وبلاگ تاریخی و جغرافیایی  " ارگ ایران "

وبلاگ تاریخی و جغرافیایی " ارگ ایران "

مطالب و مقالات از وبسایت ارگ ایران www.arq.ir
وبلاگ تاریخی و جغرافیایی  " ارگ ایران "

وبلاگ تاریخی و جغرافیایی " ارگ ایران "

مطالب و مقالات از وبسایت ارگ ایران www.arq.ir

آثار تاریخی تمدن های کهن "ار" و "جی"

آثار تاریخی تمدن های کهن "ار" و "جی"

پیش گفتار

      ما باید درباره آثار تمدن های کهن ایران بیشتر تحقیق کنیم،  بگوییم و بنویسیم،  این آثار کمتر آلوده به دروغ های تاریخ هستند،  زیرا غربی های قرون 18 تا 20 چیزی از آنها نمی دانستند،  تا درباره آنها دروغ و دونگ بسازند و بگویند.  با آثار دوران کهن ایران،  براحتی می توان تاریخ ایران و جهان را،  از نو سرو سامان علمی داد.

این صفحه پیوست تمدن های کهن ایران و جهان است.

 

گورستان اسپیدژ

      اسپیدژ در ایرانشهر یکی از محوطه ‌های پیش از تاریخ و مربوط به هزاره‌ سوم خورشیدی ایرانی است.  این محوطه در سال 1381 شناسایی و اولین مطالعات و پژوهش‌ها درباره‌ آن انجام شد.  اسپیدژ مربوط به عصر مفرغ و جزو تمدن‌ های جازموریان است.  این منطقه پل رابط بین‌ تمدن‌ های بزرگ هزاره‌ سوم در فلات مرکزی ایران به شمار می‌رود،  که نمونه‌ بارز آن،  تمدن جیرفت و شهر سوخته است.  در هزاره‌ سوم ما در هیچ کجای دیگر مانند این سایت باستانی که دارنده‌ ارتباط نزدیک این دو تمدن را باشد نمی‌بینیم.  این اولین باری است که در یک سایت آثاری از برنز قدیم را پیدا کرده‌ایم.

      اسپیدز یا اسپیدژ (دژ سفید) که نام خود را از قلعه ای به همین نام از دوره اسلامی،  که با سنگ لاشه سفید رنگ ساخته شده گرفته و با نخلستان های سر سبز و انبوه و چشمه ای گوارا،  که در فاصله 40 کیلومتری جنوب غرب شهر بزمان واقع شده است.  این قبرستان به دو دوره‌ پیش از تاریخ تقسیم می‌شود،  که یکی مربوط به عصر برنز میانی تا ابتدای عصر آهن و دیگری عصر آهن و مربوط به هزاره‌ چهارم خورشیدی ایرانی است.

      منطقه‌ باستانی اسپیدژ که در کنار منابع آب و نخلستانی بزرگ به همین نام قرار دارد،  آثار سه دوره‌ پیش از تاریخ، دوران تاریخی و دوران اسلامی را در خود جای داده است. علاوه بر قبرستان‌ های باستانی این منطقه آثاری از یک قلعه و استحکامات وابسته به آن نیز،  که به دوران اسلامی مربوط می‌شود،  هنوز برجا مانده است.  این قلعه به دلیل استفاده از سنگ‌ های آهکی سفید رنگ در ساخت، به نام “قلعه سفید“ یا “دژ سفید” شهرت دارد.  نتایج کاوش در بقایای تمدن پنجهزار ساله‌ بزمان ایرانشهر،  تمدن غنی ساکنان این منطقه از بلوچستان را آشکار کرده است.

   تصویر گورستان پنج هزار ساله «اسپیدژ» در 40 کیلومتری بخش «بزمان»،  سفال‌ های قرمز و خاکستری منقوش که با ظرافت بسیار بالایی ساخته شده‌اند،  به‌وفور در کنار حفره‌ های ایجاد شده وجود داشتند،  عکس شماره 7980.

      در 2 کیلومتری گورستان پنج هزار ساله «اسپیدژ»، محوطه‌ای وسیع وجود دارد،  که به «پیر سهران» معروف است.  در این منطقه آثار یک شهر مسکونی دیده می‌شود،  که با قلوه سنگ‌ های کوچک و بزرگ ساخته شده و باستان‌شناسان نمی‌دانند،  که آیا این محوطه‌ متعلق به هزاره سوم خورشیدی ایرانی،  همان شهر مسکونی مردم اسپیدژ است،  یا شهر دیگری در هزاره سوم در این منطقه وجود داشته،  و هنوز شناسایی نشده است.

      آن چه از شهر مسکونی اسپیدژ می‌دانیم این است،  که مردم این منطقه خانه ‌های خود را با چوب و حصیر می‌ساختند،  اما منطقه مسکونی «پیرسهران» که در نزدیکی گورستان وجود دارد،  ابهامات زیادی را به وجود آورده است.  زیرا این شهر مسکونی با استفاده از قلوه سنگ ساخته شده،  و در عین حال تاکنون شهر یا محوطه دیگری در کنار «اسپیدژ» شناسایی نشده،  که کاملا مجزا از اسپیدژ باشد.  این محوطه نیز به هزاره سوم خ.ا تعلق دارد،  و دقیقا هم دوره با «اسپیدژ» ‌به حیات خود ادامه می‌داده،  و تنها راه پاسخ به سئوالاتی که پیرامون رابطه این شهر مسکونی با گورستان اسپیدژ وجود دارد،  کاوش در این شهر سنگی است.  گورستان باستانی «اسپیدژ» یکی از اسرار آمیزترین محوطه‌ های باستانی در ایران است،  این گورستان 3 کیلومتری،  چند سال پیش توسط باستان‌شناسان پیگیری شد.  اما پیش از آن که باستان‌شناسان به این منطقه برسند،  حفاران غیر مجاز این گورستان پنج هزار ساله را با به وجود آوردن هزاران گودال تاراج کرده بودند.  نمونه اسپیدژ استان سیستان و بلوچستان در هیچ کجای دنیا پیدا نمی‌شود.

      دوران پیش از تاریخ آن علاوه بر غار های  شماره 1و 2  در مرکز و شمال غرب آن قرار گرفته و قسمت اعظم محوطه را به خود  اختصاص داده است،  آثار  دوران پیش از تاریخ این بخش خود متعلق به دو دوره کوتاهتر  زمانی، هزاره سوم و عصر برنز و دیگری اواسط هزاره چهارم خ.ا،  و اواخر عصر برنز  جدید و آغاز عصر آهن می باشد،  متاسفانه بیشتر حفاری های غیر مجاز و تخریب آثار در همین مناطق صورت گرفته و سبب مضطرب شدن و به هم ریختگی آثار سطحی این دوره شده است.

      با توجه  به نتایج کاوش های صورت گرفته در تیر و مرداد ماه  سال 1382(به سرپرستی آقای محمد حیدری، کارشناس مسائل میراث فرهنگی استان)  می توان گفت:  ساکنان اولیه اسپیدز در هزاره  سوم و چهارم خورشیدی ایرانی،  از سطح دانش و فن آوری بالائی در زمینه های گوناگون برخوردار بوده و از رفاه اجتماعی نسبی بالایی بهره مند بوده اند.  با دانش ذوب فلزاتی همچون مس (و حتی دوره ای آهن نیز) آشنا بوده و کانی مس را از کانسار های همجوار همچون گربودار و مادر مکسان استخراج و مس  را از آن استحصال نموده و نهایتا با آن ابزار و اشیاء از مس و مفزغ می ساختند.  از انواع دست ساخت های مسی - مفرغی می توان به ساخت انواع ظروف همچون کاسه، پیاله، لیوان، ظروف دارای لوله یا آبریز ناودانی  شکل، ملاقه و ابزار آلاتی همچون درفش، سمبه، سوهان، ابزار چهار پهلوی نوک تخت و ابزار مفتولی نوک گرد و نوک پهن و سلاح های مفرغی همچون کارد، خنجر، تبر، و سر پیکان و سایر اشیاء همچون مهره های استامپی، پیکرک، آینه های گرد و دسته دار، مهره، سنجاق سر، میله سرمه و ... اشاره نمود.

      ساکنان اولیه اسپیدز علاوه بر فلزگری به تراش و صیقل سنگ های تزئینی و نیمه بها دار  که از دور  و نزدیک تهیه شده بود،  می پرداختند و از سنگ های عقیق، لاجورد، مرمر، آهک، فلینت و چخماغ،  انواع مهره ها به اشکال گرد، بیضی، لوزی، استوانه ای یا خمره ای و مهره های دوکی شکل می ساختند.  با نگاهی به آثار مکشوفه در قبور اسپیدز،  می توان نوعی آثار شکل گیری جامعه طبقاتی را از نظر میزان سطح رفاه و موقعیت و منزلت اجتماعی افراد مشاهده نموده.  در آن زمان تقسیمات کار صورت گرفته بود و مشاغل و حرفه های تخصصی گوناگونی همچون سنگ تراشی و ابزار سازی، شکار گری، فلز کاری، سفالگری، حصیر بافی (احتمالا پارچه بافی) و تجارت بوجود آمده بود.  برای احراز مالکیت خود از مهره های استامپی که از جنس سنگ یا فلز  ساخته شده بود استفاده می کردند.  اندازه، نقش و حتی جنس مهره ها بیانگر میزان اعتبار اجتماعی صاحبان آنان محسوب می گردید.  تاکنون تعداد زیادی مهره و اثر استامپ  با نقوش حیوانی همچون نقش پرنده و حیوانات  درنده (شیری در حال یورش و حمله که  بروی دو پای خود ایستاده) خصوصا از دوره پایانی عصر برنز و آغاز عصر آهن، به دست آمده.

       نقش انسان بروی ظروف سفالی  برای اولین بار  در سیستان و بلوچستان در این محل  ظاهر  می گردد،  در این نمونه بروی لبه خارجی لبه یک سفالین نخودی رنگ نقوش یک در میان مردان و زنانی در حالت ایستاده با بدنی دوکی شکل با دستها و پنجه های باز که در حالت اجرای مراسمی خاص (احتمالا رقص های آئینی) هستند.  نقش بسته است.  نقوش سفالینه های اسپیدز شامل نقوش انسانی حیوانی، نباتی و طبیعت بی جان منطقه می توان میباشد.  از نقوش عمده می توان به نقوش جانوران و حیوانات بومی منطقه همچون نقش بز سانان (کل، قوچ، میش، آهو، جبیر) عقرب، مار و لاک پشت،  و گیاهان درختانی همچون نخل، خرما، خوشه گندم و همچنین نقوش طبیعت بی جان همچون نقش تپه، کوه، کوهستان، خورشید و نقوش مواج آب اشاره داشت.

      نقوش شانه ای شکل چهار بز سر به هم داده،  که تشکیل گردونه خورشید یا حیات (صلیب شکسته) را می دهند، از نقوش محوری سفالینه های اسپیدز محسوب می گردند.  فرم قبور هزاره سوم خ.ا، (عصر برنز) اسپیدز عموما  گور دخمه ای یا سردابی شکل بوده، به گونه ای  که جسد را به صورت چمابته درون فضای کروی و دخمه شکل آن گذاشته و اشیاء تدفینی را پیرامون آن قرار می داده،  و نهایتا ورودی را با سنگ لاشه مسدود می نمودند.  از نظر تعداد اشیاء تدفینی قبور با هم تفاوت زیادی داشتند،  که در این میان قبوری با 44 و دیگری با 60 شیئی فرهنگی،  بیشتر آثار  مکشوفه را به خود اختصاص  می داند.  در این میان  ظروف ساخته شده از سنگ،  خصوصا سنگ مرمر و سنگ صابون از اهمیت خاصی برخوردارند.  در این قبور  یک ظرف سفالین مکعب مربع شکل خاکستری رنگ منقوش به دست آمده،  که در نوع خود در ایران بی نظیر است.

      از جمله دستاوردهای مهم دیگر می توان به کشف ابزار و وسایل کار یک هنرمند فلزگر در قبور متعلق به پایان عصر مفرغ و آغاز عصر آهن آن اشاره نمود.  آثاری شامل، ملاقه مفرغی، بوته یا ظرف گلدانی  شکل مخصوص ذوب فلز (مس) که داخل  آن از مس مذاب سرد شده پر می باشد،  به همراه انواع ابزار های نوک گرد و نوک تخت (دو سر تخت) مفرغی چهار پهلو یا گرد به همراه سمبه و ابزار آلات نوک تیز یا نوک پهن آهنی به دست آمد،  که در نوع خود بی نظیر یا کم نظیر می باشد.

