وبلاگ تاریخی و جغرافیایی  " ارگ ایران "

وبلاگ تاریخی و جغرافیایی " ارگ ایران "

مطالب و مقالات از وبسایت ارگ ایران www.arq.ir
وبلاگ تاریخی و جغرافیایی  " ارگ ایران "

وبلاگ تاریخی و جغرافیایی " ارگ ایران "

مطالب و مقالات از وبسایت ارگ ایران www.arq.ir

تاریخ مخابرات در ایران

تاریخ مخابرات در ایران

پیش گفتار

منبع مطالب زیر اینترنت است.

مختصر تاریخچه

       دومین فنّاوری مخابرات پس از تلگراف که از نخستین سالهای اختراع ، در ایران نیز از آن استفاده شد.  سابقة اندیشة بهره گیری از ابزار تلگراف برای ارسال گفتار به کمک جریان برق به 1270/ 1854 برمی گردد. شارل بورسول ، تلگرافچی فرانسوی ، شش سال قبل از پیشنهاد یوهان فیلیپ رایس و 22 سال قبل از گراهام بل ، برای نخستین بار در مجلة لیلوستراسیون دوپاری اساس تلفن را مطرح نمود (لیاقتی ، ص 1). چند سال بعد رایس ، فیزیکدان آلمانی ، دستگاهی بر اساس ساختمان گوش انسان ساخت که به دلیل کمیاب بودن انبارة مدار آن ، در حد نمونه ای آزمایشگاهی باقی ماند. سرانجام ، در 14 فوریة 1876 گراهام بل تلفن اختراعی خود را به ثبت رساند. مخترع دیگری به نام الیشا گِری نیز تلفن اختراعی خود را دو ساعت پس از بل به ادارة ثبت عرضه کرد (همان ، ص 2ـ3). در 1877 نیز ادیسون تلفن بل را تکمیل کرد که اساس تلفن امروزی محسوب می شود (پاوی ، ص 9)

      یازده یا دوازده سال پس از اختراع آن ، تلفن به ایران وارد شد. ناصرالدین شاه در یادداشتهای خود (ص 145)، در شرح وقایع جمادی الا´خرة 1302، به تلفنی اشاره می کند که ره آورد سفر فرنگ معین الملک (سفیر ایران در عثمانی ) بوده و از آن برای برقراری تماس از شمس العماره تا باغ سپهسالار استفاده می شده و ظاهراً این نخستین تماس تلفنی در ایران بوده است .

      از سوی دیگر کمپانی بلژیکی «شرکت خط آهن ایران »، صاحب امتیاز راه آهن تهران ـ ری و واگن اسبی ، برای برقراری تماس میان دو ایستگاه ماشین دودی تهران و ری و نیز بین گاریِ شهری با واگنخانه ، از تلفن استفاده می کرد (کرزن ، ج 1، ص 784؛ پژمان بختیاری ، ص 465) که تاریخ دقیق آن مشخص نیست . ظاهراً کامران میرزا، نایب السلطنه و وزیر جنگ ، پس از اطلاع از این امر، چگونگی آن را از کمپانی مذکور جویا شد و کمپانی به امید کسب امتیاز تلفن ایران ، و ظاهراً با راهنمایی بواتال فرانسوی بین کامرانیة شمیران (محل اقامت کامران میرزا) و دارالحکومة تهران و وزارت جنگ یک خط تلفن دایر کرد. بدینگونه کامران میرزا توانست در مواقع غیبت از دارالخلافه از تمامی اخبار حکومت و وزارت جنگ اطلاع یابد (اعتمادالسلطنه ، ص 130؛ محبوبی اردکانی ، 1368 ش ب ، ص 705؛ پژمان بختیاری ، ص 465ـ466). اشارة ناصرالدین شاه به تلفن کامران میرزا متعلق به شوال 1303 است (ص 383)؛ بنابراین ، کمپانی پیش از این تاریخ سیم کشی تلفن را انجام داده بوده است . کمپانی کوشید تا با برقراری تماس تلفنی میان مقر ییلاقی شاه (احتمالاً سلطنت آباد) و عمارات سلطنتی تهران و در پی آن پارک اتابک و عمارات دولتی ، نظر شاه و صدراعظم را برای کسب امتیاز جلب کند ولی موفقیتی کسب نکرد (محبوبی اردکانی ، همانجا؛ پژمان بختیاری ، ص 466).

      به این ترتیب ، تلفن نخستین بار در دستگاه دولتی ایران و در عصر ناصری به راه افتاد ولی اعطای نخستین امتیاز تلفن و رواج آن در عصر مظفری بود. در ذیحجّة 1319 نخستین امتیاز تلفن در تبریز به مدت پنجاه سال به شرکتی واگذار شد تا برای راه اندازی تلفن به شعاع 24 کیلومتر اقدام کند ولی با انحلال شرکت ، سیدمرتضی مرتضوی (یکی از شرکا) با ضبط اموال شرکت بابت مطالبات خود، ادارة آن را شخصاً به عهده گرفت و پس از فوت او مؤسسة تلفن تبریز و حومه به شرکت سهامی بدل شد. امتیاز بعدی در 1320 در مشهد، بدون تعیین مدت امتیاز، به منشورالملک (احمد منشور) واگذار گردید. سومین امتیاز در گیلان به دوست محمدخان معیّرالممالک (داماد ناصرالدین شاه ) اعطا شد. حاج محمداسماعیل تهرانچی امتیاز را خریداری کرد ولی پس از مرگ او و تقسیم امتیاز به بیست سهم ، تمامی سهام را کوچصفهانی تا 1333 خریداری کرد و شرکت سهامی را به صورت ادارة خصوصی در آورد (پژمان بختیاری ، ص 466ـ467).

      در محرّم 1321، امتیاز تلفن تمام ایران را به مدت شصت سال به دوست محمدخان معیرالممالک واگذار کردند و وی ملزم شد از تاریخ صدور فرمان تا سه سال تلفن تهران و تا ده سال بعد تلفن سایر شهرهای ایران را با هزینة خود راه اندازی کند («سواد امتیازنامة تلفن در ایران به نام دوست محمدخان معیرالممالک ( 1321 ) و مصوبات اجازة تأسیس تلفن شهری شرکت سهامی کل تلفن و نظامنامه و اساسنامه مربوط 1327 ش »، سند ش 240003106، ش فیش 00330003 ، ش محل در آرشیو 701 ث 3 آ آ 1) ولی معیرالممالک نتوانست به تعهدات خود عمل کند و این امتیاز را مانند امتیاز تلفن گیلان فروخت . محاسب الممالک (شیبانی ) و جهانیان زردشتی آن را به مبلغ پنجاه هزار تومان خریدند و به همراه تعدادی از تجار تهران ، شرکت سهامی به وجود آوردند که نخستین شرکت تلفن محسوب می شد و عباسقلی بازرگان (پدر مهدی بازرگان * ) رئیس هیئت مدیرة آن بود (بازرگان ، ج 1، ص 12). در 1338 با افزایش سهام شرکت ، اساسنامه ای در 47 مادّه تنظیم شد و ارباب کیخسرو شاهرخ مأموریت یافت تا لوازم تلفن را از اروپا تهیه نماید. وی علاوه بر خرید ابزار و آلات تلفن ، دو متخصص سوئیسی نیز استخدام کرد، ولی لوازم خریداری شده هنگام عبور از روسیه ، به سبب وقوع انقلاب در آن کشور، از میان رفت . متخصصان سوئیسی نیز پس از یک سال توقف بی فایده در ایران به کشورشان بازگشتند (محبوبی اردکانی ، 1368 ش الف ، ج 3، ص 4ـ 5). در 1342، مدیر شرکت بار دیگر عازم اروپا شد و برای احداث تلفن قراردادی با شرکت زیمنس و هالسکه منعقد کرد. به همین منظور چهار متخصص آلمانی برای راه اندازی تلفن زیرزمینی به ایران آمدند و در 1345/ 1305 ش ، تلفن جدید با 2300 رشته سیم و با هزینه ای معادل 000 ، 460 تومان به بهره برداری رسید ( اسناد پست و تلگراف و تلفن در دورة رضاشاه ، ص 237ـ241؛ پژمان بختیاری ، ص 470).

      در این میان شرکت نفت ایران و انگلیس و صنعت شیلات که امتیاز بهره برداریِ آن در اختیار شوروی بود، خطوط تلفن شخصی داشتند. ادارة ژاندارمری قزوین نیز سیزده فرسخ سیم کشی تلفن کرده بود که بعدها این خط از کار افتاد (جمالزاده ، ص 184). اسناد متعددی از درگیری وزارت فلاحت و تجارت و فواید عامه با شرکت نفت ایران و انگلیس در خصوص بهره برداری غیرمجاز آنان از امکانات مخابراتی ایران وجود دارد که گواهی بر بی اعتنایی آنان نسبت به قوانین حاکم بر ایران است ( رجوع کنید به «تأسیس سیم تلفن شرکت نفت ایران و انگلیس بین آبادان و خرمشهر و بصره »، سند ش 240016009، ش فیش 02950004، ش محل در آرشیو 603 ل 2 آ آ 1). دایرکردن خطوط غیرقانونی تلفن از سوی شرکتهای خارجی ، موجب درگیری آنان با صاحب امتیازان ایرانی می شد. در 1307 ش ، کوچصفهانی به سیم کشی غیرقانونی ادارة شیلات در سواحل خزر اعتراض کرد و مطابق امتیاز صادر شده از وزارت فلاحت و تجارت و فواید عامه حق خود دانست که سیمها را قطع کند («اعتراض صاحب امتیاز خط تلفن گیلان نسبت به سیم کشی تلفن در سواحل خزر توسط کمپانی شیلات ایران و شوروی به انضمام رونوشت امتیاز نامه 1309 ـ1307 ش »، سند ش 293000190، ش فیش 00020072، ش محل در آرشیو 201 ط 2 ب آ 1). به نوشتة ادوارد براون نیروهای خارجی ، گاه از این موضوع برای ایجاد اغتشاش سود می جستند، از جمله پس از قبول اتمام حجت روسها از سوی دولت ایران ، گروهی از سربازان روس شبانه در تبریز به سیم کشی تلفن از طریق بامهای منازل مردم و ایجاد مزاحمت برای آنان پرداختند تا بهانه ای برای فشار و سرکوب و ارعاب مردم به دست آورند (ص 128ـ129).

      این اقدامات در حالی صورت می گرفت که در 1306 ش هیئت وزرا، به دلیل اقدام کنسولگری شوروی و اشخاص متفرقه به نصب غیرمجاز تلفن و تلگراف ، دایر کردن این خطوط را منوط به اجازة دولت کرده بود («بخشنامة نخست وزیری : لزوم کسب اجازه رسمی از دولت جهت نصب تلفن و تلگراف »، سند ش 2970006774، ش فیش 00430097، ش محل در آرشیو 550 ث 3 آ پ 1).

      رسیدگی به امور تلفن تا 1308 ش به عهدة وزارت فلاحت و تجارت و فواید عامه بود، ولی به سبب تخطیِ بعضی از مؤسسات تلفنی ــ که با مخابرة تلفنگرام به عایدات تلگرافی لطمه می زدند و در امور وزارت پست و تلگراف با وزارت فواید عامه اختلال ایجاد می کردند ــ از این سال با تصویبنامه ای ، رسیدگی به امور تلفن و شکایات مشترکین به وزارت پست و تلگراف واگذار شد و نام وزارتخانه نیز به وزارت پست و تلگراف و تلفن تغییر یافت (پژمان بختیاری ، ص 470ـ471، 473). این وزارتخانه در 1310 ش ، برای تمرکز امور مخابرات با اخذ یک میلیون تومان وام از بانک ملی ، سهام شرکت تلفن را خریداری کرد («قرارداد وام یک ملیون تومانی بانک ملی ایران به وزارت پست و تلگراف و تلفن جهت خرید سهام شرکت کل تلفن »، سند ش 240013260، ش فیش 02700131، ش محل در آرشیو 122 ف 3 آ آ 1).

      گفته می شود که از 2200 شمارة ادارة تلفن ، حدود 440 شمارة آن به مقامات عالی رتبه و مراکز سرّی اختصاص داشت و در راهنمای تلفن نیامده بود (شهری باف ، ج 4، ص 713). تا قبل از به کار افتادن شبکة تلفنی خودکار، مکالمات واسطه ای ، استراق سمع را ممکن می کرد و ادارة تأمینات از طریق گوشیهای فاقد دهنی به اسم گوشی سرّی ، در موارد مشکوک ، استراق سمع می کرد و به اطلاع مقامات می رساند (همان ، ج 4، ص 715). برای تسهیل در مکالمات تلفنی ، که به صورت مغناطیسی بود و با واسطه صورت می گرفت ، در 21 شهریور 1316 شبکة تلفنی خودکار با شش هزار شماره ، که از شرکت زیمنس آلمان خریداری شده بود، در تهران (مرکز تلفن اکباتان ) راه اندازی گردید. شرکت تلفن برای آشنایی مردم با چگونگی کار تلفن خودکار، ضمن درج آگهی در روزنامه ، حتی پیش از افتتاح این شبکه ، دستگاه مخصوصی نیز برای آموزش مردم در شرکت نصب کرده بود (یغمایی ، ص 406؛ محبوبی اردکانی ، 1368 ش الف ، ج 3، ص 10).

     وضع تلفن تا مدتها نامطلوب بود و غالباً امکان واگذاری آن به درخواست کنندگان وجود نداشت ؛ بنابراین ، به پیشنهاد شهرداری مقرر گردید که حق تقدم به کسانی داده شود که احتیاج مبرم به تماس تلفنی دارند ( اسناد پست و تلگراف و تلفن در دورة رضاشاه ، ص 253ـ254).

      شبکة بین المللی تلفن ایران ، در پی اظهار تمایل حکومت عراق در 1315 ش به ایجاد تماس تلفنی با آن کشور، پی ریزی شد. تاریخ دقیق این اقدام معلوم نیست . احتمالاً در 1317 ش یا 1318 ش نخستین مکالمة تلفنی با بغداد به وسیلة تلفن با سیم صورت گرفت . ارتباط تلفنی بی سیم نیز در 31 تیر 1327 میان تهران و لندن برقرار شد (همان ، ص 295ـ297؛ محبوبی اردکانی ، 1368 ش الف ، ج 3، ص 21).

      در 1321 ش و در بحبوحة جنگ جهانی دوم ، دولت ایران طبق قرارداد سیاسی ـ مالی میان ایران و انگلیس و شوروی متعهد شد تمامی امکانات مخابراتی و مواصلاتی ، از جمله تأسیسات تلفنی ، را با اختیارات نامحدود در حوزة عمل متفقین قرار دهد («قرارداد سیاسی ـ مالی بین ایران ـ انگلیس و شوروی در سال 1321»، سند ش 240001322، ش فیش 00620018 ، ش محل در آرشیو 212 ب 5 آ آ 1). وزارت پست و تلگراف و تلفن پس از خروج نیروهای متفقین از ایران ، سیستم کاریر (مکالمات تلفنی بدون امکان استراق سمع ) را از آنان خریداری کرد و با تغییر بعضی از مراکز، که به لحاظ نظامی تأسیس شده بود، آن را در 1326 رسماً افتتاح کرد (پژمان بختیاری ، ص 474ـ 475).

     مجلس شورای ملی در آذر 1331، لایحة ملی شدن شرکت تلفن را به تصویب رساند. این شرکت آمادگی خود را برای الحاق به وزارت پست و تلگراف و تلفن اعلام کرد و در اردیبهشت 1332 وجوه سهامداران شرکت سابق تلفن را پرداخت نمود (محبوبی اردکانی ، 1368 ش الف ، ج 3، ص 36).

      برنامة خودکار کردن شبکة تلفنی شهرستانها در 1334 با خرید 000 ، 180 شماره تلفن خودکار از آلمان به مرحلة اجرا در آمد (همان ، ج 3، ص 12ـ13). طرح تلفن خودکار بین شهری و بین المللی نیز در 1349 ش راه اندازی شد (شرکت مخابرات ایران ، 1367 ش ، ص 14). در 1343 ش شبکة مخابرات خودکار (سیستم مایکروویو) که در ارائة خدمات مخابراتی ، خصوصاً در تماس بین شهری و بین المللی ، حائز اهمیت بود، در مخابرات ایران به کار گرفته شد (همان ، ص 12).

