وبلاگ تاریخی و جغرافیایی  " ارگ ایران "

وبلاگ تاریخی و جغرافیایی " ارگ ایران "

مطالب و مقالات از وبسایت ارگ ایران www.arq.ir
وبلاگ تاریخی و جغرافیایی  " ارگ ایران "

وبلاگ تاریخی و جغرافیایی " ارگ ایران "

مطالب و مقالات از وبسایت ارگ ایران www.arq.ir

سالن موزه مجازی دوران صفویه تا قاجاریه

سالن موزه مجازی دوران صفویه تا قاجاریه

از 500 تا 100 سال پیش

  پیش گفتار

. . . این صفحه بزودی کامل پست می شود و ادامه دارد . . .

بادگیر چپقی

   تصویر بادگیر چپقی سیرجان،  تنها بادگیر متفاوت نسبت به دیگر بادگیر های ایران و جهان از نظر معماری می باشد.  بادگیر چپقی که تنها بادگیر ساخته شده بدین شکل است،  برای خانه سید علی اصغر رضوی در شهر سیرجان استان کرمان ساخته شده است.  عکس شماره 5571.

   تصویر کوزه قلیان از طلای ناب آراسته به بهترین فیروزه های نیشابور،  که بسیار خوشرنگ و صاف و جور،  همینطور خوشرنگ ترین یاقوت های سرخ موجود هستند.  در زمان ناصرالدین شاه قاجار ساخته شده است.  عکس شماره 5609.

   جالب:  هر یک از این فیروزه ها بیش از 20 هزار دلار قیمت دارند.

   تصویر توپ برنجی  400 ساله،  به غنیمت گرفته شده از شکست ارتش پرتقال و اسپانیا در مقابل سپاه شاه عباس صفوی در جزیره هرمز.  ساخته شده در1591 میلادی زمان فلیپ دوم پادشاه پرتقال و اسپانیا در پرتقال.  محل نگهداری،  محوطه موزه نادری (آرامگاه نادرشاه افشار) مشهد،  عکس شماره 5567.

 

 

 کلیک کنید:  تاریخ پرچم در ایران

کلیک کنید:  تخت جمشید شاهکار تاریخ

کلیک کنید: تاریخ دوران حکومت خانات ایرانی

آبی= روشنفکری و فروتنی،  زرد= خرد و هوشیاری، قرمز=  عشق و پایداری،  مشروح اینجا

    توجه:  اگر وبسایت به هر علت و اتفاق،  مسدود، حذف یا از دسترس خارج شد،  در جستجوها بنویسید:  انوش راوید،  یا،  فهرست مقالات انوش راوید،  سپس صفحه اول و یا جدید ترین لیست وبسایت و عکسها و مطالب را بیابید.  از نظرات شما عزیزان جهت پیشبرد اهداف ملی ایرانی در وبسایت بهره می برم،  همچنین کپی برداری از مقالات و استفاده از آنها با ذکر منبع یا بدون ذکر منبع،  آزاد و باعث خوشحالی من است.

ارگ   http://arq.ir

 

کلیک کنید:  تماس و نظر

سالن مجازی دوران معاصر ایران

سالن مجازی دوران معاصر ایران

از 100 سال پیش تاکنون

پیش گفتار

. . . این صفحه بزودی کامل پست می شود و ادامه دارد . . .

کتاب فارسی آموز

   تصویر کتاب " فارسی آموز " مختص سال سوم و چهارم ابتدایی،  تألیف مرحوم حبیب الله آموزگار که در سال 1303 هجری شمسی (90 سال پیش) در شیراز به چاپ رسیده است.  مطالب این کتاب درسی شامل ادبیات، تاریخ، جغرافیا و علوم دینی است،  و به خط نستعلیق نوشته شده است.  این کتاب را آقای محمد شریف تیزپا به موزه مردم شناسی اوز (منبع این عکس و متن) اهدا نموده اند.

      تصویر مجوز طبابت 85 سال پیش در ایران،  این پروانه در سال 1308 صادر گردیده است،  عکس شماره 7954.

تصویر وکالتنامه تاریخی،  مشروح در اینجا،  عکس شماره 4651.

 

 

کلیک کنید:  داستان های تاریخی ایران

کلیک کنید:  آینده پژوهی و آینده بینی ارگ

کلیک کنید:  استراتژی ملی مردمی تاریخی ایران

آبی= روشنفکری و فروتنی،  زرد= خرد و هوشیاری، قرمز=  عشق و پایداری،  مشروح اینجا

    توجه:  اگر وبسایت ارگ به هر علت و اتفاق،  مسدود، حذف یا از دسترس خارج شد،  در جستجوها بنویسید:  انوش راوید،  یا،  فهرست مقالات انوش راوید،  سپس صفحه اول و یا جدید ترین لیست وبسایت و عکسها و مطالب را بیابید.  از نظرات شما عزیزان جهت پیشبرد اهداف ملی ایرانی در وبسایت بهره می برم،  همچنین کپی برداری از مقالات و استفاده از آنها با ذکر منبع یا بدون ذکر منبع،  آزاد و باعث خوشحالی من است.

ارگ   http://arq.ir

 

کلیک کنید:  تماس و نظر

بلندای زیبا و بی مانند البرز

بلندای زیبا و بی مانند البرز

پیش گفتار

. . . ادامه دارد . . .

ییلاقات رامسر و تنکابن

      ییلاق های ارتفاعات رامسر و تنکابن و البرز مرکزی بسیار زیبا و جذاب هستند،  بنظر من زیبا ترین نوع خود در دنیا می باشند.  برای رفتن به آن‌ها باید از نیمه راه رامسر به تنکابن،  از مسیر جاده هریس با نام میرزا کوچک خان و جنگل دالخانی،  حدود دو تا سه ساعت در جاده اسفالت عبور کرد.

تصویر گوگل زمین از منطقه،  عکس شماره 7953 .

   ییلاق‌های اکراسر، جنت رودبار و چاک ــ  روستا های ییلاقی جنت رودبار، اکراسر، چاک، چرته، نمکدره، ایزکی، جیررود و... همگی در مجاورت یکدیگر هستند،  این مناطق بسیار زیبا بوده و آب و هوای دلنشینی دارند.

   ییلاق گرسماسر ــ  یکی از زیباترین نقاط رامسر و یکی از شاهکار های طبیعت است،  هوای آن در فصل تابستان بسیار خنک و گاهی سرد است.  دشت ‌های بسیار زیبا،  کوه های بسیار بلند و چشمه‌ های بسیار خنک،  این ییلاق را از سایرین متمایز می‌کند.  دزکول نیز در این ییلاق قرار دارد،  که بسیار زیبا و بلند است،  از بلندای این کوه تمام نقاط رامسر و تنکابن را می توان دید.  گردشگاه های این ییلاق، رستم سر، تله بن، راه کنار، مسجد ابجی, دزکول, فولاد چشمه و...  است،  که هر یک زیبایی خاصی دارند.

   ییلاق لپاسر ــ  بلندترین ییلاق منطقه است،  برای رفتن به آن باید به یکی ازییلاق‌های مجاور مثل نمکدره یا جواهرده  رفت، نمکدره از سایرین به لپاسر نزدیکتر است،  و سپس پیاده یا با اسب به طرف این ییلاق حرکت نمود.  کوه های لپاسر بسیار بلند هستند و در تابستان نیز روی کوه‌ های آن برف وجود دارد،  و کوه سمامس بلند ترین کوه رامسر با ارتفاع ‌٣٦٠٠ متر،  در نزدیکی این ییلاق قرار دارد.  یک یخچال طبیعی در این ییلاق وجود دارد،  که آب این ییلاق، از آن است.  این ییلاق دارای یک اب معدنی به نام اب سیاه قابل شرب است،  گویند برای بیماری‌ های کلیوی مفید است.  برای رفتن به این ییلاق حتما چادر و لباس گرم و تا حد امکان خوراکی به همراه برد.  در ماه شهریور این ییلاق برف می‌بارد.

   جواهرده رامسر ــ  در سی کیلومتری جنوب شهرستان رامسر،  در دامنه کوه های مرتفع سماسوس و در میان مراتع و چمن زارها واقع شده است.  جاده دسترسی به جواهرده از غرب رامسر آغاز شده و در تمام طول مسیر با شیبی تند در کنار دره و رودخانه صفارود ادامه می یابد.  با افزایش ارتفاع در طول مسیر،  به تدریج نوع پوشش گیاهی تغییر یافته و از تراکم درختان نیز کاسته می شود.  در نزدیکی جواهرده،  منطقه کاملا از پوشش جنگلی خارج شده و به چمن زار و بوته زار تغییر شکل می یابد. از همین نقطه روستای جواهرده دیده می شود.

 آبشارهای زیبایی در منطقه جواهرده، خودنمایی می کنند،  یکی از این آبشارها در انتهای روستا و در کنار تخته سنگ بزرگی است.  آبشار صفارود یا آبشار اول جواهرده نیز در 15 کیلومتری جنوب شهر رامسر و رد مسیر جاده جواهرده قرار دارد.  این آبشار فصلی بوده ولی در مواقع پرش منظره زیبایی دارد.  رودخانه صفارود یکی از مواهب طبیعی این منطقه،  از دامنه های شرقی کوه سماسوس در 24 کیلومتری جنوب غرب رامسر سرچشمه گرفته و ضمن عبور از روستا های جواهرده، تنگ دره و صیقل محله از میان جنگل عبور کرده و در شهر رامسر به دریا می ریزد.

   ــ  بنظر من معنی نام جواهرده در حروف هیروکلیف جی نهفته است.

   جواهرده = جو + او + هر + ده = روستای جوی آب کوهستانی.

   جو = جوب، مسیر + او = آب + هر = هرکان، هیرکان، هیربد = منطقه کوهستانی ار + ده = روستا

   بالابند یا جوربند ــ  روستای بالابند در جنوب غربی شهرستان تنکابن و در مرز جغرافیایی شهرستان رامسر قرار دارد.  این روستا در ارتفاعات میان بند جنگل ‌های زیبای شمال قرار داشته و ارتفاع ار سطح دریا از حدود ۵۰۰ متر تا ۸۰۰ متری می‌باشد.  در گذشته شغل عمده مردم این روستا دامداری بوده ولی از حدود ۵۰ سال پیش چایکاری در این روستا شروع شده و امروزه شغل اکثر مردم این روستا چایکاری است.  فاصله زیاد تا شهر تنکابن و همچنین مشکل اشتغال باعث مهاجرت عمده به روستاهای مجاور و شهر شده ‌است.  جمعیت این روستا در گذشته بالغ بر ۲۰۰ خانوار بود ولی در فصل زمستان این جمعیت به حداقل مقدار است.  زیر ساخت‌ های عمده در این روستا شامل جاده آسفالته، آب لوله کشی، برق، تلفن و مدرسه ابتدایی و مسجد است.  اسم این روستا به گویش محلی «جوربند» است.

. . . ادامه دارد . . .

البرز بی مانند

   جاده سبز البرز بی ماننده

      جاده زیبا و با صفای هجده کیلومتری تنکابن تا روستای تکش.  از میدان هفت تیر یا همان گلیجان خودمان در تنکابن،  بسوی جنوب در جاده ای میرویم که باران های لطیف شمال ایران عزیز آنرا شسته و تمیز تر نموده،  به جاده ای میرویم که طراوت دارد،  شادابی دارد،  در هر فصلی و هر روزی و شبی منظره های تماشایی خاص خود دارد.  باغ های پرتقال و کیوی و گل و شالیزارها در دوسوی مسیر بیننده را محو تماشا می کند.  در جاده ای میرویم که البرز سرفراز را مقابل خود می بینیم که به مسافرین خوش آمد می گوید،  در جاده ای میرویم تا خاطره شیرین بیاوریم،  با مردمی مومن، بسیار خوب و مهربان و مهمان نواز، مردمی دلاور که در طول تاریخ درخشیده اند،  مردمی که بخاطر زندگی شاداب و طبیعی عمری طولانی دارند،  مردمی که تحصیل کرده های بیشمار برای خدمت به جامعه ایران بزرگ هدیه کرده اند. 

      بعد از طی چهار کیلومتر در حاشیه رودخانه کلان و خروشان چشمه کیله به روستای پر جمعیت زنگیشا محله می رسیم،  با باغ های کیوی و پرتقال خوش طعمش،  بطول سه کیلومتر در دو طرف جاده با شوق نمونه بودن،  سربلند آرمیده و به تازه واردین خیر مقدم می گوید.  ولی ایکاش مسئولین این سه کیلومتر جاده را که از میان بزرگترین روستای مازندران می گذرد و از پر رفت و آمد ترین مسیر های توریستی و مسافرتی ایران است،  و روستایی دوست داشتنی را دو قسمت کرده هر چه زودتر بصورت بلوار می کردند،  تا آسایش هزاران سیاحتگر و مردم بیشتر فراهم شود.

      سپس از کنار روستا های قدیمی و تاریخی گلیجان و رضا محله، خلخال محله، سیب محله، رودبار کنار، می گذریم.  روستا هایی که هر کدام سرگذشتی شیرین دارند.  از دو راهی جاده های دو هزار و سه هزار می گذریم،  جاده هایی که مسیر آنها افسانه است،  فرح بخش است، انسان در طبیعت بی نظیرش،  بخاطر عظمت طبیعت از خود بی خود می شود،  با چهچه مهاجران کوچک و نسیم خنک کوهساران و نوای رودخانه ای شفاف، و در پهلویش آبادی های بسیار.

     دو راهی را پشت سر می گذاریم و از کنار قریه های کشکو، آخوند محله و سیاهگل چال که در پایین کوه آرام و قرار ندارند، با حکایتی جداگانه در انتظار فردایی بهترند،  شاد می گذریم.  به پل طولانی و زیبای تیران بروی رودخانه شیرود،  شیرود قهرمان،  که از بالای آن دره های خرم البرز را تا اعماق البرز می بینیم،  البرز همیشه جاوید،  البرز سرفراز،  جوجه تیغی با نمکی جنب رودخانه ما را به تماشایش دعوت می کند.  در هوای عطر آگین روی این پل نفس عمیقی می کشیم و انرژی تازه ای می گیریم.  گله اسبی می بینیم که فخر فروشان می چرند.

     به روستای پرجمعیت سلیمان آباد میرسیم با آن بازار سنتی شلوغ که هر چهارشنبه تشکیل میشود،  و تمام مردم را برای دیداری مجدد فرا می خواند،  روستایی که آماده است بگوید من چون شهری هستم،  می خواهم شهری باشم،  شهری مهمان نواز،  لیاقتش هم دارد.

      سپس در مسیری بسمت کوهپایه های البرز میرویم،  به روستای چلاسر که عطر چای کارخانه چای خشک کنی آن تمام فضا را پر کرده و تازه وارد را وادار به مکث می کند،  روستایی همچون دیگر روستاهای همجوارش،  میانرود، خشکرود، که دوست داشتنی هستند و بهترین برنج خوش طعم و شیرین ترین پرتقال و کیوی ایران را تولید می کند.  روستاهایی که وجود امامزاده ها و قدمگاه های تاریخی دلیل بر ایمان مردم است.  در روستای چلاسر از کنار کارخانه شالی خشک کنی که بوی برنجش به مشام میخورد بسمت کوه می پیچیم،  و مقابلمان چراغ قرمز نورانی فرستنده سیما را می بینیم،  و در یک مسیر نیکوتر از گذشته قرار می گیریم.

      به اراضی گسترده جل و باغ های زیبای چای و گل و کیوی می رسیم،  سه کیلومتر راه را با مناظری متنوع و با دید وسیع دریا و کوه و با آواز دلنشین پرندگان زرد و بنفش که به روی کابلها و دکلهای انتقال نیرو ردیف نشسته اند طی می کنیم.  اتوموبیل هایی می بینیم که با گل های خوشرنگ آرایش گردیده و عروس و داماد های امیدوار را برای فیلم برداری یادگاری به جل می آورند.  کارخانه های عظیم و مدرن کنسانتره و آب میوه و سورتینگ و بسته بندی میوه و جوجه کشی و مرغداری را می بینیم،  به روستای جل می رسیم،  روستایی کم جمعیت، آرام، پراکنده در طول چند کیلومتر،  که آینده ای عالی دارد.  هر چندگاه قرقاول های زیبا ما را با عشوی خود مشایعت می کنند.  نیم نگاهی به ردپای جاده قدیم ابریشم و آثار تاریخی بجا مانده می اندازیم،  و کاروانها را با بار زینتی و صدای زنگوله، در خیال می پردازیم.

      وارد اولین پیچ و خم های رشته کوه البرز میشویم و دیدار تازه با درختان جنگلی و رودخانه ای که از درون جنگل می آید،  با خبرهای خوش از برف های کوه،  و گربه های وحشی که با کرشمه به راه خود می روند.  در هر چم این ابتدای البرز،  البرز نامدار و سرفراز،  زیر سایه درختان جنگلی، از بلندیها، شهرها را می بینیم،  روستاها را می بینیم،  مزارع و زمین سبز و فضای آبی زیبا و دریای رنگین مازندران را می بینیم،  کوه های خاکستری سر بفلک کشیده با یخچال های سپید طبیعی را می بینیم،  آواز مسرور بلبلان و ترنم جویبارها را می شنویم.

به روستای تکش یا تیکش می رسیم روستایی محصور میان جنگل و باغ با مردمی نجیب،  روستایی سبکبال، قرار گرفته در اولین بلندای البرز،  از عمق تاریخ با نمای امروزی و نماد های باستانی،  با سنگ های نقره ای و گبرها که در نزدیکی روستا از گذشته های دور بجای مانده،  و داستانها در دل خاک دارند،  و می شنویم زوزه شغالها و نعره گراز های بیشمار که نگهبانان این گرانبهایند.  روستایی که می تواند با داشتن هتل و امکانات دیگر پذیرای هزاران توریست باشد تا از این ایوان البرز سرفراز نظاره گر باشند،  شهر ها، روستاها، کوه های خاکستری سربفلک کشیده با سفیدی برفها، دریای مازندران که به رنگ های مختلف پیداست.

     در سمتی از تکش روستای کوده که کنار رودخانه ای کرشمه ای مفتخر ایستاده،  رودخانه ای که دیدن ماهی هایش انسان را به اشتها می آورد،  با نام جدید ایثار ده با درختان مازو و گردو، خود نمایی میکند،  ناگه روسکی قهوه ای (سمور کوچک محلی) با آن بدن دراز قشنگش ما را به تماشا می گیرد.  همچنان که زیر سایه درخت تنومند راش طلایی ایستاده ایم،  به این فکر خواهیم بود که این فقط  18  کیلومتر در یکی از هزاران جاده ایران عزیز بود،  واقعاً عظمت ایران بی همتاست.

 کلیک کنید:  تماس و نظر

دیدنی های البرز

تعدادی از مناطق دیدنی البرز را در زیر می نویسم و به مرور ادامه می دهم.

تصویر هایی از کوه های البرز،  عکس شماره 370 .

   دریا سر

      از دو جاده زیبای شهر توریستی تنکابن می توان به دریاسر رفت، یکی از میدان کشکو یا همان میدان دو هزار جاده سلیمان آباد،  و دیگری از سه راه خرم آباد شهر شهسوار بسمت منطقه قلعه گردن یا لتاک رفته و سپس وارد جاده جنگلی دوهزار می گردیم که با نسیم کوهستانی یک ساعتی انسان را می نوازد،  از روستا های سنتی،  گلیج پل، مرز لات، پردسر، اشتوج پایین و اشتوج بالا، بلاس، گلستان محله می گذریم و به دوراهی لیل محله رسیده و ادامه می دهیم و روستا های،  کلیشم، هلو کله، میان کوه، نسمه یا نسامه تاریخی را می بینیم و سپس در عسل محله که انتهای مسیر ماشین روست پیاده حرکت کرده و چشم انداز از هر طرف کوه های مرتفع منطقه دو هزار و سه هزار است که چون تابلوی نقاشی طبیعت هر سو گسترده شده،  و کوه های سر بفلک کشیده،  سیالان، کرزیگان، خاندین، یان، نوشا، اجر، گچبکن، و... بیشمارند و آرزوی هر بیننده است که همه را چون دلاوران تاریخ ایران بپیماید.

    شروع پیاده روی و کوه پیمایی از روستای عسل محله که در سمت راست جنگلی و چپ دره پر آب و رودخانه دریا سر که سر چشمه آن از یخچال دائمی قله سیالان 4250 متر و کندیگان 4000 متر که در فصل بهار و تابستان به اوج پر آبی می رسد و با 24 درصد پر شیب ترین رود ایران است به همین دلیل گرگر و غرش آب در طول مسیر موسیقی گوش نوازی به اجرا می گذارد.  جنگل های این منطقه انواع درختان مازی، بلوط، ممرز، راش، سرو، انواع میوه ها ازگیل و انجیر گوجه سبز و گردو و فندق،  جانوران خوشگل و منحصر بفرد، خرس، گراز، شغال، روباه، گرگ، گربه وحشی، کل ، بز کوهی، گوزن و آهو چند قلاده پلنگ،  انواع خزندگان مارها بی خطر و گاه افعی و زنگی، سوسمار، پرندگان، کبک مرغ کوهی شاهین عقاب قوش قرقاول سره جغد انواع بلبل ها.  در مسیر چشمه های گوارایی بی دریغ تعارف می کنند که بیایید و بنوشید و هر چقدر می خواهید ببرید برای سلامتی و کلیه و کبد مفید است.

     دشت دریا سر در پس تپه ای به نام کتنا قرار دارد که بعد از دو ساعت پیاده روی نگار بی همتایش را می بینیم و زمین مرتفع و نرمش را لمس می نماییم.  این دشت چند صد هکتاری در فصول مختلف دیدنی است  در فصل بهار و اردیبهشت پوشیده از گلهای زرد و قرمز و تابستان فقط سبز سبز است.  در پائیز هزار رنگ است و در زمستان یک دست سفید پوش است.  از دشت دریاسر می توان قلل مختلفی را جهت صعود بر گزید از جمله قله سیالان، کندیگان، خانه بن، یان، کنگر چال، سید کل، و علم کوه 4850 متری تخت سلیمان هم نیم نگاهی دارد،  در مسیر های مختلف کوه های بلند،  سخره های ستبر و دیوار های متعدد جهت دوست داران کارهای فنی پیمایی و سنگ نوردی،  عاشقان را به خود جذب می کند.  گردنه الموت دلاوران را دعوت می کند که ادامه دهند و شبی در کوهستان خواب لذت بخش داشته باشند و به قلعه الموت و معلم کلایه بروند و یاد اندیشمندان و شاعران ایران باشند.

