وبلاگ تاریخی و جغرافیایی  " ارگ ایران "

وبلاگ تاریخی و جغرافیایی " ارگ ایران "

مطالب و مقالات از وبسایت ارگ ایران www.arq.ir
وبلاگ تاریخی و جغرافیایی  " ارگ ایران "

وبلاگ تاریخی و جغرافیایی " ارگ ایران "

مطالب و مقالات از وبسایت ارگ ایران www.arq.ir

ویژگی بنیادین نظام فرهنگی استعمار

ویژگی بنیادین نظام فرهنگی استعمار نوعی فرهنگ و تاریخنگاری با سوابق و ریشه های پر نفوذ در تاریخ نویسی جهان و ایران است.  نظامی همراه با شاخه ها و انشعابات مختلف فرهنگی و تاریخی است،  باید آنها را بخوبی شناخت و دوری کرد و افشا نمود.

ویژگی بنیادین نظام فرهنگی استعمار

ویژگی بنیادین نظام فرهنگی استعمار نوعی فرهنگ و تاریخنگاری با سوابق و ریشه های پر نفوذ در تاریخ نویسی
تصویر انوش راوید در ارگ کریمخان شیراز هنگام شرفیابی سفیر فرانسه،  عکس شماره 3776.
 این برگه بشماره 1462 پیوست لینک زیر است:
ویژگی بنیادین نظام فرهنگی استعمار نوعی فرهنگ و تاریخنگاری با سوابق و ریشه های پر نفوذ در تاریخ نویسی
لوگو مراقب باشیم در دام تاریخ نویسی استعماری نیافتیم،  عکس شماره 1606.
ویژگی بنیادین نظام فرهنگی استعمار

ویژگی بنیادین نظام فرهنگی استعمار

      استعمارگران همه زمینه ها و مسائل اصالت و انسانیت،  اعم از علم و فلسفه،  تمدن و فرهنگ،  شیوه زندگی و مسائل کلی و جزئی را از اروپا میدانند.  در صورتیکه بزرگترین تمدنها در شرق و ایران و هند و بین النهرین، دره نیل، رود سند، شبه جزیره عربی و غیره پدید آمده و گسترش یافتند.  با اینحال فرهنگ استعماری میکوشد،  عملا غرب را محور و ملاک قرار دهد،  و دوره بندیهای تاریخی قرون پیشین، قرون وسطی و قرون جدید میکنند.
      در قرون جدید نیز،  ملاک قرار دادن تاریخ و حوادث اروپا مانند انقلاب فرانسه، انقلاب اکتبر روسیه و غیره است.  اصطلاحات تاریخی را در قالب ویژه غربی جعل میکنند،  و حوادث بسیاری مانند پیدایش ناسیونالیسم،  انقراض امپراطوری عثمانی،  آغاز نهضتهای ضد استعماری مردم آفریقا و آسیا،  و مشابه اینها را که در سرنوشت و حیات سیاسی فعلی خاور زمینان اثر فوق العاده گذاشته، هرگز به عنوان سر فصلهای تاریخ مطرح نمیکنند.
      در تقسیم تاریخ به قرون وسطی یا عصر تاریکی و غیره نیز این را در نظر نمیگیرند،  که این خصوصیات تاریخی فقط با واقعیتهای تاریخی اروپا وفق میدهد،  و نه به تاریخ شرق.  مشرق زمین و بویژه ایرانیان در آن دوره،  که آنان عصر تاریکی و یا قرون وسطی مینامند،  دارای مراکز علمی بلند پایه و فرهنگ و تمدن بسیار با شکوه بوده اند.
      مارکسیسم نیز یکی از روشهای مهم فرهنگ و تاریخنگاری استعماری است،  کارل مارکس آلمانی یهودی زاده،  سبکی به نام ماتریالیسم تاریخی جعل میکند،  و طبق آن تاریخ بشر را به قالب میکشد،  و دوره بندی میکند.  در این دوره بندی اصطلاحاتی از قبیل دوران کمون اولیه،  دوران برده داری،  دوران فئودالیسم و سپس سرمایه داری تقسیم میکند.  سوسیالیسم را نیز برای تبیین مقصود خود بکار میگیرد.  در حالی که تمام تمدنها بویژه ایران در ادوار مختلف را نمیتوان با چنین قالبی قواره بندی کرد.