 

برای تمرکز امور مخابراتی و ارتباطی در داخل کشور و برقراری تماس با سایر کشورهای جهان ، در 1350 ش شرکت مخابرات ایران از ادغام شرکت سهامی تلفن و امور تلگراف ، که شرکت دولتی است ، تأسیس شد که تاکنون با این نام ، زیرنظر وزارت پست و تلگراف و تلفن ، فعالیت می کند (شرکت مخابرات ایران ، 1379 ش ، ص 1).

      با توسعة فنّاوری مخابرات در دنیا، در 1368 ش استفاده از سیستمهای دیجیتال ، در ایران نیز آغاز شد و در حال حاضر حدود 2ر6 میلیون شمارة دیجیتال مشغول به کار است (همان ، ص 2). صنعت تلفن در ایران پیشرفت چشمگیری دارد، چنانکه در 1378 ش از لحاظ درصد رشد سالانة دایریِ تلفن ثابت ، در میان کشورهای جهان ، مقام پنجم را کسب کرد (همان ، ص 3).  پروین قدسی زاد.

 

تاریخچه و سیر تحول مخابرات در ایران

  1236 –  نصب اولین خط تلگراف در ایران بین تهران و چمن سلطانیه (اردوگاه تابستانی ناصر الدین شاه در نزدیکی زنجان)

  1238 –  اتصال خط تلگراف ایران به شبکه تلگراف روسیه.

  1248 -  عضویت ایران در اتحادیه بین المللی تلگراف.

  1255 -  تبدیل اداره تلگراف به وزارت تلگراف.

  1269 –  راه اندازی اولین خط تلفن در ایران بین ایستگاه ماشین دودی و شهر ری.

  1304 –  نصب اولین مرکز تلفن مغناطیسی با 1212 شماره در تهران.

  1305 –  بهره برداری از تلفن مغناطیسی در تهران.

  1308 –  تبدیل نام وزارت پست و تلگراف به وزارت پست و تلگراف و تلفن و واگذاری مسئولیت مربوط به امور تلفن به این وزارتخانه.

  1310 –  خرید سهام شرکت کل تلفن توسط دولت و تاسیس شرکت سهامی تلفن ایران.

  1311 –  افزایش پنج هزار شماره به ظرفیت تلفن های مغناطیسی تهران.

  1316 –  آغاز به کار اولین مرکز تلفن خودکار با شش هزار شماره ظرفیت.

  1320 –  خرید خطوط تلفن کاریر متفقین توسط دولت، همزمان با خروج نیرو های متفقین از ایران.

  1331 –  تصویب قانون ملی شدن ارتباطات تلفنی کشور در مجلس شورای ملی.

  1339 –  نصب و راه اندازی اولین مراکز تلکس غیر اتوماتیک در تهران و خرمشهر در تهران و عقد قرارداد به منظور ایجاد EMD سال 1341 – نصب اولین مراکز خودکار مراکز مشابه در 58 شهر.

  1343 –  آغاز استفاده از سیستم مایکروویو در مخابرات کشور.

  1344 –  بهره برداری از خط مایکروویو سرتاسری سنتو.

  1345 –  تاسیس کارخانجات مخابراتی ایران.

  1348 –  راه اندازی و بهره برداری از ایستگاه زمینی شهید قندی (اسد آباد) همدان،  بین تهران و کرج، تاسیس (PCM) بهره برداری از اولین خط کابل ارتباطی بین شهری مرکز آموزش مخابرات.

  1349 –  تاسیس مرکز تحقیقات مخابرات، اجرای طرح تلفن خودکار بین المللی.

  1350 –  تاسیس شرکت مخابرات ایران و شرکت صنایع مخابراتی راه دور ایران.

  1352 –  تاسیس شرکت طرح و توسعه تلفن ایران.

  1353 –  آغاز به کار دوازده مرکز تلکس کامپیوتری در تهران و برخی از مراکز استانها.

  1355 –  برقراری امکان ارتباط مستقیم تلفنی مشترکین تهرانی با آمریکا.

  1357 –  تعداد مشترکین تلفن ثابت معادل 850000 مشترک و 312 روستا دارای PABX ارتباط مخابراتی بوده است.

  1358 –  نصب اولین سیستم نیمه خودکار.

. . . ادامه دارد . . .

کلیک کنید:  تماس و نظر

تاریخچه تلفن همراه

      تلفن همراه جزو آن دسته از کالاهایی است که چند دهه اخیر شیوه و رفتار زندگی بشر را دستخوش تغییراتی شگرف کرده است. فکر متحرک یا سیار کردن تلفن و به‌کارگیری آن در مکان‌های مختلف به منظور بهره گیری بیشتر از این وسیله، از دهه 1960 میلادی در کشور‌های اسکاندیناوی (سوئد، نروژ، دانمارک و فنلاند) شروع و در اواخر آن دهه، اولین تلفن نقطه به نقطه به کار گرفته شد. این فناوری در سال 1975میلادی از سوی کشور های اسکاندیناوی با سیستم آنالوگ به بازار عرضه شد. اولین شبکه تلفن متحرک  NMT-  Nordic Mobile Telephone نیز از سوی همین کشورها راه‌اندازی شد.

      در اوایل سال 1980 میلادی، استفاده از تلفن‌های دیجیتالی در اتومبیل مورد توجه قرار گرفت. در سال 1977 میلادی کانادا اولین شبکه اطلاعات عمومی را طراحی و راه‌اندازی کرد. شبکه‌های عمومی اطلاع ‌رسانی جهانی با استفاده از کامپیوتر، ماهواره و گیرنده‌ها و فرستنده‌ های ماکروویو به وجود آمده است. در سال 1983میلادی آمریکا سیستم Nordic Mobile Telephone را وارد بازار کرد. ژاپن نیز سومین کشور در جهان بود که سیستم سیار خود را با ویژگی‌های دو نوع اسکاندیناوی و آمریکایی به نام HCMS عرضه کرد و سپس سیستم NTT با قابلیت اتصال به شبکه را ایجاد نمود. انگلستان در سال 1985 میلادی با عرضه سیستم TACS بود که به گروه دارندگان تلفن سیار پیوست و سپس ایرلند نیز این سیستم را پذیرفت.

      پس از این تاریخ، سیستم NMT با فرکانس 450 مگاهرتز در کشورهای دانمارک، نروژ، سوئد و فنلاند مورد استفاده قرار گرفت و این کشورها نیز به شبکه استفاده کنندگان از این سیستم پیوستند. در سال 1985 میلادی انستیتو European Telecommunications Standards Institute متشکل از 17 کشور اروپایی درصدد طراحی و ابداع یک استاندارد مشترک برای تاسیس شبکه سلولی برآمد تا این استاندارد به صورت هماهنگ، طرح تلفن سیار دیجیتال را اجرا کند، این استاندارد GSM نام گرفت. در حال حاضر، استاندارد GSM شامل سه سیستم است که عملکردهای اساسی کاملا یکسانی دارند، ولی باند فرکانس آنها متفاوت است. اما به شکل کلی اولین تماس غیرتجاری با موبایل در آوریل سال ۱۹۷۳ توسط دکتر مارتین، مدیر اسبق شرکت AT&T انجام گرفت و بیست سال بعد از آن زمان یعنی حدود 1993 میلادی اولین تماس تلفن همراه در کشور ما ایران برقرار شد.

موبایل در ایران

      18 سال پیش در چنین روزهایی روزنامه‌ های منتشر شده در آن زمان در نخستین صفحات خود آگهی‌ ای را به چاپ رساندند که شاید در آن مقطع برای خیلی‌ها تعجب‌آور بود. تیتر آگهی‌های چاپ شده با این مضمون بود: "فراخوان برای ثبت نام نخستین شبکه تلفن متحرک جیبی". خواندن همین تیتر می‌توانست خیلی از نظرها را به خود جلب کند. تیرماه سال 1372 بود که ثبت نام تلفن همراه در کشور آغاز شد. اما به دلیل عدم استقبال در آن زمان توسط مردم، روند ثبت نام چندین ماه به طول انجامید؛ به نحوی که در نهایت شرکت مخابرات ایران و شرکت پست توافق کردند به کسانی که در‌ این زمینه بازاریابی کنند و قادر باشند یک یا چند مشتری به پست بکشانند، مبلغی به عنوان پاداش پرداخت شود. در آن زمان با تبلیغات فراوان و با شعار "با تلفن همراه همیشه در مقصد هستید" تا اواسط سال 74 جمعا 9 هزار و 947 نفر ثبت نام کردند که در شهریور همان سال واگذاری‌ها آغاز و بلافاصله بعد از ثبت نام به پایان رسید. از ‌این تاریخ به بعد، مردم ورود تلفن همراه به کشور را باور کردند؛ به طوری که هجوم متقاضیان به مخابرات و بازار به حدی رسید که قیمت سیم‌کارت در آن زمان بشدت بالا رفت.

درباره سیمکارت بیشتر بدانیم

   پیش گفتار

      شاید تا بحال برایتان این سئوال پیش آمده که سیم کارت چگونه کار می کند و اساسا از چه فناوری سرچشمه گرفته.  برای اینک سیمکارت را بهتر بشناسیم، این موارد را برای شما بیشتر شرح می دهیم.

تعریف سیمکارت

      سیمکارت یا واحد شناسایی مشترک (SIM) یک تراشه کارت است،  و هنگامی که در موبایلتان قرار می گیرد،  منبع هوشمندی از ارتباطات متنوع و مختلف را شکل می دهد. در واقی این کارت هوشمند کوچک،  یک کارت مدار مجتمع (ICC) است،  که بعنوان یک مدار مجتمع جاسازی شده در یک کارت مینیاتوری تعریف می شود.  ICC  ها با وجود برنامه های متعدد به دو بخش عمده تقسیم می شوند.  بخش اول کارت حافظه تغییر ناپذیر است،  و تنها شامل بخش های ذخیره سازی می باشد.  بخش بعدی نوعی مدار ریز پردازنده بوده،  که شامل حافظه و یا اجزاء ریز پردازنده است.

        SIM یک واحد ریز پردازنده با قابلیت حافظه ذخیره سازی است،  که تمامی اطلاعات منحصر بفرد مربوط به حساب شما را ذخیره می کند.  SIM  مشخصات شما را در قالب شماره حساب شما به همراه عرضه کننده سرویس نگهداری می کند،  و شما را برای شبکه تعریف می کند.  سیم کارت های فعلی دارای حافظه 16 تا 64 کیلو بایتی هستند،  که شماره های شخصی شما که با آن تماس می گیرید،  پیامک های دریافتی و ارسالی،  و سایر سرویس های ارزش افزوده را در خود ذخیره می کند.  معمولاً گزینه هایی بعنوان سرویس های ارزش افزوده ارائه می شود،  که شما را قادر به دانلود عکس و یا آهنگ mp3 و حتی زنگ موبایل می کند.  حافظه ذخیره سازی موجود در سیم کارت شما این داده ها و اطلاعات را ذخیره می کند،  تا در موارد لازم بتوانید از آنها استفاده کنید.  هم اکنون نیاز به حجم حافظه بیشتر برای ذخیره تصاویر با وضوح بالاتر،  فایل های mp3 حجیم تر و همچنین ارسال و دریافت ویدئو های زنده احساس می شود.

فناوری های جدید سیمکارت

      یکی از فناوری های نسل سوم گوشی های همراه،  سیستم مخابراتی جهانی موبایل (UMTS) نامیده می شود.  واحد شناسایی مشترک جهانی (USIM) نرم افزاری برای گوشی همراه UMTS است،  و بروی کارت مدار مجتمع جهانی (UICC) اجرا می شوند.  UICC  نوع دیگری از تراشه کارت هوشمند است،  که در GSM و UMTs استفاده می شود.  برخلاف SIM این کارت دارای حجم حافظه بسیار زیادی است،  و کیلو بایت داده های نگهداری شده بالاست.  با آمدن سرویس های بیشتر، فضای ذخیره سازی در تراشه های هوشمند هم باید افزایش یابد.  در محیط GSM، UICC نرم افزاری از آن SIM دارد،  در حالیکه در محیط UTMS نرم افزار USIM وجود دارد.  سیم کارت شما بطور اختصاصی توسط ICCID آن شناسایی می شود.

      سیمکارتها بر مبنای قرارداد اشتراکی،  با ارائه کننده سرویس فعال می شوند.  این اشتراک یا بصورت (pay-as-you-go) است،  که شما ماهیانه فیش دریافت می کنید،  و یا بصورت اشتراک اعتباری است،  که در آن برای سرویس مورد نظر یک هزینه معینی را پیشاپیش پرداخت می کنید. تمامی اینها بستگی به نوع قراردادی دارد،  که شما با شرکت اپراتور سیمکارت خود امضا کرده اید.

اپراتورهای سیم کارت در ایران

   اپراتور اول یا همراه اول ــ  در مرداد ماه سال 1373 با ظرفیت 9200 شماره آغاز شد،  و آن زمان بصورت محدود عرضه می شد،  و اما رفته رفته این خدمات گسترش یافت.

      همراه اول سیم کارت های خود را با پیش شماره های 0910 , 0911 , 0912 , 0913 , 0914 , 0915 , 0916 , 0917 , 0918, 0919 عرضه نمود.

   اپراتور دوم سیمکارت ایرانسل ــ  این اپراتور یا ام تی ان ایرانسل بطور رسمی از مرداد ماه 1385 با عرضه سیم کارت های دائمی و اعتباری کار خود را آغاز نمود.

      ایرانسل سیم کارت های خود را با پیش شماره های 0930 , 0933 , 0935 , 0936 , 0937 , 0938 , 0939 و 0901 عرضه نمود.

   اپراتور سوم سیمکارت تالیا ــ  این اپراتور که با نام تالیا وارد بازار شد و چندان هم موفق نبود نتوانست میان مردم جایی برای خود باز کند،  سیم کارت تالیا با پیش شماره 0932 عرضه شد.

اپراتور چهارم سیمکارت رایتل ــ  که از سال 1389 بطور رسمی آغاز بکار کرد،  و از ویژگی های این اپراتور 3G بودن آن است.  رایتل سیم کارت های خود را با پیش شماره های 0920 (دائمی) و 0921 (اعتباری و دیتا) عرضه نمود.

   سیمکارت آی سیم ــ  که اپراتور جدید نیست،  و توسط شرکت ایرانسل اداره می شود.  آی سیم بدین لحاظ جدید به نظر می رسد،  که با پیش شماره 0902 وارد بازار شد،  و خریداران بسیاری یافت.  از مزایای سیمکارت آی سیم می توان تنوع در انتخاب شماره را دانست،  زیرا خریدارن میتوانند با مراجعه به سایت ای سیم،  شماره دلخواه خود را انتخاب کرده و آن را بصورت انلاین ثبت نام کنند.  منبع:  http://0912sim.ir

 

 کلیک کنید:  تاریخ زبان فارسی

کلیک کنید:  تاریخ پرچم در ایران

کلیک کنید:  تاریخ جشن های ایرانی

آبی= روشنفکری و فروتنی،  زرد= خرد و هوشیاری، قرمز=  عشق و پایداری،  مشروح اینجا

    توجه:  اگر وبسایت ارگ به هر علت و اتفاق،  مسدود، حذف یا از دسترس خارج شد،  در جستجوها بنویسید:  انوش راوید،  یا،  فهرست مقالات انوش راوید،  سپس صفحه اول و یا جدید ترین لیست وبسایت و عکسها و مطالب را بیابید.  از نظرات شما عزیزان جهت پیشبرد اهداف ملی ایرانی در وبسایت بهره می برم،  همچنین کپی برداری از مقالات و استفاده از آنها با ذکر منبع یا بدون ذکر منبع،  آزاد و باعث خوشحالی من است.

ارگ   http://arq.ir

 

کلیک کنید:  تماس و نظر

چند مطلب جالب و خواندنی 113

چند مطلب 113

عکس شماره 7868 .

ارتقاء فکری در فیسبوک

   در این قرن 21 از امکانات تکنولوژی اطلاعات و ارتباطات،  باید بخوبی جهت ارتقاء فکری و علمی استفاده کرد.  منجمله اینها فیسبوک است،  سعی کنید از گفتن و نوشتن حرف های کم اهمیت و یا اهانت آمیز خود داری کنید،  به دمکراسی و آزادی اندیشه و قلم احترام بگذارید،  و سعی در بر پا و نگه داشتن محیط دمکرات باشید،  و با مطالعه و تأمل،  خود را ارتقاء دهید.  عکس شماره 7817.

      دشمنان تاریخی ملت ایران نمی خواهند ایرانی رشد یابد،  ترفند های استعمار و امپریالیسم سعی در کودن کردن و نگاه داشتن ملتها دارند،  باید کاری کرد کارستان....