   میان لات

    در جاده دوهزار تنکابن بعد از دو راهی عسل محله به سمت راست رو کرده و پیاده رفته،  آنجا منطقه زیبای میان کوه است که مسیر لذت بخش کوه پیمایی آغاز می گردد،  راهی باریک و سبز که در کنار دره ای عمیق واقع است،  رودی سرد که با شتاب از آن دره می گذرد،  این رودخانه خروشان نوشا ست که از کوه های بلند نوشا سرچشمه می گیرد.  اینجا جنگل های انبوه مردم موج های نو را به یاری حفاظت می طلبند،  جاده ای پاکوب و مالرو خبر از قرنها گذر می دهد.  پس از حدود دو الی سه ساعت پیاده روی به میانلات رسیده که چشمه بسیار بزرگ و گورایی دارد و چون رودخانه ای کوچک می ماند.  از میان لات با طی نزدیک سه ساعت پیاده روی در مسیری با شیب حدود 40 درجه به روستای نیر کلابرد و سپس روستای نوشا رسیده،  که یکی از زیباترین ییلاقات منطقه دوهزار است.  از این منطقه می توان به قلل نوشا، شاه سفید کوه، شاه رشید، خشچال، سماموس و.... دسترسی پیدا کرد.  همچنین دو دره بزرگ شگفت انگیز بکر با آبشارهای زیبا از پس قلل پر برف و تنگه های پر شکوه بزرگی طبیعت را به رخ علاقه مندان می کشد که چشم اندازی بی نظیر است.

   چالکی

      مسیر بکر و کم رفت آمد دیگر برای کوه پیمایی چالکی است،  که از روستای هلو کله واقع در جاده عسل محله یا اسل محله آغاز می گردد،  ابتدا مسیر پر شیب است و از کنار خانه های قدیمی و تاریخی می گذرد،  و سپس وارد باغات فندق و گردو شده که چشمه های متعدد در باغ های سر سبزی و صفای منحصر به فرد به این راه می دهد.   با عبور از باغات فندق و از دشت سبز وارد مسیر جنگلی شده که با وجود درختان کهنسال و هم چنین چشم انداز قلل 4000 متری انسان را به خود می خواند تا توانایی و سلامتی خود را حفظ کند و نگرشهای نو به جهان داشته باشد.  پس از حدود دو الی سه ساعت کوه پیمایی به سراپای کر چل چال رسیده که دور تا دور آنرا جنگل انبوه و تاریک فرا گرفته و چشمه های گورای آن را بسیار جذاب تر می کند.

      در طول شبانه روز صدای جوی های آب و آوای جغد و پرندگان مختلف طبیعت را کامل می کند،  جهت دسترسی به منطقه چالکی باید حدود چهار ساعت دیگر کوه پیمایی کرده و با عبور از میان جنگل های بکر در ارتفاع 2500 متری و دیدن چند سرای گاو و گوسفند و چشمه های آب،  در میان سبزی و طراوت و گلهای رنگا رنگ به چالکی رسید.  هر فصل رنگ خودش را دارد،  بهار عطر گلها و تابستان لذت دیگری دارد و پائیز بدلیل خزان برگها و هزار رنگ بودن مسیر از فصول مناسب جهت دسترسی به این مکان است.  در ضمن از سرای پای چالکی می توان به دشت دریا سر رفت که راهی بکر و کم رفت آمد بوده و دیدن و طی کردن آن خوب و کیف کردنی است.

   سیاه سرد

     از شهر تنکابن به سمت گیلان در کیلومتر ده جاده رامسر وارد جاده هریس می گردیم،  رو به جنوب و کوهستان نموده،  پس از عبور از روستای مدرن شده گالش محله وارد جنگل و منطقه دالیخانی می شویم.  جنگل های این منطقه بسیار زیبا و چشم گیر هستند،  بدلایل مختلف بکر تر از جنگل های سایر مناطق کوهستانی در منطقه تنکابن و رامسر مانده اند،  شاید یک دلیل آن صنعتی نبودن چوب این جنگل است.  در کنار جاده تابلوی سفید بی نوشته و نشان آغاز پیاده روی بسمت سیاه سرد را خبر می دهد،  این جالب ترین تابلوی جهان می باشد.  حداکثر یک ساعت تا رسیدن به سیاه سرد زمان لازم است،  وجود چشمه های آب در نقاط مختلف این منطقه میان باغات وسیع گردو، فندق، سیب، گلابی، خیلی دیدنی است،  که در زمان های قدیم از هخامنشیان و اشکانیان و ساسانیان تا پهلوی رونق زیادی به این منطقه داده بود و مکان استراحت مسافرینی بود که در مسیر ییلاقات بالا دست در حرکت بودند. همچنین بزرگترین جاذبه این منطقه آبشار زیبا و جلبکی اینجا است،  که آب رودی کوچک در بالا دست را از ارتفاع حدود 20 متری به سمت پایین پخش کرده که به صورت قطره های ریز فرو می ریزد.  اکثر درختان جنگلی این منطقه، انجیر، مازی، بلوط، سرز، توسکا، راش، است که تا عمق درها و کوه ها گسترده شده اند و حیوانات زیبایی را در خود نگه داشته اند.

   آبگرم و آب معدنی سه هزار

        در دو راهی دو هزار و سه هزار از روستای گلیج پل به سمت چپ و جاده معروف و تاریخی سه هزار روی کرده و از روستا های متعددی چون، توسا کلام، یان دشت، گاو بر، ورزمین، داس دره، آش محله، جارلات، سر اسبی لات، خانیان، سرپل، هلویان، بالان، قاضی محله، یوج، عبور می کنیم.  جاده سه هزار کنار رودخانه خروشان سه هزار قرار دارد که از پر آب ترین تند آبهای ایران بزرگ است،  و بستر آن در بعضی نقاط به 150 متر می رسد.  از روستای بسرن در انتها مسیر اتوموبیل رو کوله پشتی را برداشته و باید پیاده آغاز حرکت کرد،  با عبور از روستاهای شهرستان و درجان به منطقه میانرود رسیده.  اینجا محل تلاقی دو رود بزرگ است،  گرما رود که از ضلع جنوبی قلل هفت خوان و تخت سلیمان سر چشمه می گیرد و دیگری شلف رود که از ضلع شمالی آن کوه های سربفلک کشیده می آید.  شکوه منطقه سه هزار با هیج جا قابل مقایسه نیست،  وجود عظیم ترین توده های کوهستانی البرز مرکزی و دیدن ضلع شمالی رشته کوه البرز سر افراز،  انسان نا خود آگاه به فکر تاریخ نیک فرو می رود،  به قهرمانان تاریخ کوروش بزرگ، آرش کمانگیر، زال، رستم، اسکندر اشکانی و هزاران هزار ایرانی دلاور و دانشمند.  سه هزار مرکز ثلاث و محال بود که در تمدن های کهن مرکز مبادلات اقتصادی سیاسی و اجتماعی سه بخش مهم طالقان و الموت و تنکابن بود.  مسیر آبگرم و آب معدنی در منطقه میانرود جدا می شود،  سمت چپ مسیر آب معدنی،  و در جبهه شمالی قلل لنگری امتداد دارد که وارد دشت زیبای شلف شده، و پا کوب سمت راست که رو به دره می باشد به سوی آب معدنی ره گشوده است.   رنگ زرد و قرمز کنار رودخانه شلف رود که به راحتی می توان تشخیص داد به دلیل رسوب آهن است،  بدین جهت آب معدنی آهن بسیار دارد.  سالهای گذشته طی آزمایشات که توسط کارشناسان انجام پذیرفته بیش از 20 نوع املاح مفید از جمله آهن، کلسیم، منیزیم در آبمعدنی و آبگرم سه هزار تأیید گردیده است.

      مسیر آبگرم از میانرود به سمت راست امتداد دارد،  که پس از روستای میانرود و عبور از رودخانه به روستای کرن و سپس از مزرعه ای بنام اشیتاز گذشته و با حدود دو ساعت و نیم کوهپیمایی به آبگرم سه هزار رسیده.  از دل سنگی ستبر کنار رودخانه ای سرد،  چشمه آبگرم از دل خاک زرد می جوشد،  هیبت آنجا مردم منطقه را واداشته که آن را به حضرت سلیمان نسبت دهند.  منطقه میانرود سه هزار مبدأ صعود به قللی بکر و بزرگ است،  از جمله قلل کوه لنگری که چهار قله آن با ارتفاع بالای 4000 متر می باشند،  مرتفع ترین آن 4324 متر است،  قلل هفت خوان،  کالاهو 4412 متر، لوی نا 4200 متر، کل جال 4200 متر، قبی شرقی و غربی 4339 متر و 4320 متر تخت سلیمان با یخچال عظیم دائمی آن 4659 متر، و بسیار قلل معروف بالای 4000 متر منطقه تخت سلیمان و علم کوه البرز مرکز که به راحتی قابل دسترسی برای ماجراجویان است، مانند، دندان اژدها، میشور، کلجار بن، سیاه غار، رستم نیش، پیت غار، گرده کوه، سیاه کمان، نام هایی تاریخی زبان فارسی،  اگر کوه نورد نیستید به خونه گلی بیایید و با گشتی از نزدیک عظمت ایران را ببینید.

   آرود

      در منطقه سه هزار از روستای قاضی محله پا کوبی به سمت چپ و جنوب شرق ره می گشاید،  و در مسیری از جنگلی با بلندای 1700 متری عبور کرده و ارتفاع می گیریم.  سمت چپ رودی خروشان در عمق دره ای زیبا جریان دارد،  سمت دیگر در جبهه شمالی قلل نواس کوه و اسبه کر استوار ایستاده اند،  که سرچشمه های آن رود وحشی از آنجاست.  پس از گذشتن از جنگل و رودخانه به دشتی زیبا و پر گل می رسیم که در چشم انداز شمالی قلل کوه نرگس، کوه های سیالان، بلس کوه، و.. بسیار دیدنی و لذت بخش هستند.  پس از حدود دوساعت کوه پیمایی به روستای با شکوه آرود رسیده،  امامزاده ای سفید در امتداد محلی با صفا و خانه های نیلی و چشمه آبی زلال و دشتی سبز،  اینجا آرود افسانه ای است.  در اطراف صخره های پرهیبت و شکوه مند، اسپید کر 3742 متر، نواس کوه 3600 متر، بل کوه 3300 متر، زیبا قرار دارند، که ابتدای خط الراس کالاهو و تخت سلیمان هستند.  عظمت وصف نا پذیری آرود هر بیننده ای را یاد سر سختی ها و دلاوری های قهرمانان و مبارزان تاریخ ایران می اندازد که انسانیت و معرفت را در وجود خود سرشته بودند و چون قلل بزرگ ایران محکم می داشتند.  به دلیل بهترین آب و هوا و تغذیه مناسب طبیعی در این روستا از زمان قدیم پهلوانان منطقه آرود زبان زد بودند، که معروف ترین آنها پهلوان صحت بوده است.  به خونه گلی بپیوندید مدتی از زندگی طبیعی لذت ببرید و سلامتی بیابید.

   ولگر

      برای رفتن به ولگر که از دیدنی های تنکابن است،  ابتدا از خونه گلی روستا های جل و چلاسر با اتو موبیل یا دوچرخه و یا پیاده به تکش رفته و از آنجا وارد جنگل انبوه تیکش و آغوز حال شده پس رسیدن به استراحت گاه آغوز حال مسیر کوهپیمایی را به سمت جنوب که مسیر جنگلی و انبوه است پیش گرفته،  حدود دو ساعت از جنگل خارج شده و به منطقه خاص رسیده،  خاص در زبان محلی به کوه های مرتفع عاری از جنگل می گویند، بزودی انوش راوید در این باره خواهد نوشت.  با حدود یک ساعت راه پیمایی به سمت غرب وارد روستای زیبای دلگر گردیده که واقعاً بی نظیر است، در چشم انداز شمالی،  دریای بی کران می درخشد و شهرها چابکسر گیلان تا عباس آباد تنکابن و حومه های متل قو دیده می شود.

   دمیرون، سیف کلایه

      در مسیر دلگر بعد از طی جنگل البته به راهنمایی مربیان خانه گلی می توان به سمت شرق ادامه داد و در خطی نیمه جنگلی و زیبا با همان چشم انداز دشتها و کوه ها و شهر ها به روستای دمیرون و سپس روستای سیف کلایه رسید،  امامزاده و چشمه آب، نوشیدن و گفتن نیاز ها، سردودن شعر و گرفتن عکسهای بی نهایت زیبا.

   سیف کلایه از مسیر دو هزار

     جهت دسترسی به این منطقه به انتهای جاده دو هزار و روستای شانه تراش عزیمت نموده و سپس کوه پیمایی را آغاز نموده،  متأسفانه به دلیل ساخت و ساز های بی رویه ابتدای مسیر کوه پیمایی روح آزار می باشد،  اما با ارتفاع گرفتن و دور شدن از جاده مناظر خوب انسان را شیفته طبیعت می کند.  قلل مرتفع منطقه سیالان و تخت سلیمان و دریای خزر بخوبی مقابل دیدگان هستند،  از کنار چشمه های متعدد گذشته و از سرا هایی با نام های اصیل زبان فارسی پارتی اشکانی،  گرچل جال، کل چال، بند بن، گدو گاه، کالدشت، و روستای زیبای پیش کوه که از دهات قدیمی ییلاقی است با گرفتن عکس های یاد گاری رد شده،  به سمت سیف کلا  رفته،  مسیر این منطقه نیمه جنگلی است.  در بعضی از نقاط تمام جنگلی،  و جاهایی خاص می باشد،  برای دست یابی به این روستا حدود 5 ساعت زمان لازم است، و قلل گردکوه، زرد سر،  کشتمان که هر کدام بیش از 3000 مترند قابل صعود می باشند.

   لشم

     از روستای خانیان جاده سه هزار به سمت غرب و جنوب حرکت کرده و بعد از 45 قیقه پیاده روی به دشت تیراز و امامزاده عوض رسیده که دید مناسبی به یالهای جنگلی شمال رشته کوه البرز دارد.  سپس از مسیر پاکوب وارد جنگل پر پشت منطقه شده که یکی از انبوه ترین و زیبا ترین جنگلهای شمال ایران است،  و گونه های کمیاب جانوری را دارد،  طبق آمار مسئولان محیط زیست بیشترین تعداد پلنگ البرز و تعدادی گوزن در این منطقه می باشند که از بکر بودن این جنگل خبر می دهد.  درختان راش سر بفلک کشیده و بلوط و شمشاد و... در بین راه لذتی باور نکردنی به دست می آید و می اندیشیم که ایکاش بزرگترین اردوی ملی میهنی اینجا برگزار می شد.  پس از حدود یک ساعت راه پیمایی، چشمه ای وجود دارد که آب گورای آن بسیار دلپذیر است،  و حدود دو ساعت بعد به دشت زیبای چرکاکوتی رسیده که عاری از درختان بلند می باشد و به همین دلیل دید مناسبی به قلل سیالان و خط الراس آن و همچنین قلل شاه رشید و داکو دارد.  با حدود سه ساعت دیگر کوه پیمایی به منطقه لشم رسیده که روستای زیبای ییلاقی بشمار می رود و حدود 2500 متر از سطح دریا ارتفاع دارد،  در چشم انداز شمالی با زاویه وسیع،  دریا کاسپین و شهرهای ساحلی دریای مازندران در دید است،  دسترسی به قله 3500 متری بلس کوه از اینجا امکان پذیر می باشد، در لشم خاطره ای زیبا برای دوستداران طبیعت بیادگار می ماند.

   آبگرم فلکده

      جهت دستیابی به این آبگرم از پل جاده سه هزار عبور کرده و به سمت راست و روستای لیرسر رفته،  و در آنطرف روستای لیره سر،  از دو راهی دارکو به راست رفته تا به منطقه فلکده رسیده،  می توان این مسیر را با اتوموبیل و یا دوچرخه طی کرد. کل مسیر جنگلی بیشتر درختان راش و شمشاد بلند است،  آبگرم طبیعی فلکده امکانات مدرن ندارد و علاقه مندان سلامتی در طبیعت به این مکان می آیند. 

   بالان ده

     از مسیر لیرسر به سمت چپ اتوموبیل رو می باشد که درختان بلند چتری بر جاده گسترده اند،  راهی است خوب،  همچنین می توان از مسیر ساکوتی با حدود چهار ساعت پیاده روی از دل جنگل بکر و عبور از سیب چال و روستا های پلیم چال، ونداربن و حنات یا حسنات به روستای بالان ده رفت.  البته می شود با ماشین به حسین آباد رفت و از شیراکنس ضمن دو ساعت راه پیمایی با شیبی تند به بالنده رسید،  هر دو مسیر جذابیت عجیبی دارند، و در راه داستان هایی از وجود گنج های گمشده شهر گمشده شنیده می شود.  بالنده در ضلع شمالی قله کالاهو و خط الراس عظیم آن است که دیواره حدود 2500 متری دارد،  منطقه کلار دشت و قلل آند سرا و گرما کوه و خط رأس آن تا قله داکو و شاه رشید که برای دست یابی به آن  باید از روستاهای گیل زمین و گولاسر عبور نمود.  ضمن اینکه از فلکده نیز می توان با پیاده روی و جنگل پیمایی به گیل زمین رفت ویا در مسیر رودخانه فلکده به گوسفند سرای اگور و از آنجا به گولاسر یا قله شاه رشید رفت.  دریاچه ای در آن سوی روستا قرار دارد که برای دیدن و استراحت کنار آن حدود 45 دقیقه پیاده روی دارد،  دریاچه به شکل هشت انگلیسی می باشد و به همین دلیل به آن دریاچه هشت می گویند،  فصل بهار اوج آبدهی آن است.

تصویر انوش در کوه های البرز،  عکس شماره 373 .

کلیک کنید:  جشنهای ایرانی

کلیک کنید:  تولد ایرانی در تاریخ

کلیک کنید:  سرداران نامی تاریخ ایران

آبی= روشنفکری و فروتنی،  زرد= خرد و هوشیاری، قرمز=  عشق و پایداری،  مشروح اینجا

    توجه:  اگر وبسایت ارگ به هر علت و اتفاق،  مسدود، حذف یا از دسترس خارج شد،  در جستجوها بنویسید:  انوش راوید،  یا،  فهرست مقالات انوش راوید،  سپس صفحه اول و یا جدید ترین لیست وبسایت و عکسها و مطالب را بیابید.  از نظرات شما عزیزان جهت پیشبرد اهداف ملی ایرانی در وبسایت بهره می برم،  همچنین کپی برداری از مقالات و استفاده از آنها با ذکر منبع یا بدون ذکر منبع،  آزاد و باعث خوشحالی من است.

ارگ   http://arq.ir

 

کلیک کنید:  تماس و نظر

جغرافیای استانها و دینی های ایران

جغرافیای استانها و دینی های ایران

پیش گفتار

این صفحه بزودی پست می شود

 

 دیدنی های اشکورات

   منطقه باستانی اشکورات دارای قدمتی چند هزار ساله است،  و شامل دو بخش می باشد،  بخش اشکورات پائین ــ  یا بخش اشکورات گیلان،  که مربوط به حوزه بخش کلاچای شهرستان رودسر است،  از روستاهای جنگلی رحیم آباد شروع،  تا به ابتدای روستا های اشکور بالا می رسید،  که دارای وسعت زیادی و جمعیت فراوانی است.

   بخش اشکورات بالا ــ  در حوزه استان مازندران و شهرستان های تنکابن و رامسر واقع است،  این منطقه در قسمت علیای اشکور گیلان و در منتهی الیه جنوبی جاده شوسه آن قرار دارد.  دارای یازده آبادی است،  که تقریباً در حاشیه رودخانه پر آب آن که از کوه های خش چال، پلهم دشت و غیره سرچشمه می گیرند،  قرار دارند.  آنها مردمانی خون گرم رئوف ساده و بی آلایش هستند،  که با گله داری و کشاورزی روزگار می گذرانند.  می توان با اتوموبیل از طریق شهر های تنکابن و رامسر،  مناطق اشکورات را در تمام فصول طی کرد.

      دامنه کوه های خش چال این منطقه،  در فصل بهار با چشمه ها و آبشار های پر آب خود،  زیبایی فراوان دارد،  و همچنین پوشیده از ریواس طبیعی و ارگانیک واقعی است.  مناطق اطراف و دامنه ای کوه بلور همانند،  خرم چاک، بزاین، بزاکوه، پس دره، سیاه دشت، شام تله، تله سر، و غیره،  هر کدام دارای جلوه ها و چشم انداز های کم نظیر هستند.  چشمه ها و رودخانه ها، دره ها، آبشارها، صخره ها، دیواه ها، چمنها، مراتع و گیاهان رنگارنگ مجموعه ای از یک طبیعت بکر کوهستانی را با خود دارند.  اگر قصد صعود به قله های اشکورات مانند،  بزاکوه و غیره را داشته باشید،  یک روز وقت لازم است،  زیرا همه آنها در ارتفاع سه هزار متری واقع شده اند.  بعضی از آنها برای صعود و کوه نوردی تازه و فوق العاده هستند.  در اعماق جنگل های شمال جا های زیبا و دیدنی فراوان وجود دارد،  به ویژه در جنگل های غرب استان مازندران،  با دوربین بیایید عکس و گزارش تهیه کنید.

