وبلاگ تاریخی و جغرافیایی  " ارگ ایران "

وبلاگ تاریخی و جغرافیایی " ارگ ایران "

مطالب و مقالات از وبسایت ارگ ایران www.arq.ir
وبلاگ تاریخی و جغرافیایی  " ارگ ایران "

وبلاگ تاریخی و جغرافیایی " ارگ ایران "

مطالب و مقالات از وبسایت ارگ ایران www.arq.ir

چند مطلب جالب اینترنتی 117

چند مطلب جالب اینترنتی 117

از نوشته های شبکه های اجتماعی من مانند:  فیس‌بوک، توئیتر، تلگرام، اینستاگرام و لینکدین و...

نژادپرستی و فاشیزم

من بشدت نژادپرستی و فاشیسم را محکوم می کنم

در این قرن نژاد پرستی و فاشیسم سرعت گرفته است، مراقب باشید.

      تصویر یک نژادپرست،  عکس شماره 7983 ،  با کشته شدن 9 سیاهپوست مومن، توسط یک جوان سفیدپوست نژادپرست شستشوی مغزی داده شده، در کلیسایی در کشور امریکا،  هیچ یک از روشنفکر نما های ایرانی،  که ایرانیان را متهم به توسعه طلبی و نژادپرستی میکردند و می کنند، در این مورد لب به سخن نگشوده و سکوت پیشه کرده اند.  این حضرات منتظرند یک نفر از خودآگاهی ملی ایرانیان،  در طول تاریخ سخنی بگوید،  تا به وی بتازند.

      اگر در تاریخ ایران اتفاقی افتاده باشد،  که خوشایند غرب نباشد،  همه این روشنفکر نماها در خارج و داخل ریشه این موضوع را در تاریخ سرشار از نژادپرستی ایرانیان عنوان کرده،  و با نوشتن مقالاتی تمام تاریخ ایران را همتراز جنایات آلمان نازی می دانند،  و اتفاقات داخل ایران را به کوره های آدم سوزی آن دوران تشبیه میکنند!

      اگر کسی نحوه هجوم اسکندر و مغول و عرب را عینا از کتب تاریخی ایرانی بجا مانده از آن دوران روایت کند،  توسط همین حضرات متهم میشود،  به کج روی و دیگر ستیزی و یا حتی خیانت به تاریخ و این قبیل پرت و پلاها.  عزیزان جوانان باهوش روشنفکر ایران،  پا و ذهن خود را جلو بکشید،  و از پستویی که سیستم آموزشی برای ذهنها ایجاد کرده عبور کنید،  بسوی واقعیت های تاریخی و اجتماعی بروید.

   پرسش از عموم:  آیا شما تاکنون اطلاعیه شخصی درباره مسائل و موضوعات روز داده اید؟

   مهم: امروز در خبرها شنیدم،  که داعش جای طالبان را در افغانستان گرفت،  درک و دانش خود را درباره امپریالیسم بالا ببرید.

برنامه داران

      تصویر مسجدالحرام،  عکس شماره 8360،  نقشه نابود کردن آثار تاریخی قاره کهن،  یکی از برنامه های مهم استعماری است،  که در نهایت بگویند این مردم ریشه تاریخی ندارند،  و وحشی بودند.  نابود کردن تنها با پتک و بمب نیست،  در عربستان سعودی نیز تمام آثار تاریخی را نابود کردند،  و روی آنها با سنگ مرمر براق پوشانده اند،  و همه بسادگی از کنار آن می گذرند،  و کیف می کنند.  در ازبکستان تمام آثار باستانی و تیموری را دارند ویران می کنند.  در افغانستان و پاکستان هم همینگونه،  و در ایران نیز به آثار تاریخی اهمیت نمی دهند،  تا بمرور نابود شود.

      در نهایت قرن دیگر خواهند گفت:  "این ملتها وحشی بودند، و هیچ تاریخی نداشتند،  و باید از بین بروند"،  و داستانی جدید برای تاریخ خواهند نوشت،  چی بگم!!  کو و کجاست درک و درس و عبرت ملت های قاره کهن.  هیچ یک از این ملتها در هیچ کشور یک تشکیلات ضد نابودی آثار تاریخی ایجاد نکردند،  که هیچ،  بلکه همه درگیر این هستند،  که روی سنگ مرمر های مساجد جدید عربستان قدم بگذارند،  بدون اینکه بدانند زیر پایشان را خالی کرده اند،  و طولی نخواهد کشید همه چیز برای این ملتها تمام شود.

قاره کهن

      تصویر نقشه قاره کهن،  عکس شماره 2010 ،   اینقدر عرب و ترک و کرد و فارس و... نکنید،  ملتهای قاره کهن بازیچه برنامه های استعمار و امپریالیسم شده اند.  بجای اینکه ملت خود را کوچک و کوچکتر،  و درگیر با همسایه کنید،  از یک ملت نام ببرید،  "ملت قاره کهن"،  قاره ای که در طول تاریخ بشدت مورد طمع و نظر دشمنان بوده و می باشد.  ایرانیان در مرکز این قاره قرار گرفته اند،  و بیش از همه مسئول حفظ تاریخ و جغرافیای این قاره هستند.  جوانان باهوش ایران،  اغفال ترفند های دشمنان نشوید،  که در اشکال مختلف دارند برای مقاصد استعمار جدید کار می کنند.

     قاره کهن را با اصطلاح های عوضی خاورمیانه و آسیای میانه نامیدند،  و کور کورانه از آنها پیروی شد.  ولی امروزه باید مراقب باشید،  دشمنان ملت قاره کهن بسیار هوشیار و با برنامه هستند،  ولی برعکس این ملت قاره کهن درب و داغون هزاران پارچه است.  اگر هوشیاری نباشد،  اگر جوانان باهوش متوجه این ترفندها نشوند،  عاقبت بسیار بدی در انتظار این قاره خواهد بود.  مشروح در اینجا.

مردان پهباد

      تصویر یک جنگنده،  عکس شماره 8362 ،  مردان آسمان این زمان و آینده نزدیک دیگر در آسمان نیستند،  آنها جوانان تیز هوش هستند،  که مقابل رایانه ها در مرکز کنترل زمین داخل پایگاه امن نشسته،  و براحتی نبرد های دقیق را کنترل می کنند.  پهبادها ارزش نظامی بسیار بیشتر از جنگنده های کلاسیک قرن گذشته را دارند،  و مخارج ساخت و نگهداری و آموزش نفرات آنها یک بیستم جنگنده های قدیمی می شود. 

      ما در شرکت نورتک بمنظور پیشبرد اهداف دارای تکنولوژی بالا،  به مقامات نظامی بسیار گوشزد و سفارش می کنیم،  ولی بسیاری از آنها درگیر خواص 14 قرن پیش،  یا نبرد تاریخ گذشته قرن بیست هستند،  در اینجا.  اما در هر صورت وظیفه جوانان باهوش متخصص ایران است،  که پا و ذهن را جلو بکشند،  و همانگونه که دروغ های تاریخ را دور می اندازند،  برای اهداف مدرن قرن نو کار کنند.

انوش راوید و پرنیان حامد

      تصویر انوش راوید و پرنیان حامد،  عکس شماره 8364،  استعمار گران بویژه بریتانیا،  از ابتدای قرن 19 بمنظور اهداف خودشان،  با دستکاری در تاریخ جهان،  دروغهایی وارد تاریخ کردند،  و با کمک سیستم آکادمیک پیشرفته خودشان بخورد جهانیان دادند.  بسیاری از اندیشمدان و تاریخ نگاران ایران در نیمه دوم قرن 20 متوجه این موضوع شدند،  و نسبت به عواقب این دروغها در تاریخ ایران گفتند و نوشتند.  اما در زمان آنها بدلیل نبود امکانات و نفوذ سیستم آموزشی غرب در سیستم آموزشی ایران،  صدا یشان کمتر شنیده شد.

      در این قرن با وجود امکانات وسیع ارتباطی و اطلاعاتی،  ما سعی در گفتن و نوشتن از دروغ های تاریخ کردیم،  پژوهشگر گرامی بانو پرنیان حامد،  مطالعات زیاد در تاریخ ایران باستان دارند،  و با دقت تمام و اسناد و آثار درباره دروغهای تاریخ می گویند.  من نیز بنا به دانش اندکم در تاریخ می نویسم،  و همیشه گوشزد می کنم،  جوانان ایران هوشیار باشید،  و اغفال دروغها و ترفند های دشمنان تاریخ ایران نشوید.

      کار ما با مقاومت عده ای از عوامل ناشناخته پولی و رایگان استعمار قرار گرفته است،  گاه آنها از روی برنامه،  و گاه از روی بی اطلاعی،  و عدم درک درست مطالب ما،  شده اند عامل دشمنان تاریخ ایران.  البته این موضوع و مقاومت مذبوحانه آنها باعث رشد و تکامل کار ما می شود،  و اینگونه اقدامات خود بخود باعث شناخت بیشتر دشمنان تاریخ ایران،  و تاریخ واقعی ایران می شود.

      جوانان باهوش علاقمند و متخصص تاریخ ایران،  هوشیار و آگاه باشید،  دروغ های تاریخ را شناسایی کنید،  و بسوی واقعیت ها بروید،  نگذارید دشمنان با کمک داعش و ماعش و تخریب فیزیکی و شفاهی،  تاریخ ما را ضعیف و خوار و شکست خورده و از جای دیگر آمده و.... معرفی کنند،  آنها برنامه های دراز مدت دارند،  هوشیار باشید،  که با دروغ های تاریخ ایرانتان را درب و داغون نکنند.  بیشتر در اینجا.

ادامه ترفند های تاریخی

      تصویر یک اثر تاریخی یمن،  عکس شماره 8361،  یکی از مهمترین اهداف کشور عربستان در بمباران های کشور یمن،  نابود کردن آثار تاریخی این کشور است،  همان کار داعش و ماعش،  تا در نهایت بتوانند با کمک جنگ سایبری و نبرد نوپدید سیستم های استعماری بگویند ایران تاریخ نداشته،  و با نوشتن همان دروغ های تاریخی بگویند با حمله این و آن به ایران،  این کشور و مردم درست شده است.  عزیزان جوانان باهوش ایران،  هوشیار باشید خطر نزدیک است،  دروغ های تاریخ و ترفند های استعماری را بشناسید،  پا و ذهن را جلو بکشید،  و از فسیل های تاریخی دوری کنید.

      عکس یک اثر مهم تاریخی،  این قلعه یکی از آثار تاریخی برتر یمن می باشد،  که در یونسکو هم به عنوان میراث جهانی ثبت شده است.  چه بسا آنها همین نقشه ها را برای همه جا دارند،  منجمله خود ایران.  آخرین اخبار حاکی است،  که این قلعه تقریباً نابود شده است.  بیشتر در اینجا.

سکه های را درست بشناسید

      تصویر سکه تاریخی،  عکس شماره 5245،  یکی از عزیزان در پاسخ به دروغ حمله مغول کشور مغولستان به ایران،  عکس سکه ای را گذاشت و گفت:  "این سکه در زمان سلطان اولجایتو یا الجایتو مغول ضرب شده،  اولجایتو همونه که بعدها اسمش به محمد خدابنده تغییر داد".

     به ایشان گفتم کجای سکه نوشته مغول کشور مغولستان،  آیا سلطان اولجایتو یا الجایتو مغول ایرانی بوده یا مغول مغولستان،  آیا تصور نمی کنید سیستم آموزشی بشما مانند بسیار موارد دیگر تاریخی دروغ گفته است،  زیرا این سیستم انرژی گرفته از سیستم آکادمیک غرب استعماری بویژه انگلستان بوده است.  عزیزان ذهن و پا را جلو بکشید،  انقدر تاریخ کشور خودتان را خورد و شکست پذیر از همه نگویید،  درست و مستقل تحقیق کنید،  نگذارید باعث مضحکه همه بشوید و بگویند ایرانیها همیشه شکست خورده بودند.

   مهم:  عزیزان تاریخ و اسناد تاریخی را بدرستی برسی کنید،  نه آنچه که بخورد شما داده اند.  بیشتر در اینجا.

نابغه های معجزه گر

      تصویر جلد های کتاب تاریخ هرودوت،  عکس شماره 8366 ،  منابع تاریخ سیستم آموزشی ایران اکثراً از روی کتاب های تاریخی می باشد،  که در غرب نوشته و در جهان پخش شده است.  منجمله کتاب های تاریخی دوران باستان،  که خیلی زیاد است،  و معروفترین آنها را در اینجا می نویسم،  "تاریخ هرودوت"،  بسیاری می گویند هرودوت از ایران و شاه های باستانی ایران خوب نوشته یا کم نوشته یا بد نوشته،  من نخوانده و تا وقتی نتیجه کار این نابغه های معجزه گر برایم روشن نشود،  اینگونه کتابها را نه می خوانم،  و نه بعنوان منبع تاریخی استفاده می کنم.

      در زمانی که بزحمت چند خط روی سنگ و گل می نوشتند،  و یکی بعنوان زیر خاکی پیدا می شود یکی نمی شود،  یا در پاپیروس می نوشتند و فقط آنهایی،  که در هزار توی مقبره های مصر کم و بیش باقی مانده،  من نمی دانم چگونه نابغه های معجزه گر از یکی دو تکه پاپیروس،  که می گویند از هرودوت است،  و عکس آنها پیوست می باشد،  6 جلد و یا 9 جلد کتاب قطور از آن در آورده اند!!.

   مهم:  هر شخصی می داند اصل کتاب تاریخی هرودوت کجاست،  و در کدام موزه است،  مرا خبر کند،  من هر چه می گردم اصل این دست کتابها را پیدا نکردم،  که در کدام موزه هستند.

   پرسش از عموم:  آیا این "نابغه های معجزه گر" عوامل استعمار و امپریالیسم بوده و هستند؟

   توجه:  ما ایرانیان منابع تاریخی زیادی داریم،  باید آنها را دریابیم،  نه کتابهای قطور خوش آب و رنگ نوشته شده نابغه های معجزه گر.

   تذکر:  قبل از اینکه از هر نوشته و کتابی بعنوان منبع استفاده کنید،  تحقیق نمایید که منابع آن کتاب چه هست و کجاست.  بیشتر در اینجا.

تاریخ مسخره بازی

      عکس 7137 ،   کتاب طبری،  در آن کتاب نوشته شده است:  "عجمان بیامدند که همدیگر را به زنجیر ها بسته بودند تا فرار نکنند...."  در ادامه آن و صفحه دیگر آمده:  "پارسیان هر هفت نفر بیکدیگر بسته شده بودند و خار های آهن پشت سر خویش افکنده بودند و می گفتند هر کس از ما بگریزد خار آهن لنگش کند."

      من چند صفحه پس و پیش این قضیه را خواندم،  و جز پرت و پلا هیچ مطلبی را که بتوان آن را تاریخ دانست نیافتم،  فقط پرت و پلا های آدم های بی سوادی بود،  که مطلبی را یا مغرضانه یا بابت رجز خوانی یا سادگی گفته اند،  و یک نفر آنها را نوشته است.  افرادی مثلا تاریخ دان هستند،  که نوشته های کتاب تاریخ طبری را تاریخ واقعی می دانند،  در صورتیکه خود طبری کتابش را چنین نمی داند،  و در مقدمه کتابش نوشته است:

       "بینندگان کتاب ما بداند که بنای من در آنچه آوردم و گفته ام بر راویان بوده است نه حجت عقول و استنباط نفوس، به جز اندکی، که علم اخبار گذشتگان به خبر و نقل به متأخران تواند رسید،  نه استدلال و نظر، و خبرهای گذشتگان که در کتاب ما هست و خوانند عجب داند یا شنونده نپذیرد و صحیحی نداند، از من نیست بلکه از ناقلان گفته ام و همچنان یاد کرده ام."

      توجه می فرمایید خودش قبول ندارد،  و فقط داستانها و نقل قولها را ذکر کرده است و گفته:  "نه حجت عقول و استنباط نفوس...."  خودش قبول ندارد،  آنوقت عده ای آن پرت و پلاها را سند تاریخی می دانند.

   پرسش از عموم:  آیا نقل قول های بدون هیچ سند و هیچ مدرک تاریخی،  تاریخ می شود؟

   مهم:  عزیزان اگر ساده باشید و بدون تخصص و براحتی هر موضوعی را بپذیرد،  آخر عاقبت خوبی ندارد.  بیشتر در اینجا.