برتراند راسل

      برتراند آرتور ویلیام راسل، سومین ارل راسل (به انگلیسی: Bertrand Arthur William Russell, 3rd Earl Russell)، (زادهٔ ۱۸ مه ۱۸۷۲ — درگذشتهٔ ۲ فوریه ۱۹۷۰)،  فیلسوف، منطق‌دان، ریاضی‌دان، مورخ، جامعه‌شناس و فعّال صلح‌طلب بریتانیایی بود،  که در قرن بیستم می‌زیست.  راسل یکی از پیشتازان فلاسفه در قرن بیستم محسوب می‌شود،  و «جنبش مخالفت با آرمان‌گرایی» را در اوایل قرن بیستم رهبری می‌کرد.  از وی به همراه گوتلوب فرگه و لودویگ ویتگنشتاین، به عنوان بنیان‌گذاران فلسفهٔ تحلیلی یاد می‌گردد.  عکس شماره 7807.

      برتراند راسل یک فعال ضد جنگ و مخالف امپریالیسم بود،  که به دلیل عقاید صلح‌ طلبانه‌اش در طول جنگ جهانی اول،  از دانشگاه اخراج شد و به زندان افتاد.  او مخالف آدولف هیتلر،  منتقد تمامیت ‌خواهی استالین،  معترض درگیری آمریکا در جنگ ویتنام،  و همچنین از حامیان خلع سلاح هسته‌ای بود.  وی در سال ۱۹۵۰،  به پاس «آثار متعدد در حمایت از نوع‌ دوستی و آزادی اندیشه»،  برندهٔ جایزه نوبل ادبیات گردید،  مشروح در اینجا.

بالکانیزه آمریکا امپریالیسم

    عکس دو نقشه احمقانه و گمراه کننده از طرح خاورمیانه جدید که اینروزها در اینترنت بفراوانی با انواع خطوط مرزی عجیب یافت می شود،  عکس شماره 7813.

      از ابتدای قرن 21 با شرایط ایجاد شده سیاسی و نظامی و اقتصادی جهانی،  همگان دائم می شنویم،  خاورمیانه جدید، بالکانیزه کردن خاورمیانه، طالبان و داعش و اینقبیل،  من نیز گاه گاهی به این موضوعات اشاره می کردم.  اما این روزها فعالیت های سیاسی و نظامی و اقتصادی،  برای همین داستانها زیاد شده است،  و بواقع خطری شده که ایران و ایرانی را تهدید می کنند،  و با باید جوانان باهوش ایران،  بیش از پیش هوشیار باشند و بدانند.

      در این نوشته ها گاهی می گویم شاید کار دولت آمریکا باشد،  شاید کار این و آن باشد،  زیرا قرار نیست بطور قطع چیزی را بگویم،  من فقط می خواهم کمی اطلاع رسانی کنم.  در نوشته "اوباما داعش بمباران" عزیزانی نوشته بودند،  که نباید آمریکا را دست کم گرفت،  بله عزیزان در هر صورت دشمن را نباید دست کم گرفت،  اما،  اما،  در این چند سال گذشته دولت آمریکا نشان داده،  که در تمام سیاست هایش سردرگم است.  اوباما در رابطه با مقابله با داعش می گوید،  داعش خیلی مهم است و سه سال وقت می برد،  یعنی او دارد بازی می کند،  تا دو سال دیگرش تمام شود،  بلکه با خوشی برود به کار حرافیش در جای دیگر بپرداز و پول بسازد.

      از نظر من از ابتدای قرن21 موضوع ها توسط امپریالیسم نو برنامه چینی می شود،  و امپریالیسم نو زاده سرمایه داری بی هویت بازار های بورس این قرن است،  و کاملاً متفاوت با امپریالیسم قرن گذشته است،  که دولت های کشور های قدرتمند بودند.  درباره امپریالیسم نو قبلاً نوشته ام،  امیدوارم با پرسش و پاسخ های جوانان باهوش ایران،  در این باره بیشتر بدانیم.

الاغ برنده شد

*

    الاغ اولین وسیله حمل و نقل بشر،  تا اواسط قرن گذشته موجود بسیار مفیدی بود،  و به نوعی مورد احترام بود،  حکیم باشی ها سوار الاغ بدیدار بیمارانشان می رفتند،  و سبزی و خوراکی تازه را با الاغ توزیع می کردند.  بهمین جهت وقتی از شیرین کای های یک الاغ یا سگی و گربه ای عکسی می گذارند،  لایک های زیادی می خورد،  یعنی بشر امروزی یا ایرانی امروزی،  به نوعی از این حیوانات قدردانی می کنند.  مانند عکسی که نیمی از آنرا بخاطر خر سوارش پاک کردم،  در صفحه دیگری 120 لایک گرفته بود.

     همانگونه که همگان در اخبار و در اوضاع بازار و روزمره می بینید،  ایران در خطر جدید تاریخی قرار گرفته است،  و مسئله خطر ایران و ایرانی باید در درجه اول اهمیت برای ایرانیان باشد،  و من سعی می کنم بطور خلاصه کمی از این مهم بنویسم،  ولی این موضوع فقط 15 لایک گرفت.

   پرسش از عموم:  IQ  ایرانی چقدر است؟

ترکاندن بادکنک

       دانشجویی میگفت:  یک روز استاد دانشگاه به هر کدام از دانشجویان کلاس ما که ایرانی بودیم یک بادکنک باد شده و یک سوزن داد و گفت یک دقیقه فرصت دارید بادکنک های یکدیگر را بترکانید،  هر کس بعد از یک دقیقه بادکنکش را سالم تحویل داد برنده است.  مسابقه شروع و بعد از یک دقیقه من و چهار نفر دیگه با بادکنک سالم برنده شدیم.  سپس استاد رو به دانشجویان کرد و گفت:  من همین مسابقه را در کلاس دیگری برپا کردم که ایرانی نیستند،  و همه کلاس برنده شدند زیرا هیچکس بادکنک دیگری را نترکاند چرا که قرار بود بعد از یک دقیقه هر کس بادکنکش سالم ماند برنده باشد،  که اینچنین هم شد.! ما انسانها در این جامعه رقیب یکدیگر نیستیم و قرار نیست ما برنده باشیم و دیگران بازنده.  قرار نیست خوشبختی خود را با تخریب دیگران تضمین کنیم.  میتوانیم باهم بخوریم. باهم رانندگی کنیم.  باهم شاد باشیم. باهم…باهم…پس چرا بادکنک دیگری را بترکانیم؟

ویلیام شکسپیر

      ویلیام شکسپیر (به انگلیسی: William Shakespeare) ‏ (۱۵۶۴-۱۶۱۶) شاعر و نمایشنامه‌ نویس انگلیسی،  که بسیاری وی را بزرگ‌ ترین نویسنده در زبان انگلیسی دانسته‌اند. «سخن سرای آون» (به انگلیسی: Bard of Avon) لقبی است که به خاطر محل تولدش در آون واقع در استراتفورد انگلیس به وی داده‌اند.  عکس شماره 7790.

سریالهای ترکیه ای GEM

      سریال های ترکیه ای GEM چکیده ای از فرهنگ نوع استعمار زده ترکیه:  فرزند نامشروع، کینه جویی، تجاوز، قتل، زنا، فحشا، حرامزادگی، خیانت، هرزگی، دروغ، نفرت و...

     لازم است روشنفکران و جوانان باهوش ایرانی در این باره نیز بگویند و بنویسند.  هر کجا هر ایرانی سایتی، تلویزیونی، برنامه ای خوب و آموزنده دارد،  استعمار و امپریالیسم و عوامل آنها با آن مخالفت می کنند،  و سعی در کنار زدن آن دارند.  ولی دشمنان انسان،  با تلویزیون های مانند GEM و فارسی وان و... با پخش سریال های مزخرف ترکیه ای،  می خواهند به فرهنگ خوب و والای ایرانی صدمه بزنند،  ولی کور خوانده اند،  زیرا جوانان باهوش ایران و روشنفکران ایران هوشیارند،  در این باره بگویید و بنویسید و افشا کنید،  و به مردمی که اینگونه سریالها را می بیند آگاهی لازم را برسانید.  ایرانی نخواهد گذاشت فرهنگ اجنبی استعماری به ایران بیاید،  امیدوارم مردم ترکیه نیز علیه این سریالها اعتراض کنند.

اولین سر بریده

آیا میدانید؟  نخستین سری که جلوی دوربین بریده شد٫  توسط انگلیسی ها بود.

   عکس یک تفنگدار سلطنتی بریتانیا در آوریل ١۹۵٢ در حالی‌ که سرهای بریده زن و مرد جوانی را که متهم به حمایت از حزب کمونیست مالایا بودند در دست دارد،  لبخند می‌زند.  بریدن سر کسانی که گمان ‌برده می‌شد از شورشیان هستند،  و به‌نمایش گذاشتن سر های بریده در روستا هایی که دشمن اشغالگران بریتانیایی تلقی می‌شدند،  بمثابه یک کارزار ترور روانی ضد شورشی،  یک عمل عادی توسط نیرو های بریتانیایی در مالایا بود.  بین ١۹۴۸ و ١۹۶٠ ارتش بریتانیا درگیر جنگی بود،  که سنتاً «وضع فوق‌العاده» یا «ضد شورش» در مالایا، یک مستعمره بریتانیا که در ١۹۵۷ استقلال یافت، نامیده می‌شد.

      اسناد خارج شده از رده محرمانه نشان می‌دهند که بریتانیا در جنگ به اقدامات بسیار ددمنشانه‌ای از جمله بمباران هوایی گسترده و استفاده از نوع اولیه بمب‌ های خوشه‌ای مدرن متوسل شد.  بریتانیا همچنین به یک برنامه شنیع «اسکان مجدد» دست زد که الگوی برنامه ‌های دهشتناک «روستای استراتژیک» ایالات متحده در ویتنام شد.  بریتانیا همچنین از مواد شیمیایی استفاده کرد که ممکن است ایالات متحده در استفاده از ماده نارنجی از آن آموخته باشد.  نیرو های بریتانیایی به جنگ ددمنشانه‌ای متوسل شدند که شامل بمباران گسترده،  اقدامات دیکتاتوری پلیسی و «اسکان مجدد» صدها هزار نفر می‌شد.

عرصه سیمرغ

      در مقابل اقدامات جنایت کارانه داعش بسیاری نوشته اند:  "ای مگس عرصه سیمرغ نه جولانگه توست"  البته منهم نوشته ام.  مطابق معمول ما ایرانیها عاشق شعر و شعار هستیم،  حال چگونه با وجود مردان و زنان جوان دلیر امروز ایران،  این کشور عرصه سیمرغ است.  پرسشی است که پاسخ به آن نباید سخت باشد.  جوانان ایران بیایید کمی اندیشه کنید!!!

     البته طبق آمار،  این قبیل جوانان مانند عکس فوق،  کمتر از 5 درصد جوانان ایران را تشکیل می دهند،  ولی جوانان با شکم های بزرگ،  و وجودی کم تحرک،  درصد بالایی از جوانان را تشکیل می دهند.  همچنین رشد آگاهی و تخصص با وجود امکانات امروزی بسیار کم است.

تاریخچه کباب در ایران

   عکس شماره 7865.  چلوکباب با همه حس نوستالژیکی که دارد، یک غذای کاملا سیاسی است!   می گویند در دوره مشروطه وقتی یکی از مشروطه گرایان در تبریز مشغول سخنرانی بوده است،  یکی از افرادی که چلوکبابی داشته است می پرسد مشروطه یعنی چه؟  سخنران می گوید مشروطه یعنی چلوکباب ارزان و سپس با دستش طول کباب را نشان می دهد و می گوید کبابی به این طول خواهد بود،  و سپس بازویش را نشان می دهد و قطر کباب هم به اندازه قطر بازوی من خواهد بود!

    همچنین روایت می شود که در سال ۱۳۲۴ وقتی قیمت قند وارداتی به خاطر جنگ بین روسیه و ژاپن بالا رفت علاءالدوله، هاشم قندی و اسماعیل خان را که جزء تجار قند بودند،  و قیمت آن را بالا برده بودند احضار کرد و مشغول مذاکره با آنها شد.  بعد از کمی صحبت علاءالدوله که مسئول وقت تهران بود دستور داد،  تا آنها را شلاق بزنند و هنگامی که می خواستند آنها را شلاق بزنند پسر هاشم قندی پیش علاءالدوله آمد و خواست تا او را به جای پدرش شلاق بزنند،  و علاءالدوله دستور داد تا او را ۵۰۰ ضربه شلاق بزنند.  وقتی که موقع نهار خوردن فرا رسید علاءالدوله بلافاصله دستور توقف شلاق زدن را داد و به سه متهم گفت:  هنگام شلاق زدن باید شلاق بخورید،  و هنگام نهار باید نهار بخورید و الان چون چلوکباب حاضر است،  پس باید چلوکباب بخوریم و بعد از غذا بقیه شلاقها را باید بخورید!

      این طور که میرزا محمدرضا معتمدالکتاب نویسنده کتاب تاریخ قاجار نوشته،  پای کباب را ناصرالدین شاه به ایران باز کرد. می گویند به دستور شخصی ناصرالدین شاه که اصلیتی قفقازی داشته و نوعی غذای قفقازی به ایران وارد شده است که بعدها آشپزهای درباری شیوه پخت آن را کمی تغییر داده اند و کباب امروزی به عنوان یک غذای کاملا ایرانی ماندگار شده است.  کباب از یک غذای درباری،  کم کم به یک غذای بازاری تبدیل شد،  و 3 تا 4 مغازه چلوکبابی در بازار باز شدند.  مثل کبابی شمشیری که در اوائل حکومت محمد رضا شاه در ضلع جنوب شرقی سبزه میدان افتتاح شد،  و بعدها پاتوق متجددین و اداری های آن زمان شد.

       اعتمادالسلطنه در نوشته هایش را نقل می کند و می نویسد اولین چلوکبابی نامش نایب بوده است،  که در بازار تهران قرار داشته است،  و شبیه رستوران های اروپائیان غذا را بر روی میز سرو می کرده است:  ولی اسناد دیگری نیز موجود می باشد،  که اولین چلوکبابی در تبریز نزدیک مرز با قفقاز تاسیس شده بوده،  است.  پیشخدمت های رستوران نایب در آن زمان برنج ها را به صورت هرم در بشقابها قرار می دادند،  و همراه آن تکه کره ای نیز سرو می شده است.  پیشخدمتها یکی یکی برنجها را بر سر میزها می بردند،  و بلافاصله نفر بعدی کبابها را با سیخ در بشقابها قرار می داده است.  در آن زمان هر نفر می توانسته هر چند تا مایل بوده است کباب بخورد،  و مبلغی که از مشتریان گرفته می شده است یکسان بوده است،  و فرقی بین کسیکه یک سیخ کباب خورده و چهار یا پنج سیخ نبوده است.

عکس اولین و قدیمی ترین منوی غذای ایران در سال 1270شمسی،  عکس شماره 7866.

      اعتمادالسلطنه وزیر انتشارات ناصرالدین شاه و رئیس دفتر مترجم در آن زمان برای پرداخت بهترین چلوکباب که توسط چلوکبابی نایب ارائه می شد،  بین ۳ تا ۵ ریال آن زمان پرداخت کرده است.  همچنین در سال ۱۲۹۵ عبداله بهرامی معاون اداره امنیه تهران (پلیس امروزی) بیشترین مبلغی که برای هر وعده چلوکباب پرداخت می کرده است ۴ تا ۵ ریال بوده است.  حدود سی سال قبل در سال ۱۳۲۰ روزنامه اطلاعات برای یک پرس چلوکباب مبلغ ۵ ریال دریافت می شده است،  که شامل کباب برگ بزرگ،  کره ۳۳۰ گرم برنج پیاز و نان می بوده است.  در همان زمان چلوکباب کوبیده مبلغ ۴ ریال قیمت داشته است.

      در بین سال های ۳۵-۱۳۳۰ یک کباب کوبیده ۵/۳ ریال در تهران قیمت داشته است،  ولی در شهر های دیگر دو عدد کباب همراه با نان و کوجه فرنگی کباب شده که شکیل یک پرس کامل را دارد ۸ ریال قیمت داشته است.  اگر لیموناد یا نوشابه نیز همراه غذا صرف می شده است بین ۲ تا ۴ ریال نیز پرداخت می شده است.  بنابر این با پرداخت ۱۰ تا ۱۲ ریال کاملترین غذا را یک فرد می توانست بخورد.  در سال ۱۳۵۲ چلوکباب برگ همراه با کره و گوجه فرنگی کباب شده و پیاز و سماق مبلغ ۶۰ ریال بوده است و اغلب افرادی که سرکار بودند و منزل نمی توانستند بروند، چلوکباب می خوردند.  دانشجویان که درآمد بهتری داشتند معمولا جوجه کباب سفارش می دادند،  که قیمت آن ۱۲۰ ریال بوده است.