      ایران بزرگ تاریخی هرگز یک دوره تاریخی به نام برده داری،  به مفهوم گفته مارکس و اقتصادی مارکسیستی نداشته است.  تقسیم بندیهای تاریخ جهان فقط ناشی از غرب محوری این دانشمندان آلمانی است،  که متاسفانه موجب گمراهی بسیاری از مردم دنیا نیز شده است.  البته با نشر گسترده مقدار درک و بینش کارل مارکس،  توسط قدرت انتشاراتی استعماری بسیار مشکوک است.
      بدتر این که پیراوان ایرانی تاریخنگاری استعماری و مارکسیستی حتی تاریخ معاصر ایران را نیز آلوده به تاریخ نویسی استعمار کرده اند.  علیرغم وجود مبداها و سر فصلهای تاریخی بسیار مهم و شناخته شده علمی در تاریخ ایران،  با همان رویه غرب محوری،  بمرحله های موهومی همچون نو یا نوین و امثال اینها با تحمیل مفهومهای مجعول و نادرست،  به این واژهها مورد تقسیم بندی قرار داده اند.
      تاریخ قرون جدید ایران حوادث و عنوانهای مهمی همچون حرکت نادر شاه افشار،  نهضت تنباکو،  انقلاب مشروطیت،  پیدایش ملی گرایی و سقوط قاجار و مبارزات ضد استعماری و استثماری و امثال اینها دارد.  هر بخش از تاریخ ایران سر فصلهای واقعی و مناسبی برای پژوهشهای واقعی دارند،  که نباید از نظرها دور بمانند.
      در هر صورت غرب محوری در آموزش بویژه علوم انسانی و جغرافیا و اقتصاد،  شیوه تحمیلی فرهنگ استعماری در جهان میباشد.  یعنی از گاهشماری و تقویم گرفته،  تا هنر و جغرافیا و اقتصاد و مذهب و تاریخ و انقلاب،  در همه چیز تسلط داده شده است.  این اصول مهم و پایه ای فرهنگ استعماری است،  البته مسائل زیادی را شامل میشود،  وظیفه هر اهل علوم انسانی ایران دوست است،  که از آنها بگوید و بنویسد.
      دستکاری در مجموعه های باورها و ارزشها،  آداب و رسوم،  مقاصد و مواضع کشورهای سلطه گر و مهاجم غربی،  اعم از مسیحی، سرمایه داری، مارکسیستی و غیره است.  در قالب یک الگو برای دانستن و زیستن،  معاشرت و اندیشیدن،  بصورت خزنده و مهاجم وارد کشورهای مورد طمع خود میکنند،  تا فرهنگ رایج و حاکم بومی را از بین برده،  و زمینه فرهنگی را برای نفوذ خود تامین کنند.  در مجموع این فرهنگ،  فرهنگ استعماری نامیده میشود،  که در ماهیت خود بر نرم تاریخ نویسی استعماری استوار است.
     تاریخنگاری استعماری نیز،  به عنوان یک مقوله فرهنگی،  بطور کلی بازتاب ملموس و آشکار و یا نامرئی و پنهان این فرهنگ میباشد.  یک مورخ استعماری اعم از این که زاده سرزمین استعمار خیز باشد،  و یا مولود یکی از سرزمینهای استعمار شده،  و از مردمان بومی آنجا،  در تاریخنگری و تاریخنگاری خود،  از سلطه و نفوذ منحرف کننده و ویرانگر اصول این فرهنگ بدور نمیباشد.
      خلاصه کلام درباره تاریخنگاری استعماری،  به نظر من چنین است،  تاریخنگاری استعماری شیوه خاصی از تاریخ نویسی است،  که بر فرهنگ استعماری استوار میباشد.  هدف عمده آن از پرداختن به بحث تاریخی،  القاء نظام فکری و ارزشی نظام استعماری متبوع،  و یا مورد تقلید مورخ به خوانندگان،  جهت تسخیر ذهنی آنان برای تمکین و سلطه پذیری در برابر مهاجمان و اربابان استعمار و امپریالیسم است.
#نظام_فرهنگی_استعمار, تارنمای #ارگ_ایران, #انوش_راوید
   پرسش از عموم:  آیا شما علاقه دارید شناخت خود از استعمار و امپریالیسم بالا ببرید؟
ویژگی بنیادین نظام فرهنگی استعمار

