وبلاگ تاریخی و جغرافیایی  " ارگ ایران "

وبلاگ تاریخی و جغرافیایی " ارگ ایران "

مطالب و مقالات از وبسایت ارگ ایران www.arq.ir
وبلاگ تاریخی و جغرافیایی  " ارگ ایران "

وبلاگ تاریخی و جغرافیایی " ارگ ایران "

مطالب و مقالات از وبسایت ارگ ایران www.arq.ir

حروف هیروکلیف تمدن کهن جی

حروف هیروکلیف تمدن کهن جی اولین حروف الفبای جهان است،  که در منطقه باستانی جیرفت کشف گردیده.  اگر این چند کتیبه در هر کجای جهان یافت می شد،  مردم آن کشور درباره آنها کلی تحقیق و تحلیل می کردند،  و کلی تبلیغات که چه بوده و چه نبود.  ولی در ایران همه بی خیالش هستند،  که می تواند دو علت عمده داشته باشد،  یا نمی دانند یا نمی توانند.
  ــ  در این پست سعی می کنم،  شروع به کشف و یافتن رمز و راز حروف الفبای تمدن کهن جی نمایم.
حروف هیروکلیف تمدن کهن جی
تصویر یک کتیبه تمدن کهن جی ایران،  عکس شماره 3161.
 این برگه بشماره 115 پیوست لینک زیر است:
تصویر لوگو ذهن کپی پیس بازمانده از سیستم آموزشی را دور بریزید،  عکس شماره 1613.
حروف هیروکلیف تمدن کهن جی
حروف هیروکلیف تمدن کهن جی
     حروف الفبای جیرفت با علائم مهندسی است،  هر سیلاب شامل یک علامت است،  که در کنار سیلاب بعدی قرار می گیرد،  این حروف الفبا در هزاره سه و چهار آریایی میترایی به چین استان ایران رفت،  و به مرور اشکال مهندسی سیلاب را از دست داد،  و سپس توسط مردم چین ایران،  به کشور چین برده شد،  حروف الفبای چین ایران در بعضی ظروف باستانی دیده شده است،  که به اشتباه پنداشته اند از کشور چین است،  درصورتیکه راز خواندن آن در حروف الفبای جیرفت قرار دارد.
تصویر شماره 7027 .
تصویر انسان غار نشین از یک موزه، عکس شماره 4104.
   مهم:  در ابتدا فرهنگ لغات انسان های غار نشین فقط چند صفحه بود،  و سپس در طول زمان و مکان از همان چند آوا که می دانستند،  ترکیبات و آوا های جدید بوجود آمد.
حروف هیروکلیف تمدن کهن جی
آغاز داستان حروف
      در هزاره های اول تا پنجم خورشیدی ایرانی،  هر یک از حروف الفبای ایرانی شکل و معنی خاص داشتند،  الف، جیم، میم، لام و غیره.  تا یکصد سال پیش،  لام در نزد بسیاری از دراویش جزو حروف مقدس بشمار می رفت،  و این مقدس در ایلام خود را نشان می دهد.  اگر آشوریها و یا غیره،  در نیمه هزاره پنجم خ،ا،  برای ایلام معنی دیگری گفته اند،  مربوط به خود آنها یا ترجمه غلط می باشد،  ایلام،  که به معنی مقدس همه است،  از حروف و واژه های هزاره اول تا چهارم خ،ا، است. 
     تصویر کتیبه های کشف شده در منطقه تمدن کهن جی،  عکس شماره 4147،  تعداد حروف الفبای ایرانی بسیار بود،  باید با کمک آوای حروف الفبای زبان انگلیسی،  و گمانه زنی های متعدد،  تعدادی از آنها را کشف نمود.  مثلاً امروزه حروف اس و ای در زبان فارسی وجود ندارد،  و در زبان انگلیسی بخاطر جزیره ای بودن،  الفبای ایرانی دست نخورده تر مانده است.  به تعبیر دیگر ریشه زبان انگلیسی در تمدن جی است،  هر کس قبول ندارد،  برود حروف و لغات انگلیسی را ریشه یابی و تحلیل کند،  خود بخود به تمدن کهن جی می رسد.
      با اضافه شدن ک کوچک کردن،  به اس پاک،  اسک شده است،  و طی یکی دو هزاره با تغییر آوا اسک گردیده،  مانند روستای آب اسک در جاده هراز،  و سپس طی یکی دو هزاره دیگر اشک شده است،  بمعنی آب پاک یا اشک چشم.  شباهت جالب و قابل توجهی با اختلاف حروف اول،  در ایلام و اسلام و سلام وجود دارد،  زیرا هر سه از واژه های اصیل ایرانی می باشند،  که در نهایت اسلام (اس + لام = پاک مقدس) بعنوان یک دین اصلی،  توسط ایرانیان پذیرفته شد.
      در زبان فارسی امروزی بعضی از حروف مانند:  س Sa، او O، اس S، ای E، و.. را نداریم،  درصورتیکه در زبان های باستانی ایران وجود داشته اند،  آنها در حروف هیروکلیف جی هم می باشند،  که باید با پیدا شدن کتیبه های بیشتر،  تحقیق شود و کشف گردند.   مانند:  سلام،  س = سر + لام = مقدس و روشن،  که سلام به زبان باستانی ایرانی می شود:  سرت سلامت یا سرت روشن و مقدس.  س = سر،  مانند سقف = س + قف = قفس = پناه،  و سقف = سر پناه،   تمام 30 زبان باستانی ایران و سپس زبان های بوجود آمده از آنها مانند عربی و انگلیسی،  ریشه در زبان و حروف هیروکلیف جی دارند.  بسیاری به اشتباه یا دانش کم،  مثلاً می گویند:  سلام و اسلام و... واژه های عربی هستند،  لامپ و اسکول و غیره،  انگلیسی،  ایلام و.. آشوری و اینجایی و آنجایی هستند،  درصورتیکه زبان های عربی و انگلیسی،  تدوین شده توسط ایرانی ها و از زبان های ایرانی است.
     بنظرم این مقاله اولین بار برای کشف حروف هیروکلیف جی است،  بنابر این ممکن است کم و بیش داشته باشد،  به مرور ادامه می دهم و بازنویسی می کنم.  اگر می دانید که تاکنون شخصی در این باره تحقیقات دارد،  در نظرات بنویسید و بگویید،  همچنین علاقمندان نسبت به کشف رمز حروف هیروکلیف جی،  با هوش و دانش خود اقدام کنند.
      او O می تواند دایره  باشد،  و خود را در اورنگ به معنی غلط امروزی پرتقال نشان داده است،  او = دایره و رنگ = گرد رنگی،  نارنگ، تورنگ، بادرنگ و...،  مرکبات با پیشوند های تعریف خودشان هستند.  س = سر می تواند دایره ای باشد،  با علامت هایی داخل آن.  مخ، مغ،  به معنی مرکز می باشد،  که می توان مرکز عقل و اندیشه هم دانسته شود،  بعدها و در طول زمان بای و بک و... به معنی رهبر و رهبر دینی و خداوند قومی و غیره در راستای آن بوجود آمد.  مخ یا مغ بدلیل اهمیت،  می توانند دارای یک علامت ویژه در این حروف باشند،  که ممکن است بنوعی با اس و س و یا لام، ارتباط داشته باشند.  سجده = س Sa + گ + ده،
حروف هیروکلیف تمدن کهن جی
حروف هیروکلیف جی
    تعریف های "حروف هیروکلیف جی" و "تمدن کهن جی"،  نظرات شخصی من است،  امیدوارم جوانان باهوش علاقمند،  یک گرایش در این زمینه ایجاد کنند،  و با توانایی های خودشان،  آنرا به سیستم آکادمیک بسپارند.
      مطابق معمول و بدون هیچ سند و مدرک و ریشه یابی،  هیروکلیف را هم از یونان می دانند،  و اینهمه تاریخ دان ایرانی،  کسی پیدا نمی شود بگوید اشتباه می کنید،  و نباید همه چیز را از یونان با سابقه تاریخی اندک بگویید،  و بنویسید.  این نوع خط نگاره سابقه بسیار بیشتر از تاریخ یونان و مصر دارد،  و در تمدن کهن جی بوجود آمده است.
   ــ  هیروگلیف یا هیروکلیف = ایروکلیف = ار کل ف = ایر یا ار = وابسته به ا، مقدس، ایران + کل = کوه کندن + ف = فا، فر، دانش، بزرگی، اهمیت.  در جمع می شود:  دانش مقدس در کوه کنده،   کوه یا کلوخ یا سنگ.
      لازم به یاد آوریست،  تمدن کهن جی چند هزار سال و در وسعت زیادی پراکنده بود،  در ابتدا از نظر زبان شفاهی یکی بوده اند،  سپس طی هزاره ها تفاوت هایی در لهجه و نویسایی پیدا کردند،  بهمین جهت بدون داشتن کتیبه های زیاد،  نمی توانیم این خطوط را در این هزارها و وسعت ها کشف کنیم،  فقط از نظر زبانی،  با کمک از گویش و تعریف زبانی پیران مدرسه نرفته روستائیان دور دست در ایران، هندوستان، گینه نو، مکزیک،  و بویژه جنوب ایران،  می توانیم مطالبی را بنویسیم و با  افزایش تجربه فنی،  آنرا بهبود بخشیم.
 حروف هیروکلیف تمدن کهن جی
حروف ار کل ف
معنی الفبای فارسی و انگلیسی بدون علائم ار کل ف
    آ = AA =  اولین حرف الفبا،  سبک ترین،  در بالا قرار می گیرد،  مانند آس و آسمان.
    ا = A =  دومین حرف الفبا، به معنی براست و بلند می آید،  وسیله تولید مثل مردانه، آلات مردانه،  دارای اهمیت دینی دوران پیش کهن.
   ب = B =  سومین حرف الفبا که در آب و باران و باد (باد حاره ای) می آید.
   س = C =  چهارمین حرف الفبا که در سر و آس می آید.
   د = De =  داخل، شامل، در، دنیا.
   ی =   آخرین حرف هیروکلیف، علامت سنگین و بزرگ و قدرت،
   ر ، ل =  دارنده کشنده رفته واقع شده.
   یل =  دارای قدرت، دارای بزرگی.
   د = De =  داخل، شامل، در، دنیا.
   ا =  راست و بلند،  علامت آلت مردانه.
   و =  شامل شده، اضافه شده.
   دی = D = روز،  این دی خود یک علامت است، و با د اختلاف دارد.
   دیو =  D + و =  شامل شده به روز،  اضافه شده به روز،  روز نگار یا نویس.
   ور = جا و مکان و دانش و دارایی، که مشخص است،  مانند باور، سماور.
