وبلاگ تاریخی و جغرافیایی  " ارگ ایران "

وبلاگ تاریخی و جغرافیایی " ارگ ایران "

مطالب و مقالات از وبسایت ارگ ایران www.arq.ir
وبلاگ تاریخی و جغرافیایی  " ارگ ایران "

وبلاگ تاریخی و جغرافیایی " ارگ ایران "

مطالب و مقالات از وبسایت ارگ ایران www.arq.ir

ساختار های تاریخی اجتماع

ساختار های تاریخی اجتماع

پیش گفتار

      تاکنون هر چه از تاریخ گفته اند،  این بوده که پادشاهی آمده و جنگی بود،  و این رفت و آن آمد،  و از این دست،  ولی تاریخ واقعی را ساختار های تاریخی اجتماع و رشد و تکامل آن می سازد.  ممکن است ده ها و یا صدها هزار نفر وارد این وبلاگ شوند،  بسیاری از آنها تمامی وبلاگ یا بخش هایی را می خوانند،  ولی هدف من از وبلاگ،  فقط یک هزار نفر از میان آنها می باشد.  اشخاصی که یکدیگر را نمی شناسیم،  اما قرار است،  در آینده تحلیل گر و پردازنده مسائل و موضوعات تخته ایران باشند.

      ساختار های تاریخی اجتماع،  و گذر های تاریخی و زمان های آنها،  در تحلیل داده های تاریخی بسیار مهم است.  در طول تاریخ هیچ کدام از تاریخ نویسها نمی دانستند،  در چه دوره تاریخ اجتماعی زندگی می کنند،  بنابر این مسائل در نوشته ها و گفته های آنها غیر تحلیلی بوده،  و از دوره تاریخی که در آن زندگی می کردند،  و می دیدند،  جان می گرفت.  اما وبلاگ انوش راوید این موضوع مهم را روشن نمود،  و در آینده آن هزار نفر مورد نظر این وبلاگ،  دیگر اشتباه تاریخ نویسها و تحلیل گران اجتماعی گذشته را تکرار نخواهند کرد.  ندانستن ساختارهای تاریخی اجتماع باعث می شود،  هر داده دروغی به راحتی باور گردد،  و بگمراهی در تاریخ نویسی و تحلیل گری ختم شود.  حتی مشاورین حکومتها از این مهم آگاهی نداشتند،  و آنها هم براحتی اغفال داده های دروغ های تاریخ می شدند،  و تفسیر های اشتباه در مسائل می کردند.

تصویر تاریخی مردم دربند شمیران و قند فروش دوره گرد،  در 1308 خورشیدی،  عکس شماره 3348.

   توجه و مهم:  عزیزان هم میهن و فارسی زبانان که به وبلاگ هایم وارد شده اید،  نوشته های من انوش راوید با نام حقیقی خودم است،  و تمام نظرات شخصی می باشد،  که با حفظ حرمت دمکراسی و آزادی در دنیای مجازی است.  این وبلاگ،  فقط برای علاقه مندان و محقیقین تاریخ می باشد،  که امیدوارم مورد توجه و نقد دانشگرانه قرار دهند.  کسان غیر بهرمند،  چون نژاد پرستان، فحاش گران، دشمنان ملتها، و مخالفین اردوی مجازی ملی و مردمی،  اگر به دلایلی اشتباه به این وبلاگها وارد شده اند،  خواهشاً فوراً خارج گردند،  نیازی به نوشتن نظرات غیر تاریخی آنها نمی باشد.

   توجه:  مطالب وبسایت ارگ و وبلاگ گفتمان تاریخ،  توسط ده ها وبلاگ و وبسایت دیگر،  بصورت خودکار و یا دستی کپی پیس می شوند،  از این نظر هیچ مسئله ای نیست،  و باعث خوشحالی من است.  ولی عزیزان توجه داشته باشند،  که حتماً جهت پیگیر و نظر نوشتن درباره مطالب،  به اصل وبلاگ من مراجعه نمایند:  در اینجا  http://arq.ir.

این مقاله برای اولین بار در 1384 نوشته شد،  و هنوز ویرایش کلی نشده است.

چرا تاریخ اجتماعی

      از ابتدای تاریخ،  بشر بصورت رمه ها و گله ها زندگی می کرند،  و به دنبال غذا حرکت می نمودند.  سپس ساختار اجتماعی این رمه های اولیه طی ده ها هزار سال در دوران ابتدای سنگ به قبایل اولیه تبدیل شد.  این قبایل اولیه در دوران تکمیل سنگ به قبایل با دین های نو پدید ابتدایی شکل گرفتند،  و در ادامه طی هزاران سال از مفرغ و فلز به قبایل با دین های اولیه تکامل یافتند.  سپس در هزاره سوم قبل از میلاد با پیدایش تمدنی جدید شاه خدایی حاکم شد،  با ظلم هایی که توسط شاه هایی چون خدا میشد،  بشر بسوی دین هایی خدایی نو پدید رفت.   با برکناری شاه هان خدایی در طول هزاره اول قبل از میلاد جامعه بشری به شکل سازمان قبیله ای دینی رفت،  و سپس با تکامل تاریخ و فرهنگ یاد گیری دینها خدایی پدیدار شدند.