شناخت ریشه تاریخ نویسی استعماری

     وقتی از تاریخ نویسی استعماری میگویم،  عده ای که خود را دانای تاریخ میدانند،  نمیخواهند این گفته یک بنده خدا را بروند جستجو کنند،  و ببینند یعنی چه؟  ولی فقط عجله داند نقد کنند،  که مگر اینهمه کتاب خطی تاریخی سنتی را استعمار بوده که بنویسد!  این افراد حتی برای یک گفته ساده نیز نمیتوانند جستجو کنند،  ولی خود را تاریخ دان مینامند.  امروزه زمان انفجار اطلاعات و ارتباطات است،  و باید حرکت سریع زمین زیر پا را حس کرد.
     تاریخ نویسی استعماری ریشه در تاریخ دارد،  ولی از ابتدای دوران استعمار با دستکاری بیشتر در کتابهای سنتی،  و نشر گسترده کتابهای با کمک اکادمی قوی خود تاریخهای مورد نظرشان را به خورد ملتها دادند،  و سبک کار خود را پیش بردند.  این گفته خیلی ساده است،  دانستن تاریخ نویسی استعماری کمی هوش و دقت میخواهد،  در تارنمای ارگ ایران برای تاریخ نویسی استعاری توضیح زیاد نوشته شده.
     بیشتر کتابهای خطی سنتی تاریخی،  که برای ما مانده هیچکدام بروشنی تاریخ را نمیگویند،  همه آنها کم و بیش از روی یکدیگر کپی پیس شده اند،  و هیچ نوشته تاریخی روشنی ارائه نمیدهند،  فقط داستان مینویسند،  هیچ سند و مدرک برای نوشته های خود نیز نمیگویند.  فقط کافی است یکبار با دقت کتابهای سنتی تاریخ را خواند،  و در روشنی و سند و مدرک آن کتابها دقت نمود،  و هوش و دقت خود را آزمایش کرد.  از این کتابها برای آغاز تاریخ نویسی یا فلسفه تاریخ میتوان استفاده کرد نه بیشتر.
       بیرون آمدهای گرایشهای مختلف تاریخ سیستم آموزشی استعمار زده،  از گفته های هر شخصی سند میخواهند،  اما از نوشته های کتابهای سنتی تاریخ نویسی سند نمیخواهند.  عده ای همیشه سند و منبع گفتهای خودشان را هم کتابهای سنتی تاریخ نویسی میگویند.  کتابهای که هیچ روشنی از زمان خود ارائه نمیدهند،  در دروغ نامه هایی بنام کتاب تاریخ در تارنمای ارگ ایران در اینجا،  نمونه های زیادی نوشتم.
      ریشه های تاریخ نویسی استماری،  در تاریخ نویسیهای دینی و حکومتی و یهودی و انجمن سری یهود،  کلیسا و واتیکان و سربازان مسیح،  آنوسیها،  و حکومتهای مانند امپراتوری مقدس روم و اینقبیل است،  که هر کدام برای گفتن از حقانیت خود کلی تاریخ نویسی کردند.  سپس در دوران استعمار این کتیبه ها و کتابها را بنا به سلیقه و سبک کار استعماری پیاده کردند،  وقتی که یک تاریخ نویس درک و دانشی از تاریخ نویسی استعماری نداشته باشد،  نخواهد توانست مطلب نسبتاً درستی از تاریخ را بیان کند.
      در گذشته های کاغذ و وسایل نوشتن کمیاب و گران بود،  و استفاده از آنها فقط از عهده کسانی بر میآمد،  که وابسته بجایی،  مانند حکومتهای مقتدر و کلیسا و کنیسا و مساجد بزرگ و مرکزی بودند.  خود بخود افرادی در این جاها بودند،  و حق نوشتن داشتند،  که وابسته به اینها بودند.  معمولاً کتابهای سنتی تاریخی که بما رسیده،  شامل هزاران و حتی دهها هزار صفحه هستند،  یعنی اینکار با امکانات آن زمان از عهده یک نفر بر نمیآمد،  بلکه جمع زیادی در نوشتن آن کتاب دست داشتند.
      این کتابها در زمانها و مکانهای دور و طولانی از درک و بینش نویسندگان آنها نوشته شده اند،  و خود بخود با امکانات آنزمان میتواند خیلی اشکال ساز باشند.  منابع این کتابها معمولاً نقل قول و تاریخ شفاهی و روایی است،  که خود آنها هم بطور کلی دستخوش تغییرات فراوان ذهن انسانی هستند.  من برای نوشتن یک پست کمی پژوهی تارنمای ارگ ایران،  که کمتر از پنج صفحه میشود،  یک هفته وقت میگذارم،  با امکانات سریع نوشتن و تحقیق این زمان.
      همچنین همیشه باید اصل کتاب مورد نظر را پیدا کرد،  در کدام موزه است،  و اسناد موزه ای آنرا دید،  که تقلبی و جدید نباشد.  سپس دقت کرد در کجا و چرا آن کتاب باز نشر شده است،  هر پذیرفتن الکی برای آدمهای عادی است،  نه یک تاریخ دان.  یک موضوع خیلی مهم این است،  چون کتابهای سنتی تاریخی برای مقاصد حقانیت یک دین و حکومت نوشته اند،  همه دارای بار دینی و قومی است،  و آنها خطر قومیتی و دین و مذهبی در خود دارند.
      برای درست دانستن تاریخ،  ابتدا باید تاریخ نویسی استعمار را دانست،  سپس با تمام جوانب علم امروزی تاریخ را خواند و نوشت.  تکیه بر یک موضوع قدیمی،  بدون امکانات علمی انسانی و تاریخی و باستانشانسی  و آزمایشگاهی و غیره امروزی اشتباه است.  حتماً باید برای گفتن از تاریخ نوشته دیگران،  گفت در آن کتاب چنین نوشته،  و مهمتر از همه دانست هر شخص تاریخگو دیدگاه خود اوست نه رسمی،  حتی اگر سیستم آموزشی باشد.  تاریخ باید در فرهنگستان مستقل تاریخ ایران  در اینجا که نداریم تایید موقت شود،  نه توسط افراد.
#تاریخ_نویسی_استعماری تارنمای #ارگ_ایران, #انوش_راوید.
   پرسش از عموم:  آیا شما تاکنون نقدی بر یک کتاب تاریخ سنتی،  و یا یک کتاب علوم انسانی امروزی نوشته اید؟
ویژگی بنیادین نظام فرهنگی استعمار