     یکی از آثار حیرت آوری که در این  کاوشها به دست آمده  یک سر پیکان سنگی بود.  دو ویژگی خاص  این سر پیکان را از سایر سر پیکانها سنگی پیش از تاریخ متمایز می نماید، یکی ساخته شدن به وسیله تراش و صیقل کاری و نه تراش برداری و دیگری  ساخت آیرودینامیک لبه های آن می باشد،  به صورتی  که یک طرف آن کاملا یخ و صاف بوده و طرف دیگر دارای انحنا و قوس برای چرخش در هوا و سرعت و طی مسافت بیشتر بوده است.

      چندین خمره و قطعه سفالی با ارزش، مهر استامپی با نقوش عقاب، گل شش پر و نقوش هندسی به همراه یک نقش انسان کنده بر روی سفال با خمیره قرمز به دست آمد با کشف این نقوش انسان، این دومین نقش انسانی است که در استان سیستان و بلوچستان بر روی سفال به دست آمده علاوه بر آن مجاورت گورستان اسپیدز، کوره ذوب فلزات و استحصال مس شناسائی گردید،  که وفور سرباره های حاصل از ذوب  سنگ مس نشان دهنده رونق فلز گری در اسپیدز می باشد،  که این نمونه ها و این گونه دست سازه های مسی و مفرقی را به صورت های انواع سلاح همانند تبر، کلنگ، خنجر، سر نیزه، زوبین و انواع ظروف و اشیاء و ادوات فلزی همچون کاسه، لیوان و پیکره های حیوانی  شاهدیم.

      مهم ــ  تا اینکه تب دستیابی به دفینه های احتمالی و خیالی در سال 1381 در مناطق استان همجور (جیرفت) بدینجا سرایت کرد،  و دامن این گورستان را نیز گرفت،  و بسیاری از آثار آن به غارت رفت،  و نابود گردید.  همین امر سبب شناسائی و نهایتا ثبت آن به شماره 6745 در فهرست آثار ملی  کشور در سال 1381  گردید.  در بررسی اضطراری چند روزه در بخش بزمان،  که توسط کارشناسان میراث فرهنگی  استان در شهریور  ماه سال 1381 صورت گرفت، آثار فراوانی از دوره های مختلف پیش از تاریخ -  تاریخی و اسلامی،  در منطقه شناسایی گردید،  و در همین زمان به مدت ده روز کار مقدماتی مطالعاتی،  و ساماندهی گورستان اسپیدز  به اجرا درآمد،  که نتایج شگرفی از آن حاصل آمد.

    ــ  یکبار دیگر تکرار کنم،  گورستان اسپیدز با حدود 20 هکتار وسعت،  در بردارنده آثار دو دوره متمایز، دوره اسلامی و دوره پیش از تاریخ می باشد،  دوره اسلامی آن شاهد بقایای قلعه سنگی و استحکامات سنگچین و قبور آن می باشد،  که عموما در جنوب  شرق این محوطه واقع شده است.

گیل گمش در اسپیدز

    باستان شناسان ظرفى سفالى متعلق به ۴۰۰۰ سال پیش،  که نقش اسطوره گیل گمش، قدیمى ترین اسطوره جهان،  که در بین النهرین در غربى ترین نقطه ایران شکل گرفته است،  را در محوطه باستانى اسپیدز در سیستان و بلوچستان شهرستان ایرانشهر شهر بزمان در شرقى ترین نقطه کشور کشف کردند.  تا پایان کاوش ها در محوطه اسپیدز باستان شناسان موفق به کشف بیش از ۹۰۰۰ قطعه سفال کامل و شکسته شدند.

        باستان شناس و سرپرست هیات کاوش در محوطه پیش از تاریخ «اسپیدز» گفت:  «به نظر مى رسد نقش «گیل گمش» روى این ظرف سفالى بدوى تر از طرح گیل گمشى است،  که در تمدن بین النهرین یافت شده است.»  این ادعا هنوز در حد یک نظریه مطرح شده،  و مطالعات روى این نقش همچنان ادامه دارد.  وی گفت: «ما تحقیقات خود را در ابعاد گسترده اى روى این شى باستانى آغاز کرده ایم،  تا بتوانیم فاصله زمانى این دو نقش همین نقش اصلى بین النهرین و نقش پهلوان اسپیدز را کشف،  و شناسایى کنیم.»  به گفته این کارشناس روى این سفال آجرى رنگ،  نقش پهلوان گیل گمش دیده مى شود،  که با یک دست بزى را بالا برده و قدرت نمایى مى کند.  اندام ورزیده او همانند گیل گمش تمدن بین النهرین است.  در گیل  گمش بین النهرین، پهلوان را مى بینیم،  که با یک دست یک شیر را به هوا بلند کرده است.  نکته جالب توجه این جاست که بینى گیل گمش اسپیدز کاملاً عقابى و اغراق شده طراحى شده است.

      همین تفاوت انجام تحقیقات مفصل را ضرورى مى کند.  شواهد نشان مى دهد که فرم طراحى پهلوان اسپیدژى بدوى تر و ابتدایى تر از گیل گمش یافت شده در بین النهرین است.  آرایش مو هاى مجعد پهلوان بین النهرین در این نقش دیده نمى شود،  و همه چیز از نقش بز تا شیر و سایر ویژگى ها بسیار ساده تر از نوع طراحى در نقش بین النهرین به نظر مى رسد.  تلاش براى یافتن نقوش دیگر درباره این پهلوان اسپیدز ادامه دارد.  کاوشگران اسطوره حماسى «گیل گمش» که پادشاهى انسان و نیمه خدا بوده است،  را قدیمى ترین اسطوره بشرى مى دانند.  این اسطوره در تمدن باستان بین النهرین شکل گرفته و تاکنون محققان،  اسطوره اى از گیل گمش قدیمى تر نیافته اند.

 

 کلیک کنید:  قرن سنت گریزی

کلیک کنید:  حروف هیروکلیف جی

کلیک کنید:  تاریخ دین و آئین در ایران

آبی= روشنفکری و فروتنی،  زرد= خرد و هوشیاری، قرمز=  عشق و پایداری،  مشروح اینجا

    توجه:  اگر وبسایت ارگ به هر علت و اتفاق،  مسدود، حذف یا از دسترس خارج شد،  در جستجوها بنویسید:  انوش راوید،  یا،  فهرست مقالات انوش راوید،  سپس صفحه اول و یا جدید ترین لیست وبسایت و عکسها و مطالب را بیابید.  از نظرات شما عزیزان جهت پیشبرد اهداف ملی ایرانی در وبسایت بهره می برم،  همچنین کپی برداری از مقالات و استفاده از آنها با ذکر منبع یا بدون ذکر منبع،  آزاد و باعث خوشحالی من است.

ارگ   http://arq.ir

 

کلیک کنید:  تماس و نظر و پرسش

اهرام گمشده اسرار آمیز کشور چین

اهرام گمشده اسرار آمیز کشور چین

پیش گفتار

       جوانان باهوش ایران،،  توانایی های دانشی و فکری خود را با مطالعه وبسایت ارگ بالا ببرید،  تا بتوانید از تاریخ و جغرافیای ایران بخوبی و بدرستی بگویید و بنویسید،  و از آنها در مقابل ترفندها و دروغها و حملات دفاع نمایید.

تصویر نقشه کشور چین،  عکس شماره 7973.

اهرام مخفی کشور چین

تصویر تعدادی از اهرام کشور چین،  عکس شماره 7974.

      حدود 100 هرم باستانی در استان شاآنشی Shaanxi، شهرستان شیان Xi'an ، مرکز کشور چین قرار دارد.  شاآنشی یا کنجانفو (به چینی: 陝西)، (به پینیین: Shaanxi) یکی از استان‌ های کشور چین است.  این استان در مرکز این کشور قرار گرفته ‌است،  و مرکز آن شهر شیان است.  جمعیت آن بالغ بر چهل میلیون نفر است.

      این اهرام نشان دهنده ورود تمدن از ایران و چین استان ایران،  به کشور چین کنونی می باشد،  در این اهرام آثار فراوانی وجود دارد،  که بوضوح نشان دهنده غیر چینی بودن آنهاست.  منجمله وجود مومیایی هایی با قیافه مردم ایران یا آریایی.

      دولت چین در 60 سال گذشته سعی در مخفی نگه داشتن یا استتار و از بین بردن این اهرام داشته است،  منجمله در آنها جنگل کاری کرده،  و به کشاورزان گفته است،  در آنها کشاورزی کنند،  و یا سنگها و اشیای آنها را بغارت ببرند.

      وظیفه جوانان محقق متخصص ایران است،  که درباره آنها تحقیق کنند و بگویند و بنویسند،  و در این میان اغفال ترفند های مختلف،  منجمله حقه های غربی برای اینکه آنها را اروپایی بدانند نشوند.

لشکر سفالین کشور چین

تصویر لشکر سفالین کشور چین،  عکس شماره 7975.

      لشکر سفالین (به چینی: 秦始皇陵兵马俑) شامل مجسمه سفالی هزاران سرباز مجهز مربوط به پادشاهی چین شی هوان، موسس دودمان چین در قرن 49 خورشیدی ایرانی است.  مجسمه‌ های سنگی ارتش تراکوتا در حوالی شهر شی‌آن پایتخت نخستین امپراتوری چین پراکنده هستند.  این آثار از مهم‌ترین یافته‌های باستان‌شناسی جهان در سال ‌های اخیر به شمار می‌روند،  که در سه گورستان بزرگ کشف شده‌ اند،  و فضایی بیش از 56 کیلومتر مربع را اشغال کرده‌ اند.

      گویند در سال ۱۹۷۴ میلادی،  کشاورزان چینی در استان شاآن‌شی به صورت کاملاً اتفاقی مقبره چین شی هوان و پاسداران معبد سلطنتی را کشف کردند.  مجسمه‌ های لشکر سفالین بیش از ۷۰۰۰ سرباز،  ۱۳۰ کالسکه نظامی و ۵۲۰ اسب می‌شود.  در رشته ‌ای از حفاری ‌های دقیق و پیوسته،  از سال ۱۹۷۴ تاکنون،  بیش از ۲۰۰۰ پیکره از زیر خاک بیرون آورده شده‌اند.

      مجسمه‌ های لشکر سفالین با اندام و اندازه واقعی به عنوان «پاسداران معبد سلطنتی در چین باستان» مستقر شده بودند.  آنها به اولین امپراتوری چین متحد به نام چین شی هوان تعلق دارند.  این امپراتور در قرن 49 خورشیدی ایرانی بر چین باستان حکومت می‌کرد.

      برخی از این سربازان با استفاده از رنگ‌ های سرخ،‌ سبز،‌ زرد و صورتی و آبی رنگ ‌آمیزی شده‌ بوده‌ اند،  که به مرور زمان این رنگ‌ها از بین رفته ‌اند،  اما بقایای آن در خاک نزدیک سربازان کشف شد،  و باستان شناسان در تلاشند تا دریابند آیا رنگ‌ها متعلق به رنگ طبیعی خاک است،  یا رنگ واراداتی یا تولیدی ترکیبی است.

مومیایی های تاریم کشور چین

تصویر دو مومیایی تاریم کشور چین،  عکس شماره 7976.

      مومیایی های تاریم مجموعه ای از 500 مومیایی است،  که در Tarim Basin، Xinjiang امروزی در چین کشف شده است،  و تاریخ آنها به  قرن های 48 تا 50 خورشیدی ایرانی برمی گردد.  دولت چین آنها را مخفی نگهداشته و پنهان کرده است،  زیرا بسیاری از این مومیایی قیافه غیر چینی،  و کاملاً ایرانی دارند.  اروپائیان در ترفند هایشان می گویند،  که آنها اروپایی بودند،  ول هیچ توضیح علمی تاریخی برای این گفته ندارند.

   مهم:  اروپائی هایی که توانسته اند مردم محلی اطراف اهرام را ببیند،  گفته اند،  این مردم اهرام را متعلق به خدای خورشید،  و مومیایی های سفید ایرانی را فرزندان خورشید می گویند،  که در ذهن و از خاطرات و تعریف های گذشته های خود دارند.

سنگ های دروپا کشور چین

تصویر سنگ های دیسکی دروپا کشور چین،  مشروح در اینجا،  عکس شماره 7977.

 توجه:  جهت اطلاع بیشتر موضع تیتر های بالا را بزبان انگلیسی در جستجوها بنویسید و پیگیری کنید.

کلیک کنید:  راز مصر باستان

کلیک کنید:  تاریخ کشور چین

کلیک کنید:  استان های تاریخی ایران

آبی= روشنفکری و فروتنی،  زرد= خرد و هوشیاری، قرمز=  عشق و پایداری،  مشروح اینجا

    توجه:  اگر وبسایت ارگ به هر علت و اتفاق،  مسدود، حذف یا از دسترس خارج شد،  در جستجوها بنویسید:  انوش راوید،  یا،  فهرست مقالات انوش راوید،  سپس صفحه اول و یا جدید ترین لیست وبسایت و عکسها و مطالب را بیابید.  از نظرات شما عزیزان جهت پیشبرد اهداف ملی ایرانی در وبسایت بهره می برم،  همچنین کپی برداری از مقالات و استفاده از آنها با ذکر منبع یا بدون ذکر منبع،  آزاد و باعث خوشحالی من است.

ارگ   http://arq.ir

 

کلیک کنید:  تماس و نظر و پرسش


چند مطلب جالب و خواندنی 115

چند مطلب جالب و خواندنی 115

    تصویر مجوز طبابت 85 سال پیش در ایران،  این پروانه در سال 1308 صادر گردیده است،  نمونه پروانه وکالت تاریخی در اینجا.

ورزش ایرانی پانکری

  در واقع پانکری یک نام کاملا ایرانی است،  که با افزودن tion به آن، این را نیز مانند دیگر موضوعات تاریخی ایران مصادره کرده اند و  Pammachionگفتند.  پان = ایستاده دارای حقیقت و برکت + کری = کر = ابتدای اول کردار می باشد + ی = یعنی عملی که باید انجام بشود مثل کلمه شنیدنی، دیدنی. کلمه پانکریشن را دارای انجام دو عمل در انتها کرده اند،  یکی (ی) و دیگری tion!؟  دزد های واژه های ایرانی بی سواد هستند،  آنها برای معنی این واژه جملات واهی گفته اند،  و بسیار درباره آن سخن گفته اند،  که از یونان بوده و چند هزار سال سابقه در اروپا دارد،  آنها حتی یک سند هم ارائه نکرده اند.  جوانان ورزشکار ایرانی در سایت ها و وبلاگ هایشان ترجمه های کذب این واژه ها را از یکدیگر کپی کرده اند  جهت اطلاع بیشتر به حروف هیروکلیف جی مراجعه نمایید.  در اواخر قرن 20 این ورزش بعنوان ورزش ملی کشور یونان و با نام اشتباه و جعلی پانکراتیون نامیده شد،  و این ورزش ایرانی بدلیل وجود دروغ های تاریخی،  و کم کاری اساتید ایرانی،  بنام کشور یونان بثبت رسید.  پانکر یا به لاتین pankratiast  به فردی گفته می شود،  که هم از نیروی خود و هم از دانش تفکر خود برای مقابله با حریفان استفاده می نماید،  عکسها در اینجا.

خدمات دولت الکترونیک

      بمنظور دریافت سند زمین،  باید در سایت اداره ثبت،  نام نویسی چند صفحه ای کرد،  و 50 هزار تومان هم پول داد،  و بعد باید یکی دو سال صبر کرد.  سپس یک ایمیل می آید،  که بیایید شروع کنید،  و باید رفت و آمد،  و همه کاغذ بازی ها را حضوری انجام داد،  و 50 هزار تومان هم حضوری داد.

خطر دیگر

   وظیفه همه ماست که با گفتن و نوشتن نظرت مان،  آگاهی برسانیم،  اما جمع کردن و طبقه بندی این انبوه دیدگاه ها،  کار لازم و حرفه ای است.  عزیزان و تحلیل گران سیاسی و اجتماعی ایران،   همانگونه که می دانید قرن 21 قرن نیاز مبرم به نفت و گاز خلیج فارس است،  و بمنظور بدست گرفتن مستقیم و غیر مستقیم این منابع،  رقابت شدید بین قدرت های اقتصادی و سیاسی جهان در جریان است،  و آنها بدین منظور ترفند هایی دارند،  مراقب باشید در دام این ترفندها نیافتید.

    هادی ضیاءالدینی،  نقاش و مجسمه‌ساز سرشناس کُرد در شهر سنندج، پیکر یک شیر و یک زن کُرد را ساخت.  این هنرمند کُرد، نام این پیکر را شیر زنان عنوان و جدیدترین اثر خود اعلام کرده است،  اما تاکنون محل نصب پیکر "شیر زنان کوبانی" معلوم نمی‌باشد.  در شبکه‌های اجتماعی از زنان کوبانی به عنوان قهرمان و سمبل مقاومت یاد می‌شود،  و تاکنون ده‌ها دختر کُرد توسط نیروهای داعش جان ‌باخته‌اند.  هادی ضیاءالدینی سال ١٣٣٥ در شهر سنندج متولد و سال ٥٦ وارد دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران شد.  وی بنیانگذار آکادمیک هنر طراحی، نقاشی و مجسمه‌سازی در کُردستان می‌باشد.  این مجسمه‌ساز کُرد که تاکنون پیکر دهها شخصیت ‌کُرد را ساخته،  سال گذشته پس از دو سال تحقیق علمی، موفق به کسب دکترا درجه یک هنری شد.  عکس شماره 7931.

      یکی از معدود گچبری های به جا مانده از دوران ساسانی اینگونه محافظت می شود!!  این جا دژ شاپور خواست یا قلعه فلک الافلاک در مرکز شهر خرم آباد هست.  این گچبری به صورت بی همتا و خارق العاده تا کنون از دو هزار سال قبل به جامانده هست.  ولی علیرغم علم به آسیب دیدن این اثر اینگونه محافظت میشود!  عکس شماره 7930

     یک شیشه سکوریت!!!!!  تنها محافظ این اثر کهن فقط فقط یک شیشه سکوریت هست که به صورت کامل این اثر را محافظت نکرده است.

بانوی فرانسوی

   تصویر بانوی فرانسوی،  در 80 سالگی به آرزویش،  که دیدن تخت جمشید بود رسید،  عکس شماره 7934.

   >>  آیا شما هم به آرزوی دیدن آثار تاریخی کشور تان را دارید؟ 

 پرچم شیرو خورشید

   تصویر حمل پرچم شیرو خورشید در کاخ ورسای بوسیله محمد رضا بیگ فرستاده دولت صفوی،  عکس شماره 7932.

تصویر عقاب دو سر در جام حسنلو و آرم روسیه،  عکس شماره 7929.

تصویر زیر خاکی های کشف شده در عراق،  عکس شماره 4536 .

نبرد من هیتلر

تصویر جلد کتاب نبرد من هیتلر،  عکس شماره 7943.

یمایا مادر موجودات

      یمایا Yemaya از الهه گان افریقای غربی است،  که اغلب بصورت ماهی نشان داده می شود.  او با ماه و اقیانوس مرتبط است،  و همچنین الهه سال نو می باشد.  او روح طبیعی است،  و اصولاٌ بشکل زنی زیبا نمایانده می شود،  یا اینکه در میان آبها ایستاده است.  او زن خدایی مهربان است،  که اغلبِ زنان جهت بارداری به درگاه او نیاز می برند.  یمایا دارای لقب های فراوانی است:  مادر اقیانوس، مادر رویاها و اسرار، بانوی سحر،  در برزیل او به ستاره دریا معروف است،  همچنین در آن کشور Candomblé  هم گفته می شود.  در هائیتی به او Agwe می گویند،  نام او مختصر شده ، Yeyé Omo Eja  مادری که فرزندانش ماهی هستند،  در زبان Yoruba است.  در آفریقا به Mama Watta بمعنی مادر آبها معروف است،  یکی از القاب دیگر او حاکم رودخانه اُگان presided over the Ogun River  است.  خاستگاه این الهه از قوم orisha نیجریه می باشد،  که در آنجا به الهه رودخانه مشهور بود،  او را با لا سیرن La Sirene  یکی دانسته اند.  یمایا را خالق خورشید، ماه و دیگر ستارگان می شمارند،  او خود اُریشا orisha و همچنین مادر تمامی اریشاها می باشد.  در آیین مردم Yoruba اریشاها گروهی از فرشتگان یا ارواح فوق طبیعی هستند،  که از سوی خدای مقتدرشان اُلودومار Olodumare بر طبیعت و سرنوشت انسانها سرپرستی می کنند.  مشروح الهه های تاریخی ایران در اینجا.

تصویر یمایا مادر موجودات،  عکس شماره 4025 .

ماجرای خودآیی و خودنیایی

      یکی از صبح‌ های سرد زمستان 2011 ، مردی در ورودی متروی ویولن می نواخت.  او مدت ۴۵ دقیقه، ۶ قطعه از باخ را نواخت.  در این مدت  تقریبا دو هزار نفر وارد ایستگاه شدند،  بیشتر آنها سر کارشان می‌ رفتند.

  *  بعد از 3 دقیقه ــ  یک مرد میانسال،  متوجه نواختن موسیقی شد،  او سرعت حرکتش را کم کرد و چند ثانیه ایستاد،  سپس عجله کرد تا دیرش نشود.

  *  ۴ دقیقه بعد ــ  ویولنیست، نخستین پولش را دریافت کرد،  یک زن پول را در کلاه انداخت و بدون توقف به حرکت خود ادامه داد.

  *  ۵ دقیقه بعد ــ  مرد جوانی به دیوار تکیه داد،  و به او گوش داد،  سپس به ساعتش نگاه کرد و رفت.

  *  ۱۰ دقیقه بعد ــ  پسر بچه سه ساله‌ ای در حالی که مادرش با عجله دستش را می ‌کشید،  ایستاد.  ولی مادرش دستش را محکم کشید،  و او را همراه برد.  پسر بچه در حالی که دور می ‌شد،  به عقب نگاه می‌ کرد و ویولنیست را می ‌دید.  چند بچه دیگر هم کار مشابهی کردند،  اما همه پدرها و مادرها بچه‌ها را مجبور کردند که نایستند،  و سریع با آنها بروند.

  *  ۴۵ دقیقه بعد ــ  نوازنده بی‌توقف می‌نواخت،  تنها شش نفر مدت کوتاهی ایستادند و گوش کردند.  بیست نفر پول دادند،  ولی به مسیر خود بدون توقف ادامه داند.  ویولینست،  در مجموع حدود 10 دلار کاسب شد.

  *  سپس مرد،  نواختن موسیقی را قطع کرد،  هیچ کس متوجه قطع موسیقی نشد.

      بله!!!  هیچ کس این نوازنده را نمی‌ شناخت و نمی دانست که او استاد معروف ویلون،  یکی از بزرگ‌ ترین موسیقی ‌دان ‌های دنیا است.  او یکی از بهترین و پیچیده‌ ترین قطعات موسیقی را که تا حال نوشته شده،  با ویولن ‌اش که ۳۵ هزار دلار می‌ارزید،  نواخته بود.

      تنها دو روز قبل،  ویلونیست معروف در بزرگترین سالن کنسترتی داشت،  که قیمت هر بلیط ورودی‌ اش به طور متوسط 100 دلار بود.

" این یک داستان واقعی است "

      روزنامه ای پرتیراژ در جریان یک آزمایش اجتماعی با موضوع ادراک، سلیقه و ترجیحات مردم،  ترتیبی داده بود که این استاد بزرگ به صورت ناشناس در ایستگاه مترو بنوازد.  سؤالاتی که بعد از خواندن این حکایت در ذهن ایجاد می‌ شوند:

  >>  در طول زندگی خود چقدر زیبایی در اطرافمان بوده،  که از دیدن آنها غافل شده ایم،  و حال به جز خاطره ای بسیار کمرنگ چیزی از آن نداریم؟ 

  >>  به زیبایی هایی که مجبور به پرداخت هزینه برای آن ها نبوده ایم چقدر اهمیت داده ایم؟

  >>  در تشخیص زیبایی های اطرافمان چقدر استقلال نظر داریم؟

  >>  تبلیغ زیبایی ها چقدر در تشخیص واقعی زیبایی توسط خودمان تاثیر گذار بوده؟  به عبارت دیگر آیا زیبایی را خودمان تشخیص میدهیم یا هیجان تبلیغات و قیمت آن؟؟؟!!!

   .. و نتیجه ‌ای که از این داستان گرفته می ‌شود:  اگر ما یک لحظه وقت برای ایستادن و گوش فرا دادن به یکی از بهترین موسیقی‌دان‌ های دنیا،  که در حال نواختن یکی از بهترین موسیقی ‌های نوشته شده،  با یکی از بهترین ساز های دنیاست، نداریم، ....   پس،  از چند چیز خوب دیگر در زندگی‌ مان غفلت کرده ایم؟

آیا شما هم نیمکت...دارید؟

      روزی لویی شانزدهم در محوطه کاخ خود مشغول قدم زدن بود،  سربازی را کنار یک نیمکت در حال نگهبانی دید،  از او پرسید تو برای چی اینجا قدم میزنی و از چی نگهبانی میدی؟  سرباز دستپاچه جواب داد قربان من را افسر گارد اینجا گذاشته،  و به من گفته خوب مراقب باشم!

