تاریخ مهاجرت در ایران 2
پیش گفتار و بخش اول در اینجا
شوش مرکز جهان باستان
برای بسیاری پرسش پیش آمده، که چگونه برابر با داده های جغرافیای تاریخی، و یا نام مکان های تاریخی، هند و چین و آتن و یمن و غیره در جهان پراکنده شده است، درصورتیکه اینها نام های استانها و شهرها و مکان های ایران دوران سلسله هخامنشیان بوده است. در تاریخ نجوم در ایران، توضیح دادم در آن دوران، نصف النهار و مدار های کره زمین، از شوش پایتخت ایران می گذشت، چون در جای دیگر جهان دانش آنرا نداشتند، همانگونه که در قرن 19 از پاریس، و در قرن 20 از لندن گذشته و می گذرد. این مدارها فرضی، و برای محاسبه نجوم و جغرافیا و علوم مربوطه می باشد، و بوسیله آن فاصله ها و غیره را اندازه گرفته و می گیرند.
با برسی نقشه جغرافیایی، موضوع جالبی را متوجه می شویم، در هر راستای جغرافیایی، استانها و شهرها و مکانها، به اندازه مورد نیاز از مکان اصلی نام گذاری شده اند. هر نام در جغرافیایی اصلی دوران هخامنشی را در نقشه بیابید، و سپس آنرا امتداد دهید تا نام سرزمین جدید با همان نام را بیابید، این کار را در نقشه یا کره با تمام نام ها انجام دادم، و همه نتیجه ها درست درآمد، حتا می توان مکان های نا مشخص در ایران بزرگ را تا حدود زیادی حدس زد، البته این موضوع اول بررسی من می باشد، بزودی درباره آن توضیحات بیشتری خواهم داد. به این ترتیب متوجه خواهیم شد، که در آن زمان می دانستند زمین کروی است، و کاملاً به مدارات و فرمول های تعیین فاصله ها آشنا بودند، و ایرانیان با کمک این علوم به کشف در دنیا می پرداختند، و بی هدف و شانسی بمانند فرنگی ها قرن 15 و 16 دل به دریا نمی زدند.
نقشه ایران و اطراف، عکس شماره 4135، همانگونه که می بینید در هر بخش از چهار سمت شوش، مناطق به راستای خودشان منتقل و نام گذاری شده اند. هر چه به مرکز نزدیک تر بودند، نام مکان نزدیک تر به شوش را گرفتند، و هر چه دور تر بودند نام مکان دور تر را گذاشتند. در اینجا چون نقشه کوچک است، فقط چند جا را مشخص کردم، شما می توانید در نقشه بزرگ، هر مکان ایرانی زمان هخامنشیان را که می دانید، و مکان نام مشابه امروزی را بیابید. در این نقشه، 1 = هند، 2 = سین (چین)، 3 = یمن، 4 = آتن، خاطر نشان نمایم، این کار و تحقیق، فقط در توانایی افرادی با ذهن های پویای تاریخی می باشد، که دانش و درک درست از تاریخ ایران باستان دارند.
بعد از تعیین مکان جدید و بازدید های میدانی کاوشگران و پیش گامان در آن دوران، مهاجر نشین دری زبان (زبان درباری داریوشی) در آن سرزمین ها دایر می شد. مانند شهر های: کابل در کابلستان، کاشغر در کاشغرستان، مرو در خوراسان، رم در روم (استانبول)، و بسیاری دیگر، که بعضی از آنها را می دانیم، و تعداد زیادی هم در ابهام هستند، بزودی با تحقیق های بیشتر و به مرور از آنها می نویسم. یاد آوری نمایم این مهاجرت ها در امتداد مهاجرت های دوران پیش از ایران بوده است. در هر صورت بگمانم، هزاران لوح دزدیده شده از ایران، حاوی این نکات هم می باشند، بهمین علت آنها را نمی خوانند، و از آنها نمی گویند، که واقعیت های تاریخ بر ملا نشود. ولی هنوز ما ایرانیها خیلی امکانات داریم، که دشمنان تاریخ ایران ندارند، مهمترین آنها جوانان باهوش متخصص در ایران است، که دشمنان تاریخ ایران چنین موهبتی ندارند.
یونان (یونی آن) مسنی و تراوا
در ایلیاد هومر، از تراوا و یونان مسینی گفته شده است، البته ایلیاد نمی تواند یک نوشته علمی باشد، زیر پنج قرن قبل از میلاد نوشته شده، و از وقایع صدها سال پیش از آن می باشد، و قرنها دهان بدهان روایت گردیده، تا به هومر رسیده بود. در دوران باستان می دانستند هر کس شهر تروا را در اختیار داشته باشد، گلوگاه تجارت دریایی و زمینی را در اختیار خواهد داشت، قرنها جنگ بین مسینی ها و تراوایی ها برای گرفتن و یا نگهداری تروا در جریان بود. تعداد زیادی باستان شناسان غربی در بدر شده، و دنبال تروا گشته اند، ولی آنها نتوانستند در میان ده ها مکان باستانی مورد کاوش تراوا را بیابند. زیرا آنها نمی خواستند یا نمی توانستند درک درستی از جغرافیایی تاریخی داشته باشند، گاهی تراوا را در ساحل غربی ترکیه گفته اند، و گاهی در سواحل غربی سوریه و لبنان، آنها هرگز نخواستند کمی بیاندیشند، که یک بندر در یکی از این سواحل، نمی توانسته موقعیت حساس و استراتژیک تجاری داشته باشد، زیرا می توانستند در آن سواحل بنادر متعدد بسازند.