پایه های علوم

      علم بر چند پایه قرار داد:  فلسفه،  نظری،  عملی،  تکمیلی.
      این تقسیم بندی را میتوان به اشکال مختلف هم بیان نمود،  ولی در نهایت همین است.  در زمینه ای علوم انسانی و تاریخ نویسی در ایران یک مشکل اساسی داریم،  و آنهم درهم کردن پایه های علم،  در هریک از علوم با یکدیگر است.  فلسفه و نظریه و عملی و تکمیلی،  در هر گرایش با یکدیگر اشتباه گرفته میشوند.  یکی از اهداف اندیشکده علوم انسانی تفکیک پایه علوم است،  نه تفکیک عملکرد آنها،  زیرا این علوم با یکدیگر در تمام زمینه های پایه کارایی دارند.
   فلسفه ــ  آغاز هر علم است،  درباره آن علم ناشناخته داستان میگویند و فلسفه بافی و پرسش و مشورت مینمایند،  و حتی میترسند.
   نظریه ــ  بعد از فلسفه در هر علم،  عده ای که در دانش و بینش بالاتر از عادی جامعه هستند،  بخشهای از آنرا نظریه میکنند.
   عملی ــ  سپس اشخاص و یا ارگانهایی که توانایی دارند،  نظریه را به مرحله عملی بنا به شرایط کار علمی عملی هر دوران زیستی خودشان میرسانند.
   تکمیلی ــ  در نهایت و با تجربه ای که از سه مرحله قبلی بدست آمده،  نتیجه را در طرحی و تزی بعنوان تکمیلی تایید موقت میکنند.
   ــ  توجه هر کدام از مراحل بالا بنا به شرایط سواد،  در ساختارهای تاریخی اجتماع زمان اجرا متفاوت است،  و تقسیم بندیهای مختلف دارد،  مانند مرحله های اولیه و دومی و غیره.
   پرسش از عموم:  نظر شما برای تقسیم بندیهای پایه علم،  بویژه برای تاریخ چیست؟
ویژگی بنیادین نظام فرهنگی استعمار
تندیس مولانا
ویژگی بنیادین نظام فرهنگی استعمار نوعی فرهنگ و تاریخنگاری با سوابق و ریشه های پر نفوذ در تاریخ نویسی
تصویر تندیس مولانا در دوشنبه تاجیکستان،  عکس شماره 9704.
      اول فرودین  7022 گاهشمار ایرانی تارنمای ارگ ایران،  برابر 1401 هجری خورشیدی،  تندیس مولانا در قلب کشور همسایه پایتخت تاجیکستان رونمایی شد.  همزمان با ممنوعیت مراسم نوروز و جشن گل سرخ در زادگاه جلال الدین محمد بلخی و حذف واژه‌های فارسی از سوی طالبان در افغانستان،  تندیس بزرگ مولانا در پایتخت تاجیکستان رونمایی شد.
      گویند مولانا در ۱۲۰۷ میلادی در بلخ زاده شد،  و در ۱۲۷۳ در قونیه درگذشت.  همیشه تاریخ اگر دشمنانی در مقابل فرهنگ و تمدن ایران ایستادند،  در جای دیگر رشد و تکامل تمدن و فرهنگ ایرانی ادامه پیدا کرد،  ایران بزرگ همیشه تاریخ بوده و بهتر هم خواهد بود. #مولانا, #ارگ_ایران, #تندیس_مولانا
 ...............
   برچسبها:  ویژگی بنیادین, نظام فرهنگی, فرهنگی استعمار, شناخت ریشه, تاریخ نویسی, تاریخ استعماری, تاریخنگاری استعماری, پایه علوم.
   هشتگها:  #تاریخنگاری_استعماری.
............
ویژگی بنیادین نظام فرهنگی استعمار
مستندهای مربوط
مستندهای بیشتر را در آپارات و نماشا لینک آن در ستون کناری ارگ ایران
یک امپراتوری که مجموعه ‌ای از قلمروهای چند ملیتی بود، و بدلیل ذات دینی و حاکمیتی و رزمی خود، که ترکیبی از قدرت شاه ها و جنگجویان و روحانیان بود. آنها خود را مقدس نامیدند، تا بتوانند مردم را اغفال کنند. این امپراتوری از قرون وسطی تا انقراض اسمی در سال ۱۸۰۶ بر بخش ‌هایی از اروپای غربی و مرکزی فرمان راند. مشروح و نوشته های روی عکسها همراه با مطالب دیگر این امپراتوری در لینک  http://www.arq.ir/1476
* * * * * * * * * *
............................
    توجه 1:  اگر وبسایت ارگ ایران به هر علت و اتفاق،  مسدود، حذف یا از دسترس خارج شد،  در جستجوها بنویسید:  تارنمای ارگ ایران،  یا،  فهرست مقالات انوش راوید،  سپس صفحه اول و یا جدید ترین عکسها و مطالب ارگ ایران را بیابید.
   توجه 2:  جهت یافتن مطالب،  یا پاسخ پرسش های خود،  کلمات کلیدی را در جستجوهای ستون کناری ارگ ایران بنویسید،  و مطالب را مطالعه نمایید،  و در جهت دانش مربوطه این تارنما،  با استراتژی مشخص یاریم نمایید.
   توجه 3:  مطالب وبسایت ارگ ایران،  توسط ده ها وبلاگ و تارنمای دیگر،  بصورت خودکار و یا دستی کپی پیس می شود،  از این نظر هیچ مسئله ای نیست،  و باعث خوشحالی من است.  ولی عزیزان توجه داشته باشند،  که حتماً جهت پیگیر و نظر نوشتن درباره مطالب،  به ارگ ایران مراجعه نمایند.
   ــ  از نظرات شما عزیزان جهت پیشبرد اهداف ملی ایرانی در وبسایت بهره می برم،  همچنین کپی برداری از مقالات و استفاده از آنها با ذکر منبع یا بدون ذکر منبع،  آزاد و باعث خوشحالی من است.
پرسشهای خود را ابتدا در جستجوهای تارنما بنویسید،  به احتمال زیاد پاسخ خود را می یابید
جهت آینده ای بهتر دیدگاه خود را بنویسید،  و در گفتگوهای تاریخی و جغرافیایی و اجتماعی شرکت کنید.
برای دریافت فهرست منابع نوشته ها،  در بخش نظرات زیر برگه مورد نظر پیام بگذارید.