      در آن زمان در چلوکبابی ها یک کاسه خیلی بزرگ قرار داشت،  که در آن دوغ درست می کردند و همراه با کباب به مشتری داده می شد.  یکی از مضوعاتی که مدتها در بین مردم رایج بوده است در مورد چلوکباب این بوده،  که اگر پسری که به سن بلوغ نرسیده بوی کباب به مشامش می رسید،  او باید بلافاصله چلوکباب می خورد در غیر این صورت قدرت مردانگی اش را از دست می داد!!!

     امروز با اینکه چلوکباب غذای سنتی و محلی ایران است،  و زمانی همه از آن استفاده می کردند متاسفانه باید گفت که یک غذای گرانقیمت به حساب می آید.

    جواد فریفته آشپزم خصوص احمد شاه حدود ۸۰ سال پیش هنگامیکه مقیم پاریس شد،  اولین کسی بود که چلوکباب را در خارج کشور ارائه کرد،  و نام چلوکبابی اش فریفته بود.  همچنین احمد خان از ایرانیانی که در آلمان زندگی می کرد،  در زمان حکومت نازی رستورانی باز کرد و نامش را هیتلر گذاشت،  و افرادی که هیتلر و نازی را قبول داشتند،  اجازه ورود به رستوران را داشتند.  در شهر لس آنجلس آمریکا یک چلوکبابی به نام نایب می باشد،  که اکثر ایرانیان مقیم آمریکا از مشتریان این چلوکبابی می باشند.  و چلوکبابی دیگر پسودو (psceudo) چلوکباب می باشد.  هنگامیکه از مسئول آنجا سئوال شد چرا نام پسودو چلوکباب را انتخاب کردید،  و چه معنی می دهد؟  گفت چلوکبابی که در اینجا سرو می شود با برنج ایرانی است،  و از فیله تازه گوساله تهیه می شود.  هنگامیکه با گوشت گوساله کباب درست می شود بهتر است نامش را استیک پلو بگذاریم تا چلوکباب.  البته این غذا چیزی شبیه چلوکباب واقعی است،  ولی صددرصد چلوکباب نیست.

سال روز ملت

      هفت آبان سال روز بزرگداشت کوروش بزرگ اعلام شده است،  ولی می بیبنم عده ای کوروش بزرگ را نیز دارند مظهر و بت می کنند،  و دارند کوروش بزرگ را از تاریخ بیرون می آورند،  تا از نام او بت بسازند.  ای ملت،  پس مردم چی،  انسان چی،  اصل،  خود مان هستیم،  بت سازی نکنید،  و باید بتوانیم خودمان را ارزش دهیم،  با نوشتن قوانین جدید،  قوانینی که خود مردم در نگارش آن سهم داشته باشند.  قوانینی نوینی که توانایی آبدیت مدام داشته باشد،  نه قوانینی که فسیل شوند.  در این زمانی که زمین با سرعت بیشتری حرکت می کند،  باید اندیشها را وسعت بخشیده شود.  عکس شماره 7845.

اروپا چگونه اروپا شد

      نام آری بی ari bi در نوشتار سارگن پادشاه آشور درباره مادها به کار رفته است،  و در زبان انشانی و ایلامی آری په خوانده می شود.  کریستین سن می نویسد:  پادشاهان اسطوره ای سکا ها آورپ و خشیه هستند،  که یونانیان آنها را آرپو کسائیس می گویند،  اولین شاه قومی آنها ارپه یا رپه با تخمه اروپه (تهمورث) و ارپ کشاد (ارپه شاه) تورات یکی است.  کتزیاس می نویسد:  اولین پادشاه ماد اربسس (به فارسی = اربکه , ارپه) نامیده می شد.  دیاکو اولین شاه ماد به استناد هرودوت است،  این شجره ماد های کتزیاس.

      ارباکس 28 سال،  مائوداکس 50 سال،  سوسارمس 28سال،  ارتی کاس 50 سال،  اربی یانس 22سال،  ارتایُس 40 سال،  ارتی نیس 22 سال،  استی براس 40 سال،  اسپنداس 25 سال،  استی گاس 35 سال.  که به نوشته بیرونی در آثارالباقیه خیلی نزدیکتر است.

      مردم باختر گویند:  مردی از عجم که نام او به عبرانی ارباق است،  و بفارسی ده اک و به تازی ضحاک،  بر این پادشاه (ثرنوقلنقریراس آشوری) خروج کرد،  و با او جنگ نمود تا آنکه او را شکست داد،  و او را بکشت و خود به سلطنت رسید،  تا آنکه کیانیها که پادشاه بابل بودند،  و اهل بابل ایشان را کلدانیان می گویند,  به پادشاهی قیام کردند.  ارباکس= ارباک = ارباق عجم ماد نژاد.  عکس شماره 7848.

کوزه بزرگ

      کوزه بزرگ که در قدیم برای ذخیره آب و آذوقه استفاده می شد،  و امروزه برای تزئین،  عکس آقای محبی یکی از معروفترین کوزه گران ایران،  که در نمایشگاه ها و جشنواره های جهانی نیز دعوت می شوند.  مشروح در تاریخ سفال در ایران.

کودکی کوزه ای شکست و گریست <><> که مرا پای خانه رفتن نیست

چه کنم اوستاد اگر پُرسد؟ <><> کوزه ی اب از اوست از من نیست

زین شکسته شدن دلم بشکست <><> کار ایام جز شکستن نیست

چه کنم گر طلب کند تاوان؟ <><> خجلت و شرم کم ز مردن نیست

گر نکوهش کند که کوزه چه شد <><> سخنیم از برای گفتن نیست

کاشکی دود آه می دیدم <><> حیف، دل را شکاف و روزن نیست

چیزها دیده و نخواسته ام <><> دل من هم دل است و آهن نیست

روی مادر ندیده ام هرگز <><> چشم طفل یتیم روشن نیست

کودکان گریه می کنند و مرا <><> فرصتی بهر گریه کردن نیست

دامن مادران خوش است، چه شد <><> که سر من به هیچ دامن نیست؟

خواندم از شوق، هر که را مادر <><> گفت با من که مادر من نیست

از چه یک دوست بهر من نگذاشت؟ <><> گر که با من زمانه دشمن نیست؟

دیشب از من خجسته روی بتافت <><> کز چه معنیت دینه بر تن نیست؟

طوق خورشید گر زمرد بود <><> لعل من هم به هیچ معدن نیست

لعل من چیست؟ عقده های دلم <><> عقد خونین به هیچ مخزن نیست

اشک من گوهر بنا گوشم <><> اگرم گوهری به گردن نیست

کودکان را کلیج هست مرا <><> نان خشک از برای خوردن نیست

جامه ام را به نیم جو نخرند <><> این چنین جامه، جای ارزن نیست

ترسم آن گه دهند پیرهنم <><> که نشانی و نامی از من نیست

کودکی گفت: مسکن تو کجاست؟ <><> گفتم آن جا که هیچ مسکن نیست

رقعه دانم زدن به جامه ی خویش <><> چه کنم؟ نخ کم است و سوزن نیست

خوشه ای چند می توانم چید <><> چه توان کرد؟ وقت خرمن نیست

درس هایم نخوانده ماند تمام <><> چه کنم؟ در چراغ روغن نیست

همه گویند پیش ما منشین <><> هیچ جا بهر من نشیمن نیست

بر پلاسم نشانده اند از آن <><> که مرا جامه خز ادکن نیست

نزد استاد فرش رفتم گفت: <><> در تو فرسوده فهم این فن نیست

همگنانم قفا زنند همی <><> که تو را جز زبان الکن نیست

من نرفتم به باغ با طفلان <><> بهر پژمردگان شکفتن نیست

گل اگر بود، مادر من بود <><> چون که او نیست گل به گلشن نیست

گل من خاره های پای من است <><> گر گل و یاسمین و سوسن نیست

اوستادم نهاد لوح به سر <><> که چون هیچ طفل کودن نیست

من که هر خط نوشتم و خواندم <><> بخت با خواندن و نوشتن نیست

پشت سر اوفتاده ای فلکم <><> نقص «حطی» و جرم «کلمن» نیست

مزد بهمن همی ز من خواهند <><> آخر این آذر است بهمن نیست

چرخ، هر سنگ داشت بر من زد <><> دیگرش سنگ در فلاخن نیست

چه کنم؟ خانه ی زمانه خراب! <><> که دلی از جفاش ایمن نیست

پروین اعتصامی

 آب انگور تنکابنی

عکس دو لیوان آب انگور معروف تنکابنی،  که در حیاط خانه ما فراوان است.

بیا تا گل برافشانیم و می در ساغر اندازیم <><> فلک را سقف بشکافیم و طرحی نو دراندازیم

اگر غم لشکر انگیزد که خون عاشقان ریزد <><> من و ساقی به هم تازیم و بنیادش براندازیم

شراب ارغوانی را گلاب اندر قدح ریزیم <><> نسیم عطرگردان را شِکَر در مجمر اندازیم

چو در دست است رودی خوش بزن مطرب سرودی خوش <><> که دست افشان غزل خوانیم و پاکوبان سر اندازیم

حافظ

استاد رحیم نوهسی

عکس نقاشی استاد رحیم نوهسی

    عکس اثری از استاد رحیم نوه سی از نقاشان خوب و توانای کشورمان،  رحیم نوه سی (زاده ۱۳۳۰ - خوی) نقاش ایرانی است.  وی نفاشی را از سن هفده سالگی با کمک الک کازاریان شروع نمود.  در سال ۱۳۵۱ به اتریش عزیمت کرد و در مدرسه هنرهای زیبایی وین حضور یافت و پس از پایان دوره شش ساله به کسب رتبه اول نائل آمد.  وی بعنوان یک رئالیست (واقع گرایانه)،  تصاویری در مضمون مناظر طبیعی، چهره انسان و نقاشی هایی که بعد فرهنگی و اجتماعی ایران در آنها متبلور است،  به ظهور رسانیده،  و آثار زیبایش در معرض دید عموم گذاشته‌ شده است.   

      نمایشگاه‌ های خارج از کشور استاد رحیم نوه سی در کشور های اتریش، فرانسه، انگلیس، آلمان، سویس، مجارستان و بلژیک، و...  برگزار گردیده.  نمایشگاه‌ های داخلی زیادی نیز داشته اند منجمله،  برگزاری اولین نمایشگاه انفرادی در فرهنگسرای نیاوران در سال ۱۳۶۵.  حضور در سه دوره نمایشگاه دو سالانه نقاشی در سال ‌های ۷۴- ۷۲- ۱۳۷۰.  بر پایی نمایشگاه‌ هایی انفرادی در موزه هنر های معاصر تهران در سال ۷۵-۷۴- ۷۳- ۱۳۷۲.   برپایی نمایشگاه‌ هایی انفرادی در گالری کمال الملک در سال‌ هایی ۷۵ -۷۴- ۱۳۷۲.  شرکت در نمایشگاه اساتید نقاش در موزه هنر هایی معاصر سال ۱۳۷۹.  شرکت در نمایشگاه گروهی در گالری کمال الملک در سال ۱۳۸۰.  عکس شماره 7854.

یادی از یک قهرمان

      امید عباسی مأمور آتش‌نشانی که در سال ۱۳۷۹ به استخدام سازمان آتش‌نشانی تهران درآمده بود ظهر روز سه‌شنبه ۲۵ اردیبهشت ۱۳۹۲ زمانی که برای اطفای حریق در طبقۀ دهم یک ساختمان مسکونی مشغول بود،  با دختر بچه ۹ ساله ای روبه‌ رو شد،  که قصد داشت از ترسِ آتش،  خود را از طبقۀ دهم ساختمان به بیرون پرتاب کند،  عباسی، با مشاهدۀ این صحنه، به‌سمت او رفت و پس از قرار دادن ماسک اکسیژنش روی صورت دختر بچه،  او را برای انتفال به محل امن به همکارش تحویل داد،  ولی خود دچار دودزدگی شدید شد.  عکس شماره 7855.

      آتش‌نشانان، امید عباسی را به بیمارستان منتقل کردند،  اما پس از گذشت کمتر از ۲۴ ساعت،  او به‌علت مسمومیت،  دچار مرگ مغزی شده‌ بود و پس از آن اقدامات برای اهدای اعضای بدن وی،  که خود نیز پیش از آن با ثبت‌‌نام و دریافت کارت اهدای عضو آمادگی‌اش را برای آن اعلام کرده ‌بود،  آغاز شد.  قرار است شورای شهر تهران میدانی را به نام وی ثبت کند.

      محمدرضا خلعتبری و مسعود شجاعی، بازیکنان تیم ملی فوتبال ایران، در بازی با تیم لبنان،  از سری مسابقات مقدماتی جام جهانی برزیل،  پس از گل اول که توسط خلعتبری به ثمر رسید،  با نمایش پیراهن تیم ملی با عنوان نوشته ‌شدۀ «امید عباسی، قهرمان ملی»  از فداکاری‌ های عباسی تقدیر کردند.  امید عباسی یکی از قهرمانان گمنان ایران است،  نه آنهایی که با خرج های کلان در فوتبال و غیره به پول های کلان می رسند،  و عنوان قهرمان می گیرند،  و کاری هم برای مردم نمی کنند.

   فداکار گمنام و نامداران قدرت طلب ــ  در این زمانه ای که عده ای به فکر پول و از دیگران غافل،  در دوره ای که بویی از فداکاری، انسانیت و اخلاق به کم شده،  در این هوای آلوده ناشی از سرمایه بازی،  امید عباسی، امیدی جدید را در دلهای آدمی نگاشت،  که هنوز هم انسان های بزرگ و فداکار،  در میان ما هستند،  اما با گمنامی!  نامداران به فکر قدرتند!  شاید باید چشمانمان را بشوریم تا این گمنامان را ببینیم،  و چقدر زیبا فرمود سعدی شیراز:

سعدیا مرد نکو نام نمیرد هرگز <><>  مرده آن است که نامش به نکویی نبرند

عزیزان از این قهرمانان گمنام بگویید و بنویسید

 

کلیک کنید:  تماس و نظر

 

پارچه های رسانا

     پارچه های ضد امواج الکترومغناطیس،  یا پارچه های رسانا،  عکس شماره 6524.  در جنگ های امروزی باید پوشش نیروها  از پارچه های رسانا باشد،  در غیر اینصورت افراد در مقابل دوربین های دشمنان، آواکس های کشور های همسایه،  هدف های مشخص و خوبی خواهند بود.  ارتش بدون پوشش پارچه های رسانا،  بمنظور نفرات و تجهیزات،  فاقد ارزش جنگی می باشد.  مشروح در http://nortec.ir

مرد و خر

قضاوتی که شاید نظیرش را زیاده دیده باشید ....

تصویر گورخر ایرانی در طبیعت ایران،  عکس شماره 7536 .

      مردی خری دید به گل در نشسته و صاحب خر از بیرون کشیدن آن درمانده.  مساعدت را (برای کمک کردن) دست در دُم خر زده قُوَت کرد (زور زد).  دُم از جای کنده آمد.  فغان از صاحب خر برخاست که ”تاوان بده!”

      مرد به قصد فرار به کوچه یی دوید،  بن بست یافت.  خود را به خانه ایی درافکند.  زنی آن جا کنار حوض خانه چیزی می شست و بار حمل داشت (حامله بود).  از آن هیاهو و آواز در بترسید،  بار بگذاشت (سِقط کرد).  خانه خدا (صاحبِ خانه) نیز با صاحب خر هم آواز شد.

      مردِ گریزان بر بام خانه دوید.  راهی نیافت،  از بام به کوچه ایی فروجست که در آن طبیبی خانه داشت.  جوانی پدر بیمارش را به انتظار نوبت در سایه دیوار خوابانده بود؛  مرد بر آن پیر بیمار فرود آمد،  چنان که بیمار در جای بمُرد.  پدر مُرده نیز به خانه خدای و صاحب خر پیوست!

      مَرد هم چنان گریزان،  در سر پیچ کوچه با یهودی رهگذر سینه به سینه شد،  و بر زمینش افکند.  پاره چوبی در چشم یهودی رفت و کورش کرد.  او نیز نالان و خونریزان به جمع متعاقبان پیوست!

      مرد گریزان،  به ستوه از این همه،  خود را به خانه قاضی افکند که ”دخیلم!“.  قاضی در آن ساعت با زن شاکیه خلوت کرده بود.  چون رازش فاش دید،  چاره رسوایی را در جانبداری از او یافت،  و چون از حال و حکایت او آگاه شد،  مدعیان را به درون خواند.