بندر بصره در کشور عراق، مهمترین بندر استراتژیکی تاریخی بوده است، چه از نظر نظامی چه از نظر تجاری، حتی در جنگ غرب با صدام حسین تکریتی، انگلیسیها بندر بصره را محل استقرار خودشان کردند، زیرا قرنها نیز دومین مرکز مهم بازرگانی آنها، یعنی شعبه دوم شرکت هند شرقی بود. بندر بصره دروازه ورود و خروج به بین النهرین است، و نیز در این محدوده جغرافیایی نمونه دیگری ندارد. بنا به تحلیل کتاب اسکندر تاریخ ایرانی الکساندر یونانی نیست، مسین یا سین در جنوب بین النهرین و در محدوده و راستای شهر های ایذه در استان خوزستان کشور ایران، تا العماره در استان میسان کشور عراق بوده است. اگر برابر با مقاله بالا بعنوان شوش مرکز جهان باستان، یک خط مستقیم از شوش به استان میسان بکشید، امتداد آن تا کشور یونان است.
نقشه مسین های یونانی و شهر تراوا، عکس شماره 4138، شهر بصره کنونی از نظر تاریخی و جغرافیایی، و موقعیت تاریخی دریایی و رودخانه ها، کاملاً مطابق تعریف تراوا در داستان هومر می باشد. همین مسین های یونانی سلاح مهم و معروف آتش یونانی را با خود به یونان و سپس به ایتالیای کنونی بردند، و در ادامه تاریخ باعث پیروزی های نظامی برای یونان و روم در اروپا شدند. نفت شمال خوزستان و استان میسان عراق، از گذشته ها در سطح زمین قرار داشت، من از تجارت آن قبل از میلاد مطالبی نیافتم، ولی آنرا پیگیری می کنم، مشروح در تاریخ نفت ایران. نفتی که سلاح آتش یونانی را مشتعل می کرد، سندی است که بوضوح می گوید، یونانیان از استان میسان عراق، به کشور یونان کنونی مهاجرت کرده یا مهاجرت داده شده اند.
عزیزان حالا با دانستن جغرافیای تروا، بروید ایلیاد را بخوانید، و سناریوی واقعی بنویسید، به امید روزی که آنرا یک فیلم خوب و علمی کنید.
نقشه ای از زمین گوگل، عکس شماره 4139، در آن بخوبی موقعیت شهر بصره دیده می شود، امروزه می توان با کمک گوگل ارت، براحتی مناطق باستانی را بررسی کرد، باید از امکانات امروزی استفاده نمود.
تاریخ دان های غربی، یا واقعاً ژنتیکی ساده هستند، یا خودشان را بسادگی زده اند، زیرا بمنظور تراوا، که می گویند از نظر ژئوپلتیک شهر استراتژیکی و سوق الجیشی مهمی بوده است، به نقاط کم اهمیت و آثار تاریخی باقیمانده از یک دهکده کوچک می روند، یا دو سه خانه و کاخ باستانی را می گردند، و می گویند شاید این تراوا باشد، و یکی دیگر از آنها در جای دیگر می گوید، اینجا است و آن جا نیست، و تکرار و تکرار. مگر اینکه ما ایرانیان ساده تر باشیم، تا اغفال پرت و پلا های تاریخ نویسان غربی شویم.
عکس تمبر تاریخی کوروش بزرگ در کشور هندوستان، عکس شماره 5750 .
... ادامه دارد ...
کلیک کنید: فرهنگستان تاریخ ایران
کلیک کنید: تاریخ مردم و جمعیت در ایران
توجه: اگر وبلاگ به هر علت و اتفاق، مسدود، حذف یا از دسترس خارج شد، در جستجوها بنویسید: وبلاگ انوش راوید، یا، فهرست مقالات انوش راوید، سپس صفحه اول و یا جدید ترین لیست وبلاگ و عکسها و مطالب را بیابید. از نظرات شما عزیزان جهت پیشبرد اهداف ملی ایرانی در وبلاگم بهره می برم، همچنین کپی برداری از مقالات و استفاده از آنها با ذکر منبع یا بدون ذکر منبع، آزاد و باعث خوشحالی من است.
جنبش برداشت دروغها از تاریخ ایران: حمله اسکندر مقدونی به ایران بزرگترین دروغ تاریخ، حمله چنگیز مغول به ایران سومین دروغ بزرگ تاریخ، و مقالات مهم مانند، سنت گریزی و دانایی قرن 21، و دروغ های تاریخ و حمله های عرب، مغول، تاتار، و گفتمان تاریخ، و جدید ترین بررسی های تاریخی در وبلاگ: