاریخ مهاجرت در ایران و جهان

کلیک کنید:  تاریخ نگهداری آثار تاریخی در ایران

   عکس جلد کتاب جغرافیای تاریخی جدید:  "جغرافیای کهن و سرزمینهای گمشده"  از پژوهشگر گرامی آقای فرشاد فرشید راد،  انتشارات سمرقند ـ تهران 1391  با مقدمه ای از دکتر هوشنگ طالع.  کتاب بیش از پانصد رویه را دربر می گیرد.  در این کتاب با ارائه اسناد و مدارک،  درباره توانایی جغرافیایی ایرانیان در گذشته های تاریخی نوشته است.  همانگونه که بارها گفته ام،  ایکاش پژوهشگران محترم ایران،  از ابتدای تحقیقات شان،  کار خود را در اینترنت قرار دهند،  تا با دیدگاه و دانش عزیزان دیگر،  پربار تر شود،  و نیز براحتی در اختیار علاقمندان قرار گیرد.  امید است پژوهش های بیشتری از آقای فرشاد فرشید راد داشته باشیم.

   پرسش 6253:  درود یکی از رهبران داعش ادعا کرده هدف بعدیشون ایرانه. این ادعارو چه اندازه جدی میدانید. به نظرتون قدرت تسلیحاتی داعش انقدر هست؟

   پاسخ انوش راوید:  درود،  داعش یا دولت اسلامی،  یا هر چیز دیگری بتنهایی عددی نیستند،  ولی ترفند های امپریالیسم است،  که خطرناک می باشد،  البته اگر روشنفکران ایرانی آگاهی لازم را به بخشی از جامعه خواب ایران بدهند،  مشکل ایجاد نخواهد شد.

   پرسش 6254:  روستای زرگران قزوین چرا به زبان رومیایی صحبت می کنند و به آنها رومی می گویند؟

   پاسخ انوش راوید:  درود،  زبان زرگری یا رومیایی و مردم روم،  همان روم شاهنامه است،  اسکندر رومی نیز از همین مردم بوده است،  که در آن زمان میترایی بودند،  رومیان در طول تاریخ از ایران به تمام جهان پخش شدند،  و کشور روم را بوجود آوردند،  و تمدن ایرانی را به روم بردند،  مشروح در استان های تاریخی ایران،  جهت اطلاع بیشتر،  لینک های مقاله را مطالعه نمایید،  و پرسش های خود را مطرح نمایید.  جهت اطلاع بیشتر از روستا،  در جستجوها بنویسید:  روستای زرگران قزوین.

      حکایت سعدی: .... از آنجا کاسه چینی بروم آرم ....،  منظور از چین کاشان است،  و روم همین روم در ایران است.  مشروح در جغرافیای تاریخی ایران.

   پرسش 6255:  میشه یه آدرسی یه شماره از خودتون بدین که هرموقع مسیرم طرف شما افتاد باهاتون در تماس باشم مخصوصاً تو روستا و طبیعت گردی،  ممنون.

   پاسخ انوش راوید:  درود و سپاس از توجه شما،  بدین منظور با:

  1 ــ  گته گلی خانه بمدیریت خانم شهره اشتری،

  2 ــ  خونه گلی بمدیریت آقای فرزین ملکی،

   تماس بگیرید،  شماره تلفن و آدرس های آنها در اینترنت می باشد.

   پرسش 6256:  سوالی دیگر داشتم میخاستم در مورد رشته باستان شناسی سیاسی بدونم ..ایا شما میدانید چیست و چه معانی دارد وچه کاری انجام میدهد؟ با تشکر از شما استاد گرامی.

   پاسخ انوش راوید:  در چند دهه اخیر رویکرد جدیدی در باستان‌شناسی به وجود آمده است‌،  که به عنوان باستان‌شناسی سیاسی مطرح است.  استفاده ابزاری از علوم مختلف‌ و خاصه باستان‌شناسی و تاریخ، ابزاری توجیهی در اختیار بسیاری از سیاست‌ مداران قرار داده است،  که با ارایه مدارک و بعضا خلق برخی مدارک،  به‌ اهداف خود دست یابند.  مانند سریال ما و فرا زمینی ها که تلویزیون فارسی زبان منوتو آنرا نشان می دهد،  در این سریال کتاب های مختلف باستان شناسی سیاسی،  که کاری بس تبهکارنه است را نشان می دهد.  جهت اطلاع بیشتر به کتاب باستان شناسی سیاسی یعقوب محمدی فر مراجعه نمایید،  دانلود رایگان آن در اینترنت وجود دارد.

   نظر 6257:  نمیتوان تمام نحسیات دوران امروز از جامعهء ایران را, به وسیلهء موضوعات تقابل سنت و سنت گریزی تفسیر کرد بنظرم. این رافع مسئولیت بد-سردمداران کل و جزئیِ سیاسی و اقتصادی و فرهنگی و.... و نادرستی های ایشان نیست. و چه بسا یک دلیل برای کم سرعت بودن گذار از سنت در کشور ما همین علتی باشد که مرتبط با سنتی بودن و سنتی گریز بودن هم نیست, و بلکه اصلا بسیاری از ناملایمات و شدتهای زندگی مردمان به دلیل رهاورد گذار از سنت نباشد و نتوان همه چیز را به گردن آن و مردمان سنتی یا مردمان سنت گریز بیدانش انداخت. مثال می آورم: در مورد "سازمانهای شبدری" مندرج در لینک, اشاره شده به جذب افراد تحصیلکرده تر و باهوشتر و مطالب پیرامونش. این اگرچه درست است و واماندگان از قافله در کار خود مقصرند و در گذار نیز مسبب اطاله, اما تمام مشکل همینقدر نمیباشد و بلکه درصد کمی از مشکل جامعه ایرانی را در بر بگیرد. بنظرم در این مثال, عمدهء مشکلات از نابرابریها و غیرموضع بودنها و انواع مافیاها و پارتی بازیهای جامعه از رأس هرم تا کف قاعدهء جامعه است که میتوان گفت ما تقریبا در ایران شاهد نتایجِ گذار از سنت (در مثال فوق: جذب افراد تحصیلکرده تر و باهوشتر و ضربه خوردن مدرک گرایان و سنتیها) نیستیم. اگر مثل پرانتز بود که خب وجهه منطقی برای ناراحتی نداشتیم و میگفتیم جبریست که نتایج خوبی در آینده خواهد داشت.  ادامه مطالب را میخوانم و مجددا مزاحم خواهم شد. با سپاس.

   پاسخ انوش راوید:  درود،  من برای اولین بار در ایران تاریخ جامعه شناسی را بطور خلاصه به دوره هایی تقسیم کردم،  که در ساختارهای تاریخی اجتماع توضیح داده ام،  سنت هر دوره مربوط به همان دوره از تاریخ اجتماعی است،  در مقاله قرن سنت گریزی چند بار نوشته ام منظور سنت قرن 20 است،  نه دوران های تاریخی دیگر.  گریز از سنت قرن 20 شامل موارد گفته شده شما می باشد،  که نوشته اید: "بنظرم در این مثال, عمدهء مشکلات از نابرابریها و غیرموضع بودنها و انواع مافیاها و پارتی بازیهای جامعه از رأس هرم تا کف قاعدهء جامعه است..."

      آنچه من در کتاب های آکادمیک تاریخ اجتماعی خوانده ام،  بیشتر داستان گونه هستند،  درست مانند کرونولوژی تاریخ،  برای همین کاربرد اجتماعی پیدا نکرده اند.  من سعی می کنم تاریخ و تاریخ اجتماعی را تقسیم بندی کنم،  و بمیان جوانان علاقمند بفرستم،  و آنها که تئوریسین ها و برنامه نویس های اجتماعی و سیاسی آینده ایران هستند،  با درست دانستن،  می توانند طرح های درست بدهند.

   پرسش 6258:  سلام خدمت استاد عزیز و دانشمند راوید،  از مقاله تیمورلنگ افسانه پوچ خیلی خیلی تعجب کردم سوالی پیش اومد برام ایا نوشته های ابن عربشاه کلاویخو سفیر اسپانیا یا یزدی هم ساختگ هستند. البته وقتی مقاله شمارو خوندم به نظرم حرفهای شما به واقعیت نزدیکترند. براتون دعا میکنیم چون جوانان وطن رو بیدار میکنید.

   پاسخ انوش راوید:  تیمور یک خان ایرانی بود، و یک ایرانی هرگز کشور خودش را اشغال و تصرف نمی کند. در این باره که توضیح زیاد نوشته ام. دشمنان تاریخ ایران می خواهند بگویند همه اینها خارجی بودند، تا بتوانند ایران را تقسیم کنند. با این شرایط درک متخصص های تاریخی و تاریخ اجتماعی ایران از تاریخ، بزودی خواهند گفت:  نادر شاه خارجی بود و اصفهان و شیراز را گرفت، کریم خان خارجی بود و تبریز را گرفت، قاجار خارجی بود و ایران را اشغال کرد، و آخر...

جوانان ایران بهوش باشید، و اغفال ترفند های تاریخ نگاری خارجی نشوید.

    نه ابن عربشاه نه کلاویخو نه کس دیگر نگفته اند، که تیمور خارجی بوده و ایران را شغال کرده بلکه مفسران و مترجمان کتاب های آنها از زبان خودشان که بر گرفته از سیستم آموزشی استعماری قرن 20 است،  دروغ و دونگ بدون درک از تاریخ گفته اند.  سالها پیش این کتاب ها را خوانده ام و در هیچ جا ندیدم از خارجی بودن تیمور در ایران گفته باشند.

عکس جلد کتاب سفرنامه کلاویخو، که در اینترنت رایگان وجود دارد، عکس شماره 7829.

   نظر 6259 آرش از فیسبوک: درباره واژه های حرامزاده و فحشا بنویسید؟

   پاسخ انوش راوید:  واژه های عربی حرامزاده و فحشا، در ریشه پارسی است، از نظر من زبان عربی ریشه در زبان ایرانی دارد، و لهجه ای از زبان "ار" است، که همان زبان تمدن کهن ایران است.

حرامزاده = هرم + زاده، واژه کاملاً پارسی است،  و به متولدینی گفته می شد،  که از زنان فاحشه درگاه هرم ماردوش یا مردوک، و بعدها ایشتار بدنیا می آمدند.  اینها چون در بارگاه هرم و نزد کاهنان معبد و هرم بزرگ می شدند،  بیشتر به شغل کاهنی و نگهبانی هرم و معبد می پرداختند.

   فاحشه = فا = دارای مقام + حش = وابسته به درگاه،  مزدوران درگاه، حش = حس.  زنانی بودند که جسم خودشان را بمنظور عبادت در مقابل پول در اختیار مردان زوار قرار می دادند.  در آن زمان این کار نوعی عبادت بود، که ریشه در نیاز جامعه داشت.

     فحشا نیز مربوط به همان درگاه و زیارتگاه مردوک است،  جدید ترین نمونه آن در هرم های تمدن های مکزیک وجود داشت، که در واقع مهاجران تمدن کهن جی بودند.

     بزودی درباره این موضوع یک مقاله می نویسم. از اینکه ایرانیها فکر می کنند عربی زبان جدایی است، دو علت دارد یکی ضعف دانش و تحقیق آنها، دوم همکاری اعراب با استعمار در طول تاریخ، که نمونه آن امروزه هم زیاد دیده می شود.

   پرسش 6260:  با سلام خدمت شما آقای انوش راوید.  سوال من این است که شما کتاب خود تیمور که دست نوشته ی خودش است رد میککنید و حمله ها و لشکر کشی هایش رامنکر میشوید. او در کتابش (منم تیمور جهنگشا )می نوسید که لشکر کشی ها و حمله ها به ایران کرده است و از سر های بریده ی مردم شهر نیشابو که مقاومت کرده اند مناره ها ساخته است.شما میگویید که تیمور ایرانی بوده در حالیکه او در کتابش نوشته استاهل کش است.در ضمن راجع به تعداد لشکر اش گفته که در حمله به بغداد 100000نفر تعداد لشکرش بوده است و حتی اسقوف سلطانیه که خاطراتی نوشته است راجع ببه تیمور گفته است برای تیمور در همی  جنگ ها پیروز بو ده است و او می توانسته است هرمقدار سرباز بالغ بر 1000000000را برا جنگهایش اجیر کند و لازم به ذکر است که تیمور راهزن نبود و فرمانده ی فردی بنام یاخماق بوده است.