شهدای دیگر

"گرامی باد یاد و خاطره شهید امریکایی انقلاب مشروطه ایران"

     تصویر قالیچه ای با تصویر این شهید است،  عکس شماره 7992 ،  که توسط مادران تبریزی در سال 1338 در پنجاهمین سالگرد شهادت هوارد بافته شد.  امروز این قالیچه بهمراه تندیسی این شهید در موزه تاریخ مشروطه در تبریز جای دارد.  هوارد باسکرویل معلم ۲۳ ساله امریکایی در پاییز ۱۹۰۸ به دعوت "مدرسه مموریال تبریز" جهت تدریس تاریخ به ایران آمد. ورود او به تبریز هم زمان با به توپ بسته شدن مجلس و آغاز استبداد صغیر بود.

      در همان دوران مردم تبریز به رهبری ستارخان و باقرخان برای اعاده مشروطیت به پاخاستند و به دنبال این حوادث دسته‌ای در تبریز به نام فوج نجات تشکیل شد. باسکرویل که دوره سربازی را در آمریکا دیده بود، به قول خودش به جای نقالی تاریخ مردگان تصمیم گرفت مشق نظامی به جوانان بیاموزد!!

روزی همسر کنسول آمریکا در تبریز از او خواسته بود از صف مشروطه‌خواهان جدا شود، ولی او ضمن پس دادن پاسپورت پاسخ گفت:

"تنها فرق من با این مردم، زادگاهم است و این فرق بزرگی نیست"

      هوارد 106 سال پیش در روز ۱۹ آوریل ۱۹۰۹ در حالی که فرماندهی یگانی ۱۵۰ نفره از رزمندگان ملی گرا را در پیکار علیه نیروهای سلطنتی، به عهده داشت و تنها ۹ روز از جشن تولد ۲۴ سالگی او می‌گذشت، به ضرب گلوله‌ای که به قلب وی اصابت نمود، به شهادت رسید.

کشف آرامگاه گور دخمه ای در "دره شمی"

      تصویر سپر زیر خاکی،  عکس شماره 5250،  دومین فصل کاوش های باستان شناسی هیأت مشترک ایران و ایتالیا در دره شمی به کشف آرامگاه دارای گور دخمه ای زیر زمینی منحصر به فرد و آثار تاریخی انجامید.  یافته های این فصل از کاوش شامل گور های دخمه ای منحصر به فرد، درب سنگی بزرگ، سازه های معماری، مصالح ساختمانی، پاره سفال ها و... می باشند.  محوطه تاریخی مورد کاوش در این فصل مجموعه ای از آرامگاه های پیرامون یک مکان آیینی و مقدس می باشند که ویژگی معماری آن کاربرد سنگ به وفور در پوشش سقف و درب است.

      مستند نگاری و اسکن لیزر هوشمند سه بعدی نگار کنده ها و نوی کنده های سنگی و صخره ای الیمایی،  خونگ اژدر، خونگ یار علی وند و خونگ کمال وند،  دشت ایذه در قالب فصل اول کاوش سال 1387آغاز و سال 91به پایان رسید.  آثار باستانی کشف شده دره شمی متعلق به الیمایی می باشند،  چرا که این قوم نیاکان بختیاری ها هستند.

      با کشف گور دخمه ای به ابعاد 3 در 4متر مشخص شد،  این گور دخمه از نظر تکنولوژی ساخت بی همتا است،  زیرا یک پلکان و دو دهلیز در دوسوی آن وجود دارد،  بازمانده های استخوان های حیوانات قربانی در آن به وفور مشاهده می شود.  این نوع گورها متعلق به یک خانواده یا چند نسل بوده،  که هنگام دفن فرد تازه از دنیا رفته قبر باز و مجددا بسته می شده است.  در این نوع تدفین اشیا متعلق ب یک تَن بهمراه ظروف، ابزار، پوشاک و ... دفن می شده است.  یک درب بزرگ سنگی نیز در این کاوش کشف شد،  که سه سوراخ قفل و بست بر روی آن وجود دارد.

دروغهای جدید تاریخ

      تصویر رهبران،  عکس شماره 7990 ،  دروغ های جدید تاریخ ترفند های سیاسی هستند،  البته همیشه تاریخ همین گونه بوده است.  در خبرها خواندیم:

  ــ  "هیون یونگ چول" وزیر دفاع کره شمالی به دلیل بی احترامی به رهبر کره شمالی،  به دستور رهبر کره،  با گلوله ضد هوایی اعدام شد.

      همچنین در خبرها آمده است:

  ــ  جان کری وزیر خارجه آمریکا با متهم کردن کره شمالی به ایجاد تحرکات غیر ضروری در زمینه برنامه هسته‌ای،  از این کشور خواست از ایران الگو بگیرد.

   توجه:  تحلیل گران مسائل سیاسی ایران،  اغفال این دو خبر ترفندی نشوید،  این دست خبرها،  همیشه باعث شده،  تحلیل هایی نه چندان در خور سیاسی کاری ایرانی ارائه شود.

      آنچه که من برداشت می کنم:  آمریکا نیرو های نفوذی قوی در کره شمالی دارد،  که کری چنین می گوید،  و در کره شمالی با مطرح کردن جرم چرت زدن و اعدام با ضد هوایی،  قصد گمراه کردن سیاسیون جهان را دارند.

   ــ  و مهم:  کره شمالی منظم ترین ولی بی درک ترین کشور دنیاست،  مگر اینکه مشاور هفت خط داشته باشد.  چه بسا کره شمالی مشغول تیغ زدن آمریکا است،  بارها در تاریخ این مسئله تکرار شده است،  مثلاً الان یادم آمدم در دوران انقلاب چین یک شعر ورد زبانها بود:  آمریکا انبار اسلحه ماست، چیان کای چک حمال ماست.

تخصص دمکراسی ادب

      تصویر انوش راوید در بازدید از یک اثر تاریخی،  عکس شماره 8353،  درون هر یک از سه موضوع فوق،  کلی تعریف نهفته است،  و مهمتر از همه لازم است و باید این سه موضوع توسط سیستم آموزشی به جوانان ایران یاد داده شود.  تقریبا امروزه همه مردم ایران در تمام موارد اظهار نظر و فضل می کنند،  بدون اینکه درکی از تخصص داشته باشند.  تقریبا تمام مردم فقط حرف و گفته و نظر خودشان را در بساطشان پهن می کنند،  و دیگران را نمی توانند بپذیرند.  همچنین هر گفتار و پندار و کردار،  که باب دلشان نباشد را،  به مسخره و اهانت و تندی پاسخ می دهند.

      در بخش نظرات صفحات مختلف،  این سه مورد بخوبی پیداست،  سریع بدون تحقیق و تأمل نظر می دهند،  و گفته های خودشان را بجا و درست می دانند.  تصور اینکه با این جماعت،  ایران بتواند قرن 21 را بپایان برساند،  سخت است،  زیرا این دوران زمان درک و درایت در سه مورد فوق است،  یعنی داشتن درک از تخصص و دمکراسی و ادب.  تنها دانستن تعریفی از این سه مورد مهم کافی نیست،  درک از آنها مهم است،  و نیز رساندن درک این سه مورد به دیگران،  که متوجه آنها نمی شوند.  من مسئولیت عدم دسترسی به آنها را،  سیستم آموزشی می دانم.

کلیک کنید:  تماس و نظر و پرسش

علم تاریخ

      تصویر شماره 8437 ،  تاریخ یک علم است مانند همه علوم،  تاریخ یک کتاب بسته و یک رمان نیست،  که خوانده شود و تمام شود،  ما هنوز اول راه تاریخ نگاری نوین ایرانی هستیم.  در تاریخ نیز مانند همه علوم هر شخص می تواند بگوید و بنویسد،  و نظرات خودش را بگوید،  و نباید ضد دمکراسی زد،  نباید جلوی اظهار اندیشه و کار را گرفت.  یکی از مهمترین وظایف ما برپا داشتن محیط دمکرات،  و حفظ آن است،  غیر از این هیچی نخواهیم بود و شد.  تاریخ واقعی سر جای خودش هست،  دیگر به هیچ عنوان،  کسی نمی تواند گذشته را تغییر دهد،  باید واقعیتها را از دل تاریکی بیرون آورد،  و این مهم ذهن های پویای تاریخی می خواهد،  که تخصصی کار و تلاش کنند.  همه علوم در حال رشد و تکامل و تغییر هستند،  علم تاریخ و تاریخ اجتماعی نیز چنین است،  و باید از فسیل شدن آن،  که خواسته استعمار و امپریالیسم است،  جلوگیری شود.  عزیزان بیایید دید تخصصی و تخصصی تر به تاریخ داشته باشید،  و هر موضوع تاریخی را دقیق و برابر با تمام قوانین علمی بررسی کنید.  موضوعی که سیستم آموزشی ایران،  در یک قرن گذشته سعی کرده،  اجازه ندهد چنین باشد.

      تاریخ یک علم است،  مانند تمام علوم،  و باید آنرا علمی بررسی کرد،  با تمام قوانین و فرمولها و فاکتور های علمی قرن 21 ،   نه مانند داستان از روی داستان،  تاریخ ادبیات نیست.  تاریخ واقعی را باید از میان ترفندها و تاریکی های موجود بیرون کشید.

جالیز و بادمجان

      تصویر بادمجان،  عکس شماره 8438،  عده کمی فکر می کنند،  در طول تاریخ ایران جالیز بوده و ایرانی بادمجان،  مثلا یکی از آنها می گویند تاکنون 33 حمله به ایران شده،  و کشتند و غارت و نابود کردند و ..،  این بابا واقعاً درکی از تاریخ و غیرت ملی،  و بویژه جغرافیای تاریخی ندارد،  که اینچنین می گوید.  البته تعدادی از عوامل دشمنان تاریخی ایران می خواهند بگویند،  ایرانیان بی عرضه و بی غیرت بوده و هستند.  این روش در ادامه رجزخوانی تاریخی است،  که برای ضعیف کردن و به مسخره کشیدن تاریخ و ملت ایران انجام می شود.  عزیزان امروزه ایران در شرایط تاریخی حساس است،  و دقت و هوشیاری جوانان باهوش را می طلبد،  باید درک درست از تاریخ داشت،  تا بتوان برای آینده بهترین برنامه ریزی را کرد.   مشروح در اینجا.

آثار تاریخی و مالکیت

      تصویر گنج های زیر خاکی در موزه ها،  عکس شماره 8369،  در اینترنت می بینیم جوانان علاقمند به تاریخ عکس آثار تاریخی ایرانی را که در موزه های جهان است می گذارند،  و به آنها افتخار می کنند،  که بجا و خوب است.  ولی مهمتر از همه این است،  که هیچ یک از این جوانان یک کمپینگ یا صفحه یا گروه بمنظور باز پس گیری آنها ایجاد نکرده اند،  این مهم نیست که بتوان آنها را پس گرفت،  مهم این است که جوان علاقمند به تاریخ پویا تر باشد،  و در جهان نشان دهد توانا تر است،  صرفاً گفتن و نوشتن از تکرار های تاریخ،  دردی از مشکلات درمان نمی کند،  پویا بودن مهم است،  که در نهایت نتیجه خوبی خواهد داشت.

در همین گفتن و نوشتن از آثار تاریخی ایرانی در موزه های جهان،  هیچ یک حتی یک پرسش هم مطرح نکرده اند،  که چگونه و چرا این شیئ ایرانی در اختیار شماست،  سند و مدرک آن چه هست.  حتی خنده دار از همه این است که بسیاری نظر می دهند،  که چه بهتر در دست خارجی است،  و اگر در ایران بود می دزدیدند و خراب می کردند،  و هیچ یک هم به اینگونه نظرات جواب نمی دهند،  نظراتی که براحتی ایرانی را ناتوان بی بخار و بی خرد می گوید.

پرسش از عموم:  آیا شما تاکنون نامه ای و اعتراضی به ارگانی بمنظور حفظ و نگهداری آثار تاریخی نوشته اید؟

    مهم:  درک درست از تاریخ مهم است،  برداشت اشتباه از تاریخ باعث سرکار رفتن و گمراهی است،  که در نهایت بنفع دشمنان تاریخ ایران تمام می شود.  بیشتر در اینجا.

دید های نوین تاریخی

      تصویر انوش راوید در یک اثر تاریخی،  عکس شماره 8439 ،  این روزها با وجود انقلاب اطلاعاتی و ارتباطی،  روز بروز آگاهی ایرانیان به تمام مسائل و موضوعات تاریخی و اجتماعی خودشان بیشتر می شود و گسترش می یابد.  جوانان باهوش ایران می دانند،  که اگر از دروغ های تاریخی عبور نکنند،  بزودی دشمنان تاریخی ایران،  با وجود شرایط منطقه ای و جهانی امروزه،  که امپریالیسم فراهم کرده است،  خطر بشدت ایران را تهدید می کند.  منجمله براحتی بعد از ویران کردن آثار تاریخی بدست داعش و ماعش،  و بمباران و غیره،  با کمک دروغ های تاریخ خواهند گفت،  ایران و ایرانی وجود تاریخی نداشته،  و آریایی و اسکندر و عرب و مغول و این و آن به ایران حمله کردند،  و اینجا را درست کردند،  و یک ملت چندین تیره ای خنگ و کودن و عقب افتاده در اینجا سرهم کرده اند.

     جوانان عزیزی در لینک زیر گرد هم آمده و مشغول بررسی دروغ های تاریخ هستند،  امیدوارم جوانان دیگری از این گونه جمع های مفید تشکیل دهند،  و دروغ های تاریخ را شناسایی و افشا کنند،  و برای یافت واقعیت های تاریخی کار کنند،  و با گفتن و نوشتن در همه جا،  کار خود را گسترش دهند.  در ضمن به مقامات سیستم آموزشی ایران هم جدی یاد آوری نمایند،  که دست از دروغ های تاریخ بردارند،  تا واقعاً کار آنها پویا تر شود.  همچنین امیدوارم دشمنان تاریخی ایران،  و نفوذ آنها را دست کم نگیرند،  و کوبنده تر کار کنند.  به امید روزی که فرهنگستان مستقل تاریخ ایران تشکیل شود،  و تاریخ ایران را بنویسید و تأیید موقت و نهایی نماید.

کلیک کنید:  گفتمان درباره دروغهای تاریخ

مجسمه سنگی

      تصویر مجسمه تاریخی،  عکس شماره 8370،  مجسمه سنگی کوچکی،  که متعلق به یکی از تمدن های بین النهرین است در حراجی به قیمت 57 میلیون دلار فروخته شد؛ بالاترین رقمی که برای یک مجسمه تاکنون پرداخت شده است.  رکورد قبلی گرانترین مجسمه جهان که در یک حراجی فروخته شده، متعلق به اثری از پابلو پیکاسو بود که ماه گذشته به قیمت 29 میلیون دلار به فروش رفت.

      مجسمه که Guennol Lioness نام دارد، تلفیقی از سر شیر ماده و بدن انسان است که فقط 8.3 سانتی متر ارتفاع دارد و تخمین زده شده که پنج هزار سال پیش در بین النهرین تراشیده شده است.   این مجسمه که در محلی نزدیک بغداد کشف شده،  در سال 1948 توسط الیستر و ادیت مارتین به موزه هنر نیویورک قرض داده شد.

      بخش عمده ای از عواید فروش این مجسمه صرف امور خیریه خواهد شد.  پیش از حراج این مجسمه در نیویورک، ریچارد کرسی، رئیس بخش عتیقه حراجی ساتبی گفت که این مجسمه تلفیق درخشانی از شکل حیوان و بدن انسان است.

خود زنهای حرفه ای

      تصویر اثر پتک تخریب،  عکس شماره 8440 ،  کدام ملت را دیدید که به اندازه ایرانی های از دروغ شکست های کشورش در طول تاریخ کیف کند،  و بگوید و بنویسد و هرگز فکر نکند،  که ممکن است دروغ باشد؟  این ملت واقعآ کارش حرف ندارد در خود زنی.

      تاریخ خیلی مهم است،  با تاریخ خیلی مسائل ثابت می شود،  اگر تاریخ بدرستی دانسته نشود،  و تاریخ یک کشور بدست غربیها نوشته شده باشد،  و مردم از دروغ های آن نوشته ها کیف کنند،  و همه جا دروغها را بگویند و بنویسند،  خیلی بد است،  و آخر عاقبت بدی دارد.

   مهم:  جوانان باهوش علاقمند به تاریخ ایران،  با دست و توانایی خود تاریخ واقعی سرزمینتان را بنویسید،  و از دروغها پاک کنید،  البته در اینجا.