   کان = کوه و سنگ و کلوخ + ا =  دارای بلندی و ارتفاع + ن = برکت و نان =  مکان = غار یا اتاق در کوه و تپه که بعدها طی هزارها در ادامه رشد و تکامل،  همچنان در پسوند مکان باقی مانده است.
   بن = ب = آب + ن = برکت.  بن =  آب با برکت که تولید مثل می کند.
   بلخ = ب = آب + ل = وابسته + خ = گود و عمیق، خمره.  بلخ = دارای آب گود و عمیق.
 . . . . .
حروف هیروکلیف تمدن کهن جی
حروف دارای اهمیت
      بعضی از علائم یا حروف معنی خاص دارند،  و در واژه ها بکار می روند،  بنا به تحقیق و پرسجوی من،  از پیران روستایی مدرسه نرفته،  در چند جای ایران و افغانستان.
   اس = S = پاک، سالم.
   اسلام = اس = پاک + لام = مقدس.
   اسکول = اس + کول = کناره، گوشه، کول = مدرسه.
   استخر = اس + تخر = ترخ = جایگاه آب پاک.
   لام = مقدس
   اسلام، ایلام، لاما، ...
   ایران = اران = ا = ایر + ران = مکان.
   ایزد = ای + زد = مزد،  زد = ز = ژ = نماد زایش + د = در، داخل، دنیا.
   ایلام = الام = ا + لام = جایگاه مقدس.
       جهت اطلاع بیشتر به معنی نام شهرها و روستاهای ایران بروید،  همچنین در میان مطالب وبلاگ گاهی از ریشه یابی واژه ها نوشته ام.
حروف هیروکلیف تمدن کهن جی
ترکیب هیرو واژه ها
      این ریشه یابی فقط مختص خودم،  در بیش از 50 سال تحقیق و گفتگو با پیران مدرسه نرفته نقاط مختلف ایران است،  و برداشتهای من در ادامه حروف هیروکلیف جی است،  و نیاز به تحقیق و تحلیل های جدید دارد.
   الکساندر = ال + ک + سان + در = خاندان خورشید پرست،  یا خاندان کوچک خورشید بزرگ.
   ال = خادان = ا = راست و بلند،  آلت مردانه + ل = وابستگی.
   ک = کسر، کوچک، کم.
   سان = خورشید.
   سا = آسمان + ن = برکت.
   در = فراوان، بزرگ.
   ا = ایر.
   نادر = کمیاب،  مخالف زیاد = نا = مخالف + در = زیاد.
   ناسر = ناصر = نا + سر = خوش اخلاق.
   نا = مخالف، بدون + سر = ترش، بداخلاق.
   سرکه = سر + که = کم ترش.
   سر = بی حس = بد اخلاق = ناجور = ترش.
   اس S = اش = پاک = اس + لام = مقدس = اسلام.
   اس + ک = دارنده پاکی.
   اشک = اسک = آب پاک = اشک چشم = عامل مقدس.
   ار = ایران //   ارشک = ار + اشک =  مقدس ایران، پاک ایران.
   مکران = مکه + ان = سرزمین مقدس.
   مک = مکه = استوار، قوی، عبادتگاه، مکان.
   مک + تب = بالابردن مک = بالابردن قدرت و سواد.
   مغز و مخ و مغ همه از همین واژه مک هستند.
   کرمان = کرانه ساحل زمین و کشور.
   کر = کناره – ساحل – حاشیه آب.
   مان = مین = زمین ، کشور ، مادر.
   آسمان = آس = بالا + مان = زمین = بالای زمین.
   اریتره = اری تره = دریای ایران.
   ار = اول اران و اول بسیاری از شهرها مانند اردبیل و اربیل.
   تره = آب، دریا.
   اسپارت = اس + پارت.
   در تحلیل های من اس = پاک و اسپارت = پارت پاک،  و باز از نظر من پارت = پرت = دور است.
   پارتی زان = دورزن،  ژاندارم باستانی.
   شیراز = شیر راز = شیر + راز = چند راه.
   شیر = شر = تقسیم.
   راز = راه = گذر.
   استخر = جایگاه پاک،  معبد بزرگ مقدس و پاک.
   اس = پاک،  مانند اسلام، اسک یا اشک.
   اسلام = اس + لام = پاک مقدس.
   تخر = جایگاه،  که تغییر آوا داده شده آن تغار و تکاب است.
   تغار = کاسه بزرگ.
   تکاب = تک یا تغ یا تخ + آب = جایگاه آب.
   اشکانیان = اسکانیان = کسانی که دینشان پاکی است.
   اسکندر = درون پاکی،  رهبر دین اشکانیان
   اسفند = اسپند = دانه پاک،  که از قدیم بعنوان ضدعفونی و پاک کننده استفاده می شد.
   پند یا فند = دانه،  مانند فندوق.
   فندوق = فند + دوق.
   دوق = دوگ = دوک = بسته چوبی.
   دوکان = دکان = دوک + ان = جایگاه چوبی.
   صندوق = سن + دوق.
   سن =  چوب،  تخته.
   سندل = سن + دل = دل چوبی = دمپایی.
   سن و سنا و سنگر و سنباده و سنعت همه از چوب است.
   سنعت = صنعت = سن + ات = تکه کاری با چوب.
   ات = در، داخل.
   سند = س + اند = سر هند.
   سندباد = سنباد = سن + باد = باد دکل، باد مناسب کشتی.
   اتصال = اتسال = درهم شدن.
   اتسال = ات + سال.
   سال = سا + ل = پیوسته یکپارچه.
   سا = آسمان + ل = وابسته به آن.
   سالن = سا + لون.
   لنگ = لونگ = لون = رنگین + گ = پوست گاو.
   هندسه = هیندسه = هین + د + سه.
   هین = بحرکت در آوردن، حرکت.
   د = De =  داخل، شامل، در، دنیا.
   سه = س = سر = ه = تجسم.
   چلیپا = چارلیبا = چهار لب.
      عده ای نا آگاه و ناشی بهرام را گیرنده گور گفته اند،  درصورتیکه بهرام مقدس است،  و این تقدس گور به مغول و گورکانیان هم رسیده است،  گورکانیان هند را مغول ایرانی می گفتند.  این واژه گور از دوران گاو مقدس باقی مانده است.
   گور = گو = مقدس + ر =  وابسته به آن/  گور = دارای تقدس.
   گو = گاو = گوشت = گوه = تپاله گاو/  گو دارای ارزش برای ادامه زندگی بوده است.
   بهرام گور = بهرام مقدس.
   گورخر = گو + ر + خر = حیوان مقدس،  مانند گاو مقدس.
      مار سلامتی در ظروف جیرفت که اصل و مهم هستند، و بیش از 5000 سال نقش دو مار دارند.
   بیمار = بی + مار /  بی = بدون + مار = سلامتی.
   مار = سلامتی، الهه سلامتی، نشان سلامتی،  مار نشان معروف ظروف جیرفت.
   بیمار در نقاط مختلف آوا های مختلف نیز گرفته مانند ویمار.
      این داستان واژه ها تمامی ندارد،  وقتی اینها را ردیف می کنم،  یاد برنامه طنز مجید می افتم،  که مجید همه چی را چیز دیگری می گفت،  و پدرش عصبانی می شد.  امروزه هم مردم ما که عادت و علاقه به تحقیق و تحلیل ندارند،  این پیگیری واژه ها را مانند همان داستان مجید می دانند.  تلویزیون بجای کار علمی،  بیشتر طنز و جوک و مسخره بازی بخورد مردم داده.  درصورتیکه هر کدام از این سیلاب ها یکی از حروف هیروکلیف جی است،  که وقتی در کنار دیگری قرار می گیرد،  معنی جدید می یابد.  امروزه با کمی تغییر آوا،  همان گفته های چند هزار سال پیش هستند.
   مهم و جالب:  واژه هایی که از روی کم سوادی و یا احساسی،  می گویند عربی و یونانی و اینجایی و آنجایی است،  همه ریشه در تمدن های کهن ایران دارند،  از نظر تحقیقات من تمدن و گویش از یک جا شروع شد،  و به تمام جهان گسترش یافت.  من هنوز جایی از زمین را بدین منظور،  کهن تر از حوزه خلیج فارس نشناختم.  بسیاری از واژه های زبان های دیگر ریشه یابی در آن زبان ندارند،  زیرا ریشه آنها در حروف هیروگلیف جی است.
   توجه:   وقتی می گویم ایران،   منظور نوشتن و گفتن و تعریف از کشور خود نیست،  بلکه منظور تمدن کهن ار یا ایر یا ایران است،  مشروح در اینجا
      تصویر قدیمی‌ترین لوح هندسه دنیا،  که پشت و رویش مطالب هندسی نوشته شده،  مربوط به 3600 تا 3800 سال پیش است،  عکس شماره 4172.
حروف هیروکلیف تمدن کهن جی
فرهنگ حاشیه هلیل رود و جیرفت (گزیده ای از اشیاء استردادی)
      در سال 1383 دو محموله شامل اشیای به دست آمده از حفاری های قاچاق جیرفت در کشور انگلیس ضبط و نهایتا به کشور بازگشته و تحویل موزه ملی ایران شد.  این مجمومه شامل ظروف سنگی ساده و منقوش،  پیکرک و اشیا دیگر است.  کاتالوگ این نمایشگاه شامل 80 صفحه متن،  به همراه عکس های رنگی از اشیا است.  متن کاتالوگ اطلاعاتی از نحوه کشف، منطقه جیرفت، و فرهنگ حوزه جنوب شرق ایران در دوره مفرغ را ارایه می کند.
   تصویر کاتالوگ نمایشگاه حاوی نقشه و طرح و عکس های زیادی است،  همچنین لیستی از 72 نمونه شی به نمایش در آمده و اطلاعات مرتبط به آنها است.  عکس شماره 4158.
حروف هیروکلیف تمدن کهن جی
چند معنی از چند نام تاریخی
      در چند هزار سال پیش،  فرهنگ لغات آدم ها خیلی محدود بود،  و فقط چند آوا داشتند،  سپس با سرهم کردن آنها واژه های جدید با مفهوم جدید ساختند.
   اسلام و ایلام و سلام ــ  اسلام به معنی پاک و مقدس است،  اسلام = اس + لام،  اس به معنی پاک است:  اسپهان، استهبان، استخر، اسکندور،  و غیره.  لام به معنی مقدس و روشنایی دهنده است،  ایلام = الام = ا یا ای + لام،  ای همچنان در بعضی از زبان های محلی قدیمی ایران به معنی همه است،  که در جمع با لام مقدس می شود:  ایلام مقدس یا چغامیش. از لام به معنی روشنایی دهنده،  لامپ و لاما (کشیش بودایی یا در واقع بوداسپی) بیرون آمده است.