   پاسخ انوش راوید:  پرسش از شما:  اصل کتاب "منم تیمور جهانگشا" را دیده اید؟

      ویکی پدیا:  منم تیمورجهانگشا کتابی‌ست در بردارنده خاطرات امیر تیمور گورکانی به قلم خود او.  وی این کتاب را در هفتاد سالگی نگارش کرد. این کتاب بصورت خطی سال‌ها در کشور عثمانی بود تا اینکه بوسیله علی پاشا حاکم عثمانی یمن بدست انگلیسی‌ها افتاد.  پس از ترجمه، این کتاب ابتدا از ترکی به انگلیسی و بعد به فرانسه برگردانده شد.  ذبیح الله منصوری این کتاب را از فرانسه به پارسی برگرداند.

      توجه کنید،  اصلاً ورق پاره هایی در کشور عثمانی دشمن ایران نوشته شده است،  سپس بدست انگلیسها، و یک نمایشنامه نویس کتاب شده و یک داستان نویس ایرانی ترجمه کرده است.  عزیز من دشمنان ایران را بشناسید،  هر وقت اصل کتاب به خط خود تیمور را دیدید،  بعد بگویید.  چی بگم به شما جوانان که براحتی اغفال دشمنان ایران می شوید.  یا مگر اینکه تابعه آنها هستید.  یکمی تاریخ را اصولی و ریشه ای بخوانید،  بارها به این پرسش پاسخ گفته ام،  چرا دقت نمی کنید و نمی خوانید،  پس بهتر است برای این ملت عثمانی و انگلیس تاریخ بنویسند.

     تیمور راهزن نبود یک خان ایرانی از خانات ایران بود،  ایران = تمدن ار،  زیاد نوشته ام پیدا کنید بخوانید.  همه رو توضیح دادم،  بخوانید و به آنها دانش جدید اضافه نمایید،  نه اینکه هی برگردید به دروغ و دونگ خارجی.  آقا جان شما ایرانی هستید،  تاریخ را از ریشه بخوانید و تخصصی یاد بگیرید،  نه اینکه پرت و پلا رو پرت و پلا،  مانند یک میلیارد سرباز،  دیگه چی بگم بارها گفته ام.

      حتی یک سند تاریخی در کتاب منم تیمور جهانگشا وجود ندارد،  آیا شما درباره مطالب کتاب تحلیل و تفسیر داشته اید؟  ای مردم،  ای جوانان،  اون مغز آدمه که تو کله است،  این سیستم آموزشی وامانده کاری کرده که چشم  گوش بسته هر چیز را بپذیرید،  و نمی توانید درست مطالعه و تحلیل کنید.  خواهش می کنم بجای اینکه در این موارد جبهه بگیرید،  دیدگاه خودتان را تغییر دهید و علم و تخصص را بدرستی درک کنید،  و از هر دمی و هر گرایشی و هر... دست بردارید.

عکس جلد کتاب داستانی منم تیمور جهانگشا،  عکس شماره 7835.

فهرست ایرانی است

   در ستون کناری،  لینک فهرست وبلاگ را قرار داده ام،  بسیاری می پندارند فهرست واژه ای عربی است،  در صورتیکه در زبان عربی ریشه یابی ندارد،  زیرا فهرست واژه ای ایرانی است.  فه اول فهمیدن به معنی آگاهی و رست به معنی رستن و روییدن است،  که در جمع می شود محل آگاه شدن رستن نوشته ها.  خود تاریخ زبان عربی ریشه در زبان کهن ایرانی دارد،  حتی آثار تاریخی مرکز کشور عربستان این موضوع را بوضوح می گوید.

      در حروف الفبای فارسی،  ف در ابتدای،  فهمیدن، فراخ، فاتک، و... آمده است،  فارسی = فا + رسی = بزرگ، داننده، رشد یابنده در بالا،  که معادل پارسی است.  پارسی = پرسری،  پر در سر ها،  داننده ها و حاکمان دوران باستان بودند،  به معنی نام شهرها و روستاهای ایران مراجعه شود.

کلیک کنید:  مردوک یا ماردوش

کلیک کنید:  تاریخ کارشناسان خارجی در ایران

کلیک کنید:  اثر های جهانی تمدن های کهن آت و جی

   عکس انوش راوید در یک قلعه دوران کهن ایران،  تابستان 1392 ،  مشروح در اینجا،  عکس شماره 7841.

کلیک کنید:  تماس و نظر و پرسش

     پرسش 6261:  نوشته اید که اسلام لغتی عربی نیست،  بلکه از اس+ لام تشکیل شده و معنای پاک و مقدس است،  ممکن است بیشتر توضیح دهید؟

   پاسخ انوش راوید:  در تاریخ زبان عربی توضیح نوشته ام،  ارب یا اعرب ریشه در تمدن کهن جی دارد،  و زبان عربی ریشه در حروف هیروکلیف جی دارد،  خود شما اعراب را ریشه یابی کنید،  در نهایت حدود پنج هزار سال پیش به تمدن کهن جی می رسید.  جهت پاسخ کامل به لینکها مراجعه نمایید،  و نیز لینک زیر:

کلیک کنید:  معنی نام شهرها و روستا های ایران

   پرسش از عموم:  1 ــ چرا عده ای فاقد تشخیص در مسائل اطرافشان هستند،  حتی موضوعات کم اهمیت؟

   2 ــ  چرا عده ای می خواهند اسلام را رو در روی ایران و ایرانی بگذارند؟

عکس مراسم عاشورا در تهران از اینترنت،  عکس شماره 7847.

   توجه:  عزیزان توجه کنید!  من در بالای تارنمایم نوشته ام:  "مجموعه نظرها و مقاله های شخصی ..."،  هرگز در هیچ کجا ننوشته ام،  که این مطالب خود علم است،  و این یک وب شخصی است،  اگر اشتباه آمده اید فوراً خارج شوید،  جهت اطلاع بیشتر رجوع نمایید به لینک زیر:

کلیک کنید:  فرهنگستان تاریخ ایران

   نظر یک خواننده 6162:  با سلام و خسته نباشید خیلی جالب بود مخصوصا در قسمت نبودن آثار تاریخی در موزه ها از حمله مغولها،  با توجه به تحقیق من قوم ایرانی مغول جزء یکی از طوایف و قبایل بزرگ ایران بوده،  که آثار مردمان و فرهنگ در اکثر جاهای ایران به چشم می خورد و از گذشته های دور به خاطر اشتراکات فرهنگی در هم آمیخته شدند،  که آثار آن طی سفری که به شهرهای تبریز و مشهد و شمال خراسان و حتی شیراز و کرمان و سیستان یافتم با تشکر از وقتی که به من دادید.

   پاسخ انوش راوید:  عزیزان تحقیقات مستقل میدانی داشته باشید،  و فقط تکیه به کتاب های تاریخی نکنید،  بویژه کتاب های تاریخی،  که توسط عوامل سیستم آموزشی قرن 20 ایران نوشته شده است،  که خیلی اشتباه دارند.

   پرسش 6263:  سلام. کلیات مطالب شما مورد قبول اینجانب می باشد ولی سئوالی که برای بنده پیش اومده مربوط به تاریخ موخره اسلام و نه صدر اسلام می باشد. البته تا پیش از تاریخ حمله جعلی مغول به پارس، با توجه به اینکه تاریخ خلفای عباسی و امامان،  توسط علمای شیعه نشر و بازتاب داده شده. ایا ممکنه خود علمای بزرگوار شیعه ما در این خصوص هم دچار اشتباه شده باشن؟ و ایا این بزرگورارن از منابع تاریخی معتبر استفاده کرده اند؟ و بر فرض صحت کلام شما در مورد خلفای اب اسی ، ایا ایرانیان قاتل امامان شیعه در تاریخ خود بوده اند و نه اعراب؟

   پاسخ انوش راوید:  حکومت صفویه که شیعه بودند،  با طایفه های خانات ایرانی که سنی بودند،  خوب نبوده،  و بهمین جهت آنها را مغول وحشی آدم کش از خارج آمده معرفی کردند،  این موضع به تاریخ دوره های بعد هم راه یافت.  در طول تاریخ ایران جنگها و کشته شدن ها بیشتر برای دین و مسلک و آئین بود،  همانگونه که بانو گرامی پرنیان حامد بدرستی گفته اند اسکندر میترایی با داریوش مزدایی جنگ کرد.  در نتیجه قتل و جنگ و کشتارها همیشه در تاریخ بوده،  باید درباره دید جدید نسبت به دروغ های تاریخ،  به محقق های شیعه نیز گفت،  تا آنها در تحقیقاتشان منظور کنند.

   ادامه پرسش:  سئوال دوم در باب مساله ظهور سید خراسانی که در عصر ظهور از خراسان به یاری امام خواهد شتافت می باشد؟ ایا منظور از روایات همین خراسان مشهور بوده؟

   پاسخ انوش راوید:  درود و سپاس از توجه شما، مستند های تاریخی، اعم از سکه و آثار و بناها نشان از این می دهد، که خلفای صدر اسلام ادامه تمدن ساسانی بوده است،  حتی خط کوفی و عربی اولیه همان خط اواخر دوران ساسانی است،  چند عکس در این مورد گذاشته ام،  مانند در اینجا،  آنچه که بعنوان تاریخ در دوره های بعد توسط علمای مکتبی و غیره نوشته شده است،  بیشتر را مطالعه کردم،  تقریبا همه فاقد سند معتبر تاریخی و باستان شناسی و تحلیلی تاریخی و تاریخ اجتماعی هستند،  و داستان گونه اند،  و حتی در مکان یابی نیز بشدت اشتباه کرده اند،  به منظور جغرافیای تاریخی به نوشته های بانوی گرامی پرنیان حامد مراجعه نمایید در اینجا،  فعلا بدلایلی چندان وارد بحث های دینی نمی شویم،  بنابر این بیشتر پرسشها و شبهات شما در این مورد را به تحقیقات خودتان می سپاریم،  و همیشه دستان استعمار و امپریالیسم را بیاد داشته باشید.

   نظر زیبا 6264:  با سپاس از پاسخگویی شما استاد گرامی، که بصورت متقن به سئوال اینجانب جواب دادید. متاسفانه استعمار بذری رو چند صد سال پیش می کارد و بهره برداری نهایی رو امروز و یا فردا انجام میدهد. شاید شما در جریان نباشید ولی خودم که یکی از پژوهشگران قلیل العلم ،در خصوص مسایل منطقه و عصر ظهور با کمک برخی اساتیدهستم. به عینه شاهد اشتباهات فاحش و استراتژیک برخی دوستان محقق هستم که مسایل اخرالزمانی رو بر اساس بذرهای متقلبانه استعمار تجزیه و تحلیل می نمایند. و چون در نهایت از این راه نتیجه ای نمی گیرند؛ اصل روایات را هم منکر می شوند. در حالیکه هر چیزی را باید به صورت اصل و اساس ان بررسی کرد. متاسفانه هنوز برخی از دوستان بر اساس برخی اطلاعات عمدا غلط تاریخی مفاهیم اساسی استان های ایران، و خاورمیانه، نحوه بوم شناسی تاریخی و فرهنگی ایران را بد تعبیر کرده اند. و این خود بر تحلیل و استنتاج های ایندوستان تاثیر منفی خواهد گذاشت. متاسفانه امروزه مفاهیم مانند زلزله ری، اشغال و تسخیر فارس توسط سفیانی و لشکر کشی های عجیب و غریب طرفین مخاصمه که هر ادم عاقلی رو به شک فرو می بره (با توجه به بررسی جغرافیای سیاسی منطقه) کم کم دارن به مفاهیم اساسی دنیا و علی الخصوص منطقه خاورمیانه، تبدیل میشن که اگه در این موارد روشنگری نشه حداقل جبهه حق قافیه رو باخته. الغرض در نشر مفاهیم و داشته های محققانه شما در زمینه ی مورد تحقیقات خودم کوتاهی نخواهم کرد. و از مقالات و دانسته های شما کمال استفاده رو خواهم برد. هر چند سئوالات زیادی هم هست که به وقت از شما جهت تنویر داشته های قبلی خودم از شما خواهم پرسید.  ضمنا در مورد بحث صحرای سینا مطلب خوبی رو اوردید که فکر کنم به درد برخی از مفسرین قران هم بخوره. استاد بزرگوار، پاینده و برقرار باشید. به امید موفیقت روز افزون حضرت عالی و تنویر بیشتر افکار هموطنان عزیزمان.

   پاسخ انوش راوید:  درود و سپاس از توجه شما،  تندرست و پیروز باشید.