بی نام ها و فراموش شده ها در دیدنیها

   گبرستان بی نام ــ  در بلندای کوهی جنگی، و سبز نزدیک روستای سیاهگل چال،  شهر  تنکابن،  گبرستانی بی نام آرام آرمیده،  و در انتظار دیدار عاشقان تاریخ شکوهمند ایران عزیز است.  گبر هایی که در زیر سنگ های تنومند قرار  دارند،  و تصور اینکه چگونه اینها را،  که هر کدام چند تن وزنشان است،  بر فراز قله آوره اند،  انسان را به  تعجب می اندازد.  این مکان که با درختان سترگ احاطه گردیده،  چشم انداز عالی دشت و کوه و دریا دارد،  و میتواند محل خوبی برای جلب توریست و کاوش های باستانی باشد.  جاده ابریشم هم از این نزدیکی عبور می کرده،  که امروزه با هزاران تکه سفال رنگارنگ بجا مانده از قدیم،  در میان راه باغ های مرکبات خوش مزه،  کشاورزان زحمت کش، قرار دارد.  سیاهگل چال روستایی است زیبا بر فراز تپه ای به همین نام،  نامی  یادگار از گذشته های دور،  از زمانی که مردم همه و همه در طبیعت می زیستند.  آدمی با دیدن اینهمه آثار تاریخی و طبیعت بی نظیر میگوید، واقعا عظمت ایران بی همتاست.

   قلعه گنج فراموش شده ــ   برفراز تپه ای جنگلی و سبز در روستای نسامه  7  کیلومتری جنوب چلاسر،  قلعه ای فراموش شده،  بروی دنیائی از گنج آرام آرمیده،  شاید در دل پر شکوهش در انتظار دیدار عاشقان تاریخ با هیبت ایران است.  گشتی در لابلای سنگ های سترگ، و آجر های بزرگ خزه گرفته،  و هزاران تکه سفال که سنگفرش قلعه گنج است.  انسان به گذشته های دور می رود،  زمان حکومت اشکانیان مقتدر،  که نسا و نسامه ها عبادتگاه هایشان بوده،  و نزورات خود را بی ریا تقدیم میکردند.  امروزه آن گنج در ساختن هتلی،  و پذیرایی از توریستها،  و مشتاقان تاریخ شیرین ایران عزیز براحتی بدست می آید.

   افسانه دو هزار  ــ   در میان کوه های البرز،  البرز سرفراز،  که با قلل سفید بلند،  به بلندای شور عاشقان طبیعت،  از پی طلوع و غروب خورشید،  که در آسمان پاک میدرخشد،  از شهر زیبای تنکابن،  همان شهسوار طبیعت،  بسمت جنوب در جاده ای خوش منظره می رویم،  و به سرزمین سیمرغ در البرز مرکزی پا می گذاریم،  اینجا افسانه دو هزار است.  بهتر است بگوییم که جاده دوهزار تمام طبیعت بی جان و جاندار است.  همه و همه در یکجا و با روح شاد به استقبال تازه وارد می آیند،  و شکوه خود را بی دریغ به دوستداران تقدیم می کند.  آثار باستانی فراوان،  قلعه های ویران،  گبر های خاموش ولی گویا،  سفال های شکسته منقوش بازمانده از گذشته های دور،  در کنار ویلا های رنگارنگ متعدد،  که با بزرگی خودشان نوید آینده دگرگون جاده سبز دوهزار تنکابن را می دهند.  برای دیدن جاده دوهزار بیایید و از دیدن اینهمه طبیعت بر بام ایران بزرگ لذت ببرید،  و بگویید ایران بی همتاست.

   بیشه ای انبوه و سبز ــ  برای دیدن بیشه ای انبوه و سبز،  کنار رودخانه ای خروشان و شفاف در روستای با صفای کوده تنکابن رفته بودم.  روی تخته سنگی سفید نشستم،  رودخانه مقابلم و بیشه پشت سرم،  فریاد آبها خبر از البرز رشید می آورد،  و عطر بیشه از مازندران قهرمان می گفت،  بیاد دوست کویتی خود افتادم،  که برایش از اینجا گفته بودم.  گفته بودم شیخ،  ما جایی داریم که افسانه است،  رویاست.  شیخ هم می گفت،  آرزویش اقامت چند روزه در آن طبیعت بی پرواست.  گفته بودم،  شیخ روستایی زیبا کنار جنگل انبوه و....،  شیخ چشمانش را بست و گفت،  بگذار بقیه داستان را بگویم،  با کوله بار عشقم در جاده ای خوش منظره می گذرم،  و با نفس عمیق اکسیژن پاک شمال ایران را می بلعم.  مردمان مهربان و مهمان نواز مرا بی ریا به سفره گسترده اشان دعوت می کنند،  پرندگان رنگارنگ هنرمندان مقابل دوربینم می چرخند،  و هوای لطیف و آسمان آبی جایگاه روحم و....،  نا گه با بانگ اذان مسجدی با گنبدی طلایی و مناره های بلند به خود آمدیم،  و با رویای شیرین شیخ خداحافظی کردم.

   تصویر های محلی،  1 ـ انگور محلی تنکابنی،  که در تمام جهان فقط محصول روستاهای این شهرستان می باشد، 2 ــ آمادگی برای عید، 3 ـ عکس تاریخی شالیزار، 4 ـ منظره یک خونه محلی زگالی کم پیدای امروزی. عکس شماره 4520.

کلیک کنید:  مردوک یا ماردوش

کلیک کنید:  آفت های مهم کشاورزی و انسانی

کلیک کنید:  شهر های مهم تاریخی و باستانی ایران

آبی= روشنفکری و فروتنی،  زرد= خرد و هوشیاری، قرمز=  عشق و پایداری،  مشروح اینجا

    توجه:  اگر وبسایت ارگ به هر علت و اتفاق،  مسدود، حذف یا از دسترس خارج شد،  در جستجوها بنویسید:  انوش راوید،  یا،  فهرست مقالات انوش راوید،  سپس صفحه اول و یا جدید ترین لیست وبسایت و عکسها و مطالب را بیابید.  از نظرات شما عزیزان جهت پیشبرد اهداف ملی ایرانی در وبسایت بهره می برم،  همچنین کپی برداری از مقالات و استفاده از آنها با ذکر منبع یا بدون ذکر منبع،  آزاد و باعث خوشحالی من است.

ارگ   http://arq.ir

 

کلیک کنید:  تماس و نظر

دو روستای دیدنی چلاسر و جل

چلاسر زیبا را ببینید

      چلاسر در 11 کیلومتری جنوب غربی شهر تنکابن استان مازندران و در دهستان سلیمان آباد قرار گرفته است،  حدود 150 خانوار جمعیت دارد،  در گذشته نه چندان دور همین 30 سال پیش روستایی کشاورزی و خیلی با صفا بود.  امروزه این روستا مانند بسیاری از روستا های ایران تغییرات ناپیوسته زیادی کرده است.

    ــ  چلاسر = چل + سر = (چل = چال + سر = محل) = محل چال یا جلگه. 

      باد های توفنده پائیزی چلاسر یا چلاسر های ایران،  اشخاص هنرمند را به پرواز می آورد و این پرواز تجسمی از عشق است،  احساسات و هنر در هم می آمیزند و گردشگری نوینی را رقم می زنند که هشتمین هنر می شود.

تصویر خوش آمد گویی به چلاسر،  عکس شماره 1905 .

   ــ  آدرس چلاسر و جل ــ  استان مازندران،  شهر تنکابن،  میدان هفت تیر،  دهستان سلیمان آباد،  چلاسر و جل.

  هنر گردشگری در چلاسر،  روستایی  که عطر چای کارخانه چای خشکنی آن  تمام فضا را پر کرده، و تازه وارد ها را وادار به مکث میکند،  به به بهترین  چای دنیا.  روستایی که خوش طعم ترین برنج و شیرین ترین پرتقال و کیوی ایران را تولید میکند،  با امام زاده و قدمگاه های تاریخی،  که دلیل بر ایمان قجری مردم پاک است.  مردمی فعال و زحمت کش،  و با عزت و احترام،  که  تحصیل کرده هایشان بسیار است.  از کنار کارخانه شالی خشک کنی، که بوی فرح بخشش به مشام میخورد،  بسمت کوه می پیچیم و در یک مسیر بسیار نیکو به روستای جل می رویم.  نوشتن از چلاسر و جل تنها گفتن تعریفها و مشکلات نیست،  بلکه نوعی دفاع از حقانیت از دست رفته تاریخی روستا های ایرانی است،  که برای بازسازی آن هنر گردشگری باید به کمک بیاید.  پیام و شعار سازمان جهانی گردشگری سال 1983 میلادی،  سفر کردن یک حق و یک مسئولیت شناخته شده است،  در گذشته ها سفر کردن یک نوع سبک زندگی به شمار می رفت،  که در جهان رواج داشته و دارد،  بویژه در ایران،  که سرزمین ایل یا ای + ران بود،  تعریف مشروح در اینجا.  کوچ و ییلاق و قشلاق برای تمام مردم،  از حکام تا توده مردم در تمام سال جریان داشت.  ولی امروزه سفر کردن را می توان به عنوان هنر،  بررسی و تحلیل کرد،  و باید آنرا بعنوان هنر به مردم شناساند،  تا بتوانند دیدگاه متفاوتی از گردش پیدا نمایند.  هنر به هنر های دستی، هنر های ترسیمی، هنر های نمایشی و... طبقه بندی می شود،  و چون امروز روابط عمومی به عنوان هنر هشتم قلمداد می گردد،  می توان آن را جزو هنر های رفتاری دانست،  و سفر کردن را هم به عنوان هنر،  بهتر است از گروه همین هنر های رفتاری حساب کرد.

از جل زیبا دیدن کنید

      روستای کوچک و کم جمعیت ( جل )،  معروف به جل چلاسر در / ۱۲  کیلومتر جنوب غربی شهر تنکابن، و در دهستان سلیمان آباد قرار دارد.  با مناظر بسیار زیبای طبیعی کوهپایه ای،  و سبز و جنگلی همراه با  آواز دلنشین پرندگان  رنگارنگ.  جاده  قدیم ابریشم از این روستا می گذشته و آثار تاریخی حفاظت نشده ای، در کنار این روستا قرار دارد،  که  دیدنشان به انسان آرامش می دهد.  جاده آسفالته و برق و آب لوله کشی روستا،  که با  خرج و دست توانای مردم انجام یافته است،  و نیز بخش خصوصی سرمایه گذاری های زیادی، در این روستا کرده است.  کشاورزی عمده روستا ی جل باغ های مرکبات، و چای و کیوی و گل و کشتزار های برنج است،  که شغل و درآمد اصلی مردمی می باشد،  که تمام سال در کار و تلاشند.  بسیاری از اهالی تهران، و شهر های دیگر برای اقامت دائم به این روستا آمده،  تا از آّب و هوای مناسب،  و چشم انداز کوه دریا استفاده کنند،  و به کار های کشاورزی و صنعتی به پردازند،  که البته باعث افزایش قیمت زمینها و باغات شده است.

      به سرزمین کوچک جل بیائید، و از دیدن این همه منظره طبیعی، که در هر فصل زیبایی خاصی دارد لذت ببرید، و در این نمونه یک روستای ایرانی به این فکر خواهید بود، که عظمت ایران بی همتاست.

   ــ  جل =  بلند، بالا.

      35 سال پیش چلاسر و جل و تقریباً تمامی روستاهای گیلان و مازندران خیلی با صفا تر از امروز بودند،  نه دیواری بود و نه دری،  آرامش خالص طبیعی حکم فرما بود،  مردم شاد و سر زنده مشغول کار کشاورزی و دامداری بودند.  بهای زمین و باغ بسیار کم بود،  از قرار متری 5 تا 50 ریال، اما امروزه ارزش آن بالای متری 300 هزار ریال و حتی تا چند میلیون تومان است،  که با حساب ارزی بیش از هزار تا ده ها هزار برابر می شود.  جمعیت نسبی حدود پنج برابر شده،  و تعداد اتوموبیل ها تا یکصد برابر افزایش یافته است،  صدای گوش خراش موتور سیکلتها و کامیون ها بی نهایت برابر شده است.  خانه های چوبی و گلی و سفالی خوشگل جمع و جور با هوای طبیعی مطبوع (عکس خونه گلی  جای خود را به خانه های مدرن امروزی داده است،  که برای گرم و سرد کردن آنها غیر از اینکه انرژی زیادی مصرف می شود،  مجبورند کولر و وسایل دیگر را هم از کشور چین بیاورند،  و تجارت وارداتی و مصرفی رونق گرفته و تولیدات محلی و بومی خوب ایرانی برای همیشه رفته اند.  البته این مشکل اینجا نیست،  در تمام جهان این وضع گسترش یافته،  و زمین طبیعی و خوب ما،  دارد بر انسان می شورد،  و با گرم و سرد شدن های بیشتر از خود دفاع می کند،  و بشر را تهدید می نماید.

    توجه کنید:   نقاط بکر و نازی وجود دارد،  که هنوز کسی به آنها توجه نکرده است،  در اینجا ببینید.

      دیگر چون هزاران سال تاریخی،  اقتصاد منطقه چندان بر پایه تولیدات کشاورزی و دامی نمی گذرد،  در گذشته تولیدات محلی اینجا به تمام ایران و خارج صادر می شد،  ولی امروز پایه اقتصاد بر اساس فروش زمین کشاورزی برای ساخت ویلا به غیر بومیها می گردد،  مرحله بعد از حقوق هایی است که توسط بخش دولتی گسترده و بزرگ ایران عزیز به کارمندان می دهند،  سومین در آمد اقتصادی از کشاورزی است،  تولیدات دامی بسیار کم شده است،  چهارمین درآمد منطقه از گردشگران نان و پنیری و آبگوشتی داخلی بدست می آید.  بیشتر جوانان تحصیلات خوبی دارند و علی ترین رفتار و نزاکت در جهان را دارند،  اما فاقد توانایی تولید فکر نو کار و کار یدی هستند.  اقتصاد ملی و تاریخی کاملاً به اقتصاد نفتی تبدیل شده است،  و جوانان چشم به این اقتصاد دوخته اند که هر آن ممکن است با بحران های جهانی دگرگون شود.

   جالب:  جوانان عزیز بیائید مطالب دیدنی و جالب،  پیشرفتها و کاستی های شهرها و روستا هایتان را به اینترنت بکشید تا همه جهان زیبایی ها و خوبی ها، عظمت و بزرگی ایران را دریابند.  غیر از دیدنی ها، از انبوه مراسم و جشن های محلی که در حال فراموش شدن هستند،  بنویسید و عکس و فیلم بگیرید.  خرافات های بعضی از قدیمی ها را یاداشت کنید و ریشه یابی نمایید،  مثلاً من دیدم،  که دامداران کوچک محلی،  شیر را غروب نمی فروشند،  تخم مرغ را شرایطی می دهند،  یا برای گلو درد به نزد خاش گیر می رفتند،  و خیلی چیز های دیگر که باید یاد داشت شوند،  و ریشه یابی تاریخی و فرهنگی شوند.  یکی دیگر از مشکلات بیکار نشستن دورهم در کوچه و بازار و گفتن مسائل بی اهمیت و سطحی و یا از این و آن گفتن است،  پدیده دیدن سریال های بی محتوای تلویزیونی تا آخر شب،  و موضوعات دیگر را بگویید و بنویسید،  البته بسیاری از اینها مشکلات جهانی است.

عزیزان چلاسر و جل، خبر، عکس، مقاله و آگهی، جهت این وبلاگ ارسال نمایند.

عکس هایی از چلاسر و جل،  شماره 1925.

بهترین لبنیات ارگانیک

      یکی از مهمترین غذا های بشر،  از ابتدای تولد تا آخر عمر لبنیات سالم است،  ولی امروزه در تمام جهان،  لبنیات هم مانند بسیاری چیز های دیگر بدست سرمایه داری لجام گسیخته افتاده،  صنعتی و ترکیبی شده است،  و انسانها را از لبنیات ارگانیک محروم کرده اند.

   تصویر شماره 4529 ،  گاو های محلی آقا سهراب در ییلاق کوه های چلاسر و جل،  این گاو های سالم در طبیعت بی نظیر کوهستان البرز بهترین تغذیه ارگانیک را دارند،  و بهترین و طبیعی ترین شیر را می دهند.  هفته ای یکی دوبار آقا سهراب 7 – 8 کیلو شیر را دم در منزل تحویل می دهد،  و از آن سرشیر خیلی عالی و خوش طعم بی نظیر می گیرم،  و ماست و پنیر درست می کنم.  اینجا تنها دیدن کوه ها و مناظر زیبایش نیست،  بلکه این لبنیات هم جزئی از کوه هاست،  با خیال راحت از این شیرها می خوریم،  نه از کشور چین با ملامین و دارو آمده،  نه کارخانه ای بخود دیده است.  اما دست روزگار و تغییرات ناپیوسته قرن نو،  دارد این طبیعت را بهم می ریزد،  جنگلها را به غارت می برند،  که متعاقب آن فرسایش خاک و تغییرات آب و هوایی را بدنبال دارد.  منجمله آب شدن یخچال های طبیعی،  و نیز  با آمدن ریزگرد های عراقی و عربستانی به ایران،  یکی دو سال است بارش های اینجا همراه آنهاست،  که خود مشکلات غیر قابل تصوری را خواهد داشت.  دیگر اینکه برای حفظ بردن درخت های چند هزار ساله یا حتی چند ده هزار ساله،  گالشها یا دامداران تاریخی ایران را از کوه و جنگل بیرون کرده اند،  و چند سالی است که چشایی مردم فقط بسمت لبنیات صنعتی چرخیده است.

آبشار بزرگ البرز


      تصویر شماره 4470 ،  آبشار بزرگ البرز،  پس از طی راه زیبای آسفالته تنکابن به سلیمان آباد،  و در انتهای این مسیر از لشتو بطرف کوه پیچیده،  و در یک جاده جنگلی بی نظیر که درختان تنومند فوق العاده دیدنی دارد می گذریم.  جنگلی که اکثر درخت های تنومند آن را بی رویه و با بزرگترین غلط تاریخ بشر قطع کرده اند،  و لاشه آنها منظره دلخراش در میان جنگل مخروب شده باقی گذاشته است.  بعد از طی حدود 20 کیلومتر در جاده خاکی سخت،  به بزرگترین آبشار کوهستان البرز مرکزی می رسیم،  که از ارتفاع 60 متری حجم عظیم آب به پائین می ریزد.  بدلیل دور بودن و جاده خراب آنجا بسیار خلوت است،  و جای مناسبی برای اقامت یک روزه تفریحی می باشد.  جایی است که عطر گیاه های مختلف در فضا پیچیده،  آب گورا  دارد و مناظری که تا کنون دیده نشده خیلی دلپذیر است،  غیر از قطع درختان تنومند که برده اند،  بقیه بکر مانده اند.  اگر بجای قطع درختان،  کمی آنجا سرمایه گذاری می کردند،  درآمد خیلی بیشتری از بردن چوب درختان داشت.  درختانی که نبودن آنها آب و هوا را دگر گون و طبیعت را خشن می کنند،  درختانی که پول چوبش حرام می شود،  و دود نبودنش به چشم ملتی بزرگ می رود.

 کلیک کنید:  تماس و نظر

چلاسر نمونه رنسانس روستایی

      معمولاً نام رنسانس یا زنده کردن اروپا بر یک مدت از تاریخ اطلاق میشود که از فتح قسطنطنیه در سال 1453 به وسیله ترکان عثمانی آغاز می گردد و به مرگ الیزابت ملکه معروف انگلیس در سال 1603 خاتمه پیدا می کند.  20 سال گذشته در ایران عزیز با حرکتی نو روبرو بودیم،  که آنرا می توان رنسانس روستایی یا زنده کردن روستاهای ایران نامید.  در این مدت شاهد بودیم که جوانان روستایی بخاطر سلامت محیط و هوش خوب به درجه های بالای علمی رسیده اند و از بینش ثابت گذشته گذر کرده و تحولاتی فکری را در روستا بوجود آورده اند.  تحولاتی که از بدو پیدایش روستا تا ابتدای قرن 21  تقریباً ثابت بوده است،  و طی قرنهای گذشته هرگز تصور آن نمی رفت که واژگون شود.  این تغییرات بسیار قابل ملاحظه می باشند،  در این دوره که از نظر تاریخی بسیار کوتاه می باشد،  اصلاحات مدرن و اجتماعی بوقوع پیوسته است.  احیا یا زنده کردن روستاها بدون اخطار قبلی و یا اقدامات مقدماتی شروع شد،  و این مسئله از نظر تولیدات سنتی روستاها تاثیر زیادی داشته و امروزه این نوع کارها در حال از بین رفتن است.  همچنین باعث شده تولیدات کشاورزی و دامی نیز تغییرات اساسی نماید.  امروزه جوانان روستایی دیگر نمی توانند چون کشاورزان گذشته در کارهای سنتی درگیر باشند،  آنها می خواهند از جدیدترین روشهای علمی و صنعتی برای کار و تولید استفاده کنند.  این مسئله تضاد و در هم آمیختگی در کار تولید محصولات روستایی بوجود آورده،  که خود مشکلی است و نیازمند تدبیری نو می باشد.  برای اتخاذ روشهای نو و هماهنگ سازی های مدرن دانایی قرن 21 لازم است،  که در مقاله قرن سنت گریزی توضیح داده ام.  بنابراین لازم سازمان جدید دولتی یا غیر دولتی تشکیل شود تا برنامه هایی علمی جهت این مهم و زنده شدن روستاها را بعده بگیرد.  توجه نکردن به رنسانس روستایی ایران خطراتی دارد،  منجمله پاشیده شدن شیرازه کار و تولید در روستاها.  لازم به یاد آوری است از گذشته ها ملت ایران دشمنانی داشته و آنها همیشه سعی می کردند ایرانی ها را ضعیف نشان دهند،  در اینباره در  جنبش برداشت دروغها از تاریخ ایران  توضیح داده ام،  که مطالعه آن را به عزیزان توصیه می کنم.

   پرسش از عموم:  آیا هر روستا بدون هماهنگی با دیگر ارگان های دولتی و غیر دولتی،  می تواند مسیر تحولات را در قرن 21 سپری کند؟

تصویر منزل انوش در چلاسر و جل در برف،  عکس شماره 1910 .