      اس از زبان های باستانی ایرانی،  در هزاره سوم و چهارم خورشیدی ایرانی با ایرانیان به اروپا رفت،  و به صورت یکی از حروف الفبای انگیسی شد،  و در لغات بسیاری معنی پاک خودش را حفظ کرد،  اسکول = اس + کول،  کول به معنی جایگاه کوچک است،  و با اس مقدس،  مدرسه می شود،  نمونه از اس زیاد است.
      در هزاره اول و دوم خورشیدی ایرانی هر کدام از حروف الفبا یک نماد داشتند،  هیروکلیف ایرانی برعکس نوع مصری آن،  با خطوط منظم هندسی مشخص می شد.  بنظر من در این حروف اس،  در نقش مربع می باشد،  که بعد ها در زبان انگلیسی اس کوار گفته شد،  که می شود همانند علامت اس،  زیرا وار به معنی مانند و گونه می باشد،  اسکوار = مربع.
      یک روستای کهن در شهرستان درمیان استان خراسان جنوبی وجود دارد،  که امروزه بنام اسکندر معروف شده است،  ولی پیرمردان آن روستا می گویند،  درست نام روستا اسکندور است،  (اس + کندور)،  که در گذشته کندور پاک و مقدس را آتش و دود می کردند،  آن پیرمردان عزیز و با ارزش،  از اینکه به روستایشان اسکندر می گویند،  بشدت دلخور هستند،  و می گویند اسکوندور Skondor درست است.  کندر یا کندور =  کن یا کون = خمیره، شیره،  و در یا دور = پرارزش.
   تصویر روشن و دود کردن کندور توسط یک فرد از ایزدیان (یزدیان)،  در عباتدگاه لالیش ایالت کردستان در شمال کشور عراق،  و عکس توده پارچه های رنگی اعتقادی،  که نشان دهنده رنگهای درفش کاویانی است،  عکس شماره 4417.
   ایران، تهران، پارس ــ  ایران = ایر + ران،  که می شود سرزمین همه (ای = ایر = ار = همه و مهم + ران = جایگاه پروار و پر برکت)،  تعریف بیشتر ایران در اینجا،  مانند تهران = ته = پائین + ران.  ران به معنی جای چاق و پر برکت،  ماند ران پا، ران گوسفند و گاو،  شمران = شم = بلندی + ران.  در بعضی از کلمات ر از ران افتاده و فقط ان آن باقی مانده است،  که چگونگیش را باید در حروف یافت.  پارس = پرس ParSa = پر + س،  پر عمامه ای سبک ابریشمی که رهبران دینی به سر می گذاشتند،  س هم که به معنی سر است،  یعنی افرادی که عمامه ای به سر داشتند،  پرس یا پرسر یا پارس و پارسا بودند.  از پر،  پرنیان بوجود آمد،  پر + نیان.   نام پرس بعدها به سرزمین این مردمان اطلاق شد،  یونانیها به آنها پرس یا پارسا یا با تغییر آوا پرشا گفتند،  بعد از مهاجرت یونانیها و رومیها به اروپا،  نام پرشیا را با خود بردند.
   تصویر عمامه شاه هخامنشی در یک نبرد تاریخی از کاشی نگاره باستانی،  و عکس یک کشاورز نوازنده از روستای سام آباد استان خراسان جنوبی،  عکس شماره 4595.  با دقت در آثار متوجه می شویم،  لباس این کشاورز امروز در سال 7000 خ،ا، همانند همان شاه های هخامنشی است.
 حروف هیروکلیف تمدن کهن جی
پرسش و پاسخها
   پرسش 532:  آیا کوروش و داریوش و سروش و...  نام های ایرانی هستند.
   پاسخ انوش راوید:  کوروش و داریوش از نام های کهن ایران در هزاره های اول و دوم خورشیدی ایرانی است،  که در واقع کوراوس و داراوس بودند،  که طی دوران س به ش تغییر یافته است.  کور به معنی کوه و کوهستان،  دار به معنی درخت و جنگل است،  و اوس هم یعنی استاد، رهبر.  این دو نام هم در ادامه نام های خدایان متعدد کهن است،  که بسیاری از آنها مانند زئوس (ری + اوس) و مدئوس (مد = ماد + اوس) و غیره،  توسط غربیها بنفع اروپا و کشور یونان دزدیده شده است.
      هنوز در بسیاری از سرزمین ها از نام های کوروس و داروس و... استفاده می کنند،  مانند کشور های ارمنستان و اتیوپی و...،  در ایران با پسوند و پیشوند اسلامی شده اند.  کور مانند کوران،  بادی که از کوه می آید،  کورک یا کوه کوچک که در بدن می زند،  دار هم دار و درخت است.  سروش = س یا سر + اوس = خداوند بالا و سر و عقل،  سراوس هم مانند کوراوس و داراوس طی دوران تغییر س به ش داده است.   سیروس هم همان سراوس یا سیراوس است.  امروزه این نامها بین المللی می باشند،   جهت اطلاع بیشتر به حروف هیروکلیف جی مراجعه و پیگیری شود.   
   پرسش 533:  مغ به چه معنی است؟  و با بغ و بک چه تفاوتی دارد؟
   پاسخ انوش راوید:  درباره مغ گفته اند که روحانیون یا کاهنان باستنانی دین های اهورایی و میترایی و زرتشتی بوده اند.  اما نظر من کمی متفاوت است،  مغ با بغ تفاوتی ندارد،  و تغییر آوایی از مخ است،  سپس از هزاره اول تا سوم آریایی میترایی تغییر آوا یافته،  بک و بای شده است.  قبل از خورشیدی ایرانی مردم دین نداشتند،  ولی عبادت برکت های طبیعی را انجام می دادند.  عده ای از افراد در شرایط دانایی بیشتری بودند،  که به آنها مخ یا مغ یا بغ می گفتند،  سپس با پیدا شدن دینها این نام به کاهنان و روحانیون دین های ایرانی گفته شد.
   پرسش 534:  آیا عمامه لغت فارسی است؟
   پاسخ انوش راوید:  درست عمامه،  ام ما مه است،  ام = دایی یا عمو یا بزرگ، + ما + مه = شبه یا سایه،  جهت اطلاع بیشتر به حروف هیروکلیف جی مراجعه نمایید.  این واژه ایرانی بعدها در هزاره سوم و چهارم خورشیدی ایرانی،  در حکومت بابل عربی و عمامه شد،  عمامه هیچ ریشه یابی در زبان عربی کنونی ندارد.  در بعضی از روستا های باستانی ایران،  به عمامه پروانه می گویند،  که به معنی "پر سر نهادن" است،  آوای و معنی وانه به معنی نهادن است،  پر بمعنی تکه پارچه ابریشمی است.  در نهایت پروانه به معنی جواز روحانیون شد،  امروزه پروانه به معنی اجازه نامه برای همه موضوعات استفاده می شود،  مشروح در اینجا.
   پرسش 535:  نوشته اید ایران = ای + ران پس ایران = ایر + ان چه می شود؟
   پاسخ انوش راوید:  ای + ران در هزاره های اول و دوم خورشیدی ایرانی در تمدن کهن جی بود،  سپس بخشی از این مردم به کناره های دجله و فرات رفتند،  مشروح در اینجا،  و نام خود را هم با تغییر آوا بردند،  و شدند اقوام و یا ملت ایر یا ار،  و سپس این نام تغییر آوا داده شده از ای،  در هزاره سوم و چهارم خورشیدی ایرانی گسترش یافت. 
   توجه و مهم:  هیچ مطلبی را،  بر اساس داستان و افسانه و عقیده نپذیرید،  درباره آن پرسش و تحقیق و تحلیل نمایید،  البته برابر با قوانین و فرمول های علمی قرن 21.
   >>>  جهت اطلاع بیشتر از هر موضوع مطرح شده،  آنرا در جستجوهای وبسایت ارگ ایران بنویسید،  و مطالب را بیابید.
حروف هیروگلیف, درفش کاویانی, ریشه واژه, ریشه یابی زبان, ریشه یابی نامها, فرهنگ زبان, کتیبه جیرفت, کتیبه زیرخاکی, کتیبه کنارصندل, کتیبه جیرفتی, معنی نامها, معنی واژهها, هیروکلیف ایرانی
...............
   برچسبها:  حروف هیروگلیف, ریشه واژه, ریشه یابی زبان, ریشه یابی نامها, فرهنگ زبان, کتیبه جیرفت, کتیبه زیرخاکی, کتیبه کنارصندل, کتیبه جیرفتی, معنی نامها, معنی واژهها, هیروکلیف ایرانی.
.............
حروف هیروکلیف تمدن کهن جی
مستندهای مربوط
مستندهای بیشتر را در آپارات و نماشا لینک آن در ستون کناری ارگ ایران
تاریخ تمدن به مرور و طی هزارها از جایی به جایی رفته است، در این چند عکس این حرکت تمدن و مهاجرت تاریخ بوضوح نشان داده می شود، مشروح در  http://arq.ir/470
* * * * * * * * * *
............................
    توجه 1:  اگر وبسایت ارگ ایران به هر علت و اتفاق،  مسدود، حذف یا از دسترس خارج شد،  در جستجوها بنویسید:  تارنمای ارگ ایران،  یا،  فهرست مقالات انوش راوید،  سپس صفحه اول و یا جدید ترین عکسها و مطالب ارگ ایران را بیابید.
   توجه 2:  جهت یافتن مطالب،  یا پاسخ پرسش های خود،  کلمات کلیدی را در جستجوهای ستون کناری ارگ ایران بنویسید،  و مطالب را مطالعه نمایید،  و در جهت دانش مربوطه این تارنما،  با استراتژی مشخص یاریم نمایید.
   توجه 3:  مطالب وبسایت ارگ ایران،  توسط ده ها وبلاگ و تارنمای دیگر،  بصورت خودکار و یا دستی کپی پیس می شود،  از این نظر هیچ مسئله ای نیست،  و باعث خوشحالی من است.  ولی عزیزان توجه داشته باشند،  که حتماً جهت پیگیر و نظر نوشتن درباره مطالب،  به ارگ ایران مراجعه نمایند.
   ــ  از نظرات شما عزیزان جهت پیشبرد اهداف ملی ایرانی در وبسایت بهره می برم،  همچنین کپی برداری از مقالات و استفاده از آنها با ذکر منبع یا بدون ذکر منبع،  آزاد و باعث خوشحالی من است.
پرسشهای خود را ابتدا در جستجوهای تارنما بنویسید،  به احتمال زیاد پاسخ خود را می یابید
جهت آینده ای بهتر دیدگاه خود را بنویسید،  و در گفتگوهای تاریخی و جغرافیایی و اجتماعی شرکت کنید.
برای دریافت فهرست منابع نوشته ها،  در بخش نظرات زیر برگه مورد نظر پیام بگذارید.