      در دوران شاه خدایی شاهان نمی خواستند قبایل با هم متحد یا سازمان یافته باشند،  بعد از اولین انقلاب انسانی ایرانی که مهم ترین انقلاب تاریخ جهان بود،  دوران شاه خدایی به رهبری اسکندر اشکانی شاهزاده و فرمانده پاتیزان های دربار هخامنشی پایان داده شد.  برای به ثمر رسیدن این انقلاب حدود دوران هخامنشیان زمان برد،  که البته پایه گذار آن انقلاب انسانی،  کوروش کبیر بود،  که با باز نمودن زندان بزرگ،  نجات یافتگان طی چند نسل آینده،  افکار خود را که یادگاری از گذشته های دربار فرعون بود،  به مردم دوره هخامنشی منتقل کردند.  هخامنشیان واسطه ای بودند،  که گذر مهم تاریخی از ایلام در واقع اولین دوره سلسله هخامنشیان یا بزرگترین دوران شاه خدایی،  به حکومت اشکانیان اولین حکومت سازمان قبیله ای گردد،  که در مهستان کامل شد.

      سازمان قبیله های بشر پیشرفت خاص خود را می کرد،  و هماهنگی بین قبایل در جهت دینی خاص شکل گرفت.  پس از آن در چند نقطه از جهان که جغرافیایی متفاوت داشتند،  فئودالی نو پدید بوجود آمد،  البته اولین فئودالی نو پدید در روم به واسطه دادن تیول ها به سردمداران آنها بود،  زیرا رومی ها ساکن بومی ایتالیا نبودند و فاقد اراضی آبا اجدادی بودند و می بایست با دادن تیول زمین هایی را صاحب می شدند.  قیصر اگوستوس 27 ق ـ م در دادن تیول برای مبارزه با قبایل خیلی فعال بود، در تمام کتاب های تاریخ روم گشتم که بیابم اولین تیول را چه کسی در روم واگذار کرد که نیافتم،  در صورتیکه عزیزان منابع و کتابهایی واقعی و مطمئن در این باره دیدند بگویند.  تکرار این وضع در بغداد و قسطنطنیه نیمه اول هزاره دوم میلادی بود.  سپس در همین زمان این فئودالی در اروپا رشد کرده و تکامل گردیدند.  به دنبال مبادلات تجاری بین فئودالها در اروپا دولت شهرهایی بوجود آمدند که رابطه اصلی مبادلات شدند،  بدین سبب در این دولت شهر ها مانند ونیز و آمستردام اولین بورژوازی نو پدید آمد.  این حرکت تکامل اجتماعی بشر را از فئودالی پیشرفته قرون 13 و 14 را اومانیستی نام نهاده اند.  بورژوازی نو پدید اروپایی در مدت دو سه قرن که آنرا رنسانس می نامند به استعمار تبدیل شد،  و این بورژوازی به شکل سرمایه داری ملی تبدیل گشت.  ایران بزرگ بعد از اسلام در سازمان قبیله ای دینی بسر می برد،  با ورود استعمار در صفویه همان تیول دادن مانند روم باستان در اصفهان تکرار شد.  نبردی نظامی و فرهنگی داخلی بین فئودالی نو پدید ایران و سازمان قبیله ای دینی آغاز گردید،  که مدت سیصد سال ادامه داشت،  که با اولین انقلاب بورژوازی ایران بنام مشروطیت این ماجرا ختم شد.  

      بعضی از اجنبی های در کتاب های تاریخی خود می نویسند،  عربستان صدر اسلام فئودالی بود،  و این باعث پیروزی آنها گردید،  آن کم سوادها نمی فهمند که امروز عربستان بصورت سازمان قبیله ای اداره می شود،  چگونه در آن زمان فئودالی بوده است.  آنها حداقل تعریف از ساختار های اجتماعی در طول تاریخ را نمی دانند،  و خود را هم تاریخ دان می نامند.

      اگر محققی دروغ حمله مغول را باور داشته به اشتباه تحقیقاتی می افتد،  در واقع ساختار پیشرفته تر و توانایی های ایرانی در آن دوره را نشناخته است.   تاریخ اجتماعی مغول آن زمان بصورت قبایل بدوی بود و اینطرف در ایران بزرگ سازمان پیشرفته قبیله ای دینی حاکم بود.  چیزی که مهم است از بالا دست پیشرفته ایران بزرگ،  مرشدانی برای مسلمان کردن و دادن کلام و کتابت به ترکستان و مغولستان رفتند.  هیچ وقت از ساختار پایین دست نمی توانند به بالا دست چیزی بدهند،  و یا نظامی و فرهنگی پیروز شوند.

عکس تاریخی یک درویش در لویزان شمال تهران،  حدود 1300 خورشیدی،  عکس شماره 1226.