      نخست از یهودی پرسید،  گفت:  این مسلمان یک چشم مرا نابینا کرده است.  قصاص طلب می کنم.  قاضی گفت:  دَیتِ مسلمان بر یهودی نیمه بیش نیست.  باید آن چشم دیگرت را نیز نابینا کند تا بتوان از او یک چشم برکند!  و چون یهودی سود خود را در انصراف از شکایت دید،  به پنجاه دینار جریمه محکومش کرد!

      جوانِ پدر مرده را پیش خواند،  گفت:  این مرد از بام بلند بر پدر بیمار من افتاد، هلاکش کرده است.  به طلب قصاص او آمده ام.  قاضی گفت:  پدرت بیمار بوده است،  و ارزش حیات بیمار نیمی از ارزش شخص سالم است.  حکم عادلانه این است که پدر او را زیر همان دیوار بنشانیم و تو بر او فرود آیی،  چنان که یک نیمه جانش را بستانی!  و جوانک را نیز که صلاح در گذشت دیده بود،  به تأدیه سی دینار جریمه شکایت بی مورد محکوم کرد!

      چون نوبت به شوی آن زن رسید،  که از وحشت بار افکنده بود،  گفت:  قصاص شرعاً هنگامی جایز است که راهِ جبران مافات بسته باشد.  حالی می توان آن زن را به حلال در فراش (عقد ازدواج) این مرد کرد،  تا کودک از دست رفته را جبران کند.  طلاق را آماده باش!  مردک فغان برآورد و با قاضی جدال می کرد.

      ناگاه صاحب خر برخاست و به جانب در دوید،  قاضی آواز داد:  هی!  بایست که اکنون نوبت توست!  صاحب خر هم چنان که می دوید فریاد کرد:  مرا شکایتی نیست.  محکم کاری را،  به آوردن مردانی می روم،  که شهادت دهند خر مرا از کره گی دُم نبوده است.

ژنرال عسگرخان عبدلملکی افشار ارومی.

      ژنرال عسگرخان افشار ارومی والی ارومیه واز فرماندهان برجسته ارتش ایران در زمان فتحعلی شاه قاجار بود.  عهدنامه نظامی فینکنشتاین پس از امضا فتحعلی شاه توسط هیئتی دیپلماتیک به ریاست عسگرخان افشار ارومی به دربار ناپلئون بناپارت امپراطور فرانسه ارسال شد.

      ژنرال عسگرخان از سال 1221تا1223ه.ق در دوره جنگهای ایران و روس سفارت ایران را در دربار ناپلئون بناپارت عهده دار بود. و روابط بسیار نزدیکی با ناپلئون داشت.  وی از یاران نزدیک عباس میرزا نایب السلطنه بود ودر سال 1249ه.ق همسال با مرگ عباس میرزا نایب السلطنه چشم از جهان فرو بست.  دروازه و محله عسگرخان که محل زندگیش بود ومسجد جنرال (ژنرال) ارومیه به احترام او نامگذاری شده است.

   خانه‌های جنرال ــ  خانه‌ های جنرال از بنا های تاریخی شهر ارومیه است که قدمت آن به حدود ۲۰۰ سال پیش در دوره قاجار برمی گردد.  این بنا به ژنرال عسگرخان عبدالملکی افشار از فرماندهان نظامی دوره فتحعلی شاه تعلق داشته است.  از ویژگی‌ های پلان این بنا وجود یک مسجد و حسینیه در آن است.  این بنا در خیابان عسگرخان قرار دارد.

اسکندر مقدونی به تلویزیون پارس رسید

در ساعت پنج و نیم بعد از پنج آذر به وقت تهران،  اسکندر مقدونی به تلویزیون پارس رسید،  در برنامه رنسانس ایرانی مهمان برنامه امید عطایی فر،  یا امید جان،  مهمان برنامه بود،  و گفته های وبلاگ من و کتاب پژوهشگر گرامی بانو پرنیان حامد را بدون ذکر منبع،  با کمی اشتباه گفتند،  که تا چند ساعت آینده اعتراضی بدین منظور در اینترنت می نویسیم.  امید جان و تلویزیون پارس،  بالاخره فهمیدند حمله اسکندر مقدونی از یونان به ایران دروغ است،  و فهمیدند اسکندر یک شاهزاده ایرانی است.

      ولی با تمام منابع و اسنادی که ما در وبلاگ نوشته ایم،  و دروغ های غربی را افشا کرده ایم،  باز نمی دانم چرا عده ای همچنان با چسب قوی به الکساندر یونانی چسبیده اند،  و می گویند که این اسکندری که به ایران حمله کرد،  و تخت جمشید را آتش زد،  همان اروپایی کذایی است!.  این عده داغ تر از آش فرنگی،  شاید منافعی از فرنگ دارند،  که به این دروغ با چسب قوی چسبیده اند.

تمدن کهن جی

      وقتی می گوییم تمدن جهان از تمدن کهن جی شروع شده است،  کلی سند و مدرک داریم،  مشروح در:  http://arq.ir/114

پشیزی نمی ارزد

تصویر سکه پشیز که در زمان خسرو دوم (خسرو پرویز)  ضرب شده است،  عکس شماره 7535.

      تقریباً همه ما این ضرب المثل شیرین ایرانی را شنیده ایم که میگوید:  "پشیزی هم نمی ارزد"  اما ریشه این ضرب المثل در کجاست؟

      در دوره شاهنشاهی ساسانیان معمولاً سه نوع سکه ضرب میشد،  سکه های طلا را دینار میگفتند،  سکه های نقره را درم و سکه های مسی که حکم پول خورد را داشت،  پشیز می نامیدند.  در فرهنگ واژه دهخدا در تعریف پشیز اینگونه آمده است:  "سکه مسین ساسانی که شصت یک درم است"  بدین ترتیب پشیز بی ارزش ترین پولی بود که در آن زمان ضرب میشد.

 اما ضرب المثل "پشیزی هم نمی ارزد" نیز به همین معناست:  "سخت بی ارج و بی قدر بودن، سخت ناچیز بودن"

فردوسی خردمند میگوید:

ز پرویز خسرو میندیش نیز <><> کز او یاد کردن نیرزد پشیز

و در جای دیگر شاهنامه میگوید:

چو بخت عرب بر عجم چیره شد <><> همی بخت ساسانیان تیره شد

برآمد ز شاهان جهان را قفیز <><> نهان شد زر و گشت پیدا پشیز

    ــ  منظور از عرب،  ارابی هاست،  که تازی یا تاجیک بودند،  و در ایران غربی یا کشور عراق پیروزی بدست آوردند،  هیچ سند واقعی و تاریخی از عرب امروزی،  در آن زمان جنگ داخلی ایران وجود ندارد،  به دروغ حمله اعراب به ایران مراجعه شود.

شهر های دایره ای

تصویر روستای دایره ای اولیه،  و آثار شهر اردشیر خوره،  عکس شماره 7910.

     مهندسی تاریخی ایرانی این بود،  که شهرها را دایره ایی و گرد درست میکردند،  تا از همه سو بتوانند از شهر دفاع کنند.  هنگامیکه اردشیر پاپکان خواست شورش کند،  درآغاز شهر اردشیر خوره یا فیروز آباد امروزی رو ساخت،  و در مرکز شهر یک میل بسیار بلند برای دیدبانی،  و جایگاه آتش ساخت تا از دور،  دور تا دور شهر اردشیر خوره پیدا باشد.  امروز در فیروز آباد پارس دژ یا قلعه گنبدی و خشتی اردشیر پا برجاست.  اردشیر پاپکان یورش خود را از شهر استخر آغاز کرد،  و اشک 26 یا اردوان پنجم اشکانی رو در هرمزگان شکست داد،  و شاهنشاهی بزرگ ساسانی رو برافراشت، که بر پایه دین زردشتی مزدیسنایی بود.

سیستم آموزشی

      امروزه می بینیم ایران از نظر تولید علم و صنعت و توریست و آلودگی آب و هوا و تقریبا همه چیز، در آخر جدول های جهان است. بسیاری این ایران وامانده را می اندازند تقصیر این و آن، این و آنی که از همین ملت هستند، حال بکمک استعمار و امپریالیسم باشند یا نه، در هر صورت بخشی از این ملت می باشند. ولی مشکل اصلی در سیستم آموزشی یک قرن گذشته ایران است، که با حافظه محوری و امتحان و نمره، اجازه داشتن دیدگاه های جدید را از بچه می گیرد، و آنها را بدون داشتن توانایی های لازم قرن جدید، به اجتماع می فرستند، و همین عدم توانایی باعث شده، که همیشه مقصر این و آن شوند، و نه خود ما ملت. بیایید سیستم آموزشی ایران را دقیق بشناسید، و برای تغییر لازم و اساسی در آن، با استعمار و امپریالیسم بجنگید، بعد از این تغییر، و پرورش جوانان با دیدگاه های جدید، می توان ایرانی نوین داشت، و این موضوع زمان می برد، مشروح در اینجا.

      سیستم آموزشی قرن گذشته ایران،  معمولا کپی شده ای ترکیبی از سیستم های آموزشی جهانی و راز دست های استعماری بوده است.  آموزش های کلاسیک قرن 19 و 20  توسط کشور های امپریالیسم بنا گذشته شد.  در این قرنها کارخانه ها و دستگاه های دولتی و نظامی،  بصورت انبوه آدم می خواستند.  آدم هایی که در کارخانه آدم سازی آنکادر شده باشند،  این کارخانه ها همان سیستم آموزشی بود،  و محصولشان آدم های چشم و گوش بسته،  با حافظه های پر،  ولی فاقد درک و تحلیل بودند.  در نهایت این آدمها چند جنگ بزرگ و دو جنگ جهان را برپا کردند،  و مشکلات دیگر.  از ابتدای قرن 21 تعدادی از کشورها خودشان را از این سیستم رها کردند،  ولی ایران همچنان در چنگال آن سیستم قرار دارد و اسیر است،  فقط دائم ظاهر سازی تغییر انجام می شود نه خود تغییر.

   مهم:  از نظر من تغییر در این سیستم،  فقط می تواند توسط اشخاص دانایی صورت پذیرد،  که در این سیستم آدم آنکادره و تولید نشده باشند،  مشروح در قرن سنت گریزی.

نظامیِ بزرگ

   تصویر تندیس اهدا شده از سوی جمهوری آذربایجان به شهر رم! که در پارک "ویلّا بورگزه" نصب شده و بر روی پایهء آن نوشته شده:  "شاعر آذربایجان!!!!، نظامی گنجوی1141- 1209.  تصویر شماره .

قریب به 800 سال پیش نظامیِ بزرگ در منظومهء هفت پیکرِ خود چنین گفت:

همه عالم تن است و ایران دل <><> نیست گوینده زین قیاس خجل

چونکه ایران دل زمین باشد <><> دل زِ تن به بود یقین باشد

   ــ  و اما ادامه ماجرا در شهریور سال 1392:  مدیر مرکز نظامی گنجوی در آکادمی علوم جمهوری آذربایجان "خلیل یوسف لی" می فرمایند:!  "گاهی اوقات بازدید کنندگان با مشاهده اشعار فارسی مقبره و موزه نظامی گنجوی فکر می‌کنند که نظامی گنجوی شاعر فارسی گوی بوده است!!!!!!!!.  به همین علت کتیبه‌های اشعار فارسی نظامی گنجوی در مقبره این شاعر با کتیبه‌ هایی به زبان آذربایجانی جایگزین می‌شود."

   وی افزود:  ترجمه اشعار نظامی گنجوی به زبان آذری و نصب کتیبه اشعار ترجمه شده در جهت تاکید بر اینکه نظامی گنجوی نماینده ادبیات آذربایجان است، صورت گرفته است!!.

     یوسف لی ادامه داده:  علاوه بر چهار دو بیتی فارسی نظامی گنجوی که به زبان آذربایجانی ترجمه شده و جایگزین کتیبه فارسی آن شده‌اند،  دیگر اشعار فارسی نظامی گنجوی در موزه نیز به زبان اصلی آذربایجانی ترجمه خواهد شد!!.

      جمهوری آذربایجان در ادامه تلاش های خود برای تحریف هویت ایرانی و آثار فارسی نظامی گنجوی شاعر پرآوازه کشور مان تمامی کتیبه‌ های فارسی مقبره این شاعر پارسی گوی را تخریب کرد.  جمهوری آذربایجان طی سال های اخیر تلاش گسترده‌ ای برای تحریف هویت نظامی گنجوی شاعر پرآوازه ایرانی آغاز کرده است.  در یکی از این تلاش‌ها، با پرداخت ۱۱۰ هزار یورو توسط بنیاد حیدرعلی اف به شهرداری رم،  مجمسه نظامی گنجوی به عنوان شاعر آذربایجانی در یکی از می‌دان های پایتخت ایتالیا در پارک طبیعی ویلا بورگزه نصب شد،  این اقدام با اعتراض محققان ایتالیایی مواجه شد.

      تندیس نظامی گنجوی، شاعر ایرانی، همچنان با عنوان «شاعری از جمهوری آذربایجان» در شهر رُم در معرض دید عموم قرار دارد.  این اقدام شهرداری رُم پیش‌تر با اعتراض ایرانیان در ایتالیا و همچنین دانشمندان و دانشجویان ایتالیایی علاقه‌مند به فرهنگ ایرانی همراه بوده است و آن‌ها با امضای فراخوانی گسترده، هرگونه استفاده‌ ابزاری، با اهداف سیاسی و ملی‌گرایی از فرهنگ را رد کرده و خواهان اصلاح نوشته‌ مورد نظر به «نظامی؛ یکی از بزرگ‌ترین شاعران ادبیات پارسی» شده‌اند.

     پارک طبیعی ویلا بورگزه با مساحتی حدود 80 هکتار بعد از ویلا دوریا پامفیلی بزرگ‌ترین پارک شهر رُم است که شامل ساختمان‌ها و موزه‌ها، از جمله موزه‌ی گالریا بورگزه می‌شود.  در این پارک که در اوایل قرن نوزدهم بازسازی و سال 1903 به پارک عمومی تبدیل شده و گردشگاه اهالی این شهر و محل تردد گردشگران خارجی است، میدانی هم به نام «حکیم ابوالقاسم فردوسی» نام‌گذاری شده،  که تندیس این شاعر پرآوازه‌ کشورمان در آن قرار دارد.  این تندیس با 185 سانتی‌متر ارتفاع توسط استاد صدیقی از مرمر سفید ساخته شده،  و در 20 ماه مه 1958 به رُم برده و طی مراسمی نصب شده است.

      در حالیکه نظامی گنجوی حتی یک بیت به غیر زبان فارسی ندارد،  و از استقلال جمهوری آذربایجان نیز بیشتر از ۲۲ سال نمی‌گذرد،  باکو در تمامی منابع آموزشی و درسی خود نظامی گنجوی شاعر سده ششم هجری قمری را به عنوان شاعر و داستان سرای آذربایجان معرفی می‌کند.  جوانان باهوش ایران،  از تاریخ و هویت خود،  و اندیشمندان و شاعران تاریخ ایران دفاع نمایید.  از اینکه جمهوری آذربایجان بمنظور شناساندن آثار فرهنگی و تاریخی ایران به جهان خرج می کند،  جای قدردانی است،  اما باید ایرانیان مراقب ترفند های احتمالی و دروغ گویی ها نیز باشند.

بی بی سی

   تصویر برنامه اسکندر مقدونی در برنامه پرگار بی بی سی،  تصویر شماره 7923.  مجری داریوش کریمی،  مهمانان برنامه:  علی موسوی باستان شناس،  محسن ذاکری استاد فرهنگ و ادبیات دوره اسلامی ایران و کیانوش رضا نیا استاد تاریخ ایران پیش از اسلام و فرشید ابراهیمی.

     این برنامه سازان بی بی سی آبروی بریتانیای کبیر استعمارگر سابق را برده اند،  آنها حداقل نمی روند کمی مطالعه کنند و یاد بگیرند،  بعد بیایند میز گرد تشکیل دهند.  آنها همچنان پابند دروغ حمله اسکندر مقدونی از اروپا به ایران و افغانستان و هند هستند،  و نمی توانند هیچ تحقیق جدید داشته باشند،  و فکر می کنند مردم و شنوندگان ساده و بی سواد می باشند.  استعمار گران بریتانیای کبیر قرون 18 و 19 فوق العاده بودند،  من  خیلی آنها را می ستایم،  آنها با مدیریت درست و درک دقیق از تاریخ و مردم،  توانسته بودند سه چهارم جهان را کنترل و اداره کنند،  ولی امروزه بازماندگان آبروی آنها را برده اند،  و نشان می دهد وضع کاملاً متفاوت شده است.