   نظر و پرسش 6265 Iliad Nezamabadi گفتگو از تمدن جی شد.  یک مدت راجع به سنگهای قیمتی تحقیق میکردم, به نکتهء جالبی رسیدم: میمه سر راه اصفهان , پر از سنگهایی شبیه شیشه سیاه و سبزرنگ است که مشخص شده همان نوع سنگهاییست که انسانهای نخستین, از آنها سلاحهایی درست میکردند. حالا نمیدانم این میتواند نشانه ای دیگر از قدمت این تمدن باشد یا صرفا معادنش آنجاست.

جملات خامی که نوشتم در این باره, این بود:

اما "عقیق سیاه "

شیشه ای شکل تیره است؛ شبیه شیشه های سیاه یا سبز (و نباید آن را با کوارتزها؛ کریستال, دُرّ , اشتباه گرفت). این عقیق دارای خاصیت سختی فراوان و برندگی است و انسانهای تمدنهای نخستین, وسایل دفاعی خود را از این عقیق میساختند. گفته میشود از حجرالبلورهاییست که در {میمه سر راه اصفهان} فراوانست.  یعنی خاک آنجا حجرالبلورست و میان این سنگها عقیق سیاه. گفته میشود. و اگر چنین باشد, ردپای تمدنهای نخستین بشر را میتوان حواله داد به اصفهان ؟

و البته راه برای آزمایش اینکه حجرالبلورهای میمه همان عقیق سیاهند یا دارای عقیق سیاهند هست: اولا حجرالبلورهای میمه, ابسیدین هستند (Obsidienne) . ثانیا عقیق سیاه در زیر میکروسکپ اغلب به صورت توده های بی شکل است و بعضا ندرتا هم دارای بلورهای فلدسپات. (با توجه به این دو معلوم, کافیست شیمیدانان و سایر دانشمندان مربوطه, مجهول را پاسخ دهند) و به هرحال, آنچه مدنظر جواهرساز است؛ عقیق سیاهست و نامهای دیگرش عبارتست از: شیشهء آتشفشانی, حجرالمینا, عقیق اسود, البسیدین. (توجه شود به شباهت میان لفظ پایانی مترادفها, با لفظ فرنگی. _شایدهم صرفا شباهت الفاظ است).

   پاسخ انوش راوید:   درود، گرامی Iliad Nezamabadi  یکی از مهمترین موضوعات ایجاد تمدن،  ابزار بوده است،  و مهمترین ابزار هم وسیله شکار،  که متعاقباً تجارت این ابزار را در پی داشته است،  سپس وسایل پخت و پز و آرایش.  باید باستان شناسی ماقبل دوران کهن در آن مناطق انجام پذیرد،  پیگیری می کنم.  البته تمام آن مناطق پوشش تمدن کهن جی بوده است،  و تاکنون در هیچ جای جهان تمدن قدیمی تر از تمدن کهن جی یافت نشده است.

   حجرالبلور ــ   سنگ های شیشه مانند با ظاهر شیشه است،  و قطعاتش شبیه بطری های شکسته میباشد.  از قبیل سنگ های سیلیسی بی شکل و سنگ های ابسیدین،  که در میمه سر راه اصفهان فراوان است،  سنگ های چخماق سفید را میتوان جزو این دسته منظور داشت.  در طول تاریخ از آنها بعنوان سر نیزه و تیر، کارد و چاقو، آتشزنه و چخماق، تزئینی و...  استفاده می شده است. http://arq.ir/114

نظر بدهید و پرسش کنید،  و برای رفتن به آینده ای نوین،

ضمن حفظ محیط دمکرات، در بحث های تاریخی شرکت نمایید.

   نظر 6266 Behnoush Mohaghegh : سیستم آموزشی، در کل جهان ایراد دارد زیرا به طور طوطی‌وار از معلم به دانش‌آموز است. روش درست، به بحث گذاشتن مطالب و ابراز نظر از طرف دانش‌آموز است؛ که مسلماً باعث رشد خلاقیت و ابتکار می‌شود. مانند اینکه چرا دو با دو میشود چهار و چرا نمی‌شود پنج.  در کشورهای پیشرفته، در بعضی از کلاس‌ها و به صورت آزمایشی تصمیم به انجام چنین کاری گرفته شد که نتایج مثبتی هم داشت ولی چون زمان زیادی صرف میشد و با سیستم آموزشی و بوروکراسی تحصیلی منافات داشت، عملاً توانایی تغییر سیستم مهیا نشد.

   نظر 6267 ناصر:  درود انوش گرامی، بله، همیشه به یاد دادند که به چی فکر کنیم، نه این که چه جوری فکر کنیم. استاد انوش راوید، در سایت خودشان بخشی دارد که بما یاد میدهد، چگونه فکر کنیم. یک کتاب در این مورد میشود نوشت.

   پرسش 6268 Gile Mard ــ   درود امروز سه شنبه ساعت 7  شبکه 2 برنامه ای در مورد دیلمان بهشت گمشده پخش کرد خلاصه برنامه اینه که  سومری ها نیاکان خودشون رو گیلانی ها می دونند.  شما با این دیدگاه رو می پذیرید؟

   پاسخ انوش راوید:  این روزها درباره تاریخ خیلی ها حرف می زنند،  و این گفته ها و نوشته ها علم تاریخ نیست،  حرف هایی است که بنا به دلایل شخصی، سیاسی و غیره زده می شود.  بنظر تحقیقات من،  حدود هفت هزار سال پیش هموساپین متمدن در حاشیه باریکه خلیج فارس حدود بندرعباس تا بندر بوشهر بوجود آمد،  و سپس طی چهار هزاره با مناسب و گرم شدن هوای زمین سریز جمعیت به تمام جهان مهاجرت کردند و پخش شدند.  در این مهاجرت هر طایفه در طول تاریخ بترتیب بسمتی حرکت کردند و به مرور طی هزاره ها ادامه دادند،  گیل یا گل یا منگول،  از مسیر لرستان بسمت شمال و از سمت غرب تا فرانسه و از سمت شرق تا ژاپن رفتند.  در مقالات مختلف وبسایت در این باره نوشته ام،  این داستانها نیاز به سالها تحقیقات علمی دانشمندان همراه با بودجه و خرج پول دارد.

   ادامه پرسش:  آقای راوید لطفا نظر خودتون رو در مورد. ﮊﺍﻥ ﮐﻠﻨﺰ  بیان کنید

   پاسخ انوش راوید:  بخشی از پاسخ این پرسش در پاسخ بالا می باشد،  مهمتر از همه این است که جوانان متخصص با هوش ایران باید خودشان درباره علم و تحقیقات علمی بدانند و بگویند و بنویسند،  و با گسترش علم واقعی،  خود بخود اجازه ندهند هر گفته و نوشته شخصی،  جای علم و دانش را بگیرد.

   پرسش 6269 Sasan Sarlak  :  درود جناب راوید... از انجا که میدانم درباره تاریخ تحقیق میکنید و از دل ان حقایق رو بیرون میکشید همیشه... میخواستم درباره هیتلر و نوع حکومتش و اینکه ایا واقعا و حقیقتا او و رژیمش به حق درست بودند یانه. برایم بگویید... درباره جنگ دوم جهانی کتابها خوانده ام چه موافق و چه مخالف هیتلر.. اما هنوز به درک روشنی از واقعیت این دوره تاریخی نرسیده ام... میخوام نظرتون رو بگید... سپاس از شما

   پاسخ انوش راوید:  درود بعد از جنگ اول جهانی وضع آلمان خراب شده بود و بیشتر مردم به تاریخ گذشته خودشان پناه آوردند،  که چه بودند و از کجا آمده اند،  آنها متوجه شدند که طایفه های مهاجر آریایی از ایران می باشند،  و سپس تاریخ که باید جایگاه علمی داشته باشد،  به محافل سیاسی راه یافت،  و با این تاریخ ناسیونالیسم جدیدی برای آلمان ساخت.  سیستم آموزشی هم جوانانی بوجود آورده بود،  که نتوانند درست فکر کنند،  بلکه منظم شده های مقلد باشند،  قبلا در باره این نوع سیستم آموزشی نوشته ام،  و بدین ترتیب جوانان مورد سوء استفاده سیاسیها و احزاب قرار گرفتند.  این ناسیونالیسم در ابتدا و بقصد نجات مردم جهان بویژه آریایی ها بود،  ولی چون بر پایه علم قرار نداشت،  و بر دستان بازی های سیاسی بنا شده بود،  به کج راهه و اشتباه رفت.  مثلا آنها در تاریخ خوانده بودند که در زمان خشایارشا یهودیان باعث کشتار در ایران شدند،  حزب حاکم شده،  مردم و حکومت گران پائین دست را از این داستان ترساندند.  از آنجا که جوانان در آن سیستم آموزشی توانایی تحلیل خود را از دست داده بودند،  براحتی اغفال داستان های دروغ تاریخ شدند.  من بمنظور اینکه دروغ های تاریخ نتواند یکبار دیگر بازیچه دست سیاسیون باشد،  به افشای آنها مشغول هستم.     

  آریاییها همان مردم ایران هستند.

  ــ  ار = ایر = آر = R

  ــ  ایران = ار یا یر + ان = جایگاه مردم ار

  ــ  آریایی = آر + یا = مردم آر یا ار

    جهت اطلاع بیشتر حروف هیروکلیف جی را بخوانید.

آریایی ها مردم کهن ترین تمدن شناخته شده جهان ار R بودند،  ار + ان = اران = ایران،  ار = ایر

اران = ایران = آریایی که تغییر آوا داده شده اران است، 

جهت اطلاع بیشتر رجوع نمایید به ایران و ایرانیان.       

   پرسش 6270 رضا:  می خواستم در باره ی ادعای شما در باره ی دروغ بودن تهاجم اعراب چند پرسش کنم:

  1- کشته شدن عمر را چگونه توجیه می کنید؟

  2- اطلاعات ثبت شده در تاریخ چین درباره ی شاهزاده پیروز و دیگر نوادگان یزدگرد را چگونه توجیه می کنید؟

  3-  ویرانی شهر های کهن ساسانی و ساخت شهر های عربی بر پایه ی انان (برای نمونه کوفه بر ویرانه های اوبله) را چگونه توجیه می کنید؟

   پاسخ پرنیان حامد:  با سلام و با وجود انکه حمله اعراب  به ایران در کتاب اینجانب صفحه  رسما تایید شده است.  حمله گروهی در این زمان به ایران رد نشد تنها پرسشهایی مطرح شد و آن اینکه این گروه دقیقا چه کسانی بودند؟ از کدام سمت به ایران حمله کردند؟ چه کسانی در فتح ایران به آنان کمک کردند؟ چه کسانی در این میان خیانت کردند؟

  به طور مثال:  آیا شما می توانید موجودیت عمر را از روی اسناد باستانی ( سکه کتیبه و ...) ثابت کنید که من در باب کشته شدن  او توضیح بدهم؟ 

به هر تقدیر نام او بر تاریخ ایران و شاهنامه فردوسی مکتوب است اما ایا ارابی شاهنامه فردوسی همان اعراب امروزی هستند؟  تنها سند آنها کتیبه  معاویه چرا در اردن و به زبان یونانی است؟ شاهنامه فردوسی چرا دلیل این فتح را اختلاف سرداران ایرانی می داند؟ در تاریخ طبری چرا 31 سال پس از فتح خراسان تازه  خراسان فتح می شود؟ هند طبری چرا بندر بصره است؟ در این راستا مهندس احمد حامی نیز مسائلی را مطرح کرده بودند که خواندن آنها نیز لازم است. چگونه چند عرب پابرهنه شاهنشاهی با قدرت ساسانی را از میان برداشته باشند. از کجا آب آوردند؟ از کجا آذوقه آوردند؟ به گفتار ایشان رجوع کنید. در باب خرابی: هر دگرگونی حتی انقلاب خرابی به بار می آورد در باب دیگر سوالات شما پرسشی و پاسخی بر این وبلاگ بود که عینا آن را برای شما کپی می کنم.

   ادامه پرسش:  4 ــ  تاریخ صدر اسلام را چگونه تفسیر می کنید؟

   پاسخ پرنیان حامد:  دو قرن سکوت سندی ندارد که تفسیر کنیم. اول سند آن را ارائه دهید بعد از ما بخواهید تفسیر کنیم.  کجاست سندش؟ سکه؟ سنگ؟ لوح؟ مگر ممکن است نصف جهان را فتح کرده باشند یک سکه نداشته باشند؟

پاسخ انوش راوید:  کلیک کنید:  پاسخ به شبهات دروغ حمله اعراب به ایران

   پرسش 4188:  گالش به چه معنی است؟

   پاسخ انوش راوید:  گالش = گاو + لش = نگهدارنده گاو و گوسفند.