تعریف قبیله

      چون این وبلاگ تاریخی و تاریخ اجتماعی می باشد،  از قبیله در جاهای مختلف نام برده شده،  بنا بر این دانستن تعریف قبیله مهم است،  البته در ساختار تاریخ اجتماعی  مجموعاً دو نوع قبیله داریم.  قبایل بدوی که از ابتدای تاریخ تا دوران شاه خدایی در قاره کهن بود،  و سازمان قبیله ای که از حکومت شکانیان آغاز شد و تا امروز کم و بیش در نیمی از کشور های قاره کهن بویژه عربی،  اثراتی از آن وجود دارد.  بنا بر این قبیله در عرب را تعریف می کنم،  آنها جماعتى هستند،  که بر اساس نژاد و سرزمین با اعتقاد به نسب و خون گرد یکدیگر جمع شده،  و زندگی اجتماعی و اقتصادی مشترک دارند.  عنصر عصبیت نیرومند ترین چیزى است که در واقع ستون حفظ و تداوم قبیله و ‏خون و نژاد می باشد،  فرد عضو قبیله باید در حفظ این رابطه و استحکام و تداوم آن کوشا باشد و حتى از جان و مال ‏خود دریغ نکند.  اگر جرمى رخ دهد همه قبیله باید تاوان آن را بپردازند،  و اگر افتخارى ‏نصیب قبیله باشد همه را شامل مى‏ شود.  حتی این اصل به عنوان عامل خیر و شر منشاء وجدانى ‏یافته،  یعنى در گناه عضوى از قبیله،  ‏همه قبیله شریک هستند.  گاه براى تقویت و تشکل بیشتر،  قبایل ضعیف با پیمان و سوگند خوردن،  خود را در ‏قبیله بزرگ تر و نیرومند تر ادغام کرده،  بدین ترتیب باعث تقویت قبیله می گردند.  اگر قبیله ‏اى با بستن پیمان خود را در پناه قبیله دیگر قرار ‏دهد،  قبیله نیرومند از تمام شئون و حیثیات قبیله هم پیمان دفاع می کند.  رهبرى قبیله را مردى مسن، مجرب، عاقل، شجاع و ثروتمند به عهده ‏مى ‏گیرد،  که شیخ نامیده می شود.  شیخ قبیله مسئول صلح و جنگ، پیمان و بر پایى مراسم مهمانى قبیله، تقسیم غنائم و نیز پرداخت خونبها و کمک به نیاز مندان و آزادى اسراى قبیله و ‏دیگر کارها راهنمایى و رهبرى است.  بویژه قبل از قرن 20 جنگ و خونخواهى دو عاملی بودند،  که غالب فکر و عمل قبیله را به خود اختصاص مى ‏داد،  و ‏قبیله و اعضاى آن پیوسته براى انجام یکى از این دو در تلاش و ستیز بودند.  هر عملى که در ‏جهت تقویت و استحکام قبیله و هم در تحکیم وحدت آن مثمر و مفید است،  براى عرب ارجمند و ‏قابل اطاعت می باشد.  عضو قبیله باید نظام قبیله را پذیرفته و در برابر از حقوق و امکانات مساوى بهره برد.  هیچ عضوى حق ندارد از رأى و دستور شیخ قبیله و یا از سنت و نظام قبیله گام بیرون نهد،  ‏و وحدت قبیله را از هم بپاشد،  اگر چنین کند به عنوان خلیع براى همیشه از قبیله طرد و ‏اخراج مى‏ شود و این بدترین عقوبت است.  قبیله عرب از سه بخش تشکیل می گردد،  اول،  فرزندان اصیل قبیله که خلص می گویند،  و از نظر خون و نژاد اعضاى اصلى و درجه یک قبیله هستند. دوم،  موالى که اینان عضو درجه دو قبیله اند،  که هم پیمان یا همسایه هستند،  و عضویت قبیله ‏را پذیرفته اند.  سوم،  اسرا و بندگان که از اطراف و شهر هاى دیگر هستند و عبید می گویند.

   تعریف هایقبایل اولیه،  شاه خدایی،  سازمان قبیله ای،  سازمان قبیله ای دینی . . . .  بزودی