خود زن های تکی

      تصویر خرابی یک مسجد تاریخی،  عکس شماره 8441،  نظر زیر را در یک پست به یکی از افرادی نوشتم،  که خیلی با علاقه و شور و هیجان از حمله اسکندر و عرب و مغول و کشتار و تجاوز آنها در ایران می نوشت،  و از ذهنیت خود به من ایراداتی داشت،  متن کامل نظر من در زیر:

  پاسخ انوش راوید:  درود،  گرامی شما چرا نمی روید وبلاگ گفتمان تاریخ را بخوانید،  بانوی گرامی پرنیان حامد همه مسائل را بروشنی توضیح داده است.  عزیز هر پرسشی دارید بپرسید،  در آنجا هزاران پرسش و پاسخ انجام شده است،  اگر در جایی پرسشی نیمه یا از قلم افتاد دوباره تکرار کنید.  ما روزانه بیش از 50 نظر و پرسش داریم،  هزاران جوان باهوش متوجه دروغهای تاریخ شده اند.  چرا دوست دارید بگویید کشور تان در طول تاریخ از همه شکست خورده،  مگر ایران جالیز بوده و ایرانی بادمجان،  عزیز تمام تمدن از ایران به اروپا رفته،  اسکندر اشکانی دین میترایی را به اروپا برد،  که بعد شد مسیحی،  اروپائیان می دانند،  کارشناسان آنها می دانند،  ولی نمی خواهند بگویند،  که از ایران بوده،  می خواهند بگویند از یونان بوده.  عزیز دقت کن،  دارند با دروغ های تاریخ،  ایران را تکه می کنند،  دست بر دارید از دروغ های تاریخ،  انقدر نگو عرب آمد کشت و برده گرفت،  انقدر مانند سیستم آموزشی ایران،  آب به آسیاب دشمن نریزید.  خواهشا برو بخوان،  ببین بسیاری از جوانها به آگاهی رسیدند،  من حیفم می یاد که جوانی مثل تو همچنان غرق دروغ باشد،  تک تک جوان های ایران برای ما دارای ارزش هستند.

ساختمان محکم

      تصویر یک ساختمان معروف،  عکس شماره 8365.  این ساختمان را مرحوم زنده یاد مهندس حسین داد یحیی،  طراحی و ساخته است،  این مهندس بشدت ناسیونالیسم ایرانی،  توسط عوامل مشکوک در 1390 جان باخت.  ایشان آرشیتکت تحصیل کرده آلمان بودند،  و بزرگترین و اولین برج های ایران را طراحی و اجرا کردند.  این ساختمان یکی از ده ها کار او بود.  در ضمن پدر ایشان هم دبیر کل حزب ملی دمکرات ایران،  و یکی از مدافعان ملت ایران در دوران مشروطیت بود،  مشروح در اینجا.

هرکول شان هم تقلبی است

      تصویری از یک مجسمه که به اشتباه توسط ناشیان تاریخی و عمداً توسط حرفه ای های استعماری به هرکول نسبت می دهند،  عکس شماره 1410.  این یک مجسمه میترایی است،  و نمونه آن در تمام آثار میترایی اروپا دیده می شود،  البته آثار میترایی ایرانی بدلیل دینی از دوره ساسانی تاکنون تا توانستند پاک کردند،  مانند معبد مهر ورجوی مراغه که مستندش را چند پست قبل گذاشتم.  داناها و توانا های تاریخی استعماری با گفتن اینکه این مجسمه هرکول است،  می خواهند بگویند که از اثرات سلوکی و اسکندر کذایی آنها است.  آنها هرگز نخواهند گفت که اسکندر ایرانی،  شاهزاده ایرانی با دین میترایی بود،  که اروپا را در نوردید،  و دین میترایی را به اروپا برد،  که بعد ها با برنامه های تاریخی و اجتماعی مسیحی شد.

      عزیزان اگر می خواهید از تاریخ بدرستی بدانید،  آنچه را که توسط سیستم آموزشی انرژی گرفته از سیستم آکادمیک استعماری است،  دور بریزید،  و تحقیقات مستقل داشته باشید.  مثلاً تحقیق کنید که هرکول چه بود و تصویر های آن و داستانش چیست،  آثار میترایی چیست و در کجاست،  و هزاران موضوع را تخصصی و حرفه ای دنبال کنید.  در غیر اینصورت شعر زیر خیلی خوب و بجاست:

خشت اول چون نهد معمار کج <><> تا ثریا می رود دیوار کج

    پس بیایید این خشت را از نو بگذرید،  مشروح در اینجا.

   پرسش از عموم:  آیا شما به دانش و بینش دیگران هر چه باشد احترام می گذارید،  یا به دمکراسی با تعریف علمی آن احترام می گذارید؟

   مهم:  توجه داشت باشیم که چه بسا در پس هر دانش و بینش ترفندی نهفته است،  و نباید بدون تخصص گفت و نوشت و بود،  پس ابتدا تخصص خود را بالا ببرید.

دروغها ادامه دارند

      یک تصویر از انبوه کشته شده ها،  مربوط به جنگ جهانی دوم،  که بروی قطار باری جمع کرده اند،  این یکی از عکس هایی است،  که ناشیانه مربوط به قحطی بزرگ ایران می دانند،  درصورتیکه خط آهن چه مربوط به ایران آن زمان.  این قحطی دروغ است،  تمام عکس های ارائه شده مربوط به نسل کشی ارامنه در ترکیه،  و جنگ های جهانی و یا هندوستان است،  در اینترنت به زبان انگلیسی همه آنها را می یابید،  بنویسید نسل کشی ارامنه،  یا فجایع جنگ جهانی.  عکس شماره 8371.

  عکس های ایران در سال های فوق را نگاه کنید،  هیچ اثری از قحطی دیده نمی شود،  در اینترنت بنویسید عکسهای ایران در 1914 تا 1917 هیچ عکس ایرانی از این قحطی دیده نمی شود،  که هیچ،  بلکه وضع کاملاً عادی است،  در اسناد دولتی و غیره و نشریات آن زمان نیز خبری از این قحطی نیست.  دوباره توجه نمایید،  آن عکس هایی که از این قحطی در اینترنت وجود دارد،  و مطابق معمول ایرانیها،  تعدادی سایت از یکدیگر کپی کرده اند،  هیچ یک مربوط به ایران نیست،  اغفال دروغها نشوید مشروح در اینجا.

   پرسش از عموم:  آیا شما درباره آنچه که از جای دیگر کپی پیس می کنید،  تحقیق و تحلیل کرده اید؟

   مهم:  همیشه در نظر داشته باشید،  که ممکن است در پس هر نوشته ای ترفندی باشد،  پس سعی نمایید،  دانش و بینش خود را بالا ببرید.

درسی از یک کودک

تصویر یک اثر تاریخی در موزه،  عکس شماره 8442.  

    داستان جالبی از یک وزیر که می‌خواست صبح شنبه یک متن سخنرانی تهیه کند. زنش به خرید رفته بود. باران می‌آمد و پسر کوچک او بی‌حوصله و ناآرام بود و سرگرمی نداشت. بالاخره وزیر با ناامیدی مجله‌ای برداشت و آن را ورق زد تا به عکس رنگی بزرگی رسید. نقشه‌ی جهان بود. آن را از مجله کند، پاره پاره کرد و به زمین ریخت و گفت:

   ــ  «جانی، اگر بتوانی این تکه‌ها را کنار هم بگذاری 25 سنت به تو می‌دهم.»

       وزیر فکرمی‌کرد این کار کلی وقت جانی را پر می‌کند، ولی 10 دقیقه بعد در اتاق مطالعه‌اش را زدند. جانی بود با پازل درست شده در دستش.  وزیر از این‌که پسرش به این زودی تکه‌ها را کنار هم گذاشته و نقشه را کامل کرده بود، تعجب کرد.

   او پرسید:  «چطوری توانستی این قدر سریع تمامش کنی؟»

   پسر جواب داد:  «آسان بود. پشت صفحه عکس یک مرد بود.  یک تکه کاغذ برداشتم و در پایین عکس گذاشتم و بعد کاغذ دیگری برداشتم و در بالای عکس قرار دادم.  می‌دانستم که اگر تصویر مرد را درست کنم، نقشه‌ دنیا هم درست می‌شود.»

   وزیر لبخندی زد و 25 سنت به او داد و گفت: «این طوری موضوع سخنرانی مرا هم مشخص کردی:  «اگر انسان درست بشود، دنیا نیز درست خواهد شد.»

    پندی در این جمله هست.  اگر از دنیا ناراضی هستید و می‌خواهید آن را تغییر دهید،  نقطه‌ شروع، خود شما هستید.  اگر شما درست شوید،  دنیای شما نیز درست خواهد شد.  اندیشه‌ مثبت هم در این رابطه است. اگر نگرش مثبت داشته باشید مشکلات دنیا در مقابل شما زانو می‌زنند.  ناپلئون هیل – کلمنت استون.

   پرسش از عموم:  آیا شما تاکنون اندیشه کرده اند پشت تصویر هایی که از تاریخ و تاریخ اجتماعی برایتان بتصویر کشیده اند چیست؟

   مهم:  همیشه سعی نمایید پشت کارت را هم نگاه کنید،  شاید درک متفاوتی پیدا نمایید.

دفترچه بیمه سلامت ایرانی

تصویر دفترچه بیمه سلامت،  عکس شماره 8387. 

     یکی دو سال است،  تقریباً به همه مردم ایران دفترچه بیمه سلامت داده اند،  این دفترچه ها نقد و بررسی های زیادی لازم دارد،  تا کارایی بهتری پیدا کنند.  مثلاً یک کار در مورد این دفترچه اصلاً ضرورت ندارد،  این است که شخص بیمار برای مراجعه به پزشک متخصص یا بیمارستان،  باید دفترچه را ممهور به مهر درمانگاه محلی یا پزشک خانواده نماید،  که این کار با حساب معذوریت های مالی دفترچه،  و زمان و غیره،  اصلاً برای بیمه شده خوب و درست نیست،  که هیچ،  بلکه بشدت مزاحم پزشک محلی،  و رفت و آمد های زیادی و غیره است.

      مسئولین گاهی کار هایی انجام میدهند، که شاید دلیل خاصی داشته باشد،  ولی این مردم هستند،  که باید در مسیر هر حرکت،  با گفتن و نوشتن از مسائل و موارد،  کمک فکری به مجریان طرح های باشند.  متآسفانه بسیاری از مردم ایران،  هر جا به مشکل برخورد می کنند،  بدون اینکه درباره آن حرف در جای مناسب بگویند،  نق های در گوشی می زنند،  که تأثیر بگوش های سنگین دور دستها ندارد.  با حفظ محیط دمکرات از مسائل اطرافتان در ایران بگویید و بنویسید،  تعداد بالای این کار بالاخره بازخورد مناسب را خواهد داشت.

   پرسش از عموم:  آیا تاکنون درباره مشکلات محیطی خود در ایران گفته و نوشته اید،  و نتیجه ای هم گرفته اید؟

   مهم:  بمنظور هر اقدامی منجمله گفتن و نوشتن،  نقد و اعتراض،  ابتدا باید ادب و دمکراسی را رعایت کرد،  سپس بعد از مراحل تکمیلی اقدامات خاص قانونمند انجام شود.

   جالب:  هیچ جایی در سایت های مربوطه به بیمه سلامت پیدا نکردم،  که نقد خودم را در مورد مهر کاری اضافه دفترچه بنویسم،  ناچار در اینجا گذاشتم،  گویا گوش های سنگین خیلی دور هستند. 

تحریف با حقیقت تاریخ

تصویر انوش راوید در یک سایت تاریخی،  عکس شماره 8373. 

     یکی از ده ها تلویزیون که برنامه های دینی بزبان فارسی دارند،  بنام نور تی وی،  برنامه ای دارد بنام حقیقت های تاریخ،  که در آن به بررسی های تاریخ با دیدگاه خودشان می پردازد،  بنا به اصل دمکراسی بیان،  گفته های آنها هیچ مشکلی ندارد،  اما از نظر من باید توسط جوانان باهوش تاریخی ایران،  با حفظ محیط دمکرات نقد و بررسی شوند.  در یکی از این برنامه های حقیقت های تاریخ شان گفتند،  که آنچه گفته شده اعراب به ایران حمله کردند،  و ایرانیان را با زور مسلمان کردند دروغ است،  و خود ایرانیان اسلام آوردند،  و در سده های اول اسلامی ایرانیان بزرگترین خدمات را به اسلام کردند،  و در جهت گسترش این دین کوشا بودند،  که این دلیل مهم آن است،  که اسلام از طرف ایرانیان پذیرفته شده است.

تا اینجا من با آن برنامه مشکل ندارم،  و این نیز گوشه ای از حرف من است،  ولی مشکل من با آنها در ادامه گفته هایشان است،  که می گویند امپراطوری ایرانی ساسانی کشور های عربی را اشغال کرده بود،  و به گونه ای وانمود می کنند،  که گویا این یک قدرت متخاصم و جنایت کار بوده،  و خراسان و آذربایجان و... را نیز بتصرف در آورده بود.  آنها در این برنامه فارس را از بقیه ایران جدا دانسته،  و خلاصه کلام داستان دیگری از تاریخ تعریف و تحریف می کنند و می گویند.  عزیزان مراقب ترفند های امپریالیسم برای ایجاد جنگ بین ایران و عرب، شیعه و سنی، دینی و بی دین،  و غیره باشید،  توجه نمایید،  ما ملتها هیچ تفاوتی با هم نداریم،  همه توده های مردم،  تحت ستم دشمنان تاریخی قاره کهن بوده و هستند.

   پرسش از عموم:  آیا درک واقعی از امپریالیسم دارید،  یا آنرا متفاوت با سردمداران منطقه می دانید؟

   مهم:  هرگونه ضد دمکرات گفتن و نوشتن بمنظور ایجاد اختلاف بین ملتها و قومها،  آب به آسیاب دشمنان مردم بیچاره قاره کهن است.

اصرار در دروغ

      تصویر 8395 ،  عده ای اصرار به دروغ تاریخی دارند،  که در آخر شاهنشاهی ساسانیان،  اعراب خیلی وحشی بودند،  و به ایران بسیار متمدن حمله کردند،  و ایرانیان را به خاک سیاه نشاندند.  آنها در این دیدگاه استعماری بدون سند و مدرک واقعی تاریخی،  چند موضوع را دقت نمی کنند:

 1 ــ  وحشی نمی تواند به متمدن پیروز شود.

 2 ــ  از نظر جمعیت شناسی تاریخی غیر ممکن است.

 3 ــ  ایرانی را متمدن ولی بی عرضه و ناچیز می گویند.

 4 ــ  به تاریخ ملت چند کشور عربی اهانت می کنند،  که وحشی بودند.

5 و 6 و الا آخر ....

  ــ  از نظر من که ایرانیان طی رشد و تکامل تاریخ تمدن،  اسلام را طرح سازی کردند،  و:

 1 ــ  ایرانیان دانا و دانشمند بودند،  که توانستند اسلام را به همه جهان ببرند.

 2 ــ  ملت های قاره کهن در طول تاریخ یکی بودند،  و همه تحت تأثیر فرهنگ ایران.

 3 ــ  هم اکنون در برآورد های سیاسی و جغرافیایی جهان،  ایران می تواند محور تمدن منطقه باشد.

 ....  و الا آخر ....

"جهت اطلاع بیشتر مطالب وبسایت ارگ را با حوصله و دقت و زمان مناسب مطالعه نمایید"

      در نظر بالا که بر شمردم،  دقت نمایید،  دوستی و دشمنی دینی و فلسفی و ملکی،  نباید در تاریخ نگاری،  و برنامه ریزی های اصولی و آینده نگری یک کشور بزرگ،  در منطقه ای حساس دخالت داشته باشد.  اینک ما ملت در شرایطی هستیم بسیار حساس،  قدرت های جدید سرمایه داری در جهان ظاهر شده اند،  و پای بند هیچ انسانیت و مرامی و مکتبی نیستند.  روشنفکران ملت ایران،  اگر درک درستی از تاریخ و جغرافیا و سیاست نداشته باشد،  در پیچ خم دروغ های جدید تاریخی گیر خواهند کرد،  تاریخی که امثال تلویزیون فوق آنرا می سازند و پیگیری می کنند.

کلیک کنید:  اصل تاریخی حماسه گیل گمش

کلیک کنید:  ضرب المثل های معروف فارسی

کلیک کنید:  حضور ایرانیان در همایش اصفهان

آبی= روشنفکری و فروتنی،  زرد= خرد و هوشیاری، قرمز=  عشق و پایداری،  مشروح اینجا

    توجه:  اگر وبسایت ارگ به هر علت و اتفاق،  مسدود، حذف یا از دسترس خارج شد،  در جستجوها بنویسید:  انوش راوید،  یا،  فهرست مقالات انوش راوید،  سپس صفحه اول و یا جدید ترین لیست وبسایت و عکسها و مطالب را بیابید.  از نظرات شما عزیزان جهت پیشبرد اهداف ملی ایرانی در وبسایت بهره می برم،  همچنین کپی برداری از مقالات و استفاده از آنها با ذکر منبع یا بدون ذکر منبع،  آزاد و باعث خوشحالی من است.