حروف هیروکلیف تمدن کهن جی

حروف هیروکلیف تمدن کهن جی

پیش گفتار

      اولین حروف الفبای جهان در منطقه باستانی جیرفت کشف گردیده است،  اگر این چند کتیبه در هر کجای جهان یافت می شد،  مردم آن کشور درباره آنها کلی تحقیق و تحلیل می کردند،  و کلی تبلیغات که چه بوده و چه نبود.  ولی در ایران همه بی خیالش هستند،  که می تواند دو علت عمده داشته باشد،  یا نمی دانند یا نمی توانند.  در این پست سعی می کنم،  شروع به کشف و یافتن رمز و راز حروف الفبای تمدن کهن جی نمایم.

      حروف الفبای جیرفت با علائم مهندسی است،  هر سیلاب شامل یک علامت است،  که در کنار سیلاب بعدی قرار می گیرد،  این حروف الفبا در هزاره سه و چهار آریایی میترایی به چین استان ایران رفت،  و به مرور اشکال مهندسی سیلاب را از دست داد،  و سپس توسط مردم چین ایران،  به کشور چین برده شد،  حروف الفبای چین ایران در بعضی ظروف باستانی دیده شده است،  که به اشتباه پنداشته اند از کشور چین است،  درصورتیکه راز خواندن آن در حروف الفبای جیرفت قرار دارد.

تصویر شماره 7027 .

کلیک کنید:  تمدن کهن جی

. . . این پست ادامه دارد و بازنویسی می شود . . .

   تصویر انسان غار نشین از یک موزه، عکس شماره 4104.  در ابتدا فرهنگ لغات انسان های غار نشین فقط چند صفحه بود،  و سپس در طول زمان و مکان از همان چند آوا که می دانستند،  ترکیبات و آوا های جدید بوجود آمد.

آغاز داستان حروف

      در هزاره های اول تا پنجم خورشیدی ایرانی،  هر یک از حروف الفبای ایرانی شکل و معنی خاص داشتند،  الف، جیم، میم، لام و غیره.  تا یکصد سال پیش،  لام در نزد بسیاری از دراویش جزو حروف مقدس بشمار می رفت،  و این مقدس در ایلام خود را نشان می دهد.  اگر آشوریها و یا غیره،  در نیمه هزاره پنجم خ،ا،  برای ایلام معنی دیگری گفته اند،  مربوط به خود آنها یا ترجمه غلط می باشد،  ایلام،  که به معنی مقدس همه است،  از حروف و واژه های هزاره اول تا چهارم خ،ا، است. 

     تصویر کتیبه های کشف شده در منطقه تمدن کهن جی،  عکس شماره 4147،  تعداد حروف الفبای ایرانی بسیار بود،  باید با کمک آوای حروف الفبای زبان انگلیسی،  و گمانه زنی های متعدد،  تعدادی از آنها را کشف نمود.  مثلاً امروزه حروف اس و ای در زبان فارسی وجود ندارد،  و در زبان انگلیسی بخاطر جزیره ای بودن،  الفبای ایرانی دست نخورده تر مانده است.  به تعبیر دیگر ریشه زبان انگلیسی در تمدن جی است،  هر کس قبول ندارد،  برود حروف و لغات انگلیسی را ریشه یابی و تحلیل کند،  خود بخود به تمدن کهن جی می رسد.

      با اضافه شدن ک کوچک کردن،  به اس پاک،  اسک شده است،  و طی یکی دو هزاره با تغییر آوا اسک گردیده،  مانند روستای آب اسک در جاده هراز،  و سپس طی یکی دو هزاره دیگر اشک شده است،  بمعنی آب پاک یا اشک چشم.  شباهت جالب و قابل توجهی با اختلاف حروف اول،  در ایلام و اسلام و سلام وجود دارد،  زیرا هر سه از واژه های اصیل ایرانی می باشند،  که در نهایت اسلام (اس + لام = پاک مقدس) بعنوان یک دین اصلی،  توسط ایرانیان پذیرفته شد.

      در زبان فارسی امروزی بعضی از حروف مانند:  س Sa، او O، اس S، ای E، و.. را نداریم،  درصورتیکه در زبان های باستانی ایران وجود داشته اند،  آنها در حروف هیروکلیف جی هم می باشند،  که باید با پیدا شدن کتیبه های بیشتر،  تحقیق شود و کشف گردند.   مانند:  سلام،  س = سر + لام = مقدس و روشن،  که سلام به زبان باستانی ایرانی می شود:  سرت سلامت یا سرت روشن و مقدس.  س = سر،  مانند سقف = س + قف = قفس = پناه،  و سقف = سر پناه،   تمام 30 زبان باستانی ایران و سپس زبان های بوجود آمده از آنها مانند عربی و انگلیسی،  ریشه در زبان و حروف هیروکلیف جی دارند.  بسیاری به اشتباه یا دانش کم،  مثلاً می گویند:  سلام و اسلام و... واژه های عربی هستند،  لامپ و اسکول و غیره،  انگلیسی،  ایلام و.. آشوری و اینجایی و آنجایی هستند،  درصورتیکه زبان های عربی و انگلیسی،  تدوین شده توسط ایرانی ها و از زبان های ایرانی است.

     بنظرم این مقاله اولین بار برای کشف حروف هیروکلیف جی است،  بنابر این ممکن است کم و بیش داشته باشد،  به مرور ادامه می دهم و بازنویسی می کنم.  اگر می دانید که تاکنون شخصی در این باره تحقیقات دارد،  در نظرات بنویسید و بگویید،  همچنین علاقمندان نسبت به کشف رمز حروف هیروکلیف جی،  با هوش و دانش خود اقدام کنند.

      او O می تواند دایره  باشد،  و خود را در اورنگ به معنی غلط امروزی پرتقال نشان داده است،  او = دایره و رنگ = گرد رنگی،  نارنگ، تورنگ، بادرنگ و...،  مرکبات با پیشوند های تعریف خودشان هستند.  س = سر می تواند دایره ای باشد،  با علامت هایی داخل آن.  مخ، مغ،  به معنی مرکز می باشد،  که می توان مرکز عقل و اندیشه هم دانسته شود،  بعدها و در طول زمان بای و بک و... به معنی رهبر و رهبر دینی و خداوند قومی و غیره در راستای آن بوجود آمد.  مخ یا مغ بدلیل اهمیت،  می توانند دارای یک علامت ویژه در این حروف باشند،  که ممکن است بنوعی با اس و س و یا لام، ارتباط داشته باشند.  سجده = س Sa + گ + ده، 

. . . ادامه دارد . . .

حروف هیروکلیف جی

    تعریف های "حروف هیروکلیف جی" و "تمدن کهن جی"،  نظرات شخصی من است،  امیدوارم جوانان باهوش علاقمند،  یک گرایش در این زمینه ایجاد کنند،  و با توانایی های خودشان،  آنرا به سیستم آکادمیک بسپارند.

      مطابق معمول و بدون هیچ سند و مدرک و ریشه یابی،  هیروکلیف را هم از یونان می دانند،  و اینهمه تاریخ دان ایرانی،  کسی پیدا نمی شود بگوید اشتباه می کنید،  و نباید همه چیز را از یونان با سابقه تاریخی اندک بگویید،  و بنویسید.  این نوع خط نگاره سابقه بسیار بیشتر از تاریخ یونان و مصر دارد،  و در تمدن کهن جی بوجود آمده است.

   ــ  هیروگلیف یا هیروکلیف = ایروکلیف = ار کل ف = ایر یا ار = وابسته به ا، مقدس، ایران + کل = کوه کندن + ف = فا، فر، دانش، بزرگی، اهمیت.  در جمع می شود:  دانش مقدس در کوه کنده،   کوه یا کلوخ یا سنگ.