تعریف فئودالیسم

      نظام اجتماعی و اقتصادی که بعد از مرحله قبیله ای و شاه خدایی و سازمان دینی قبیله ای در جهان و قاره اروپا پدید آمد،  فئودالی بود.  در 300 ق م فراریان از مقابل هخامنشیان به شبه جزیره ایتالی رفتند،  و در کنار آتروسک ها که مدت چند قرن پیش از شرق مدیترانه آمده بودند،  حکومت روم را بنا نهادند.  این جماعت فن نظامی گری و حکومت را از هخامنشیان و بین النهرین آموخته بودند،  با خود به اروپا بردند.  در اروپا با برتری اجتماعی نسبت به قبایل غیر سازمانی آنجا پیروز شدند،  و حکومت روم یکه تاز شد.  چون اینها زمین و املاک طایفه ای نداشتند،  حاکمان به فرمانده هان و سرداران زمین های قبایل شکست خورده و به صلیب کشیده و برده گرفته شده را به عنوان تیول واگذار کردند.  در اوایل میلادی امپراتور اگستوس در دادن تیول خیلی فعال تر از ما قبل بود،  بدین ترتیب شکل اولیه فئودالی تا سالهای اولیه میلادی بوجود آمد،  تا این تاریخ تیول ها یا نو فئودالی به سراسر اروپای جنوبی و غربی گسترده شد.  تیول ها لزوماٌ با ملک و دارایی ارتباطی نداشتند و تیول یک خادم ممکن بود مجوز جمع آوری مالیات ها، ضرب سکّه و یا تعیین و وصول جریمه ها هم باشد.  برای حفظ و نگهداری توده مردمی که در شرایط فئودالی بسر می بردند،  دین جدید لازم بود که مردم را در خمودی و ترس و اطاعت و خرافات نگه دارد.  بعد از پیدایش استعمار،  فئودالی ابتدا به غرب شبه جزیره آناتولی و سپس در زمان حکومت صفویه به همان شکل روم باستان در مرکز ایران بوجود آمد،  و بعد از حمله نادر شاه به هند و باز شدن پای انگلستان به آنجا رفت.

      فئودالیسم از واژه‌‌ فئو گرفته شده که به معنای قطعه ‌زمین است،  و در واقع نوعی نظام زمین‌ داری است.  در این سیستم هر قسمت بزرگ از اراضی کشور به نام املاک در تصرف یکی از اشراف فئودال یا زمین ‌دار قرار داشته،  که این زمین از طرف پادشاه و یا زمین‌ دار بزرگ ‌تری که سینیور نامیده می‌شد، به او واگذار می گردیده است.  فئودالِ صاحب املاک در مقابل قطعه ‌زمینی که دریافت داشته است، باید وظایفی را در برابر پادشاه یا سینیور خود انجام دهد. این وظایف شامل پرداخت مبلغی پول و مالیات یا تهیه‌ سرباز و سپاه برای هنگام جنگ و یا همه‌ این امور می‌گردیده است.  اشراف فئودال علاوه بر زمینی که در اختیار داشتند،  هر یک صاحب تعدادی رعیت نیز بودند،  در اروپا این رعیت‌ها وابسته به زمین بوده و با زمین خرید و فروش می‌ شدند،  و سِرف نامیده می ‌شدند.  نظام فئودالیسم مبتنی بر سِرف‌ داری را که در قرون وسطی در اروپا رایج بود، سرواژ می‌نامند.  فئودال‌ها از سرف های خود مالیات ‌های جنسی یا نقدی دریافت می‌ کردند،  و روستائیان وابسته به زمین برای ارباب و در زمین ‌های ارباب فئودال کار می‌ کردند،  و بعضاً برای خود هم قطعه ‌زمین کوچکی یا چند عدد مرغ و خروس داشتند.  در رأس سلسله ‌مراتب فئودالی، شخص پادشاه قرار داشت که اگرچه به لحاظ صوری و تشریفاتی صاحب اختیاراتی بود،  اما عملاً قدرت اشراف فئودال،  دامنه‌ اختیارات او را محدود می‌کرد. 

      ابتدا دوره فئودالیسم تیول ها موروثی نبودند،  اما در اواخر فئودالیسم معمولا تیول به واراثت می رسید،  وارث واسال می بایست شکلی از مالیات بر ارث را که عوض نامیده می شد به اربابش می پرداخت.  این عوض ممکن بود به میزان درآمد یکساله آن تیول باشد،  در مورد واسال هایی که بدون وارث از دنیا می رفتند،  ارباب هر طور که شایسته می دانست در مورد تیول آن ها تصمیم می گرفت.  واسال بودن افتخار بود و این مقام به آسانی به کسی داده نمی شد،  در واقع، تنها اعضای طبقه فرا دست اجازه داشتند واسال شوند.  از این رو اشرافی چون دوک ها و شوالیه ها اجازه داشتند سوگند وفاداری یاد کنند،  اما دهقانان به این کار مجاز نبودند.  مقام های عالی رتبه کلیسای کاتولیک روم نیز می توانستند واسال شوند که شامل سر اسقف ها، اسقف ها و راهبان بلند مرتبه می شد.  اینان وظایف فئودالی خدمت نظامی و مدیریت کشاورزی را نیز در بعضی موارد عهده دار می شدند.  هیچ کس دیگری از جمله کشیشان دون پایه،  نمی توانستند واسال شوند و حتی در میان طبقه فرا دست همه واسال نبودند،  اگر چه اکثر ایشان واسال بودند.  در نظام فئودالی هم ارباب و هم واسال حقوق و وظایفی داشتند،  ارباب متعهد می شد از واسال خود و تیول او محافظت کند،  و برای این منظور در صورت لزوم به جنگ برود.  ارباب همچنین متعهد می شد که مواظب باشد در صورتی که یک واسال به شکستن سوگند خود و یا هر جرم دیگری متهم شد،  این فرصت را داشته باشد که در برابر همتایان از خود دفاع کند.  در عوض واسال نیز متعهد می شد که در خصوص مسائل نظامی و سیاسی هم به ارباب و هم دیگر واسال های ارباب مشاوره بدهد،  و همچنین قول می داد که به اربابش، به ویژه در امور نظامی یاری رساند.  بنابر این اگر اربابش فرمان می داد،  وسال می بایست، مجهز به ساز و برگ و زره کامل به جنگ برود.  با این حال برای این که جنگ برا ی واسال بیش از حد وقت گیر و پر هزینه نشود،  این خدمت نظامی به چهل روز در سال محدود می شد.  ارباب می توانست از واسال خود تقاضای پول هم بکند،  مواقع اضطراری، جنگ های طولانی، یا رخدادهای مهم،  نظیر ازدواج بزرگ ترین دختر ارباب یا شوالیه شدن بزرگ ترین پسر او،  مستلزم چنین کمک های مالی بود.