      لویی،  افسر گارد را صدا زد و پرسید این سرباز چرا این جاست؟  افسر گفت قربان افسر قبلی نقشه قرار گرفتن سربازها سر پستها را به من داده من هم به همان روال کار را ادامه دادم!

      مادر لویی او را صدا زد و گفت،  من علت را میدانم،  زمانی که تو 3سالت بود،  این نیمکت را رنگ زده بودند،  و پدرت به افسر گارد گفت نگهبانی را اینجا بگذارند،  تا تو روی نیمکت ننشینی و لباست رنگی نشود!  و از آن روز 41 سال می گذرد،  و هنوز روزانه سربازی اینجا قدم میزند!

  ــ  فلسفه عمل تمام شده،  ولی عمل فاقد منطق هنوز ادامه دارد!

  ــ  روزانه چه کار های بیهوده ای را انجام می دهیم،  بی آنکه بدانیم چرا؟

  ــ  آیا شما هم این نیمکت را در روان خود، خانواده و جامعه مشاهده میکنید؟

کریم باستانی یا  ‎ice cream

      تا به حال به این اندیشیده اید که چرا هرگز در هیچ گزارش یا رسانه خارجی در مورد اینکه بستنی،  این لیسیدنی پرطرفدار،  در کجا و توسط چه کسی ساخته شد،  هیچ حرفی به میان نیامده؟!  جواب این سوال در کتاب:  "مردم دوران مشروطه"  در قفسه های خاک گرفته کتابخانه ملی موجود است،  درباره این موضوع هم تحقیق کنید.

تصویر تاریخی بستنی فروش دوره گرد،  حدود 1300 خورشیدی،  عکس شماره 1229.

      داستان از اینجا شروع میشه،  فردی به نام کریم باستانی ملقب به کریم یخ فروش،  پسر جوانی از شهر ری بود،  که در خیابان جمهوری امروز،  بساط یخ فروشی داشت.  یکی از مشتریان همیشگی کریم،  کارمندان سفارت انگلستان در همان حوالی بودند.  دیدار هر روزه کارمندان با کریم،  رابطه صمیمانه را بین آنها پدید آورد،  کارمندان برای کریم که انگلیسی بلد نبود،  نام کریم یخی یا همان به گفته خودشان آیس کریم را برگزیدند.  در اواسط درگیری های دوران مشروطیت،  کریم برای جلب مشتری بیشتر،  به تولید و فروش و پخش یخ در بهشت مبادرت ورزید.  در همین دوران و برای اولین بار،  با مخلوط کردن شیر و یخ و زرده تخمه مرغ و گلاب و شیره ملایر،  اولین بستنی تاریخ بشریت را ساخت.  این تولید مورد استقبال اهالی بازار،  و همسر سفیر انگلیس قرار گرفت،  همان حوالی توسط سفیر انگلیس مغازه ای به کریم اهدا شد،  که بر سر در آن به زبان انگلیسی اسم فامیل کریم باستانی bastani  نوشته شده بود،  که ایرانی ها به اشتباه بستنی می خواندند.

      در زمان افتتاح فروشگاه،  سفیر انگلیس با گفتن:  we name it after you  اسم محصول را به احترام کریم آیس کریم گذارد،  میرزا حسن ‌خان مستوفی،  مستوفی‌الممالک دوران مشروطیت،  در کتاب خاطراتش مینویسد:  این پدر سگ (کریم باستانی) لیسیدنیی ساخته است،  از سرداب های یزد سردتر،  از لب یار شیرین تر،  از پنبه خراسان نرمتر.  سالها بعد کریم با یکی کارمندان سفارت انگلیس به نام الیزابت بسکین رابینز ازدواج کرده،  و به انگستان و بعد از آن به امریکا مهاجرت میکند.  منبع اینجا.

تصویر بستنی قیفی معروف تنکابنی،  عکس شماره 7521 .

مسجد جامع قزوین

   مسجد جامع قزوین یا مسجد جامع عتیق یا مسجد جامع کبیر از بزرگ‌ترین مساجد ایران و کهن ترین مسجد جامع ایران است.  بنای نخست آن برروی آتشکده ای از دوران ساسانیان ساخته شده است.  این مسجد که به سبک چهار ایوانی است،  به فرمان هارون الرشید و در سال ۱۹۲ هجری ساخته شده است.

پشوتن‌جی دوسابایی مارکار

   پشوتن‌جی دوسابایی مارکار "دوساباهای" مارکار بازرگان و نیکوکار پارسی ساکن هند بود،  که مال خود را وقف تأسیس امکانات رفاهی و آموزشی برای زرتشتیان ایرانی نمود،  و آثار بسیاری از بخشش‌ های او در شهر های یزد و کرمان و تهران مشهود است.

   انوش راوید:  من آدم های زیادی در اطرافم می شناسم، که سالانه بارها با هواپیما به خارج می روند،  که خوش بگذرانند یا بی هدف زندگی را خرج کنند.  همه آنها غافل از یک اهدای کوچک به یک یتیم یا بینوا و..،  و یا یک هم میهن نیازمند،  حتا چندین بار از طرف من کسانی بمنظور کمک به آنها معرفی شده اند،  اما جواب نه بود!!  این یک فاجعه است.

      آخرین سفر «مارکار» به ایران در 1328 خورشیدی بود،  سرانجام او تنها و بی کس و بیمار و تنگدست،  در یک مهمانسرای شهر مومبای از دنیا رفت،  اما یادگار های او تا ابد پا بر جا خواهند بود.

قران قدیمی

تصویر یک قرآن قدیمی،  عکس شماره 7944.

ملت و کشور سیاسی

   ما ایرانیان ملت و کشور سیاسی هستیم،  مدت دو سه قرن است،  که استعمار و امپریالیسم بشدت به این کشور بند کرده،  و دست بردار هم نیستند،  بویژه از ابتدای قرن 20 و نیاز مبرم به نفت و گاز ایران و حوزه خلیج فارس.  بدلیل همین سیاسی بودن،  هیچ فرد از ملت نمی تواند بگوید من که سیاسی نیستم،  و یا نمی خواهم باشم،  اصلا مسئله از خواسته شخصی افراد خارج است،  این کل ملت و کشور است،  که بخاطر موفقیت جغرافیایی و سرزمینی،  ناچار باید همیشه در نبرد سیاسی باشد.  من بارها در همه جا نوشته ام استعمار و امپریالیسم،  و دست های آشکار و پنهان آن فراموش نشود.

     در پستی از طرح جدید Golshifteh Farahani نوشتم،  و عده ای شاکی و می پرسند،  آیا شما با این کار او موافق یا مخالف هستید؟  هر چه می گویم در این باره نظری ندارم،  چون نمی خواهم با دادن نظر بت سازی کنم.  ما ایرانیان عادت زیادی برای بت سازی داریم،  من در دیدگاهم از آن موضوع،  از دست های استعمار و امپریالیسم نوشتم،  که چه بسا برنامه ای در کارشان است،  و از مردم خواستم هوشیار باشند.  ولی گویا استعمار و امپریالیسم در این دو سه قرن موفق بوده،  که ایرانیها آن را فراموش می کنند،  و باز اشتباه و تکرار و تباه.

  کلیک کنید:  تماس و نظر و پرسش

زبان های ایرانی را در یابید

      در جغرافیای فعلی ایران حدود 4000 و در کل ایران بزرگ 20000  زبان یا لهجه شناخته شده است،  در اینجا.  از ابتدای قرن 20 با پیدایش مدارس سراسری، کتاب و دفتر، رادیو و تلویزیون بسیاری از آنها بین رفته اند و همچنان بسیاری دیگر در حال فراموشی هستند.  می بایست با تلاش جوانان با ذوق ایرانی علم جدیدی برای حفظ و بقاء این زبانها شکل گیرد،  و نسبت به طبقه بندی و دیگر موضوعات مربوطه اقدام شود.  در آینده با پیدایش کتیبه ها و نوشته ها،  در صورت عدم این زبانها و نبود افراد دانا و آگاه با مشکل خواندن و ترجمه روبرو می شویم.  در قرن های 19 و 20 هر یک از خارجی هایی که در خواندن و ترجمه نوشته های ایرانی کار می کردند،  با ترکیب زبان و لهجه خود نسبت به ترجمه آنها اقدام می کردند.

      بسیاری از کتیبه های به جای مانده در هر محل و زمان با یکدیگر تفاوت نوشتاری دارند،  مثلاً به ایلامی و مادی و هخامنشی و غیره تقسیم کرده اند،  در آنها خشیارشا و داریوش و کوروش و حتی نام خودم انوش را می توان با تفاوت هایی تلفظ کرد.  این خود بحث علمی و مهمی است که تخصص ویژه ای می خواهد،  امیدوارم جوانان با هوش وطن پرست نسبت به پیگیری این مهم حرکت های خوب و عملی و علمی انجام دهند.  این وبلاگ همانگونه که از کارش پیداست به موضوع مهم دیگری در تاریخ ایران مشغول می باشد،  و اسامی را بصورت کلی و مطابق آنچه که در اکثراً کتابهای تاریخی ذکر شده است بکار می برد تا برنامه اصلی خود را پیش ببرد.

     اگر هم اکنون به روستا های مختلف ایران بروید در میان افراد مسن مدرسه نرفته زبان های مختلف خواهید دید،  که ریشه همه آنها پارسی است،  و گاه،  روستا به روستا تفاوت های آشکاری دارند،  و همچنین می بینید در استان های مختلف مشترکات زبانی جالبی هم وجود دارد.  از نظر من هر لهجه و یا گویش خود زبانی است.  این دانش بشری است،  که زبانی را اصلی و ریشه ای می گوید و بسیاری را زیر مجموعه و یا لهجه ها و گویش های آن می شمارد.  در دوران قبایل بدوی و سنگ اولیه،  حدود 20 هزار سال پیش و قبل از آن،  انسانها در دو قاره آسیا و اروپا برای غذا بدنبال گاو ها و ماموت ها از شرق تا غرب را می پیمودند،  برای آنان زبانی پیدا شد،  که به آن هند و اروپایی می گویند.  وقتی در زبان فارسی بیش از هزار لغت مشترک آشکار و هزاران لغت هم مانند با انگلیس و دیگر زبان های اروپایی و هندی وجود دارد،  این مسئله آشکار تر می شود،  به تاریخ نیک مراجعه شود.

     آنچه که برای انقلاب دانایی قرن 21 مهم است،  می باید هر شخصی در حرفه و تخصص خود کار و تحقیق کند و هر چه زمان می گذرد این تخصص ها ویژه تر می شوند،  در گذشته ها این موضوع مطرح نبود و مثلاً هزار سال پیش یک نفر می توانست،  پزشک و منجم و ریاضی دان باشد،  ولی امروز و هر روز وضع حرفه ای تر می شود،  در تاریخ و فرهنگ یادگیری نوشته ام.  عدم آگاهی در این تخصصی ها باعث شده بسیاری که در دانش این وبلاگ نیستند،  نظراتی می دهند و یا سئوالاتی می کنند،  که به بخش های دیگر مربوط می شود،  و حتی به رشته خودشان هم مربوط نمی شود.  بارها نوشته ام این قرن سرعت در علم و عمل را می طلبد،  نه پراکندگی در دانش و کار،  عزیزان می توانند با مطالعه قرن سنت گریزی و مطالب دیگر وبسایت ارگ انوش راوید راه ورود به موج نو را بیابند.

   پرسش از عموم:  آیا شما زبان باستانی خانوادگی خود را می دانید؟

   تصویر تاریخی ورودی بازار اصفهان حدود 1300خورشیدی،  با یک نگاه ساده متوجه می شویم تمام تولیدات داخلی هستند،  عکس شماره 1247.

بادکنک و سعادت

   یک نفر تعریف میکرد:  به سمیناری دعوت شدم که در ورودی، به هریک از مدعوین بادکنکی میدادند!

سخنران بعد خوشامدگویی،  از حاضرین که ۵۰ نفری بودند،  تقاضا کرد،  با ماژیک اسم خود را روی بادکنک نوشته و آنرا در اطاقی که سمت راست سالن بود،  بگذارند،  و خود درسمت دیگر سالن جمع شوند!  سپس از آنها خواست ظرف ۵دقیقه به اطاق بادکنکها بروند،  و هر یک بادکنکی که نامش روی آن بود را بیابد.