   محسن ذاکری = استاد ادبیات،  علی موسوی = باستان شناس،  کیانوش رضا نیا = استاد تاریخ،  فرشید ابراهیمی.   دروغ حمله اسکندر مقدونی به ایران در اینجا.

محیط زیست و صنایع و معادن

      بعضی صنایع و معادن که با پول نفت ساخته شده اند،  در واقع متعلق به همه مردم ایران هستند،  ولی باید دید:  سود و منافع،  ضرر و زیان،  آنها برای ایرانی و ایرانی ، زمین و طبیعت،  چیست؟  و آنها را بررسی کرد.

جبهه ها گسترده اند

   تصویر جناب پرزیدنت رجب طیب اردوغان رئیس جمهور محترم کشور و ملت دوست و عزیز ترکیه،  تصویر شماره 7870.

      امروزه نبرد تنها در یک جبهه با تیر و تفنگ نیست،  جبهه ها گسترده شده اند،  بویژه علمی و تحقیقات،  هر چند که علم مرز ندارد،  و بالاخره به هر سو روان می شود،  ولی باید تداوم داشته باشد،  و رشد و تکامل یابد.  رئیس جمهور محترم کشور و ملت دوست و عزیز ترکیه،  جناب پرزیدنت رجب طیب اردوغان،  گفتند که مسلمانان برای اولین بار کاشف آمریکا بودند.  ولی ایشان نگفتند اند که منبع اصلی این گفته شان چه و کجا بوده است،  و نیز در رد گفته های ایشان،  رادیو اسرائیل،  و کم و بیش چند جای دیگر گفتند که اشتباه و... است.

      بنا به تحقیقات ایرانی ها،  و بویژه پژوهشگران گرامی آقای دکتر حمید شفیع زاده،  در کتاب "تاریخ حضور مسلمانان و ایرانیان در قاره آمریکا پیش از کریستف کلمب  و آقای دکتر فرشاد فرشید راد،  در کتاب "جغرافیای کهن و سرزمینهای گمشده  ایرانیها و مسلمانان کاشف قاره آمریکا و جغرافیای جهان بوده اند.  همچنین پژوهشگر گرامی بانو پرنیان حامد نیز با اسناد زیاد در کتاب "اسکندر تاریخ ایران، الکساند یونانی نیست  بوضوح ثابت کرده اند،  ایرانیان تمدن را به قاره اروپا بردند.  من نیز سالها پیش بنا به آثار مشترک سرخ پوستان و آثار دیگر،  که در سایتم وجود دارد،  نوشته ام که مردم تمدن کهن جی کاشفان همه جهان بوده اند.

      پژوهشگران گرامی،  خواهش می کنم لطف نمایید از حقوق پژوهشی خود دفاع نمایید،  و نگذارید مفت و مسلم ربوده شود،  یا مورد رد بی سواد های مجری رادیو و تلویزیون های انیرانی قرار گیرد.  در اینترنت و در سایت های مختلف بگویید و بنویسید،  نیرو های جوان تحقیقاتی را برای دفاع از حقانیت تاریخی،  و پژوهش های ایرانی بسیج نمایید،  و هر اقدام لازمی را که در توانایی ذهن های هوشمند شماست انجام دهید.

عارضه شلختگی

      بسیاری فکر می کنند شلختگی فقط در ریخت و پاشیدگی لباس و خانه  است،  درصورتیکه شلختگی بسیار وسیع تر است،  به کل برنامه ها و رفتار شخصی و اجتماعی شخص و یا یک جامعه مانند خانواده، شهر یا کشور مربوط می شود.  نگاهی دقیق به اطرافتان بیاندازید،  و پرسش های زیر را از خود بپرسید:

پرسش:  شلخته یعنی چه؟، شلختگی چیست؟،  آیا می تواند یک اپیدمی باشد؟، آیا از آموزش یا چیز دیگری است؟،  آیا من و ما شلخته هستیم؟،  آخر عاقبت شلخته و شلختگی فردی و اجتماعی چه می شود؟،  چرا در فیسبوک و امثال از شلختگی چیزی نمی گویند؟ و چرا و چرا های زیاد؟

خطر ابولا

      ابولا  ebola را جدی بگیرید،  در باره این بیماری که هر آن ممکن است خاورمیانه و ایران را بخاک بکشاند و نابود کند تحقیق کنید،  در جستجوها بنویسید:  بفارسی "ابولا" یا انگلیسی "ebola" و اطلاهات خود را بالا ببرید،  واقعاً این خطر را جدی بگیرید.  عکس مطلب و عکس های بیشتر در

http://www.nairaland.com/1848781/scary-pictures-ebola-virus-victims

   پرسش از عموم:  آیا از جنگ های میکروبی می دانید و آنرا جدی می گیرید؟،  آیا از سابقه کشتار های امپریالیسم چیزی می دانید؟

کلیک کنید:  تاریخ آرم و نشانه های ایران

کلیک کنید:  تاریخ مبارزات ایران

کلیک کنید:  تاریخ جشن های ایران

آبی= روشنفکری و فروتنی،  زرد= خرد و هوشیاری، قرمز=  عشق و پایداری،  مشروح اینجا

    توجه:  اگر وبسایت ارگ به هر علت و اتفاق،  مسدود، حذف یا از دسترس خارج شد،  در جستجوها بنویسید:  انوش راوید،  یا،  فهرست مقالات انوش راوید،  سپس صفحه اول و یا جدید ترین لیست وبسایت و عکسها و مطالب را بیابید.  از نظرات شما عزیزان جهت پیشبرد اهداف ملی ایرانی در وبسایت بهره می برم،  همچنین کپی برداری از مقالات و استفاده از آنها با ذکر منبع یا بدون ذکر منبع،  آزاد و باعث خوشحالی من است.

ارگ   http://arq.ir

 

کلیک کنید:  تماس و نظر

تاریخ و دین ایزدیان

تاریخ و دین ایزدیان

پیش گفتار

       در پی حملات خونین تروریست‌ های دولت اسلامی یا داعش،  اقلیت مذهبی ایزدی مورد توجه رسانه‌ های جهان قرار گرفت.  اقلیتی که پیش از این چندان مورد توجه نبود،  و از خاستگاه، باورها و آداب و رسوم آن اطلاعات چندانی منتشر نشده بود.  البته فشار بر اقلیت ایزدی در شمال عراق،  با حملات گروه تروریستی دولت اسلامی یا داعش آغاز نشده است.  ایزدیان در زمان های حکومت صدام حسین، دیکتاتور پیشین این کشور (۱۹۷۹ تا ۲۰۰۳) و پیش از آن نیز تحت فشار دیگر گروه‌ های مذهبی بودند.  برخی از مسلمانان ایزدیان را فرقه ‌ای مرتد می‌دانند.

عکس شماره 7857.

ایزدی ها کیستند

      ایزدی ها یا به گفته ‌ای یزیدیها،  که در عراق امروز می زیند کیستند؟  آیا اینان با یزید و شمر و دیگران و یا دشمنان قسم خورده شیعیان پیوندی دارند؟  آیا واژه یزید و یزت و یا یزدان به خطا با هم در هم آمیخته و یا پشت آن داستان دیگری است؟  این پرسش‌ها چندی است که در اندیشه بسیاری از هم میهنان راه یافته و سخنان گوناگونی در این باره شنیده می شود.  بنابراین بد نیست تا با هم نگاهی‌ به ریشه واژه ایزد بیندازیم.  واژه های “یَزَتَه”، یَزَه، یَزدان، ایزد، …” به معنی‌ ایزدان زرتشتی است. واژه ایزد در فرهنگ واژه‌ های اوستایی نوشته احسان بهرامی چنین معنی‌ شده:  یَزُتَ= یَزَت= شایسته ستودن و بزرگ داشت است،  که سدها و شاید هزاران بار در اوستا و گاتا‌های اشو زرتشت به کار برده شده است.  واژه یسنا هم به معنی پرستش است.

عکس شماره 7858.

      یزتها در پارسی‌ میانه یَزَد شده و در پارسی‌ نوین هم ایزَد گفته می شود.  هفت ایزدان و یا هفت امشاسپندان اهورا مزدا و شش امشاسپند دیگر هستند،  که فروز های اهورا مزدا،  دانش بزرگ و آفریننده هستند.  بیراه نیست که بسیاری از ایزدی ها هم خود را زرتشتی می نامند.  شمار ایزدی‌ها در جهان به هفتصد هزار تن می‌رسد و‌ نزدیک نیم میلیون تا ششصد هزار تن‌ از آنان در شمال عراق متمرکز هستند.  شهر سینجار مرکز اصلی‌ آنان اکنون در دست داعشی‌ها است،  که به نظر می‌رسد کمر بر پاکسازی قومی ایزدی‌ها بسته اند.

      جمعیت ایزدیان ۸۰۰ هزار نفر برآورد می‌شود. بیشتر این افراد در شمال عراق زندگی می‌کنند؛  گروه‌ های کوچکی هم در سوریه، ترکیه، ارمنستان و گرجستان ساکن‌اند.  بزرگترین جمعیت ایزدیان در اروپا با حدود ۶۰ هزار عضو ساکن آلمان است.  البته در موارد یادشده در هیچ منبعی آمار دقیق وجود ندارد.

      دین ایزدی آمیخته جالبی‌ از دین ‌های کهن است.  بنیانگذار این دین در قرن ۱۱ شیخ خوشنامی از تبار بنی امیّـه بود،  که نَسَبش به نخستین سلسله‌ حکومت اسلامی می‌رسید.  آرامگاه او در شهر للیش عراق زیارتگاهی برای ایزدی‌ها و یادآور میلیون‌ها سوفی مسلمان جاهای دیگر است.  این روزها شهر للیش به مرکز اسکان آوارگان تبدیل شده است.

   عکس مقدس‌ترین مکان برای ایزدیان "لالش" در شمال عراق عکس شماره 7859.  در این مکان دو "چشمه مقدس" وجود دارد.  مقبره شیخ عدی بن مسافر،  برترین قدیس در باور ایزدیان هم در لالش قرار دارد.  تاریخ دقیق و دلیل تقدس لالش هنوز به‌طور کامل بررسی نشده است.  در حال حاضر پیشمرگه‌ های کرد از این مکان حفاظت می‌کنند.  هر سال هزاران زائر ایزدی به لالش می‌روند.  در آنجا مراسم احترام به مقدسات به همراه موسیقی سنتی- مذهبی برگزار می‌شود.  بسیاری از ایزدیان به این مراسم به چشم گردهمایی اعضای "خانواده بزرگ ایزدیان" می‌نگرند.  مراسم یادشده هر سال در ماه اکتبر (پاییز) برگزار می‌شود.

      با وجود پیوند این دین با اسلام،  می‌توان گفت کاملا از آن‌ جداست و به آئین‌ها و سنت های گوناگون غیر ابراهیمی و پیش اسلامی و ایرانی‌ بر می گردد.  ایزدی ‌ها به گونه ‌ای از تناسخ و جامعه قبیله ای طبقاتی باور دارند.  باور ایزدی از آئین زرتشت وام می‌گیرد،  که در پشته ایران کنونی و سرزمین های دور و بر آن‌ همه گیر بود.  حتا رمز و راز‌ های میترائیسم که یک دین شبه توحیدی است،  و در ایران و روم باستان به ویژه میان سربازان برای سده‌ها محبوب بود،  در آئین ایزدی دیده می شود.  همانند زرتشتی‌ها و پارسیان،  ایزدی‌ها هنگام مراسم مذهبی‌ شمع روشن می کنند،  که نشان پیروزی روشنی بر تاریکی‌ است.

      بسیار پیشتر از بیداد های کنونی که شیعه‌ها و دیگر اقلیت ‌های قومی عراق هم از آن بی‌ نصیب نماندند،  ایزدی ها دوره ‌های دراز آزار و اذیت را در کشاکش زورآزمایی امپراتوری ها و سپس تر دولت‌ های متمرد عرب تجربه کرده‌ اند. نماینده ایزدی ها در پارلمان عراق به “۷۲کشتار همگانی” در تاریخ مردمش اشاره می‌کند،  که از حمله وحشیانه مغول‌ها گرفته تا پاکسازی قومی ترکان عثمانی را در بر می‌گیرد. عثمانی‌ها حتا در اوایل قرن بیستم و پاکسازی قومی ارمن‌ها که امروز بسیاری آن را نسل‌کشی می دانند، ایزدی‌ها را هم آماج تیر خود کردند.

   عکس آداب و رسوم مذهبی و بر تن کردن لباس‌های خاص در مراسم مختلف، عکس شماره 7860.  تنها می‌توان ایزدی به دنیا آمد؛ گرویدن به این دین ممکن نیست.  البته برای خود ایزدیان هم ترک دین‌شان ساده نیست. بسیاری از خانواده‌ های ایزدی با ازدواج اعضای ‌شان با غیر ایزدیان مخالفت می‌کنند.

     موجودیت شکننده ایزدی ها در شمال عراق پس از هجوم نیرو های آمریکایی‌ در سال ۲۰۰۳ و برانداختن رژیم دیکتاتوری سکولار صدام حسین حساس تر هم شده است.  در سال ۲۰۰۷،  بمبگذاری های هماهنگ در یکی‌ از دهکده‌ های ایزدی در شمال غربی عراق ۸۰۰ کشته به جا گذاشت که در زمان خود بدترین حمله تروریستی پس از تصرف آمریکایی‌ها بود.  پس از اینکه سیاستگذاران فرقه ‌ای و نظامیان عراق به قدرت رسیدند، بیشترین جمعیت مسیحی‌ شمال عراق پا به فرار گذشته و به اروپا کوچ کرده اند.  اما ایزدیها در سرزمین مادری و در کنار کوه‌ ها و زیارتگاه ‌هایشان ماندند.  ولی‌ این زندگی‌ هم ممکن است به تاریخ بپیوندد.

عکس آوارگان ایزدی در شمال عراق،  شماره 7861.

پیشینه دین ایزدیان

      این دین پیش از ورود اسلام در مناطق یاد شده، وجود داشته ‌است و تحت تأثیر ادیان زرتشتی و مانوی قرار گرفته ‌است و عقاید مهر پرستانه و زرتشتی بر آن تأثیر داشته ‌اند.  تأثیراتی از دین یهود و فرقهٔ «نسطوری» و عقاید صوفیه (پس از اسلام) نیز در منابع برشمرده شده‌اند.  در منابع مربوط به فرقه‌ های اسلامی آن را فرقه ‌ای از جمله غلاة شیعه دانسته‌اند.

      اهل این کیش، به‌وسیلهٔ شیخ عدی بن مسافر اموی که عوام وی را «شیخ عدی» (Şêx Edî) می‌نامند مسلمان شدند. بعضاً گفته شده ‌است که ایشان بدلیل تشابه نام یزید با کیش خود او را امام و قدیس خود دانسته و حتی به مقام خدایی رسانیده‌ اند.  اولین دانشمندی که توجه محققان را به آنها جلب کرد، احمد تیمور پاشا بود،  که در کتاب «الیَزیدیه و مَنشاء نحلَتِهِم» به این مساله اشاره می‌کند،  که از این قوم پیش از قرن ششم هجری قمری نامی در تاریخ نیامده بود،  که این زمان همان زمانی است که شیخ عدی به میان آنها آمده،  و طریقهٔ «عدویه» را در میان آنها بنیان نهاده ‌است.  ابوفراس در کتاب خود که به سال ۷۵۲ هجری قمری تالیف شده‌ است،  آنها را به همین نام خوانده ‌است.

     محقق دیگر، «ابوسعید محمد بن عبدالکریم سمعانی» (درگذشته به سال ۵۶۲ هجری قمری) در کتاب «الانساب» می‌نویسد:  «جماعت بسیاری را در عراق در کوهستان حلوان و نواحی آن دید که ایزدی بودند،  و در دیه‌ های آنجا به صورت مردم زاهد اقامت داشتند،  و گِلی به نام «حال» می‌خورند.  این گل را برای تبرک از مرقد شیخ عدی برمی‌دارند،  و آن را با نان خمیر می‌کنند و بصورت قرص درآورده و گاه گاه می‌خورند،  و آن را «برات» نامند.  نام خدای آنها (بالاترین مرتبه ربانی) یزدان است.  تصور بر آن است که او در چنان منزلت بالایی است،  که نمی‌تواند مستقیما پرستش شود.  نقش این مرتبه الهی در عین حال نقشی غیر فعال است.  او خالق جهان است ولی نگهدارنده آن نیست.