  ــ لش = نگهدارنده،  ماند بالش = نگهدارنده بال و پر.

  ــ  گو = گاو

  ــ  گاوسپند = گوسفند = گاو مقدس.

مشروح در معنی نام شهرها و روستاهای ایران.

   پرسش 6271:  سلام مطالب جالبی در وبلاگ شما هست ممنون و خسته نباشی، شما معلم تاریخ هستید؟ شما علاقتون به تاریخ ستودنی است چرا فکر میکنید وبلاگ شما مسدود میشه؟

   پاسخ انوش راوید:  درود و سپاس از توجه شما عزیز،  خیر معلم تاریخ نیستم،  تاکنون دو وبلاگ من مسدود و دو وبسایت و وبلاگم هم فیلتر شده اند:  مانند:

http://ravid.ir    و    ravid.blogsky.com

   پرسش و نظر 6272:  مطالب شما منابع درست و حسابی ندارد، چرا؟

   پاسخ انوش راوید:  چه کسی منابع درست و حسابی تاریخی دارد؟  که من داشته باشم،  آنچه که سیستم آموزشی نوشته و بعنوان تاریخ بخورد ملت داده،  یک منبع معمولی هم ندارد،  چه برسد درست و حسابی! هیچی ندارند!  حتا یک سند کوچک تاریخی ندارند،  آنها هیچی ندارند،  فقط جعل و دروغ و دونگ های سیستم آموزشی استعماری را،  که در دو قرن گذشته برای استعمار ملتها سرهم کرده،  و بعنوان تاریخ در جهان جا زده بودند،  از قرن گذشته سیستم آموزشی ایران هم آنها را تکرار کرده است،  و بخورد ملت داده،  و فکر کرده اند سند است.  شما باید بروید از سیستم آموزشی بپرسید سندت کو؟  که اینهمه پرت و پلا درباره شکست های ایرانیان نوشته اید.

      تاریخ استعماری در دو سه قرن گذشته سعی کرده است،  ایران و ایرانی را شکست خورد از هر جایی و هر کسی بگویند،  تا غیرت و بخار ملی ایرانی را سلب کنند،  و موفق هم شدند،  که نمونه آن در اینجا نوشته ام.  آنها در این سیستم با جوانان کاری کردند،  که حتا یک نفر متخصص تاریخی ایران به BBC در مورد گفتن پرت و پلا های تاریخی اعتراض نکرد،  فقط من و آقای نوید صلحدوست اینکار را کردیم،  در اینجا.  شما دارید می بینید،  که دشمنان تاریخ ایران از تمام ابزار استفاده می کنند،  تا جوانان ایرانی به تاریخ شکوهمند خود دسترسی نداشته باشند،  تا بتوانند دروغ و دونگ را بجای تاریخ جا بزنند،  نمونه اینها از بین بردن آثار تاریخی بدست داعش است،  در اینجا یکی از ویدیو ها را ببینید.

      در ضمن من در بالا وبسایت ارگ نوشته ام:  "مجموعه مقاله ها و نظر های انوش راوید درباره تاریخ و جغرافیا"  و در سخن وبسایت ارگ توضیح داده ام،  که اینها مقدمه ای بر نظریه جدید در تاریخ ایران است.  من در هیچ کجا ادعا نکردم،  که این علم تاریخ است.  شما حتی نتوانسته اید سخن وبسایت را بخوانید،  و درک کنید،  بروید از آنها که در سیستم آموزشی ایران جا خوش کرده اند،  و می گویند هر آنچه که نوشته اند تاریخ است،  سند بخواهید،  که هیچ ندارند،  می دانم که حتی یک نامه هم به آنها ننوشته اید،  زیرا تمام تلاش آنها در قرن گذشته این بوده،  که شما فقط نق بزنید نه چیز دیگر.

      شما باید نظریه را بشناسید،  و اگر این نظریه مورد توجه اتان قرار گرفت،  در جهت آن تحقیق کنید و بگویید و بنویسید و مشورت نمایید.  خاطر نشان نمایم،  برای پیشبرد اهداف این نظریه،  اشخاص مورد توجه من،  فقط یک درصد باهوش های متخصص و علاقمندان به تاریخ ایران هستند،  نه جمع کثیری که هنوز چیزی را متوجه نشده و یا نخواهند شد.  این عزیزان یک درصد باهوش هم اکنون پیگیر هستند و امید می رود بتوانیم موفقیت های خوبی برای تغییر در سیستم آموزشی تاریخ ایجاد کنیم.  البته یادآور نمایم در این سیستم آموزشی،  سه گروه هستند که در مقابل تغییرات در تاریخ نویسی نوین مقاومت می کنند:

  1 ــ  افرادی که به نوعی وابستگی به سبک کار قرن گذشته دارند.

  2 ــ  افرادی که دانش آنها فقط در حافظه محوری آموخته های قرن گذشته است.

  3 ــ  افرادی که از هرگونه تغییر چه تغییر پیوسته چه تغییر ناگهانی در اینجا،  بیم و ترس دارند.

    توجه نمایید،  من به اندازه لازم سند و تحلیل در مطالب نوشته ام،  من و بانوی گرامی پرنیان حامد به همه پرسشها هم پاسخ گفته ایم.  اگر فردی از من بیشتر مدارک تاریخی می خواهید،  ضعف بینش او در دیدگاه است،  که متوجه نمیشود وبسایت ارگ یک نظریه شخصی است،  آن فرد باید برود از سیستم آموزشی سند و مدرک واقعی بخواهد،  نه اسناد جعلی و تقلبی ساخته شده دوران استعمار.  این عده حتی یکبار هم از سیستم آموزشی سند و مدرک برای نوشته هایشان نخواسته اند،  دلیل آن هم ساده است،  زیرا خود آنها بیرون آمده از آن سیستم هستند.

      یکبار دیگر بگویم عدم توجه به این مسائل،  باعث می شود،  دروغ و دونگ های تاریخی جدید ساخته شده،  در جریان های فکری و سیاسی نفوذ کند،  و باعث دردسر شود.  باید دانست که هر گفته و نوشته تاریخی به تنهایی فاقد ارزش است،  مگر اینکه جمیع اطلاعات در آن گرد آید،  و فرهنگستان مستقل تاریخ آنرا بعنوان تاریخ تأیید موقت نمایید.  هیچ شخصی به تنهایی دانا نیست،  این عادت تعدادی ایرانی است،  که فکر می کنند حق با آنهاست و درست می دانند و می گویند.  گفتن و نوشتن نظر شخصی در راستای محیط دمکرات در همه موارد آن آزاد است،  و  باید پاس داشته شود.

آتشکده ری

   عکس انوش راوید در آتشکده ری،  یا تپه میل،  واقع در ده کیلومتری شهر ری یا جنوب تهران،  هر جای ایران که باشید،  آثار تاریخی ایران در نزدیکی شماست،  به بازدید آنها بروید.  مشروح در تاریخ شهر ری،  عکس شماره 3805.

کلیک کنید:  دانشگاه های تاریخی ایران

کلیک کنید:  منشور کوروش و داریوش

کلیک کنید:  تاریخ ژئوپلتیک ایران

 

کلیک کنید:  تماس و نظر و پرسش

   ــ  گاهی از پاسخها ممکن است تا یک ماه طول بکشد،  همچنین درصورتی که نظر و پرسش شخصی از قلم افتاد لطفاً تکرار نماید.

   تصویر انوش راوید در پائین آتشکده تخت رستم،  در ۲۰ کیلومتری باختر شهریار استان تهران روی کوه تخت رستم،  نزدیکی روستای قجر تخت رستم،  در بخش جوقین.  این سازه باستانی در دوره ساسانی ساخته شده و در سال ۱۳۱۶ با شماره ۳۰۳ در فهرست آثار ملی جای گرفته است.  مشروح در اینجا،  عکس شماره 3806.

   نظر و پرسش 6273:  با سلام، قبل از خواندن این مطلب فکر می کردم با ارائه ی مرجع تاریخی قصد بحث علمی دارید، بلکه دیدم در سراسر جوابیه عباراتی مانند: "ایشان آنقدر باقلوا و پشمک نوش جان کردن" "فلانی نادانی بیشتر نیستند" "از خانواده تان خجالت بکشید" و از این قبیل نوشته شده. آیا این لحن علمی است؟ آیا با اهانت به هم می تونیم درستی ادعا هامون رو ثابت کنیم؟

   پاسخ پرنیان حامد:  با سلام پاسخ شما در پرسش 2073 http://www.cae.blogfa.com/post/187

 داده شده است تصور نمی کنم با فردی که در پاسخ سوالات علمی از ناچاری و بی جوابی پشمک و باقلوا به مردم تعارف می کند بتوان بحثی علمی کرد پاسخ داده شده در این وبلاگ پاسخ ناهمگون پشمک و باقلوا در وبلاگ ایشان می باشد و چاره ای جز این پاسخ نیست. ادامه به اشتباه در مسیر توهین به یک ملت بدون سند نیز صفتی جز نادانی که به ایشان خطاب شد ندارد ایشان برای توهین به زردشت واقعا باید نه تنها از خانواده که از کل مردم سه استان اذربایجان شرقی، اذربایجان غربی و اردبیل عذر خواهی کنند چرا که مطابق اسناد ساسانی زردشت زمان گشتاسپ در آذربایجان بود و توهین هایی همچون "حمام با شاش گاو"    توهین به مردم آذبایجان است.

   ادامه نظر:  الباقی مطالب و جوابیه هم که در کل اظهار نظر شخصی از مدل جدل های قرمزته آبیته است تا جوابی روشنگرانه که علاقه مندان به کشف حقیقت رو به سمتی مثبت سوق بده.  اینکه تاریخ ایران نقاط سیاهی داشته رو باید بپذیریم و تصور "پرچم بالا بودن" رو کنار بگذاریم و به تاریخ و فرهنگ همه قومیت ها احترام بگذاریم و از اظهارنظرهای شخصی و نژاد پرستانه حذر کنیم و اهانت به ملیت ها و نژادهای دیگر رو کنار بگذاریم و با کشف حقیقت به آرامش و احترام برسیم که هیچ چیزی بالتر از انسانیت نیست نه نژاد نه غنای تمدن ، که گناهی بالاتر از جهالت های ناشی از تعصب مذهبی و تعصب ملی وجود نداره. موفق باشید.

   پاسخ پرنیان حامد:  در ادامه شما اگر سوال علمی دارید مطرح بفرمایید به همان صورتی که سوال مطرح شود پاسخگو هستم اهانتی به نژاد یا ملیتی در کار نیست اما از توهین و کوچک شمردن اقوام تمدن و فرهنگ ایرانی در این وبلاگ به شدت جلوگیری و توهین کنندگان به شدت زیر سوال خواهند رفت لذا محبت بفرمایید سوال خود را در چهارچوب علمی و حفظ حرمت اعتقادات تک تک اقوام ایران مطرح بفرمایید تا جوابی در خور دریافت نمایید،  پاینده باشید.

   نظر 6274 Rend Tabrizi  :  تو وبلاگتون دیدم که نوشتین توهین کنین پیامتون خود به خود حذف میشه... به گمانم خودتون هم می دونید که هر کسی این خزعبلات رو بخونه در نهایت چیزی جز توهین و فحش به نویسندش نمی تونه بده... نویسنده ای که هر چیزی در جهان رو متعلق به قوم فارس میدونه و سایر فرهنگها رو اندازه خردل حساب نمی کنه... اثبات مالکیت آریایی های ایران بر کل دنیا و قاره آمریکا!!! دیگه چی؟ احیانا کرات آسمانی کهکشان راه شیری؟ اینار و فارسها کشف نکرده باشند؟ تو رو خدا خجالت نکشید. چیزی از قلم افتاده بفرمایید؟

   پاسخ پرنیان حامد:  با سلام نه نیاز به توهین است نه فحش انشالله که عقل سلیم همراهتان است لذا در یک کلام بفرمایید چنانچه مطابق مکتوبات عوام فریبانه جهان کلمب در سال 12 اکتبر میلادی 1492 قاره امریکا را کشف کرده است عکس این قاره بر نقشه های زیر چه می کند؟

  ــ  نقشه حمدالله مستوفی به سال 1399 میلادی

  ــ  نقشه حاج سید محمود شمس به سال 1418 میلادی

      و برای آنکه موضوع نژاد پرستی نیست،  نقشه وایکینگ ها 500 سال قبل از کلمب شمال قاره امریکا را به وضوح نشان می دهد،  بفرمایید موضوع چیست؟ ما هم بدانیم نیاز به فحش نیست.