      . . .  بهمراه سایرین به جستجو پرداختیم،  یکدیگر را هُل میدادیم و زمین میخوردیم و هرج و مرجی راه افتاده بود تماشایی ....

      مهلت ۵ دقیقه با ۵ دقیقه اضافه به پایان رسید،  اما هیچکس نتوانست بادکنک خود را بیابد.  این بار سخنران،  همگان را به آرامش دعوت و پیشنهاد داد،  هرکس بادکنکی را اتفاقی بردارد و آنرا به کسی بدهد که نامش روی آن نوشته شده!  و بدین ترتیب کمتر از ۵ دقیقه همه به بادکنک خود دست یافتند.

      سخنران ادامه داد؛  این اتّفاقی است که هر روز در زندگی ما می‌افتد،  دیوانه‌وار در جستجوی سعادت خویش به این سو و آن سو چنگ می‌اندازیم و نمی دانیم "سعادت ما در سعادت و مسرّت دیگران است"،  به یک دست سعادت آنها را بدهید و سعادت خود را از دست دیگر بگیرید.

احساسات یا تفکر

      ما انسان ها در برخورد با هر ادعایی از قبل ذهنیتی داریم،  یعنی آموخته ایم که به بعضی چیزها اهمیت بدهیم،  به دنبال منافع خاصی باشیم،  و روی بعضی از ادعاها حساب نکنیم.  بنابراین ما تفکر نقادانه را از خلال عقاید فعلی خود آغاز می کنیم.  ما به عقاید فعلی خودمان تعلق عاطفی داریم،  آن ها عقاید ما هستند و این کاملا قابل درک است،  که بخواهیم از آن ها محافظت بکنیم.  ما در هر تصمیمی که می گیریم کوله باری شخصی همراه داریم،  یعنی تجربه هایمان، رویاهایمان، ارزش هایمان، آموخته هایمان و عادت هایی که از فرهنگ جامعه خود گرفته ایم.

      اما اگر بنا باشد که رشد کنیم،  باید این قبیل احساسات را تشخیص دهیم،  و تا حد ممکن برای اندک زمانی هم که شده،  آن ها را کنار بگذاریم.  در واقع باید این احساست را بشناسیم و کنترل کنیم.  وقتی دیگران استدلال هایی مطرح می کنند،  که عقاید فعلی مان را تهدید یا آن ها را نقض می کنند،  فقط با تلاش در کنار گذاشتن احساسات،  می توانیم با دقت به استدلال های آنها گوش کنیم.  با روی باز برخورد کردن با افکار و عقاید دیگران مهم است،  زیرا بسیاری از مواضع ما درباره مسائل مختلف مواضع چندان معقولی نیستند،  نظراتی هستند که از دیگران گرفته ایم،  در طول سالیان متمادی نسبت به آنها وابستگی احساسی پیدا کرده ایم.

      آن قدر که وقتی کسی ادعایی بر خلاف نظر ما مطرح می کند،  اغلب گمان می کنیم خود ما را به باد حمله گرفته است.  دخالت دادن احساسات و عواطف خود در موضوعی این خطر را دارد،  که نتوانیم به دلایل محکمی،  که شاید به سود مواضع دیگر باشد توجه کنیم.  دلایلی که چه بسا فقط کافی است به آنها گوش کنیم،  تا نظرمان درباره آن موضوع عوض شود.  پس اگر اساسا بخواهید نظرتان را تغییر دهید،  باید با افکار و عقایدی که در برخورد اول عجیب و غریب یا خطرناک به نظر می رسند،  حتی الامکان،  با روی باز برخورد کنید.

      البته این گفته ها به این معنی نیست،  کسی که قرار است نقادانه بیاندیشد،  باید یک ماشین بی احساس باشد.  یک تفکر نقادانه می تواند درباره خیلی از مسائل شدیدا دغدغه خاطر داشته باشد.  مثل دغدغه خاطرش به کار فکری.  ولی در عین حال او قبول دارد،  که عقاید فعلی اش قابل بازنگری است،  و به همین خاطر هیچ هیجانی در او از حد اعتدال تجاوز نمی کند.

   منبع : کتاب "راهنمای تفکر نقادانه "  ام.نیل براون،  ترجمه کورش کامیاب.

رقاص بازی استعماری

   متن زیر در اینترنت و فیسبوک و وایبر و غیره رد و بدل می شود:

     بخونش حتما من خودم حال کردم...،  داعش گفته بعد از عراق به ایران حمله میکنیم،  جواب یک جوان ایرانی:

گروهک ... اینجا ایران است،  سوریه عراق و  کشورک های عربی نیست،  اینجا سرزمین کوروش بزرگ،  داریوش و خشایار و انوشیروان است.  اینجا سرزمین شاهنامه و کاوه آهنگر و رستم دستان است.  اینجا سرزمین آرش کمانگیر است.  اینجا سرزمین آریو برزن ها، سورنا ها، ماندانا ها، آرامیس ها، بابک ها، نادر ها، کریم خان ها، شریعتی ها و جهان آرا ها، چمران ها، همت ها، فکوری ها و بابایی ها، باکری ها .... است.  امروزم را نبین دلم شکسته است،  و امیدم  کمرنگ شده،  و گرنه ایران آریایی که من در آن زندگی میکنم کجا و جای تو عرب سوسمار خور کجا؟

      حمله کن گروهک عربی،  اگر میتوانی!!!  تا نسل کثیفت را منقرض کنم، و خود بزرگ بینی ات را بخشکانم.  حمله کن تا سرزمین ایران را گورت سازم،  حمله کن تا به تو بفهمانم تبار جمشید و سام نریمان و هخامنش و بابک دلیر،  چگونه جوابت را میدهد.  حیف ایران من است،  که خون کثیف تو بر سرزمین پاک آن بریزد،  پخش کن تا به دست حمایت کنندگان گروهکای تروریستی عربی برسد.  چو ایران نباشد تن من مباد... (کپی اجباری)

   نظر انوش راوید:  جواب به جواب یک جوان ایرانی / شما ها فقط در سیستم آموزشی ایران یاد گرفته اید شعار دهید،  و دیگر هیچ.  تمام تلاش استعمار و امپریالیسم در قرن گذشته این بود،  که جوانان کشور های نفتی را توسط سیستم آموزشی کشور های زیر نفوذش،  بسمت شعار و تعریف و دروغ های تاریخی و اجتماعی سوق دهد.  مثلا همین ها که بنام جوان ایرانی دم از دلاوری و ایرانی بودن می زنند،  حتی شجاعت اینکه نام خود را بنویسند ندارد.  در صدها مورد مشابه هیچ تحقیق و تحلیل علمی در میان مطالباشان وجود ندارد،  فقط یک مشت حرف های بی محتواست،  که می خواهند چهره های بزک کرده از هیچ نشان دهند،  هرچه بزک بیشتر محتوا کمتر.

      کشور های اطراف ایران مانند عربستان و ترکیه و پاکستان و عمارات و غیره جدید ترین تسلیحات را دارند،  و متقابلاً جوانان ایران نیز مفتخر به داشتن بهترین شعارها هستند.  یکی دیگر از کار های موفق استعماری سیستم آموزشی دهه های گذشته قرن قبلی ایران،  در نمونه شعار جوان بی نام و نشان ایرانی دیده می شود،  خود بزرگ بینی و اهانت به ملت های دیگر،  که در جملات زیر است:

   ــ  "و گرنه ایران آریایی که من در آن زندگی میکنم،  کجا و جای تو عرب سوسمار خور کجا"

   ــ  "تا نسل کثیفت را منقرض کنم،  و خود بزرگ بینی ات را بخشکانم"

      براحتی در این شعار خود بزرگ بینی و اهانت و عدم درک دیده می شود،  عزیزان لطف نمایید قبل از اینکه مطالب این چنین را در اینترنت پخش کنید،  کمی به اون مغزتان فشار بیاورید،  و دقت کنید چه نوشته است،  و بعد،  از آن نوشته کیف کنید و لذت ببرید.  البته می دانم همین ها که این نوشته ها را می پسندند،  به همین اعراب،  که در شعار جوان کذایی ایرانی نسل کثیف سوسمار خور معرفی شده،  امید دارند.

      دشمن استعماری کاملا هوشیار و کارآمد است،  همین دشمن با نفوذ در سیستم آموزشی و گفتن و نوشتن دروغ و دونگ در تاریخ و تاریخ اجتماعی،  توانست با طرح های شعار گونه غیر علمی و تحقیقی و تحلیلی،  شستشوی مغزی کامل ایجاد کند،  تا بتواند متعاقب آن منابع و منافع ببرد.  امروزه با وجود بسیار ارزشمند شدن نفت و گاز،  ولی می بینیم این محصولات بشدت کم بها شده است،  حتی کم بها تر از آب خوردن،  و این موضع مهم دارد کشور ایران را هدف ترفند های جدید استعماری قرار می دهد.  در شرایط حساس تاریخی ایران،  واقعاً جای جوان باهوش شجاع محقق و تحلیل گر ایران خالی است.

خوراک های طبیعی در هر جغرافیا

      امروزه یکبار دیگر خوردن غذا های طبیعی و ارگانیک رسم شده است،  و رستوران های شیک و بزرگی آنها را سرو می کنند،  مانند کباب ملخ از عربستان تا مراکش،  کرم خاکی در آمریکا،  سوسک و عقرب در چین،  موش در اکوادور و پرو،  آفت سن درخت در مکزیک،  و غیره.  این موضوع خوردن موارد طبیعی در هر جغرافیا را نباید وسیله اهانت به ملت های دیگر قرار داد،  بلکه باید آنرا به تحقیق و تحلیل علمی گرفت،  تا خوب و بد آن از نظر دانش تغذیه شناخته شود،  مانند این که امروزه از لارو و کرم مگس در انگلستان دارند غذای مقوی و مکمل کودک های ضعیف درست می کنند،  یا در ژاپن از پلنگتون کالباس مقوی می سازند.  مواظب شیوع ارتجاع ناسیونالیسم در ایران باشید،  که از ترفند های جدید استعمار است.

      ایرانیها به تغذیه خود دقت علمی نمی کنند،  و با کمال میل اغفال ترفند های سرمایه داری می شوند،  و مرغ های صنعتی که آلودگی دارویی دارند،  بدون فکر با کیف می خورند و لذت می برند،  و بعد از پر کردن شکمشان با مواد آلوده به انواع هورمونها و فرمول های غیر طبیعی و شیمیایی،  می نشینند و ملت های دیگر را بخاطر خوردن خوراک های طبیعی مسخره می کنند.  آینده مغزی و جسمی ایرانیان در اثر مصرف غذا های آلوده به مواد مضر،  دارد بسرعت بتحلیل می رود،  و سرطانی و بیمار می شوند.

هفت کلید طلایی آرامش

  یک:  قضاوت دیگران تاثیری بر زندگی من ندارد.

  دو:  مردم وظیفه ندارند مرا درک کنند.

  سه:  من مسئول اصلاح یا تربیت کردن دیگران نیستم.

  چهار:  از کسی در برابر لطفی که به او می کنم،  توقعی ندارم و گرنه این لطف را در حق او نمی کنم.

  پنج:  کسانی که رفتار ناجوانمردانه با من داشته اند،  توسط کاینات مجازات خواهند شد،  هرچند که من   هرگز متوجه این نشوم.

  شش:  دنیا سخاوتمند تر از آن است که موفقیت کسی راه موفقیت مرا تنگ کند.

  هفت:  ملاک من رفتار شرافتمندانه و انسانی است،  نه مقابله به مثل.

کتاب فروشی بلخ

      اولین چیزی که در این کتاب فروشی نظرم را جلب کرد،  چیدمانِ نامنظم کتاب‌ها بود.  بعد که دقیق‌تر به کتاب‌ها نگاه کردم،‌ به نظرم رسید که کتاب‌ها بر اساس سلیقه انتخاب شده‌اند و اثری از کتاب‌های زرد و عامه پسند در کتاب فروشی نیست.  صاحب کتاب فروشی مرد دوست داشتنی و نازنینی است.  از آن آدم‌هایی که کتاب را به چشم یک کالای تجاری نمی‌بیند،  و بیشتر عمرشان را صرفِ کتاب و کتاب خوانی کرده ‌اند.  اسمش «منوچهر پیشوا» است.  با کمی جستجو در اینترنت فهمیدم که تخصصش در شاهنامه پژوهی است.