    با گستردگی فئودالی همراه با دین جدید،  نظام خاصی می خواست که آنرا حفظ نماید،  در هزاره اول میلادی تشکیلات فئودالی شکل گرفت،  که در یک ضلع آن دین و دیگر اضلاع حکومت و فئودال های قرار داشتند.  در هر کشور و جغرافیا تعریف ها و کارایی های مختلفی برای فئودالی بود،  ولی در نهایت در مسیر تکامل به سمت بورژوازی می رفت.

کلیک کنید:  تماس و پرسش و نظر

تعریف بورژوازی

     یکی دیگر از دسته‌ بندی ‌های مورد استفاده در تحلیل جوامع،  بورژوازی می باشد،  که از واژه ی  Bourg  به معنای شهر آمده،  پدیده ای که در ادامه روند تکامل جامعه بشری شکل گرفته است.  ریشه  تاریخی این واژه به قرون 13 میلادی و پیدایش شهر های جدید تجاری در دل جامعه فئودالی قرون وسطایی اروپا بر می گردد.  در زمانی که فئودال های اروپا برای زمین های بیشتر با یکدیگر در نزاع بودند شهر هایی چون ونیز و آمستردام رشد کرده و با شرایط جغرافیایی خاص خودشان روابط تجاری بین قدرت های متخاصم فئودالی را بر عهده گرفتند.  در این شهرها شکلی از کار اقتصادی سازمان یافت و اشخاصی به وجود آمدند که با تحلیل از اوضاع سیاسی و اقتصادی و جمع بندی های مادی به ثروت و سرمایه رسیدند و در ادامه برای حفظ موقعیت به طبقه بندی اسناد و املاک و دارایی روی آوردند،  که به نوبه خود پدید آورنده دانش بیشتر بشری و نیز ادامه تکامل جامعه گردید.

     در ادامه رشد جامعه،  بورژوازی برای به دست گرفتن سرمایه و سپس حاکمیت ضمن استفاده از توانایی های خود و قدرت توپ و تفنگ، با اومانیسم به قرون وسطی خاتمه داده و با رنسانس حاکمیت مطلق خود را در اروپا کامل کرد.  یکی از دروغ های تاریخ این است که دوره های اومانیسم و رنسانس را جدا از تکامل و حاکمیت بورژوازی می دانند.  تاریخ اجتماعی به یکباره و جهشی به جلو نمی پرد،  بلکه مراحل تکاملی از نقطه ای به مکان جغرافیایی دیگر گذر می کند،  منجمله بورژوازی که هر سرزمینی در ابتدا بنا به بازار تاریخی تجارت و مصلحت ملی و شرایط جغرافیایی خود،  بورژوازی سنتی و ملی را بدست می آورد.  در قرن 16 میلادی اروپا،  بورژوازی سنتی و ملی کشورها برای کسب تجارت،  به جوامعی در سوی دیگر جهان بر خورد می کند،  که در دوران قبایل به سر می بردند،  و چند مرحله تاریخ اجتماعی پایین تر از اروپا بودند،  بر اثر این تماس بورژوازی استعماری پدید آمد.  قرن 20 در ادامه رشد بورژوازی،  بدلیل انباشت سرمایه،  امپریالیست و  نهایت در نیمه دوم قرن،  سرمایه داری فرا ملی شکل گرفت.  از ابتدای قرن 20 بر خورد بین سرمایه داری و بورژوازی سنتی که همان کاسبی کوچه و بازار و روند ساده تجارت و پول یک کشور است اختلاف بوده،  هر چند در دو جنگ جهانی پیروزی از آن سرمایه داری بود،  ولی این اختلافات هم چنان به نفع سرمایه داری که در شکل امروزی آن سرمایه داری بی هویت است ادامه دارد. 