      هفت روح (فروهر) بزرگ از او منبعث شده‌ اند،  که مهمترین آنها فرشته طاووس،  یا آنطور که در آیین ایزدی نامیده می‌شود،  ملک طاووس، قیم اراده الهی است. در آیین مسیحیت باستانی طاووس نماد بدمنشی بود بخاطر آنکه گفته می‌شد گوشت او فاسد نمی‌شود.  ملک طاووس در باور ایزدی‌ها نفس آغازین الهی و از او جدا ناشدنی است،  و با این ارزیابی آیین ایزدی تک‌خدایی است.

      ایزدی ها به خدای یگانه باورمندند،  که هفت فرشته او را نمایندگی‌ می کنند.  مجله اکونومیست می‌گوید بنا بر روایت‌ های ایزدی،  یکی‌ از فرشته‌ها به نام ملک تاووس برای اینکه به آدم سجده نکرد،  به زمین فرستاده شد.  ایزدی‌ها ملک تاووس را نه تماماً بد و یا خوب می دانند ولی‌ مسلمانان آن‌ را شیطان می نامند.

   عکس طاوس فرشته، عکس شماره 7862.  کیش ایزدیان قدیمی‌تر از مسیحیت و اسلام است. ایزدیان یکتاپرستند و به وجود شیطان اعتقاد ندارد.  در باور ایزدیان "طاوس فرشته" (ملک طاوس) از جایگاه ویژه‌ ای برخوردار است؛  فرشته ‌ای مقرب به درگاه،  که پروردگار ایزدیان او را بر فرشتگان هفتگانه ارجح کرده است.

    ایزدی‌ها پنج بار در روز ملک طاووس را عبادت می‌کنند.  نام دیگر او شیطان است که در عربی به فرشته رانده شده از درگاه خدا گفته می‌شود. همین موجب شده که به ایزدی‌ها انگ اشتباه "شیطان‌پرست" زده شود.  ایزدی‌ها به تناسخ اعتقاد دارند، به این معنی که روح به طور متناوب تا تطهیر کامل در جسم حلول می‌کند و به این شکل کاربرد دوزخ از بین می‌رود.

    بدترین سرنوشت برای یک پیرو آیین ایزدی، رانده شدن از جامعه ایزدی است،  چرا که این به معنی آن است،  که روح او دیگر هرگز پیشرفتی نمی‌کند.  گفتگو با هر دین و آیین دیگر هم برای آنها مطلقا ناممکن است.  در ارتباط با پنهان نگاهداشتن بخشی از کیش ایزدی‌ها درک نادرستی از ارتباط این آیین با فلسفه دوگانگی جهان زرتشتیان (نور و تاریکی) و حتی خورشید‌پرستی ایجاد شده است.

   عکس قبرستان ایزدیان،  در شهرهایی از کشور آلمان،  که شمار ایزدیان زیاد است،  امکان به خاکسپاری مردگان بر اساس آداب و رسوم ایزدیان وجود دارد.  در این قبرستان‌ها قطعه ویژه دفن ایزدیان و اتاق‌ هایی در نظر گرفته شده،  که ایزدیان در آن‌ها درگذشتگان خود را بنا بر آداب و رسوم خود می‌شویند و به خاک می‌سپارند.  پیش‌تر رسم بود که مردگان را برای تدفین به کشور محل تولدشان می‌بردند. عکس شماره 7863.

 کلیک کنید:  آزادی مطلق یا مشروط

کلیک کنید: تاریخ دین و آئین در ایران

کلیک کنید:  اثر های جهانی تمدن های کهن آت و جی

آبی= روشنفکری و فروتنی،  زرد= خرد و هوشیاری، قرمز=  عشق و پایداری،  مشروح اینجا

    توجه:  اگر وبسایت ارگ به هر علت و اتفاق،  مسدود، حذف یا از دسترس خارج شد،  در جستجوها بنویسید:  انوش راوید،  یا،  فهرست مقالات انوش راوید،  سپس صفحه اول و یا جدید ترین لیست وبسایت و عکسها و مطالب را بیابید.  از نظرات شما عزیزان جهت پیشبرد اهداف ملی ایرانی در وبسایت بهره می برم،  همچنین کپی برداری از مقالات و استفاده از آنها با ذکر منبع یا بدون ذکر منبع،  آزاد و باعث خوشحالی من است.

ارگ   http://arq.ir

 

کلیک کنید:  تماس و نظر

فهرست ایرانی است


پرسش و پاسخ 55

      تعداد دیگری از پرسش و پاسخ های قابل توجه پست های مختلف وبلاگ و یا ارسالی با ایمیل،  پرسشها خلاصه شده،  درود و سپاس،  خوب و بد،  و این قبیل را حذف کردم،  و تا آنجا که شده اشتباه های املایی و انشایی آنها را اصلاح نموده ام.  بخشی از پرسشها توسط بانو پرنیان حامد در اینجا پاسخ داده شده.

   ــ  گاهی از پاسخها ممکن است تا یک ماه طول بکشد،  همچنین درصورتی که نظر و پرسش شخصی از قلم افتاد لطفاً تکرار نماید.

   عکس جلد کتاب جغرافیای تاریخی جدید:  "جغرافیای کهن و سرزمینهای گمشده"  از پژوهشگر گرامی آقای فرشاد فرشید راد،  انتشارات سمرقند ـ تهران 1391  با مقدمه ای از دکتر هوشنگ طالع.  کتاب بیش از پانصد رویه را دربر می گیرد.  در این کتاب با ارائه اسناد و مدارک،  درباره توانایی جغرافیایی ایرانیان در گذشته های تاریخی نوشته است.  همانگونه که بارها گفته ام،  ایکاش پژوهشگران محترم ایران،  از ابتدای تحقیقات شان،  کار خود را در اینترنت قرار دهند،  تا با دیدگاه و دانش عزیزان دیگر،  پربار تر شود،  و نیز براحتی در اختیار علاقمندان قرار گیرد.  امید است پژوهش های بیشتری از آقای فرشاد فرشید راد داشته باشیم.

   پرسش 699:  درود یکی از رهبران داعش ادعا کرده هدف بعدیشون ایرانه. این ادعارو چه اندازه جدی میدانید. به نظرتون قدرت تسلیحاتی داعش انقدر هست؟

   پاسخ انوش راوید:  درود،  داعش یا دولت اسلامی،  یا هر چیز دیگری بتنهایی عددی نیستند،  ولی ترفند های امپریالیسم است،  که خطرناک می باشد،  البته اگر روشنفکران ایرانی آگاهی لازم را به بخشی از جامعه خواب ایران بدهند،  مشکل ایجاد نخواهد شد.

   پرسش 700:  روستای زرگران قزوین چرا به زبان رومیایی صحبت می کنند و به آنها رومی می گویند؟

   پاسخ انوش راوید:  درود،  زبان زرگری یا رومیایی و مردم روم،  همان روم شاهنامه است،  اسکندر رومی نیز از همین مردم بوده است،  که در آن زمان میترایی بودند،  رومیان در طول تاریخ از ایران به تمام جهان پخش شدند،  و کشور روم را بوجود آوردند،  و تمدن ایرانی را به روم بردند،  مشروح در استان های تاریخی ایران،  جهت اطلاع بیشتر،  لینک های مقاله را مطالعه نمایید،  و پرسش های خود را مطرح نمایید.  جهت اطلاع بیشتر از روستا،  در جستجوها بنویسید:  روستای زرگران قزوین.

      حکایت سعدی: .... از آنجا کاسه چینی بروم آرم ....،  منظور از چین کاشان است،  و روم همین روم در ایران است.  مشروح در جغرافیای تاریخی ایران.

   پرسش 701:  میشه یه آدرسی یه شماره از خودتون بدین که هرموقع مسیرم طرف شما افتاد باهاتون در تماس باشم مخصوصاً تو روستا و طبیعت گردی،  ممنون.

   پاسخ انوش راوید:  درود و سپاس از توجه شما،  بدین منظور با:

  1 ــ  گته گلی خانه بمدیریت خانم شهره اشتری،

  2 ــ  خونه گلی بمدیریت آقای فرزین ملکی،

   تماس بگیرید،  شماره تلفن و آدرس های آنها در اینترنت می باشد.

   پرسش 702:  سوالی دیگر داشتم میخاستم در مورد رشته باستان شناسی سیاسی بدونم ..ایا شما میدانید چیست و چه معانی دارد وچه کاری انجام میدهد؟ با تشکر از شما استاد گرامی.

   پاسخ انوش راوید:  در چند دهه اخیر رویکرد جدیدی در باستان‌شناسی به وجود آمده است‌،  که به عنوان باستان‌شناسی سیاسی مطرح است.  استفاده ابزاری از علوم مختلف‌ و خاصه باستان‌شناسی و تاریخ، ابزاری توجیهی در اختیار بسیاری از سیاست‌ مداران قرار داده است،  که با ارایه مدارک و بعضا خلق برخی مدارک،  به‌ اهداف خود دست یابند.  مانند سریال ما و فرا زمینی ها که تلویزیون فارسی زبان منوتو آنرا نشان می دهد،  در این سریال کتاب های مختلف باستان شناسی سیاسی،  که کاری بس تبهکارنه است را نشان می دهد.  جهت اطلاع بیشتر به کتاب باستان شناسی سیاسی یعقوب محمدی فر مراجعه نمایید،  دانلود رایگان آن در اینترنت وجود دارد.

   نظر 703:  نمیتوان تمام نحسیات دوران امروز از جامعهء ایران را, به وسیلهء موضوعات تقابل سنت و سنت گریزی تفسیر کرد بنظرم. این رافع مسئولیت بد-سردمداران کل و جزئیِ سیاسی و اقتصادی و فرهنگی و.... و نادرستی های ایشان نیست. و چه بسا یک دلیل برای کم سرعت بودن گذار از سنت در کشور ما همین علتی باشد که مرتبط با سنتی بودن و سنتی گریز بودن هم نیست, و بلکه اصلا بسیاری از ناملایمات و شدتهای زندگی مردمان به دلیل رهاورد گذار از سنت نباشد و نتوان همه چیز را به گردن آن و مردمان سنتی یا مردمان سنت گریز بیدانش انداخت. مثال می آورم: در مورد "سازمانهای شبدری" مندرج در لینک, اشاره شده به جذب افراد تحصیلکرده تر و باهوسفرشتر و مطالب پیرامونش. این اگرچه درست است و واماندگان از قافله در کار خود مقصرند و در گذار نیز مسبب اطاله, اما تمام مشکل همینقدر نمیباشد و بلکه درصد کمی از مشکل جامعه ایرانی را در بر بگیرد. بنظرم در این مثال, عمدهء مشکلات از نابرابریها و غیرموضع بودنها و انواع مافیاها و پارتی بازیهای جامعه از رأس هرم تا کف قاعدهء جامعه است که میتوان گفت ما تقریبا در ایران شاهد نتایجِ گذار از سنت (در مثال فوق: جذب افراد تحصیلکرده تر و باهوشتر و ضربه خوردن مدرک گرایان و سنتیها) نیستیم. اگر مثل پرانتز بود که خب وجهه منطقی برای ناراحتی نداشتیم و میگفتیم جبریست که نتایج خوبی در آینده خواهد داشت.  ادامه مطالب را میخوانم و مجددا مزاحم خواهم شد. با سپاس.

   پاسخ انوش راوید:  درود،  من برای اولین بار در ایران تاریخ جامعه شناسی را بطور خلاصه به دوره هایی تقسیم کردم،  که در ساختارهای تاریخی اجتماع توضیح داده ام،  سنت هر دوره مربوط به همان دوره از تاریخ اجتماعی است،  در مقاله قرن سنت گریزی چند بار نوشته ام منظور سنت قرن 20 است،  نه دوران های تاریخی دیگر.  گریز از سنت قرن 20 شامل موارد گفته شده شما می باشد،  که نوشته اید: "بنظرم در این مثال, عمدهء مشکلات از نابرابریها و غیرموضع بودنها و انواع مافیاها و پارتی بازیهای جامعه از رأس هرم تا کف قاعدهء جامعه است..."

      آنچه من در کتاب های آکادمیک تاریخ اجتماعی خوانده ام،  بیشتر داستان گونه هستند،  درست مانند کرونولوژی تاریخ،  برای همین کاربرد اجتماعی پیدا نکرده اند.  من سعی می کنم تاریخ و تاریخ اجتماعی را تقسیم بندی کنم،  و بمیان جوانان علاقمند بفرستم،  و آنها که تئوریسین ها و برنامه نویس های اجتماعی و سیاسی آینده ایران هستند،  با درست دانستن،  می توانند طرح های درست بدهند.

   پرسش 704:  سلام خدمت استاد عزیز و دانشمند راوید،  از مقاله تیمورلنگ افسانه پوچ خیلی خیلی تعجب کردم سوالی پیش اومد برام ایا نوشته های ابن عربشاه کلاویخو سفیر اسپانیا یا یزدی هم ساختگ هستند. البته وقتی مقاله شمارو خوندم به نظرم حرفهای شما به واقعیت نزدیکترند. براتون دعا میکنیم چون جوانان وطن رو بیدار میکنید.

   پاسخ انوش راوید:  تیمور یک خان ایرانی بود، و یک ایرانی هرگز کشور خودش را اشغال و تصرف نمی کند. در این باره که توضیح زیاد نوشته ام. دشمنان تاریخ ایران می خواهند بگویند همه اینها خارجی بودند، تا بتوانند ایران را تقسیم کنند. با این شرایط درک متخصص های تاریخی و تاریخ اجتماعی ایران از تاریخ، بزودی خواهند گفت:  نادر شاه خارجی بود و اصفهان و شیراز را گرفت، کریم خان خارجی بود و تبریز را گرفت، قاجار خارجی بود و ایران را اشغال کرد، و آخر...

جوانان ایران بهوش باشید، و اغفال ترفند های تاریخ نگاری خارجی نشوید.

    نه ابن عربشاه نه کلاویخو نه کس دیگر نگفته اند، که تیمور خارجی بوده و ایران را شغال کرده بلکه مفسران و مترجمان کتاب های آنها از زبان خودشان که بر گرفته از سیستم آموزشی استعماری قرن 20 است،  دروغ و دونگ بدون درک از تاریخ گفته اند.  سالها پیش این کتاب ها را خوانده ام و در هیچ جا ندیدم از خارجی بودن تیمور در ایران گفته باشند.

عکس جلد کتاب سفرنامه کلاویخو، که در اینترنت رایگان وجود دارد، عکس شماره 7829.

   نظر 705 آرش از فیسبوک: درباره واژه های حرامزاده و فحشا بنویسید؟

   پاسخ انوش راوید:  واژه های عربی حرامزاده و فحشا، در ریشه پارسی است، از نظر من زبان عربی ریشه در زبان ایرانی دارد، و لهجه ای از زبان "ار" است، که همان زبان تمدن کهن ایران است.

حرامزاده = هرم + زاده، واژه کاملاً پارسی است،  و به متولدینی گفته می شد،  که از زنان فاحشه درگاه هرم ماردوش یا مردوک، و بعدها ایشتار بدنیا می آمدند.  اینها چون در بارگاه هرم و نزد کاهنان معبد و هرم بزرگ می شدند،  بیشتر به شغل کاهنی و نگهبانی هرم و معبد می پرداختند.

   فاحشه = فا = دارای مقام + حش = وابسته به درگاه،  مزدوران درگاه، حش = حس.  زنانی بودند که جسم خودشان را بمنظور عبادت در مقابل پول در اختیار مردان زوار قرار می دادند.  در آن زمان این کار نوعی عبادت بود، که ریشه در نیاز جامعه داشت.

     فحشا نیز مربوط به همان درگاه و زیارتگاه مردوک است،  جدید ترین نمونه آن در هرم های تمدن های مکزیک وجود داشت، که در واقع مهاجران تمدن کهن جی بودند.

     بزودی درباره این موضوع یک مقاله می نویسم. از اینکه ایرانیها فکر می کنند عربی زبان جدایی است، دو علت دارد یکی ضعف دانش و تحقیق آنها، دوم همکاری اعراب با استعمار در طول تاریخ، که نمونه آن امروزه هم زیاد دیده می شود.