یکی از کارهای خوبی که در این کتاب فروشی انجام می‌شود،‌  امانت دادن کتاب‌هاست.  کتاب‌های قفسه‌ انتهایی به صورت رایگان به مشتری‌ها امانت داده می‌شود. این همان طرحی بود که خودم زمانی در کتاب فروشی هدهد سعی کردم انجام بدهم،  اما عمر کتاب فروشی مجال نداد.  پیشنهاد می‌کنم اگر از پرسه زدن در کتاب ‌فروشی‌ها لذت می‌برید، حتما سری هم به این کتاب فروشی بزنید.

   ــ  آدرس: تهران- بلوار کشاورز- روبه روی پارک لاله- خیابان جلالیه- پلاک 12 - کتاب فروشی بلخ.  منبع متن و عکس وبلاگ چوب الف choobalef.blogfa.com

تاریخ نسل کشی

      نسل‌کشی عمری به قدمت شکل‌گیری تمدن دارد،  و قرن‌هاست دستاورد های تمدنی و فرهنگی بشر را تحت تاثیر خود قرار داده است،  ولی به دلیل گسترش سخت ‌افزار های نظامی در یکصد سال اخیر،  عمق فاجعه نسل‌کشی‌ها افزایش یافته و نگرانی‌ها از پیامد های قتل‌عام انسان‌ها،  تنها به دلیل قرار گرفتن در یک گروه نژادی، قومی، زبانی، مذهبی یا هویتی را دوچندان کرده است.  آنچه در اینجا مورد اشاره قرار می گیرد، تنها بخشی از مشهورترین فجایع نسل کشی از سال 1915 تا 2015 است.  جنایاتی که از آغاز جنگ جهانی اول شروع شد،  و سپس به جنایت های این روز های داعش و بوکوحرام ختم می شود.  در این یک صد سال البته جنگ های ویرانگر بسیاری نیز به وقوع پیوسته است،  که خود منتهی به مرگ میلیون ها نفر شده،  در زیر بخشی از جنایاتی است،  که بدون وقوع جنگ و فقط تحت عنوان نسل کشی رخ داده است.

  ــ  1915 نسل کشی ارمنیان یونانیان آشوریان توسط دولت عثمانی

  ــ  1917 قتل عام ایرانیان توسط دولتهای روسیه و انگلیس

  ــ  1932 واقعه هولودومور باعث مرگ صدها هزار اوکراینی، روسی و قزاقستانی شد.

  ــ  1937 کشتار نانجینگ توسط ارتش ژاپن در چین

  ــ  1941 هولوکاست

  ــ  1941 قتل عام صرب ها، یهودیان، رومانی ها و کروات ها در کرواسی

  ــ  1943 کشتار کاتین کشتار دسته جمعی حدود ۲۲ هزار اسیر جنگی لهستانی

  ــ  1945 انتقام گیری از آلمان ها کشتار بین 500هزار تا سه میلیون نفر

  ــ  1947 نسل کشی در جریان تجزیه هند

  ــ  1959 تا 1961 قحطی بزرگ در چین به مرگ 30میلیون نفر منتهی شد

  ــ  1961 جنایت فرانسوی ها علیه الجزایر

  ــ  1964 قتل عام زنگبار هزاران عرب و هندی در خلال انقلاب قتل عام شدند

  ــ  1969 یک دهه کشتار در گینه

  ــ  1972 جنایت در بوروندی

  ــ  1975 در سال های  9- 1975حدود 1.7 میلیون کامبوجی توسط خمر های سرخ قتل عام شدند.

  ــ  1977 اتیوپی، عرصه قتل عام

  ــ  1979 نسل کشی درتیمور شرقی

  ــ  1982 پشت پرده آدمکشی در گواتمالا

  ــ  1988 قتل عام کردها در عملیات انفال

  ــ  1995 مسلمان کشی در سربرنیتسا

  ــ  1998 قتل عام در کنگو

  ــ  2003 جنگ دارفور

  ــ  2011 قطحی در سومالی

  ــ  2011 قتل عام مسلمانان در میانمار

  ــ  2014 گسترش جنایات بوکوحرام

  ــ  2014 نسل کشی داعش

  کلیک کنید:  تاریخ جشن های ایرانی

کلیک کنید:  همایش تاریخی مهم در اصفهان

کلیک کنید:  تجارت خرد در ایران و کارت مبادلات مرزی

آبی= روشنفکری و فروتنی،  زرد= خرد و هوشیاری، قرمز=  عشق و پایداری،  مشروح اینجا

    توجه:  اگر وبسایت ارگ به هر علت و اتفاق،  مسدود، حذف یا از دسترس خارج شد،  در جستجوها بنویسید:  انوش راوید،  یا،  فهرست مقالات انوش راوید،  سپس صفحه اول و یا جدید ترین لیست وبسایت و عکسها و مطالب را بیابید.  از نظرات شما عزیزان جهت پیشبرد اهداف ملی ایرانی در وبسایت بهره می برم،  همچنین کپی برداری از مقالات و استفاده از آنها با ذکر منبع یا بدون ذکر منبع،  آزاد و باعث خوشحالی من است.

ارگ   http://arq.ir

 

کلیک کنید:  تماس و نظر و پرسش

همایش اصفهان و حضور ایرانیان در جهان

برد حضور ایرانیان در جهان

   تصویر پوستر های سمینار بررسی تمدن های قاره آمریکا پیش از حضور اروپائیان،  و ارتباط آنها با سایر فرهنگ های جهان بویژه ایران،  در 27 و 28 بهمن 93 در دانشگاه اصفهان،  همراه با سخنرانی انوش راوید و پرنیان حامد،  عزیزان علاقمند پیگیری نمایند.

   تصویر پوستر ساخته شده توسط یکی از عزیزان پیگیر وبلاگ گفتمان تاریخ،  که در صفحه فیسبوک ایشان نیز می باشد، عکس شماره 7972.

 سمینار مهم تاریخی در دانشگاه اصفهان

      نشست «تمدن‌ های قاره آمریکا و ارتباط آن با دیگر تمدن ‌های جهانی پیش از حضور اروپائیان»  در دانشکده ادبیات دانشگاه اصفهان آغاز به کار کرد.  این نشست به مدت ۲ روز توسط گروه تاریخ و ایرانشناسی دانشگاه اصفهان برگزار ‌گردید،  در روز اول ۶ سخنران از جمله دکتر منتظرالقائم،  مدیر گروه تاریخ دانشگاه اصفهان به سخنرانی پرداختند،  و در روز دوم این نشست با سخنرانی آقای محمد جواد آسایش،  صفیر فعلی ایران در قطر،  و برگزاری جلسه‌ پرسش و پاسخ دانشجویان به پایان ‌رسید.

دکتر ابوالحسن فیاض،  دبیر علمی همایش بررسی «تمدن‌ های قاره آمریکا و ارتباط آن با دیگر تمدن‌ های جهانی پیش از حضور اروپائیان» در حاشیه این همایش گفت:  هدف از این همایش بررسی این موضوع است،  آیا پیش از رسیدن اروپاییان به آمریکا،  فردی به قاره‌ امریکا پا نهاده بود؟  و اینکه آیا جغرافی ‌دانان ایرانی از وجود قاره‌ امریکا اطلاعی داشته‌ اند یا خیر؟.

دکتر فیاض در پایان گفت:  محتوای این نشست برای علاقمندان بصورت لوح فشرده تهیه و توزیع می‌شود.

اظهار قدردانی و سپاسگزاری

    "سمینار تمدن های قاره آمریکا و ارتباط آن با دیگر تمدن های جهان پیش از حضور اروپاییان" به همت بزرگان و اساتید محترم دانشگاه اصفهان برگزار گردید، و در اینجا لازم است از بانیان این حرکت ارزنده تقدیر و تشکر ویژه ای داشته باشیم.

با سپاس ویژه از:

  ــ  دکتر اصغر منتظر قائم

  ــ  دکتر ابوالحسن فیاض

  ــ  دکتر حمید شفیع زاده

     و دیگر عزیزانی که در پیرامون این سمینار برای برگزاری هرچه بهتر آن فعالیت نمودند.

انوش راوید،  پرنیان حامد، نوید صلحدوست

   توجه ــ  به زودی گزارشی مشروح در ارتباط با موضوعات مطرح شده در این سمینار،  و همچنین دستاورد های آن خدمت دوستان در این وبلاگ منتشر خواهد شد.

<><><><><><><><><> 

«تمدن های قاره آمریکا و ارتباط آن با دیگر تمدن های جهان پیش از حضور اروپائیان»

دوشنبه 27 بهمن:

عنوان سخنرانی

سخنران

زمان تقریبی

 

تلاوت قرآن و سرود ملی

8:15 – 8:30

خیر مقدم و گزارشی از دریانوردی مسلمانان

أقای دکتر اصغر منتظر القائم. مدیر گروه تاریخ

8:30 – 9:00

آیا اسناد باستانشناسی و مکتوبات کهن با آنچه تا به حال

به ما آموخته اند همخوانی دارد؟

سرکار خانم پرنیان حامد

9:00 – 10:00

دانش حیرت انگیز ایرانیان در ترسیم دیاگرام تابش خورشید

در جغرافیای کهن و شناسایی دقیق قاره های زمین

در روزگاران باستان

آقای مهندس فرشاد فرشید فر

10:00– 12:00

پیوند اسطوره و حقیقت در تاریخ و جغرافیا

آقای مهندس پیشوا

12:00– 12:30

 

نماز و ناهار

12:30– 14:15

اثرات مهاجرت ایرانیان به قاره های جدید

نام های ایرانی در قاره های جدید

آقای مهندس انوش راوید

14:15– 15:00

تصویرسازی رسانه های غربی از بومیان آمریکای لاتین

و مسئولیت فیلمسازان ایرانی

آقای شهاب اسفندیاری

15:00– 16:00

اقوام ایرانی در قارة آمریکا

تبارشناسی علم جغرافیا در ایران و اروپا

آقای دکتر حمید شفیع زاده

16:00– 17:30

سه شنبه 28 بهمن:

9:30 – 10:30

آقای محمد جواد آسایش

آثار تمدن ایرانی در شیلی

10:30 - 12:00

با حضور سخنرانان

میزگرد و پرسش و پاسخ

دانشگاه اصفهان . دانشکده ادبیات و علوم انسانی . گروه تاریخ و ایران شناسی

 

 در حاشیه همایش اصفهان

    هر همایش یا سمینار که جمعی استاد و پژوهشگر و دانشجو در آن باشند،  حاشیه های قابل ذکر و تجربه شدن دارد،  و نباید اینگونه کارگاه ها را سریع فراموش کرد،  و با چند تعارف سبک کار ایرانی جدید،  فوری کنار گذاشت و فراموش کرد.  همایش تمدن‌ های قاره آمریکا و ارتباط آن با دیگر تمدن‌ های جهانی پیش از حضور اروپائیان،  نیز دارای حاشیه هایی بود،  که کمی از آنها در این پست می نویسم.

      یکی از مهمترین این حاشیه ها مربوط به سخنرانی مهمان ها بود،  که یکی در گفته هایش حمله اسکندر مقدونی به ایران را با دلایل کامل رد کرده،  که در وبلاگ گفتمان تاریخ ذکر است،  و یکی از مهمان های عزیز از حمله اسکندر مقدونی به ایران می گوید.  یکی از حمله اعراب به ایران در سخنانش می گوید،  در صورتیکه این موضوع از جانب من کاملاً رد شده است.  می گوید که "اعراب بعد از این حمله همه چیز را نابود کردند"،  درصورتیکه هنوز هیچ کس نتوانسته سند و تحلیل از این حمله دروغی ارائه دهد،  حمله ای که اگر یک تاریخ دان کمی از علم مهندسی نوین تاریخ بداند،  براحتی می تواند بفهمد دروغ است.

      عدم هماهنگی تحقیقاتی و مطالعاتی بین پژوهشگران و سخنرانان،  که امری عادی در رشد و تکامل علم است،  در ایران باعث تشکیل دو جبهه اساتید و دانشجویان می گردد،  که بوضوح در فیلم های موجود این کارگاه پیداست.  این موضوع خود نیاز به تحقیق و بررسی جامعه شناسی دارد،  که من بیشتر آنرا اثر سیستم آموزشی ایران می دانم،  که از ابتدا به دانش آموز یاد نداده اند،  علم موجی است نه مستقیم،  زیرا این سیستم با حافظه محوری و درک صفر تا بیست،  جلوی هر گونه استعداد را گرفته است.