اول کار تاریخ نویسی نوین ایرانی

اول کار تاریخ نویسی نوین ایرانی هستیم و تاکنون هیچ اقدام حساب شده علمی برای تاریخ نویسی نوین ایرانی انجام نشده،  می توانیم با درک درست از تاریخ و با درایت،  تاریخ را حساب شده و علمی نگارش جدید کنیم.
اول کار تاریخ نویسی نوین ایرانی
اول کار تاریخ نویسی نوین ایرانی
تصویر انوش راوید در یک سایت تاریخی مهم،  عکس شماره 7629.
 این برگه بشماره 1075 پیوست لینک زیر است:
اول کار تاریخ نویسی نوین ایرانی
لوگو تاریخمند و اندیشه ورز شوید،  عکس شماره 1607.
اول کار تاریخ نویسی نوین ایرانی
اول کار تاریخ نویسی نوین ایرانی
      عزیزان این اول کار است،  من دنبال حقایق تاریخی هستم،  که با دانستن صحیح تاریخ و تاریخ اجتماعی بدرستی می توان به راه آینده ای نوین رفت.  وفاداری به تاریخ و حقیقت ما را به نتایجی می رساند،  که آبروی نتایج قبلی را می برد،  شامپلیون در دویست سال پیش با خواندن خط هیروگلیف مصر باستان به نتایجی رسید،  که آبروی کلیسا رفت،  و در راه روهای قدرت واتیکان دشمنی با او شاید باعث مرگ زود هنگامش شد.
      در کل اکثریت مخاطبان اینترنتی زیر 25 سال هستند،  البته برای تارنمای انوش راوید هم همین گونه است.  آنها شاید در نظر اول و دید ابتدایی نتوانند مطالب را هضم کنند و یا بگیرند،  ولی برایشان راه متفاوتی در نگرش به جهان گشوده می شود.  خودآگاه یا ناخودآگاه بودن این نگرش،  در هوش و تخصص و علاقه افراد قرار گرفته است،  ولی در هر صورت زمان می برد،  بنا بر این اول کار است.
      انوش راوید چون با دید ملی و مردمی نگاه می کند،  می داند تحول در تاریخ اجتماعی و رشد فکری توده ای شرایط خاص خودش را دارد.  شناختن تمناهای موجود کاری است که می بایست علم جغرافی ـ تاریخ،  و زیر مجموعه های آن را در نظر داشت.  در قرن انبوه سازی 20 گرایشات مختلف آکادمیکی شکل گرفته بود،  ولی با دانایی قرن 21 نتایج متفاوت خواهد بود.
      یکی از موضوعاتی که در اینترنت گردی می بینم،  بسیاری اشخاص مقالات مرا کپی می کنند و با نام خودشان جایی پست می کنند،  بدون اینکه چیزی از آن مطلب متوجه شده باشند،  عزیزانی که در باره آن مطلب پرسشی داشته باشند،  نمی توانند به پاسخ خود برسند.  از آن عزیزان کپی کار تقاضا دارم همان گونه که در میان مطالب تارنما نوشته ام استفاده از مطالب من مشکلی ندارد، اما خواهشاً لینک آنرا بگذارید تا بتوانم پرسشها را پاسخ دهم.  تحقیقات وسیعی برای حقیقت در تاریخ دارم که فعلاً از ترس سرنوشت شامپلیون آنها را منتشر نمی کنم،   آینده نتایج خوب واقعی تاریخی را در تارنما پست می کنم،  این اول کار است.
    زمانی که در آن بسر می بریم بزودی به تاریخ می پیوندد،  بسیاری از مردم حال را فقط با اکنون می بینند،  و نمی توانند آنر از آینده نگاه کنند،  که در آن صورت حال تاریخ خواهد بود.  فاشیستها،  نازیستها و شونیستها،  فقط می توانند حال و آینده را در اکنون ببینند،  و هرگز نمی توانند بفهمند بزودی همه چیز تاریخ می شود.
      امروزه عده ای به اصطلاح وطن پرست،  ایران پرست دارند با باند بازی کوچک و بی اهمیتی و ظاهراً به شکل میهن پرستی آرام و خزنده می گویند،  پارسها برتری فوق العاده به همه دارند،  و اگر بتوانند جغرافیای کوچکی از ترک و کرد از ایران خارج کنند و عرب و بلوچ و ترکمن و... را نیز به نوعی کم کنند و براحتی مملکتی با تفکر عظمت طلبی تاریخی و ثروتمند از آن پارس ها باشد،  آنها و هم شکل هایشان در کل منطقه می خواهند در اتحادی با امپریالیست نو و صهیونیسم براحتی به منطقه مسلط شوند و قدرت و جنگ.
      معلوم نیست فرماندهی آنها کجاست اما از کارهای نوچه های آنها در همه جا پیداست کارها و برنامه هایشان چیزی مانند تجزیه طلبی پارس می ماند.  همانطور که در اردوی مجازی ملی و مردمی و جنگ بزرگ جغرافی ـ تاریخ نوشته ام تا کنون تعداد آنها در نظرات تارنما زیر ده نفر است،  آنها بی سواد و کودن هستند،  و درکی از تاریخ ندارند و نمی دانند تاریخ اجتماعی چیست فقط ساده گانه مجری دستوراتی هستند،  که چون برنامه رباط در کله پوکشان قرار داده اند.  ایران بزرگتر از وجود چند تجزیه طلب است.  تعیین کننده مسائل زیر بنایی جامعه تاریخ است،  شبیه سازیهای تاریخی اشتباه ساده گانه و بزرگی است.