ارگ   http://arq.ir

 

کلیک کنید:  تماس و نظر و پرسش

مطالب جالب اینترنتی من 118

مطالب جالب اینترنتی من 118

خودزن ها فعالند

تصویر شماره 8377 .

      عده ای همیشه در تلاش هستند،  بگویند که این اسکندر خارجی بوده،  که به ایران حمله کرده معبد بزرگ و مهم ایرانی را مثل آب خوردن گرفت،  و تخت جمشید را آتش زده است.  آنها نمی دانند و درک نمی کنند که با این دروغ و دونگ،  براحتی ایرانی را بی چیز بی بخار بی ارزش و بدون هر گونه غیرت و همیت مردمی معرفی می کنند،  که براحتی هر کسی و هر بی تمدنی از هر سرزمین ناچیز و بی اهمیت بیابانی و درب و داغون،  می تواند براحتی به ایرانی پیروز شود.  جوانان پرشور ایران،  اغفال ترفند این دشمنان تاریخ ایران نشوید،  آنها خود زنهای حرفه هستند و آب به آسیاب دشمنان تاریخ ایران می ریزند.

  پاسخ زیر به یکی از این دست می باشد:

درود،  درست است که استاد فریدون جنیدی تحقیقات خوبی انجام داده اند،  ولی ایشان یکی از بهترین و حرفه ای ترین خود زن های تاریخ ایران نیز می باشند.  ایشان برای نجات دین زرتشتی از شکست در مقابل تهاجم اسلام،  دروغ حمله اعراب و جنایات متعاقب آنرا واقعیت می دانند،  حمله اسکندر اشکانی میترایی را نمی پذیرند،  زیرا می خواهند زرتشی میل خودشان را دریابند،  پس بهتر است بگویند اسکندر از فرنگ آمده بود و آتش زد به جان اهورامزدا.

      یاد آوری مهم،  تنها خود آتش در تخت جمشید مطرح نیست،  ده ها سند و مدرک آتش زدن تخت جمشید را بدست الکساندر رد می کند.  من در بیابان نمونه سنگ های تخت جمشید را مدت 15 دقیقه با آتش ساده آزمایش کردم،  سنگها سریع شکستند و تکه ها به اطراف پرتاپ شدند.  عزیزان بجای حرف زدن،  بروید تکه ای از نمونه سنگ را بردارید ببرید آزمایشگاه و نتیجه را علمی بررسی کنید،  مگر ما ایرانیان چه مان از غربیها کمتر است،  آنها هر مورد را تست علمی می کنند.

      واقعیت های تاریخی همیشه سر جای خودشان می باشند،  و اینکه بگوییم این درست و آن نیست،  کاملاً اشتباه است،  تا زمانیکه مطلبی از نظر علمی تأیید رسمی نشود،  هر نوشته و گفته ای نظر شخصی است.  ما اینک داریم با واقعیت های تاریخی زندگی می کنیم،  بشرط اینکه چشم و گوش را بخوبی باز کنیم،  و ذهن پویای تاریخی داشته باشیم.

   پرسش از عموم:  چرا عده ای بدون نتیجه آزمایش های علمی درباره موضوعی،  قطعی حرف می زنند،  مثلاً می گویند تخت جمشید آتش گرفته است.

   مهم:  بدون در نظر گرفتن دانش و فن آوری امروزی،  به تاریخ نگاه نکنید،  زیر فقط داستان می شود روی داستان،  مشروح در اینجا.

درود مجدد،  در آن نشریه اینترنتی آمده:

   نشریه:  ".... در این میان، فاطمه جعفرپور، کارشناس مصالح ساختمان و عضو هیأت علمی بخش مصالح مرکز تحقیقات ساختمان مسکن که نزدیک به ۲۵ سال با استاد حامی همکاری داشته، انگیزه‌ی روانی نگارش چنین کتاب و این سنت‌شکنی در تاریخ ایران باستان را خاطره‌ای از استاد می‌داند.

«. . . موقع تحصیل در دانشگاه پلی‌تکنیک زوریخ، وقتی همدرسان یونانی‌اش هر از گاه کشورگشایی اسکندر را به رخ دانشجویان ایرانی می کشیدند، او از این نیش زدن‌ها ناراحت شده و تصمیم می گیرد تا درباره اسکندر و کشورگشایی اش اطلاعات کسب کند"

انوش راوید:  خانم فاطمه جعفر پور،  شما چه کاشف عجیبی هستید،  که انگیزه روانی پیدا می کنید،  خانم شما متوجه درک ناسیونالیسم نیستید،  که بمنظور اقتدار تاریخی کشور،  توانایی می دهد.  زنده یاد احمد حامی با تحقیق قابل ستایش،  و اسناد بسیار درباره اسکندر می گوید،  نه چون شما که باد هوایی کشف روانی می کنید.  تحقیقات ایشان را بانوی گرامی پرنیان حامد ادامه دادند،  و جوانان پرشور ایرانی با ذهن های پویای تاریخی ادامه خواهند داد.  فسیل های کاشف هیچ و پوچ،  واقعاً هیچ و پوچند.  خانم فاطمه جعفر پور اینها سنت شکنی نیست،  دانش واقعی تاریخ است،  شما چرا انقدر درکتان پایین است.

درود مجدد،  در جای دیگر آن مقاله کذایی،  استاد مسما دیگری تفاوت سنگ های آهکی با سنگ آهک را نمی داند،  و می گوید از استاد حامی پرسیده است:  ".... سنگ را در میان آتش برای آهک‌شدن، چه اندازه زمان بایسته است؟ ایشان فرمودند، پنج شش روز، من گفتم آتش‌سوزی تخت جمشید، بیشتر از سه چهار ساعت بدرازا نکشیده است، زیرا که نخست پرده‌ها آتش می‌گیرد و پسان چوب‌های آسمانه (=سقف) که آنها نیز بر فراز پیکره‌های ستون‌ها جای داشته‌اند، پس روشن است که در این زمان کم، آهک از ستون‌ها برنمی‌آید… استاد سکوت کردند!».

انوش راوید:  ای کسیکه چنین نقل قولی را کرده ای،  اولا که استاد احمد حامی نیستند،  که پاسخ دهند ولی من پاسخ شما را می دهم:  سنگ آهک با سنگ آهکی تفاوت دارد،  اگر هم سکوت بوده بخاطر این بود که دید نیاز نیست به امثال شما پاسخ گوید.  حتی می توانید به بیابان بروید،  برای کباب چند سنگ آهکی دو طرف بگذارید،  با زمان کوتاه سنگها خورد شده،  و به اطراف پراکنده می گردند،  مراقب باشید تکه ها به چشمتان نخورد.

ولایت های آبی ایران

تصویر شماره 8378 .

      همانگونه که همگان می دانید،  مدت هشت سال است،  کشور ایران وارد خشکسالی دوره ای شده،  این خشکی شامل تمام کمربند بیابانی جهان،  از مراکش تا مغولستان را شامل می شود،  و ایران در مرکز این کمربند خشک قرار دارد.  مدیران آبی ایران در چند دهه گذشته،  فقط آب های موجود را در نظر می گرفتند،  و از تاریخ و جغرافیا چیزی نمی دانستند.  در تاریخ ایران دوره های خشکی و قحطی زیاد اتفاق افتاده است،  که حتی در کتیبه داریوش هخامنشی نیز نوشته شده،  که ایران از خشکسالی دور داشته شود.

      در نتیجه این ندانستن،  با ایجاد سد و چاه و کشاورزی بمنظور تولید خوراکی های کم ارزش و پر مصرف آب،  باعث شدند آب های ذخایر تجدید ناپذیر زیر زمینی بشدت کم شوند،  و قناتها صدمه ببینند،  یا از بین بروند.  حال کشور ایران که در تمام طول تاریخ،  تا قرن 20 جمعیتی کمتر از ده ملیون نفر داشت،  اینک با بیش از 80 میلیون نفر با مشکل کم آبی روبرو شده است.  این مشکل یک بازی و تفریح و سرگرمی کاخ های وزارتخانه ها نیست،  یک مشکل وجودی برای ایران و ایرانی است.

      بمنظور عبور از این مشکل و بحران آبی دوره ای،  و ضعف مدیریت آب ایران،  تدابیری که از یک مرکز در مرکز ارائه شود،  کارساز نخواهد بود،  و قدرت اجرایی نیز نخواهد داشت.  بدین منظور مردم،  که اصل قضیه نیازمند و مصرف کننده آب هستند،  باید در میدان باشند.  از نظر من در ابتدا باید ایران را به چند ولایت آبی تقسیم نمود،  و اختیار تأمین و مصرف آب را بصورت خود مختار به آن ولایات داد.  5 یا 8 ولایت آبی با ستاد بحران آبی مستقل تشکیل شود،  که از نمایندگان انتخابی دارای صلاحیت مردم هر منطقه باشد.  سپس تصمیمات آبی آنها اجرا شود،  و مطمئنن توسط مردم اجرا خواهد شد.

   پرسش از عموم:  آیا شما تاکنون به تشکیل ولایت آبی یا آبخیزی اندیشه کرده اید؟

   مهم:  آنچه که ما امروز با آن روبرو هستیم تنها بی آبی نیست،  عدم درک بی آبی و تمرکز جمعیتی است.

نژادپرستی و فاشیسم نه

من بشدت نژادپرستی و فاشیسم را محکوم می کنم

تصویر شماره 7983 .

      امروزه استان های کشور بر پایه مقاصد سیاسی است،  نه اقتصادی،  این تعیین حدود استانها از دوران نفوذ غرب در ایران بوده و ادامه یافته است.  درصورتیکه استانها باید بر اساس توانایی ها و وابستگی اقتصادی تعیین شوند،  که مردم یک استان مجبور باشند برای استانشان تلاش کنند،  و هر استان به نوعی وابسته به استان دیگر باشد.  وضع تعیین حدود استانها بر پایه خواسته های سیاسی،  امکان درک درست از وجود استان را از مردم آن گرفته است،  اگر دقت کنید مردم در معرفی خودشان کمتر از استان نام می برند.  از آنجا که دیگر نمی توان استانها را کم کرد،  پس بهتر است مانند دوران تاریخی،  ایران را هشت ولایت آبی و انرژی و اقتصادی کرد،  و استان های موجود در این سازمان جدید قرار گیرند.  بحث می برد.....

 خطر تجزیه را بیشتر می کند،  ولایات آبی شاید کمی این فکر را بمیان روشنفکران ببرد

کدام مهمتر است

تصویر شماره 8380 .

      این روزها می بینیم که جوانان زیادی درباره ارزش های تاریخی ایران خیلی می نویسند،  ارزش هایی که در جای خودشان محفوظ هستند،  و غیر قابل تغییر.  اما کمتر به خروج ارز از کشور اهمیت می دهند،  یا هیچ نمی دهند.  ارز مانند ارزش های تاریخی سر جایش نخواهد ماند و بود،  و می رود که می رود.  این درصورتی است که تمام کشورها برای ارز ارزش اصلی قائل هستند،  بیشتر از هر چیزی،  حتی بیشتر از ارزش های تاریخی شان.  کشور های دیگر ارزش های تاریخی خود را برای ورود ارز استفاده می کنند،  نه برای برطرف کردن خماری.

      کشور هایی که در بعد از جنگ دوم جهانی هم ردیف ایران بودند،  امروزه هر کدام بزرگترین ذخایر ارزی را دارند،  مانند چین، هند، کره، مالزی، و...،  ملت های آنها برای ارزش های تاریخ و گفتن و نوشتن از تاریخ کشور هایشان هیچ کوتاهی نمی کنند،  اما مهمتر از همه برایشان ارز است،  که بدون آن نه تاریخ خواهند داشت نه وجود.  اما متأسفانه بسیاری از جوانان ایران متوجه این مهم نیستند،  و فقط درباره ارزش های تاریخی ایران می نویسند،  و هیچ درباره مهم خروج ارز نمی دانند و نمی گویند،  و یا بهتر بگویم نمی فهمند.

   پرسش از عموم:  آیا گفتن و نوشتن درباره ارزش های تاریخی مهمتر است،  یا گفتن و نوشتن درباره خروج ارز؟

   مهم:  درصورتیکه از خروج بی رویه و بی حساب ارز از کشور دانسته نشود،  هیچی نخواهیم فهمید و بود.

زره ایرانی نیلوفری

      تصویر 8383 ،  زره یافته شده در ایران،  که اینک در موزه ای در آلمان است،  باستان شناسان بی سواد می گویند مغولی است.  اینها چه باستان شناسانی هستند،  که اینهمه نماد ایرانی را روی این زره نمی بینند،  مهمترینش گل نیلوفری است.  البته شاید تعدادی از آنها عمدآ چاخان و دروغ می گویند،  چون کارشان در ادامه ترفند تاریخ سازی استعمار و امپریالیسم است.

      جوانان باهوش متخصص ایران،  مراقب باشید دروغ گویان همچنان به کارشان ادامه می دهند،  آنها همیشه می خواهند بگویند ایرانی هیچ بوده،  که براحتی هر کسی و بیابانگردی آمده،  و بر ایرانی پیروز شده و کشته و داغون کرده.  تعدادی از شماها چرا دقت نمی کنید،  چرا انقدر دوست دارید بدون اندیشه و تحقیق و تحلیل دروغها و پرت و پلاها و رجزخوانی های تاریخی دشمنان ایران را تکرار کنید،  مگر همدست آنها هستید؟

   پرسش از عموم:  آن فارسی زبانهایی که دروغهای تاریخی را مکرر تکرار می کنند،  و از دروغ شکست های متعدد ایرانی با کیف می گویند،  آیا ایرانی هستند؟  یا بی غیرت؟

   مهم:  نیلوفر آبی، لوتوس یا سوسن شرقی،  نماد معروف ایرانی است،  نه از مغول کشور مغولستان،  در آثار تاریخی آن کشور دیده نمی شود.  مشروح در دروغ حمله مغول به ایران.

دروغهای فوق مسخره

تصویر شماره 8393 .

      کسی یک نقل قول قدیمی نوشته بود،  که در زیر می نویسم:

"حمله مغول به اصفهان رسید،  مردم شهر در حال گریختن بودند،  و مسافر ها که می آمدند می گفتند،   مغول ها حمله کرده و همه چیز ویران میکنند،  ‌اگر نمی توانید بگریزید قایم شوید.  مردان آبادی زنان خود را در حمام گذاشتند،  و ورودی حمام را خراب کردند،  و خودشان به کوه زدند،  که مغول ها به اون سمت بروند.  بعد که مغول ها میان میبینند کسی نیست،  در حال رفتن بودند،  که کودکی گریه میکند،  صدای گریه مغولها را با خبر میکند،  و آنها حمام را روی سر زنان ویران میکنند،  اما یک دختر که زیر تاقچه پنهان شده بود،  بعد از بازگشتن یک مرد بازمانده به روستا،  پیداش میکند و میگریزد."

      یا در ادامه این پرت و پلاها گفته شده است:

"روستایی در مبارکه هست به نام جوچی،  به مغولی یعنی مهمان،  که اونم داستان بدنیا اومدن یکی از پسر های سردارن مغول هست،  که اون مکان به این نام گرفته تا به حال"

   پاسخ انوش راوید:  سیستم آموزشی ایران کاری کرده،  که درک از علم و نو آوری و تحقیق و تحلیل در جوان های ایران بسیار کم رنگ شده است.  جوانانی که از این سیستم حافظه محوری بر اساس امتحان و مدرک بیرون آمده باشند،  خود بخود نمی توانند بدرستی مسائل را تجزیه و تحلیل نمایند،  و فقط به آنچه که قوانین حافظه محوری حاکم کرده،  بسنده می کنند.  داستانک های متعدد مغولی،  که از داستان دروغ حمله مغول کشور مغولستانی به ایران است،  همه همانند داستان اصلی کاملاً مسخره و بچگانه می باشند.  این جریان داستان سرایی های تاریخی،  برای خواسته های کلیسا و استعمار از قرن های 15 تا 18 گفته و منتشر شده اند.