آخرین مرز گیلان و مازندران

      از زبان قدیمی های چلاسر شنیده ام،  که این  روستا مرکز خان نشین شرق گیلان بوده،  و شهری در شرق گیلان و یا این قسمت از غرب مازندران وجود نداشته،  و تمام این منطقه  پوشیده از جنگل و چراگاه بوده،  و مقدار کمی برنج  تولید میشده.  برنج و محصولات دامی و جنگلی،  توسط  گاری به اسکله کوچک و چوبی واقع در کریم آباد،  تنکابن، حمل میگردید،  و در آنجا با  قایق های هشت یا ده متری در جهت باد،  به انزلی یا محمود آباد می بردند،  و در شبکه  توزیع و صادرات آنروز ایران قرار می گرفت.  البته این خان نشین شرق گیلان،  نزدیکی هایی هم با خان نشین،  در غرب مازندران داشته،  و بهمین  جهت در زمان تعیین استانها در دوره رضا شاه،  به مازندران پیوسته شد.  همانطور که همه چیز جنبه مادی آن مطرح است،  احتمالا دلایل مادی خوانین و نفوذ آنان،  در این تقسیم بندی منظور گردیده.  مصلحت منطقه و مردم،  که به جهت دوری از مسیر های فرهنگی و علمی در طول تاریخ و گذشته ها دست نخورده باقیمانده بودند،  به حساب نیامده.  حتی گفته شده است که میرزا کوچک خان،  خان نشین چلاسر را،  آخرین مرز شرقی گیلان بحساب می آورده،  و بدین منظور در ابتدای جاده دو هزار و سه هزار،  نزدیکی این روستا مبادرت به انبار اسلحه،  برای ایجاد پادگان مرزی نموده که امکان آن نشد،  و این انبار تا کنون کشف نگردیده.

      در کتاب های تاریخی آمده، در گذشته های دور،  زمان اشکانیان این منطقه مرکز زندگی آماردها بوده،  و آنها از گله های اسب و گاو و خوک حکومتی،  در اینجا حفاظت می کرده اند،  که مخصوصا در زمان جنگ، این گله ها را همراه سپاه میکردند.  روزی آماردها نا فرمانی کرده،  و سرکوب شدند و به مرکز ایران،  خوار و ورامین کوچ داده شدند.  همانطور که در وبلاگ  جنبش برداشت دروغها از تاریخ ایران گفته ام،  این نوشته ها و گفته های تاریخی بیشتر جنبه داستانی دارد،  تا  تاریخ واقعی،  تاریخ را باید علمی بررسی کرد.  در هر صورت، همانگونه که از جغرافی منطقه پیداست،  در گذشته های دور منطقه جنگلی و چرا گاهی بود،  و زندگی مردم به جهت نزدیکی کوه به جنگل و جلگه و سپس به دریا،  و وجود مالاریا در تابستان،  و بارندگی زیاد در زمستان،  ییلاق و قشلاقی و دامداری بوده.  البته جاده ابریشم،  از جنوب روستای چلاسر و از روستای جل از دامنه کوه می گذشته،  اما این مسیر شمالی جاده ابریشم،  کم گذر تر از مسیر جنوب البرز آن بود.

    اگر اگر اگر،  این منطقه با امکانات طبیعی و عالی که دارد،  توریستی بین المللی شود،  در آمدی خیلی بیشتر از کشاورزی و کمک های نفتی دولت پیدا میکند،  و حتی  میتواند،  به دولت هم کمک مالی بدهد،  و بیکاری از بین برود، و مشاغل جدید و بسیاری برای جوانان بقیه جاها  باشد.  بزودی مشروح و آمار لازم جهت آگاهی توریستی می نویسم.

   پرسش از عموم:  آیا شما پیشنهادی برای توریستی شدن منطقه دارید؟

میانرود سرزمین عشاق

      روستای زیبای میانرود در دوازده کیلومتری تنکابن و میان دهستان سلیمان آباد قرار دارد،  این روستا یکی از بهترین انواع مرکبات ایران را تولید میکند،  محصولات دیگر این روستا برنج و گل و چای و کیوی است،  که به تمام ایران فرستاده میشود.  جوانان فعال تحصیل کرده زیادی از این روستا،  باعث افتخار ایران در تمام جهان هستند.  رودخانه ای زیبای کرشمه ای دارد،  که از کنار این روستا آرام میگذرد،  در دو طرف آن جنگل و باغ های سر سبز خود نمایی می کنند،  و مناظر دلپذیری و باور نکردنی بوجود آورده است.  بسیاری از تهران و دیگر نقاط ایران،  برای دیدن و اقامت و حتا اقامت،  به این روستا می آیند.  چشمه ای با پله های بلند،  عطر آکنده پونه در هوا،  رنگ گل های بفشه و پامچال،  چشم بیننده را روشن میکند.  آبی گورا از دل زمین،  صفای روح را می آورد،  گویند هر کس از این آب بنوشد عاشق میشود،  و چه کسانی آمدند و جرعه ای به کام زدند و عاشق رفتند.

دو روستای زیبای آخوند محله و جل آخوند محله

      در راستای شمال جاده ابریشم،  و در دامنه کوه های زیبایی که چون گوهر سبز میدرخشند،  دو روستای تاریخی قرار گرفته است.  به گفته یکی از اهالی قدیمی،  در گذشته این دو روستا از مراکز عمده تولید لبنیات و گوشت بودند.  ولی امروزه با داشتن جوانان با هوش و تحصیل کرده بسیار،  و برپایی شهرک صنعتی،  عمده ترین مرکز صنعتی غرب مازندران گردیده است.  که این مسئله باعث افزایش قیمت زمین گردیده است.  عمده ترین تولیدات کشاورزی این دو روستا برنج مرغوب ایرانی،  کیوی و گل و مرکبات،  لبنیات و گوشت می باشد.  تولیدات شهرک صنعتی رو به رشد آن،  به تمام نقاط ایران ارسال میشود.

      از میان باغات سبز و خرم و در دامنه کوه سیاهگل چال،  که با مناظر زیبای خود هر بیننده را به سپاس از طبیعت می گمارد،  با طی دو کیلومتر از روستای جل چلاسر،  به جل آخوند محله میرسیم.  در این مسیر با خود خواهیم گفت،  که این منطقه با کلی دیدنی طبیعی،  و گبرستان و آثار تاریخی،  می توانست نگینی در گردش گری جهانی باشد.  البته این وظیفه جوانان با هوش و با استعداد منطقه است،  که سرزمین خود را به بهترین وضعی در جهان بشناسانند.  ما در قرن سنت گریزی،  باید قدرت عمل خود را نشان دهیم،  و حداقل در اینترنت معرف ملی گرایی محلی خود باشیم.

   پرسش از عموم:  بنظر شما بهترین ایده برای شکوفایی بهتر منطقه چیست؟

حیات وحش در چلاسر و جل

      نزدیکی کوه و جنگل و جلگه در چلاسر و جل،  با چشم انداز خیره کننده و تازگی آب و هوا،  بهترین موقعیت گردشگری را فراهم آورده است.  شکوه طبیعت همراه با فرهنگ خوب مردم این دیار،  می تواند پیش درآمد یک کانون گردشگری شود،  که در تمام فصول سال توریست های داخلی و خارجی به این منطقه بیایند.  یکی از این موقعیت های گردشگری،  اکو توریسم و دیدن جانوران در طبیعت است،  که در ادامه جلگه های گیلان و مازندران و ارتفاع البرز مرکزی و غربی می باشد.

      در زمینه حیات وحش،  بخش وسیعی از جانوران این منطقه مهاجر هستند،  که به صورت فصلی به اینجا می آیند،  و بخشی از آنها نیز کوچ عمودی دارند،  و در واقع تمام فصول،  اطراق گاه دائمی برای آنها کمتر قابل تصور است.  برخی از آنها ویژه جنگل هستند،  و گروهی از آنها کمتر در جنگل دیده می شوند،  و برخی دیگر فقط در مناطق کوهستانی زندگی می کنند،  و یا در طول و عرض کل ارتفاعات در تردد هستند.  حیات وحش چلاسر و جل در،  جلگه ها و جنگل و ارتفاعات اطراف عبارتند از:

   پرندگان:  قرقاول، گنجشک ها، کبک، قمری، کبوتر جنگلی، فاخته، یاکریم، دارکوب، کلاغ سیاه، کلاغ، زاغ، سار، آبچیلک، بلدرچین، توکا، سار، جغد، باقرقره، دلیجه، سبزقبا، زنبور خوار، عقاب طلایی، حواصیل، خوتکا، سلیم خرچنگ خوار، چکاوک، شاهین، قوش، کوکو، خروس وحشی، گیلان شاه، کاکایی، پرستو، سبزقبا، توکای باغی، چرخ ریسک، کورکوری، هدهد، دری، دراج، بلدرچین،  .

   خزندگان:  انواع مار، مار آتشی، مار درفشی، یله مار، افعی، مار کرمی، غوک، سمندر، مارمولک، چلیپا.

   حشرات:  دودم، مگس، تله گز، خرمگس، گاومگس، سگ مگس، پشه، شپش، جیرجیرک، کفش دوزک، رکنا، و...

   حیوانات وحشی:  پلنگ، یوزپلنگ، خرس، گرگ، شغال، روباه، کفتار، گراز، گربه وحشی، خوک، موش صحرایی، اشگلا، سنجاب، سمور، راسو، خرگوش، جوجه تیغی، مرال، شوکا، رودک، قوچ، میش، بز، پاژن، و...

  بسیاری از این حیوانات مانند،  کل، بز، مرال، شوکا، کبک، خرس، قرقاول در تیرس شکارچی ها بوده،  و چه بسا نسل بسیاری از آنها در حال نابودی می باشد.  حدود 30 سال پیش در این منطقه طبیعت همراه با حیات وحش براحتی و فراوانی در اطراف آدم وجود داشت،  ولی امروزه طبیعت کاملاً دست خورده است،  و کمترین حیات وحش وجود دارد.

   مهم:  چه بهتر است،  مردم منطقه به این طبیعت در حال از بین رفتن اهمیت بدهند،  و هر کار و برنامه ای که لازم است انجام دهند،  تا نسبت به احیای آن اقدام فوری صورت گیرد. 

4606

   عکس آقای احمد خلعتبری در کنار تابلوی کارخانه ترنج بالا،  و عکس کارخانه شرکت ترنج تنکابن پائین،  عکس شماره 4606.

      با آقای احمد خلعتبری دوست خوب قدیمی ام،  معروف به آقا کامی،  که پر سابقه ترین پرسنل این  کارخانه می باشد،  و حدود 20 سال با شغل نگهبانی در آن مشغول کار است،  گفتگوی کوتاهی کردم:

      احمد خلعتبری:  چند سال پیش این کارخانه بهترین کنسانتره را تولید می کرد،  حدود 700 تن در سال،  اما به مرور تولید کارخانه کم شد.  با اینکه بهترین وسایل و مدیریت خوب دارد،  اما امروزه کمترین تولید،  در حد هیچ دارد.  می بایست دولت به این موضوع رسیدگی کند،  بیشترین کارگران متخصص رفته اند،  چند ماه چند ماه حقوق نمی دهند،  چون کار و تولید نیست،  خوب متعاقب آن پول هم نیست.  من با بیست سال کار در اینجا و نزدیک به 45 سال سن،  دیگر توانایی و استعداد کار در جای دیگر را ندارم،  و نمی توانم تصور کنم شغل دیگری داشته باشم،  اینجا خانه من شده است.  در ضمن این کارخانه می تواند تولیدات مختلف،  شربتی و نوشابه ای هم داشته باشد.

      انوش راوید:  آیا از بین رفتن و کم شدن باغات مرکبات،  بعد از سرمای چند سال پیش،  و ادامه ویلا سازی ها،  و تحصیل کرده شدن بچه های کشاورزان،  که دیگر نمی توانند به باغ های سنتی برسند،  و موضوعات دیگر باعث شده تولید مرکبات کم و به کارخانه آسیب برساند؟

      احمد خلعتبری:  بله کم شدن باغات هم مهم است،  و باعث شده تولید مواد اولیه یعنی مرکبات هم کم و گران شود،  گرانی سوخت و برق هم علت دیگر است.  اما می توان با جایگزین های دیگر کارخانه را فعال کرد،  مدیریت هم بدنبال جایگزین می گردد،  اما هنوز مورد خوب و حمایت شده یافت نشده است.

      کارخانه ای که در بهترین و خوش آب و هوا ترین جای ایران قرار دارد،  وسیع و مدرن است،  نباید چنین سرنوشتی داشته باشد.  با رشد روز افزون علمی و صنعتی،  و بهترین تکنیک های تولید در جهان،  احتمالاً این کارخانه،  قبل از اینکه حداقل سرمایه ملی مصرف شده را پس دهد،  باطل خواهد شد.  تا دیر تر نشده باید آنرا بخوبی بگردش کار و تولید در آورد،  یک کشور و مردم فقط با برنامه های درست،  و با کار و تولید سربلند خواهد ماند،  نه با افسانه ها و دروغ های تاریخ.

تصویر کلبه ای روستایی در چلاسر و جل،  عکس شماره 3544 .

عاشورا در چلاسر و جل

      تقریباً تمام مردم بخش مرکزی شهرستان تنکابن،  و روستا های چلاسر و جل این بخش مسلمان شیعه هستند،  و مراسم مذهبی را بخوبی برگزار می کنند.  در تمام مدت این مراسم،  روح ساده و پاک خدمت گذاری و صمیمیت و صفا در جریان است،  و کمک و یاری در روستا بخوبی جریان دارد.

   عکس مراسم و عزاداری عاشورا در چلاسر،  تاریخ 12 محرم 1434 هجری قمری،  عکس های شماره 3551 تا 3554.  عاشورا،  به معنی دهم است،  و دهمین روز از ماه محرم در گاه‌شماری هجری قمری،  روز مقدس مسلمانان است.  شهرت این روز نزد شیعیان به دلیل وقایع عاشورای سال ۶۱ هجری قمری است،  که در این روز حسین بن علی،  امام سوم شیعیان و یاران وی،  در رویداد کربلا در جنگ با لشکر عمر سعد شهید شدند،  شیعیان در این روز سوگواری می‌ کنند.

 کلیک کنید:  تماس و نظر

تکش یا تیکش

      تکش،  نامی تاریخی بازمانده از گذشته های پر ابهت ایران است،  با شنیدن این نام به یاد حماسه ها و دلاوریها می افتیم،  به یاد قهرمانیها، رشادتها،  که همه تاریخ ما را پر کرده است.  در ادامه مسیر چلاسر و جل،  به روستای تکش یا تیکش میرویم،  روستایی در 18 کیلومتری جنوب غربی شهر تنکابن استان مازندران.  از میدان هفت تیر تنکابن،  در مسیر جاد های سبز بسیار زیبا یی قرار میگیریم،  ابتدا روستای بزرگ و پرجمعیت زنگیشا محله است،  که مردمی خوش مشرب دارد،  و یکی از بزرگترین تولید کنندگان پرتقال خوش طعم ایران بزرگ می باشد.  این روستای زیبا به طول سه کیلومتر،  در دو طرف جاده،  شکوهمند قرار گرفته،  و به هر تازه واردی خوش آمد می گوید.  ولی ایکاش این سه کیلومتر که یکی از پر رفت و آمد ترین جاده های روستایی ایران است،  به صورت بلوار بود،  چون لیاقت آن را دارد.  سپس به دو راهی دو هزار می رسیم،  که جاده دو هزار و سه هزار،  خود تعریفی و دیدنی و افسانه ای جدا گانه دارد.  ولی ایکاش به این وضع بی سامان رسیدگی،  و از ساخت و ساز ویلا های بسیار جلوگیری میشد.

      بعد به روستای سلیمان آباد میرسیم،  روستایی باسابقه تاریخی طولانی،  و در راه رشد،  ولی باز ایکاش به این روستا بیشتر رسیدگی میشد.  سپس چلاسر و جل،  و اولین بلندی البرز یعنی تیکش.  در هر چم جاده تکش مناظر دلفریب میبینیم،  از بلندیها شهرها را میبینیم،  دریا را میبینیم.   در سمت دیگر کوه های البرز سرفراز را با،  آن یخچال های طبیعی امروزه بیشتر آب شده،  همراه با صدای دلنشین پرندگان،  که در هر فصلی و هر روزی و شبی زیبایی خاص دارد.  باغ های پرتقال که گوهر گرانبها در خود دارند،  و گاهگاه قرقاولان زیبا،  که از نزدیک پرواز میکنند.  تکش روستای قدیمی با جمعیت کم ولی دنیایی برای تعریف،  آثار تاریخی و گبر های زیادی در نزدیکی روستا قرار دارند،  که انسان را به یاد گذشته های دور و آنهایی که در اینجا بودند،  و زندگی جالب و کاملا طبیعی داشتند، می اندازد.

      مردم پر کار تکش،  همگی در تمام ساعات روز،  مشغول کار کشاورزی و دامداری و باغداری هستند،  و عمده تولیدات شان،  مرکبات، چای، کیوی، فراورده های دامی، مقداری برنج،  و صنایع دستی از قبیل چادر شب،  و پارچه و غیره بوده است.  عمر مردم در حین سلامت به خاطر زندگی طبیعی بالا می باشد،  و داستانها دارند،  که در فرصتی دیگر از زبان این انسان های با صفای قدیمی خواهم گفت.   بیائید و ببینید تا بیشتر باور دارید،  زیبایی و دل نشینی ایران بی مانند است.

تصویر منظره ای از روستای تکش،  که نقاط بکر و دست نخورده فراوان دارد،  عکس شماره 4529.

دهستان سلیمان آباد تنکابن

      دهستان سبز و زیبا و تاریخی سلیمان آباد،  با پانصد کیلومتر مربع وسعت،  و یکصد و چهل روستا و هفتاد هزار نفر جمعیت،  به مرکزیت روستای بزرگ چهار هزار نفری سلیمان آباد است.  از ده ها شهرستان ایران عزیز بزرگتر است،  در تعطیلات و تابستان،  جمعیت دهستان تا سه برابر افزایش می یابد.  براحتی میتواند یک بخش خوب و آباد باشد،  که آرزوی مردم این حومه است.  جلگه حاصلخیز مازندران قهرمان در قسمت شمالی،  و کوه های سر بفلک کشیده البرز سر فراز،  در قسمت جنوبی دهستان قرار دارند.

      تولیدات کشاورزی ودامی،  که در آمد عمده مردم دلاور این بخش است،  از قبیل:  برنج ــ چای ــ مرکبات ــ کیوی ــ گل ــ گوشت مرغ ــ لبنیات،  به تمام ایران و خارج ارسال میگردد.  صنایع کوچک مختلفی مانند:  برنجکوبی ها،  چوب بری ها، و کارگاه های تعطیل شده ای  مانند:  صنایع  جنگلی  و فیبر و تخته سه لا،  و غذایی و بسته بندی میوه،  و  کارخانه چای دارد.  مدارس متعدد خیلی خوب،  که دانش آموزان بسیار درس خوان،  تحویل اجتماع میدهند.

      آثار تاریخی حفاظت نشده ای مانند:  گبرها، قلعه ها، غارها،  در نقاطی خرم و با صفای دهستان قرار دارد،  که دیدنشان به انسان آرامش میدهد.  در صورت باز سازی آنها،  میتوانند پذیرای هزاران توریست داخلی و خارجی باشند،  و بلکه قسمتی از بیکاری مردم را هم بکاهد.  در کنار جویبار آرام،  و آواز دلنشین پرندگان رنگارنگ، از روی درختان تنومند و زمین چمن زار،  که قطرات آب چون گوهر می درخشند،  مقبره  مجتهد سلیمان محمد تنکابنی،  صاحب کتاب  قصص العماء،  در سلیمان آباد قرار دارد.

      سلیمان آباد کاملاً استعداد شهر شدن،  و مرکز بخش بودن را دارد،  ولی فاقد شهر داری و پاسگاه نیرو انتظامی است.   چهار شنبه بازار پر رونقش،  در وضع آشفته و کنار خیابان تشکیل میشود،  که ترافیک و شلوغی زیادی درست  میکند،  ایکاش مانند بسیاری از کشورها،  سوله ای یا حتی مکانی،  برای این بازار ایجاد میکردند.

عکس هایی از سلیمان آباد

تصویر مسجد و شرکت تعاونی سلیمان آباد،  عکس شماره 7511 .

عکس یکی از نانوایی های سلیمان آباد،  عکس های شماره 7512 و 7513.

      آقای نعمت مسئول این نانوایی که آنرا اجاره کرده می گوید:  مسئولین باید کمک نمایند تا نانواها بتوانند وسایل و تجهیزات جدید بخرند،  و کیفیت و تولید انواع نان را افزایش دهند.  او ادامه می دهد،  با گرانی روز افزون وسایل،  دیگر برای افراد و کارگران ساده میسر نیست،  تا حتی یک نانوایی کوچک برای خود ایجاد نمایند،  و بزودی شاهد این خواهیم بود که نانوایی های کوچک و خود اشتغال بسته خواهند شد،  و نان های کارخانه ای جای آنها را خواهند گرفت.  باید به مخ ها و مخترع های روستایی یاری رساند،  تا بتوانند طرح های بهتری مخصوص روستا های خودشان بکشند،  و اجرا نمایند.

عکس هایی از چهارشنبه بازار سلیمان آباد تنکابن،  عکس های شماره 7514 و 7515 .