      برای اطلاع شما،  موضوع قوم فارس نیست،  موضوع دفاع از کل اقوام ایران است بنده به شخصه تا به امروز بیش از دفاع از فارسها از قوم آذری دفاع کردم با وجود آنکه آذری نیستم لذا قبل از توهین و فحش درست مطالعه بفرمایید.

   نظر انوش راوید:  ما در ایران قوم پارس نداریم،  بلکه همه ما مردم ایران پارس هستیم،  پارس به معنی پارسا است،  زبان ما پارسایی یا پارسی است،  قوم پارس نداریم،  یک شجره نامه از قوم پارس نشان دهید،  مشروح در اینجا.  عده ای پرسر یا پارسای دینی،  به ولایت انسان یا انشان آمدند،  و در آنجا پارسایی پیشه کردند،  و مردم به آنها گرویدند و پارسا یا پرشیا شدند،  مشروح در اینجا.  ما در ایران قوم آذری یا آزی نداریم،  همه ما ملت ایران آذری هستیم،  آذری واژه ای دینی است،  که از گذشته به ایرانی گفته می شد.

      در قرن گذشته بعلت نداشتن امکانات تحقیقاتی،  مطالبی می گفتند،  که هیچ دلیل منطقی و علمی برای آن وجود ندارد.  گفته های این چنین درباره نژاد و تیره انسانی بجا مانده از قرن گذشته و نفوذ استعمار و امپریالیسم است.  عزیزان جوانان ایران دست از نژاد پرستی قومی و ملی بردارید، آخر عاقبت ندارد،  فقط حمیت و همت ملی داشته باشید،  نه نژادپرستی.  کوتاهی از این موضوع مهم باعث می شود،  دشمنان تاریخی و استعمار خطرناک،  نقاط نفوذ پیدا کنند،  و دخل همه را بیاورند.

   نظر افغان 6275:  شما ایرانی ها به گور پدر تان خندیدید. اینقدر هم تاریخی ندارید. همه اش دزدی از این و آن. حتی شاعر دزد و هنرمند دزد هم که هستید. حالا الکساندر را هم ادعا دارید که ایرانی بوده یا یک الکساندر ایرانی داشتید.

   پاسخ پرنیان حامد:  با نام مستعار افغان شاید بهتر باشد سکوت اختیار کنید چون در تاریخ باستان کشوری مستقل محسوب نمی شوید جدایی شما از ایران:

  ــ  عهدنامه پاریس ۱۸۵۷: این قرارداد توسط ناصرالدین شاه به امضا رسید و ایران بخشی از هرات و افغانستان امروزی را در ازای تخلیه بندرگاههای جنوبی این کشور که تحت اشغال بریتانیا بود، به آن دولت واگذار کرد.

  ــ  عهدنامه آخال ۱۸۸۱:  در این قرارداد که به توسط ناصرالدین شاه به امضا رسید، ایران مرو و بخشهایی از خوارزم را در ازای تضمین امنیت به روسیه بخشید.

   پاسخ انوش راوید:  این گونه نام های مستعار و ادبیات،  دلیل بر خشم دشمنان تاریخ ایران است،  این دشمنان می ترسند که جوانان ایران واقعیت های تاریخی را در اینجا بیابد و بفهمد،  و دیگر اغفال ترفند های استعمار و امپریالیسم برای درهم ریختن قاره کهن نشوند.  این فرد نه افغانی عزیز است،  نه ایرانی است،  بلکه یک مزدور پولی یا رایگان دشمنان ملت ایران و افغانستان است.

      جوانان باهوش ایران و افغانستان،  اغفال ترفند های دشمنان تاریخی کشورتان نشوید،  آنها در قرون گذشته با نفوذ در بسیاری از مراکز،  منجمله سیستم آموزشی،  قصد تخریب و تحریف تاریخی داشتند،  که متعاقب آن بتوانند منابع و منافع ببرند.

   مهم:  همه ایرانیان از ملت ار یا ایر هستند،  و از تمدن کهن جی  آغاز رشد و تکامل جهانی را پدید آوردند.

   توجه:  عزیزان ابتدا پرسش های خود را در جستجوهای وبسایت ارگ بنویسید،  سپس پاسخ های مختلف ارائه شده را بخوانید،  اگر پاسخ خود را نیافتید،  با اطلاع بیشتر که از مطالعه مطالب و پاسخ های دیگر بدست آمده از جستجوی مربوطه بدست آورده اید،  پرسش خود را مطرح نمایید.

 کلیک کنید:  دفاع از تاریخ ایران

کلیک کنید:  مستند های همایش اصفهان

کلیک کنید:  اهرام های اسرار آمیز کشور چین

 

کلیک کنید:  تماس و نظر و پرسش

   ــ  گاهی از پاسخها ممکن است تا یک ماه طول بکشد،  همچنین درصورتی که نظر و پرسش شخصی از قلم افتاد لطفاً تکرار نماید.

   تصویر انوش راوید با یکی از اهالی،  در تپه باستانی شهر شاهین دژ،  مشروح در اینجا،  عکس شماره 3807.

   نظر 6276:  اگر ناراحت شدید ببخشید،  من از شما خواهش میکنم که جواب چند سوال منو بدید تا منهم بتونم جوابی در برابر دیگران داشته باشم،  درضمن اون سایتی که ادرسش رو دادید از نظر دسته بندی مطالب سامان نداشت خیلی سخت بود که توش دنبال سوالم بگردم.

   پاسخ انوش راوید:  در رابطه با برخورد هایی اولیه،  که به ناگه جوانی با دیدگاه دیگری از تاریخ در این وبلاگ مواجه می شود،  توضیح زیاد نوشته ام.  اگر علاقمند هستید و می خواهید تخصصی از تاریخ واقعی بدانید،  و در میان وبسایت ارگ گیج نشوید،  ابتدا از وبلاگ گفتمان تاریخ شروع به مطالعه کنید،  و لینکها را پیگیری نمایید.  مغول ها ایرانی بودند،  نه مغول یا منگول کشور مغولستان،  آنها مغ هایی بودند که خود را از اعقاب یزدگرد می دانستند،  مانند گورکانیان و بابریان.  حرکت آنها،  حمله نبود،  بلکه قیام مردم بود،  و در تاریخ های دروغی و استعماری آنها را غریبه و جنایت کار معرفی کردند.  حال من پرسش از شما دارم:

   پرسش از عموم:  چرا ایرانیان علاقمند شده اند که بگویند،  در طول تاریخ همه از هر بیابانی و سرزمین بی جمعیتی آمدند،  آنها را کشتند و سر بریدند و برده کرده و خراب و ویران کردند؟؟،  چرا هرگز یک ایرانی قرن حاضر سیستم آموزشی،  بفکر این نیافتاده آیا ممکن است اینها دروغ باشد؟  و برای خورد و ضعیف کردن روحیه ایرانی است؟  چرا یک ایرانی وقتی با کسی دعوا می کند،  حتی اگر کتک جانانه هم بخورد می گوید زدم!،  ولی در مورد تاریخش اینچنین برخورد می کند؟  آیا این موضوع بی دقتی در تاریخ کشور باعث نمی شود بی دقتی در جغرافیا هم بدنبال داشته باشد؟

   مهم ــ  در ضمن توجه داشته باشید،  ذهن هایی که شسته شده با دروغ و دونگ و حافظه محوری هستند، توانایی درک از موضوع و دید جدید ندارند.  برای همین اگر بخواهید جوابی برای دیگران داشته باشید،  باید مطالب مختلف وبسایت ارگ را با دقت بخوانید،  و آنها را بخوبی متوجه شوید،  در غیر اینصورت بی خیال،  و وقت خود را هدر ندهید.

   نظر 6277:  منکه از متن دروغ مغول شما چیزی جز اینکه احمق های دروغگو دروغ میگویند و حمله مغول دروغ است چیز زیادی نفهمیدم....

   پاسخ انوش راوید:  این وبلاگ برای این نیست که کسی چیزی بفهمد یا نفهمد،  این وبلاگ برای این است،  که علاقمندان و متخصصان توجه نمایید،  ممکن است واقعیت چیز دیگری باشد،  و باید از حافظه محوری سیستم آموزشی ما دوری کنند،  و دست به تحقیق و تحلیل مستقل بزنند.  اگر می خواهید بهتر متوجه شوید،  لینک هایی که در میان پاسخها می دهم پیگیری نمایید.

   ادامه پرسش: در ضمن در این باره سند و مدرک خاصی ندیدم؟

   پاسخ انوش راوید:  درباره دروغ حمله مغول نیز یک سند واقعی وجود ندارد،  بجز یک کتاب که فقط رجز خوانی های بی محتواست،  و اصل آنهم معلوم نیست.  وقتی موضوعی اتفاق نیافتاده!  چه سندی باید درباره آن باشد،  فقط تحلیل داده های زمان و جغرافیا و غیره در رد دروغ وجود دارد.  به پاسخ به شبهات دروغ حمله مغول مراجعه نمایید.

   ادامه پرسش:  ولی یک سوال پس مطالب ادیبان ما (آنهم نه یک نفر بلکه چندین نفر) درباره مغول ذکر کرده اند چه میشود؟

   پاسخ انوش راوید:  اسناد آنها را نام ببرید و بگوید،  چند مورد است!!  که همه از روی یک دروغ نامه نوشته شده اند،  و هیچ تحلیل درست و حسابی ندارند.  به دروغ نامه هایی بنام کتاب تاریخ مراجعه نمایید.

   ادامه پرسش:  این دوران پس چه حکومتهای بودند؟

   پاسخ انوش راوید:  اصل مطلب در دروغ حمله مغول در همین موضوع است،  خانات ایرانی بودند،  که با اختراع باروت توانستند تا قلب اروپا پیش بروند،  و بنام خانات اردو طلایی معروف شدند،  چون اروپائیان نمی خواستند بگویند که ایرانیها،  اعم از ترک و کرد و عرب و غیره،  تا قلب اروپا پیش رفتند،  داستان دروغ حمله مغول را ساختند،  و با ترفند وارد سیستم آکادمیک استعماری کردند،  و به اغفال در تاریخ پرداختند،  وظیفه جوانان باهوش متخصص است،  که درباره خانات ایرانی تحقیق و کنند،  و دروغها را از تاریخ بردارند،  و اینقدر گول نخورند.  ای جوانان ایران،  تاریخ خود را از دروغ و دونگ نجات دهید،  اگر نتوانید از تاریخ خود دفاع نمایید،  خود بخود نخواهید توانست از جغرافیای ایران هم دفاع نمایید.

   ادامه پرسش:  شخصی مثل خواجه نصیر توسی از کدام دربار برای رصد خانه پول گرفت؟  غیاث الدین جمشید اگر در دربار نواده تیمورنبود، پس از حمایت کدام حکومت برخوردار بود؟

   پاسخ انوش راوید:  همه آنها در دوران خانات ایرانی بودند،  مشغول تحقیق در اینباره هستم،  و از جوانان باهوش متخصص ایرانی هم می خواهم،  دروغ های تاریخ،  و این تعداد محدود آثار را که برایمان گذاشتند،  کنار بگذارند،  و عمیق،  و از نو،  درباره هر بخش تاریخ ایران،  که علاقمند هستند تحقیق های نو،  در تاریخ نویسی نوین ایرانی نمایند.

   ادامه پرسش:  لطفا سند داشته باشید معرفی کنید؟

   پاسخ انوش راوید:  با دقت بخوانید متوجه می شوید به اندازه لازم سند ارائه کردم،  مگر آنها که دروغ گفته اند ، سند درست و حسابی دارند،  آقا جان اتفاقی که نیافتاده چه سندی برای آن می خواهید.  بپرسید و تحقیق کنید،  درباره واقعیتها،  و مراقب باشید،  آنقدر زیاد دروغ توسط دشمنان گفته شده،  که تشخیص آنها برای اشخاصی،  که از سیستم آموزشی بیرون آمده اند سخت شده است.  در سیستم حافظه محوری آموزشی قرن گذشته،  اجازه ندادند،  که ذهنها باز و تحقیقاتی شود،  بهمین جهت عده ای هر پرت و پلایی را می پذیرند.  بروید دنبال واقعیت،  البته می دانم،  فقط از عهده یک درصد باهوشتر های متخصصها و علاقمندان تاریخ،  که ذهنهای پویای تاریخی داشته باشند، بر می آید،  بروند تحقیقات جدید جدید نمایند،  و بقیه همچنان سرگردان و گیج خواهند بود.

