پارتی زان های فرهنگی ایران
پیش گفتار
دشمن قدر است، باید چون پارتی زان های فرهنگی حساب آنها را رساند، ما ایرانیان همیشه در طول تاریخ دشمن داشته ایم، و خواهیم داشت، و باید همیشه پارتی زن های فرهنگی نیز داشته باشیم.
فردوسی چه می کشید
با پرسش فردوسی چه می کشید، مردم در این زمانه بطور کلی به فکر این می روند، که فردوسی چه قلیونی و موادی می کشید، پس مجبور می شوم، جمله را کاملتر کنم و بگویم، فردوسی از دست مردم چه می کشید. باز مردم دوره ما به این فکر می روند، که یا پسوند پور را جا انداخته، یا فردوسی نام هنرپیشه ایست، و مردم او را وادار به کشیدن می کردند. پس باید خیلی کامل گفته شود، فردوسی طوسی کلی زحمت کشید، تا به مردم بگوید ملیت دارند، و او برای اولین بار در تاریخ تمدن، از ملیت گفت، و مردم آن زمان کمتر متوجه می شدند ملیت یعنی چه، و کمتر یاریش می کردند. با فرض اینکه در این قرن 21 مردم از ملت و ملیت خوب می دانند، برای همین حرفم را کوتاه کرده و می گویم، فردوسی چه می کشید. خلاصه منظور خودم را با هر زحمتی می رسانم، ولی باز مردم زمانه ما در ادامه گپ، شروع به پز دادن می کنند، و خواهند گفت، منم خیلی زحمت کشیدم، قدر منو نمی دونن، و کلی حرف های بی ربط دیگر بی پایان خواهند گفت. در نهایت باید بی خیال شده، که بگم فردوسی چه می کشید.
استعمار و امپریالیسم با کمک فراماسون و صهیونیسم و ترفند های جدید، با نفوذ در همه جا منجمله در، آموزشگاه ها و نشریات، رادیو و تلویزیونها، سایتها مانند ویکی پیدا و غیره، از افسانه پوشالی الکساندر مقدونی، تاریخ کذب اسکندر یونانی ساخته، و بخورد توده ها داده اند، تا دست آورد های تاریخی ملت های ایران بزرگ و قاره کهن را از آن غرب کنند، و بگویند که همه چیز از غرب بوده، و بقیه دنیا هیچ یا وحشی بودند. در این میان بخشی نیز حق با آنهاست، چون هیچ یک از مردم تاریخ دان ایران، شکی و اعتراضی و پرخاشی به این جماعت، که دروغ های آشکار و واضح تاریخی را بخورد جهان داده اند نکرده، و اینگونه که پیداست نخواهند کرد. پس آنجا که می گویند الکساندر شان آمد، و برای این مردم وحشی تمدن و تاریخ ساخت حق دارند، همانگونه که گفتم نفسی و حرکتی در مقابل دروغ های آنها نیست، حقیقت برای ملت این است، قلیان و رقص زن نمای خردادیان کجاست و بهتره و واجب.
در ادامه رشد و تکامل تمدن تاریخ واقعی ایران، یکی از مهمترین گذر های تاریخی جهان اتفاق افتاد، اسکندر اشکانی با حکومت اشکانیان، توانست سلسله هخامنشیان را به تاریخ بسپارد، و میترایی پاک سرشت را، جایگزین مزدایی برادری و برابری نماید. این گذر تاریخی، مانند تمام گذر های تاریخی، زمان خاص خودش را می طلبید، که بنا به فرمولها و فاکتور های تاریخ و فرهنگ یادگیری بود. با مطالعه کتاب، اسکندر تاریخ ایران، الکساندر یونانی نیست، متوجه آن خواهید شد. همانگونه که می دانید برای پیشبرد و پیشرفت هر کار و اقدامی، برنامه و ترتیب لازم است، در این زمان هم باید برنامه و سبک کار تدوین شده و شناخته شده امروزی داشت، و از تمام تکنولوژی های نوین بهره برد. در زمان اسکندر اشکانی، آنها برنامه در زمان خودشان را داشتند، و امروزه ایرانیان متخصص و علاقمند به تاریخ و تاریخ اجتماعی، برای بیان ملیت تاریخی و درک اینکه فردوسی چه می کشید، بنظر من باید شکلی از ترکیبات مبارزات فرهنگی تاریخی را داشته باشند.