جامعه ای نو در روستا بسازیم

      روستاهای زیبای بخش مرکزی تنکابن،  با استعدادهای کمیاب خود و با جوانان تحصیل کرده و با هوش هر روز بهتر می درخشد.  از خوبترینها که بتوان تصور کرد برای این سرزمین سبز و زیبا قابل دسترسی می باشد.  فقط لازم است اندکی از خود گذشتگی داشت و کمی هم اهمیت و همیت ملی خرج کرد،  تا بخش مرکزی تنکابن ستاره تابناک در جغرافیای پهناور ایران گردد.  سرزمینی که افزایش قیمت زمین در آن طی 30 سال گذشته بیش از ده هزار برابر بوده که در تمام ایران و جهان بی سابقه می باشد.  برای بالا بردن تواناییهای این سرزمین ابتدا باید مشکلات را شناخت،  خطرات را بررسی کرد،  راهکارهای سازنده ارایه داد،  همکاریهای دولتی و غیر دولتی را جذب کرد،  آگاهی لازم به جوانان تحصیل کرده برای این مسیر داد.  مردم خوب و غیرتمند ایران بالاترین قدرت برای بدست آوردن خواسته های ملی و میهنی و سازندگی را دارند،  و می توانند بهشتی افسانه ای بسازند.  مسیر تکامل اجتماعی و فرهنگی ایران با چهره ای نو که در گیتی و تاریخ نمونه ندارد،  قدرتمندانه پیش می رود و آنچنان شگرف خواهد شد که جهانی را دگرگون می کند.  آرزومندم همه امیدوارانه در جهت بهتر و برتر از گذشته بودن گام بردارند.  آیا شما برای سازندگی بهتر پیشنهادی دارید؟   

سیندرلا در چلاسر و جل

 تصویر سیندرلا در چلاسر،  عکس شماره 4013 .

     شرایط اجتماعی این سالها که تغییرات ناپیوسته سریع داشته است،  و در قرن سنت گریزی توضیح داده ام،  باعث شده اشخاص زیادی را چون سیندرلا نماید.  سیندرلا هایی که به جای دعوت به قصر شاهی،  روانه روستاها می شوند،  تا شاهزاده افسانه ای را در رویا بیابند،  و آسایش جدید در زندگی تجربه کنند.  اما بر خورد های این تغییرات ناپیوسته،  آنها را به بعد های چندم و ناشناخته می رساند.  این سیندرلایی که در تصویر 4013 می بینید،  و خودش را با لوندی در میان دست هایش پنهان کرده،  خانم بسیار شاداب و خوبی است،  که از تهران آمده و در یکی از باغات باصفای رامسر مقیم شده،  و تمام تلاش او بازگرداندن پوشاک و زندگی سنتی،  مربوط به تمام ایران در بین جوانان با ذوق و ملی گراست.  او در محل زندگیش خانه ای گردشگری و اکو توریست خانوادگی دارد،  که خود موزه ای دیدنی است،  اگر می خواهید ببینید بروید به:  گته گلی خانه.

مردی از دل طبیعت

      بهمن مردی است،  که تنها در دل طبیعت و با طبیعت و امکانات طبیعی و اولیه زندگی می کند،  و به همه می گوید:  که در آخر بشریت مجبور می شود،  به زندگی اولیه و طبیعی باز گردد.  بهمن یک مکتب و فلسفه آورده،  بازگشت به زندگی ساده گذشته و احترام به طبیعت و زمین ما.  باید تا دیر نشده،  بهمن و مکتب او را،  حرفه ایها بررسی و تحلیل های نوین کنند،  و سپس با برنامه های تدوین شده،  مورد حمایت مردم و دولت قرار گیرد.  البته من درباره فرهنگ بهمن کمی مشکل دارم،  عقیده دارم باید بسوی تمدن جدید با بهترین شیوه های علمی رفت،  و کلاً بازگشت به عقب برای بشریت امکان ندارد،  آن تمدن نوین که پیش روی ما قرار دارد،  مطمئنن متفاوت است.

   تصویر بهمن هنگام پختن نان با یکی از سبک های خودش در خونه گلی چلاسر،  1388 خورشیدی،  همانگونه که در عکس می بینید تمام وسایل شخصی و لباس های بهمن سنتی و محلی است.  عکس شماره 4528 .

   توجه:  بمنظور آگاهی از فرهنگ و تز بهمن،  مجموعه ای از مقالات و سفر نامه های نوشته او را،  در وبلاگ قرار داده ام،  با مطالعه آنها نظر خود را بدهید.

کلیک کنید:  اینجا دانلود نوشته های بهمن

میوه پرتقال شهسوار

      نام میوه پرتقال از نام کشور پرتقال گرفته شده،  در گذشته های ایران بزرگ نام آن اورنج بود،  که هموزن نارنج و تورنج و غیره میباشد.  اورنج در زبان انگلیسی و همچنین تمامی زبان های اروپایی،  هیچ هموزنی ندارد.  در اوایل قرن شانزده میلادی،  پرتقالیها که جنوب ایران و خلیج فارس را گرفتند،  این میوه را برای شاه وقت در مرکز ایران بردند،  و شاه وقت ایران گفت،  به نام آنها پرتقال بگویید،  دستش درد نکند چقدر وطن پرستی!!!.

کلیک کنید:  تمدن کهن آتلانتیس

کلیک کنید:  استوانه کوروش بزرگ

کلیک کنید:  معنی نام شهرها و روستا های ایران

    توجه:  اگر وبسایت ارگ به هر علت و اتفاق،  مسدود، حذف یا از دسترس خارج شد،  در جستجوها بنویسید:  انوش راوید،  یا،  فهرست مقالات انوش راوید،  سپس صفحه اول و یا جدید ترین لیست وبسایت و عکسها و مطالب را بیابید.  از نظرات شما عزیزان جهت پیشبرد اهداف ملی ایرانی در وبسایت بهره می برم،  همچنین کپی برداری از مقالات و استفاده از آنها با ذکر منبع یا بدون ذکر منبع،  آزاد و باعث خوشحالی من است.

ارگ   http://arq.ir

 

کلیک کنید:  تماس و نظر 

تاریخ مستند سازی های تقلبی و القاء دروغهای تاریخی

تاریخ مستند سازی های تقلبی و القاء دروغهای تاریخی

پیش گفتار

این صفحه بزودی کامل پست می شود

فیلم های مستند تقلبی

      این روزها با وجود کامپیوتر و اینترنت و ماهواره،  و کلاً تکنولوژی های جدید،  همان دروغ گو های تاریخی که قبلاً از آنها نوشته ام،  دارند با ساخت فیلم های جعلی و حقه بازی،  بیشتر و بیشتر دروغ های بی پایه و اساس تاریخی را بخورد ملت های ساده می دهند،  تا مقاصد خود را پیش ببرند،  مانند نام گذاری جعلی برای خلیج فارس.  در این فیلمها که می خواهند وانمود کنند مستند علمی و تاریخی است،  یک نفر مجری که مثلاً تاریخ دان است،  در صحرایی، رودخانه ای، یا قلعه خراب شده ای می ایستد،  و بدون هیچ گونه مدرک و سند کلی پرت و پلا می بافد.  مثلاً می گوید:  در این مکان سربازان الکساندر یا همان اسکندر مقدونی،  هر یک صد تا، هزار تا سرباز ایرانی را کشتند،  و جوی خون راه انداختند،  یا چنگیز مغول از این راه آمد و ملیون های ایرانی را کشت و ایران را نابود کرد.  البته هیچ وقت اینها در این فیلم های حقه بازی ساخته پرداخته استعمار و امپریالیسم،  نمی گویند ایرانی ها دارای تمدن باشکوه و قدرتمند بودند،  ایرانی ها فرهنگ بالا داشتند،  و بدلایل جغرافیایی و تاریخی سازنده بخش مهمی از تمدن بشری بودند،  این چیز ها را هیچ وقت نمی گویند.  فقط پا فشاری دارند وانمود کنند،  دروغ های تاریخ واقعی است،  و ایرانی ها هیچ و پوچ بودند،  و براحتی شکست می خورده و کشته می شدند.

      در این فیلمها،  دروغ های زیادی از قدرت، ابتکار و اسلحه، ارزش فرماندهی الکساندر مقدونی یا چنگیز مغول و پیروزی های آنها می گویند و می سرایند،  و از میان اشیا موزه ها و آثار تاریخی اندکی چیزها را بی مدرک و دلیل به اینها نسبت داده و می دهند.  نمونه آنرا در نبرد نو پدید نوشته ام،  از نبوغ و زرنگی و آدم کشی و انسانیت از همه چیز ضد و نقیض می گویند،  که همگی هیچ توجیه علمی در تاریخ اجتماعی ندارند.  ضد نقیض گویی در داستان های دروغی تاریخی،  کتابها و فیلم ها زیاد است،  آنها مملو از بی سوادی هستند،  نمی دانم کدام یک را بررسی نمایم.  در جایی می گویند الکساندر کوتاه قد بود،  در جایی می گویند بلند قد بود،  جایی می گویند بیمار و روان پریش بود،  جایی و فیلم دیگر سلامت و قوی و مصمم،  حتی خدا پرست بود یا خدایی نبود،  خلاصه هر بی سوادی سادگانه چیزی از الکساندر مقدونی و چنگیز مغول و این قبیل آدم های دروغی می گوید.

      با تمام این تعریف ها و خالی بندی ها همگی در یک چیز مشترک هستند،  که الکساندر خیلی مشروب و می می نوشید،  چنگیز از رعد و برق می ترسید و خرافاتی بود،  چه کسان خیالی به ایران پیروز شدند!.  آن با این دروغها خودشان را گول می زنند،  درست مانند ماجرای بهلول که به دروغ گفت ته بازار غذا می دهند،  و دید تعداد بچه دویدند بروند غذا بگیرند،  و خودش باورش شد که ته بازار غذا می دهند،  ظرفی برداشت و خود هم دوید.  سادگان فکر می کنند این دروغ های تاریخی پایه ای است،  و به خطا می روند،  همین کار را آنها در عراق و افغانستان کردند،  دویدند تا ثروتی را که الکساندر از این جاها برده آنها هم بگیرند،  و به این ترتیب جهان شان را به نابودی اقتصادی و اجتماعی رساندند.

      نوشته هایی در تاریخ یونان و مقدونی می باشد،  که از الکساندر می گوید و آن هیچ ربطی به اسکندر اشکانی ندارد.  همانگونه که قبلاً نوشته ام،  با حقه بازی در تاریخ نویسی،  الکساندر را بجای اسکندر اشکانی جا زدند،  گنجشک را رنگ کردند،  و بجای قناری جا زدند.  مانند امروز که مقابل چشممان دارند تاریخ سی سال گذشته را عوض می کنند،  و نام خلیج فارس را جعلی و تقلبی می کنند،  آنها مانند همان دروغ گویی های تاریخی نیاز به مدرک و سند ندارند.  عزیزان اغفال نشوید بیایید دروغ های تاریخی را از ذهن تان بیرون بریزید،  و بطرف واقعیت و کشف واقعیتها از روی اسناد و مدارک و آثار واقعی بروید،  تا در نهایت ما ایرانی ها سریعتر و بهتر وارد تمدن جدید کنترل انرژی شویم.

      آن عده از ایرانی ها هم که در ساخت و ترجمه این دروغها برای دشمنان کار می کنند،  بدانند اینها کاری سیاسی و مغز شویی است،  نه علمی و تحقیقی،  چون هیچ سند و مدرک ارائه نمی دهند.  آنها بخود آیند و دست از این کار بردارند،  بدانند در گمراهی فکر و دانش مردم نقش دارند.  البته این عده شاید چندان گناهی هم نداشته باشند،  آنها می بینند و می خوانند عده ای از ایرانی های هم میهن شان،  که مثلاً تاریخ دان هم هستند،  به راحتی ایران و ایرانی را شکست خورده از همه معرفی می کنند،  و دروغ های تاریخی دشمنان استعماری را طوطی گونه تکرار می کنند،  آنها می پندارند شاید واقعیتی در پس این دروغ های بی سند و مدرک نهفته است.

      تمام این کارها مانند تولید فیلم هایی از دروغ های تاریخی،  آتش تهیه برای ایجاد تاریخ و قدرت دروغی برای تک های فرهنگی و اجتماعی به قاره کهن است.  مانند گوگل و خلیج فارس که هنوز ماجرای آن تمام نشده،  نیروی دریایی آمریکا یعنی دولت آمریکا برای تغییر نام خلیج فارس جلو آمد،  و سپس با فشار ایرانیان عقب نشست.  نمی شود با حملات توده ای دشمن را که در سنگر مستحکم نشسته شکست داد،  باید با کار علمی و تحقیقی نبردی را که خود ما ایرانی ها با داشتن باور های دروغی ساخته ایم به پایان ببریم.  جوانان با هوش نباید بگذارند جامعه در دروغ های تاریخی فسیل شود،  می توانند با کمک کارگاه فکر سازی،  شکوفایی و نو آوری و خلاقیت را به جامعه و کل کشور و حیات ملی بدمند.  این را باید در نظر داشت،  ما نمی توانیم با همه جهان در افتیم،  باید با افشاگری و کشف واقعیت های تاریخی و اجتماعی،  همچنین کار فرهنگی دقیق و حساب شده،  حرکت بسمت تمدن جدید را سازمان دهیم.  همچنین باید مواظب بود در دام های طرح جدید قرار نگرفت،  که در آخر آن گشنگی باعث بشه عاشقی یادمان بره.

      سران بریتانیای قرن های 18 و 19 دروغ های تاریخ را می دانستند،  برای همین براحتی توانسته بودند، سه چهارم جهان را در اختیار و کنترل بگیرند.  تحلیل های امروزی که از نیمه دوم قرن 20 شروع شده،  دیگر تمام برنامه ریزان جهانی دروغ های تاریخی را نمی دانند،  و در پس زمینه ذهن آنها امثال دروغ های اسکندر مقدونی و چنگیز مغول شکل گرفته،  که رفتند و کشتند و گرفتند،  چون در مدارس چنین خوانده اند.  آنها فکر کردند می توانند کار های تاریخی را تکرار کنند،  و با لشکر کشی های پر خرج به قاره کهن،  اقتصاد هایشان را به بحران کشیدند،  و چیزی از گنج های دروغی که اسکندر مقدونی برده بود گیر نیاوردند.  البته هنوز نمی توانند درک کنند که این مشکل تحلیل از پس زمینه ذهن آنها در اشتباه دانستن از تاریخ است.  همانگونه که آنها نتوانسته اند تاریخ و تاریخ اجتماعی را تحلیل کند و بدرستی بدانند،  نمی توانند ادامه آن یعنی حال و آینده را نیز تحلیل کنند.  برای این اشتباه های خود در تحلیل ها شکست در برنامه های اقتصادی و اجتماعی هنوز نمی دانند که باید بدنبال واقعیت های تاریخی بروند،  ولی آنها دست به توجیه های متفرق بی اساس می زنند.

      بارها تکرار کرده ام و یکبار دیگر می گویم،  اگر از گذشته دور از دروغ و بدرستی ندانیم،  نمی توانیم برای آینده برنامه ریزی نماییم،  ابتدا ما ایرانی ها باید از سندرم اسکندر مقدونی نجات پیدا کنیم،  عناصر و عوامل حقیقت گرا را شناخته و همگرایی ایجاد نماییم.

   پرسش از عموم:  آیا شما تاکنون نقدی بر فیلم های تاریخی نوشته یا گفته اید؟

   جالب:  غیر از فیلم های مستند تاریخی،  استعمار و امپریالیسم سعی می کنند فیلم های مختلف برای همه اقشار بسازند و هر آنچه که می خواهند در آنها برای پیشبرد اهدافشان بگویند....

 

سندروم اسکندر مقدونی

     در علم روان شناسی واژه  Cognitive Deduction  را داریم،   Cognitive  را می توان به معنی دانستن و یاد گرفتن نامید،  و  Deduction  را نتیجه گیری گفت.  که در جمع علم روان شناسی به معنی این است که فرد با تکرار اطلاعات،  توجه کنید فقط با تکرار،  و با علم اینکه آنها مبنای حقیقی ندارند،  به آن اطلاعات ایمان می آورد.  حتی اگر فرد از صحت آنها و یا دروغ بودن آن آگاهی نداشته باشد.  مهم این است که فرد سودی در تکرار این اطلاعات داشته باشد،  مانند نمره 20 در مدرسه.  حتی ناخود آگاه تظاهر می کند،  مطلبی که می گوید،  واقعیت است،  مانند نوشتن کتاب و نمایشنامه.  تکرار ها باعث میشود به آن چیز ایمان داشته باشد،  و واقعاً فکر کند هرگز غیر از آن چیزی نبوده و نیست،  که در نهایت به Cognitive Deduction میانجامد.  شدید ترین نوع  Cognitive Deduction  را یک صد سال گذشته در نوشته و گفته تاریخ دان های ایرانی  دیده ایم.  همانطور که بارها گفته ام چون استعمار و امپریالیسم نمی توانست با قدرت نظامی به ایران پیروز شود،  بنا براین با چند نفر انگشت شمار تاریخ نویس یا در واقع داستان سرای ایرانی دست نشانده،  اقدام به گفتن و نوشتن دروغ ها در تاریخ ایران عزیز و قاره کهن کردند،  کار هایی که از مزدوری و یا نادانی انجام شد.  دروغها را به تاریخ ما وارد کردند و همگان را در همه جا وادار به تکرار آنها کردند،  ولی آن بیچار گان بی خبر از اینکه انوش راوید موج سومی و با دانایی نوین مچ آنها را می گیرد،  و دروغها و دروغ گویان را به زباله دانی تاریخ می فرستد.  اگر می خواهید از  Cognitive Deduction  کاملاً بدانید،  سری به نظرهای وبلاگ بزنید متوجه می شوید که تعدادی عزیزان می گویند،  ما می دانیم دروغ ها در تاریخ زیاد هستند،  ولی نمی توانیم با آنها مقابله کنیم و دور بریزیم.  در واقع آنها از دروغ ها با اطلاع هستند،  در نتیجه پس از یک فرایند  Cognitive Deduction به این چرندیات ایمان آورده اند.  تظاهر هر روزه به ماجرایی و ایمان به چیزی،  به جایی رسیده که در بعضی از کشورها میلیونها انسان به خاطر اندیشه و یا وابستگی های عقیدتی خود به قتل رسیده،  بدون اینکه دلیل علمی آنرا بدانند،  ساده ترین راه برای ایجاد  Cognitive Deduction در مغز انسانها،  تکرار است.  به قول گوبلز،  وزیر تبلیغات آلمان نازی:  تنها چیزی که ما باید انجام بدهیم این است:  تکرار، تکرار، تکرار!.  در راه ایمان به دروغها و چیز های نا باورانه،  باید انگیزه ای هم در کار باشد:  فشار های ذهنی اجتماعی، فشار های استعماری و سیاسی، اصرار به علم و دانش نداشته،  دلایل مدنی و جغرافیایی.  کسی که از ترس های ماورای تصور و یا به دلایل مالی و یا مقامی و جانی به چیزی تظاهر کند،  از طریق  Cognitive Deduction پس از چندی به آن چیز ایمان میآورد.  سندروم استکهلم با Cognitive Deduktion هم خانواده است، 23 آگوست 1973 در شهر استکهلم، پایتخت سوئد،  در بانکی چند کارمند بانک به گروگان گرفته شدند.  این گروگان گیری به مدت 5 روز به درازا انجامید،  که در طی این 5 روز،  گروگانها در معرض جدی مرگ قرار گرفتند.  برای اینکه گروگان گیرها ایشان را به قتل نرسانند،  گروگانها با ایشان ابراز همدردی کردند.  کار به جایی رسید که این ابراز همدردی،  نوعی مانیفست در ضمیر ناخود آگاه ایشان شد.  شاهدان میگویند که پس از پایان گروگان گیری، گروگانها همچنان با گروگان گیرها ابراز همدردی میکردند.  همدردی تاریخ دانهای ساده دل با اسکندر مقدونی و چنگیز مغول و  غیره،  نیز نوعی سندروم اسکندر است.

   پرسش از عموم:  آیا تاریخ دان بی سواد و سطحی نگر را می شناسید؟  

کلیک کنید:  دروغ نبرد ملازگرد

کلیک کنید:  دروغ حمله تیمور لنگ

کلیک کنید:  قدیمی ترین حروف الفبای ایران

آبی= روشنفکری و فروتنی،  زرد= خرد و هوشیاری، قرمز=  عشق و پایداری،  مشروح اینجا

    توجه:  اگر وبسایت ارگ به هر علت و اتفاق،  مسدود، حذف یا از دسترس خارج شد،  در جستجوها بنویسید:  انوش راوید،  یا،  فهرست مقالات انوش راوید،  سپس صفحه اول و یا جدید ترین لیست وبسایت و عکسها و مطالب را بیابید.  از نظرات شما عزیزان جهت پیشبرد اهداف ملی ایرانی در وبسایت بهره می برم،  همچنین کپی برداری از مقالات و استفاده از آنها با ذکر منبع یا بدون ذکر منبع،  آزاد و باعث خوشحالی من است.

ارگ   http://arq.ir

 

کلیک کنید:  تماس و نظر

پرسش و پاسخ درباره تقویم و نجوم

پرسش و پاسخ درباره تقویم و نجوم

پیش گفتار

این صفحه بزودی کامل پست می شود

 

ناسا پاسخ می ‌دهد

آیا شب یلدای امسال پایان دنیاست؟ پاسخ به سوالاتی درباره ۲۱ دسامبر

      مدت‌هاست شایعات مختلفی در مورد به پایان رسیدن دنیا در 21 دسامبر 2012 برابر با اول دی ماه 1391،  در وبلاگها و شبکه‌ های اجتماعی رد و بدل می‌شود،  و هر روز ابعاد گسترده‌ تری به خود می‌گیرد.  پایگاه اطلاع رسانی ناسا در واکنش به شایعات مطرح شده،  مبنی بر به پایان رسیدن دنیا در روز 21 دسامبر (اول دی ماه)،  به سوالات مربوط به این شایعه پاسخ داده است.

      شایع کنندگان اصلی،  که سر نخ آن در دست استعمار و امپریالیسم است،  مانند صدای آمریکا بتمام زبانها،  در برنامه هایی چون آخر زمان یا پایان جهان و...، و بعضی شبکه های ماهواره ای معلوم حال فارسی زبان در برنامه هایی مانند نورستراداموس و... هستند.  آنها برای این شایعات منابع و استناد های مختلفی نیز مطرح می‌ کنند،  منجمله تقویم قوم مایا،  پیش‌گویی‌ های نوستراداموس و حتی منابع مذهبی و باستانی،  و نتیجه می ‌گیرند که دنیا باید در این روز به پایان برسد.  این موضوع فقط مختص ایران نیست،  و در سرتاسر دنیا مطرح شده است،  و گمان می رود یکی دیگر از ترفند های سرمایه داری غرب است.  شایعه دیگری نیز در این زمینه گفته می شود،  منجمله بحث خاموشی سه روزه زمین،  و ورود زمین به دوره جدیدی از حیات و آفرینش.  این شایعات عجیب و غریب و گسترش آن موجب گردیده،  تا ناسا سازمان هوانوردی و فضایی آمریکا،  به این ادعاها واکنش نشان دهد،  و پرسش و پاسخ هایی را جهت آگاهی عمومی به علم،  و موارد شایعات مطرح کند.