   پرسش 706:  با سلام خدمت شما آقای انوش راوید.  سوال من این است که شما کتاب خود تیمور که دست نوشته ی خودش است رد میککنید و حمله ها و لشکر کشی هایش رامنکر میشوید. او در کتابش (منم تیمور جهنگشا )می نوسید که لشکر کشی ها و حمله ها به ایران کرده است و از سر های بریده ی مردم شهر نیشابو که مقاومت کرده اند مناره ها ساخته است.شما میگویید که تیمور ایرانی بوده در حالیکه او در کتابش نوشته استاهل کش است.در ضمن راجع به تعداد لشکر اش گفته که در حمله به بغداد 100000نفر تعداد لشکرش بوده است و حتی اسقوف سلطانیه که خاطراتی نوشته است راجع ببه تیمور گفته است برای تیمور در همی  جنگ ها پیروز بو ده است و او می توانسته است هرمقدار سرباز بالغ بر 1000000000را برا جنگهایش اجیر کند و لازم به ذکر است که تیمور راهزن نبود و فرمانده ی فردی بنام یاخماق بوده است.

   پاسخ انوش راوید:  پرسش از شما:  اصل کتاب "منم تیمور جهانگشا" را دیده اید؟

      ویکی پدیا:  منم تیمورجهانگشا کتابی‌ست در بردارنده خاطرات امیر تیمور گورکانی به قلم خود او.  وی این کتاب را در هفتاد سالگی نگارش کرد. این کتاب بصورت خطی سال‌ها در کشور عثمانی بود تا اینکه بوسیله علی پاشا حاکم عثمانی یمن بدست انگلیسی‌ها افتاد.  پس از ترجمه، این کتاب ابتدا از ترکی به انگلیسی و بعد به فرانسه برگردانده شد.  ذبیح الله منصوری این کتاب را از فرانسه به پارسی برگرداند.

      توجه کنید،  اصلاً ورق پاره هایی در کشور عثمانی دشمن ایران نوشته شده است،  سپس بدست انگلیسها، و یک نمایشنامه نویس کتاب شده و یک داستان نویس ایرانی ترجمه کرده است.  عزیز من دشمنان ایران را بشناسید،  هر وقت اصل کتاب به خط خود تیمور را دیدید،  بعد بگویید.  چی بگم به شما جوانان که براحتی اغفال دشمنان ایران می شوید.  یا مگر اینکه تابعه آنها هستید.  یکمی تاریخ را اصولی و ریشه ای بخوانید،  بارها به این پرسش پاسخ گفته ام،  چرا دقت نمی کنید و نمی خوانید،  پس بهتر است برای این ملت عثمانی و انگلیس تاریخ بنویسند.

     تیمور راهزن نبود یک خان ایرانی از خانات ایران بود،  ایران = تمدن ار،  زیاد نوشته ام پیدا کنید بخوانید.  همه رو توضیح دادم،  بخوانید و به آنها دانش جدید اضافه نمایید،  نه اینکه هی برگردید به دروغ و دونگ خارجی.  آقا جان شما ایرانی هستید،  تاریخ را از ریشه بخوانید و تخصصی یاد بگیرید،  نه اینکه پرت و پلا رو پرت و پلا،  مانند یک میلیارد سرباز،  دیگه چی بگم بارها گفته ام.

      حتی یک سند تاریخی در کتاب منم تیمور جهانگشا وجود ندارد،  آیا شما درباره مطالب کتاب تحلیل و تفسیر داشته اید؟  ای مردم،  ای جوانان،  اون مغز آدمه که تو کله است،  این سیستم آموزشی وامانده کاری کرده که چشم  گوش بسته هر چیز را بپذیرید،  و نمی توانید درست مطالعه و تحلیل کنید.  خواهش می کنم بجای اینکه در این موارد جبهه بگیرید،  دیدگاه خودتان را تغییر دهید و علم و تخصص را بدرستی درک کنید،  و از هر دمی و هر گرایشی و هر... دست بردارید.

عکس جلد کتاب داستانی منم تیمور جهانگشا،  عکس شماره 7835.

فهرست ایرانی است

   در ستون کناری،  لینک فهرست وبلاگ را قرار داده ام،  بسیاری می پندارند فهرست واژه ای عربی است،  در صورتیکه در زبان عربی ریشه یابی ندارد،  زیرا فهرست واژه ای ایرانی است.  فه اول فهمیدن به معنی آگاهی و رست به معنی رستن و روییدن است،  که در جمع می شود محل آگاه شدن رستن نوشته ها.  خود تاریخ زبان عربی ریشه در زبان کهن ایرانی دارد،  حتی آثار تاریخی مرکز کشور عربستان این موضوع را بوضوح می گوید.

      در حروف الفبای فارسی،  ف در ابتدای،  فهمیدن، فراخ، فاتک، و... آمده است،  فارسی = فا + رسی = بزرگ، داننده، رشد یابنده در بالا،  که معادل پارسی است.  پارسی = پرسری،  پر در سر ها،  داننده ها و حاکمان دوران باستان بودند،  به معنی نام شهرها و روستاهای ایران مراجعه شود.

کلیک کنید:  مردوک یا ماردوش

کلیک کنید:  تاریخ کارشناسان خارجی در ایران

کلیک کنید:  اثر های جهانی تمدن های کهن آت و جی

آبی= روشنفکری و فروتنی،  زرد= خرد و هوشیاری، قرمز=  عشق و پایداری،  مشروح اینجا

    توجه:  اگر وبسایت به هر علت و اتفاق،  مسدود، حذف یا از دسترس خارج شد،  در جستجوها بنویسید:  انوش راوید،  یا،  فهرست مقالات انوش راوید،  سپس صفحه اول و یا جدید ترین لیست وبسایت و عکسها و مطالب را بیابید.  از نظرات شما عزیزان جهت پیشبرد اهداف ملی ایرانی در وبسایت بهره می برم،  همچنین کپی برداری از مقالات و استفاده از آنها با ذکر منبع یا بدون ذکر منبع،  آزاد و باعث خوشحالی من است.

ارگ   http://arq.ir

 

کلیک کنید:  تماس و نظر

قصه تکراری استعمار


قصه تکراری استعمار

      استعمار و امپریالیسم یک داستان نیست،  یک جاندار خبیث است،  جانداری که ریشه در تاریخ 500 ساله ایران و جهان دارد.  ماجرای آن در ایران،  با پیش استعمار و اشغال جنوب ایران بدست پرتقالی ها شروع شد،  و تا به امروز،  که امپریالیسم نو است،  بشدت اوضاع را در کنترل دارد.  این جاندار خبیث برای اداره و کنترل جهان و کشورها،  نیازمند ابزار بوده و می باشد.  مهمترین این ابزار دروغ گفتن و نوشتن در تاریخ،  و ایجاد عوامل نفوذی برای این دروغها است،  که بتوانند با انواع ترفندها این دروغها را بخورد ملتها دهد،  تا بتواند متعاقب آن حکومت ها برپا کند،  و منابع و منافع ببرد.

     جوانان باهوش ایران باید این دستها را بشناسند،  تا بتوانند خود را از چنگال این جاندار خبیث نجات دهند،  من سعی کرده ام در ارگ اطلاعات لازم را برسانم،  و تا نجات ایران از دروغ و دونگ،  خود و یارانم ادامه خواهیم داد.  زیرا اینبار با وجود تکنولوژی های نوین،  زمانه و دنیا با ما سازگار است،  و نخواهیم گذاشت که این جاندار خبیث،  با دروغ و دونگ های بیشتر،  بتواند ایران عزیز ما را به چنگال کثیف گیرد.

      چند روز پیش یکی از کتاب های تاریخی دبیرستان را باز کردم،  موضوع داخلی آن درباره تاریخ 200 سال گذشته ایران بود،  اما در ابتدای کتاب نوشته بود،  که اسکندر مقدونی و چنگیز مغول و... ایران را گرفتند،  و ایرانی را کشتند و چه ها که نکردند.  ببینید در همان ابتدای کتاب سیستم آموزشی ایران،  می خواهند بگویند،  که ملت ایران ذلیل و خوار و ضعیف و شکست خورده بوده،  در همان ابتدای کتاب می خواهند جوان ایرانی را بکوبند و روحیه او را ضعیف کنند،  و می خواهند داستان برای استعمار شدن ایران درست کنند.  ولی کور خوانده اند،  امروزه جوان ایرانی هوشیار است،  و دیگر اغفال این ترفندها نمی شود.

   عکس از یک مقاله نشریه امرداد درباره دروغ اسکندر مقدونی اهل مقدونی کذایی در کشور یونان،  در این مقاله باز هم پرت و پلاها و دروغ و دونگ های بی سند و مدرک تکرار شده است.  با اینکه آنها می دانند اصل این داستان چه بود،  و با وبلاگ و وبسایت من و بانوی گرامی پرنیان حامد آشنا هستند،  اما چه کنند،  دارند روزنامه نگاری و کارشان را می کنند،  و وظیفه محوله را انجام می دهند،  شاید هم مثل نویسنده مقاله کم سوادند.  البته در چهار چوب قوانین آزادی اندیشه و قلم،  می توانند هر موضوعی را بنویسند،  و هر شخصی نیز برابر با قوانین نشریات پاسخ گوید.  عکس شماره 7838.

   عکس نشریه امرداد،  در این شماره نیز کوروش بزرگ را پدر ایران خوانده است،  و نگفته چگونه بوده،  که بعد از 200 سال خاندن بزرگ او توسط یک جوان بی نام نشان،  از یک سرزمین کوچک بی اهمیت،  که از چند هزار کیلومتری آمده،  نابود شده است.  پس اگر نتوانسته خاندان خودش را گونه ای بنا کند،  که به این سادگی از بین نرود،  چگونه می تواند پدر ملت باشد.

   مهم:  این ضد و نقیض گویی در دو ماه نشریه را،  براحتی بدون هیچ دانش و تحقیق و تحلیل می گویند.

    پرسش از عموم مردم:  آیا ملت ایران پدر می خواهد،  یا خودش می تواند با مرام انسانی و دانایی،  پدر و صاحب و اختیار دار خودش باشد؟

   توجه:  کوروش بزرگ،  بزرگ مردی در تاریخ ایران است،  همانگونه که اسکندر مقدونی بزرگ مردی در تاریخ ایران است،  و از دوره های تمدنی و تاریخی ایران هستند،  مشروح در اینجا.  باید آنها را با واقعیت های تاریخی نگریست و دانست،  نه بیشتر و نه با دروغ و دونگ خارجی.  تاریخ یک علم است،  یک احساس نیست.

تاریخ یک علم است

      تاریخ یک علم است مانند همه علوم،  رشد و تکامل دارد، تغییرات پیوسته و نا پیوسته دارد،  ولی با بقیه علوم یک تفاوت کلی دارد،  و آن این است،  که تاریخ یک ابزار هم می باشد.  ابزاری در دست دشمن،  هر دشمن یک ملت یا یک کشور،  و آنها از این ابزار به نفع خودشان استفاده کرده اند،  و تاریخ شده،  ابزار تاریخ یا در واقع نرم افزار تاریخ.  بویژه در دست استعمار و امپریالیسم،  که بمنظور سبک کارش، چند قرن است در تاریخ دروغ و دونگ گفته است.  از ابزار تاریخ نیز دینها هم طی هزاران سال بهره برده اند،  آنها بمنظور اهداف دینی خودشان گفته و نوشته اند.  پس تا اینجا متوجه شدیم،  که تنها علمی که مهمترین ابزار یا نرم افزار است تاریخ می باشد.  علوم دیگر هم ابزار هستند،  با این تفاوت که آنها صرفا ابزار یا ابزار سازند،  ولی تاریخ نرم افزار است.

     هر تاریخ نویسی خود بخود در انبوه داده های این نرم افزار تاریخ گم می شود،  ولی باهوش های غیر وابسته،  در ادامه مطالعات شان متوجه واقعیت هایی در تاریخ می شوند.  آنها گاهی در گذشته خود،  از داده های نرم افزار تاریخ دروغی استفاده کرده اند،  و بعد متوجه شده اند،  که چه حقه بازی بوده،  و دست به اصلاح می زنند.  ولی گاهی این اصلاحات امکان پذیر نمی باشد،  زیرا در کتابی و نوشته ای و جایی غیر قابل دسترسی است،  فقط باید آنقدر وجود علمی داشته باشند،  که تغییرات در علم را بپذیرند،  نه اینکه فسیل شده در نرم افزار های دروغ باشند.

      من نیز تا قبل از کتاب بانوی گرامی پرنیان حامد و وبلاگ گفتمان تاریخ،  صرفاً اسکندر را سرسلسله اسکانی یا اشکانیان می دانستم،  و از کرونولوژی آن چیزی نمی دانستم.  سال 1356 یکی از عمو های من که سرهنگ تاکتیکی ستاد ارتش بود،  به کنفرانس تحقیقات تاکتیکی جنگ های تاریخی دعوت بود،  که البته خود او یکی از برپا کنندگان اصلی بود.  عمویم مرا نیز که جوان 22 ساله و به تاریخ و ارتش علاقمند بودم،  با خود به این کنفرانس برد.  در این کنفرانس چندین مقاله در رابطه با دروغ حمله اسکندر مقدونی به ایران ارائه شده،  نه صرفا بدلیل اسناد تاریخی،  بلکه بدلایل نظامی این عملیات را غیر ممکن می دانستند.

       قبل از این تاریخ پدر بزرگ های من بوضوح حمله هایی را که من در وبسایت ارگ دروغ شمرده ام،  در آن زمان،  آنها را نیرنگ انگلستان و دروغ می دانستند،  زیرا هر دوی آنها از تحصیل کرده های دوران خودشان بودند،  در اینجا،  و بطور کلی در دوران مکتب خانه و جوانی شان،  هیچ چیز در این باره در ذهن خود و مردم و حتی فولکلوریک بیاد نداشتند و نمی دانستند.  پس براحتی متوجه می شویم،  که این اسکندر و چنگیز و... وجود داشته اند،  اما یک حمله خارجی نبوده،  بلکه یک جنگ داخلی برابر با همه جنگها داخلی بوده است.

      تا اینجا من می دانستم،  و تا دو سال پیش در وبلاگ و گاه نشریات نوشتم،  ولی بانوی گرامی پرنیان حامد تحقیقات وسیع انجام دادند،  و از میان کتاب های تاریخی داخلی،  اصل ماجرا را بیرون کشیدند.  بنابر این بمنظور هماهنگی اطلاعات،  گاه مجبور می شوم نوشته هایی که از ده سال پیش تا دو سال پیش بوده باز نویسی کنم،  و گاه امکان آن نیست.  همانگونه که گفتم تاریخ یک علم است،  و علم گاهی با کوچکترین موضوعی قابل تغییر است،  هم اکنون که این را تایپ می کنم،  اخبار تلویزیون دارد انفجار یک موشک ناسا را نشان می دهد،  موشکی که خسارات فراوان داشت.  این خسارت ممکن است،  از اشتباه در محاسبه چند سیم باشد،  مانند آن که در چند سال پیش هشت فضانورد را کشت.  پس هر آن علم تغییر می کند،  ولی ما باید بتوانیم این تغییرات را درک کنیم،  و در گذشته و دروغ فسیل نشویم.

   عکس انوش در دهانه غار عبادتگاه مهری روستای ورجوی شهر مراغه،  در دورانی نه چندان دور جاهلان آثار این غار را نابود کرده اند،  مشروح در اینجا،  عکس شماره 7842.

      تا ذهن دمکرات نداشته باشیم،  هیچی نخواهیم شد،  حداقل در محیط های مجازی نباید اندیشه و قلم یکدیگر را به بهانه های مختلف بشکنیم و ببندیم،  از این اقدامات ضد دمکراتیک استعمار و امپریالیسم بهره می برد.  وظیفه هر ایرانی روشن فکر وطن دوست است،  این حداقل دمکراسی را پاس دارد.

کلیک کنید:  فهرست ایران و ایرانیان

کلیک کنید:  تحلیل شاهنامه فردوسی

کلیک کنید:  ساختار های تاریخی اجتماع

آبی= روشنفکری و فروتنی،  زرد= خرد و هوشیاری، قرمز=  عشق و پایداری،  مشروح اینجا

    توجه:  اگر وبسایت ارگ به هر علت و اتفاق،  مسدود، حذف یا از دسترس خارج شد،  در جستجوها بنویسید:  انوش راوید،  یا،  فهرست مقالات انوش راوید،  سپس صفحه اول و یا جدید ترین لیست وبسایت و عکسها و مطالب را بیابید.  از نظرات شما عزیزان جهت پیشبرد اهداف ملی ایرانی در وبسایت بهره می برم،  همچنین کپی برداری از مقالات و استفاده از آنها با ذکر منبع یا بدون ذکر منبع،  آزاد و باعث خوشحالی من است.

ارگ   http://arq.ir

 

کلیک کنید:  تماس و نظر