تاریخ مبارزات فرهنگی در ایران خیلی گفته ها و نوشته ها دارد، و من فقط به بخش هایی از آن در صفحه خودش اشاره نموده ام. امروزه برای مبارزه فرهنگی باید تمام قوانین مملکتی و جاری و جهانی رعایت شود، تا بتوان بهتر و عمومی کار کرد، همچنین تدوین مرامنامه و اساسنامه آن نیز باید تابع قوانین موجود کشور باشد. این را باید در نظر داشت بدون سازمان های نوین با طرح موج های نو، مبارزه برای برداشت دروغها از تاریخ ایران غیر ممکن است. همانگونه که بارها در وبلاگ نوشته ام، دشمنان تاریخی ایران دست بالا را دارند، و ما ایرانیان علاقمند به تاریخ و درک واقعی ملیت، باید از زمان خوب استفاده نماییم، چون سرنوشت سازان در ادامه برنامه هایشان، سرگذشت دگری برای تاریخ در سر دارند، البته بظاهر غیر ممکن می آید، ولی طبق اصول هرگز نباید دشمن را دست کم گرفت، شاید اینبار زمان چیز دیگری بنویسد.
در حال حاضر یکی از مهمترین کار های مبارزان فرهنگی تاریخی ایرانیان این است، که هر شخص علاقمند و پژوهشگر، مبارزه با دروغ های تاریخی را در وبها و نشریات آغاز نماید، و چون پارتیزان های فرهنگی به دروغ های تاریخ حمله نماید، و آنها را به چالش بگیرند، نویسنده ها و وابستگی های آنها را به دشمنان تاریخی ایران افشا کنند، و در ضمن یکدیگر را بیابند. پاتیزان فرهنگی تاریخی با دانش تاریخی و ملی خود، برابر اصول جاری قانونی در وبها و نشریات می جنگد، و از هر گونه خشونت بیزار است، زیرا می داند که فرهنگ و علم و ادب حرف اول را می زند. این اصول باید در اساسنامه پارتیزان های تاریخی فرهنگی ذکر شود، و نیز بخاطر داشت که توانایی پیشبرد کار و اهداف، و رسیدن به نتیجه با کیفیت علمی انجام پذیر است، حتی اگر انگشت شمار بود، در این مورد کثرت جمعیت کارایی ندارد.
سبک کار پاتیزان های فرهنگی می تواند در شاخه های مختلف باشد، منجمله: پژوهش و دانش در دروغ ها تاریخ، نشر و نمای تاریخ واقعی با تکنولوژی نوین، تک و پاتک به داده های دروغی تاریخی، و غیره باشد. تدوین اصول اینکار نیازمند کار جمعی است، اشخاصی که علاقمند به اصول پارتیزان های تاریخی ایران بویژه پارتی زان های اشکانیان را داشته، و بخواهند آنرا در محیط دمکرات و فرهنگی برابر با قوانین کشور پیاده نمایند. بدین منظور من مدتهاست در سایت های دروغ پرداز تاریخی، که بنظر می رسد اکثر آنها توسط عوامل دروغ ساز تاریخی اداره می شوند، قلم می زنم و نسبت به افشای دروغ های تاریخ کار می کنم، ولی همانطور که گفتم، بسیاری از آنها متعلق به عوامل و چهره های استعمار است، و نوشته ها و اعتراضات و شکایت های من را نسبت به دروغ های تاریخ حذف می کنند. ولی من با کار بیشتر، در اکثر سر فصل های تاریخ، وبلاگ خودم را به ابتدای خط جستجوها رسانیده ام.