   پرسش و پاسخ زیر از پایگاه اطلاع‌ رسانی می باشد:

   پرسش:  آیا در سال 2012 خطری زمین را تهدید می‌ کند؟  بسیاری می‌ گویند که جهان در دسامبر 2012 به پایان می ‌رسد.

   پاسخ ناسا:  جهان در سال 2012 به پایان نمی ‌رسد.  سیاره ما بیش از 4 میلیارد سال به خوبی عمر کرده،  و دانشمندان معتبر دنیا هم می‌ گویند،  در سال 2012 هیچ خطری زمین را تهدید نمی‌ کند.

   پرسش:  ریشه این پیش‌گویی که زمین در سال 2012 به پایان می‌رسد،  از کجا آمده؟

   پاسخ ناسا:  این داستان اولین بار با این ادعا آغاز شد که سیاره ‌ای به نام «نیبیرو» که سومری‌ها آن را کشف کرده‌ اند،  در حال حرکت به سوی زمین است.  ابتدا گفته می‌شد که این فاجعه در ماه می 2003 رخ می‌ دهد،  و زمانی که این تاریخ گذشت و هیچ اتفاقی نیفتاد،  زمان موعد به دسامبر 2012 تغییر کرد،  و به تقویم باستانی «مایا» ها که تحول بزرگ در سال زمستان 2012 را پیش‌بینی کرده بود،  ربط داده شد.  به همین دلیل هم تاریخ 20 دسامبر به عنوان روز موعد پیش‌بینی شد.

   پرسش:  آیا تقویم مایاها در دسامبر 2012 به پایان می ‌رسد؟

   پاسخ ناسا:  دقیقا همانطور که تقویم‌ هایی که در خانه دارید،  پس از 31 دسامبر به پایان نمی‌ رسد،  تقویم مایا هم پس از 21 دسامبر 2012 تمام نمی‌ شود.  این تاریخ پایان یک دوره بزرگ تقویم مایا است،  و پس از آن همانطور که تقویم شما با اول ژانویه ادامه می‌ یابد،  این تقویم هم با آغاز یک دوره بزرگ دیگر ادامه می‌ یابد.

   پرسش:  آیا ناسا وقوع تاریکی سرتاسری زمین در تاریخ 23 دسامبر تا 25 دسامبر را پیش‌بینی می‌کند؟

   پاسخ ناسا:  قطعا نه،  نه ناسا و نه هیچ سازمان علمی دیگری چنین پیش‌بینی نکرده است.  گزارش ‌های غلطی که در این مورد منتشر شده،  ادعا کرده‌ اند که چیزی نظیر بروز «به خط شدن گیتی» موجب حاکم شدن این تاریکی می ‌شود.  اصلا چنین ترازی وجود ندارد،  (سوال بعد را ببینید). این شایعات برگرفته از یک پیام آماده‌ سازی است،  که «چارلز بولدن» مسئول ناسا منتشر کرده.  این پیام بخشی از یک برنامه دولتی است،  که با هدف بالا بردن آمادگی مردم انجام گرفته،  اما هیچ‌گاه در آن صحبتی از بروز تاریکی نشده است.

   پرسش:  آیا این امکان وجود دارد،  که کرات به نحوی در یک راستا قرار گیرند،  که بر زمین تأثیر بگذارند؟

   پاسخ ناسا:  حداقل تا چند دهه آینده چنین همراستایی رخ نمی‌ دهد،  و حتی اگر هم چنین پدیده‌ ای اتفاق افتد،  تأثیر آن بر زمین بسیار ناچیز است.  به عنوان نمونه،  در سال 1962 چنین هم ترازی رخ داد،  و دو مورد دیگر هم در سال‌ های 1982 و 2000 اتفاق افتاد.  در هر دسامبر زمین و خورشید با مرکز کهکشان راه شیری هم تراز می‌ شوند،  اما این یک رخداد سالانه است،  که هیچ تبعات ندارد.

   پرسش:  آیا اصلا سیاره‌ یا کره کوتوله قهوه ‌ای رنگ به نام «نیبیرو»، «کره ایکس» و یا «اریس» وجود دارد،  که در حال نزدیک شدن به زمین باشد،  و سیاره ما را در معرض تخریب گسترده قرار دهد؟

   پاسخ ناسا:  نیبیرو یا داستان‌ های دیگری که در مورد سیارات نزدیک‌ شونده به زمین مطرح می ‌شود،  همگی شوخی ‌های اینترنتی هستند.  این ادعاها هیچ ریشه ‌ای در واقعیت ندارند.  اگر واقعا نیبیرو یا سیاره ایکسی وجود داشت،  که به سمت زمین حرکت می کرد،  و قرار بود در سال 2012 به زمین برخورد کند،  اخترشناسان حداقل از ده سال قبل آن را شناسایی و ردیابی می‌ کردند،  و این سیاره باید اکنون با چشم غیر مسلح قابل رویت می ‌شد،  واضح است که چنین چیزی وجود ندارد.  البته «اریس» واقعی است،  اما آن هم سیاره ‌ای کوتوله شبیه به «پلوتون» است،  که همواره در بیرون از منظومه شمسی باقی می ‌ماند.  نزدیک‌ ترین فاصله‌ ای که این سیاره می‌ تواند با زمین داشته باشد،  4 میلیارد مایل است.

   پرسش:  آیا در سال 2012 زمین مورد اصابت یک شهاب سنگ قرار می ‌گیرد؟

   پاسخ ناسا:  زمین همواره در معرض تأثیرات ستاره‌ های دنباله‌دار و شهاب ‌سنگ‌ها قرار دارد،  اما اصابت‌ های بزرگ بسیار نادر است.  آخرین برخود بزرگ یک شهاب ‌سنگ با زمین به 65 میلیون سال قبل باز می ‌گردد،  که موجب انقراض دایناسورها شد.  امروزه اختر شناسان ناسا بررسی‌ های موسوم به «بررسی ایمنی فضایی» انجام می‌ دهند،  تا اجرام بزرگ نزدیک به زمین را مدت‌ها پیش از برخورد شناسایی کنند.  ما پیش از این مشخص کرده‌ ایم،  که هیچ شهاب سنگ بزرگی مانند آنچه که دایناسورها را منقرض کرد،  زمین را تهدید نمی ‌کند.

   پرسش:  موضع دانشمندان در قبال ادعای به پایان رسیدن دنیا در سال 2012 چیست؟

   پاسخ ناسا:  ریشه علمی ادعای بروز فاجعه و تغییرات شدید در سال 2012 کجاست؟  مدارک آن کجاست؟  هیچ مدرکی وجود ندارد،  و همه این‌ها تصوراتی هستند،  که در کتاب‌ها، فیلم‌های سینمایی، برنامه‌ های مستند و یا حتی در اینترنت ساخته شده ‌اند،  ما نمی‌توانیم این حقیقت را تغییر دهیم.  هیچ مدرک معتبری که ادعای رخ دادن پدیده ‌های غیرعادی در دسامبر 2012 را تائید کند،  وجود ندارد.  منبع: اینترنت.

 کلیک کنید:  استراتژی ملی مردمی ایران

کلیک کنید:  نیزه سه سر و گردونه مهر

کلیک کنید:  تقویم های جهانی از تقویم خورشیدی

آبی= روشنفکری و فروتنی،  زرد= خرد و هوشیاری، قرمز=  عشق و پایداری،  مشروح اینجا

    توجه:  اگر وبسایت ارگ به هر علت و اتفاق،  مسدود، حذف یا از دسترس خارج شد،  در جستجوها بنویسید:  انوش راوید،  یا،  فهرست مقالات انوش راوید،  سپس صفحه اول و یا جدید ترین لیست وبسایت و عکسها و مطالب را بیابید.  از نظرات شما عزیزان جهت پیشبرد اهداف ملی ایرانی در وبسایت بهره می برم،  همچنین کپی برداری از مقالات و استفاده از آنها با ذکر منبع یا بدون ذکر منبع،  آزاد و باعث خوشحالی من است.

ارگ   http://arq.ir

 

کلیک کنید:  تماس و نظر

مطالب مهم روستا های امروز ایران

مطالب مهم روستا های امروز ایران،  صفحه یک

صفحه اطلاعات و موضوعات عمومی

منبع:  اطلاعات و تحقیقات شخصی.

   توجه: ات یا آت که در انتهای بعضی از واژه های می آید،  عربی نیست،  و ریشه در زبان و حروف هیروکلیف جی دارد.

شهرت پلنگ تنکابنی

      احتمالاً همگان درباره پلنگ تنکابنی شنیده اید،  پلنگی که باید بعنوان مقاومت یک حیوان در برابر انسان از آن نام برد،  حیوانی که بیش از دو بار در تله های مرگبار افتاده،  و دست و پایش صدمه دیده و از بین رفته،  و در طول عمرش بیش از 50 گلوله در بدنش از انسان بیادگار حمل کرده،  نام این حیوان پلنگ تنکابنی مشهور است،  که در همین پنج کیلومتری خانه ما آخرین بار بدست انسان افتاد،  اشخاصی که می خواستند کمکش ولی دیگر دیر شده بود.

   تصویر پلنگ مجروح و قطع نخاع و داغون شده تنکابنی،  در یک قفس کوچک مرغ در حال حمل به شهر،  پائین پنجه های از بین رفته پلنگ در اثر دام سیمی،  دی 92،  عکس شماره 5949.  این پلنگ نر صد کیلویی در نوع خودش واقعاً نمونه و بی همتا بود،  و احتمالاً این هم مانند خرس و مرس و غیره تنکابنی آخرین آنهاست.

      من 35 سال پیش به این روستا آمدم،  و از اینجا بخاطر طبیعت بکرش خوشم می آمد،  و گفتم بجای تهران درهم و شلوغ و غیر طبیعی،  باید در چلاسر و جل زندگی کنم،  35 سال پیش اینجا پر از پرندگان رنگارنگ بود،  که در هر فصلی در طبیعت و درختان سبز بلندش دیدنی بودند.  یادم می آید وقتی می خواستم از همین روخانه کوچک پائین خونه رد شم،  انبوه سنجاقک های در حال پرواز در ارتفاع کم،  امکان عبور را از آدم می گرفتند،  و چه جالب و دوست داشتنی بود،  همه چیز طبیعت بی آزار و مفید اینجا،  مارها و قورباغه ها و لاکپشتها و... گفتنی نیست،  طبیعت بفراوانی وجود داشت....،  دیگر نیست یا خیلی کم شده!!

      امروزه طبیعت در این روستا،  بسیار کوچک شده،  در واقع طبیعت بدست انسان شکار و کشته شده است.  جالب است بجای اندیشه واقعی برای جلوگیری از رانت قطع درختان جنگلی و نابودی آنها و جلوگیری از آلودگی محیط زیست و غیره،  یک چوپان را می آورند و می گویند،  که او گذاشته پلنگ گوسفندانش را بخورند،  ولی به پلنگ صدمه نزده است.  ولی هرگز نمی گویند راه چاره چیست و چرا باید آنقدر زیاد به طبیعت دست درازی کرد،  و طبیعت و زمین ما را نابود کرد.  بشر در راه تخریب و انقراض زمین ما  بشدت فعال است،  دستش درد نکند و خسته نباشد.

      چند نفر از مردم محلی می گویند:  قطع درختان و نابودی جنگلها،  و متعاقب آن کم شدن گرازها که خوراک طبیعی پلنگها هستند،  و وجود رستوران های زیاد در جاده دوهزار و بوی کباب،  پرورش ماهی و مرغداری های فراوان در این منطقه،  باعث شده حیوانات گوشتخوار وحشی به محل زندگی مردم،  بسیار نزدیک شوند.  مردمی که بدون ملاحظه در دل طبیعت نفوذ کرده اند،  و آنرا خراب می کنند،  و با پول مفت نفت ویلا های زشت عقده ای می سازند.  باید تدبیری اندیشید که حداقل مرغداریها و ویلاسازی ها از جنگل و طبیعت خارج شوند،  و...،  درد دلشان زیاد است،  خودتان بروید ببینید و بپرسید.

   مهم ــ  قطع سریع و بی رویه درختان جنگلی شمال ایران،  همراه با آلودگی و دود تهران،  باعث از بین رفتن یخچال های طبیعی کوه های البرز شده و می شود،  و متعاقب آن گرمایش و خشکسالی است،  که شده و ادامه دارد و زیاد می شود.

کارت مبادلات مرزی

      بلاخره کارت مرز نشینی به چلاسر و جل هم رسید،  این کارت می تواند کمی از بیکاری جوانان این منطقه کم کند،  البته چند موضع مهم هم بدنبال دارد،  منجمله بالا بردن آگاهی مردم نسبت به تجارت.  بسیاری از مردم این ناحیه بویژه بانوان،  بمنظور کمک هزینه زندگی،  بدون هیچ گونه یاری و کمک و برنامه قانونی حمایتی،  به شهر های مرزی کشور،  مانند آستارا و بانه می روند،  و مقداری خرید می کنند،  که سود بسیار کمی برای آنها دارد،  ولی در هر صورت ناچاراً به آنهم راضی هستند.

      کارت مبادلات مرزی،  هر سه سال یکبار صادر و تمدید می شود،  که کلیه اهالی ساکن در مناطق مرزی به جز مرکز شهرستان،  می توانند مشمول این امر باشند،  که مزایای این طرح معافیت مرزنشینان از پرداخت حقوق ورودی 66 قلم کالای،  شامل:  خوراکی، صنعتی و کشاورزی است،  کارت توسط سازمان بازرگانی تهیه،  و پس از هماهنگی با فرمانداران مناطق مرزی،  و تعاونی های مرزنشینی به تأیید نهایی می رسد .

      هدف از این کارتها،  تثبیت جمعیت مناطق مرزی، کاهش پدیده قاچاق، ایجاد امنیت در مرزها، رشد و شکوفایی در مناطق مرزی، آشنایی مرزنشینان با الفبای تجارت، معافیت از پرداخت حقوق ورودی کالا های مشخص شده توسط وزارت بازرگانی،  بالا رفتن سطح رفاه مردم منطقه.

      نحوه اطلاع رسانی در خصوص مدارک مورد نیاز،  از طریق بازرگانی شهرستان های مرزی،  تعاونی های مرزنشینی، اداره کل تعاون،  اداره کل گمرک،  اتحادیه تعاونی های مرزنشینی،  سازمان بازرگانی استان،  معاونت توسعه تجارت خارجی،  اداره بازاریابی،  انجام می شود.  خدمات و آخرین اخبار و بخش نامه های مرتبط درباره کارت مرز نشینی،  به صورت حضوری یا تلفنی در اختیار مرز نشین دارنده کارت قرار می گیرد.

تصویر خیال کیف پول حاصل از درآمد کارت مرز نشینی،  عکس شماره 7184،

    مدارک لازم جهت اخذ خدمت ــ  عکس، کپی کارت ملی، کپی کارت شناسایی، تأییدیه فرمانداری مبنی بر سکونت فرد در مناطق مرزی، تأییدیه شورای ده یا دهستان.

   انوش راوید:  اطلاعات مناسب قابل ذکر درباره استفاده و کار با کارت را بزودی می نویسم.

مرز های شمالی ایران

    مسافرانی که به شمال ایران می روند،  و از جاده چالوس و تونل کندوان می گذارند،  به خوبی متوجه تفاوت محیط و آب و هوای دو ناحیه از کشور می شوند،  که در فاصله چند کیلومتری با رشته کوه های البرز از هم جدا شده اند.  وقتی مسافر از تونل کندوان گذشت،  با هوای مه آلود و ابری دره چالوس در دامنه شمالی مواجه خواهد شد،  نه بفراوانی آسمان آبی رنگ دیده می شود،  نه آفتاب با درخشش همیشگی ظاهر می گردد،  مه و ابر موج می زنند و حرکت می کنند،  و گاهی از بالا به پایین سرازیر می شوند،  و زمانی هم از پایین به بالا باز می گردند.  هوای این بدنه البرز مرطوب است،  و باعث رستنی های زیادی شده است.  ارتفاعات بیش از 2500 متر از سطح دریا را مراتع و چراگاه های ییلاقی پوشانیده است،  ولی با سرازیر شدن تدریجی از کندوان درختانی چند نظر مسافر را به خود معطوف می دارد.  این حدود فوقانی و مرز اعلای جنگل های شمال است.  به نسبتی که ارتفاعات کاسته می شود،  ترکیب درختان و نحوه پراکندگی آنها تغییر می یابد،  و جامعه های مختلفی ظاهر می شود.  این مقدمه ای بود برای دانستن دقیق مرزها سرزمین مان،  واقعاً مهم و لازم است،  که هم میهنان فرهیخته و تحصیل کرده،  از مرز های جغرافیایی و تاریخی و تاریخ اجتماعی سرزمین شان،  بدور از دروغ های دشمنان تاریخی ایران به خوبی بدانند.

      مرز کنونی کشور ایران و جمهوری آذربایجان در قفقاز جنوبی،  بر اساس قرار دارد گلستان و ترکمن چای است،  جنگ اول روس و ایران در سال 1228 هـ ـ ق منجر به معاهده گلستان گردید،  که به موجب آن ولایات گرجستان، داغستان، باکو، شیروان، شماخی، شکی، گنجه و قسمتی از مغان و طالش به روسها واگذار شد.  در نتیجه جنگ دوم روس و ایران در سال 1243 هـ ـ ق قرار داد ترکمن چای بین دولتین روس و ایران منعقد گردید،  و طبق این معاهده ولایات ایروان و نخجوان به اضافه بلاد مذکور در عهد نامه گلستان به روسها واگذار شد. 

      مرز های شمالی سه قسمت به شرح زیر تقسیم می شود:

     * 1 ــ منطقه ای که در مغرب دریای خزر واقع شده،  و در حدود 770 کیلومتر از ملتقای رود قرسو تا مصب رودخانه آستارا طول آن است.

    * 2 ــ منطقه ساحلی دریای خزر،  که از مصب رود آستارا شروع شده،  تا نواحی تازه آباد به طول 992 کیلومتر ممتد است.

    * 3 ــ منطقه ای که در مشرق دریای خزر قرار گرفته،  و طول آن 1179 کیلومتر است،  از تازه آباد شروع شده به ذولفقار،  که نقطه مرزی مشترک بین ایران و جمهوری افغانستان و جمهوری ترکمنستان است ختم می شود.

      در هزاره پنجم خورشیدی ایرانی،  یعنی قریب سه هزار سال پیش،  سرزمین های پر جنگل کاسپیان و گلان ،  سرزمینی که اکنون از غرب به شرق بخش جنوبی دریای خزر و گیلان و رویان و مازندران را تشکیل می دهد،  در شمال خاک ماد قرار داشت.  در نیمه هزاره پنجم خورشیدی ایرانی،  تقریباً 150 سال پیش از آغاز سلسله هخامنشیان،  بنا به منابع و قراین موجود،  در مجاورت کرانه های دریای خزر،  یا همان دریای کاسپین و بخش سفلای دره امردوس (قزل اوزن، سفید رود)،  و نقاط شمالی تر آن پادشاهی های کوچک مستقل وجود داشته،  و قبایلی زندگی می کردند،  که بعد ها مولفان باستانی ایشان را از شرق به غرب به نام های گلها، کادوسیان، امردان، کاسپیان و غیره خوانده اند،  به احتمالی اینان با کوتیان و کاسیان که در جنوب غربی دریای خزر از شمال به جنوب زندگی می کردند،  خویشی داشته اند.  گاهی تاریخ نویسان گذشته،  همه قبایل ساحل جنوبی دریای خزر را کاسپیان می نامیدند،  و در مشرق محل ایشان سرزمین پارت آپاورتن و قبایل تاپیر (تپور، طبر) و آناریاک و استاور و هیرکانی،  که در هیرکانیه، گرگان سکونت داشتند بوده است.  البته این داده های تاریخی هنوز با دلایل باستان شناسی کاملاً تأیید نگردیده اند،  لازم است درباره آنها،  توسط جوانان باهوش محقق علم جغرافی ـ تاریخ تحقیق های مستقل صورت پذیرد.

تصویر نقشه گوگل ارت از دریای خزر و شهرستان تنکابن و گیلان و مازندران،  عکس شماره 7185.

کلیک کنید:  تاریخ بازرگانی در ایران

کلیک کنید:  تاریخ ماجرا جویی در ایران

کلیک کنید:  دفتر و بازرگانی انوش راوید

 

  گذر از سنت قدیم

       ما در جهانی زندگی می کنیم که بسرعت متحول می شود،  و تغییرات ناپیوسته را تجربه می کند،  و پشت سر می گذارد،  در قرن سنت گریزی توضیح نوشته ام،  بنابر این باید پا و ذهن را جلو کشید،  و حرکت زمین زیر پا را حس کرد،  و سنت های قرن 20 را کنار گذاشت،  و بسرعت قرن نو را وارد عرصه زندگی نمود.  درباره درک نکردن این موضوع مهم،  خیلی تعریف ها وجود دارد،  که در نهایت عدم توجه به آن باعث عقب افتادگی در بخش هایی از کشور و مردم می شود.

      یکی از مهمترین موضوعات این قرن،  ایجاد و سپردن خدمات دولتی و شبه دولتی به خود مردم است،  که در بسیاری از کارها امکان دارد،  مانند ثبت نام های مختلف،  و پرسش و پاسخ های اینترنتی.  البته در بعضی از این موارد کار هایی انجام شده،  ولی خیلی کم است،  و هنوز بیشتر کارها باید حضوری انجام شود،  که منجر به از دست رفتن وقت و توانایی های نوین برای مردم،  و مخارج زیاد برای دولت است،  که در نهایت همه آنها ضرر های مردم می باشد.  امید است روزی برسد که تمام کارمندان ارشد و جزء ایران و تمام مردم خود بخواهند که امور برابر با قوانین قرن نو اداره شود،  و سریعتر راه کار های جدید ساخته و پرداخته شود.