   جوچی،  نام کاملاً ایرانی با سابقه تاریخی ایرانی است،  و بمنظور زوار معبد مهر و میترا است،  که در واقع جور چی بوده است،  اثر معبد بنام پیر احمد و پیر بکران و... در جوچی و اطراف باقی است.  ملتی که براحتی فرهنگ و ملت خودش را قربانی دروغ های کذایی می کنند،  و اجداد خودش را شکست خورده از هر بیابان گرد و بی فرهنگی می کنند،  و مردانش را بی غیرت می گوید،  که زنها را در حمامی رها کرده و می گریزند،  این ملت لیاقت همان دروغها را دارد.  مطمئناً دشمنان تاریخ ایران،  که متوجه شده اند جوانان ایرانی ساده و زود باورند،  و هر پرت و پلایی را بعنوان تاریخ کشورشان می پذیرند،  باز با دروغ های بیشتری در تاریخ و سیاست،  پدر این ملت را بیش از پیش در خواهند آورند.

   جو = دانه غلات = برکت + ر = وابسته + چی = پسوند اجرا کننده

   جوچی = جور چی = کسی که بمنظور برکت کار می کنند

      کلاً خیلی سخت است،  که به حاصل دسترنج این سیستم آموزشی بگوییم،  انقدر این پرت و پلاها را باور نکنید،  و درک از علم و دانش و تاریخ خود را واقعی کنید.  مشروح در پاسخ به شبهات دروغ حمله مغول.

مبارک شوش و میمند

تصویر شماره 8394 .

      همه می دانیم که دو اثر تاریخی ایران شوش و میمند توسط یونسکو ثبت جهانی شد،  و بسیاری را خوشحال کرد.  این کار در ادامه روند طرح های جهانی است،  که از سی و چند جا،  دو نقطه از ایران هم انتخاب شد.  اما آیا با این ثبت جهانی کار و وظیفه ایرانیان ایران دوست،  تاریخی و محیط زیستی و گردشگری تمام شده است.  در واقع این موضوع یاد آوری می نماید،  که در این قرن اطلاعات و ارتباطات،  باید کار های مفیدتری برای کشور انجام داد.

      باید کوشش نمود گروه های فعال محیط زیستی و نگهداری آثار تاریخی،  و غیره تشکیل داد،  و در این گروه ها ضمن کار فکری و یدی مربوطه،  با نگارش نامه و تجمع های مورد نیاز قانونی،  نسبت به تقاضا های خود پافشاری نمود.  همچنین آگاهی های مورد نیاز دستگاه های دولتی ایرانی و جهانی را فراهم نمود،  و قاطع خواسته های خود را نیز مطرح کرد.  ولی متاسفانه آنچه که در فیسبوک و گوگل پلاس و کلاپ و غیره می بینم،  همه دارند انفرادی می روند،  و حرف خودشان را می زنند،  حتی گروه هایی هم که تشکیل شده،  فقط نام گروه است نه صفت و کار گروه.

      ما در گروه گفتمان تاریخ،  مشغول کار گروهی در سیستم آموزشی کشور هستیم،  تا دروغهای تاریخ را دور بریزند،  و تاریخ را از درس حافظه محوری به درس ذوقی و درکی برسانند.  البته بدلیل اهمیت تاریخ معاصر برای سیستم آموزشی،  کار سختی داریم،  ولی در هرصورت کار گروهی خوبی را پیش می بریم.  امیدوارم جوانان پرشور ایران نیز،  تشکیل گروه و کار گروهی را واقعی انجام دهند،  و با مطالعه و تحقیق درباره کار گروهی،  مثلا بمنظور نگهداری آثار تاریخی،  معرفی جهانی ایران، حفاظت محیط زیست، آب و برق و انرژی و غیره،  کار های اصولی و اساسی راپیش ببرند.

   پرسش از عموم:  آیا شما تاکنون کار گروهی تشکیلاتی،  بمنظور اهداف خاص انجام داده اید؟

   مهم:  شایعه ای بوده است،  که ایرانیها توانایی کار گروهی ندارند،  درصورتیکه اینگونه نیست،  دانش کار گروهی را ندارند،  این دانش را بدست آورید.  در اینجا.

کدام تخصص یا احساسات

تصویر شماره 8395 .

      قبلاً بارها نوشته و  گفته ام قرن 21 با رشد و تکامل سریع علم،  زمان تخصص و تخصصی تر بودن است،  اما متأسفانه من که بیشتر با فارسی زبانان ایران سرو کار دارم،  می بینم همه علاقمند هستند درباره هر موضوعی اظهار نظر کنند بگویند و بنویسند.  در واقع بسیاری به تخصص اهمیت نمی دهند،  افرادی که چند کتاب بازاری از موضوعی خوانده اند،  بدون اینکه تز و رساله و مقاله و مطلب داشته باشند،  آنچنان از جریانی که با احساساتشان جور هست و نیست می گویند و می نویسند،  که انگار ختم آن چیز هستند.

البته این نتیجه سبک کار سیستم آموزشی است،  که نگذاشته درک از علم و دانش حاصل شود،  و فقط با تعداد بیشمار درس و مشق و نهایت نمره و مدرک،  کار را پیش برده.  شاید عده ای بگویند نه چنین نیست در ایران کلی تحصیل کرده داریم،  بله تحصیل کرده های زیاد و خوب داریم،  ولی تا زمانیکه درک از تخصص و نوآوری های علمی در آنها بیدار نشود،  ته جدول تولید علم و کار در دنیا خواهیم بود.

      در یک نظر پست قبلی با عنوان "دروغهای فوق مسخره"  دوستی نوشته است: ".... هستند دوستان دانا و صاحب نظری که در مقابل این گفته ها سکوت میکنند،  چون نمیخواهند درگیر گفتگویی یک طرفه و خود خواهانه باشند"  عزیزان،  دقیقاً اشاره به توهم و حباب دانش دارد،  هستند ولی نمی خواهند بحث کنند،  زیرا بهانه دارند،  که ممکن است خودخواهی از طرف من باشد،  غیر از اهانت خودخواهی،  بخوبی آشکار است،  درکی از دانش و رشد و تکامل علم و آزادی اندیشه و بیان و ادب هم وجود ندارد.

   پرسش از عموم:  آیا تخصص به معنی داشتن یک دانش ثابت و یکنواخت،  بدون درک از تغییرات در علم است؟

   مهم:  تا وقتی که علم و دانش و احساسات و اعتقادات،  از هم تمیز داده نشود،  هیچ نتیجه ای حاصل نمی شود،  در اینجا.

چرا نگران هستند

تصویر شماره 8396 .

      عده اندکی نگران افشا شدن دروغ های تاریخ هستند،  منجمله دروغ حمله اعراب کشور عربستان و مغول کشور مغولستان به ایران،  و کشتار های آنها از ایرانیان.  این عده بمنظور اینکه مخالفت خود را با نوشته های وبسایت ارگ بگویند،  معمولاً یک ترفند ساده دارند،  و می گویند،  "سند و مدرک ندارید".  آنها که چه عرض کنم،  بزرگتر های آنها که درباره دروغ های تاریخ گفته و نوشته اند،  هیچ کدام درباره دروغگویی هایشان هیچ سند و مدرک ندارند،  و فقط یه مشت داستان و داستان و حرف بی معنی است،  آنوقت بمن می گویند سند نداری،  ترفندی بس سادگانه.

      یکی از آنها می گفت پس اینهمه کشتار و خرابی را در ایران چه کسی کرده،  انگار همانجا بوده و دیده که چنین می گوید.  عزیزان کشتار و جنگ های داخلی ولایتی و ایالتی،  قبیله ای و دینی،  همیشه تاریخ وجود داشته و خواهد داشت،  هم اکنون نیز در اخبار شاهد هستیم.  نباید اتفاق های کوچک که در تاریخ زیاد وجود داشته را بزرگ نمایی نمود،  و از آن برای حقارت و دشمنی و کینه و رجز خوانی استفاده کرد،  باید با آنها تخصصی برخورد کرد.  عکس پیوست نمونه ای از این جریان های کوچک و فراوان تاریخی است،  براحتی نشان می دهد مشروطه خواهان چگونه سر بریده اند،  خود بخود پشت این سر بریدن چه جنایاتی داشته است.

   پرسش از عموم:  آیا شما نیز نگران افشای دروغ های تاریخ هستید؟  یا آیا دروغ های تاریخ برای شما سودی دارد؟

   مهم:  دیدتان را تخصصی و تخصصی تر نمایید،  تا بتوانیم با ملتی حرفه ای قرن 21 را ادامه دهیم،  در غیر اینصورت هیچ خواهیم بود،  در اینجا.

نقاشی از فروش زنان

تصویر شماره 8397 .

      تصویر نقاشی هایی با عناوینی از جمله  "فروش زنان برده اسیر ایرانی در حمله اعراب به ایران"  در فیسبوک و گوگل پلاس و این جور جاها منتشر می‌شود،   که نمونه بارز نژادپرستی پوچ و غیرمستند است.  این افراد نقاشی قرن بیست را سند تاریخی کرده،  و برای آن وای مصیبت سر می دهند،  که اعراب با ملت ایران چه کردند،  و احساسات ساده دلان را بر می انگیزند.  گویا ایران جالیز بوده و ملت ایران بادمجان،  که هر کس بتواند چنین کند.  باید به این عده گفت با دروغ و دونگ کار پیش نمی رود،  باید با واقعیت و برنامه دقیق سرانجام نیک داشت. 

      در واقع نقاشی های مذکور اثر OTTO PILNY یک نقاش سوئیسی معاصر است،  که در سال ۱۹۳۶ وفات یافت.  وی مجموعه نقاشی‌ هایی خاور وشرق شناسی دارد،  که حاصل تجربیات و کار دو سفرش به مصر و آشنایی با شهر های اسلامی است.  از جمله‌ این مجموعه نقاشی‌ها چند اثر با عنوان (بازار برده ها) است.  تقریبا همه این مجموعه بین سال های ۱۹۱۰ تا ۱۹۳۰ کشیده شده‌اند،  و هیچ سند، مدرک و توضیحی،  که نشان دهد در مورد حمله سپاه اسلام به ایران بوده،  و برده ها ایرانی هستند موجود نیست،  بلکه بازار برده ها مربوط به مصر باشند.  جهت اطلاعات بیشتر و دیدن همه نقاشیها در جستجوها بنوسید:  OTTO PILNY

   پرسش از عموم:  چرا عده ای سعی در دروغ گفتن و تحریک احساسات عده ای ساده دارند،  آیا این عمل مصداق کلاهبرداری نیست؟

   مهم:  اگر ایرانی می خواهد بدرستی مسائل را تشخیص دهد،  نباید احساساتش جای امور تخصصی را بگیرد،  در اینجا.

از داعش بدترند

تصویر شماره 8398 .

      در چند پست قبلی چند عکس از دروغ حمله عرب و مغول به ایران گذاشتم،  جوانان باهوش ملی ایرانی سریع متوجه شدند،  که برای چه است و چیست.  در وبسایت ارگ نیز از این دروغها نوشته ام،  و تاکنون مورد توجه و تحقیق و بررسی جوانان باهوش قرار گرفته است.  در چند سال وبلاگ نویسی متوجه شده ام،  که تعدادی درکی از ادب و آزادی و علم ندارند،  و فقط سر تا پا یشان اعتقادات پوچ است،  و آنها با اهانت و پرت و پلا نوشتن،  می خواهند اعتقادات خودشان را به موضوع های مربوطه با اصرار بگویند،  اعتقاد داشتن در ذاتشان نهفته شده است.  آنها از نسل همان کسانی هستند،  که نوعی اعتقادات خاص مذهبی داشتند،  حالا ناخودآگاه رنگ عوض کرده،  و اعتقادات دیگری پیدا کرده اند،  چون در ذاتشان اعتقاد است.  این اعتقادات جدید رنگ و قیافه وهابی گونه ندارد،  اما در همان سبک و سیاق است،  یعنی بدتر از داعش شده اند،  زیرا همیشه حق به جانب اعتقاداتشان می دهند.

      اعتقادات به یک شخص، به یک موضوع، به یک دانش، به یک کشور، به یک تاریخ،  و این قبیل،  همه اعتقاد و باور است،  که مخالف درک و دانش است.  دارندگان اعتقاد های خاص،  درست مانند افرادی هستند،  که اسلحه می گیرند و می روند عده ای بی گناه را می کشند،  چون اعتقاد خاص دارند.  در این قرن هر کس که اینگونه باشد،  نیازمند درمان روحی و روانی است،  زیرا ما در قرنی زندگی می کنیم،  که ادب و آزادی و تخصص،  حاکم است،  نه اعتقاد،  و هر کدام از این سه موضوع مهم این قرن،  تعریف خودش را دارد،  و کاملاً متفاوت با اعتقادات است.

   پرسش از عموم:  آیا شما تاکنون خود را در مورد اعتقاد و باور به چیزی سنجیده و بررسی علمی کرده اید؟

   مهم:  از کلیه افرادی،  که اعتقاد خاص به موضوعی دارند،  که مخالف مسائل مطرح شده من است،  لطف نمایید رفع دوستی با من نمایند،  یا بلاک کنند و یا نخوانند،  در غیر اینصورت من بلاک می کنم.  مطالب من فقط در چار چوب سه موضوع مهم "ادب، آزادی، تخصص" است،  و قابل بررسی و تجدید نظر بر اساس همین سه مورد مهم می باشد،  در اینجا.

 کلیک کنید:  تماس و نظر و پرسش

گذر از امپریالیسم

تصویر شماره 8401 .

      چند سال است مذاکراتی بنام هسته ای ایران یا پنج بعلاوه یک،  در جریان است،  تاکنون من چندان به متن ظاهری این مذاکرات اهمیت نداده و نمی دهم،  اما از آنجا که مطالعه من در تاریخ اجتماعی است،  حال که با تبلیغات گسترده در این باره مواجه شده ایم،  لازم دیدم چند کلمه بگویم،  و مطابق معمول اینها نظرات شخصی من است.  در قرن گذشته اگر چنین برنامه ای بوجود می آمد،  سریع امپریالیسم آن کشور بیچاره را بخاک و خون می کشید،  با کودتا و اشغال نظامی.  ولی امروزه می بینیم چند سال پشت میز زمین گیر شده اند.  دلیل این را من چنین می دانم،  پایان دوره تمدن امپریالیسم قرن 20 که انرژی خود را از راکفلر ها و اشخاص دارای هویت می گرفت،  و آغاز امپریالیسم نو قرن 21 که انرژی خود را از سرمایه داری بی هویت می گیرد،  و ماهیتن با دوره قبل تفاوت دارد.  این موضوع مهم قابل بحث است،  که بدلیل طولانی بودن به وبلاگ منتقل می کنم.

      در هر صورت چه این مذاکرات با بشکه سم تمام شود،  یا رجز خوانی بمب بزرگ،  برای ما ملت فرقی ندارد،  ما ملت باید ابتدا خودمان را بشناسیم، کشورمان را بشناسیم، از تاریخمان بدرستی بدانیم،  معانی دمکراسی و تخصص و تفاوت احساسات با دانش را بدانیم،  درک از روند شکل گیری جوامع پیشرفته داشته باشیم،  و این چیزها،  تا بتوانیم ابتدا کشور خودمان را بواقع و درست تأیید کنیم.  سپس متوجه خواهیم شد،  جامعه جهانی که در پی تأیید ایران است،  و آنرا در پس این مذاکرت پنهان کرده،  تقاضا هایی خواهد داشت بس بزرگ،  و به یکباره خواهیم دید بعد از پیروزی آنها در مذاکرات،  به ناگه تبلیغات آنها جنبه ضد ایران و ایرانی خواهد گرفت.  مراقب این داستانها باشید.

   پرسش از عموم:  چرا جای شما در مذاکرات خالی بود،  آیا در قرون وسطی باز هم جای شما خالی بود؟

   مهم:  موضوع هایی که در چند عکس و پست قبلی نوشته ام را با دقت بیشتری مورد توجه قرار دهید،  آنها تجربه نیم قرنی است،  برای شوخی و صفحه پرکردن نیست،  برای روند خاص می باشند،  در اینجا.

بلای سطحی نگری

تصویر شماره 8402 .

      در همه جا می بینم،  که بسیاری سطحی نگری دارند،  ولی سطحی نگرها خود متوجه سطحی نگریشان نیستند،  هر موضوع را خیلی سطحی می بیند،  یا می پذیرند یا نمی پذیرند و یا شروع به بحث درباره آن می کنند،  بدون کنکاش و پرسش و پاسخ.  در قرن جدید با سرعت گرفتن علم و دانایی،  کشور هایی که مردم آنها سطحی نگر باشند،  بشدت صدمه خواهند خورد.  سطحی نگری طی روندی برای کل جامعه شکل می گیرد،  من بیشتر از سیستم های آموزشی دینی و مکتبی و کلاسیک می دانم،  که گاه بمنظور مقاصد خاص،  اجازه رشد و تکامل دانایی را از جامعه صلب می کنند.