      تاریخ شکوهمند ایران پر از ماجراهای شنیدنی و خواندنی است،  و این تاریخ تجزیه طلبی هم از تاریخ ایران است،  و نباید از بررسی و دانستن آن ترسید.  بعد از دریافت نظراتی پیرامون این موضوع تاریخ تجزیه طلبی فارس،  یا ترک و کرد و بلوچ و غیره در تاریخ را می نویسم.  این را باید دانست جامعه صحرای بر هوت نیست،  جامعه تاریخ و زیر بنا دارد این نیست که یه روز آفتابی برای تفریح مردم شلوغ نمایند و شروع به انقلاب انسانی کنند.
      اگر قرار باشد کشوری با یک یا چند وبلاگ یا برنامه ای در رادیو و تلویزیون بهم بخورد،  و یا تجزیه شود آن مملکت را باید ترشی ریخت و در وجودش شک کرد.  جامعه ای که تاریخ و رزومه روشن واقعی دارد،  خود بخود همه چیز آن بصورت ملی و مردمی کنترل می شود،  آنچه که فرهنگی تهاجمی می آورد،  و یا توسط دستگاه های فرهنگی قدرت حاکمه اداره می شوند،  اختلافی با جامعه ایجاد می کند،  که به نفع نمی باشد و توده ها آنرا دفع می کنند،  تاریخ و زیر بنای جامعه حرف اول را می زند.
      دشمنان از داستان دروغ آتش زدن تخت جمشید بدست اسکندر یونانی دروغی سوء استفاده می کنند،  و با تبلیغ شدید،  ایرانی ها را ضعیف و شکست خورده و یا تاریخ ایران باستان را منکر میشوند.  ساده ها که بعضی مثلاً از تاریخ دان های دولتی و دانشگاهی ما هستند،  بخاطر نداشتن فکر تاریخی نمی توانند واقعیتهای تاریخ و حال را بیابند و درک کنند.  گویا سرنوشت ایران دارد به بازی گرفته میشود.  در کتابهای درسی بقدری زیاد دروغهای تاریخ را نوشته اند،  که دیگر کسی نتواند به واقعیت فکر کند.
      این برای اولین بار است که علم جدید جغرافی ـ تاریخ با اندیشه پارسی، گفتار پارسی، کردار پارسی،  پایه گذاری می شود،  دانش با زیر مجموعه هایی چون تاریخ و تاریخ اجتماعی.  البته با قوانین و فرمولهای ویژه ای که تا کنون نبوده اند،  قرن 21 راه کارهای نوینی می طلبد و تمنا و درک جدید هم لازم است.  ما نباید چون قرن 20 باشیم و انبوه داستانها را در پرده نمایش آکادمیکی به عنوان علم پذیرفته و در نهایت دست خالی از عملکردها،  با ادعاهای بزرگ نگاه مان به پایانه های وارداتی باشد.
      قرن نو دانشهای متفاوتی می خواهد که بشر را نجات دهد،  و آن نیز تخصص در تخصص می طلبد،  که هر چه ویژه تر ارایه شوند،  با ابزارهای نو در سازمانهای قرن 21 و آرایش جدید در فدرالیسم علمی.  آنچه مردم تاکنون درباره تاریخ می دانستند،  داستانهای بی پایه و اساسی بود،  که جز به گمراه کشاندن بشریت و جنگ و دشمنی چیزی در آن یافت نمی شد.  روحی نگاه نمودن و احساسی بر خورد کردن از نتایج آن بود،  که نمونه هایی در اردوی مجازی ملی و مردمی نوشتم.
اول کار تاریخ نویسی نوین ایرانی
تاریخ و برنامه های کلی
      تاریخ و تاریخ اجتماعی زیر بنای فکری و تحلیلی،  تمام تئوریسین ها و برنامه نویس های سیاسی و اجتماعی و اقتصادی است،  اگر آنها از تاریخ بدرستی ندانند،  در برنامه ریزی هایشان اشتباه عمده می کنند.  مانند هیتلر که به دنبال آریایی ها جهانی را به کشتن و ویرنی داد،  صدام برای تکرار جنگ قادسیه،  کشتار و خرابی راه انداخت و خودش نابود شد.  آمریکا که می پنداشت اسکندر مقدونی و چنگیز مغول چه راحت به افغانستان و عراق پیروز شدند،  آمد و کشتن ها راه انداخت و اقتصاد جهان را به نابودی کشاند،  و هزاران هزار مثال دیگر.
      امروز همین اشتباه در داده های تاریخی،  که در ذهن خود آگاه و نا خود آگاه تیوریسین هاست،  دارند با پاکستان بازی می کنند،  شمال آنرا بمب باران کردند تا مسلمانان را تحریک کنند،  و به حرکت علیه دولت مرکزی آن کشور بر انگیزانند،  و دولت آن کشور را با ترفند ضعیف کرده تا شیعه و سنی بازی در منطقه راه بیاندازند.  برای تکرار هیاهو های تاریخی،  مانند امویه و عباسی و محمود غزنوی،  می پندارند که می توانند عربستان را وزنه ای حساب کنند،  و این طرف با ندانستن تاریخ واقعی بازی ساده تری را پیش گرفته است.
      انگشت شماری در باور دروغهای تاریخ اصرار دارند،  و پا فشاری می کنند،  که اسکندر مقدونی و چنگیز مغول و اعراب بیابانی،  به ایران حمله کرده و در ایران بزرگ کشتار کرده.  می خواهند بگویند و باور داشته باشند،  که مبارزان تاریخ ایران تروریست و حشیشی نامیده شده اند،  و یا قهرمانان ایران را در اندازه زیاد و بدی،  رو در روی یکدیگر قرار داده اند،  و آنها را کوچک شمرده و ملت را خیانت کار گفته اند،  مانند بابک خرم دید و افشین و بسیاری دیگر.