یکی از این سایتها ویکی پدیا می باشد، مسئولین اصلی سایت بشدت وابسته به دروغ های تاریخی، و بزرگ نمایی غرب، و دزدیدن تاریخ و فرهنگ ایران هستند، آنها نوشته های مرا حذف کرده، و یا به اعتراض من ترتیب اثر نداده اند، چون نمی خواهند تاریخ واقعی ایران را بنویسند، و مردم جهان واقعیت های تاریخی را بدانند. دیگر از این دست، تاریخگو های تلویزیون های فارسی زبان لوس آنجلس هستند، که به هیچ وجه از دروغ های تاریخ کوتاه نمی آیند، و با بزرگ نمایی بخش هایی از تاریخ ایران، می خواهند دروغ های تاریخی را پوشش دهند. درست از همان ترفند های اسکندر نامه نویسها استفاده می کنند، که با بزرگ کردن بیش از اندازه واقعی ارتش هخامنشیان، می خواهند دروغ خودشان را جا اندازند. پاتیزان فرهنگی باید این ترفندها را افشا کند، و مچ آنها را بگیرد، و چون یک سرباز جاویدان به قلب دشمن بزند.
عزیزان با هر وسیله ای که می توانید، بویژه با استفاده از اینترنت، به دروغ پردازی های تاریخی اعتراض کنید، در سایتها دروغ پرداز صفحه باز نمایید، و از واقعیت های تاریخی بنویسید، و به دروغ های تاریخی آن سایت و یا نشریات اعتراض کنید. عزیزانی که نمی توانند و نمی خواهند بصورت مستقل وب داشته باشند، ولی می خواهند نقشی در کار پاتیزان های فرهنگی ایفا کنند، می توانند صفحه مورد علاقه افشای دروغ های تاریخی این وبلاگ را در جستجوها بنویسند، و ده ها و صدها بار آنرا در جستجوها کلیک نمایند، تا مدتی بعد آن صفحه به ابتدای جستجوها بیایید. مثلاً می توانند در جستجو ها بنویسند: اسکندر تاریخ ایران، الکساندر یونانی نیست، و پست ویژه آنرا که در جستجوها بالا می آید، چندین بار کلیک نمایند، تا بزودی این صفحه در بالای جستجوها قرار گیرد. بیایید با تصمیم و کار جمعی، فردوسی و بزرگان علم و ادب تاریخ ایران را که بسیارند، از خود راضی نماییم، و نگذاریم حق آنها و حق تاریخی ملت ایران و قاره کهن را، مفت جلوی چشممان بخورند.
این را باید بخاطر داشت، کوتاهی از این موارد خسارات جبران ناپذیری به ایران و تاریخ و فرهنگ ما وارد می کند، ما نیز باید با همان تاکتیک آذرخش و تندر و باران، پارتی زان های تاریخی ایران بجنگیم. چون تندر با غرش، و چون آذرخش سریع، همراه رگبار و باران تیر، مشروح را در تاریخ جبهه و جنگ ایران نوشته ام. اگر جماعت پارتی زان های فرهنگی یکدیگر را در نیابند، جدا و تک سر باشند، هر یک به مانند چریکی هستند، که تیری در چله گذاشته و بسوی انبوه دشمن رها کرده باشد، و بی نتیجه خواهد ماند. مطالعه و تحقیق، پیگیری و طراحی، برای این موارد هم بسیار مهم است، و براحتی در توانایی جوانان با هوش ایران می باشد.
ویکی پدیا
تصویر ویکی پدیا، عکس شماره 7937 ، بعضی از جوانان ایران ویکی پدیا را منبع علمی می دانند، درصورتیکه خود ویکی پدیا در صفحه تعریف از خودش، مطالب ویکی پدیا را کامل و علمی نمی داند. باید بخاطر داشت این گونه سایت ها، بیشتر بمنظور اهداف سازندگان آن است، نه خدمت به علم و بشریت، حتی با نگاه عمیق تر متوجه خواهید شد، که در ادامه نبرد نو پدید می باشند.