     بنابر این بورژوا صرفاً مفهومی طبقاتی نیست،  بلکه بیانگر تکامل فرهنگی – تاریخی است،  در جامعه مدرن فقط صاحبان سرمایه های بزرگ و رباخواران و بانک داران نیستند که مظهر بورژوازی به حساب می آیند،  بلکه جامعه هایی که بورژوازی سنتی حاکم است،  بخش هایی از طبقات میانی، روستاییان و کارگران بورژوا حساب می شوند.   در کل این واژه به دستهٔ بالاتر یا مرفه و سرمایه ‌دار اطلاق می‌ گردد،  که قدرت خود را از استخدام، آموزش و ثروت به دست می‌آورند،  نه از اشراف زادگی،  و بالاتر از طبقه کارگر و رعیت و سرف قرار می‌ گیرند.  مارکسیست ها و برخی جامعه شناسان سیاسی غربی، بورژوازی را طبقه سرمایه دار می دانند و موجودیتی صرفاً طبقاتی برای آن قایل هستند،  خورده بورژوازی و بخش خصوصی و دهقان پر درآمد و غیره،  واژگانی برای بیان تحلیل های بورژوازی می باشند.  بورژوازی پرچمدار لیبرالیسم به شمار می‌آید و از سده‌ نوزدهم به بعد این طبقه را پایه‌ گذار تمدن جدید در اقتصاد و سیاست، ماجراجو، و انقلابی شمردند،  انقلاب هایی که زیر نفوذ آن انجام شده، بویژه انقلاب فرانسه، به امتیاز های ناشی از تبار پایان داده و بر شخصیت و حقوق فرد، و دستاورد های فردی همچون معیاری برای سنجش ارج اجتماعی انسان تکیه کرده است.  اما از نظر فرهنگی، نویسندگان، از مولیر تا بالزاک، بورژوازی را،  آزمندی، پستی طبع و بی‌ذوقی شمرده‌اند،  و برای آن جز پول ‌پرستی انگیزه ‌ای نمی ‌شناسند.  بورژوازی، از نظر اهل فرهنگ و هنر، طبقه‌ای ا‌ست که همه چیز، از جمله فرهنگ را به شیء و کالا تبدیل می‌کند.  در اصطلاح مارکسیستی، بورژوازی به معنای سرمایه‌ داران، سودا گران، پیشه ‌وران و دارندگان مشاغل آزاد است،  که در برابر فروشندگان نیروی کار فردی یعنی پرولتاریا قرار دارند.  از سوئی به سرمایه‌ داران صنعتی و سرمایه‌داران مالی، و از سوی دیگر، به بورژوازی بزرگ کاپیتالیستها و خرده بورژوازی، پیشه ‌وران خرده پا، دکان داران، و دیگرانی که سطح زندگیشان خیلی بالاتر از سطح زندگی پرولتاریا نیست، تقسیم می‌شود.

     بورژوازی بعد از انقلاب مشروطیت که اولین انقلاب بورژوازی در کشورهای زیر سلطه استعمار بود،  در ایران حکومت فئودالی قاجار را بر کنار کرده و حکومت بورژوازی پهلوی را مستقر کرد،  ابتدا خورده بورژوازی و سپس بورژوازی سنتی ملی مسقر شد.  در ترکیه این کار با اقدام ترک های جوان صورت پذیرفت،  در دیگر مناطق قاره کهن یا همان نام خاور میانه استعماری،  هیچ انقلاب بورژوازی صورت نپذیرفت و کشور های بزرگی چون عربستان هنوز در دوران اجتماعی سازمان قبیله ای دینی بسر می برند،  و حکومت انرژی و قدرت خود را از قبایل می گیرد.

گذر های تاریخ اجتماعی ایران

        به یکباره جامعه متفاوت نمی شود،  گذر تاریخ اجتماعی می خواهد،  در طول تاریخ حکومتها توسط انقلاب های انسانی مردمی طی زمان مشخص آن دوره تغییر می کردند،  ولی یکایک توده های مردم به یکباره و طی آن دوره تاریخی تغییر نمی کردند،  یعنی مردم همان بودند که در گذشته بودند،  و خیلی آرام تر از تحولات سیاسی تغییر می کردند.  در گذشته های دور هر حرکت فکری و فیزیکی مردم چند صد سال طول می کشید،  ولی به مرور این دوره تاریخ و فرهنگ یاد گیری کمتر شده،  و در قرن گذشته به چند ده سال رسید،  و امروزه چند سال است.  البته در هر زمان تعدادی روشنفکر متفاوت و بالاتر از بقیه می اندیشیدند،  اما این را نمی توان برای همه جامعه گسترده دانست.  بنا بر این وقتی حکومتی می خواست با دوره تاریخی عوض شود،  عده ای از داخل حکومت گذشته،  به شرایط حکومت جدیدی کمک می کردند،  تا با کمی تغییرات،  مشابه حکومت قبلی چیده شود.   بدین ترتیب حکومت های جدیدی تا حدودی همان مسیر حکومت قبلی را طی می کردند،  و به مرور و نیاز تاریخ اجتماعی تغییر می کردند،  تا اینکه دوره اش به پایان برسد و سری جدیدی شروع شود.