      ما وقتی می توانیم متوجه شویم سطحی نگر نیستم،  که درباره هر موضوع ابتدا تخصصی برخورد کنیم،  بپرسیم و در مقابل پاسخ باز هم بپرسیم،  و با امکانات تکنولوژی این قرن تحقیق و تحقیق و تحلیل کنیم.  در غیر اینصورت براحتی فرد یا کل جامعه در تله های احتمالی گیر خواهد کرد،  چون سطحی نگر است.  با شرایط حساس که کشور ایران دارد،  و بر بخش بزرگ منابع فسیلی مسلط است،  دشمنان آگاه و دانا و برنامه ریز،  خواهند توانست از این نقطه ضعف به خوبی بهره بگیرند.

   پرسش از عموم:  آیا شما خودتان را برای سطحی نگری محک زده اید؟

   مهم:  سعی نماییم ابتدا خود و سپس جامعه را نسبت به سطحی نگری آگاه کنیم،  جامعه سطحی نگر بدون درک از موضوع،  سریع پیگیر می شود،  و در قرن 21 اشتباه هر ملت،  آخرین اشتباه آن ملت خواهد بود،  در اینجا.

من گیاه خوار هستم

تصویر شماره 8403 .

      گوشت خواری در این زمان درست به مانند سم خوردن است،  زیرا بمنظور پرورش انواع گوشت،  از سیستم های صنعتی پیچیده استفاده می کنند،  انواع داروها و هورمونها و غیره،  که بگوشت منتقل می شود،  و با خوردن اینگونه گوشتها،  آنها خیلی سریعتر به انسان منتقل می شود.  اگر در مواد غذایی گیاهی نیز از اینگونه داروها و هورمونها استفاده شود،  خیلی خیلی کمتر به انسان منتقل می شود.  نمونه این انتقال از گوشت،  در بالا گرفتن بیماریها،  بزرگ شدن شکم است،  که امروزه بفراوانی دیده می شوند،  اگر عکس های 70 ـ  60 سال پیش ایران را نگاه کنید،  بدلیل نخوردن این گوشت های صنعتی،  هیچ کس شکم بزرگ و باد کرده ندارد،  درصورتیکه خیلی هم بیشتر آبگوشت چرب می خوردند.

      با این تعریفها می خواستم بگویم،  که دلیل اول گیاه خوار بودن من نبود گوشت مناسب است،  نه صرفاً گیاه خواری.  دلیل دوم وقتی می بینم چقدر ناراحت کنند حیوانات بیچاره را پرورش می دهند، حمل می کنند و می کشد،  خود بخود این ناراحتی باعث می شود،  که گوشت نخورم.  شاید خیلی بحث ها باشد که انسان در ابتدا گیاه خوار بوده یا گوشت خوار یا هر دو،  این اصلاً بحث من نیست،  زیرا هیچ کس بدرستی نمی داند چه بوده.  فقط اگر انسان تا قبل از 60 سال پیش گوشت می خورد،  هیچکدام از حیوانات بیچاره،  صنعتی پرورش داده نشده بود،  و همه طبیعی بودند.

   پرسش از عموم:  آیا شما تفاوت گوشت طبیعی با صنعتی را می دانید،  و سعی در خوردن خوراکی های ارگانیک دارید؟

   مهم:  گاهی نیز لازم است مانند خیلی از مسائل که اهمیت می دهیم و پیگیر هستیم،  به ریشه یابی خوراکی های هم که می خوریم اهمیت دهیم،  به مراکز پرورش صنعتی حیوانات بیچاره انواع گوشت برویم،  و درباره کار آن مراکز تحقیق کنیم،  و نیز از حمل و نقل و کشتارگاه ها اطلاع بدست آوریم،  فیلمها و گزارش های آنها هم در اینترنت زیاد است،  در اینجا.

شهر های نظامی دفاعی

تصویر شماره 8398 .

       شهر های ایران در گذشته ها یک قلعه دفاعی بودند،  کوچه های تنگ پیچ در پیچ با موانع و سوراخ هایی در بالا و اطراف جهت تیر و نیزه.  اما کسانیکه در قرن 20 دروغ های تاریخ را به نوعی با ترفند می نوشتند،  یا باز نویسی می کردند،  به این مهم توجه نمی کردند،  چون نمی دانستند،  زیرا آنها فقط جیره بگیر بودند،  و از روی چند کتاب چیز های را خارج می کردند،  و دروغها را می نوشتند.  مثلا می گفتند مغولان اسب سوار در کوچه ها و خیابان های شهر های ایران سواره می تاختند و می کشتند.  حتی در تاریخ ایران برای رزم شهری از قمه استفاده می کردند،  زیرا بدلیل تنگی جا،  شمشیر کارایی نداشت،  و سواره نظام نیز نمی توانست وارد شهرها شود،  و نیاز به پیاده نظام بود.  دروغ نویسها چیزی از دانش نظامی تاریخی نمی دانستند،  که سواره نظام بدلایل آموزشها و شرایط فیزیکی ایجاد شده در بدن،  توانایی جنگ های پیدا نظام را نداشتند.  بمنظور توضیح بیشتر این مسائل،  به پاسخ به شبهات در وبسایت ارگ مراجعه نمایید.  مشروح در اینجا.

طبیعت یه چیز دیگس

تصویر شماره 8404 .

      نوشته ام در قرن جدید طبیعت یه چیز دیگس،  شاید خیلی ها تعجب کنند مگه می شه طبیعت که طبیعت است،  ولی می شه چیز دیگه باشه.  در 50 سال گذشته با رشد زیاد شهر های بزرگ،  که بیش از 80 درصد جمعیت جهان را در خود جای داده اند،  مردم این شهرها دسترسی کمی به طبیعت واقعی دارند،  و اکثر با وقت محدودی که دارند،  مجبورند یکی دو روز را در طبیعتی بسر برند،  که برای آنها مهیا کرده اند، و اینگونه جاها خود طبیعت نیست.

امروز کلی غوره و انجیر گلابی چیدم،  فردا سم پاشی داریم،  باید اینها را می چیدم زیرا تا چند روز آینده بعد از سم پاشی دیگر قابل مصرف نیستند.   کار در طبیعت خیلی لذت دارد،  مخصوصاً طبیعت شمال ایران،  که خبری از گزندگان بد نیست.  حتی بیشتر وقتها بساط کامپیوترم را هم در طبیعت پهن می کنم،  هر چند که دفتر در وسط باغ است.  خلاصه از طبیعت قرن جدید گفتم،  باید جوانان باهوش ایران نسبت به طبیعت ملی ایران حساسیت بیشتری نشان دهند،  و تا می توانند از آن بگویند و بنویسند.

   پرسش از عموم:  آیا شما برای آینده ایران فکر طبیعت را کرده اید،  مانند شهر هایی در طبیعت،  جنگل و بیابان قابل دسترسی سریع؟

   مهم:  عدم توجه به طبیعت واقعی،  مردم یک کشور خشن و ضعیف روحی و جسمی می شوند،  بهتر است مرام و مراسم ضد طبیعی را حذف کرد،  و مرام و مراسم طبیعی را جایگزین نمود.  مشروح در اینجا.

تفاوت تمدن با حکومت

تصویر شماره 8405 .

      بسیاری از مردم نمی دانند تمدن های تاریخی چیست،  و تفاوت آنرا با حکومت های تاریخی نمی دانند،  وقتی صحبت از تمدن های کهن ار، آت، جی، و... می کنم،  آنها متوجه نمی شوند،  زیرا فقط آموزش دیده و خوانده اند،  که تاریخ شامل یک یا چند پادشاه با نام های مشخص است،  که آمدند و کاخ ساختند و جنگیدند و رفتند.  در تمام این داستانها جای مردم یعنی اصل قضیه خالی است،  زیرا آن کسانیکه برای جوانان ایران تاریخ نوشته اند،  نخواستند پای ملت وسط باشد،  ملت نباید وجود داشته باشد،  ولی تکیه تاریخ نویسی آماتوری من،  بر اساس مردم و تمدنها در تاریخ اجتماعی ایران است.

مثلاً برای بسیاری پرسش پیش می آید،  که چرا از هخامنشیان یا اشکانیان در تاریخ کم گفته شده،  و آیا وجود نداشته اند،  آنها اینهمه آثار تاریخی را نمی خواهند ببینند،  و یا طرح و ترفندی دارند.  هخامنشیان ادامه رشد و تکامل تاریخ تمدن ایران است،  آنها ادامه تمدن مد یا ماد هستند.  جالب است بدانید،  در تاریخ که بخورد ما داده اند،  ماد را نیز به اندازه یک حکومت و پادشاهی پایین آورده اند.  درصورتیکه این یک تمدن بوده است،  و در ادامه رشد و تکامل،  بخشی از آنها در جنوب هخامنشی شدند،  و در ادامه رشد و تکامل اشکانیان شدند،  درباره تمام اینها در وبسایت ارگ توضیح نوشته ام.   

   پرسش از عموم:  شما تاکنون درباره تمدن های تاریخی ایران مطالعه و تحقیق داشته اید؟

   مهم:  نقشه های جغرافیای سیاسی که برای ایلام و ماد و هخامنشی و اشکانی می کشند،  از نظر من قابل قبول نیست،  زیرا اینها تمدن بودند،  که به تمام جهان گسترش یافتند،  جهت اطلاع به وبلاگ من مراجعه نمایید،  در جستجوهای وبسایت ارگ مطلب مورد نظر را بنویسید،  و بعد از خواندن،  پرسش های خود را مطرح کنید.

تمدن های بالا دستی

تصویر شماره 8406 

    برای بسیاری پرسش پیش آمده،  تمدن هایی که من نام می برم چیست،  و چرا می گویم،  مطابق معمول سیستم آموزشی ایران یاد داده،  که جوانها فقط حافظه محوری کپی پیسی باشند،  نه چیز دیگر.  برای همین شنیدن مطالب جدید،  گاه آنها را به هیجان های مخالف و موافق سوق می دهد،  ولی هیچکدام نمی توانند تقاضا بدهند،  که چگونه می توانند در این باره تحقیق کنند.  من بارها از تمدن های اولیه و کهن نوشته ام،  تمدن های:

ار =  وابسته به راست و بلند، آلت مردانه،  که اثرات آن در بخش های بزرگی از هندوستان و آفریقا باقی است،  از 20 هزار تا 12 هزار سال پیش.

آت = دارنده آتش،  که آتش و آذر و دین هایی که به نوعی با آتش ارتباط دارند،  اثرات آنها در ایران و هندوستان باقی است،  از 12 هزار تا 7 هزار سال پیش.

جی = ژی = ژن = زن = وابسته به زن و ملکه و الهه های زن که بعداً در دین هایی مانند میترایی ظاهر شد،  از 7 هزار تا 4 هزار سال پیش.

مد = بالا بلندی، بالا رونده،  که به خدا در آسمان اعتقاد داشتند،  و بازمانده آنها دین های ابراهیمی است،  که از 4 هزار سال تا 2 هزار سال پیش بودند.

عزیزان این تحقیقات اول راه ریشه یابی تاریخ است،  و نیاز به همکار جهت ادامه تحقیقات دارم،  همکار برای بازدید های تاریخی،  برای پشتیبانی اینترنتی،  برای مطالعه کتب تاریخی و غیره،  عزیزانی که مایل به همکاری هستند،  باید:

1 ــ  با نام واقعی خودشان باشند،  و محدودیت در ایران نداشته باشند.

2 ـ  حداقل گزارش از 10 بازدید اثر تاریخی در اینترنت داشته باشند.

3 ـ  ژن و ذهن کپی پیسی نداشته باشند،  و دارای تحقیق و تحلیل باشند.

به امید روز که تمام تاریخ ایران و جهان بدست توانای جوانان باهوش متخصص ایران نوشته شود.  مشروح در اینجا.

دون کیشوت های قرن 21

 تصویر شماره 8408

     عده ای زره و جوشن و سپر و نیزه دوران ساسانی و قدیم ایران تن کرده،  البته مجازی با اسامی مجازی ایرانی،  و چند موضوع تاریخی را حباب کرده،  و توهم دشمن زده،  و هر چیز و جنبنده ای را دشمن می بینند،  حتی من بلاگر ساده را،  که دارم مسائل تاریخی را بررسی می کنم.  اینها بجای اینکه بروند کمی واقعیت ها را ببینند،  کمی مطالعه داشته باشند،  به هر موضوعی که مورد نظرشان نباشد،  و در توهمشان دشمن می آید،  بدون درک و فکر شروع به اهانت و نشر اکاذیب می کنند.  خیلی هم سریع می گذرند،  و توانایی یک بررسی ساده علمی مورد نظرشان را ندارند.

دن کیشوت پروری ممکن است،  بر اثر کار غلط سیستم آموزشی باشد،  یا مسائل خانوادگی و جامعه،  در این باره باید متخصص ها کار کنند و نظر بدهند،  و بمنظور معالجه اقدام کنند.  چون کشور ما دارای موقعیت حساس جغرافیای سیاسی است،  برای مردم ایران ده ها تلویزیون و بی شمار وبسایت دارند برنامه پخش می کنند،  و هر کدام از آنها برای مقاصد خود و اربابانشان،  به دن کیشوت پروری در ایران دامن می زنند.  هیچ کدام از آنها به جوانان ایران نمی گوید،  اول ادب، دوم آزادی، سوم تخصص.

   پرسش از عموم:  آیا بنظر شما تعداد دن کیشوت های زیاد است یا کم،  شما چه محکی دارید؟

   مهم:  اگر در جامعه ای دن کیشوت های زیاد باشند،  و در حال بیشتر شدن باشند،  آن جامعه بیمار است،  و نیاز به معالجه دارد،  بدین منظور باید راه چاره یافت.  مشروح در اینجا.

تخت جمشید همیشه جاودان

   تصویر شماره 8410

روزی عده ای مانند طالبان افغانستان و داعش امروز عراق و سوریه،  می خواستند تخت جمشید جاودان را ویران کنند.  اما مردی قوی از میان تاریخ ایران سر برآورد،  و نگذاشت اهداف شوم اجرا شود.  آنها نمی دانستند هر چند که مردم گاه ممکن است اشتباه کنند،  در تاریخ در سرنوشت و یا در هر چیز دیگر،  اما یک چیز برای آنها ثابت است،  ملیت و واقعیت های تاریخی.  آنها می پنداشتند تخت جمشید کاخ استبداد است،  آنها هرگز هیچ چیز از واقعیت های تاریخ نمی دانستند،  و نمی توانستند بدانند،  تخت جمشید تنها برای ملت ایران نیست،  اولین جایگاه یگانه پرستی و مهر و دوستی است.

  نصرت‌الله امینی زاده: ۱۲۹۴، اراک - درگذشت: ۳۱ فروردین ۱۳۸۸، بیمارستانی در حومه واشنگتن،  فعال سیاسی ملی‌گرای ایرانی بود.  وی فعالیت سیاسی را همزمان با قیام ملی شدن صنعت نفت آغاز کرد،  و در دوران نخست وزیر محمد مصدق رییس بازرسی دفتر وی و همچنین مدتی نیز شهردار تهران بود.  وی پس از کودتای ۲۸ مرداد نیز بعنوان وکیل مصدق در کنار وی بود.  او پس از انقلاب در دولت موقت مهدی بازرگان،  به سمت استانداری استان فارس منصوب گردید،  و از مهمترین اقدامات او در این سمت مقاومت در برابر اقدام صادق خلخالی در تخریب پارسه بود.

نصرت الله امینی بامداد روز دوشنبه ۳۱ فروردین ۱۳۸۸، در ۹۴سالگی، چشم از جهان فروبست.  او از شمار آخرین یاران بازمانده دکتر محمد مصدق بود.

   پرسش از عموم:  آیا شما بله شما،  که خیلی ادعای ایرانی و ایرانی دارید،  درباره حفظ و نگهداری آثار تاریخی ایران کوشش کرده اید،  و یا حداقل نامه ای به مقامات مربوطه نوشته اید؟

   مهم:  وظیفه هر ایرانی است،  که از تاریخ و سرنوشت کشورش حداقل کمی،  ولی بدرستی بداند،  و از آن در مقابل تهاجم فرهنگی و برد نوپدید دفاع نماید.  مشروح در اینجا.

نبرد نوپدید و جنگ نرم

تصویر شماره 8417 .