      باید دانست جامعه و مردم زنده و رشد یابنده هستند،  و خود بخود برابر با قوانین تاریخ اجتماعی و ساختار های تاریخی اجتماع،  جلو می روند و به عقب باز نمی گردند.  ممکن است بر اثر اصطکاک گذر های زمانی،  احساس شود مدتی حرکت مردم کند شده،  و یا عقب رفته اند،  ولی تحلیل آن اینگونه نیست،  و بوضوح حرکت زمین زیر پای مردم،  حتی در دور ترین روستاها دیده می شود.  همین 30 ــ 40  سال پیش بود،  که بیشتر روستا های ایران در عمق تاریخ بودند،  ولی امروزه با تکافوی توده ها،  به رشد و شکوفایی خوبی رسیده اند،  با نگاهی به چلاسر و جل،  این موضوع بروشنی دیده می شود.  

      با این مقدمه به چند موضوع می پردازم،  یکی از آنها ثبت نام و آپدیت کردن سالانه مدارک در خانه بهداشت است.  بدین منظور افراد زحمت کش و خدمتگزار خانه بهداشت روستاها،  مجبورند خانه بخانه بدرب منازل مردم مراجعه نمایند،  و از مردم درباره بهداشت پرس و جو نمایند،  و مسائل جدید و روز را به شخصی دم درب منزل گوشزد نمایند.  اینکار براحتی و بهتر می تواند توسط اینترنت انجام شود،  امروزه تقریباً بیش از نیمی از خانه های روستایی رایانه دارند،  و جوان خوب دانشگاهی هم وجود دارد،  و اینترنت هم در دسترس است.  مراجعه های حضوری و عدم استفاده از اینترنت،  باعث کم آوردن اطلاعات و دانش،  در این قرن پر از داده های علمی و خبری می شود.  همچنین مسئولان خانه بهداشت روستایی،  نمی توانند خود را آبدیت و علمی تر نمایند،  و جمع بندی های سریعتری داشته باشند.

      معمولاً در روستاها بمنظور کار های اینترنتی،  همسایه ها بیکدیگر کمک می کنند،  و اگر خانه ای نتواند،  دیگری یاری می رساند و کار او را هم انجام می دهد،  و این می تواند یک وسیله خوب برای ایجاد یاری رساندن بی دردسر شود.  امروزه در ایران  رشد خوبی در استفاده از کامپیوتر و اینترنت داشته و داریم،  و دولت هم علاقمند است،  که بیشتر مورد نظر مردم قرار گیرد.  امید است روزی برسد بجای اینکه مسئولین و مأمورین مختلف بجای اینکه با انبوهی کاغذ خانه بخانه بگردند،  و حتی گاهی مورد اهانت قرار گیرند،  خود بخواهند که با تکنولوژی های نوین،  طبق فاکتور های موج های نو کار نمایند،  و مرتب تقاضای آنرا به مقامات بالاتر گوشزد کنند.

عکس بدون شرح،  عکس شماره 7160.

نگهداری و استفاده از نمک ید دار

    بسیار دیدم مردم نمی دانند،  چطور نمک ید دار بخرند،  و چگونه آنرا نگهدارند و استفاده نمایند،  بارها بطور حضوری برای مردم توضیح دادم،  که ید یک مواد غذایی نیست،  ید سمی و خطرناک است،  و استفاده از آن باید شرایطی داشته باشد.  گاهی با تبلیغ های کم دانش،  ید را مانند ویتامین ها معرفی کرده اند،  و در ذهن مردم چنین جا افتاده که خوردن آن فقط مفید است.  چند روز پیش موضوعی برایم پیش آمد،  دو بانوی محترم چلاسری،  با تعجب بمن گفتند:  "فقط در خانه شما نمک ید دار نیست!".  در پاسخ به آنها توضیح شفاهی کوتاهی دادم،  در این مقاله که از جمع بندی مجلات و وب های پزشکی است،  توضیح می نویسم،  امیدوارم مورد توجه،  بویژه بانوان خانه دار قرار گیرد.

   * نمک های صنعتی به اصطلاح تصفیه شده یا نمک های ید دار موجود در بازار به هیچ وجه مورد تایید نمی باشند و برای بدن مضر می باشند.  این نمک ها برای افراد دارای فشار خون بالا یا بیماران بیش از افراد معمول ضرر دارد.  ید شیمیایی داخل بعضی از نمک های صنعتی موجود در بازار،  بیش از بیست برابر نیاز بدن هست که باعث ایجاد مشکل در افراد می گردد.  حتی نمکی به اسم نمک دریا که نوعی نمک صنعتی می باشد،  در بازار توزیع شده است که مورد تایید نمی باشد.

      در بعضی از داده های پزشکی و بهداشتی می گویند:  ما از نظر جغرافیایی در منطقه ‌ای زندگی می ‌کنیم،  که به دلیل فقیر بودن خاک از یُد،  بیشتر مواد غذایی کشت شده یا حتی دام‌ ها یُد کافی نداشته،  و میزان مورد نیاز روزانه به این ماده معدنی از طریق غذا تأمین نمی‌ شود.  به همین دلیل،  مدت‌ ها ایران جزو کشور هایی بود که بیماری ‌های مربوط به کمبود یُد در آن شیوع داشت.

   انوش راوید:  تاریخ ما چیز دیگری می گوید،  همیشه در تاریخ ایران قهرمانان و پهلوانان بزرگی و معروفی وجود داشته است،  ورزش های سنتی ایران بخوبی دلیل آن است.  در قرون میانه بیشترین اندیشمندان و دانشمندان تاریخ جهان را داشته ایم،  که بنیان گذاران علوم امروزی بودند،  در سفرنامه های خارجی نوشته اند،  که ایرانیان سلامت ترین مردم جهان هستند،  مثال درباره عدم درستی متن پزشکی و بهداشتی فوق زیاد است.

      تصویر خیالی تعدادی از انبوه دانشمندان و اندیشمندان و شاعران تاریخی ایران،  که بنیان گذاران علم و ادب بودند،  بسیاری از کتاب های آنها تا اواخر قرن 19 میلادی،  در دانشگاه های اروپا تدریس می شد،  عکس شماره 2977.

      همچنین در ادامه می گویند: مهم ‌ترین علامتی که میان مردم به عنوان کمبود یُد شهرت دارد،  بزرگ شدن تدریجی غده تیروئید،  و بروز بیماری‌ غم ‌باد یا گواتر است.  علاوه بر آن باید گفت اگر خانم ‌های باردار در دوران بارداری به کمبود این ماده معدنی مبتلا باشند،  خطر این که کودک‌ شان دچار بیماری‌ هایی مانند عقب‌ افتادگی ذهنی شود، وجود دارد.

   انوش راوید:  این بیماریها می تواند ده ها علت داشته باشند،   و صرفاً بنا به تحلیل های هیچ جا منتشر نشده نمی تواند پایه گذار علم ید باری و باوری باشد.

      و در ادامه می گویند:  به هر حال،  به دلیل این کمبود در کشور ما پس از بررسی‌ های مختلف، تصمیم بر این گرفته شد،  که یُد به یک ماده غذایی پُرمصرف و راحت یعنی نمک اضافه شود،  و در حال حاضر چند سال است که نمک‌ های کشور یِد دار شده ‌اند.  این برنامه،  کمک‌ بسیاری کرده است که یُد موجود در بدن وضعیت بهتری پیدا کند، و البته بررسی ‌هایی که روی میزان یُد موجود در ادرار دانش‌آموزان کشور هر چند وقت یک بار انجام می ‌شود،  این موضوع را ثابت کرده است.

   انوش راوید:  من متخصص مربوطه نیستم،  فقط یک تحلیل گر جامعه روستایی خو.دمان هستم،  فقط دیده ام در این موارد ذکر شده،  نظریه های متفاوتی ارائه شده،  که نیاز به جمع بندی های جدید و جدید تر دارند.

   جالب:  چند نکته در مورد نحوه خرید و استفاده و نگهداری نمک یُددار:

   1 -  بمنظور مصرف خوراکی،  نمک هایی معمولی و ید داری خریداری کنید،  که از بهداشتی بودن آنها مطمئن باشید،  و مهر استاندارد و شماره بهداشت داشته باشند.

   2-  باید نمک یُد دار را در شیشه‌ های تیره‌ رنگ،  که درب آن ها باز نباشد و نور نبیند،  نگهداری کرد،  تا یُد آن از بین نرود.

   3 -  در آخرین مرحله پخت نمک ید اضافه شود،  تا یُد بیشتر حفظ شود،  و بر اثر حرارت از میان نرود.

   4-  فراموش نکنید مصرف زیاد نمک خطر ابتلا به فشار خون را افزایش می ‌دهد،  با این فکر که نمک یُد دارد،  دلیل بر این نیست،  که مصرف آن را بالا ببریم،  بلکه رعایت تعادل قدم اول است،  زیرا همچنان یکی از توصیه‌ های سلامت مصرف کم نمک است.  بهتر است سر سفره نمکدان نگذارید،  و به همان نمکی که در حین پخت به غذا اضافه شده، بسنده و عادت کنید.

  5 -  مصرف کننده نمک ید دار درصورتیکه دارو مصرف می کند،  با پزشک خود در باره این مصرف مشورت نماید.

   مهم:  چون می گویند خاک کشور ما فقیر از یُد است،  و مواد غذایی که غنی از یُد باشند وجود ندارد،  بهتر است ماهی ‌های خلیج فارس و دریای های آزاد،  که یُد بیشتری دارند مصرف شود.

   توجه:  به هیچ عنوان نباید از ابتدای پُخت غذا،  به آن نمک ید دار اضافه کرد،  یُد ماده ای فرار است،  و ید موجود در آن از بین می‌ رود،  و نیز بخار ید ایجاد شده بر اثر پخت غذا،  در آشپزخانه بسته،  ممکن است در نهایت ضرر وارد کند.  بهترین راه مصرف نمک ید دار هنگام آخرین مرحله پخت و سرو غذا می باشد،  تبلیغ نمک ید دار به این معنی نیست که ما مصرف آن را بالا ببریم ...

      پس ما باید ببینیم نمک مفید،  که این همه تاکید بر مصرف آن شده چه نمکی است،  و چگونه باید آن را پیدا کرد؟  نمک طبیعی که توسط بشر دستکاری نشده،  و در طبیعت وجود دارد،  مثل نمک دریا،  که حاوی سدیم، کلر، پتاسیم، ید، منیزیم، روی و کلسیم،  به میزان لازم برای سلامت سلول های بدن است،  و با تعادل خود نه تنها مضر نیست،  بلکه مفید نیز هست،  ولی نمک صنعتی ناقص تصفیه شده،  که فقط حاوی سدیم، کلر و گاهی ید صنعتی است،  گاهی می تواند برای سلول ها سمی باشند.

      اینکه چگونه در طول دهه های اخیر نمک مفید طبیعی ما مثل خیلی مواد غذایی دیگر توسط نوع صنعتی و مضر آن جایگزین شده است،  جزء اسرار می باشد،  و شاید بتوان رد پای استعمار و امپریالیسم را در این فرآیندها جستجو کرد.  حکیم باشی های سبک قدیم عقیده دارند:  به طور قطع مصرف نمک صنعتی موجب اختلال عملکرد سلولی و بروز بیماری های مختلف از جمله فشار خون می گردد.  وجود یون هایی بجز سدیم و کلر در نمک طبیعی،  یک ترکیب متعادل و هماهنگ با نیاز طبیعی سلول های بدن ما را فراهم می آورد،  در حالی که در نمک صنعتی این تعادل وجود نداشته،  و ترکیب زیان آوری به سلول ها تحمیل می گردد،  در واقع این طور نیست که الزاما صنعتی سازی مواد غذایی به نفع بشر باشد،  و در اکثر اوقات این کار به ضرر بشریت تمام شده است.  یکی از موادی که در نمک صنعتی با تصفیه از نمک طبیعی جدا می شود،  و برای سلول ها بسیار ضروری است،  و نبودن آن موجب بیماری هایی مثل تشنج می گردد،  یون منیزیم است،  و ماده دیگر که برای رشد سلول ها بخصوص در بچه ها لازم است،  عنصر روی می باشد،  که باز در روند تصفیه نمک  به وسیله مواد شیمیایی از آن گرفته می شود.    طب سنتی ایرانی مصرف نمک طبیعی بخصوص نمک دریا را توصیه و از مصرف نمک های صنعتی و تصفیه شده نهی می نماید.       

   انوش راوید:  من در منزل برای پخت غذا از نمک های تصفیه شده بدون ید،  تأیید شده بهداشتی استفاده می کنم،  و ده ها سال است،  که از نمک طبیعی دریای پارس بمنظور تأمین مواد مورد نیاز بدن،  هنگام سرو غذا های سرد بمقدار کم بهره می برم.

   جالب:  اختلاف کل قیمت نمک معمولی با نمک ید دار جایگزین و خریداری شده توسط مردم،  با حساب برآورد های تقریبی سازمان های بهداشتی و مالی،  بیش از 30 هزار میلیون تومان در سال است!  پیدا کنید پرتقال فروش را؟  توضیح اینکه،  در طول تاریخ جهان،  ترفندها و نیز جنگ های بیشماری بر سر معادن و در آمد نمک بوقوع پیوسته است.

    تصویر سنگ نمک و حذف نمکدان از سرو غذای پخته،  مشروح در غذا های چلاسری،  عکس شماره 7127.

کلیک کنید:  تماس و نظر

کلیک کنید:  خواندنی هایی از ایران و ایرانیان

کلیک کنید:  مکتب عرفان و شعر از چلاسر و جل

کلیک کنید:  بهترین غذا های شمالی در چلاسر و جل

 

نامه به یک همدل در تهران

      این چند روز نیمه اول آذر،  برعکس هوای بد تهران،  هوای اینجا بقدری خوب است،  که بزحمت چند دقیقه پای کامپیوتر می مانم،  تقریباً تمام وقتم را در باغ می گذرانم.  برگ های زرد و قرمز زیر پا خش خش می کنند،  و پرندگان رنگارنگ مهاجر در اطراف می پرند و چهچهه می زنند،  فضا بدون حشرات ولی پر از عطر شگفت انگیز پائیز به زمستان است.  نوشیدن قهوه با شیر محلی هنگام قدم زدن زیر درختان لخت شده از برگ،  یا خوردن کرامولی یاقوتی و نارنگی محلی و تمشک پارچین،  خیلی لذت داره.  دیروز آخرین خرمالو عسلی را از درخت چیدم و درجا بلعیدم،  برای این مورد رقیبان سرسختی دارم،  آنها پرندگان خوشگل هستند،  و یک جوری برسر خرمالو با هم دعوا داریم.

      اگر و اگر اینجا بودید،  کمی در باغ راه می رفتیم و کمی می نشستیم،  هدیه هم با چای چلاسری و شیرینی محلی،  که با شکر قهوه ای و بادرنگ جل باصفا درست شده،  پذیرایی می کرد.  سپس با ذهن های باز و آسوده شده در فضای ملکوتی طبیعی،  درباره وبلاگ کمی طرح های غیر قابل تصور می ریختیم،  و بیش از پیش با کمک انرژی طبیعی، دانایی بیشتری به جامعه جوان باهوش می فرستادیم.  طبیعت افسانه ای است،  که امروزه در شهرها چیز شده،  چیزی دور از دسترس،  و کم کم چندی دیگر برای لمس و حس آن،  باید تا صد سال دوم صبر کرد.

      دیروز خورشید خانم همسایه،  یک کوله بار سبزی محلی برایمان آورد،  امروز چاشت سبزی پلو با کره محلی و کوکو سبزی با تخم مرغ محلی تکشی داشتیم،  خیلی کیف داد،  مخصوصاً که من زیر درخت تنومند جنگلی برگ ریخته وسط حیاط خوردم،  این درخت رو خیلی دوست دارم.  ولی ایکاش و ایکاش می شد کلان شهر های ایران را در سرزمین وسیع ایران پخش کرد،  یا پخش می کردند،  تا همگان از تمام موهبت های طبیعت بی نظیر ایران زیبا استفاده کنند،  و نیز از آب و هوای بد،  غذا های مصنوعی و صنعتی،  و شرایط سخت زندگی کلان شهر ها خلاص شوند.

   پرسش:  چرا مردم ایران در شهر های پر جمعیت گرد آمده اند،  و روستا های تاریخی ایران کم اهمیت شده اند،  آیا در شهرها کار های استراتژیک و درآمد های ملی وجود دارد،  یا مصرف های وارداتی بزرگ؟

کلیک کنید:  تماس و نظر

یادی از عسل وحشی

      سی، چهل سال پیش در جنگل های اطراف چلاسر و جل،  که امروزه دیگر وجود ندارد،  عسل وحشی به فراوانی یافت می شد،  من با کمک زرشک سگ باهوشمان،  در آن جنگلها عسل می یافتم و کلی می خوردم،  یادش بخیر.  این عسل های وحشی دیگر در چلاسر و جل وجود ندارد،  با نابودی جنگلها، سمپاشی، آلودگی ها و غیره زنبور های وحشی نیز مانند بسیاری از پرندگان و جانوران از بین رفته و منقرض شده اند.  هیچ کس به این مهم توجه نمی کند و هیچ اهمیتی ندارد،  البته تا وقتی که غذا های مصنوعی و ژنتیکی و هورمونی وجود دارد،  همه بی خیال خوردنی های طبیعی شده اند،  آمار می گوید سرطان و بیماری های مختلف بسرعت رشد می کند،  می گویند خوب بکند،  با پول نفت دارو از خارج می آوریم.

  تصویر کندوی وحشی و سگ باهوش بنام زرشک،  35 سال پیش،  زرشک در میان جنگل های بیشه گرفته،  از لابلای تیغ های می دوید،  و براحتی لانه زنبورها را،  که عسل فراوان داشت می یافت.  من نیز با وسایلی که داشتم بخشی از عسل آنها را می گرفتم،  و هر روز صبح با کره محلی خیلی خوب می خوردم،  وای چه لذتی داشت،  یادش بخیر،  عکس شماره 4190.

جای شما خالی

      جای شما خالی،  دو روزه که توت ها رسیده،  ولی گرفتار نوشتن چند مطلب بودم،  امروز صبح جمعه 29 اردیبهشت،  ساعت 11 رفتم و پارچه زیر درخت پهن کردم،  و با یه تکون دو کیلو توت بجای صبحانه و نهار خوردم.  یک هفته است که گوجه سبزها هم رسیده،  و دارم می خورم توت تا دو هفته دیگه دارم،  بعد از سفید، نوبت سیاه می آد،  گوجه سبز هم بعدش می شه آلو،  ازگیل ها هم زردی زده و از فردا پس فردا خوردنش شروع میشه،  تا دو هفته ادامه داره،  همینجور بترتیب می رسن انجیر و کرامولی و تمشک و خرمالو خیار و گوجه و....  حیاط من درست مثل جنگل آمازونه،  پیرهن کارمو هفته پیش بیرون درآوردم،  یادم رفت بیارم داخل،  الان که رفته بودم سراغ درخت توت،  اومدم وردارم بزار تو،  دیدم تو جیبش موش تمیز طبیعت لونه کرده و بچه گذاشته،  گفتم اون پیرهن باشه خونه شماها،  مار هم که از هر طرف می ره و میاد،  حتی رو درختها،  پرنده هم همین جور،  الان که اینو می نویسم پنجره رو باز کردم،  فقط سرو صدای کلاغ می یاد،  آدم دلش می خواد تو این هوا پرواز کنه و روح باشه.  هر موقع تو حیاط هستم،  زیر درختها دارم میوه کاملاً طبیعی می خورم،  به ریش شهری ها بویژه تهرانی های اسیر پول نفت می خندم.  محل کارم و باغ و خونه و اتاق خواب همگی تو یه فضای 1000 متری،  کلی کیف داره نه ترافیک نه چیزی....  تازه بیشتر از همه با دنیا ارتباط دارم!!!!

   بفرمائید شام

      با سپاس از عزیزانی،  که زندگی ارگانیک من برایشان مهم بود،  و در متن "جای شما خالی" نظر نوشتند،  امیدوارم به چلاسر بیایید،  و در این فصل با باقالاپلو و سیر از شما پذیرایی کنم.  اما میوه را خودتان باید بروید روی درخت بخورید،  اینجا از پیش دستی چینی خبری نیست،  مثل شهری ها هم چند دونه میوه نمی گذاریم،  و چپ چپ نگاه کنیم.  می گیم هرچی دلت می خواد رو درخت بخور،  وگرنه گنجشک ها و کلاغها می خورند،  اگر تو شهر مردم در رقابت با سرمایه داری هستند،  اینجا در رقابت با پرندگان خوشگل هستیم.  در هر صورت ژنوم ما هموساپین رو تو طبیعت بستن،  نه در آپارتمان زلزله ای و ظروف شکستنی،  رفتار و خوراک غیر طبیعی که از 50 سال پیش آمده و بر جهان حاکم شده،  روزی نه چندان دور تغییرات غیر قابل باور ژنتیکی ایجاد می کنند،  ولی ما نیستیم،  اما از هموساپین نژاد دیگری پدید خواهد آورد.

   حباب کشکانزی

      امروزه در تمام جهان نقش طبیعت در زندگی کم شده که هیچ،  بلکه مانند بسیاری از جنگلها و حیوانات در حال از بین رفتن است.  در متن جای شما خالی که پیشتر نوشتم،  و از زندگی طبیعی خودم گفتم،  تعریف های دیگری هم دارد،  مانند:  دوستانی که پیش من می آیند،  گاه به این زندگی علاقمند می شوند.  یک دوست خوب دارم که او نیز می خواست بگونه ای چنین نماید،  در نزدیکی خونه من باغ بزرگی خرید،  تمایل داشت باغ مرتب و خوبی درست کند،  اما او مطابق معمول درگیر سرمایه داری شهری بود و نیامد.  چند ماه بعد باغش تبدیل به بیشه زار سومالی شد،  همین سومالی شدن را هم اینجا کم داشتیم،  که این روزها اینطرفها زیاد شده.  بسیاری از تهران و شهر های بزرگ دیگر،  در نقاط خوش آب و هوای ایران،  قطعه زمین و باغ خریده اند،  در ظاهر اقدام خوب است،  ولی در واقع ایجاد حباب کشکانزی در رشد اقتصاد کشکانزی کرده است،  یعنی افرادی بمنظور سرریز یا ارتقاع ویارانه خود،  که حاصل از درآمد زیاد نفت این دهه بوده است،  به اقتصاد کشکانزی دامن زده اند.