   تصویر آرامگاه رضا شاه در حال تخریب بدست جوانان تهرانی،  تعدادی از این جوانان ایرانی کلنگ بدست در حال تخریب یک اثر ایرانی،  در جنگ ایران و عراق شهید شدند.  آیا این خرابی در اثر حمله اعراب بود،  یا حتی آنها که خراب کردند در جنگ با صدام تکریتی ناسیونالیسم ارتجاعی اسلامی عرب شهید شدند،  عکس شماره 7968.

   >>   آیا افراد طالبان که مجسمه های بودا را نابود کردن حمله اعراب بود؟  یا داعش که در کشور های خودشان خراب می کنند حمله اعراب است؟  فیلم آن در اینجا،  آیا از مقاومت مردم کوبانی در مقابل داعش چیزی می دانید؟

امیدوارم روزی برسد،  که با بالا رفتن درک و دانش در ایران،  داستان های دروغی تاریخ دور ریخته شوند،  زیرا دروغ های تاریخ ادبیات هستند،  نه تاریخ علمی.

کلیک کنید:  تماس و نظر و پرسش

      به نظر من نظریه پردازان و پژوهشگران تاریخی و اجتماعی،  نیاز به تشویق های شفاهی ندارند،  موضوع پژوهش در علاقه و ژن آنهاست،  که خود بخود ادامه خواهند داد.  فقط نیاز به برآوردن مایحتاج مورد نیاز تحقیقات هستند،  که یکی از آنها می توان امثال همین کارگاه باشد.  من امیدوارم روزی برسد بجای اینکه هر استاد یک کار دوم داشته باشد،  یک وب داشته باشد.  امید است روزی برسد،  که اساتید با حفظ محیط دمکرات،  درباره تخصص خودشان در وب بگویند و بنویسند،  و از داشتن غلط و غیره نهراسند.

      همچنین در یکی از نظرات آقای دکتر هاشمی،  البته ضمن سپاس از مثبت اندیشی ایشان،  گفتند یکی می گوید کوبا یعنی کعبه و دیگری می گوید کوه در آب .... جناب دکتر عزیز دیگری نیست!!،  شخص فرهیخته ای که می گوید کوبا = مسجد،  دارند یکی از مهمترین تحقیقات است،  و من نیز دارنده وبسایت پر بازدید ارگ هستم،  که برای اولین بار بسیاری از واژه های سازنده تاریخی و اجتماعی را مطرح کرده ام مانند،  تمدن کهن جی، ساختارهای تاریخی اجتماع، سیستم آموزشی وامانده، تاریخ استعمار زده، و صدها واژه دیگر،  که اهمیت آنها در همین وبسایت ارگ،  و درک جوانان باهوش در تکرار و استفاده است.  البته یادآوری نمایم دیکته ننوشته غلط ندارد،  و تا آنجا که می دانم و می بینیم بسیاری از اساتید مدرک دار ایران،  از ترس همین غلط که حاصل زحمات سیستم آموزشی وامانده قرن گذشته است،  می ترسند بنویسند و بگویند.

      برگردم به کوبا،  ضمن سپاس از مطالعه بخشی از وبسایت ارگ توسط شما دکتر هاشمی گرامی،  هر دو در معنی کوبا درست می گوییم،  اگر شما لطف می کردید و لینک های مقاله را مانند حروف هیروکلیف جی را مطالعه می کردید متوجه می شدید،  که  یک حرف را می زنیم.

   ــ  کوبا = کو + با.

   ــ  کو = کوه، کوهستان، کواستان، عمارت بلند، کوشک.

   ــ  باران = با + ران و یا بارش = با + رش. باد و باد بادا.

   ــ  با = دارای برکت، دارای نعمت. مانند:  بابا.

   ــ  بای = با + ی =  مقدس، دارای احترام و ارزش + ی = آخر، سنگین، مهم.

   ــ  کوبا، باکو، کوبان، کوبانی = کوه یا هرم یا کوشک مقدس و مهم.

      جهت اطلاع بیشتر به حروف هیروکلیف جی مراجعه نمایید.

     براحتی متوجه خواهید شد،  هر دو یک حرف و با یک معنی را میزنیم،  فقط با دو تفاوت اندک در دیدگاه،  آقای عزیز حمید شفیع زاده بدلیل گرایش بیشتر در تحقیق اسلامی،  کوشک مقدس را مسجد نوشته اند.  در هر صورت همه ریشه یابی ها،  ما را به حروف هیروکلیف جی می برد.  بسیاری از عزیزان محقق تاریخی،  معماریها، لباسها، نمادها و اسامی و غیره،  را با دید بیشتر اسلامی می بینند و می گویند،  در هر صورت ریشه اصلی همه آنها در طبیعت گرایی:  تمدن جی، مزدایی هخامنشی، میترایی اشکانی، زرتشتی ساسانی،  است.  بعضی تاریخ و ریشه همه چیز را اسلامی می بینند.  در واقع اسلام ادامه همان تمدن کهن ار یا ایر یا ایران است،  نه یک تمدن جدید بیرون آمده از یک دین جدید.

      با دروغ حمله اعراب به ایران،  چنین وانمود کرده اند،  که رشد و تکامل تاریخ تمدن ایران قطع شده،  و موضوع جدید پدید آمده است،  و همه بسادگی در دام این تاریخ دروغی استعمار زده افتاده اند.  اما امروزه با درک و درایت و دانستن علم مهندسی نوین تاریخ،  براحتی می توان،  تاریخ و سرنوشت و آینده ایران را نجات داد.  در ضمن خاطر نشان نمایم،  اگر همه تحقیقات را اسلامی ببینیم و بگوییم،  بزودی ترکیه و عربستان و مصر و غیره این تحقیقات را خواهند ربود،  و زحمات عزیزان را بهدر می دهند،  هرچند در هر صورت واقعیت های تاریخ سر جای خودش باقی خواهند ماند.

      آقای شفیع زاده عزیز در گفته ها:  "با اسلام عربی (یا عرب مسلمان) مشکل ندارند،  بلکه با ناسیونالیسم عرب ...."،  ولی ما در طول تاریخ با ناسیونالیسم عربی مشکل نداشتیم،  حتی در شلوغی چند سال گذشته کشور مصر،  ناسیونالیسم عربی مصری با سپر انسانی از موزه های مصر در مقابل داعشیان و طالبیان محافظت کردند،  در صورتیکه بخشی از اسلام عربی در طول تاریخ،  در دشمنی با ایران و همدستی با استعمار علیه ایران کوتاهی نکردند.  در عراق و سوریه و افغانستان به نابود کردن و خراب کردن آثار تاریخی ایرانی و عربی و یونانی و غیره همه کار کردند،  و در دشمنی با تاریخ و ایرانی کوتاهی نکردند،  درست مانند طالبان افغانستان،  که شهید کردن کارمندان سفارت ایران هنوز در یاد هاست.  ضرب المثل معروف میگوید هر گردی گردو نیست،  و هر اسلامی اسلام نیست،  اسلام قرون میانه دوران اسلامی،  سراسر علم و دانش و معرفت و خدمت به بشر و طبیعت بود،  و این موضوع باعث رشد در آن صدها بود،  اما اسلام کنونی آنها که نابود میکنند و سر می برند چه هست؟

 ــ  مردم غرب جدای از افراد خاص سرمایه داری استعمار و امپریالیسم هستند،  توده مردم غرب نیز دچار انواع ترفند های استعماری شده اند.  در گفته های استادان عزیز درباره دشمنی و... غرب،  منظور سرمایه داری لجام گسیخته غرب است،  که جهان را در نوردیده،  نه توده بیچاره غرب.  در ضمن باید خاطر نشان کنم،  از نظر من امپریالیسم نو تفاوت کامل با امپریالیسم قرن گذشته دارد.

جبهه ها گسترده اند

   تصویر جناب پرزیدنت رجب طیب اردوغان رئیس جمهور محترم کشور و ملت دوست و عزیز ترکیه،  تصویر شماره 7870.  امروزه نبرد تنها در یک جبهه با تیر و تفنگ نیست،  جبهه ها گسترده شده اند،  بویژه علمی و تحقیقات،  هر چند که علم مرز ندارد،  و بالاخره به هر سو روان می شود،  ولی باید تداوم داشته باشد،  و رشد و تکامل یابد.  رئیس جمهور محترم کشور و ملت دوست و عزیز ترکیه،  جناب پرزیدنت رجب طیب اردوغان،  گفتند که مسلمانان برای اولین بار کاشف آمریکا بودند.  ولی ایشان نگفتند اند که منبع اصلی این گفته شان چه و کجا بوده است ....  مشروح در اینجا.

    جالب ــ  جناب آقای منتظرالقائم در صحبت های مفیدشان گفتند،  به پژوهشگران برای چاپ کتاب کمک می کنند،  ولی ایکاش می گفتند،  که عزیزان محقق از ابتدای،  تحقیقات شان را در وب بنویسند،  که هم براحتی در دسترس همه در تمام جهان باشد،  و هم در طول پژوهش با نظرات و پرسش های مختلف پر بار تر شوند.  چاپ کتاب حداکثر 500 یا یک هزار تیراژ دارد،  و کم دسترس است،  و اکثراً در گوشه ای می افتد،  و حتی براحتی در دام کتاب سوزان های احتمالی گرفتار می شود.  همچنین باید در نظر داشت،  مصرف بالای کاغذ،  صدمات غیر قابل جبرانی به محیط زیست وارد می کند.

   مهم ــ  عزیزان پژوهشگر درصورت تمایل، می توانند PDF مقالات خود را جهت نشر در اختیار وبسایت ارگ قرار دهند،  یا لینک آنرا بگویند تا در این وبسایت معرفی و درج شود،  در ضمن می توانند بها برای آن نیز تعیین کنند،  که با هر دانلود مبلغی حساب شود.

   نظر انوش راوید:  آقای دکتر شهاب اسفندیاری،  پژوهشگر گرامی مقاله بسیار خوبی با عنوان تصویر سازی هالیود از بومیان آمریکا، ارائه کردند،  قبلاً در این باره من نوشته بودم،  که هالیود درباره تمام تاریخ تصویر سازی کرده،  که هماهنگ با دروغ های تاریخ آنها را در ذهن ها نهادینه و عینی کرده است.  هالیود نرم افزاری از سبک کار استعمار و امپریالیسم است،  امید است صدا و سیمای کشور ایران،  از نشان دادن و هم راه شدن با هالیود درباره فیلم های تاریخی هالیودی و مشابه آن دست بردارد.  در این باره چند بار نامه به صدا و سیما نوشتم،  امیدوارم بعد از این همایش،  استادان و دانشگاهیان عزیز فقط به یک سخنرانی و شنیدن و رفتن اکتفا نکنند،  و این مطالب را جدی بگیرند و پیگیری کنند،  نمونه در اینجا.

   مهم ــ  باید کاری کرد که تعریف استعمار و امپریالیسم به کتاب های درسی ایران بازگردد،  هم اینک دانشجویان دکترای تاریخ ایران،  کارگزاران و چهره های استعمار را خدمت گزار به ایران می دانند،  و این یک فاجعه ملی آموزشی است.

کلیپ های منتخب سخنرانی های همایش اصفهان

   تعدادی کلیپ منتخب از فیلم های کارگاه تهیه کردم،  که بترتیب در زیر است:

   1ــ  کلیپ ویژه آقای مهندس نوید صلحدوست درباره دروغ گویی BBC

   2ــ  کلیپ سخنرانی آقای مهندس نوید صلحدوست،  که کوتاه شده متن مرا "نام های ایرانی در قاره های جدید" را خواندند.    

   3ــ  کلیپ سخنرانی بانوی پژوهشگر گرامی پرنیان حامد،  از اینجا.

   4ــ  کلیپ بخشی از سخنرانی أقای دکتر اصغر منتظر القائم،  مدیر گروه تاریخ دانشگاه اصفهان.

   5ــ  کلیپ بخشی از سخنرانی آقای دکتر ابوالحسن فیاض،  دبیر علمی همایش بررسی «تمدن‌ های قاره آمریکا و ارتباط آن با دیگر تمدن‌ های جهانی پیش از حضور اروپائیان».

    6 و 7 و 8ــ  کلیپ بخشی از سخنرانی آقای مهندس فرشاد فرشید راد،  نویسنده کتاب جغرافیای کهن و سرزمینهای گمشده.  قسمت های یک و دو و سه.

   9ــ  کلیپ بخشی از سخنرانی آقای مهندس منوچهر پیشوا،  مدیریت کتابفروشی بلخ،  در اینجا.

   10ــ  کلیپ بخشی از سخنرانی آقای دکتر شهاب اسفندیاری،  استادیار دانشکده سینما و تأتر،  با عنوان تصویر سازی هالیود از بومیان آمریکا.