      این انگشت شمار مانده در داستان های تاریخی،  نمی توانند اندکی تحلیل کنند،  که برای اولین بار چه کسی دروغ های تاریخی و پرت و پلا ها را گفته،  و چرا چنین نوشته اند،  نقش دشمنان ایران و استعمار و امپریالیسم در این میان چه بوده.  یکی از همین انگشت شمار ساده دل گذشته خواه به من نوشته:  یاوه می گویی و سفسطه می کنی ما درباره تاریخ ایران خیلی زحمت کشیده ایم.
      انوش راوید هم می گوید شما اندک زحمتی نکشیده اید،  دروغهای بی پایه اساس و بدون مدرک تاریخی را،  که چون داستان و افسانه برای ایران بزرگ نوشته اند،  از روی دروغ نامه هایی به نام کتاب تاریخ تکرار کرده و رونویسی کرده اید.  حتی نتوانسته اید اندیشه کنید،  و ذهن پیشرو تاریخی با دانایی قرن 21 را داشته باشید،  که آن دروغ ها را تحلیل کرده و به تاریخ و فرهنگ یادگیری بسپارید.
      تأثیر دروغ هایی مانند،  تاریخ یونان، تاریخ مغول، تاریخ عرب، تاریخ ترک، تاریخ اروپا،  در سرگذشت ایران را باید با دید واقعی نگاه کرد،  برای این منظور مطالعه و پیگیری وبسایت ارگ ایران انوش راوید می تواند کمک بزرگی باشد.  هر گونه داده دروغ از تاریخ ایران بزرگ باعث اشتباه در برنامه ریزی های کلان شده،  و در نهایت صدمات جبران نا پذیری را در پی خواهد داشت.
      وظیفه تاریخ دان تنها ذکر داستان های گذشته نیست،  کار سنگین او اتصال گذشته و آینده است،  این اتصال به تنهایی توسط یک یا چند نفر امکان ندارد،  بلکه باید در سازمان های قرن21 انجام شود.  تاریخ زیر بنای اصلی آینده نگری است،  و اگر تاریخ دانی قبل از مطالعه ارگ ایران در تاریخ و تاریخ اجتماعی اشتباه می کرده،  و در باره دروغ ها تحقیق و تحلیل نمی کرد،  او ندانسته بود.  مانند گفته بسیاری که در نظر های وبلاگ نوشته اند،  که چرا با اینکه ناسیونالیست هستم،  تا کنون به دروغ بودن ها فکر نکردم،  و یا نوشته اند،  با این وبلاگ بخود آمدم و تاریخ را با دید دیگری خواهم دید.
      مهم ترین و سنگین ترین وظیفه در این قرن به عهده تاریخ گویان است،  که باید با سنت گریزی و دانایی قرن 21 داستان های تاریخی را تجزیه و تحلیل نموده،  و با دیدی نو و سبک تاریخ نگاری پارسی نگارش کنند.  برای این منظور باید در فرصت های مناسب و با حوصله تمام این تارنما و لینکهای مربوط به مقالات را مطالعه نمایند.  افرادی که نمی توانند دروغها را دور بریزند،  و می خواهند به هر قیمتی شده آنها را حفظ نمایند و باور داشته باشند،  بزودی از دانش گرایشهای مختلف تاریخی کنار زده خواهند شد.
      بارها نوشته ام،  که اگر این قبیل افراد درک وبلاگ جنبش برداشت دروغها از تاریخ ایران را ندارند،  فوراً خارج شوند،  و در جای دیگری گذران وقت کنند.  این تارنما برای هدر دادن زمان نیست،  برای اشخاصی می باشد،  که می خواهند جدید و جدید تر اندیشه و کار،  تحقیق و تحلیل کنند.  ما برای برداشت دروغها از تاریخ ایران،  نباید روی شانس و امداد غیبی حساب باز کنیم،  بلکه باید با تحقیق و تحلیل، دانستن واقعیتها و سبک کار، هوش و زرنگی،  دشمنان تاریخ و سرگذشت ایران عزیز را شکست دهیم،  و درخت تنومند ایران بزرگ را از چنگال دروغها رهایی بخشیم.
      جهان خواران استعماری را نباید دست کم گرفت،  آنها همیشه دروغ گفته و دروغ می گویند،  می دزدند و غارت می کنند.  در ضمن باید توجه داشت،  اندک اشخاصی که بخواهند مقابل دمکراسی قرن 21 قرار گیرند،  دقیقاً مقابل انبوه جوانان با هوش ایران بزرگ و قاره کهن قرار گرفته،  و خود بخود بی معنی می شوند و بزودی پایان می یابند.  سئوال مهمی که پیش می آید این است،  آن انگشت شمار ناچیز،  که با خواندن و یا دیدن این وبلاگ در دروغ های تاریخی پا فشاری دارند،  و با کوتوله ای تمام قصد مقابل با وبلاگ برداشت دروغ ها از تاریخ را دارند،  چه هستند؟
اول کار تاریخ نویسی نوین ایرانی
 وقتی کم می آورند