       امروزه اینترنت و وسایل و ابزار های ارتباط جمعی مانند،  فیسبوک و گوگل پلاس و این قبیل،  جایگاه و لانه موذیان جنگ نرم شده است،  آنها که تعدادشان هم اندک است،  با ده ها و حتی صدها نام جعلی و الکی صفحه باز می کنند،  و در آن چند موضوع باب دل ایرانی کپی پیس کرده و می گذارند،  و با شگرد هایی مانند،  پی در پی با این اسامی تقلبی به طرف هایی،  که می خواهند به مردم آگاهی برسانند،  حمله و اهانت می کنند،  و جوانان ساده هم وقتی می بیند،  چندین مورد به یک پست یا یک نفر حمله کرده اند،  فکر می کنند حق با آنهاست،  البته خیلی زود جوانان آگاه می شوند،  و بشگرد این موذیان پی می برند.  بمنظور اینکه آگاهی در مورد نبرد نوپدید و جنگ نرم زودتر و گسترده تر به جوانان ایران برسد،  این پست را می گذارم.

کلیک کنید:  تماس و نظر و پرسش 

وای مصیبت راوید آمد

تصویر شماره 8407 .

       در فیسبوک و گوگل پلاس،  انگشت شماری بی نام نشانی هستند،  که از نام من انوش راوید بشدت می ترسند،  و با هر ترفندی می خواهند دروغ و دونگی را به من نسبت دهند،  تا ترس خودشان را موذیانه و رذیلانه مخفی کنند.  نام و نشان آنها معلوم نیست،  و خودشان را پشت نام هایی الکی تر از وجود شان مخفی کرده اند،  و گاه با گفتن و نوشتن چند مطلب دروغ تاریخی از ایران،  می خواهند بگویند که ایرانی هستند،  مثلاً عکس از کشته های جنگ دوم جهانی می گذارند،  و می گویند قحطی ایران بوده،  یا نقاشی زنان نیمه لخت از یک نقاش سویسی می گذارند،  و می گویند زنان ایران هستند،  که در دست اعراب اسیر و برده شده،  و هزار داستان دروغ و دونگ می نویسند.

      از همین موضع ها معلوم می شود،  که قصد شوم آنها از این مطالب و دشمنی با من،  در واقع دشمنی با ایران و ایرانی است،  آنها وسیله رایگان یا پولی عوامل استعمار هستند،  که قصد شان این است،  که بگویند ایرانی ها در طول تاریخ هیچ بوده اند،  و از همه شکست خورده و اسیر و برده شده،  و بزنان شان تجاوز کرده اند،  و در ضمن دشمنی و کینه بین ملتها درست کنند،  تا استعمار و امپریالیسم مقاصد شوم خودش را پیش ببرد.  ولی بیکباره می بینند انوش راوید آمده،  و جلوی این ترفندشان را گرفته،  آنها و دروغهایشان را افشا می کند.  آنها می خواهند جوانان ایران همچنان در گمراهی باشند.

   پرسش از عموم:  آیا شما نسبت به موضوعی که می خوانید،  تحقیق و تحلیل می کنید،  یا چشم و گوش بسته می پذیرید؟

   مهم:  بمنظور رسیدن به اهداف ملی نیازمند این هستیم،  که از تاریخ بدرستی بدانیم،  تا بدرستی بتوانیم طرح و نقشه بریزیم،  و برنامه اجرا را فراهم کنیم.

نوکران ترسو دشمن

تصویر شماره 8414 .

      همانطور که در نوشته با عنوان "سیستم جهانی گمراه کردن"  در چند پست قبلی گفتم،  استعمار و امپریالیسم مذبوحانه تلاش می کنند،  که ملت های و اقوام قاره کهن منجمله ایران را،  رو در روی یکدیگر قرار دهند.  آنها از انواع ترفند ها استفاده می کنند،  منجمله در این دوران،  که نبرد نوپدید و جنگ نرم است.  آنها تعدادی افراد ترسو و سایکوپت را پیدا می کنند،  و هر کدام از این عده،  با ده ها نام جعلی در اینترنت تلاش می کنند،  اهداف اربابانشان را پیش ببرند.  آنها با دروغ و دونگ ضد افراد ملی و ایرانی می گویند و می نویسند،  آنها تاریخ ایران را به مسخره می کشند،  از چند موضوع و اشیای تاریخی تعریف می کنند،  تا جلب اطمینان نمایند،  و سپس مقاصد پلید خودشان را انجام می دهند.

      یکی از این پلیدان ترسو ضد ایرانی،  بنام جعلی بردیا تقلبی و با چند نام جعلی دیگر،  موذیانه و رذیلانه تلاش می کند،  که در همه جا به نوعی به پر و پای ما بپیچد،  و در این میان دشمنی و کینه خود را از ایران و ایرانی و تاریخ ایران نمی تواند پنهان نماید.  این پلید انجمنی کذایی باز کرده،  و در آن از من و بانو پژوهشگر گرامی پرنیان حامد،  با ذات کثیف بی هوش و بی هویتش نام برده.  او با اینکار قصد فریب جوانان را دارد،  شیاد بی نام و نشان فوق نمی داند،  جوانان ایران آگاه تر از این هستند،  که اغفال ترفند این پلیدان شوند.  دشمنان ایران نمی خواهند جوانان ایران به واقعیت های تاریخی دست یابند،  و می خواهند همچنان سرگردان دروغ های تاریخی باشند،  تا استعمار و امپریالیسم مقاصد خودش را پیش ببرد.

از بانوی فهیم ایرانی سعیده مقدسی گرامی بسیار سپاس گذارم،  که در راه ایران و ایرانی از هیچ تلاشی فرو گذاری نمی کنند.

   پرسش از عموم:  آیا شما تاکنون به ترفند های تجزیه طلبها و عوامل دشمن ایران و ایرانی فکر کرده اید؟

   مهم:  ای ضد ایرانی ها که با نام جعلی هستید،  و معلوم نیست که هستید و چه هستید،  ترسو های بی عدد،  شما حتی جرات گفتن نام و عکس خودتان را ندارید،  شما در مقابل ملت ایران هیچ هستید.

  جوانان باهوش ایران،  امروزه ما در شرایط مهمی از تاریخ خود می باشیم،  باید با تمام وجود از تاریخ و هویت و کشور خود دفاع نمایید،  و اغفال ترفندها نشوید،  و دشمنان را بشدت سرکوب نمایید.

   توجه:  اگر فردی با نام جعلی از این عوامل،  کامنت بنویسید،  بلافاصله حذف می کنم.  در ضمن خاطر نشان نمایم،  اشخاص و گروه های قومی و سیاسی و عقیدتی،  که با نام واقعی خودشان فعالیت می کنند،  از نظر من آزاد هستند،  تا در چهارچوب قوانین دمکرات،  فعالیت داشته باشند.  اما افرادی ترسویی،  که حتی نمی توانند از شدت ترس و بزدلی نام خودشان را بگویند،  و با نام جعلی اقدامات مشکوک می کنند،  به هیچ وجه اجازه هیچ کاری نخواهند داشت،  و اگر گیر من یا هر یک از سربازان دلیر و دانای ایرانی بیافتند،  بسزای اعمال ضد ایرانیشان خواهند رسید.

سبک کار موذیها

تصویر شماره 8412 .

      درباره جنگ نرم در عکسها و نوشته های قبلی گفتم،  فعالیت موذی های نوکر جنگ نرم در فیسبوک و گوگل پلاس،  سیستمی از بخش های سازمان های اطلاعاتی و ضد اطلاعاتی دشمن می باشد،  که هر کدام در گروه های چند نفره با ده ها و صدها نام جعلی فعالیت رذیلانه انجام می دهند.  جهت اطمینان خاطر جوانان،  مطالب متعدد کپی پیس می کنند،  در پستها و صفحات دیگران می روند،  نظراتی برای مقاصد شومشان می نویسند،  یا انجمن و گروه باز می کنند،  و با گفتن و نوشتن چند موضوع مورد علاقه جوانان،  اهداف خودشان را پیش می برند.

     همانطور قبلاً نوشتم این موذیها،  که در اینترنت فعالیت می کنند،  از افراد کودن و سایکوپت انتخاب شده اند،  که بتوانند مقاصد ارباب را پیش ببرند،  و چون کودن هستند براحتی خود را لو می دهند.  من بارها این بی عدد های بی هویت را محک زدم،  براحتی خودشان را لو دادند،  اکثر که در یک پست ظاهر می شوند،  یک نفر با نام های الکی متعدد است،  و این نام به آن یکی پاسکاری می کند،  و آن نام عوضی دیگر به ترفندی دیگر،  با این سبک کار،  باعث اغفال جوانان تازه کار و یا ساده می شوند،  تا مقاصد شوم خود را پیش ببرند،  و نگذارند آگاهی درست منتقل شود،  و گمراهی ایجاد گردد.

   پرسش از عموم:  جوانان ملی گرای ایران،   آیا شما تاکنون به اهمیت دفاع و مقابله با جنگ نرم فکر کرده اید؟

   مهم:  جوانان ایران تحت آموزش سیستم آموزشی حافظه محور کپی پیس کن نمره 20 امتحانی بار آمده،  و این نوع آموزش یافته ها،  در مقابل جنگ نرم بسیار آسیب پذیر هستند.  بنابر این لازم است اطلاعات جانبی درباره جنگ نرم و نبرد نوپدید به جوانان داده شود،  تا بهتر بتوانند پا و ذهن را جلو بکشند.

جنگ نرم با انوش راوید و پرنیان حامد

تصویر شماره 8415 .

      وقتی می گم این موذی های جنگ نرم احمق هستند،  بی خود نمی گم،   باید یکی از اربابانشان به این احمقها بگه،  انوش راوید که با کسی کاری نداشت و بکسی چیزی نمی گفت،  یه وبلاگ ساده داره و چیزهایی که می نویسه،  می گه نظرات شخصی،  و هیچ ادعایی هم درباره آنها نداره،  بیکارید سر بسر اون می گذارید،  تا برگرد بیاد چپق شما رو بکشه و رسواتون کنه،  و اینترنت را پرکنه از بد و بیرا به آشغال های جنگ نرم و نبرد نوپدید.  البته عزیزان با یک دید دیگر می توان اینگونه برداشت کرد،  که از نوشته های من و از آگاهی رسانی بشدت ترسیده اند،  آنها یعنی اربابانشان نمی خواهند،  جوانان ایران بفهمند که چقدر در تاریخ دروغ گفته اند،  و نباید دست آنها رو شود.

      مزدوران پولی و رایگان جنگ نرم بدبخت بی شعور هستند،  آنها ندانسته کارهایی می کنند کارستان،  مثلاً عکس من و بانو پژوهشگر گرامی پرنیان حامد را کنار عکس آقایان پورپیرار و غیاث آبادی می گذارند،  و پرت و پلا می نویسند،  یا وبلاگها و صفحات کذایی این ور و آن ور بر علیه ما باز می کنند.  چقدر شما خرید یک طویله خر هم برایتان کم است،  بیشعورها به من چکار دارید،  نه از مقاماتم نه ثروتمندم نه سیاسی و چپ و راستم،  فقط یک وبلاگ نویس ساده ام.  با این کار های احمقانه اتان که کاملاً به نفع من است،  حالا باید تا مدتها اینترنت را پر از داستان جنگ نرم کنم،  تا چپقتان چاق بشه،  و بزودی اربابانتان خواهند گفت خاک برسرتان اینجوری که بهترین فرصت را به انوش راوید دادید.

   پرسش از عموم:  در یکی از برنامه های تلویزیونی مسابقه بانوان،  که فیلم آن در اینترنت پخش شد،  آیا شما جنگ نرم با بانوان ایران را احساس نکردید؟

   مهم:  جوانان باهوش ایران جنگ نرم و نبرد نوپدید را بشناسید،  و درباره آن تحقیق و تحلیل کنید،  و مراقب باشید در دام آن نیافتید،  همه جا در کمین هستند و ترفند دارند.

سیستم جهانی گمراه کردن

تصویر شماره 8409.

      جهان سرمایه داری بمنظور ادامه حیات خودش همیشه ترفند هایی داشته است،  من همیشه سعی می کنم سیستمها و برنامه هایشان و نبرد نوپدید را افشا کنم.  اینها قدرت زیادی دارند،  چون منابع دارند،  و به نوعی حافظ منافع،  و اطلاعات و ضد اطلاعات،  بورژوازی پیشرفته هستند.  این داستان زیاد است،  اگر اندکی نشناسیم،  نمی دانیم دقیق چگونه کار کنیم،  و باعث می شود صد سال درپی آزادی بودیم،  و باید صد سال دیگر که چه عرض کنم صدها سال دیگر سرگردان یک دمکراسی ایرانی باشیم.

      مهمترین ترفند شان برای ایران این است،  که به عده ای از عوامل خودشان بلندگو داده اند،  و آنها مرتب دارند مطالبی می گویند،  که جوانان ایران را گمراه کنند،  یکی از شاه سابق بدی می گوید،  یکی از اسلام،  یکی از کمونیست،  یکی از کوروش یکی از این و آن،  و همین گونه پشت سرهم. بارها جوانان برایم پیام داده اند:  "ما گیج شده ایم"  من در این عکس،  چهار تن از اینها را گذاشتم،  این قماش ده ها نفرند،  آنها دقیقاً زیر نظر یک سیستم اداری امپریالیسم کنترل و راهبری می شوند،  و هرگز بلند گو را به اشخاص صالح و دانای ایرانی نمی دهند.

      یکی از مهمترین کارهایی که می کنند،  بجای اینکه راه و ره چاره برای امروز ایران و جوانان بدهند،  می آیند به دروغ های تاریخ با آه و ناله دامن می زنند،  و حس انتقام جویی تاریخی از عرب و ترک و مغول و این و آن درست می کنند،  تا جریانات امروز ایران فراموش شود.  البته عین همین ها نیز برای ملت های دیگر برنامه سازی می کنند،  و حس انتقام از فارس و ایران و این و آن درست می کنند.  جوانان اغفال دروغ های تاریخ که از دهان امپریالیسم بیرون می آید نشوید.

      اتفاقا در عکسی که گذشتم،  از قول یکی از این عوامل نوشته شده:  "اسلام از همان آغاز کشتار و راهزنی را روش مسلمانان قرار داد"  و نقلی از تاریخ طبری کرده است.  این شیاد دقیقاً می فهمد دروغ می گوید،  و حقه بازی دارد و گول می زند،  زیرا طبری خود مسلمان دو آتشه بود،  و اگر اسلام کشتار و راهزنی بود،  چرا مرتب از تاریخ طبری مسلمان می نویسی و می گویی،  طبری هیچ وقت نمی آمد چنین چیزی بگوید.  باز هم بگویم،  طبری در مقدمه کتابش گفته اینها نقل قول هستند،  و مورد تأیید من نمی باشند.  جوانان ایران کمی از اون ذهن خود استفاده کنید و اغفال نشوید.

   پرسش از عموم:  آیا شما متقابلاً برای گمراه کردن عوامل ضد ایرانی استعمار و امپریالیسم کاری کرده اید،  مقاله ای نامه ای یا چیز دیگر؟

   مهم:  کشور ایران و خاورمیانه اصطلاحی یا قاره کهن واقعی،  از نظر سرمایه داری جهانی بخاطر نفت و گاز،  دارای اهمیت فوق العاده است،  و آنها از تمام ترفند هایشان برای سرکوب کردن این ملتها استفاده می کنند.

دروغ گویی های جدید در تاریخ

تصویر شماره 8418 .

      دروغگویی در تاریخ همیشه تاریخ وجود داشته و خواهد داشت،  نمونه های جالب امروز آن فیلم های هالیودی مانند 300 و سریال های تلویزیونی مانند حریم سلطان است،  درباره زنان فیلم حریم سلطان و واقعیت های آن زنان زیاد نوشته اند،  با جستجو در اینترنت بنویسید "زنان عثمانی" عکسها و مطالب خوبی خواهید یافت.  منظور من از این پست تنها گفتن از این دروغ سریالها نیست،  بلکه در کشور های دیگر که زنانشان را در تاریخ با کلی آب و رنگ می کشند،  در ایران زنان را به مسابقه ای می آورند،  و با رنگ سیاه،  سیاه تر رنگشان می کنند،  و کلی پرت و پلا بار می کنند.

  با یک بررسی براحتی متوجه می شویم،  که اگر دروغ های تاریخ امروزی در فیلم ها بخورد مردم داده می شوند،  در طول تاریخ با نوشتن کتاب تاریخ و داستان تاریخی،  کلی دروغ بخورد مردم می دادند.  جالب است،  اگر در زمانی آن کتاب های دروغ تاریخی اهمیت داده نمی شدند،  امروزه آنها مورد سوء استفاده قرار گرفته،  و بمنظور نوشتن تاریخ آنها را درست و واقعی می دانند.  خوشبختانه با وجود فیلم های تاریخی،  که کلی دروغ سر تا پای آنهاست،  نشان دادند ترفند دروغ نویسی در تاریخ،  همیشه تاریخ وجود داشته است.