   11 و 12ــ  کلیپ بخشی از سخنرانی آقای دکتر حمید شفیع زاده،  نویسنده کتاب تاریخ حضور مسلمانان و ایرانیان در قاره آمریکا پیش از کریستف کلمب. قسمت یک و دو.

   13ــ  کلیپ بخشی از سخنرانی آقای دکتر مسعود کثیری،  با عنوان مشابهت های پزشکی بین جوامع،  از اینجا.

   14ــ  کلیپ بخشی از سخنرانی آقای دکتر محمد جواد آسایش،  با عنوان "آثار تمدن ایرانی در شیلی".

    توجه ــ  عزیزان اگر کلیپ های کامل تری دارند،  لطف نمایند جهت پخش در وبسایت ارگ ارسال نمایند.

دروغ های تاریخی آموزش داده شده توسط سیستم آموزشی جهان،  که حاصل کار و تلاش برنامه ریزی شده استعمار و امپریالیسم است را دور بریزید،  تا بتوانید ذهن پویای تاریخی داشته باشید.

کلیک کنید:  تماس و نظر و پرسش

نتایج مهم از کارگاه

      خوشبختانه در این همایش موضوعات مهمی مطرح شد،  که در آن تمام اساتید و سخنگویان اتفاق نظر داشتند مانند:

 1 ــ  هر آنچه که دشمنان تاریخی ایران خواسته اند،  دروغ و دونگ به تاریخ و سرنوشت ایران تحمیل کرده اند....

 2 ــ  دشمنان از همه ابزارهایشان،  مانند هالیود بمنظور حقیقت سازی درباره دروغ های تاریخ استفاده کرده اند....

 3 ــ  تاریخ علمی ایران نیازمند بازنویسی بدست توانای دانشمندان ایران است،  نه خارجیها....

 4 ــ  تحریف تاریخ و ..... 5 ــ  .....

      درباره تمام مسائل فوق بارها در وبلاگم نوشته ام،  با وجود این همایش که در گوشه ای از سیستم آموزشی ایران اتفاق افتاد،  نباید بسادگی گذشت و یا آنرا تفریح و وقت گذرانی دانست.  وظیفه دست اندرکاران همین بخش است،  که نسبت به رفع مشکل موارد فوق به سیستم آموزشی ایران بگویند و بنویسند،  که دست از دروغ های تاریخ و تلقین سیستم آکادمیک غربی بردارند.  دروغ و دونگ هایی که با انواع ترفندها بخورد جهانیان داده اند،  در این باره من بارها به آموزش و پرورش نوشته ام،  مانند در اینجا.

   عکس بالا کنسرت برای ایرانیان یک خواننده ایرانی لوس آنجلسی در دبی،  جای سوزن انداختن در سالن به این بزرگی نیست،  و انبوه جمعیت با کلی خرج و پول می روند،  به دبی و اینطرف و آنطرف برای چنین کنسرت هایی.  عکس پائین سالن همایش تاریخی اصفهان،  همایشی که در نوع خود بسیار مهم بود،  با اینکه پذایرایی می شوند،  و کسی هم پول هم خرج نمی کنند،  فقط با چند نفر!!  عکس شماره 7969.

     دلیل این مهم در عکس فوق،  که هر روزه وجود دارد،  عدم دقت سیستم آموزشی ایران در کارش است،  که باعث می شود جوانان ایران از ایران و تاریخ ایران سرخورده شوند،  درباره این سرخوردگی هر روزه جوانان ایران تعدادی نظر در وبلاگم می نویسند.  در واقع ما در تاریخ نویسی ایران از یک رقاص لوس آنجلسی،  نه هنرمند فلکوریک و ملی ایران،  شکست خورده ایم،  یا در واقع مفتضحانه شکست خورده و تار و مار شده ایم،  و کلی هم ادعا و تعریف از هم در گوش هم داریم.  مهم این است،  که اینگونه شکستها،  باعث عدم توانایی دفاعی جغرافیایی و تاریخی کشور می شود.

      حتی به شوخی هم نمی توان چنین کارگاه و یا همایش که بهمن 93 در اصفهان برگزار شد،  بلا نامید،  این گفته نیز در راستای همان تلقین سیستم آموزشی از تاریخ ایران است،  و قابل پذیرش از ناسیونالیسم ایرانی یا اسلامی ایرانی نیست.  این کارگاه یکی از موهبت هایی بود،  جهت نیل به اهداف مورد نظر،  که در بالا هم نوشته ام.  بنظرم باید روشنفکران بطور جدی پیگیری نمایید،  آینده کشور و ملت و خاندان شما در این پیگیری است،  عدم توجه به این مهم هیچی نخواهیم شد و بود.

پرسش و پاسخها

   پرسش سعید 3301:  سند شما برای اینکه می گویید 95 درصد تاریخ ما را انگلیسها نوشته اند چیست؟

   پاسخ انوش راوید:  این سند در دست و زبان خود شماست،  در همین دانشگاه و کتاب های تاریخی است،  و آن عدم وجود درس و آموزش برای توانایی تحلیل داده های تاریخی است،  که باعث شده در تمام دنیا،  تاریخ را بصورت داستان بدانند،  نه علم تاریخ.  تنها گفتن و نوشتن از چند منبع موجود،  بدون تحلیل و مهندسی تاریخ،  علم تاریخ یا تاریخ علمی نیست.  شما از چند پژوهشگر خارجی نام بردید،  و گفتید که آنها به تاریخ ایران خدمت کردند،  ولی هرگز فکر تحلیل آن موضوع را نداشتید،  که:

       سابقه وجودی آنها چیست؟  در چه زمان و برای چه به ایران و مصر و عراق آمدند؟  چقدر آثار تاریخی بردند؟  چرا دروغ های سازمان یافته تاریخ استعمار زده را به تاریخ جا زدند؟  چرا تاریخ برای استعمار مهم است؟  استعمار و امپریالیسم چیست؟ و ده ها و صدها پرسش دیگر.

      اگر تحلیل گر و پژوهشگر هستید،  براحتی می توانید در این باره از اشخاصی که با آنها کار کرده،  و خاطره نویسی کردند،  و یا سوابق تاریخی اداری مربوطه را جستجو نمایید،  من در اینجا اندکی نوشته ام.  همانگونه که گفتم،  چون سیستم آموزشی ایران،  در امتداد برنامه آکادمیک غربی است،  بویژه در دروس تاریخ،  اجازه تحلیل داده های تاریخی را از شما گرفته اند،  خود بخود براحتی می توانند هر دروغ و داستان را نیز بجای تاریخ بخورد شما دهند،  در نتیجه بجای 95 درصد 100 درصد تاریخ را نوشته اند.  چون من مهندسی طراح و مجری مهندسی مکانیک سیالات بودم (در اینجا)،  می دانستم برای هر اقدام و کار طراحی مهندسی،  باید تمام داده ها را در نظر گرفت،  و برای آن تحلیل داشت،  ولی در تاریخ دیدم که فقط داستان و داستان است.

      مثلاً می گویند سواران بی سواد قبیله ای،  از ده هزار کیلومتری آمدند و کشتند و غارت و نابود کردند،  ولی هیچ تحلیل مهندسی نوین تاریخی در این باره وجود ندارد،  که آیا می تواند از نظر تحلیل داده های تاریخی و یا مهندسی نوین تاریخی درست باشد.  من تحصیل کرده تاریخ نیست،  که دچار تاریخ استعمار زده شده باشم،  فقط علاقمند تاریخ ایران هستم،  و مستقل مطالعه و تحقیق و تحلیل کرده ام.  اگر اشتباه می گوییم،  یک جزوه دانشگاهی درباره تحلیل داده های تاریخی،  یا مهندسی نوین تاریخ معرفی کنید؟  عدم وجود درک از تحلیل ها،  خود بخود هر کسی، یکی از نویسندگان تاریخ استعمار زده می شود.

     در مهندسی اگر یک داده را تحلیل نکنیم،  و یا اشتباه باشد،  در آخر فاجعه میشود،  اما در تاریخ نگاری استعمار زده،  یاد داده اند داستان در داستان،  بدون تحلیل گفته و پذیرفته شود،  هر چند که فاجعه آن مانند شکل شماره 7969 در بالا شود.  ولی خارجیها همچنان مشغول مهندسی نوین تاریخ در بیشمار سایتها و تلویزیونها و... هستند،  و ما در ایران غافل و دل خوش به چند کتاب و داستان تاریخی،  که برایمان باقی گذاشته اند،  و اسرار در درجا زدن داریم. در قرن سنت گریزی نوشتم،  که برای ورود به قرن 21 ، باید پا و ذهن را جلو کشید،  وگرنه جا مانده و فاجعه خواهد شد.

      آقای مهندس فرشاد فرشید راد گفتند،  که "کتاب های قدیمی زیادی در شهر باستانی تمبوکتو کشور مالی کشف شده است"،  نیاز نیست به مالی یا اینطرف و آنطرف برویم،  اصل همین کتابها در کتابخانه های بزرگ عمومی و مساجد قدیمی ایران و پاکستان و افغانستان بفراوانی وجود دارند،  و متأسفانه هیچ یک از محقق های ایران بدنبال آنها نیستند،  و فقط منابعشان را همین حدود 100 موضوع محدودی که برایمان باقی گذاشته اند می دانند.  منابعی که برایمان باز نویسی کرده اند،  و هیچی یک از اساتید جدید،  نسبت به برابر اصل بودن آنها گواهی نداده است،  مشروح در اینجا.

   نظر مهمان 3302:  بنظر من سخن مقاله کوتاه شما انوش راوید،  در این همایش برد و نفوذ کافی نداشت.

  پاسخ انوش راوید:  این سخن کوتاه جهت اطلاع رسانی و اجرای وظیفه و شرکت در این همایش مهم بود،  و بنظرم بخوبی هم گویا بود،  و خیلی خوب هم توسط آقای نوید صلحدوست خوانده شد.  هر شخص متخصص باهوش براحتی متوجه موضع آن می شد،  و می دانست جهت پیگیری باید به وبسایت ارگ مراجعه نماید،  افراد دیگر هم بی خیال هستم.  اشخاص علاقمند خود بخود پیگیر هستند،  پرسش و پاسخ و نظر دارند،  و افراد هر دم هوسی و کاری و بی تخصص،  خوب معلوم است،  باید بی خیال آنها بود.

   توجه ــ  عزیزان پرسش های خود را در نظرات در وبسایت ارگ و یا وبلاگ گفتمان تاریخ بنویسید،  که توسط اساتید مربوطه پاسخ داده شوند،  و در سری وبلاگ های من منتشر گردند،  و حداقل چند هزار نفر علاقمند آنها را بخوانند،  و برای همیشه در اینترنت بمانند.  باید توجه داشت،  عادت دوران دبستان،  که سر کلاس می پرسند،  و همان آن پاسخ می خواهند،  بهتر است ترک شود،  زیرا پرسشها و پاسخ های فوری و کوتاه و لحظه ای،  بدرستی نمی توانند خوانای علمی باشند.

      تصویر یکی از مومیایی های کوکائین مصری،  منبع خبر صدای آلمان و خبرها،  دانشمندان آلمانی که در حال آزمایش مومیایی های سه هزار ساله مصری بودند،  به یکی از مهم ترین و جنجال برانگیزترین کشفیات تاریخ رسیدند،  جسد های مومیایی مصری کوکائینی بودند،  کوکائین فقط محصول آمریکای جنوبی است،  عکس شماره 7971.

کلیک کنید:  استون هنچ ایرانی است

کلیک کنید:  نام های ایرانی در قاره های جدید

کلیک کنید:  اثرات مهاجرت ایرانیان به قاره های جدید

آبی= روشنفکری و فروتنی،  زرد= خرد و هوشیاری، قرمز=  عشق و پایداری،  مشروح اینجا

    توجه:  اگر وبسایت ارگ به هر علت و اتفاق،  مسدود، حذف یا از دسترس خارج شد،  در جستجوها بنویسید:  انوش راوید،  یا،  فهرست مقالات انوش راوید،  سپس صفحه اول و یا جدید ترین لیست وبسایت و عکسها و مطالب را بیابید.  از نظرات شما عزیزان جهت پیشبرد اهداف ملی ایرانی در وبسایت بهره می برم،  همچنین کپی برداری از مقالات و استفاده از آنها با ذکر منبع یا بدون ذکر منبع،  آزاد و باعث خوشحالی من است.

ارگ   http://arq.ir

 

کلیک کنید:  تماس و نظر و پرسش