      لازم به یاد آوریست،  تمدن کهن جی چند هزار سال و در وسعت زیادی پراکنده بود،  در ابتدا از نظر زبان شفاهی یکی بوده اند،  سپس طی هزاره ها تفاوت هایی در لهجه و نویسایی پیدا کردند،  بهمین جهت بدون داشتن کتیبه های زیاد،  نمی توانیم این خطوط را در این هزارها و وسعت ها کشف کنیم،  فقط از نظر زبانی،  با کمک از گویش و تعریف زبانی پیران مدرسه نرفته روستائیان دور دست در ایران، هندوستان، گینه نو، مکزیک،  و بویژه جنوب ایران،  می توانیم مطالبی را بنویسیم و با  افزایش تجربه فنی،  آنرا بهبود بخشیم.

حروف ار کل ف

معنی الفبای فارسی و انگلیسی بدون علائم ار کل ف

     آ = AA =  اولین حرف الفبا،  سبک ترین،  در بالا قرار می گیرد،  مانند آس و آسمان.

     ا = A =  دومین حرف الفبا، به معنی براست و بلند می آید،  وسیله تولید مثل مردانه، آلات مردانه،  دارای اهمیت دینی دوران پیش کهن.

    ب = B =  سومین حرف الفبا که در آب و باران و باد (باد حاره ای) می آید.

    س = C =  چهارمین حرف الفبا که در سر و آس می آید.

   د = De =  داخل، شامل، در، دنیا.

  ی =   آخرین حرف هیروکلیف، علامت سنگین و بزرگ و قدرت،

  ر ، ل =  دارنده کشنده رفته واقع شده.

  یل =  دارای قدرت، دارای بزرگی.

  د = De =  داخل، شامل، در، دنیا.

  ا =  راست و بلند،  علامت آلت مردانه.

  و =  شامل شده، اضافه شده.

  دی = D = روز،  این دی خود یک علامت است، و با د اختلاف دارد.

  دیو =  D + و =  شامل شده به روز،  اضافه شده به روز،  روز نگار یا نویس.

  ور = جا و مکان و دانش و دارایی، که مشخص است،  مانند باور، سماور.

   کان = کوه و سنگ و کلوخ + ا =  دارای بلندی و ارتفاع + ن = برکت و نان =  مکان = غار یا اتاق در کوه و تپه که بعدها طی هزارها در ادامه رشد و تکامل،  همچنان در پسوند مکان باقی مانده است.

   بن = ب = آب + ن = برکت.  بن =  آب با برکت که تولید مثل می کند.

   بلخ = ب = آب + ل = وابسته + خ = گود و عمیق، خمره.  بلخ = دارای آب گود و عمیق.

 . . . .

حروف دارای اهمیت

      بعضی از علائم یا حروف معنی خاص دارند،  و در واژه ها بکار می روند،  بنا به تحقیق و پرسجوی من،  از پیران روستایی مدرسه نرفته،  در چند جای ایران و افغانستان.

   اس = S = پاک، سالم.

   اسلام = اس = پاک + لام = مقدس.

   اسکول = اس + کول = کناره، گوشه، کول = مدرسه.

   استخر = اس + تخر = ترخ = دارای آب پاک.

   لام = مقدس

   اسلام، ایلام، لاما، ...

   ای = E = همه.

   ایران = ای + ران = مکان.

   ایزد = ای + زد = مزد،  زد = ز = ژ = نماد زایش + د = در، داخل، دنیا.

   ایلام = ای + لام = جایگاه مقدس همه.

       جهت اطلاع بیشتر به معنی نام شهرها و روستا های ایران بروید،  همچنین در میان مطالب وبلاگ گاهی از ریشه یابی واژه ها نوشته ام.

. . . ادامه دارد . . .

کلیک کنید:  واژهای رزمی با ادبیات کهن ایران

 

فرهنگ حاشیه هلیل رود و جیرفت (گزیده ای از اشیاء استردادی)

      در سال 1383 دو محموله شامل اشیای به دست آمده از حفاری های قاچاق جیرفت در کشور انگلیس ضبط و نهایتا به کشور بازگشته و تحویل موزه ملی ایران شد.  این مجمومه شامل ظروف سنگی ساده و منقوش،  پیکرک و اشیا دیگر است.  کاتالوگ این نمایشگاه شامل 80 صفحه متن،  به همراه عکس های رنگی از اشیا است.  متن کاتالوگ اطلاعاتی از نحوه کشف، منطقه جیرفت، و فرهنگ حوزه جنوب شرق ایران در دوره مفرغ را ارایه می کند.

   تصویر کاتالوگ نمایشگاه حاوی نقشه و طرح و عکس های زیادی است،  همچنین لیستی از 72 نمونه شی به نمایش در آمده و اطلاعات مرتبط به آنها است.  عکس شماره 4158.

چند معنی از چند نام تاریخی

      در چند هزار سال پیش،  فرهنگ لغات آدم ها خیلی محدود بود،  و فقط چند آوا داشتند،  سپس با سرهم کردن آنها واژه های جدید با مفهوم جدید ساختند.

   اسلام و ایلام و سلام

      اسلام به معنی پاک و مقدس است،  اسلام = اس + لام،  اس به معنی پاک است:  اسپهان، استهبان، استخر، اسکندور،  و غیره.  لام به معنی مقدس و روشنایی دهنده است،  ایلام = ای + لام،  ای همچنان در بعضی از زبان های محلی قدیمی ایران به معنی همه است،  که در جمع با لام مقدس می شود:  ایلام مقدس یا چغامیش. از لام به معنی روشنایی دهنده،  لامپ و لاما (کشیش بودایی یا در واقع بوداسپی) بیرون آمده است.  ای به معنی همه،  بعدها در نام ایران خود نمایی نمود،  ای + ران،  که می شود سرزمین همه (ای = همه + ران = جایگاه پروار و پر برکت).

      اس از زبان های باستانی ایرانی،  در هزاره سوم و چهارم خورشیدی ایرانی با ایرانیان به اروپا رفت،  و به صورت یکی از حروف الفبای انگیسی شد،  و در لغات بسیاری معنی پاک خودش را حفظ کرد،  اسکول = اس + کول،  کول به معنی جایگاه کوچک است،  و با اس مقدس،  مدرسه می شود،  نمونه از اس زیاد است.

      در هزاره اول و دوم خورشیدی ایرانی هر کدام از حروف الفبا یک نماد داشتند،  هیروکلیف ایرانی برعکس نوع مصری آن،  با خطوط منظم هندسی مشخص می شد.  بنظر من در این حروف اس،  در نقش مربع می باشد،  که بعد ها در زبان انگلیسی اس کوار گفته شد،  که می شود همانند علامت اس،  زیرا وار به معنی مانند و گونه می باشد،  اسکوار = مربع.

      یک روستای کهن در شهرستان درمیان استان خراسان جنوبی وجود دارد،  که امروزه بنام اسکندر معروف شده است،  ولی پیرمردان آن روستا می گویند،  درست نام روستا اسکندور است،  (اس + کندور)،  که در گذشته کندور پاک و مقدس را آتش و دود می کردند،  آن پیرمردان عزیز و با ارزش،  از اینکه به روستایشان اسکندر می گویند،  بشدت دلخور هستند،  و می گویند اسکوندور Skondor درست است.  کندر یا کندور =  کن یا کون = خمیره، شیره،  و در یا دور = پرارزش.

   تصویر روشن و دود کردن کندور توسط یک فرد از ایزدیان (یزدیان)،  در عباتدگاه لالیش ایالت کردستان در شمال کشور عراق،  و عکس توده پارچه های رنگی اعتقادی،  که نشان دهنده رنگ های درفش کاویانی است،  عکس شماره 4417.

   ایران، تهران، پارس

      ایران = ایر + ران،  که می شود سرزمین همه (ای = ایر = ار = همه و مهم + ران = جایگاه پروار و پر برکت)،  تعریف بیشتر ایران در اینجا،  مانند تهران = ته = پائین + ران.  ران به معنی جای چاق و پر برکت،  ماند ران پا، ران گوسفند و گاو،  شمران = شم = بلندی + ران.  در بعضی از کلمات ر از ران افتاده و فقط ان آن باقی مانده است،  که چگونگیش را باید در حروف یافت.  پارس = پرس ParSa = پر + س،  پر عمامه ای سبک ابریشمی که رهبران دینی به سر می گذاشتند،  س هم که به معنی سر است،  یعنی افرادی که عمامه ای به سر داشتند،  پرس یا پرسر یا پارس و پارسا بودند.  از پر،  پرنیان بوجود آمد،  پر + نیان.   نام پرس بعدها به سرزمین این مردمان اطلاق شد،  یونانیها به آنها پرس یا پارسا یا با تغییر آوا پرشا گفتند،  بعد از مهاجرت یونانیها و رومیها به اروپا،  نام پرشیا را با خود بردند.

. . . ادامه دارد . . .

   تصویر عمامه شاه هخامنشی در یک نبرد تاریخی از کاشی نگاره باستانی،  و عکس یک کشاورز نوازنده از روستای سام آباد استان خراسان جنوبی،  عکس شماره 4595.  با دقت در آثار متوجه می شویم،  لباس این کشاورز امروز در سال 7000 خ،ا، همانند همان شاه های هخامنشی است.

 کلیک کنید:  تماس و نظر و پرسش

استون‌هنج ایرانی است

      بنای بزرگ سنگی استون‌هنج در جنوب انگلستان قرار دارد،  که توسط باشندگان اروپای باستان ساخته شده‌ است.  سازندگان استون هنج،  در حدود 2000 خورشیدی ایرانی،  برابر با ۳0۰۰ ق.م،  سنگ های این بنا را به شکل چند دایره تو در تو،  در مکان فعلی آن کار گذاشتند.  احتمالاً از این دایره‌ های سنگی برای مشاهده حرکات خورشید و ماه و ستارگان،  که در آن زمان طی مراسم مذهبی مورد پرستش قرار می ‌گرفته،  استفاده می‌ کردند.  سنگ هایی شبیه به آنچه که در این بنا به کار رفته، در مناطق دیگر مانند کارناک فرانسه و نیوگرنج ایرلند،  یافت شده‌ است.