   پرسش 6278 بهزاد:  جناب راوید ما تو استان فارس شهری به نام جهرم داریم این همون نام کهرم یا گهرم نیست که به ایران حمله کرده و غربی شده و شده جهرم؟  سپاس.

   پاسخ انوش راوید:  ممکن است،  بانوی گرامی پرنیان حامد ببینند نظرشان چیست.

  ــ  جهرم = گرد روم = گهرم = شهر دارای حصار،  شهر دارای خانه های بلند.

  ــ  گرد = گور = گراد = شهر

  ــ  روم = رم = ساختمان،  اناق

   ادامه پرسش:  درود به شما جناب راوید میخواستم بدونم شما کتاب آمریکایی پارسیان هخامنشی نوشته دکتر جهانگیر مظهری رو خوندید؟ میشه به من بگین چطور میتونم این کتابو تهیه کنم سپاس

    پاسخ انوش راوید:  کتاب مورد نظرتان را دانلود کنید،  منهم دانلود کردم،  جهت اطلاع بیشتر با آقای حمید شفیع زاده تماس بگیرید،  تلفن و ایمیل ایشان را در جستجوی وبسایت ارگ بیابید.

   ادامه پرسش:  میخواستم بدونم کشور ترکیه قبل از این که اسمش بشه ترکیه و زبانشون بشه ترکی چه نژاد و چه زبانهایی داشتن. چون 10 میلیون کرد داره و اونجا لیدی و هیتی و..بودن و اینکه چطور ترک زبان.

    پاسخ انوش راوید:  در این باره تحقیقات زیادی انجام شده،  فقط مشکل ما ایرانیان این است،  قبل از اینکه تاریخ بخوانیم،  باید جغرافیای تاریخی را یاد بگیریم.  منشا جغرافیای تاریخی در ساختارهای تاریخی اجتماع است،  این لینک را بخوانید و سپس جغرافیای تاریخی را پیگیری نمایید.

   پرسش 6279 امید:  سلام و درود،  من سوالی دیگر از شما دارم، درباره ی نام ایران یا پارس (پرشیا)،  در یکی از مطالب شما خوندم که شما نوشته بودید:  مادها خودشون رو ایرانی خطاب میکردند، در حالی که پارس ها خودشان را با همین نام پارسی یا پارسایی خطاب میکردند.  البته هر دو واژه هم به معنای نجیب و شریف و آزاده هستش (البته اگه درست گفته باشم؟!)  با توجه به اینکه اروپایی ها حدود 2500 سال است که ما را با نام پارس (پرشیا) میشناسن و امروزه کشور های آمریکای شمالی هم با این نام ما را میشناسن و در تمامی مسائل فرهنگی و تاریخی از این نام بسیار نیکو و با احترام بسیار یاد شده، بهتر نیست که از این نام استفاده کنیم؟!

زمانی که رضا شاه، دستور به تغییر نام ایران داد، بسیاری از اساتید ایرانی و غیر ایرانی به این موضوع اعتراض شدیدی کردند که با این کار باعث میشی که نام بسیار غنی و تاریخی پارس (پرشیا) به یک باره از گنجینه ی تاریخ و تمدن محو بشه، ولی گوش نکرد! کار به جایی رسید که محمد رضا پهلوی رسماً اعلام کرد: استفاده از هر دو نام کاملا مجاز است.  در سال های اخیر هم با توجه به بد نامی ایران در کشورهای مدرن و بزرگ جهان، علل خصوص در رسانه ها (به دلایل سیاسی) مردم ایران تمایل بسیار زیادی به استفاده از واژه ی پارس (پرشیا) دارند، مانند انتخاب شعار تیم ملی فوتبال ایران در جام جهانی 2014 برزیل که با رای قاطع مردم به عنوان شعار تیم ملی فوتبال انتخاب شد.  حالا نظر شما چیست؟ ایران یا پارس (پرشیا)؟

   پاسخ انوش راوید:  در این باره من فقط یک رای دارم،  و می توانم نظر شخصی تاریخی اندکی بدهم.  در ضمن نام ایران در میان کشور های غربی بدنام نشده،  که هیچ،  بلکه دارند انواع تعریف ها را هم می کنند،  از عکس و سفرنامه و غیره.

  ــ  ایران = ار یا ایر + ان = مکان اقوام ایر یا آریایی

  ــ  پارس = پارسا = پرس = پر + سر = روحانی،  مشروح در اینجا.

      از نظر من هر دو نام خوب و برازنده است،  ولی نام به تنهایی ارزش ندارد،  کیفیت دانایی و خرد باشندگان مهم است.

   پرسش 6280:  با سلام و درود.  لطفا حتما به سوال های بسیار مهم من در سریع ترین زمان ممکن پاسخ دهید.  سوال اول:  در بین اقوام باستانی ایران که غربی ها آنان را غیر آریایی (غیر ایرانی) میخوانند، کدامشان واقعا ایرانی بوده و کدام یک غیر ایرانی؟

   عیلامی ها - کاسی ها - کاسپی ها (جمع کاسی ها؟) - لولوبی ها - گوتی ها - سومری ها - بابلی ها - آشوری ها - میتانی ها (ترکیب هوری ها و چند قوم دیگر؟) - هیتی ها - حتی ها و.......

سوال دوم:  شما گفتید همه ی جهانیان بر خاسته از ایران هستند! این طوری که همه ی اون نویسندگان و استعمار گرانی که شما میگید هم ایرانی بودن؟!  و اگر منظورتان این نیست،  پس لطفا بفرمایید چند نوع نژاد در جهان وجود دارد؟

    پاسخ انوش راوید 1 و 2:  از نظر تحقیقات من،  تمام مردم جهان از تمدن ار و جی هستند،  که در حوزه خلیج فارس تشکیل شد (باغ ادن)،  و طی چند هزار سال در جهان پخش گردیدند.  ریشه اقوام را از مقاطع زمانی دیگر در انشعاب درختی اقوام،  که در دست تهیه دارم باید پیگیری نمود،  بدین منظور تا یکی دو سال دیگر صبر نمایید.  ما فقط یک نژاد انسانی داریم،  که تیره ها و کیان های گوناگون هستند.

   توجه:  روزانه حدود 30 پرسش می رسد،  پاسخ به آنها از یک روز تا یکماه و حتی چند سال زمان می برد،  پاسخ هایی که در بازار و سیستم آموزشی وجود دارند،  مورد تأیید من نیستند،  باید درباره آنها تحقیق کنم،  مانند همین ریشه اقوام ایرانی یا جهانی.

   ادامه پرسش سوم:  قزوینی ها از چه قومی هستند؟  کاسپی ها؟ یا سایر اقوام؟ چند هزار سال تمدن دارند؟ نام قزوین به چه معناست؟ ( سرزمین کاسپی ها؟ مردمانی که قدرتمند هستند؟ کشوین؟ دژ پین؟ گزوین؟ کزوین؟ قسوین؟ کاسوین؟ شهر باستانی ارساس؟ راگا؟  راژیا؟ ری؟ شاد شاپور؟  درباره ی دشت متمدن قزوین و همچنین مناطق سگز آباد ( مکان سکاها؟ ) و تپه قبرستان در بویین زهرا هم بفرمایید و همچنین غار ولی گشنه رود.

   ادامه پاسخ 3:  تا هزاره چهارم خورشیدی ایرانی،  قزوین بشدت سر بود و در حاشیه دریاچه بزرگ ایران قرار داشت،  از آن تاریخ با گرم شدن آب و هوا،  مهاجرت مردم جنوب به ترتیب زمانی شرایط مهاجرت آغاز شد.  تمام اسامی برای اقوام نیاز به تحقیقات جدید دارد،  و تعریف های موجود،  چندان مورد تأیید من نیستند،  اگر عمری باشد در چند سال آینده به مرور بررسی مجدد می کنم،  و در وبسایت ارگ می نویسم.

   جالب ــ  در سیستم آموزشی یاد داده اند،  که علم و دانش فقط همین است،  دانش آموز و دانشجو نیز هر پرسشی داشته باشند،  می گویند پاسخ آن در همین مطالب است.  ولی در این وبلاگ،  شما اگر می خواهید تاریخ بخوانید و بدانید،  باید گردونه یادگیری را بشناسید،  و درباره پرسش هایتان خودتان تحقیق مستقل و عمیق و جدید داشته باشید،  فقظ ما می توانیم کمی راهنمایی کنیم،  باقی با خودتان است.  اگر هم نمی توانید متوجه شوید این جملات چه مفهومی دارد و چیست،  بارها گفته ام بی خیال این وبلاگ،  بروید در جایی که می پسندید وقت گرانبها را بگذارید.

کلیک کنید:  ماجرا های غمگین و پند آموز جهان

کلیک کنید:  تاریخ پدافند ملی مردمی ایران

کلیک کنید:  تاریخ آموزش و پرورش ایران

آبی= روشنفکری و فروتنی،  زرد= خرد و هوشیاری، قرمز=  عشق و پایداری،  مشروح اینجا

    توجه:  اگر وبسایت ارگ به هر علت و اتفاق،  مسدود، حذف یا از دسترس خارج شد،  در جستجوها بنویسید:  انوش راوید،  یا،  فهرست مقالات انوش راوید،  سپس صفحه اول و یا جدید ترین لیست وبسایت و عکسها و مطالب را بیابید.  از نظرات شما عزیزان جهت پیشبرد اهداف ملی ایرانی در وبسایت بهره می برم،  همچنین کپی برداری از مقالات و استفاده از آنها با ذکر منبع یا بدون ذکر منبع،  آزاد و باعث خوشحالی من است.

ارگ   http://arq.ir

 

کلیک کنید:  تماس و نظر و پرسش

چند پرسش و پاسخ تاریخی

   

پرسش و پاسخ 54

   توضیح:  این صفحه مربوط به پست خلاصه کتاب "تاریخ حضور مسلمانان و ایرانیان در قاره آمریکا پیش از کریستف کلمب"  است که در اینجا پست کرده ام.

    دکتر حمید شفیع زاده:  با سلام خلاصه ای از کتاب را خدمتتان فرستادم در دوره های بعد باز قسمت های دیگری خدمتتان می فرستم،  سوالی داشتم قبیله ای در کانادا می باشد که بسیار شبیه ایرانی ها می باشند به نام پاتاواتومی آنها به خودشان بودوادمی که در زبان انها معنی نگهبان آتش می دهد،  می خواستم بدانم در زبان های قدیمی ایرانی این کلمه قابل معنی و معادل سازی می باشد،  با تشکر فراوان حمید شفیع زاده.

   لینک های ویکی پدیدا درباره سرخپوستان و زبانهای آنها:

The Potawatomi /ˌpɑːtəˈwɑːtəm/,[1] also spelled Pottawatomie and Pottawatomi (among many variations), are a Native American people of the upper Mississippi River and Western Great Lakes region. They traditionally speak the Potawatomi language, a member of the Algonquian family. In the Potawatomi language, they generally call themselves Bodéwadmi, a name that means "keepers of the fire" and that was applied to them by the Ojibwe. They originally called themselves Neshnabé, a cognate of the word Anishinaabe. The Potawatomi were part of a long-term alliance, called the Council of Three Fires, with the Ojibwe/Jibwe (Chippewa) and Odaawaa/[O]dawa (Ottawa). In the Council of Three Fires, the Potawatomi were considered the "youngest brother."

   پاسخ انوش راوید:  درود و سپاس از توجه و مهر شما پژوهشگر عزیز.

      درباره پرسش خودتان درباره این موضوع استاد هستید،  و متشکرم که نظر من هم در این مورد می پرسید،  قبلاً در وبلاگ درباره مشابهت کامل نماد های سرخپوستان کانادا با آثار کوبکلی تپه نوشته ام،  نماد هایی که تا یکی دو قرن پیش در کانادا بوجود آمده اند،  و آثار دوازده هزار ساله کوبکلی تپه،  مشروح در اینجا.

      من بمنظور ریشه یابی زبان،  از پیران مدرسه نرفته روستا های دور دست ایران و افغانستان کمک می گیرم،  و به آنها اعتقاد علمی دارم،  ولی بشدت به نوشته های آکادمیک غربی،  بی اعتماد هستم،  و همیشه سعی کردم از زبان این پیران ریشه یابی کنم.