تصویر منظره یک باغ چای روستای جل چلاسر قبل از اقتصاد کشکانزی،  عکس شماره 3340.

طرح نو کشتگری

    غرب مازندران با 6500 کیلومتر مربع وسعت،  در طول تاریخ یکی از مهمترین مراکز تولید گوشت و لبنیات بود،  اما امروزه با وجود "حباب کشکانزی" که بالا درباره آن نوشته ام،  وضع بگونه ای افسونی دگرگون شده است.  یک قرن پیش و در دوره پادشاهی قاجار،  غرب مازندران فقط با 50 هزار نفر جمعیت،  یکی از مهمترین صادر کنندگان لبنیات و پوست و ذغال به اروپا بود،  از اسکله چوبی در کریم آباد تنکابن،  محصولات تولیدی با کشتی به باکو،  و سپس از آنجا با قطار به اروپا فرستاده می شد.  در زمان رضا شاه پهلوی به منطقه غرب مازندران رسیدگی فوق العاده شد،  و بنیاد شهر های امروزی بنا گردید،  و محصولات دیگر مانند چای و مرکبات به صادرات این منطقه افزوده شد،  ولی بیشتر به داخل ایران می رفت.  در دوره دوم پادشاهی پهلوی،  غرب مازندران رونق گرفت و توریست داخلی و خارجی هم به این سرزمین افزوده گردید،  اما با باز شدن پای گردشگران داخلی،  افرادی که پول زیاد تر از اندازه داشتند،  علاقمند شدند ویلا و باغ در اینجا بخرند.  سپس از زمان جنگ تحمیلی،  مهاجرت های مردم عادی برای زندگی دائمی به این سرزمین آغاز شد،  و نیز در ده بیست سال گذشته،  با سختی معیشت در تهران و شهر های بزرگ،  به این روند افزوده شد.

      در این میان همانگونه که در متن حباب کشکانزی نوشتم،  عده زیادی که پول زیاد تر داشتند،  قطعه زمین یا باغ در اینجا خریده اند و آنرا رها کردند،  ادامه این روند به اقتصاد لرزان منطقه صدمه غیر قابل جبران خواهد خورد،  اقتصادی که امروزه نه بر اساس تولید خوراکی یا صنعتی یا معدنی،  بلکه بیشتر بر پایه فروش زمین،  دریافت حقوق کارمندی و بازنشستگی و کمک های دولتی،  لنگ لنگان در جریان است.  لازم است در این شرایط دید آینده نگری داشت،  جوانان این سرزمین بجای گفتن و نوشتن چند جمله یا جوک محلی و رضایت و خوشی الکی از آنها،  باید استراتژی مشخص تدوین شده با طرح های زیر بنایی،  برای خدمت به سرزمینشان داشته باشند،  بنظر من بمنظور ارتقاع برنامه های اقتصادی،  یکی هم باید "طرح نو کشتگری" را آماده و پیاده نمود،  یعنی زمینها و باغ هایی که توسط افرادی خریداری و رها گردیده و بیشه بی حاصل شده اند،   و باعث از بین بردن اقتصاد اصلی و تاریخی غرب مازندران،  و یا به تحلیلی سومالیایی گردیده است،  شناسایی کنند،  و در نشریات از این موضوع بنویسند،  و ضمن جمع بندی در تاکتیک های مناسب،  نمایندگان مجلس و دولت را در جریان بگذارند،  تا نسبت به بر طرف کردن این مشکل،  قانونی بتصویب برسد،  مانند احیاء و آباد کردن اجباری یا وکالتی آنها. 

   تصویر باغ های چای خریداری شده توسط تهرانی های پول نفتی،  که رها شده و سومالیایی گردیده است،  عکس شماره 4523.

شوراها در جهت ملی مردمی

      این روزها مسایل و موضوعات زیادی پیرامون ناسیونالیسم یا ملی گرا مطرح است،  و همچنین درباره سیاسی و تحلیلی بودن،  گفته و نوشته های زیادی می شود.  ولی هیچ برنامه ای برای آنها نیست،  و طرح های و تدوین شده ملی و مردمی در اینباره وجود ندارد.  شاید یک نمونه جالب کوچک و مهم آن،  انتخابات شورا های روستایی و شهری در ایران است،  که هیچ تحلیل علمی برای انتخابات آن وجود ندارد.  کسی که انتخاب می شود کیست،  و تا چه اندازه توانایی دارد،  کسی که انتخاب می کند،  چه دانشی و بهره ای دارد،  و یا حوزه انتخابیه باید چگونه و چه شرایطی داشته باشد.  در واقع بشکل ساده و ابتدایی،  گفته شده هر روستا و شهری باید شورا داشته باشد،  یک انتخابات و عکس در و دیوار،  و سپس با رای گیری همه چیز تمام می شود،  و عده ای به عنوان شورا انتخاب می گردند.

      در نهایت هیچ رشد و تکاملی در این روند دیده نمی شود،  درباره حوزه انتخابیه هیچ تعریف و تحلیل وجود ندارد،  فقط گفته می شود شورای روستایی و شهری،  باید چند نفر اعضا شورا داشته باشند.  در تمام مدت پیدایش شورا های شهر و روستا،  هیچ یک از اندیشمندان تعریف و تحلیل جامع،  در جهت رشد و تکامل ملی مردمی ننوشته،  و ارائه نداده است.  و نیز تعریف درباره انتخابات کنندگان و انتخاب شوندگان،  که برابر با دانایی قرن نو باشد وجود ندارد.  لازم است چند مورد را در نظر داشت:

   پرسش:  چرا یک روستای بسیار کم جمعیت باید دارای شورا باشد؟

   پرسش:  سطح تحصیلات انتخاب کنندگان و انتخاب شوندگان چقدر باید باشد؟

   پرسش:  تحلیل و شاخص هر نفر و هر شورا برای رسیدن به اهدافش چگونه است؟

   پرسش:  چرا شوراها مجبور نیستند عملکرد های خود را با وبی در اینترنت منتشر نمایند؟

   پرسش:  آیا انتخاب شوندگان تست و پرسش های نامه پر کرده اند،  که چه برنامه هایی دارند؟

   پرسش:  چرا نباید مجمع یک دهستان،  یک شورای کار آمد،  و با علم و سواد بیشتر داشته باشد؟

   پرسش:  چرا شورا ها برای دریافت و مخارج پولی،  که از بابت امضای اسناد،  و کمک های مختلف می گیرند،  قانوناً مجبور به گزارش دادن به مردم نیستند؟

   .... و ده ها پرسش دیگر  پاسخ داده شود،  تا بیشتر از پیش شوراها در جهت ملی مردمی ایران و آینده بینی باشند....

تصویر شاهین شمالی،  که آنها هم مانند جنگل های شمال ایران دارند از بین می روند،  عکس شماره 4524.

کلیک کنید:  تماس و نظر

   تصویر ماهی شب عید،  من این نوع ماهی رودخانه های تنکابن را بیشتر دوست دارم،  دستور آشپزی در اینجا،  عکس شماره 4073.

طرح های عمرانی چلاسر و جل

      لوله کشی گاز که از چند ماه پیش در سلیمان آباد و چلاسر و حومه آغاز شده بود،  با سرعت در حال انجام و اتمام است،  و مردم از مشکل تهیه نفت و کپسول گاز راحت شده اند.  اما این لوله کشی بشدت به خیابان های نامناسب این روستاها صدمه زده،  و خیابانها و کوچه ها را نیازمند ترمیم و بازسازی اساسی کرده است.  در چند سال گذشته این منطقه از تمام امکانات امروزی برخوردار شده است،  از بهترین آب لوله کشی، برق، تلفن، و اخیرا، گاز شهری.  اینها باعث شده روستا هایی که قرنها سنتی بودند،  کاملاً شهری و با مسائل عمومی شهر نشینی شوند،  امکانات شهری جدید،  و وجود سرزمین باز و آزاد کشاورزی،  رشد جمعیت بسیار بالا را بدنبال داشته است.  مهاجرت از تهران و کرج و جاهای دیگر ایران،  و حتی خارج از کشور به این منطقه،  باعث تغییرات ناپیوسته در تاریخ اجتماعی شده،  که منطقه را نیازمند تحلیل های نوین،  در مسائل جغرافیایی به تمام معنی آن نموده است.

      بدین منظور باید اشخاص متخصص آکادمیک و انسانی،  دولتی و غیر دولتی،  با امکانات جدید منجمله اینترنت به تحقیق و تحلیل در این موضع بپردازند.  بهترین روش این است که آنها با یکدیگر،  مجمع یا شورای محلی مردمی مجازی تشکیل دهند،  به بحث و تبادل نظر بپردازند،  و تصمیم هایی بگیرند و جهت نهایی و اجرا به مراجع مربوطه رسمی ارجاع دهند.  کوتاهی از این مهم،  و ادامه رشد جمعیت بالا،  خطرات احتمالی اقتصادی و اجتماعی این تغییرات ناپیوسته را بدنبال خواهد داشت.  لازم به یادآوری است،  حرفه ای های اجتماعی و اقتصادی در منطقه کم نیستند،  آنها براحتی می دانند چگونه،  و می توانند مجمع مجازی محلی یا مجلس یار محلی یا شورا یار تشکیل دهند،  تا یار فکری و مالی،  اجرایی های رسمی و محلی شوند،  فقط باید کمی بخود آیند.

گرفتن تعهد نامه از مردم

      پیمان کاران گاز رسان که در روستا های بخش مرکز تنکابن،  مشغول گاز رسانی هستند،  یک تعهد نامه از مردم می گیرند،  که خوشایند و لازم نیست.  این تعهد نامه ها فاقد ارزش قانونی است،  ولی مردم را وادار می کنند،  که آنرا امضا نمایند،  تا به منازل آنها گاز رسانی شود.  باید توجه داشت،  برای گرفتن این گونه تعهد نامه ها،  ابتدا باید توضیحات و آموزش های لازم داده شود،  سپس تعهد دهند و تعهد گیرنده واجد صلاحیت باشند،  همچنین مفاد و موارد آن،  از طرف قانون و مرجع زی صلاح برسمیت شناخته شود،  و در زیر آن ورقه قید شود،  که طبق کدام ماده قانونی است،  و دو طرف گیرنده و دهنده آنرا امضا نمایند،  و در آنها نتنها وظیفه تعهد دهنده،  بلکه باید وظیفه تعهد گیرنده هم مشخص شده باشد.  در غیر اینصورت این تعهدها که امروزه برای گاز یا آب و برق،  یا غیره از طرف شرکتها و پیمان کاران و امثال آنها،  از مردم گرفته می شوند،  کاملاً غیر قانونی است.

      مسئولین محترم باید به این قبیل رسیدگی نمایند،  و در صورت لزوم مواردی را طبق شرایطی،  قانونی اعلام کنند،  تا از درد سرها و مشکلات احتمالی این وضع جلوگیری شود.  لازم به یاد آوریست،  همیشه باید مراجع مملکتی و استانی،  دستور کاری برای بروز کردن قوانین،  برابر با دانش قرن 21 داشته باشند،  و ورژن های جدید ارائه دهند،  تا از شلوغ شدن پاسگاه ها و دادگاه ها،  و ایجاد مخارج برای مردم و کشور کاسته شود.  با نگاهی به کتاب قوانین مختلف،  براحتی متوجه می شویم،  که بیشتر قوانین از دوران اول و دوم پهلوی هستند،  و بطور کلی باید منسوخ شده حساب شوند،  تا مورد سوء استفاده حرفه ایها قرار نگیرد.

تصویر تعهد نامه،  متن آن در زیر باز نویس شده است،  عکس شماره 10305.

   تعهد نامه مالک در بخش گاز

   تاریخ   . . . . . . . . . . . . . . . . . .

  اینجانب:

   نام:      . . . . . . . . . . . . . . . .          نام خانوادگی:        . . . . . . . . . . . . . . .

   فرزند:  . . . . . . . . . . . . . . . .          شماره شناسنامه:   . . . . . . . . . . . . . . .

   مالک ساختمان به نشانی:        . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . 

       . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . 

       . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . 

    پروانه ساختمان بشماره: . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .   مورخ:  . . . . . . . 

   متعهد می شوم:

  1 ــ  نسبت به نگهداری دود کش وسایل گاز سوز ساختمان فوق،  بصورتی که امکان تخلیه مناسب مواد حاصل از احتراق وسایل گاز سوز ساختمان تأمین شود،  اقدام نمایم.

  2 ــ  پس از نصب انشعاب گاز و نصب کنتور و رگلاتور،  نسبت به خرید وسایل گاز سوز استاندارد،  و نصب آن توسط اشخاص حقیقی و یا حقوقی صلاحیت دار اقدام نموده،  و پس از آزمایش و اطمینان از خروج مواد حاصل از احتراق بهره برداری نمایم،  در غیر اینصورت مسئولیت بروز هر گونه حادثه مالی و یا جانی بر عهده خودم خواهد بود.

  3 ــ  بعد از تأیید بازرس گاز هیچگونه تغییری در سیستم لوله کشی و یا دودکشها بدون هماهنگی با اداره گاز و نظام مهندسی انجام ندهم.

  4 ــ  به هیچ عنوان از لوله های غیر استاندارد به عنوان لوله رابط وسیله گاز سوز تا دودکش استفاده ننمایم.

  5 ــ  به هیچ عنوان از شیر های اجاق گاز و یا روشنایی برای بخاری و بالعکس استفاده ننمایم.

   امضاء  . . . . . . . . . . . .

   ثبت دفتر خانه:

. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .

http://s1.picofile.com/file/7209366127/4556.jpg

کلیک کنید:  محوطه های تاریخی ایران

کلیک کنید:  تاریخ موجودات افسانه ای ایران

کلیک کنید:  خاصیت خوراکیها و برکات طبیعت ایران

آبی= روشنفکری و فروتنی،  زرد= خرد و هوشیاری، قرمز=  عشق و پایداری،  مشروح اینجا

    توجه:  اگر وبسایت ارگ به هر علت و اتفاق،  مسدود، حذف یا از دسترس خارج شد،  در جستجوها بنویسید:  انوش راوید،  یا،  فهرست مقالات انوش راوید،  سپس صفحه اول و یا جدید ترین لیست وبسایت و عکسها و مطالب را بیابید.  از نظرات شما عزیزان جهت پیشبرد اهداف ملی ایرانی در وبسایت بهره می برم،  همچنین کپی برداری از مقالات و استفاده از آنها با ذکر منبع یا بدون ذکر منبع،  آزاد و باعث خوشحالی من است.

ارگ   http://arq.ir

 

کلیک کنید:  تماس و نظر

تاریخ جغرافیای سیاسی در ایران

تاریخ جغرافیای سیاسی در ایران

پیش گفتار

این صفحه بزودی کامل پست می شود

      یکی از بزرگترین اشتباه در تاریخ نگاری،  دیدن و درک تاریخ،  توسط او به زمان خودش است،  یعنی هر تاریخ نویس باید برای نوشتن تاریخ شرایط ساختار های تاریخی اجتماع دوره مورد را در نظر بگیرد.  امروزه با دانستن کلید تاریخ اجتماعی هر دوره و زمان،  براحتی می توانیم بفهمیم تاریخ نوشته شده،  در چه دوره تاریخی بوده است.  آنچه که در گذشته با کنون تفاوت دارد،  تعریف جغرافیای یک سرزمین است،  جغرافیایی که بر اصول زمین قبیله یا کشور،  هر زمان تعریف شده است.  در گذشته ها وطن (وطن واژه ای ایرانی است،  به اینجا بروید) شامل خاک قبیله و خانه و دهکده می شد،  و مفهوم جغرافیای سیاسی نداشت.

   تصویر آثار تاریخی ایران و جولانگاه،  عکس شماره 4033 ،  مشروح در تاریخ نگهداری اثار تاریخی در ایران.

کلیک کنید:  نام های ایرانی در قاره های جدید

کلیک کنید:  پارتی زان های فرهنگی ایران

کلیک کنید:  تاریخ گفتگوی تمدنها و ادیان در ایران

آبی= روشنفکری و فروتنی،  زرد= خرد و هوشیاری، قرمز=  عشق و پایداری،  مشروح اینجا

    توجه:  اگر وبسایت ارگ به هر علت و اتفاق،  مسدود، حذف یا از دسترس خارج شد،  در جستجوها بنویسید:  انوش راوید،  یا،  فهرست مقالات انوش راوید،  سپس صفحه اول و یا جدید ترین لیست وبسایت و عکسها و مطالب را بیابید.  از نظرات شما عزیزان جهت پیشبرد اهداف ملی ایرانی در وبسایت بهره می برم،  همچنین کپی برداری از مقالات و استفاده از آنها با ذکر منبع یا بدون ذکر منبع،  آزاد و باعث خوشحالی من است.

ارگ   http://arq.ir

 

کلیک کنید:  تماس و نظر

تاریخ گفتگوی تمدنها و ادیان در ایران

تاریخ گفتگوی تمدنها و ادیان در ایران

پیش گفتار

این صفحه بزودی کامل پست می شود

نظر کوتاه به گفتگوها

      گاهی در دوره های مختلف از تاریخ ایران،  آزادی و امنیت اجتماعی و دینی بوجود می آمد،  و در نتیجه گفتگوی تمدنها و ادیان نیز انجام می پذیرفت،  در تاریخ اردوی ملی مردمی ایران تا حدودی نوشته ام.  شاید در تاریخ ایران باستان از این مورد چندان مطالبی در دست نباشد،  ولی از دوران بعد از اسلام،  نوشته هایی درباره این موضوع باقی مانده است،  که به مرور تحقیق می کنم و می نویسم.  اما از ابتدای قرن 20 آثار واقعی و ثبت شده زیادی مانده است،  فعلاً از آنها می نویسم.

   انجمن صفاخانه ــ  در محله جلفای اصفهان (محله ارامنه اصفهان)،  مکانی جهت مناظره و گفتگوی ادیان ایجاد شد،  که به آن انجمن صفاخانه می گفتند.  این انجمن به همت آقا نجفی اصفهانی و حاج آقا نورالله نجفی اصفهانی،  در سال ۱۲۸۱ شمسی،  برابر با جمادی الاخر ۱۳۲۰ قمری و ۱۹۰۲ میلادی،  تاسیس شد.  در این مکان مبلغین مسیحی و نمایندگان مسلمانان به بحث و گفتگو می ‌پرداختند،  این مکان یکی از اولین مراکز گفتگوی ادیان و تمدنها،  بشیوه ای مدرن بوده است.

      تعدادی از مبلغین مسیحی وابسته به استعمار و امپریالیسم،  که از اروپا به کشور هندوستان رفته بودند،  فارسی آموخته و کتب متعددی در رد اسلام چاپ کرده بودند.  سپس آنها به اصفهان آمده،  و به مبارزه نظری با اسلام پرداختند.  سردسته مبلغین مسیحی،  شخصی موسوم به تیزدال بود،  وی در محله جلفای اصفهان منزل گرفته بود،  و علمای اصفهان را به مناظره درباره دین مسیح و اسلام دعوت می‌ نمود.  کتابی را نیز در رد اسلام موسوم به ینابیع الاسلام منتشر ساخت.  آقانجفی اصفهانی و حاج‌آقا نورالله، درصدد مبارزه و مباحثه با آنها برآمدند.  از این رو با همکاری رکن‌الملک شیرازی،  داعی الاسلام برای مباحثه با آنان تعیین گردید.  همزمان با انتخاب یک نفر برای مناظره و رد عقاید نصاری و مبلغین عیسوی وابسته به استعمار،  علمای اصفهان به رهبری آقانجفی و حاج‌آقا نورالله، به تشکیل انجمنی به نام انجمن صفاخانه در محله جلفا دست زدند. 

عکس اولین شماره مجله الاسلام،  عکس شماره:

   مجله الاسلام ــ  به فاصله سه ماه از تأسیس صفاخانه،  اولین شماره ماهنامه الاسلام در رمضان ۱۳۲۰قمری سپتامبر ۱۹۰۳میلادی منتشر شد،  این مجله سخنگوی انجمن صفاخانه بود.  شرح مناظرات میان علمای شیعه و مبلغین مسیحی در این مجله درج می شد.  تاثیر این اقدام فرهنگی تا آنجا ادامه یافت،  که نسخه های این مجله در لندن و بعضی پایتخت های اروپایی،  و هم چنین مصر، هند، حجاز و عثمانی مورد استفاده وسیع متفکرین مسلمان در برخورد با آرای مسیحیت و سایر ادیان قرار می گرفت.

تصویر اولین شماره مجله الاسلام،  عکس شماره 4515.

کلیک کنید:  تاریخ نام های جغرافیایی و هویت مکانها

کلیک کنید:  آزادی مطلق یا مشروط

کلیک کنید:  تحلیل گذر های تاریخی در ایران

آبی= روشنفکری و فروتنی،  زرد= خرد و هوشیاری، قرمز=  عشق و پایداری،  مشروح اینجا

    توجه:  اگر وبسایت ارگ به هر علت و اتفاق،  مسدود، حذف یا از دسترس خارج شد،  در جستجوها بنویسید:  انوش راوید،  یا،  فهرست مقالات انوش راوید،  سپس صفحه اول و یا جدید ترین لیست وبسایت و عکسها و مطالب را بیابید.  از نظرات شما عزیزان جهت پیشبرد اهداف ملی ایرانی در وبسایت بهره می برم،  همچنین کپی برداری از مقالات و استفاده از آنها با ذکر منبع یا بدون ذکر منبع،  آزاد و باعث خوشحالی من است.

ارگ   http://arq.ir

 

کلیک کنید:  تماس و نظر