  * دوران قبایل اولیه ــ  بیش از ده هزار سال،  تحلیل این دوره فعلاً به این وبلاگ مربوط نمی باشد.

  * دوران شاه خدایی ــ  حدود 2700 سال از 3000 ق.م، تا 330 ق.م،  ابتدای این دوران را ایلام و ماد نامیده اند،  و دوره آخر آن حکومت هخامنشیان است.  در دوره آخر،  آغاز پایان شاه خدایی در ایران بود،  این آغاز با لوح کورش بزرگ و پایان آن انقلاب انسانی ایرانی به رهبری اسکندر اشکانی بود.

  * دوران سازمان قبیله ای ـ  حدود 825 سال از 330 ق.م،  تا 636 میلادی،  یکصد سال اول دوره سازمان قبیله ای مرحله اولیه این گذر تاریخی بود،  و با مجلس مهستان سازمان قبیله ای شکل گرفت.  نیمه دوم دوران سازمان قبیله ای در شاهنشاهی ساسانیان قرار داشت،  که انرژی خود را از قبایل می گرفت.  در همین دوره دوم سازمان قبیله ای آغاز پیدایش دینهای خدایی بود،  که تعدادی از آنها مانند مانوی آغاز کننده راه ورود به دوره تاریخی اجتماعی بعدی یا شروع انقلاب انسانی دیگر بود.

  * دوران سازمان قبیله ای دینی ــ  حدود 860 سال از 636 م تا 1499 م،  ابتدای این دوره در دو حکومت اسلامی تعریف شده است،  و در ادامه این دوره حکومت های ایرانی می باشند،  که انرژی خود را از سازمان قبیله ای دینی می گرفتند.  این دوره بدلیل پیدایش تولید عمومی کاغذ،  و خط و نویسایی بهتر و راحت تر تنوع زیادی دارد،  که در بخش های مربوط وبلاگ توضیح داده ام.

  * دوران نو فئودالی و فئودالی ــ  حدود 400 سال،  از حکومت صفویه تا انقلاب بورژوازی مشروطه،  این دوران هم زمان با ورود نو فئودالی ارمنی و نو بورژوازی ایتالیایی بود،  که با ساخت گنبد سلطانیه و آماده سازی مردم و گسترش مذهب شیعه،  آمادگی جهت انقلاب انسانی برای دوران جدید تاریخ اجتماعی بود.  همچنین تمام دوران تحت تأثیر نفوذ استعمار قرار داشت،  در نتیجه رشد و تکامل آن بخوبی انجام نشد.

 * دوران تشکیلات فئودالی ــ  فئودالی برای بقای خود تشکیلاتی شد،  سلسله مراتب اهمیتی یافتند،  و تا نیمه بورژوازی مقاومت داشتند،  در ایران با قانون اصلاحات ارضی تشکیلات فئودالی کامل از بین رفت.

  * دوران بورژوازی ــ  حدود 80 سال،  نو بورژوازی آن با پیمان 1903 م آغاز شد،  و بورژوازی کامل بعد از پایان جنگ جهانی دوم شروع شد،  امپریالیسم در این دوره نفوذ داشت،  در نتیجه دوران تکامل آن بخوبی طی نگردید.  اصل این دوره در زمان شاهنشاهی پهلوی بود.  در ضمن این مرحله دو نقش داشت،  پایان دادن به دوره های قبلی تاریخ اجتماعی،  قانون اصلاحات ارضی جهش به دوره بعد بود،  در تولد در تاریخ کمی توضیح داده ام.

  * دوران بورژوازی پیشرفته بازار بورس ــ  در جمهوری اسلامی ایران تکامل یافت،  چون در این دوران زندگی می کنیم خود عزیزان بدون احساس خوب یا بد گفتن،  فقط با داده های علمی و تاریخی و شاخص ها تحلیل نمایند.

  * دوران زیرین تمدن کنترل انرژی ــ  این دوره در آینده قرار دارد،  و تخصصی شدن در تمام زمینه ها می باشد،  مانند کانال های تلویزیونی و سایتها هر یک،  در یک تخصص خواهند بود.  برای دانستن اطلاعات این دوره تمدنی به وبلاگ سازمان آینده بینی بروید.

ساختار های تاریخ اجتماعی انیران

      دوره های تاریخ اجتماعی در هر قاره مخصوص آن قاره است،  و با دیگر قاره ها متفاوت است.  اولین شکل تمدن تاریخ اجتماعی غیر از قبایل اولیه تاریخ بشری،  در سه جلگه اطراف ایران بزرگ در مرکز قاره کهن بوجود آمد،  جهت اطلاع به ایران و ایرانیان مراجعه شود.  سپس دومین تمدن در شمال آفریقا و در سراسر رود و دره نیل،  که مصر باستان آن معروف است،  اما تمدن های اوگاندا و حبشه یا اتیوپی چندان برای عموم شناخته شده نمی باشند.  سومین مرحله تاریخ اجتماعی در کناره های رود های هندوستان،  چهارمین در چین،  و پنجمین تمدن غیر و بالاتر از قبایل اولیه در اروپا،  توسط آتروسک های آریایی شکل گرفت.