تصویر صفحه های حذف شده انوش راوید در ویکی پدیا، لینکها: اینجا و اینجا و...، عکس شماره 6201.
تصویر به زنجیر کشاندن بومیان استرالیا بدست انگلیسها، عکس شماره 7941. این عکس مربوط به دویست یا سیصد سال گذشته در دوران برداری سیاه پوستان نیست، این عکس فقط 60 سال پیش است، آنها اشغال کرده اند، و مردم بیگان و مظلوم بومی را اینگونه به زنجیر کشانده اند، و برای پنهان سازی این پلیدی ها و دروغ و دونگ استعماری، نیز نیاز به نرم افزار هایی دارند، که یکی از آنها ویکی پدیا است. جوانان ایران توجه نمایند، از دید استعمار گران، ایرانیان نیز چون همان بومیان بزنجیر کشیده شده هستند، پس هوشیار و آگاه و دانا باشید.
جالب: عواملی غرب پسند می گویند، کلمه پارتی زان Partisan از پارت به معنی (گروه و قسمت) زبان انگلیسی گرفته شده است. حال به توضیح انوش راوید توجه نمایید: پارت (بخش و قسمت) و اورنج (پرتقال)، مانند 700 واژه دیگر زبان انگلیسی، از حروف هیروکلیف جی بویژه زبان پارسی گرفته شده است، اینها هیچ هم وزن کلیدی در انگلیسی ندارند. در سلسله هخامنشیان دو نیروی نظامی وجود داشت، یکی گارد جاویدان، که از جوانان تمام سرزمین پهناور ایران بزرگ بود، و دیگر پرت زنها بودند. پرت = دور دست + زن = زدن، بیشتر افراد پرت زن از سرزمین آنطرف ری باستانی، که سواران زبده ای بودند تشکیل می شد، و بدین جهت آن سرزمین وسیع را پارت، هم وزن پارس و ماد، گفتند. این نوع نیرو به رم رفت و در آنجا پارتی زان گفته شد، و سپس وارد زبان های فرانسه و انگلیسی گردید، و نسبت به لهجه تلفظ و ترکیب زبانی شد. اینک ما در زمان امپریالیسم نو هستیم، که ماهیتاً با گذشته های تاریخی استعمار و امپریالیسم تفاوت دارد، و دروغ در تاریخ معنای سیاسی گذشته را ندارد. در ضمن نیروی پارتیزانها همچنان در تاریخ بین النهرین بودند، و در دوران خلافت اسلامی بنام سواران خراسان گفته شدند.
امیدوارم روزی برسد، که نام پرتقال را در ایران همان اورنج خودمان بگویند، میوه پرتقال در زمان اشغال جنوب ایران توسط پرتقالیها، بنام آنها پرتقال گفته شد، مشروح در خلیج فارس. همچنین واحد پول ریال، که به معنی سلطنتی در زبان پرتقالی، دریک و دینار و درهم تاریخی ایرانی شود، مشروح در تاریخ پول در ایران.
تصویر سر مجسمه کشف شده، که کاملاً شباهت به سر مجسمه ای دارد، که به دروغ می گویند اسکندر یونانی است، عکس شماره 4426.
ــ این مقاله در 19 آبان 1390 در اینجا پست شده است.
کلیک کنید: تاریخ علم دانایی در ایران
آبی= روشنفکری و فروتنی، زرد= خرد و هوشیاری، قرمز= عشق و پایداری، مشروح اینجا
توجه: اگر وبسایت ارگ به هر علت و اتفاق، مسدود، حذف یا از دسترس خارج شد، در جستجوها بنویسید: انوش راوید، یا، فهرست مقالات انوش راوید، سپس صفحه اول و یا جدید ترین لیست وبسایت و عکسها و مطالب را بیابید. از نظرات شما عزیزان جهت پیشبرد اهداف ملی ایرانی در وبسایت بهره می برم، همچنین کپی برداری از مقالات و استفاده از آنها با ذکر منبع یا بدون ذکر منبع، آزاد و باعث خوشحالی من است.
ارگ http://arq.ir