      درباره پاتاواتومی و بودوادمی،  باید از چند پیرمرد بی سواد مدرسه نرفته که دوستم هستند بپرسم،  البته آوای درست آنها را نیز باید از پیرمردان مدرسه نرفته و انگلیسی ندانسته آن سرخپوستان پرسید،  چه بسا که پیر مرد مدرسه نرفته ای در گوشه ای دور دست از ایران،  با آن پیرمرد سرخپوست کانادایی هم زبان باشد،  نمونه هایی دیگر در این مورد را شخصاً دیده ام.

      بنظر من انسان امروزی با زبان ابتدایی،  در حدود بندر عباس بوجود آمد،  و سپس در تمام جهان پخش شدند،  در این باره در وبلاگ توضیحاتی نوشته ام،  و با دانستن این موضوع که علم پایانی ندارد،  رشد و تکامل آن در کار جمعی است،  و ما هنوز اول راه هستیم،  بخشی از تحقیقات آزاد از داده های تاریخی مردمی را در وبلاگم می نویسم.

     در کل به این نتیجه رسیده ام،  در 12 تا 14 هزار سال پیش با مناسب شدن آب و هوای نیمکره شمالی،  در آخرین دوران یخبندان،  انسانها از "تمدن کهن آت این نامی است که من به این تمدن داده ام،  زمینی نه دریایی،  در جهان پخش شدند.  در آمریکا آثار کلاویس را بجا گذشتند،  و بازماندگان کلاویس نماد های آثار کوبکلی تپه را نیز باز سازی کرده اند،  و تا به امروز انجام دادند و نگهداشتند.

      در 7 تا 4 هزار سال پیش بار دیگر با مناسب شدن آب و هوای نیم کره شمالی،  مردم جنوب ایران،  که من به آنها "تمدن کهن جی" می گویم،  از دریا و زمین در جهان پخش شدند،  و آثار آنها در همه جهان باقی مانده است.

      بنابر این ریشه تمام مردم و زبانها و فرهنگ های دنیا از جنوب ایران است،  من ابتدا بنا به تحقیقات آکادمیک غربی،  می پنداشتم این انسان در کنیا یا اتیوپی،  به زبان دست یافته،  و در زمان بسیار طولانی تر رشد و تکامل یافته،  و در جهان پخش شدند،  ولی متوجه شدم کاملاً اشتباه و مغرضانه غربی است.  همان نتیجه ای که از دروغ های حمله این و آن به ایران گرفتند،  و قاره کهن را تجزیه کردند،  و استادان ایرانی براحتی اغفال این ترفند شدند.  شگرد هایی که اگر جلوی آنرا نگرفت،  بیش از گذشته به ملت های منطقه صدمه خواهند زد،  و داریم می بینیم که دارند می زنند.

      دروغ های تاریخ ایران براحتی خنده دار است،  ولی ذهن های دانشگاهی ایرانی انباشته شده از آنهاست،  و نمی توانند از خود شان دور کنند.  در یک جا می گویند ایرانی تمام دنیا را گرفته،  و چه زیاد قدرت فرهنگی و اجتماعی و تاریخ و سیاسی و صنعتی و غیره داشته است،  ولی در هر دوره تاریخی براحتی و مانند آب خوردن از هر بیابان گرد و آدم بی تمدن شکست خورده است.  کدامش را باور کنیم!

      در ادامه مهاجرت تاریخی،  انسانها در دوره های شرایط زمین،  در جهان پخش شدند،  طی هزارها با شرایط آب و هوایی و زیستی،  و مهاجرت های درهم،  شکل های متفاوت یافته اند،  ولی همه ریشه در یک اصل دارند،  مانند پرسر بودن داریوش بزرگ،  در اینجا.  یا مانند اروپائیها،  که مهاجران اشکور ایران به مرکزیت اروپه هستند،  این مردم نام مرکز خودشان را به سرزمین جدید نهادند.

   ــ  ارروپه = ار = ایر یا ایران +  روپه = بالاسری، پایتخت، مرکز، شهر.

  ــ  اشکور = اشک = اسک = اس = S + پاک + ور = سرزمین،  اسلام = اس + لام = پاک قدس.

     طی سه سال تحقیقات مشترک من با بانوی گرامی پرنیان حامد،  برای موضوع های فوق،  اسناد تاریخی و جدید در وبلاگ نوشته ایم،  و خیلی خوشحال هستیم،  که شما عزیز نیز با ما هم گام هستید.

 گفتگوی دوستانه با یک عزیز

   نظر 698 مهرای از  mehre2.blogfa.com:  از نظر من همه گویشوران ایرانی به هر زبان و گویشی ایرانی هستند و از حقوق برابر انسانی برخودار بایست باشند و به همین لحاظ من به اصطلاح زبانهای ایرانی موافق نیستم و میگویم آریوپارسی یا آریوایرانی باشد تا ترکی و عربی و ارمنی و آسوری.. نیز بتوانند از پسوند ایرانی یا پارسی استفاده کنند.  اینگونه همگرایی بیشتر شود و تفرقه افکنان طرد شوند و محکوم.

   ولی واقعیت را بایست گفت دو همچنین ملاحظات تمامیت ارضی و میهن پرستی بشود و چیز های تاریخی که در کل علم و دقیق نیستند باعث نشود ناخواسته منافع ملی و هبستگی ایرانیان دستخوش هجمه یا تخریب قرار گیرد از سوی مغرضان و ما بایست دقت کنیم در این باره. شما نیز تاکنون در همین راستا دیده ام میخواهم دقت فرمایید. مطالبی در این وبلاگ ارائه شده نشان میدهد کتاب دده قوردم مذبوط به عثمانی است همین قرون آواخر و نه زمانی شما میگوید،  http://darvakebaran.blogspot.com  ،  بنگرید به این وبلاگ،  http://kuroshebozorg2.persianblog.ir/post/183

   پاسخ انوش راوید:  درود،  دوست وبلاگی عزیزم جناب آقای مهرای ساغشکی،  شما دیده اید که تمام نظرات موافق و مخالف و انتقادی را در دو وبلاگ جداگانه پست می کنم،  زیرا قبل از هر چیزی ما ایرانیان نیازمند برپا داشتن و نگهداری آزادی اندیشه و قلم هستیم،  که تا نباشد هیچ نخواهیم بود و داشت و شد.

      قبل از اینکه واژه پارس در جهان متمدن پدید آید،  مردم تنها تمدن جهان در هزاره اول خورشیدی ایرانی خود را ار یا ایر می نامیدند،  و سرزمین خودشان را ایران،  مشروح در اینجا و در اینجا.  با پراکنده شدن آنها در جهان طی هزاران سال گویش های مختلف گرفتند،  سپس با پدید آمدن تمدن های دیگر در گوشه و کنار جهان،  این گویش ها شامل دستور و تغییرات مجدد شد،  و زبان های جدید بوجود آمد،  اما همه آنها ریشه در زبان اولیه خود،  که همان زبان مردم ار است هستند.

      در هزاره چهارم خورشیدی ایرانی با پیدا شدن دینها،  موبدان و روحانیون این دینها،  بمنظور مهم کردن دینشان و گفتن و نوشتن دعاها،  در گویشها دست بردند،  زبان های جدید بر پایه همان گویش خودشان ساختند،  و طی یک هزاره آن زبانها گسترش یافته است،  که در داستان های نمرود و برج نمرد می خوانیم.  بخشی از دستان ساختن زبان را،  در تاریخ زبان عربی نوشته ام،  و در پی کامل کردن آن مقاله هستم.

      من می خواهم از واقعیت های تاریخی بنویسم،  آن واقعیتی که درک می کنم،  نه آنچه که دیگران دیکته و تحمیل کرده اند،  و با انواع دروغ و ترفند بخورد مردم داده اند،  مانند همان ترفند کتابی که نام برده اید.  پارس به معنی پرسر است،  پرسر نام روحانیون پر به سر مدی (یا مری یا مادی) بوده است، که پارسا هم گفته شدند،  مشروح در اینجا.  بخشی از آنان بعلت های ناشناخته دینی از مدیا جدا شده،  و به جنوب در تپه رحمت رفته و عبادتگاه خودشان را ساختند،  و طی نیم هزاره از دل آنها داریوش بزرگ بوجود آمد،  داریوش بزرگ بمنظور همآهنگی دولتی و ملی،  زبان دری را از گویش های مختلف موجود بوجود آورد،  و زبان رسمی درباری کرد.  سپس این زبان نیز پارسی،  بنام آن پارساها نامید شد،  درباره این تاریخها در موضوعات مربوطه و مختلف وبلاگ توضیح کامل نوشته ام.

      اگر ما نتوانیم واقعیت های تاریخی را بدرستی کشف کنیم،  و بخواهیم پای بند اصول قرون گذشته و یا من درآوردی باشیم،  خود بخود دشمنان هم که کم نیستند چنین خواهند کرد،  و چه شود.  آنچه که می دانم در شرایط سیاسی ایجاد شده،  که بعلت سادگی و انباشت دروغها و ترفندها در منطقه قاره کهن است،  دارند کشور های این قاره را تجزیه می کنند،  کشور هایی که خود بر اثر تجزیه قاره در دو قرن پیش بوجود آمده اند.  امپریالیسم نو می خواهد!  فقط چند منطقه نفت و گاز خیز را از لیبی تا انتهای بلوچستان پاکستان در اختیار بگیرد،  و بقیه قاره را بجان هم اندازد تا....  داستان استعمار سر دراز دارد،  و همه آنها بر پایه دروغها و ترفند های تاریخی شکل گرفته و خواهد گرفت.

    مهرای عزیز تندرست و پیروز باشید،  و تحقیقات و نوشته های خودتان را با شور و شوق و دانش بیشتر از گذشته ادامه دهید،  ما می خوانیم و استفاده می کنیم.

   لازم:  ضمن سپاس از طرح شما،  درباره نقشه ای که درباره دریاچه بزرگ داخلی ایران کشیدید،  و در مقاله ای از آن استفاده کردم،  لازم به توضیح است،  در هزاره اول خورشیدی ایرانی،  یعنی هفت هزار سال پیش،  بالای عرض 35 درجه شمالی،  یخها شروع می شدند،  و باید سفید کشیده شوند،  و آبهای خلیج فارس و دریا های آزاد هم باید حدود 100 متر کمتر کشیده شود،  زیرا آبهای دریا های آزاد درون آن دریاچه یخ بزرگ قرار داشتند.

    بنا به تحقیقات من در اینجا،  حدود 4500 سال پیش دریاچه بزرگ بر اثر گرم شدن زمین و آب شدن یخها تحت فشار قرار می گیرد و شکافته و سیل راه می افتد،  مردم تمدن کهن جی از 120 سال پیش از این واقعه،  دریاچه را تحت نظر داشتند،  ولی در هر صورت غافل گیر شدند،  فقط نوح بود که می دانست چه سرنوشت شومی زودتر از موعد در انتظار مردم است.

      قبل از این سیل،  سطح آب خلیج فارس و دریا های آزاد حدود 100 متر پائین تر بودند،  در مومبای هندوستان شهری کشف شده است، که در عمق 60 متری سطح آب دریا قرار دارد.

   توضیح:  اگر درباره مطلبی از وبلاگ من پرسش و نظری می نویسید،  لطفاً لینک آنرا هم بنویسید زیرا بعضی از نوشته های من مربوط به چندین سال پیش است،  و نیاز به اصلاح و بازنویسی دارند و نمی دانم کجا هستند.

  ــ  فارسی = فا = بزرگی و شکوه + ر = حرف رابط = سی = نور، روشنایی، دیدگان، خورشید.  فارسی = شکوه دیدگان = بزرگی نور = زبان انسان،  زبان مردم ایران،  اولین زبان تمدن و بشر.

انسی = ان = بیرون آمده، زاده شده + سی = نور، روشنایی، دیدگان، خورشید.

انسی = انسان = انشان =  ایران = کشور فارسی زبان کوروش بزرگ.  انسان = زاده خورشید،  فرزند خورشید و نور.

اور سی = پنجره = اور = شهر، محوطه + سی = نور، دیدن.  جهت اطلاع بیشتر به معنی نام شهرها و روستا های ایران مراجعه شود.

عزیزان جهت پیگیری مطالب ب وبلاگ  mehre2.blogfa.comمراجعه نمایند.