  * دوران قبایل اولیه ــ  بیش از ده هزار سال،  500 ق.م،  با قدرت گرفتن اتروسک،  زنگ پایان این دوره در اروپا زده شد.

  * دوران پیش شاه خدایی رومی ــ  حدود 300 سال،  از آغاز قدرت گرفتن اتروسک تا قدرت گرفتن روم.

کلیک کنید:  تاریخ و جغرافیای آترسک و روم

  * دوران شاه خدایی رومی ــ  حدود 600 سال،  تا 400 م، و تقسیم روم.  شکست لشکر کشی ژولین از شاپور دوم ساسانی شاهنشاه ایران یکی از موضوعات مهم پایان شاه خدایی روم بود.  ولی اصل در رشد فئودالی روم قرار داشت،  که از زمان سلطنت اگوستوس در 20 م با روش جدید قدرت نظامی و دادن تیول های فروان آغاز شده بود،  فئودالی نیز دین مخصوص خود را می خواست،  دین قبلی رومی ها جوابگو نبود.  دین میترائیسم ایرانی برای اولین مرحله کمک خوبی بود،  سپس مسیحیت که بسیاری از آن مانند میترائیسم می باشد،  برای حفظ فئودالی در نظر گرفته شد.

  * دوران فئودالی اروپایی ــ  حدود 1000 سال،  از تقسیم روم تا سقوط روم شرقی.

  * دوران بورژوازی اولیه اروپا ــ  حدود 200 سال،  آغاز آن به دوره رنسانس معروف گردیده،  به هلنیسم دروغ دیگر مراجعه شود.

  * دوران بورژوازی میانه اروپا ــ  حدود 350 سال،  از ابتدای قرن شانزده تا نیمه دوم قرن 19 م.  اروپا دو دوره تاریخی سازمان قبیله ای اروپایی نداشت،  البته قبایل اولیه که در مختصر تاریخ جهان نوشته ام قرن ها اروپا را در اختیار داشتند،  ولی سازمانی نبودند،  و هیچ سند و مدرک دلیل بر اینکه هم آهنگی سیاسی و یا دینی بین قبایل باشد وجود ندارد.  اروپا از بقیه جهان سریعتر وارد بورژوازی گردید،  که نهایتاً برخورد بورژوازی اروپا با بقیه نقاط جهان،  در آفریقا و جنوب قاره کهن و آسیا که در دوران قبایلی بسر می بردند، استعمار بوجود آمد،  در استعمار و امپریالیسم توضیح داده ام

  * دوران نو امپریالیسم ــ  حدود 70 سال. 

  * دوران امپریالیسم فرا ملی ــ  حدود 50 سال،  بعد از جنگ جهانی دوم با فروش سهام گروپ آغاز،  و با سقوط برج های دو قلو تجارت جهانی پایان می یابد.

  * دوران نو امپریالیسم ــ  حدود 20 سال،  از پایان دوره قبل آغاز گردیده است.

  * دوران تمدن کنترل انرژی ــ  جهت اطلاع به سازمان آینده بینی مراجعه شود.

. . . .  ادامه دارد و باز نویسی می شود . . . .

عکس چند رئیس قبیله در قرن 21 ،  عکس شماره 4352.

کلیک کنید:  خلیج فارس

کلیک کنید:  طبقات اجتماعی ایران

کلیک کنید:  نقشه های شوم برای سرنوشت سازی

آبی= روشنفکری و فروتنی،  زرد= خرد و هوشیاری، قرمز=  عشق و پایداری،  مشروح اینجا

    توجه 1:  اگر وبسایت ارگ به هر علت و اتفاق،  مسدود، حذف یا از دسترس خارج شد،  در جستجوها بنویسید:  انوش راوید،  یا،  فهرست مقالات انوش راوید،  سپس صفحه اول و یا جدید ترین لیست وبسایت و عکسها و مطالب را بیابید.  از نظرات شما عزیزان جهت پیشبرد اهداف ملی ایرانی در وبسایت بهره می برم،  همچنین کپی برداری از مقالات و استفاده از آنها با ذکر منبع یا بدون ذکر منبع،  آزاد و باعث خوشحالی من است.

   توجه 2:  مطالب وبسایت ارگ و وبلاگ گفتمان تاریخ،  توسط ده ها وبلاگ و وبسایت دیگر،  بصورت خودکار و یا دستی کپی پیس می شوند،  از این نظر هیچ مسئله ای نیست،  و باعث خوشحالی من است.  ولی عزیزان توجه داشته باشند،  که حتماً جهت پیگیر و نظر نوشتن درباره مطالب،  به اصل وبلاگ من مراجعه نمایند:  در اینجا  http://arq.ir.

ارگ   http://arq.ir

 

کلیک کنید:  تماس و پرسش و نظر