   پرسش از عموم:  بنظر شما دروغ گویی در تاریخ چه با کتاب و چه فیلم،  از ترفند های سیاسی است،  یا همینجوری و الکی است؟ 

   مهم:  همانطور که امروزه با کلی سرمایه گذاری یک فیلم دروغ تاریخی می سازند،  در گذشته هم نوشتن کتاب نیاز به سرمایه گذاری زیاد داشت،  و همه در یک راستا قرار داشته و دارند،  اهداف سیاسی و مکتبی.  مشروح در اینجا.

اپیدمی دروغگویی نام

تصویر شماره 8419 .

      بطور روزمره همه در ایران با دروغ سروکار داریم،  در خرید و فروش و در همه چیز،  در فیلم و سریال و حتی علم تاریخ.  مردم و کشوری که دروغ در آن نهادینه شده باشد،  آخر عاقبت خوبی که ندارند هیچ،  بلکه دچار بدبخت خواهند شد.  حتی در دعای معروف داریوش یکی از سه موردی،  که امروز همه آنها گریبان ایران را گرفته،  نوشته کشور را از دروغ دور بدار.  ولی می بینیم که حتی تعدادی از طرفداران داریوش نام خود را دروغ می گویند.  یکی از مهمترین دروغگویی ها در این زمان با وجود اینترنت،  گفتن و نوشتن نام های الکی است،  در ظاهر شاید چیز مهمی نباشد،  اما در باطنش بار منفی زیادی برای کشور و مردم دارد.

      تعدادی می پندارند دارند مبارزه سیاسی می کنند،  و با چند بد و بیراه و ناسزا می خواهند با نام الکی خود را مخفی کنند.  درصورتیکه مبارزه های سیاسی و اجتماع باید با نام واقعی و در چهار چوب قوانین و فاکتور های مبارزه انجام شود.  وجود تعدد نام های الکی و عشق به دروغ گفتن حتی در نام،  زمینه فعالیت و مرداب مناسبی برای نیرو های جنگ نرم نیز پدید می آورد،  و دیگر آن مبارزان یا در واقع آنهایی که فکر می کنند مبارز هستند،  در این مرداب کاری از پیش نخواهند برد،  یا بهتر بگویم خودشان ناخود آگاه می شوند از نیرو های جنگ نرم.

   پرسش از عموم:  شما چقدر به اشخاصی که نام خود را دروغ می گویند اعتماد می کنید؟

   مهم:  ما با درک از ذات راست گویی می توانیم برای خود و جامعه مفید واقع شویم،  باید با دروغ و دروغ گویی مبارزه کرد،  در غیر اینصورت مردم و کشوری بیچاره و نابود شده خواهیم داشت.

دروغ کشف فرش ایرانی

تصویر شماره 8384 .

      در طول تاریخ تا قبل از قرن 21 ،  دروغ و دونگ زیاد گفته و نوشته،  و مردم را اغفال کردند،  یا با ترفند های ساده شیمی و فیزیک،  مردم را به باور معجزه کشانده اند.  از این دست اتفاقات در جهان زیاد وجود داشته است،  که از بی سوادی و سادگی مربوط به دوران بوده است.  ولی امروز  در زمان انقلاب ارتباطات و اطلاعات،  انتظار میرود مردم از چنگال نادانی،  زود باوری و نیاندیشیدن رها شده باشند.  امروزه چندین میلیون کاربر ایرانی در فیسبوک و گوگل پلاس و کلاپ و این چیزها داریم،  ولی متأسفانه برای برخی "همان است که هست!"

      در دو روز گذشته در فیسبوک و اینقبیل،  تصویری بهمراه متنی دست بدست میگردد،  که هر ساعت به آن شاخ و برگ تازه ای نیز داده میشود،  یک کلاغ  یک ملیون کلاغ شده است.  در تصویر پخش شده مثلاً یک فرش است،  که مدعی شده یک فرش ایرانی ۱۴۰۰ ساله از جنس ابریشم است،  و آنهم نه هر ابریشمی،  بلکه از جنس یک ابریشم بسیار مخصوص،  که هرگز نمی پوسد.  فرش کذایی در ترکیه کشف شده،  و ترکها درصدد ثبت آن بنام خود هستند،  متن همراه آن به اندازه ای بچگانه و مسخره است،  که ارزش تکرار ندارد.

      در حقیقت این تصویر یک موزائیک زمینی رومی،  از جنس شیشه ای (Tesoro) است،  در شهر باستانی"زیوگما" (Zeugma) کشور ترکیه است.  گویند شهر زیوگما بدست سلوکوس یکم،  در قرن 47 خورشیدی ایرانی،  باز سازی یا بنا شده بود.  درگذشته اینجا مرکز کوماژن یا پادشاهی کوماژن بود،  که دودمانی یونانی- ایرانی بودند.  آنها پس از پایان دوره هخامنشیان،  بر بخش‌ هایی از آناتولی حکمرانی می‌کردند.  شاهان کوماژن از نوادگان هخامنشیان بودند،  و آنان سنت های ایرانی و یونانی را در منطقه آناتولی درآمیختند.  این پادشاهی سرانجام بدست امپراتوری روم سرنگون شد.

     بالاخره تاریخ خود نمایی کرد،  و در 2000 م،  پس از ۱۷۰۰ سال بار دیگر سایت باستانی از زیر خاک بیرون کشیده شد.  و عکس موزاییک فوق و آثار دیگر نمایان شد،  البته هزاران نمونه از موزائیک های زمینی و دیواری رومی،  در سراسر امپراتوری روم،  از بریتانیا تا شمال آفریقا،  از ترکیه تا ایتالیا و پرتقال،  کشف شده که امروز در دسترس می باشند.

      عزیزان،  دوران و قرن تخصص و تخصصی تر بودن است،  نه تنها در فیسبوک و تالار های مجازی،  بلکه در هر جای دیگری،  اگر چنین عکس هایی،  یا گفته ای و نوشته ای برخوردید،  درخواست منبع کنید،  منبع معتبر،  یا اگر موضوع تاریخی است،  می توانید از وبسایت ارگ بپرسید،  تا کارشناسان پاسخ گویند.  افرادی که عشق به تاریخ ایران دارند و با هنر رومی و موزاییک های رومی آشنایی ندارند،  خود بخود این دروغ ساخته شده را باور کرده اند.  ولی خوب است کمی هم اندیشه وجود داشت،  و از خود پرسید:

   پرسش:  آیا یک فرش پس از ۱۴۰۰ سال،  در زیر گل و خاک سالم می ماند؟

   پرسش:  آیا باید با یک فرش نفیس باستانی اینگونه که در عکس می بینید رفتار کرد،  کارگران با چکمه و با سطل پر از آب گل آلود؟  درصورتیکه نیمی از آن زیر خاک است!!

   مهم:  باید پیش از باور و پذیرش هر مسئله ای و پخش آن،  عقل و خرد خود را بکار انداخت،  و در باره آن موضوع تحقیق و تحلیل تخصصی کرد.  ما ایرانیان آنچنان تاریخ و فرهنگ و هنر غنی داریم که نیاز به دروغ های تاریخی نداریم،  از دروغ تاریخی دوری کنید،  کلاً از دروغ و دونگ دوری کنید،  و با جو و محیط پر از دروغ مبارزه نمایید.

شر یا شیر کردن

تصویر شماره 8422 .

      بسیار می بینم که عده ای فکر می کنند شر یا شیر واژه ای خارجی است،  در صورتیکه این واژه کاملاً ایرانی و باز مانده از حروف هیروکلیف جی و ایران است.  در گذشته های دور فرهنگ لغت چند صفحه بود،  ده یا بیست برگ،  و آنها از یک واژه یا یک نام برای چند مورد استفاده می کردند،  مانند شیر.  اگر به روستا های ور دست بروید و از پیران مدرسه بشنوید،  شیر را با همان آوای شر یا شیر در انگلیسی می گویند.

   ــ  شر = شیر = اشترک گذاری، بریده بریده کردن = شیر آب = اشتراک گذاری آب چشمه با ناودانی از چوب و نی،  شیر درنده = بریده بریده کننده،  شیر خوردن = بریده بریده آمدن.  همه از واژه شر یا شیر ایرانی است.

   پرسش از عموم:  آیا شما تاکنون به ریشه یابی واژه ها فکر کرده اید؟

   مهم:  بسیاری برای ریشه یابیها به دروغ های تاریخ و زبان های دیگر متوسل می شوند،  ولی ریشه تمام زبان های دنیا در روستاهای دور دست ایران است،  مشروح در اینجا.

   جالب ــ  از اینترنت:  پس از اینکه انسان دریافت که پر کردن ظرف و مَشک آب از آبشارها آسانتر از چشمه است،  به فکر ساختن آبشار از چشمه ها افتاد،  و با تغییر مسیر آب آنرا به جایی برد تا بتواند از ارتفاعی فرو بریزد.  سپس برای جلوگیری از فرسایش سنگی را سوراخ کرد،  و در محل ریزش آب قرار داد،  بعد افراد با ذوق این سنگ را به شکل مجسمه شیری تراشیدند،  که آب از دهان آن فرو میریخت.  از این ایده در بسیاری جاها استفاده شد،  آنقدر که مردم به خاطر شکل آن نام شیر بر روی این آبریز گذاشتند.  این شیر ابتدا قطع کن نداشت،  و آب مدام از آن می ریخت،  ولی بعدها تکامل یافت و در اشکال و اندازه های مختلف و کاربرد های گوناگون و ویژگی های متناسب با نیاز ساخته شد،  اما همچنان نام شیر برای انواع آن حفظ شد.

 http://arq.ir/634

کله فسیلها در جنگ نرم

تصویر شماره 8416 .

      همه می دانیم جنگ نرم چیست،  یا حداقل اشخاصی که با وب من سرکار دارند می دانند،  نیرو های دشمن در جنگ نرم،  همیشه بدنبال افرادی می گردند،  که در یک موضوع کوچک یا حتی مهم،  فسیل شده هستند،  و توانایی حرکت و رشد و تکامل ندارند.  این کله فسیل ها نمی توانند دانش و بینش های جدید را به تحقیق و تحلیل بگیرند،  و همان چیزی که از ابتدا وارد کله اشان شده،  فسیل شده و جا خوش کرده است.  آنها با هر گونه تغییر در موارد فسیل شده در کله اشان مقاومت می کنند،  و حتی با آن موضوع در می افتند.

      مهمترین مسئله ای که باعث پیدایش کله فسیل می شود،  سیستم های آموزشی وامانده است،  که از ابتدا اجازه رشد و تکامل و پویایی به ذهنها نمی دهد.  با نگاهی به وضع اقتصادی و سیاسی و جاری کشورها،  براحتی می توان متوجه شد،  که در آن کشور وضع چگونه است.  سیستم های آموزشی که بر اساس حافظه محوری،  و امتحان حافظه ای و نمره باشد،  کله فسیل زیاد تولید می کند،  ولی در سیستم های آموزشی،  که بر اساس تحقیق و تحلیل و رشد و تکامل پایه گذاری شده باشند،  وضع خوب است.

   پرسش از عموم:  آیا شما بمنظور کله فسیل،  خود و اطرافتان را محک زده اید؟

   مهم:  اگر در کشوری کله فسیل زیاد باشد،  مردم آن کشور براحتی مورد سوء استفاده دشمنان و جنگ نرم،  و حاکمان استثمارگر قرار می گیرند.  بهتر است در کنار همه تحقیقات تخصصی خود،  درباره کله فسیلی هم اطلاعات بدست آورید.

 http://arq.ir/432  

ناسیونالیسم محلی پویا

تصویر شماره 8423 .

      امروزه با وجود استفاده گسترده از ابزار تکنولوژی های اطلاعاتی و ارتباطی،  نیاز های جدید هم پیش آمده،  که برخی از آنها ریشه در تاریخ و ملیت دارند،  مانند تعریف و گفتن و نوشتن از شهرها و دیار ها.  این موضوع خیلی خوب است،  در گذشته ها این تعریفها محدود و معدود بود،  حال که گسترش یافته،  باید بهبود و کیفیت هم داشته باشد.  یکی از مشکلاتی که در این باره می بینم،  نبود استراتژی مشخص برای اشخاصی است،  که پی گیر مسائل شهر و دیار خود هستند.

      بمنظور کار برای ناسیونالیسم و حمیت محلی،  در هر شرایط خطی و ربطی،  منجمله یک نفره یا چند نفره،  بهتر است اساسنامه و مرامنامه تدوین کرد،  حتی چند خط.  سپس در این میان استراتژی های مشخص داشت،  و درصورتی که سبک کار هم مشخص شود،  تاکتیک های خاص نیز برای بدست آوردن اهداف ملی مردمی محلی تدوین شود،  البته تمام اینها نباید نقص کننده قوانین اصولی ایران و جهان باشند.   

عکس طریقه نگهداری یک اثر تاریخی یک قرنه در شهر شیرود شهرستان تنکابن،  امثال این موضوع بفراوانی یافت می شود،  که باید هشیارانه توسط علاقمندان به ناسیونالیسم محلی رصد و گفته شود.

   پرسش از عموم:  آیا شما تاکنون به زیر ساخت های ناسیونالیسم و حمیت محلی فکر کرده اید؟

   مهم:  جوانان باهوش با گفتن و نوشتن از شهر و دیار خودشان،  در برپایی ناسیونالیسم محلی کار مهمی انجام می دهند،  و بهتر است با حداکثر خصوصیت علمی کارشان انجام شود.  مشروح در اینجا.

 سنت گاو بازی

      سنت گاوبازی باید منسوخ شود،  در این کلیپ کوتاه تکه های قابل دیدن از فیلم های جنگ ورزا را نشان می دهم،  این فیلمها بدلیل فوق العاده خشن و بی رحم بودن و درب و داغون شدن گاوها،  قابل دیدن نیستند،  البته در بعضی فروشگاه های صوتی تصویری قابل خرید هستند.

      یکی از قدیمی ترین سنت های ایرانی گاو بازی بوده است،  این سنت بر می گردد به بعد از دوره پرستش گاو،  بمنظور اینکه به گاو برعکس پرستش بی احترامی کنند،  آنرا به بازی می گرفتند.  ولی امروزه در قرن 21 این سنت وحشیانه همچنان در خیلی جاهای جهان مانند اسپانیا و مکزیک ادامه دارد،  و در ایران نیز بصورت جنگ گاوها یا ورزا جنگ انجام می شود.  حال من به کشور های دیگر کاری نداریم،  بنظرم باید این سنت را از ایران جمع کرد.  یکی از بهانه های جنگ گاوها این است،  که جنگ دهنده های شرط بند می گویند،  باید قبل از کشتار گاو های نر یا ورزا را دعوا داد،  تا با ترشح آدرنالین گوشتشان نرم و خشمزه شود،  ای کوفتتان شود،  که با بی رحمی به حیوانات کیف کنید.

      باید عزیزان که در گروه های مختلف حمایت از حیوانات هستند،  به این مهم هم توجه نمایند،  و از آن بگویند و بنویسند،  البته تنها در پستی از اینترنت و فیسبوک و اینقبیل فایده ندارد،  باید به مسئولین هم نامه نوشت،  تا جلوی حیوان آزاری گرفته شود،  و در ضمن با تداوم این نوشته ها،  مبارزه با حیوان آزاری بصورت یک کار استراتژیک ملی مردمی در آید.

   پرسش از عموم:  آیا شما تاکنون به یک کار استراتژیک فکر کرده اید؟

   مهم:  وقتی بتوان مبارزه با آزار حیوانات را یکی از مسائل مهم ملی مردمی نمود،  خود بخود خیلی از مسائل آزار انسانها نیز از بین می رود.


 کلیک کنید:  تراوا یاتراجان یا تروی

کلیک کنید:  طرح نو کشتگران

کلیک کنید:  تاریخ سیاسی یا سیاست تاریخی

آبی= روشنفکری و فروتنی،  زرد= خرد و هوشیاری، قرمز=  عشق و پایداری،  مشروح اینجا

    توجه:  اگر وبسایت ارگ به هر علت و اتفاق،  مسدود، حذف یا از دسترس خارج شد،  در جستجوها بنویسید:  انوش راوید،  یا،  فهرست مقالات انوش راوید،  سپس صفحه اول و یا جدید ترین لیست وبسایت و عکسها و مطالب را بیابید.  از نظرات شما عزیزان جهت پیشبرد اهداف ملی ایرانی در وبسایت بهره می برم،  همچنین کپی برداری از مقالات و استفاده از آنها با ذکر منبع یا بدون ذکر منبع،  آزاد و باعث خوشحالی من است.

ارگ   http://arq.ir

 

کلیک کنید:  تماس و نظر و پرسش