   عکس نگهداری آثار تاریخی ایران در یک موزه مهم ایران،  مشروح در صفحه فیسبوک انوش راوید،  عکس شماره 7757.

  کلیک کنید:  تاریخ زبان عربی

کلیک کنید:  تاریخ مهاجرت در ایران و جهان

کلیک کنید:  تاریخ نگهداری آثار تاریخی در ایران

آبی= روشنفکری و فروتنی،  زرد= خرد و هوشیاری، قرمز=  عشق و پایداری،  مشروح اینجا

    توجه:  اگر وبسایت ارگ به هر علت و اتفاق،  مسدود، حذف یا از دسترس خارج شد،  در جستجوها بنویسید:  انوش راوید،  یا،  فهرست مقالات انوش راوید،  سپس صفحه اول و یا جدید ترین لیست وبسایت و عکسها و مطالب را بیابید.  از نظرات شما عزیزان جهت پیشبرد اهداف ملی ایرانی در وبسایت بهره می برم،  همچنین کپی برداری از مقالات و استفاده از آنها با ذکر منبع یا بدون ذکر منبع،  آزاد و باعث خوشحالی من است.

ارگ   http://arq.ir

 

کلیک کنید:  تماس و نظر


پرسش و پاسخ ویژه 95

تعداد دیگری از پرسش و پاسخ های قابل توجه

      بمنظور گسترش محیط دمکرات و آزادی اندیشه و قلم اینترنتی،  این پرسش و پاسخ ها توسط بانو پرنیان حامد پاسخ داده می شود،  جهت پرسش و پاسخ های انوش راوید در اینجا بروید.

   توجه:  عزیزان،  بمنظور تحقیقات بیشتر،  گاه ممکن است پاسخها مدت زیاد تری زمان ببرد،  لطفاً حوصله نمایید،  مطمئنا بمنظور پیش برد اهداف ایرانی،  هیچ نظر و پرسش بی پاسخ نمی ماند.  در ضمن اگر پرسش تأیید شد،  و پاسخ آن نبود،  در اولین پست بعدی پاسخ داده می شود،  اگر پرسشی از قلم افتاد،  لطفاً یاد آوری نمایید.

   توجه 2:  نظرات و پرسشها از جانب خوانندگان وبلاگ است،  و نظر وبلاگ نمی باشد،  پاسخ ها دانش وبلاگ است.

   نظر ساسان 1982:  در اینترنت جستجو کردم و به چند مورد دیگر کشف سکه در اسکاندیناوی برخوردم. سکه ها مربوط به عهد ساسانی است که تعدادش به 13000 میرسد. و در جزیره Gotland سوید کشف شده،  لینک مرتبط

http://www.freerepublic.com/focus/news/746713/posts

   اما دو مورد دیگر که در نروژ یافت شده. یکی در جنوب شرقی اسلو در شهر Østfold. این سکه ها مربوط به 750 پس از میلاد است و در بین سالهای 825 تا 850 وارد نروژ شده اما تعداد یا وزن آن روشن نیست. این سکه ها در موزه تاریخ و فرهنگ در کنار دانشگاه اسلو نگهداری میشود. این لیک توضیح خیلی کوتاهی در این باره میدهد و بیشتر به یابنده آن پرداخته

http://www.ba.no/nyheter/irix/article3842560.ece

   کارشناس نروژی در این روزنامه میگوید که بعید است که پارسها به این منطقه آمده باشند و به احتمال زیاد سکه ها یا از Gotland سوید آمده اند یا از روسیه.  مورد دیگر که در حدود همین منطقه یافت شده پایه سنگی یک کلیساست که با خط پارسی باستان یا اوستایی (بقول این سایت) روی آن هک شده. وبلاگ هیچ توضیحی در مورد این یافته نمیدهد و تنها قدمت این کلیسا را مورد پرسش قرار داه

http://arkeologiavisa.blogspot.no/2014_02_01_archive.html

   اگر به مطلب تازه ای در این مورد برخورم برایتان ارسال میکنم، با سپاس

   پاسخ پرنیان حامد:  با سلام و سپاس از شما،  روزنامه را شخصا به زبان آلمانی خواندم نوشته بود سکه ها همه ساسانی هستند. شما هم تایید کردید. سکه هم به هر تقدیر قابل جابجایی است این را هم می دانیم. اما این پایه کلیسا آن هم دقیقا در اسلویی که من آن کتیبه اژدها کش با کلاه مادی را  در کتاب با شاهنامه فردوسی تطبیق دادم سندی است که اگر واقعا  اینطور باشد دیگر هیچ جای شکی در حقانیت  اسکندر نامه شاهنامه و به اروپا رفتن اسکانی ها باقی نخواهد گذاشت از ایران که سایت ها فیلتر بود الان از اینجا اقدام می کنم با یک دنیا سپاس از شما، پاینده باشید.

   پرسش مرتضی 1983:  درود بر خانم حامد گرامی ... در مورد واژه ی چینستان در بندهش , باید گفت که در خود زبان پهلوی نیز نام چین, سین بوده است. مثلا در متن پهلوی خسرو و ریدکی قبادان در دستنویس mk بند ۴۶ متن:

۴۶_  اما با زنجبیل چینی ( و ) هلیله پرورده هیچ انبه ( ای ) برابر نیست.

حال آوانویسی متن:

بی اباگ سنجیبیل ئی سینیگ هلیلگ ئی پروردگ ایچ امبگ پهیکار نیست.

پس سین در اصل همان چین است. هر چند در زند بهمن یشت در آوانویسی صادق هدایت واژه ی چینیگ به چشم میخورد, ولی سین و چین در اصل یکی هستند. لذا گمان نمی کنم به خاطر ایزد سین, به جنوب میانرودان چین استان بگویند. سین همان چین است ولی چین در زند بهمن یشت به نظر چین امروزی می آید و سین بندهش خوزستان است.  خوشحال میشوم نظرتان را با بنده در میان بگذارید . سپاس

   پاسخ پرنیان حامد:  درود بر شما ، شما دارید گفته های کتاب را تایید می کنید نظر من همان است که در کتاب است. "هرجا در تاریخ  ایران (تا زمان اشکانیان) نام چین یا چین استان آمده است منظور خوزستان است نه کشور چین امروزی." 

   پرسش X 1984:  با درود،  در همین تالار پرسمان یکجا فرمودید اسکندر(احتمالا مقدونی) 36 سال پیش از کوروش بزرگ میزیسته و در جای دیگر گفتید 15 سال پیش از آن. بالاخره کدام یک از ایندو درست است؟

   پاسخ پرنیان حامد:  درود بر شما  روی کتاب مبداء نا معلوم داشتم که 36 سال قبل از کوروش را نشان می دهد. سه سال پیش روی همین وبلاگ نوشتم 36 سال پیش دو سال پیش نوشتم بین 36 تا 15 سال پیش الان زیج شهریاری را دقیقا حساب کردم مبداء من نیروسنه اوستا بخترنرسه است لذا اگر اینطور باشد حمله کهرم می شود حدود 15  سال قبل از کوروش کبیر. برای همه ان پاسخ های دیگر هم از لغت حدود استفاده کردم. شما بین 36 الی 15 قبل از کوروش کبیر را در نظر بگیرید به حساب من 15 سال حدود بگذارید تا بنده در مستند دقیقا خدمتتان بگویم چند سال  قبل از کوروش کبیر بود (تاریخ مکتوب شده بین اسکندر و الکساندر 226 سال اختلاف زمان دارد شما برای 15 سال دارید از من بهانه می گیرید؟ صبر بفرمایید تاریخ دقیق را بعد از حساب دقیق زیج شهریاری براییتان ارسال می کنم)

   ادامه پرسش:  دوم: همین اسکندر طبق کتیبه های بابلی در شهر پلا درسوریه فرمانروایی میکرده، مطابق منابع یونانی الکساندر هم در شهر Pella پایتخت آندروس در یونان بوده. دلیل شما بر اینکه این پلای بابلی همان Pella در یونان نیست چیست؟

   پاسخ پرنیان حامد:  اسکندر در سوریه نبوده !  کهرم  در سوریه بوده که قائدتا باید الکساندر مورخین یونانی باشد

 1.  چه ربطی به اسکندر تاریخ ما دارد که 226 سال بعد ظاهر می شود؟

 2.  من نباید چیزی ثابت کنم .  من ثابت کردم که اسکندر تاریخ ما ربطی به الکساندر مورخ یونانی ندارد و الکساندر مورخ یونانی هم از سوریه راه افتاده نه از یونان و مقدونیه چون متون بغازکوی نام پلا و پلائیت را در شمال سوریه نشان می دهند و رود اندروس هم در فرشا شمال سوریه است و سکه های الکساندر هم تنها به گویش شمال سوریه در سال 330 ق.م الکساندر خوانده می شود.

    شما الان باید سند بیاورید که قدمت نام پلا در کشور مقدونیه امروزی چقدر است (سند دست اول می خواهم  چون سند دست اول ارائه دادم) و از چه زمانی نام این سرزمین مقدونیه شده و از چه زمانی نام آن مکان پلا شده (از دوره بیزانس این هم جوابتان) اگر اسناد شما هم تاریخ 330 ق.م میلاد را نشان داد آنوقت تازه از من سوال کنید چرا این مقدونیه است و آن یکی نیست!

   ادامه پرسش:  حال اگر قبول کنیم که کی هروم اهل پلای سوریه بود پس الکساندر مقدونی Pella که بود و چه کرد و در چه تاریخی می زیست؟

   پاسخ پرنیان حامد:  الکساندر همان کی هروم است تنها با اسکندر تاریخ ما ربطی ندارد 226 سال اختلاف زمان کی هروم یعنی شاه سوریه یعنی الکساندر مورخین یونانی و اسکندر تاریخ ماست.

"اسکندر تاریخ ایران ، الکساندر یونانی نیست" هم عنوان کتاب  است. 

   نظر 1985:  سلام،  بنیادی مطالعاتی و تحقیقاتی در شرف تاسیس می باشد و در حال حاضر مشغول به بررسی دوران قاجار و تهیه رفرنسی بصورت مرجع جهت دانشگاهیان و غیر ایرانی و غیر می باشد. چنانچه مایل به همکاری می باشید بسیار ممنون خواهم شذ اطلاع فرمایید.

   پاسخ انوش راوید :  حضور برادر گرامی جناب آقای وحید شیخ احمد صفاری،  با احترام و درود و سپاس از توجه حضرتعالی،  گرامی خیلی علاقمند بودم که از نزدیک در کنار عزیزان بنیاد باشم، ولی من در روستای جل چلاسر زندگی می کنم،  و بیشتر اوقات نیز در مسافرت تاریخی دور دست هستم،  در هر صورت با کمال میل اینترنتی در خدمت خواهم بود،  جهت اطلاع برای علاقمندان مطالعه کننده این وبلاگ لینک شما را در زیر قرار می دهم،  مجدد سپاسگزارم.

پژوهشکده مطالعات و تحقیقات (پمتاک)   http://www.pmtk.blogfa.com

   نظر 1986:  با سلام خسته نباشید یک بار دیگر از خانم حامد تشکر میکنم بخاطر تهیه مستند تفسیر لوحه های بابلی. من تا حالا بارها دیدمش و هربار که می بینم خیلی لذت میبرم چون خانم حامد فوق العاده زیبا و مستدل و با صلابت صحبت میکنند. و لهجه فوق العاده ایشان بسیار قدرتمند است تشکر فراوان دارم از ایشان و از اقای راوید امیدوارم همیشه تندرست و پیروز و زنده باشید .....

   پاسخ پرنیان حامد:  باسلام از شما سپاسگزارم و با سپاس از آقای نوید صلح دوست برای تهیه این مستند، امید داریم توانسته باشیم خدمتی به کشورمان کرده باشیم،  پاینده باشید.

   عکس جام زیبای دوران هخامنشی،  از طلای 22 عیار با 14 سانتی‌متر ارتفاع و تصویر دو زن که هر دو آنها تاجی به‌ شکل مار بر سر دارند،  و روی آن برجسته شده است.  به گفته کارشناسان موزه‌ بریتانیا و دانشگاه اکسفورد، این جام متعلق به ابتدای سلسله هخامنشیان است،  عکس شماره 5239 از موزه مجازی ارگ.

   مهم:  انگلیسها درباره این جام مقداری پرت و پلا گفته اند،  که زیر تخت پدربزرگ جان‌ وبر بوده و...،  گوش تان به این دروغها نباشد،  این اشیا دزدی از ایران است و باید پس دهند.

 ارگ   http://arq.ir