      دروغ نویسها وقتی کم می آورند،  سعی می کنند دروغ های بزرگتری بگویند،  بدون اینکه تخصص آن دروغ را داشته باشند،  مانند تمام دروغ هایی که در تاریخ نوشته اند.  با کمی دقت و هوشیاری و استفاده از امکانات تکنولوژی امروزی،  مانند جستجو در اینترنت،  دروغ هر جمله را می توان فهمید،  و به راحتی افشا نمود.  دروغ نویسها چون کارشان پایه و اساس علمی در تاریخ ندارد،  هر کدامشان بنا به سلیقه و دانش اندک خودشان چیزی نوشته اند،  به همین جهت وقتی کتاب دروغی را می خوانیم،  متوجه می شویم که با دروغ مشابه دیگر کلی اختلاف در آمار و غیره دارد.
      آن عده از مردم علاقمند به تاریخ و یا تاریخ دان های الکی،  که نمی توانند دروغها را درک کنند،  و داستان های پرت و پلای بی پایه و اساس و سند و مدرک را تاریخ می دانند،  روز بروز بر تعدادشان کاسته می شود،  و بزودی چنین اشخاصی وجود نخواهند داشت.  ماجرا به این دروغ های تاریخ مورد نظر انوش راوید ختم نمی شود،  باید توجه داشت اصل این دروغ های قدیمی تولید استعمار و سپس امپریالیسم بود.
      اما در ادامه تاریخ سازی و امپریالیسم نو،  تاریخ و سرنوشت های دروغ جدید زاده خواهد شد،  که باید با آنها نیز مبارزه کرد،  دروغ های جدید اساس کشورها بویژه در قاره کهن را هدف قرار داده است.  این نوع نبرد نو پدید بیشتر بخاطر غارت و نفت،  نگهداری حکومت های دست نشانده،  بحران اقتصادی در غرب و سپس پیشرفت های مدنی و اقتصادی در چین و کشو ر های آسیای جنوب شرقی و آسیای جنوبی است.  وظیفه تمام جوانان باهوش ایرانی است،  که این ترفند ها را بشناسند و با تفسیر و تحلیل های عمیق و جامع با آنها مقابله نمایند.
   توجه:  مردم با هوش امروز تحلیل و دلیل می خواهند،  که ریشه در تاریخ و تاریخ اجتماعی داشته باشد،  آنها چون گذشتگان فقط با چند جمله هیچ چیز را نمی پذیرند،  و اگر دشمنان توانایی بیشتری در تحلیل و تفسیر و گفتن دروغ داشته باشند،  آنوقت گفته های کوتاه بدون تعلیل های علمی ما،  بی تأثیر و یا بر عکس می شود.  اگر هم درصد جوانان باهوش کم باشد،  و یا گفته ها و شنیده ها را سریع بپذیرند،  آنوقت باید فهمید کشور رشد و تکامل تاریخی خود را بخوبی طی نکرده و عقب افتاده است،  در آن صورت کار و نگرشی متفاوت می خواهد.  من سعی می کنم به این مسائل دقت کنم،  با مطالعه و پیگیری وبسایت ارگ متوجه خواهید شد،  همچنین آماده بهبود سبک کار خود هم می باشم.
اول کار تاریخ نویسی نوین ایرانی
تصویر انوش راوید در یک گذرگاه شهر تاریخی در اینجا،  عکس شماره 7232.
      دانا نادان را می شناسد زیرا،  خود زمانی نادان بوده است،  اما نادان دانا را نمی شناسد،  چون هرگز دانا نبوده است.
 ...............
   برچسبها:  اول کار, تاریخ نویسی, نوین ایرانی, برنامه کلی, وقت کم, کم می آورند.
.............
اول کار تاریخ نویسی نوین ایرانی
مستندهای مربوط
مستندهای بیشتر را در آپارات و نماشا لینک آن در ستون کناری ارگ ایران
تفاوت فرهنگی تاریخ اروپا و فرهنگ ایران در کولوسیوم و تخت جمشید دیده می شود، مشروح در http://arq.ir/118
* * * * * * * * * *
............................
    توجه 1:  اگر وبسایت ارگ ایران به هر علت و اتفاق،  مسدود، حذف یا از دسترس خارج شد،  در جستجوها بنویسید:  تارنمای ارگ ایران،  یا،  فهرست مقالات انوش راوید،  سپس صفحه اول و یا جدید ترین عکسها و مطالب ارگ ایران را بیابید.
   توجه 2:  جهت یافتن مطالب،  یا پاسخ پرسش های خود،  کلمات کلیدی را در جستجوهای ستون کناری ارگ ایران بنویسید،  و مطالب را مطالعه نمایید،  و در جهت دانش مربوطه این تارنما،  با استراتژی مشخص یاریم نمایید.
   توجه 3:  مطالب وبسایت ارگ ایران،  توسط ده ها وبلاگ و تارنمای دیگر،  بصورت خودکار و یا دستی کپی پیس می شود،  از این نظر هیچ مسئله ای نیست،  و باعث خوشحالی من است.  ولی عزیزان توجه داشته باشند،  که حتماً جهت پیگیر و نظر نوشتن درباره مطالب،  به ارگ ایران مراجعه نمایند.
   ــ  از نظرات شما عزیزان جهت پیشبرد اهداف ملی ایرانی در وبسایت بهره می برم،  همچنین کپی برداری از مقالات و استفاده از آنها با ذکر منبع یا بدون ذکر منبع،  آزاد و باعث خوشحالی من است.
پرسشهای خود را ابتدا در جستجوهای تارنما بنویسید،  به احتمال زیاد پاسخ خود را می یابید
جهت آینده ای بهتر دیدگاه خود را بنویسید،  و در گفتگوهای تاریخی و جغرافیایی و اجتماعی شرکت کنید.
برای دریافت فهرست منابع نوشته ها،  در بخش نظرات زیر برگه مورد نظر پیام بگذارید.