      چه کسی می‌داند که استون هنج دقیقا چگونه ساخته شده‌،  سنگ هایی بزرگی،  که تا ۵۰ تن وزن داشتند،  با کشتی از فاصله 220 کیلومتری حمل شده،  روی غلطکها به وسیله گروهی از مردان کشیده شده،  و به محل آورده می‌ شدند.  وقتی سنگها به محل می ‌رسیدند،  با استفاده از طناب و در صورت لزوم با ایجاد سراشیبی خاکی،  آنها را در حالت ایستاده قرار می ‌دادند.  بیشتر بنا های بزرگ برای دانش امروزی یک معما می ‌باشند،  همیشه دانشمندان و باستان شناسان سعی در یافتن اسرار ساخت آنها کرده‌ اند.  برای مردم قدیم این یک کار بسیار مشکل بود،  که بتوانند سنگ های بزرگ را طوری در کنار هم قرار دهند،  که دارای یک شکوه عظیم شود.  این بناها می‌ توانستند به عنوان محل سکونت، معابد، مقابر و یا حتی تقویم‌ های بزرگ در فضای باز مورد استفاده قرار گیرند.  مردم می‌ توانستند با دنبال کردن حرکت اجرام آسمانی،  درباره فصل های سال چیز هایی یاد بگیرند.  دانشمندان باستان به مقدار زیادی برای درو کردن محصولات و غذای خود به فصول سال متکی بودند.  آنها فصلها را به ‌وسیله مراسم و تشریفات مذهبی جشن می ‌گرفتند.  احتمال اینکه این مناطق و نواحی حکم مقدس برای مردم داشته‌ است،  بسیار زیاد می ‌باشد.

      بسیاری از متخصصان بر این باورند که این حلقه بزرگ سنگی در استون هنج،  برای نظارت و همچنین به عنوان معبدی برای ستایش کردن به کار می ‌رفته‌ است.  آنها به خاطر وضعیت قرار گرفتن سنگ بزرگ به نام سنگ هیل (سنگ پاشنه) که حدود ۶ متر ارتفاع و ۳۵ تن وزن دارد،  چنین حدس می زنند.  هنگامی که در لحظه تغییر تابستان ۲۲ ژوئن،  طولانی‌ ترین روز سال،  خورشید طلوع می ‌کند،  به سنگ هیل می ‌تابد،  و یک سایه بلند بوجود می ‌آید،  که تدریجاً از مرکز بنا عبور می‌ کند.  این امر ثابت می‌ کند که استون هنج بر اساس دستورات نجومی ساخته شده ‌است و اهداف مذهبی هم داشته ‌است.

      در سال 1960، منجم آمریکایی جرالد هاوکینگ چنین نظر داد،  که استون هنج، یک رصد خانه و تقویم پیچیده‌ ای بود.  تفاسیر نجومی استون هنج با وجود بی دقتی هایی که دارد هنوز هم محبوب مانده است.  بسیاری از محققین حدس می‌زنند افرادی که استون هنج و جا های دیگر را ساخته اند،  دانسته‌ های ریاضی را که برای پیش گویی بسیاری از وقایعی که در نظریه جرالد هاوکینگ موجود است،  بدست آورده بودند.  قصه گویان می‌ گفتند مارلین جادوگر سنگها را در زمان شاه آرتور افسانه‌ ای قرن پنجم میلادی از ایرلند به استون آورده‌ است.  امروزه متخصصان پی برده‌اند،  که قدمت استون هنج بسیار بیشتر از تاریخ فوق است.  این بنا در سه مرحله ساخته شده ‌است،  که تقریباً آغاز بنای آن از سال 1900 خ،ا،،  برابر با ۳۱۰۰ ق.م،  بوده‌ است.  این مسئله ثابت می‌ کند که استون هنج از اهرام مصر هم قدیمی تر است.

      اولین مرحله یک کانال گرد با یک ساحل خاکی در درون آن بود،  تقریباً یک هزار سال پیش،  در طول مرحله دوم،  کارگران دو حلقه متحد المرکز از سنگها را در مرکز بنای اصلی بلند کردند.  احتمالاً برای آن از ۸۰ قطعه سنگ آتشفشانی باریک،  به نام سنگ آبی استفاده نمودند.  آنها بیشتر از کریستال های سنگ چخماق تشکیل می‌ شدند،  و به نظر می‌رسد از معادن کوه‌ های پرسلی در دایفد،  به آنجا آورده باشند.  فاصله این منطقه تا استون هنج ۲۱۷ کیلومتر ۱۳۵ مایل است.  احتمالاً یک تیم از کارگران سنگ های ۵/۴ تنی را به ‌وسیله قایق در بیشتر طول راه حمل کرده ‌اند.  احتمالاً سپس آن سنگها را به ساحل کشیده‌اند.

      سومین مرحله از ساخت این بنا در سال 3000 آ،م،  یا ۲۰۰۰ ق.م،  شروع شد،  سنگ های آبی با ۸۰ قطعه سنگ های سیاه بزرگ مرکزی به نام سارسین تعویض شدند،  اینها همان سنگ های معروف هستند،  که امروزه هم دیده می ‌شوند.  این سنگها از ناحیه اطراف مارل بورو داون به آنجا آورده شدند،  اما حمل آنها هم حتی مشکلتر از سنگ های آبی بود.  وزن آنها تا ۵۶ تن می ‌رسید،  و هر کدام را باید به ‌وسیله گروهی از مردان روی زمین می ‌کشیدند،  بیشتر سنگ های سارسین به شکل یک حلقه در کنار هم چیده شدند.  پنج تریلیتون نیز در داخل حلقه قرار گرفتند،  که از ۲ سنگ ایستاده که روی آنها یک سنگ افقی قرار می‌ گرفت،  تشکیل می ‌شدند.  امروزه فقط ۳ تریلیتون باقی مانده‌ است.

      حرکت دادن سنگ ‌های عظیم الجثه به محل استقرار شان،  یک کار بسیار عظیم بود،  یک مطالعه نشان می ‌دهد که یک هزار نفر در مدت ۳ هفته می ‌توانستند فقط یک قطعه را به استون هنج حمل کنند.  حتی با استفاده از چنین نیروی کار عظیمی،  ساخت قسمت مرکزی بنا بیش از ده سال طول می ‌کشید.  همچنین خرسنگ هایی نظیر استون هنج در شمال انگلستان موسوم به دایرهٔ سویین ساید که در طی قرن‌ها در زمین فرو رفته اند،  و دایرهٔ کالانیش یافت می ‌شود،  و به علاوه خرسنگ ‌های عمودی باشکوهی در میان دشت آدبری که نماد جنس مذکر و مونثند نیز موجود است.  بعضی براین باورند که این خرسنگ‌ها خاصیت شفا دهندگی نیز دارند،  مثلا کودکان بیمار را از میان سوراخ‌ های واقع در خرسنگ‌ های دایره‌ای شکل واقع در کورن وال عبور میدهند،  و گفته می ‌شود عده‌ای از این سنگ‌ها نشان دهندهٔ کانال های نیرو در زمین نیز هستند.

   مطالب فوق غیر علمی و تحقیقی است،  که درباره استون هنج گفته اند،  همه شاید و احتمالاً و شک و تردید و این موضوعات است.  یک جمله را در مقاله قهوه ای کردم که می گویند:  بیشتر بنا های بزرگ برای دانش امروزی یک معما می ‌باشند.  باید به آنها گفت معما نیست،  شما اروپاییان نمی خواهید دنبال واقعیت بروید،  و سر خود را در دروغها کرده اید،  منشأ ساخت و دانش این بناها در ایران باستان است.

   تصویر استون هنچ،  عکس شماره 5822 .  اسناد و مدارک زیادی وجود دارد،  که استون هنج یک اثر تاریخی باستانی است،  و چیدن سنگها از حقه های تاریخ سازی بریتانیای نمی باشد.  باستان شناسان انگلیسی در این فکر هستند،  که بومیان تاریخی جزیره چگونه و با کدام سابقه ذهنی توانستند این بنا را علم کنند.  هرگز آنها نمی توانند و نمی خواهند تصور و بررسی کنند،  که کار ایرانی های مهاجر به جزیره بوده است،  این وظیفه حرفه ای های ایرانی است،  که در این بخش های تاریخ تحقیق و تحلیل نمایند.  درباره استون هنج مقداری مطالب گفته و نوشته اند،  که هیچ کدام پایه و اساس تاریخی و باستان شناسی ندارد،  فقط نخواسته اند بگویند یک کار میترایی ایرانی است.  نمونه سنگها و معابد و گورستان های ایرانی،  در انگلستان و ایرلند و فرانسه بسیار وجود دارد،  قبلاً عکس و مطالب از آنها پست کرده ام.

      گروه هایی از مردم تمدن کهن جی، در هزاره یک و دو ایرانی،  با کشتی از خلیج فارس به انگلستان و ایرلند رفتند،  زیرا زبان و آثار زیاد نزدیک به ایرانی،  بیشتر از نقاط دیگر اروپا در آنجا وجود دارد.  ولی در طول تاریخ از هزاره دوم تا چهارم آریایی میترایی،  اقوام مختلف ایرانی از راه زمینی ترکیه و بالکان یا اوکراین و لهستان به اروپا رفته اند،  و با ترکیب شدن های متعدد در مسیر زمینی،  آثار خالص ایرانی کمتر باقی مانده است.  سومین نوع مهاجرت ایرانی ها،  در زمان اسکندر کتاب اسکندر تاریخ ایران اسکندر یونانی نیست،  در قرن های آخر هزاره پنجم خورشیدی ایرانی اتفاق افتاد،  آثار دینی مهر و میترا در اروپا،  ثمره این حرکت ایرانی بوده است.

      دلایل متعدد برای اثبات این مهاجرت ها وجود دارد،  که بعلت مفصل بودن هر یک،  به مرور می نویسم،  مثلاً برای اولین دور مهاجرت ایرانیها به انگلستان،  یک دلیل خیلی خوب را می توان گفت.  خود انگلیسی ها هرگز نمی خواهند بگویند،  که مهاجران و اولین آدم های متمدن وارد شده به جزیره ایرانی ها بوده اند،  اما نمی توانند آنرا کتمان کنند،  چون دم خروس هایی به بزرگی سنگ های استون هنچ دیده می شود.  آنها می دانند که این سنگها از فاصله 220 کیلومتری با کشتی،  و سپس با تکنیک به محل کنونی حمل شده است،  پس چه کسی می توانسته چنین کشتی و کارایی و توانایی در نجوم،  در هزاره دوم خورشیدی ایرانی را داشته باشد،  فقط مردم تمدن کهن جی بودند.  اگر این مهاجران زمینی بودند،  هرگز نمی توانستند چنین کشتی هایی داشته باشند،  که سنگ های چند ده تنی را حمل کند.

   تصویر مومیایی 4000 ساله ایرلندی،  که دو سال پیش در باتلاق منطقه «لیش»‌ کشور ایرلند کشف شد،  و نشان از تمدن فراتر از مصر باستان دارد،  که چیزی جز اثری از تمدن جیرفت نمی تواند باشد،  عکس شماره 5825.

      زمان کشف،  این مومیایی در یک کیسه چرمی قرار داشت،   سال 2011 در زمان خشک کردن یک مرداب،  در منطقه «کولگا مونا» کشور ایرلند کشف شد،  و همانند مومیایی «توتنخامون» به یک مرد جوان تعلق دارد.  محققان پس از کشف این مومیایی و انجام آزمایش‌های فراوان از جمله آزمایش رادیو کربن‌،  قدمت این اثر تاریخی منحصر به‌فرد را حدود 4000 ساله برآورد کردند،  که با این حساب حدود 700 ساله قدیمی‌تر از مومیایی "توتنخامون"، مشهورترین فرعون تمدن مصر باستان است و می‌توان آن را قدیمی‌ترین مومیایی اروپا لقب داد.  محققان موزه ملی ایرلند که قرار است قدیمی‌ترین مومیایی جهان در آینده نزدیک در آن به نمایش درآید،  براین باورند که این مرد در عصر برنز می‌زیسته،  و پس از مرگ در یک تابوت چوبی قرار داده شده است،  که طی هزاران سال به تدریج از بین رفته است.

   در هر صورت بعضی از عزیزان بدلیل کمبود اسناد و مدارک باستان شناسی،  نمی پذیرند که مردمی از تمدن کهن جی به انگلستان رفته،  و استون هنچ را بنا کرده باشند.  اصولاً بدلیل دروغ گویی های زیاد اروپائیان بویژه انگلیسیها در تاریخ،  استون هنچ را یک دروغ می گویند،  و عقیده دارند که سنگها را تازه روی هم گذاشته اند.  استون هنچ یک واقعیت تاریخی است،  مدت دو قرن گذشته بارها مورد بازدید باستان شناسان از همه کشورها قرار گرفته،  و تاریخ آن مورد تأیید است،  در این مورد فیلم های مستند زیادی موجود است.  اما از اینکه آثار شهری و بنایی در نزدیکی آن وجود ندارد،  دلیل این است،  که قرنها آن منطقه از انگلستان مورد بهره برداری گندم بود،  و بارها هنگام محاصره های جزیره،  تمام منطقه را برای کشت گندم یکپارچه سازی کرده اند،  و در ضمن طی دوران از چند هزار سال پیش، هر چه بوده و نبوده توسط جویندگان گنج و مردم برده شده است.  بتازگی با پرتو نگاری چند کلبه در دل خاک بدست آوردند،  که نشان می دهد این کلبه ها از آن کارگران سازنده استون هنچ بوده است،  این کلبه ها هم از جانب باستان شناسان کشور های رقیب مورد بازدید و تأیید قرار گرفته،  و فیلم و اسناد آن موجود است.

      از اینکه سند و مدرکی برای اینکه مردمی از تمدن کهن جی آن بنا را ساخته اند وجود ندارد،  باید به استدلال های توصیفی روی آورد،  تا بلکه با وجود این وبلاگ،  جوانان باهوش ایران بیش از پیش در این تخصص فعال شوند،  و کشف های تاریخی صورت پذیرد.

   1 ــ  تنها نیرو هایی که می توانستند این سنگ ها را از 250 کیلومتری بوسیله کشتی با ظرفیت باربری بیش از 100 تن  بیاورند،  مردمی از سواحل خلیج فارس یا مصری ها بودند.  از آنجا که مصریها در 5100 سال پیش هنوز به چنین توانایی دست نیافته بودند،  مانند کشتی سازی یا توانایی در تنظیم نجوم،  پس مردمی از تمدن کهن جی بودند،  که چنین کاری را می توانستند بکنند.

   2 ــ  اگر مردمی که از راه زمین به اروپا مهاجرت کرده،  و از آنجا به انگلستان رفته باشند،  آنها خود بخود نمی توانستند کشتی هایی با ظرفیت بالا بسازند،  که بتوانند آن سنگها را حمل کنند،  زیرا در توانایی و تخصص آنها نبود.  فقط می توانستند قایق های کوچک بسازند،  که از دریا عبور کنند،  همچنین آنها توانایی استفاده از قرقره ها و قلاب و بالابر هم نداشتند،  چون تخصص کشتی سازی نمی دانستند.

   3 ــ  تمدنی می تواند چنین کار بزرگی دور از سرزمین مادری خود انجام دهد،  که آثار دیگری از آن تمدن در بقیه جهان باقی مانده یا داشته باشد.  قبلاً از مقداری آثار تاریخی،  که از خلیج فارس به آمریکای مرکزی و جنوبی رفته بود نوشته ام.  اگر ادامه ردیابی و تهیه گزارش های آنها توسط ایرانیان متخصص و حرفه ای حقوق بگیر،  کوتاهی شده است،  باید بعد از وبسایت ارگ،  و با فشارها و حرکت های جوانان باهوش پیگیری شود.

   تصویر کشتی کوفو،  که در گیزای کشور مصر کشف شد،  عکس شماره 5748.  این کشتی بسیار بزرگ،  در 2400 خورشیدی ایرانی و از 1200 قطعه چوب و مقدار زیادی طناب و بست های طلایی ساخته شده بود.  در آن زمان 500 سال از ساخت استون هنچ می گذشت،  و آن موقع در تاریخ مصر اثری از کشتی سازی های بزرگ نیست.  این بخوبی نشان می دهد،  مردمی در هزاره اول خورشیدی ایرانی،  در مصر مهاجر نشین ایجاد کرده،  سپس از آنجا برای کشف جهان رفته اند،  شاید سرآغاز داستان های هومر باشد.

   تصویر مقبره گذرگاهی نیو گرینچ در کشور ایرلند،  که ممکن است آرامگاه سازندگان استون هنچ باشد،  از این دست آثار کهن در آن قاره زیاد است.  اروپائیان ادعا می کنند،  که آنها از نظر تاریخی نامشخص هستند.  ما در وبسایت ارگ می خواهیم درک جدید از جغرافیا ـ تاریخ و گرایش های مختلف آن ایجاد کنیم،  تا جوانانی متخصص و متعهد و معتقد به توانایی های تاریخی و ملی خود پیگیری کنند،  و ادامه دهند راه ما باشند.

انگلو های ایرانی

      در داستان بزبز قندی یا همان داستان شنگول و منگول و حبه انگور،  بزبز قندی کل ایران است،  شنگول اقوام انشان های فارس و شنهاری هندی و هند خوزستان،  منگول اقوام مغولستانی و چینی،  انگول اقوام انگلیسی و اروپایی می باشند،  و همه اینها در کل تاریخ تمدن ایران قرار داشتند.  بمنظور متوجه شدن این نوشته،  لازم است وبسایت ارگ و لینک های آنرا با دقت و حوصله و زمان بخوانید.  یکبار دیگر توضیح بدهم،  حبه انگور درست نیست،  و هیچ ترازی در داستان ندارد،  درست آن انگول یا انگلوساکسن می باشد.

   ــ  انگول = انگل = ان (= خارج شده،  خارج شده از چیزی) + گل (= گل و خاک = جوهر آدم) = در کل می شود خارج شده از خاک،  آدم های خاکی.

   ــ  شنگول = شنگل = شن = سن = سان (= خورشید در زبان تمدن کهن جی) + گل (= جوهر آدم یا گل و خاک) = در کل می شود،  آدم های خورشیدی.

   ــ  منگول = منگل = من (= واحد وزن و من شخصی و مرد) + گل (= جوهر آدم یا گل و خاک) = در کل می شود،  آدم های حساب شده و منی.

 درفش کاویانی بر سر ملکه انگلستان

    انگلوساکسن = انگل های نیایش کننده خورشید،  درفش کاویانی بر سر تاج ملکه انگلستان دلیل این معنی می باشد.  همچنین می توانید به استون هنج ایرانی مراجعه نمایید.

    درفش کاویانی؛  درفش اسطوره ‌ای ایران از عهد قدیم تا پایان شاهنشاهی ساسانیان بوده است،  به گفتهٔ مورخین ایرانی و اسلامی  یک میلیون سکهٔ طلا ارزش داشته ‌است.  این درفش پس از شورشها و اسلام در ایران از بین رفت.

   تصویر طرح درفش کاویانی ایرانیان،  که در تزیین و طراحی جواهرات سلطنتی ملکه مادر، ملکه ویکتوریا و ملکه الیزابت استفاده شده است.  الماس کوه نور هم در این عکس دیده می شود،  عکس شماره 5727.

   ــ  طرح درفش کاویانی،  که در تاج و طراحی جواهرات سلطنتی انگلستان دیده می شود،  از دوران مهاجرت مردم تمدن کهن جی و ساخت استون هنج در دست و اندیشه تاریخی آنها بوده است،  کار و طرح جدیدی مربوط به این دو سه قرن اخیر نمی باشد.   

. . . ادامه دارد و باز نویسی می شود . . .

کلیک کنید:  تاریخ زبان اربی (عربی)

  

پرسش و پاسخها

   پرسش 532:  آیا کوروش و داریوش و سروش و...  نام های ایرانی هستند.

   پاسخ انوش راوید:  کوروش و داریوش از نام های کهن ایران در هزاره های اول و دوم خورشیدی ایرانی است،  که در واقع کوراوس و داراوس بودند،  که طی دوران س به ش تغییر یافته است.  کور به معنی کوه و کوهستان،  دار به معنی درخت و جنگل است،  و اوس هم یعنی استاد، رهبر.  این دو نام هم در ادامه نام های خدایان متعدد کهن است،  که بسیاری از آنها مانند زئوس (ری + اوس) و مدئوس (مد = ماد + اوس) و غیره،  توسط غربیها بنفع اروپا و کشور یونان دزدیده شده است.  هنوز در بسیاری از سرزمین ها از نام های کوروس و داروس و... استفاده می کنند،  مانند کشور های ارمنستان و اتیوپی و...،  در ایران با پسوند و پیشوند اسلامی شده اند.  کور مانند کوران،  بادی که از کوه می آید،  کورک یا کوه کوچک که در بدن می زند،  دار هم دار و درخت است.  سروش = س یا سر + اوس = خداوند بالا و سر و عقل،  سراوس هم مانند کوراوس و داراوس طی دوران تغییر س به ش داده است.   سیروس هم همان سراوس یا سیراوس است.  امروزه این نامها بین المللی می باشند،   جهت اطلاع بیشتر به حروف هیروکلیف جی مراجعه و پیگیری شود.   

   پرسش 533:  مغ به چه معنی است؟  و با بغ و بک چه تفاوتی دارد؟

   پاسخ انوش راوید:  درباره مغ گفته اند که روحانیون یا کاهنان باستنانی دین های اهورایی و میترایی و زرتشتی بوده اند.  اما نظر من کمی متفاوت است،  مغ با بغ تفاوتی ندارد،  و تغییر آوایی از مخ است،  سپس از هزاره اول تا سوم آریایی میترایی تغییر آوا یافته،  بک و بای شده است.  قبل از خورشیدی ایرانی مردم دین نداشتند،  ولی عبادت برکت های طبیعی را انجام می دادند.  عده ای از افراد در شرایط دانایی بیشتری بودند،  که به آنها مخ یا مغ یا بغ می گفتند،  سپس با پیدا شدن دینها این نام به کاهنان و روحانیون دین های ایرانی گفته شد.

   پرسش 534:  آیا عمامه لغت فارسی است؟

   پاسخ انوش راوید:  درست عمامه،  ام ما مه است،  ام = دایی یا عمو یا بزرگ، + ما + مه = شبه یا سایه،  جهت اطلاع بیشتر به حروف هیروکلیف جی مراجعه نمایید.  این واژه ایرانی بعدها در هزاره سوم و چهارم خورشیدی ایرانی،  در حکومت بابل عربی و عمامه شد،  عمامه هیچ ریشه یابی در زبان عربی کنونی ندارد.  در بعضی از روستا های باستانی ایران،  به عمامه پروانه می گویند،  که به معنی "پر سر نهادن" است،  آوای و معنی وانه به معنی نهادن است،  پر بمعنی تکه پارچه ابریشمی است.  در نهایت پروانه به معنی جواز روحانیون شد،  امروزه پروانه به معنی اجازه نامه برای همه موضوعات استفاده می شود،  مشروح در اینجا.

   پرسش 535:  نوشته اید ایران = ای + ران پس ایران = ایر + ان چه می شود؟

   پاسخ انوش راوید:  ای + ران در هزاره های اول و دوم خورشیدی ایرانی در تمدن کهن جی بود،  سپس بخشی از این مردم به کناره های دجله و فرات رفتند،  مشروح در اینجا،  و نام خود را هم با تغییر آوا بردند،  و شدند اقوام و یا ملت ایر یا ار،  و سپس این نام تغییر آوا داده شده از ای،  در هزاره سوم و چهارم خورشیدی ایرانی گسترش یافت. 

 جهن یا جن

      در بسیاری از متون قدیمی و میانه و جدید از جن گفته و نوشته اند،  و از پیران قدیمی نیز در این باره شنیده ایم،  و همیشه برای همه پرسش پیش آمده که این جن چیست و چه بوده.  تمام اینگونه داستان ها به دوران تمدن کهن جی بر می گردد،  و از ادبیات آن تمدن است.  و یک اصل مهم را هم باید توجه نمود،  مردم تمدن های کهن ار و آت و جی،  خیلی بیشتر از آنچه که ما تصور کنیم علمی بودند،  و آنها عقایدشان نه بر اساس احساسات پوچ،  بلکه بر پایه علم قرار داشت،  زیرا مدت چند هزار سال سابقه تمدن داشتند،  یعنی آنها عقاید نداشتند،  بلکه علم داشتند.

   ــ  جن = جهن،  درست آوای جن به معنی جن های غیر انسانی،  جهن است،  بر وزن جهنم (= جهن+ نم = جایگاه جهن)، نه بر وزن جهن خلاصه جهان.  ولی در ادبیات چند سده گذشته آوا و نوشته آن از جهن به جن تغییر کرد،  هـ کوتاه آوای وسط آن گفته نشد،  هم اکنون اگر به نزد پیران مدرسه نرفته روستا های دور دست بروید،  جن را جهن می گویند.

      از پیران مدرسه نرفته روستا های دور دست در طی چندین سال شنیده ام،  که جن ها می پریدند،  و به آنها جهنده می گفتند،  یعنی جهن + ده = عملکرد.

      از گذشتگان شنیده بودم،  می گفتند،  در غارها و دخمه های قدیمی،  که با سنگ چیده شده،  و یا سنگ بزرگی نیز بر بالای آن قرار داده اند،  جن ها زندگی می کردند.  آن قدیمی ها می گفتند،  که وقتی چند هزار سال پیش انسان های دوران سنگ منازل و گبر های شان را در طول تاریخ رها می کردند،  جن ها آنجا را مناسب برای زندگی می دیدند،  و درون آنها اقامت می کردند.

تصویر انوش کنار گور دخمه ای در شهر یری،  عکس شماره 5641.

      آن موقع که جوان بودم و امکانات تکنولوژی تحقیقاتی چون امروز نبود،  این گونه حرفها مانند جن را خرافات می دانستم،  و بسیاری را همچون دروغ های تاریخی به حساب می آوردم،  حالا می دانیم که از میان حرفها و داستان های قدیمی،  می شود خیلی مسائل را به تحقیق گرفت.  یکی دو سال گذشته همین حرفها را از مردمان آفریقا و اندونزی شنیده ام،  قدیمی های ایران می گفتند،  این جن ها یک سوم تا یک چهارم انسان قد و قامت دارند،  و خیلی سریع و فرز هستند،  و می جهند،  در اندونزی و آفریقا هم چنین می گویند.  چند سال پیش اسکلت نوعی انسان در اندونزی بنام هومو فلورسیلین Homo floresiensis کشف شده،  که به همین مقیاس می باشد،  و در تحقیقات مشخص کرده اند،  که بدلیل اندازه کوچک خیلی سریع تر از انسان فعلی بوده اند.  ولی هیچ کس بدرستی نمی داند به چه دلیل منقرض شده اند.  گویا این انسان نما های کوچک در اندونزی چند ده یا چند هزار سال پیش منقرض شده اند،  آنها توانایی شکار و کشاورزی و استفاده از ابزار و اسلحه را نداشتند،  فقط می توانستند چیز هایی بیابند و بخورند،  یا از انسان های Homo Sapiens  بدزدند،  درست مانند آنچه که قدیمی های ایران می گفتند.

      افراد مسن و قدیمی های اندونزی تعریف می کنند،  از قدیمی هایشان شنیده اند،  که این آدم کوچولو ها از مزارع و منازل آنها دزدی می کردند.  یک روز مردم که از دست آدم کوچولوها کلافه شده بودند،  رفتند آنها را کشتند،  و غارشان را آتش زدند.  در همین غار مورد نظر باستان شناسان توانستند،  باقی مانده اسکلت یک خانواده شش نفری آدم کوچک را پیدا کنند،  تاکنون این تنها مورد یافته شده در نوع خود می باشد.  شاید بد نباشد در گوشه کاوش های مناطق باستانی ایران،  این قبیل انسان های کوچک را هم در نظر داشت.

تصویر آدم کوتله های شهداد،  عکس شماره 4165.

      در نگاهی کوتاه به اعماق تاریخ نوشته ام:  ....  انسان های Homo Sapiens در گیر با انسان نما های هومو فلورسیلین  Homo floresiensis شدند،  که حدود 12 هزار سال پیش آخرین خانواده اینگونه انسان نما را در غار گینه سوزاندند،  و استخوان های سوخته ای برای ما یادگار گذاشتند.  جهت اطلاع بیشتر بزبان انگلیسی در جستجوها بنویسید:   Homo floresiensis و اطلاعات و دانش بگیرید.

   توجه و مهم:  هیچ مطلب را بر اساس داستان و افسانه و عقیده نپذیرید،  درباره آن پرسش و تحقیق و تحلیل نمایید،  البته برابر با قوانین و فرمول های علمی قرن 21.

 کلیک کنید:  تاریخ کاغذ در ایران

کلیک کنید:  استان های تاریخی ایران

کلیک کنید:  محوطه های تاریخی ایران

آبی= روشنفکری و فروتنی،  زرد= خرد و هوشیاری، قرمز=  عشق و پایداری،  مشروح اینجا

    توجه:  اگر وبسایت ارگ به هر علت و اتفاق،  مسدود، حذف یا از دسترس خارج شد،  در جستجوها بنویسید:  انوش راوید،  یا،  فهرست مقالات انوش راوید،  سپس صفحه اول و یا جدید ترین لیست وبسایت و عکسها و مطالب را بیابید.  از نظرات شما عزیزان جهت پیشبرد اهداف ملی ایرانی در وبسایت بهره می برم،  همچنین کپی برداری از مقالات و استفاده از آنها با ذکر منبع یا بدون ذکر منبع،  آزاد و باعث خوشحالی من است.

ارگ   http://arq.ir

 

کلیک کنید:  تماس و نظر و پرسش